شخصیت ها بزرگ معمولا آن قدر ابعاد وجودیشان گسترده است که همه آن ها را نمی توان در یک قاب جمع کرد؛ این افراد معمولا یک بعد از شخصیتشان چنان پررنگ می شود که نه تنها دیگران بلکه بخش های مهمی از شخصیت خود آن ها را هم تحت الشعاع قرار می دهد.
امیر لشکر اسلام سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی از جمله این شخصیت ها است که غلبه جهاد نظامی او باعث شده بود تا فعالیتذهای فرهنگی، ابعاد اجتماعی، و سایر خدمات او در پس پرده باقی بماند.
یکی از ابعاد شخصیتی آن مجاهد فی سبیل الله جهاد مالی ایشان بود که در قالب وقف تجلی پیدا کرد؛ البته وقف ایشان به جنبه های مالی منحصرنمی شد بلکه او مجاهدی بود که جانش و عمرش را قبل از مالش در راه خدا وقف کرده بود که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
حاج قاسم و علاقه وافربه حضرت زهرا(سلام الله علیها)
عشق و علاقه به حضرت زهرا(سلام الله علیها) چیزی بود که در حاج قاسم آنقدر ظهور و بروز پیدا کرده بود که کسی نبود که او را بشناسد و از این عشق و علاقه خبرنداشته باشد؛ این عشق و علاقه یک عشق ریشه دار بود.عشقی که اگرچه به تربیت ولایی حاج قاسم بر می گشت اما ریشه های آن در عرصه های دفاع و جهاد فی سبیل الله محکم شده بود؛ عاشقانههایش با حضرت زهرا(س) برای امروز و دیروز نبود؛ به قول خودش عنایت مادر را در هور دیده بود،.
در غرب کانال ماهی آنجا که زمین به آسمان نزدیکتر بود؛ شاید اگر پای حرفهای سالهای آخر عمرش مینشستی حرفهای بیشتری از لطف مادر سادات برای گفتن داشت، حاج قاسم لطف مادر را در نُبل و الزهرا، در خانطومان و زینبیه و دمشق دیده بود.
حاج قاسم خود در مورد رابطه عاطفیش با حضرت زهرا(سلام الله علیها) چنین می فرماید:
ما هر وقت در سختی های و جنگ فشارها بر ما حادث می شد، آن وقتی که به صورت بسیار مظطری هیچ پناهگاهی نداشتیم تنها پناهگاه ما حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود؛ در شب والفجر 8 وقتی چشممان به آب های سهمگین و خشمگین و ترسناک اروند افتاد.
و ترسیدیدم و لرزیدیم آن جا هیچ پناهگاهی و هیچ نامی آشنا تر از نام زهرا(سلام الله علیها) نداشتیم؛ او را در کنار اروند صدا زدیم؛ در تلالوء اشک های غریبانه و مظلومانه بسیجی ها سیمای سفید او را جستجو کردیم و اروند را با یازهرا(سلام الله علیها) به کنترل در آوردیم و عبور کردیم؛ وقتی شب کربلای چهار شد .
آن وقتی که دشمن آتش مسلسل ها و خمپاره ها و توپه ای خودش را مستانه توی ساحل باز کرد و جوی های کوچکی از خون به سمت اروند سرازیر شد، آن وقت که همه تدابیر از کار افتاده بود نامی جز نام زهرا(سلام الله علیها) شنیده نمی شد؛.
وقتی هم که عراقی ها لب اروند ایستاده بودند و بچه ها را با تیر می زدند آن زمان هم سلاح کارگر ما زهرا(سلام الله علیها) بود؛ در کربلای پنج هم وقتی در آن غروبی که اظطرار داشتیم، مظطر بودیم، نگاهی به آب های گوبیان می کردیم.
آن وقت هم سرمان را بر سجده گذاشتیم و عاجزانه اورا صدا کردیم؛ من قدرت زهرا(سلام الله علیها) را، محبت مادری او را در حور دیدم، در غرب کانال ماهی دیدم، در وسط میدان مین دیدم، وقتی شما مادرها نبودید و بچه یتان در خون دست و پا میزدند او را دیدم؛ .
اگر موسی در کنار نیل وقتی فرعون به سپاه او نزدیک میشد و او ترسناک بود و خدا برای او نیل را شکافت، فاطمه(سلام الله علیها) در حور، فاطمه(سلام الله علیها) در اروند، فاطمه(سلام الله علیها) در کوه های سخت و سرد کردستان مادری کرد.
این رابطه عاطفی باعث شد تا حاج قاسم دارائی دنیائیش را با حضرت زهرا(سلام الله علیها) شریک شود و در زمره واقفان فاطمی دربیاید.
خانه ای که بیت الزهرا(سلام الله علیها) شد
انهای کوچه ای بن بست در خیابان شهید باهنر کرمان خانه ای است که سال ها شاهد ناله ها و سوز و گذاز عاشقانه شهید حاج قاسم سلیمانی بوده است؛ این خانه از موقوفات حاج قاسم سلیمانی است؛ او زمانی که برای سکونت به تهران آمده بود .با همان عشق به حضرت زهرا(سلام الله علیها) خانه شخصی خود را در کرمان وقف کرد تا برای آخرتش خانه ای در همسایگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) تهیه کند؛ نکته جالب این است که به نقل از نزدیکانش به شدت تعمد داشت تا همه آنجا را با نام بیت الزهرا(سلام الله علیها) بشناسند .
