اگر بخواهیم رهبری برجسته و عمیقا قابل اعتماد باشیم، دروننگری نقشی حیاتی برای ما دارد، زیرا بدون داشتن درجات بالایی از هوش هیجانی نمیتوانیم رهبران درجه یکی باشیم؛ از طرفی میدانیم هوش هیجانیِ واقعی در وهلهی اول نتیجهی خودآگاهی است. مشکل اینجا است که تعداد بسیار کمی از رهبران وقت کافی صرف دروننگری میکنند همچنین تعداد بسیار کمی از آنها زحمت پرسیدن سوالاتی را به خود میدهند که گاهی ناراحتکننده و آشکارساز هستند، سوالاتی که به آنها کمک میکند تا خود حقیقیشان را بشناسند.
ما در دنیایی سرشار از انعکاس زندگی میکنیم، این موضوع دیدن خودمان در تصویر و ایدهای که دیگران از ما در ذهن دارند را به کاری بسیار ساده تبدیل میکند. اما اینکه بایستیم، با خودمان خلوت کنیم و سوالاتی از خود بپرسیم که ما را در موقعیت ناراحتکنندهای قرار میدهند نیاز به شجاعتی خالصانه خواهد داشت. اما به هر صورت رهبران برجسته و تاثیرگذار آنهایی هستند که برای شناخت خودشان وقت صرف کرده باشند.
رهبران برجسته به قدرت درونی خود برای تحقق بخشیدن به رویاهایشان ایمان دارند چرا که میدانند کدام رویا از آنِ آنها است و کدام به وسیلهی اجتماع یا موارد دیگر به آنها تحمیل شده است. آنها میدانند چه کسی هستند، به چه چیزی باور دارند و به همان درجه از اهمیت بر این نکته نیز واقفاند که هیچ چیز حتی باورهایشان چیزهای ثابتی نیستند.
این افراد از این موارد آگاهی دارند زیرا رهبر برجسته، رهبری در حال تغییر و تحول، انسانی در حال رشد و فردی است که خود را زیر سوال میبرد. اما رهبران برجسته از خود چه سوالاتی میپرسند؟
پیش از اینکه به خواندن ادامه دهید، باید به شما هشدار جدی بدهم که اگر برای این سوالات وقت صرف کنید و به آنها پاسخهایی صادقانه و برآمده از عمق وجودتان بدهید، زندگی و سبک رهبری شما تغییر خواهد کرد. تنها در صورتی به خواندن ادامه دهید که قصد دارید رهبری برجسته و تاثیرگذار باشید. یادتان باشد که به شما در اینباره اخطار داده شده است!
فارغ از عناوینی که در اختیار دارید، چه کسی هستید؟
زمانی که هویت خود یا دیگران را با شغل، عنوان یا دستاوردهایشان تعیین میکنید، بدیهی است که این کار اگر منصب بالایی داشته باشید برایتان خوشایند به نظر بیاید. اما زمانی که این موارد بیرونی کنار گذاشته شوند، ممکن است نفس را از سینهی شما خارج کنند و به شما احساس بیارزش بودن بدهند. پس به این فکر کنید که شما حقیقتا چه کسی هستید؟
چه چیزی بیشترین اهمیت را برای شما دارد؟
اگر صادقانه به این سوال پاسخ ندهید، در مواجهه با زمانهایی که برای انتخاب گزینهای که با عقاید شما همخوانی ندارد، تحت فشار هستید به شدت در معرض سقوط از آنچه مایهی افتخار و آسودگی وجدانتان است قرار میگیرید. اگر ندانید چه چیزی حقیقتا بیشترین اهمیت را برایتان دارد، در چنان شرایطی کورکورانه به دنبال حقیقت خود خواهید گشت. این موقعیتهای انتخاب کورکورانه، نقطهی سقوط بسیاری از رهبران برجستهی دنیا بوده است.1
برای چه چیزی تا آخرین نفس خواهید جنگید؟
شاید همینطور که سوالات را میخوانید متوجه شده باشید که سوالات به یکدیگر وابسته هستند. زمانی که میدانیم بدون عناوین بیرونی واقعا چه کسی هستیم، و میدانیم چه چیز حقیقتا بیشترین اهمیت را برایمان دارد؛ متوجه میشویم بسیاری چیزهایی که به خاطرش جنگیدهایم مسائل نامربوطی بودهاند. در عین حال میفهمیم چه چیزی حقیقتا ارزش جنگیدن را دارد و ما برای چه چیزی حاضریم تمام تلاش خود را تا آخرین نفس به کار ببریم.