و کسی نام حاج قاسم را در کنار نام بیت الزهرا(سلام الله علیها) نیاورد؛ اما از آنجا که عزت دست حضرت عزیز است امروز نه تنها بیت الزهرا(سلام الله علیها) که کل محور مقاومت را به نام حاج قاسم می شناسند.
نکته مهم این است که حاج قاسم بعد از وقف بیت الزهرا(سلام الله علیها) برای استفاده شخصی و سکونت در کرمان از آن مکان مطهر استفاده نمی کردند و جهت سکونت به خانه اقوام و بستگان خود می رفتند.
بیت الزهرا(سلام الله علیها) حالا دومین سال بدون حاج قاسم را می گذراند و چه سخت می گذراند.
ملک های خیابان رجایی
علاقه وافر حاج قاسم به حضرت زهرا(سلام الله علیها) باعث شده بود تا او دائما دغدغه ترویج فرهنگ فاطمی را داشته باشد و از آنجا که تدبیر شاخصه او بود، برای پشتیبانی از ترویج معارف فاطمی در اقدامی خدا پسندانه پنجاه درصد از کل اموال خود را شامل ۵ قطعه ملک در خیابان شهید رجایی کرمان را با هدف گسترش سیره و فرهنگ حضرت زهرا(س) وقف نمود.[1]اگر چه آن زمان حاج قاسم تمایلی به اعلام و رسانه ای کردن این عمل خیر خواهانه نداشت اما دردنیای رسانه دیگر چیزی قابل پنهان کردن نیست و برخلاف تمایل حاج قاسم این وقف توسط دوستان او رسانه ای شد.
وقف جان و عمر
اگرچه وقف های مالی آن مجاهد فی سبیل الله ارزش بسیار بالایی معنوی و حتی مادی داشت، اما آن وقفی که از همه وقف ها بالا تر است وقف نفس و عمر است؛ قاسم سلیمانی زاده 20 اسفندماه سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک مثل همه آدم هایی که پا به روی کره خاکی می گذارند.دو راه برای زندگی داشت؛ او می توانست برای خود زندگی کند و می توانست با اضافه کردن یک الف برای خدا زندگی کند؛ او تصمیم گرفت که برای خدا زندگی کند اما زیست خدایی او آنقدر صادقانه بود که به جرئت می توان گفت :
لحظه ای را برای خود برنداشت در معامله با خدا به کم فروشی نیفتاد. به راستی که اگر بخواهیم زندگی حاج قاسم را تعریف کنیم باید حیات طیبه او را ترجمان آیات جهادی قرآن بدانیم؛ او مصداق بارز مردانی بود که دروقفنامه ای که با خدا امضا کرده بودند پای عهد خود ماند و مصداق آیه شریفه ای شد که می فرماید:
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا(احزاب/23)
از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نایل شدند] و برخی از آنان [شهادت را] انتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی [در پیمانشان] نداده اند.
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(توبه/111)
یقیناً خدا از مؤمنان جان ها و اموالشان را به بهای آنکه بهشت برای آنان باشد خریده؛ همان کسانی که در راه خدا پیکار می کنند، پس [دشمن را] می کشند و [خود در راه خدا] کشته می شوند [خدا آنان را] بر عهده خود در تورات و انجیل و قرآن [وعده بهشت داده است] وعده ای حق؛ و چه کسی به عهد و پیمانش از خدا وفادارتر است؟ پس [ای مؤمنان!] به این داد و ستدی که انجام داده اید، خوشحال و شاد باشید؛ و این است کامیابی بزرگ.
خلاصه آنکه
حاج قاسم را اگر بخواهیم بشناسیم باید همه ابعاد شخصیتی اش را کنکاش کنیم؛ او به حق مصداق بارز مجاهدی است که هم با اموالش و هم با جانش در راه خدا جهاد کرد تا مصداق فائزون قرار بگیرد، همان کسانی که خدا در مورد آن ها فرموده است:الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ(توبه/20)آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان هایشان در راه خدا به جهاد برخاستند، منزلتشان در پیشگاه خدا بزرگ تر و برتر است، و فقط اینانند که کامیابند.
لَا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا.
آن گروه از مؤمنانی که بدون بیماری جسمی [و نقص مالی، و عذر دیگر، از رفتن به جهاد خودداری کردند و] در خانه نشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با اموال و جان هایشان به جهاد برخاستند، یکسان نیستند.
خدا کسانی را که با اموال و جان هایشان جهاد می کنند به مقام و مرتبه ای بزرگ بر خانه نشینان برتری بخشیده است. و هر یک [از این دو گروه] را [به خاطر ایمان و عمل صالحشان] وعده پاداش نیک داده، و جهادکنندگان را بر خانه نشینانِ [بی عُذر] به پاداشی بزرگ برتری داده است.
پینوشت:
[1] جهان نیوز، حاج قاسم نصف اموال خود را وقف کرد. 28 / 1 / 1392
نویسنده:عبدالصالح شمساللهی
این مقاله در تاریخ 1403/2/25 بروز رسانی شده است