اگر قرار به کنار گذاشتن چیزی باشد، رها کردن یا از دست دادن چه چیزی برای شما سختتر از همه خواهد بود؟
رهبری با فشار عجین است. فشار با خود استرس به همراه میآورد و به دنبال آن نیاز به رها شدن از این استرس حس میشود. متاسفانه اغلب اوقات ما برای فرونشاندن استرس به دنبال چیزهایی در دنیای بیرون از خودمان هستیم (مواد مخدر، داروها، ورزش بیش از اندازه، خرج کردن بیش از حد و…)، مواردی که هزینههای گزاف بلندمدتی مثل اعتیاد خواهند داشت.
چه عقیدهای داشتید که با التهاب زیاد به آن باور داشتهاید و بعد متوجه شدید در قضاوت یا درک موضوع دچار خطا شده بودید؟
یک رهبرِ دارای هوش هیجانی بالا، رهبری است که دائم در تغییر و تحول است. تشخیص آنچه پیش از این بدان باور داشتهایم و هم اکنون آن را اشتباه میدانیم، به ما شکلی کمیاب از واقعبینی و عینیت را دربارهی آنچه در حال حاضر به آن اعتقاد داریم میدهد.
در لحظات خلوت با خودتان پنهانی چه چیز یا چه کسی را مقصر شکستها و تقلّاهایتان میدانید؟
شاید این سوال ساده به نظر برسد، زیرا همهی ما میدانیم که جواب درست این است: «من مسئول زندگیام هستم.» اما این سوال دربارهی آن احساس و عقیدهی پنهانی است که به آن اذعان نداریم. اگر به این سوال صادقانه و «بدون اینکه خودتان را قضاوت کنید» پاسخ دهید، ممکن است به مسئلهای که هنوز لازم است روشن کنید، دست یابید تا بتوانید برای تغییر و تحول و تبدیل شدن به یک رهبر به مسیرتان ادامه دهید.2
اگر فردا بمیرید کسانی که دوستتان ندارند در مورد شما چه میگویند؟
این سوال که از ویژگیهای رهبری کاریزماتیک است به ما کمک میکند تا از انگیزههای احساسی ناخودآگاهمان آگاه باشیم. غالبا، هر اندازه هم که قوی و سازمان یافته به نظر برسیم، انگیزه ناخودآگاه مبتنی بر ترس هنوز در پس اعمالمان وجود دارد. با پرسیدن این سوال انگیزه پنهان شده به سطح خودآگاهی ما راه پیدا میکند. پس بیشتر تحت کنترل بوده و دلیل کارهایمان را برای انجام میدانیم.
اکنون برای چه وضعیت دردناکی سپاسگزار هستید؟
رهبر با هوش هیجانی بالا این باور را درک میکند که هیچ چیزی فراتر از معنایی که به آن میدهیم ندارد. پاسخ به این سوال میتواند بازآفرینی سالم یک موقعیت را ایجاد کند و یقین داشته باشد که وظیفه زندگی خود را بر عهده دارید و پاسخ شما به آن چیست.
اگر شما فردا فوت کنید دوست دارید چه میراثی داشته باشید؟
برای هر فردی که در موقعیت رهبری باشد، آسان است که بتواند روی نتایج بدست آمده و اهداف مورد نظر متمرکز شود. رهبران با هوش هیجانی بالا میفهمد، آنچه واقعا مهم است تنها تیک خوردن لیست هدفها نیست، بلکه دستاوردها و تغییراتی است که داشتیم. با پاسخ دادن به این سوال اطمینان حاصل میکنیم که اهدافمان با هسته وجودی انسانی که هستیم در یک راستا و هماهنگ است.
آیا اکنون میراث شماست؟ (کار، زندگی، نگرش)
به قول یودا رهبر بزرگ فیلم جنگ ستارگان، “یا بله یا خیر، هیچ شایدی در میان نیست.
اگر این چیزی نیست که بخواهید میراثتان باشد، در طی 24 ساعت آینده قصد دارید در مورد آن چه کنید؟
اگر تمامی موارد با توجه به چیزی است که میخواهید میراث شما باشد، چه نشانهای از میراث شما باقی خواهد ماند؟ دیگران چگونه میفهمند این میراث شماست؟ اگرنه، موارد آنچنان نیست که بخواهید به عنوان میراث باقی بماند این سوال که در طی 24 ساعت آینده قصد دارید در مورد آن چه کنید؟ شما را به عنوان یک رهبر با هوش هیجانی بالا پاسخگو برای اقدامات قرار میدهد.تبدیل شدن به رهبری برجسته نیاز به سطح بالایی از هوش هیجانی دارد و این شجاعت را به وجود می آورد که از خود وسخت بپرسید. دوستان فقط به یاد داشته باشید در این مسیر کنجکاو باشید.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.vista.ir
3.www.charismabs.com