نظري به شخصيت اخلاقي آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي (1)

دارالعلم اصفهان که قرن ها مهد شکل گيري شخصيت هاي ارزشمند علمي و معنوي بوده و جايگاه خاصي را در توسعه ي دانش ها به ويژه در تمدن اسلامي داشته است ، از حيث پرورش چهره هاي ماندگار علمي و اسوه هاي سلوک و معرفت نيز سرآمد بوده است .برخي تعليم يافتگان در اين سامان علاوه براينکه صاحب آرا و آثار جديد و منشا تحولات در علوم بودند ، با برخورداري از روح بلند معنوي ، اخلاص و مراتب اعلاي تقوا به مراحل عالي معرفت و اخلاق نيز دست يافتند . (1)
دوشنبه، 6 ارديبهشت 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظري به شخصيت اخلاقي آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي (1)
نظري به شخصيت اخلاقي آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي (1)
نظري به شخصيت اخلاقي آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي (1)

نويسنده:محمد حسين رياحي




دارالعلم اصفهان که قرن ها مهد شکل گيري شخصيت هاي ارزشمند علمي و معنوي بوده و جايگاه خاصي را در توسعه ي دانش ها به ويژه در تمدن اسلامي داشته است ، از حيث پرورش چهره هاي ماندگار علمي و اسوه هاي سلوک و معرفت نيز سرآمد بوده است .برخي تعليم يافتگان در اين سامان علاوه براينکه صاحب آرا و آثار جديد و منشا تحولات در علوم بودند ، با برخورداري از روح بلند معنوي ، اخلاص و مراتب اعلاي تقوا به مراحل عالي معرفت و اخلاق نيز دست يافتند . (1)
پس از افول دردناک اصفهان بعد از سقوط اين شهر توسط افغانان و چيرگي عده اي ددمنش و جاني بر پايتخت بهشت نشان دولت صفوي ، مرکزيت سياسي که بر باد رفت هيچ ، علما و بزرگان هنر و دانش نيز مجبور به گريختن از اين شهر و ديار شده و به روستاهاي اطراف شهر و يا شهرهاي دور دست پناه بردند که پرداختن به آن مجالي ديگر مي طلبد . (2)
با همه ي مصايبي که بر اين شهر گذشت و به ويژه تسلط افاغنه ،دوران نادر و حتي حاکميت لرهاي زند نيزهر کدام خللي جبران ناپذير بر اصفهان وارد ساخت . عصر استيلاي اتراک قاجار نيزدوران سخت و محنت باري در ايران و ساير بلاد از جمله اصفهان بود ، اما با همه ي اين اوصاف وجود شخصيت هايي فضيلت مدار و دانشمند به اين سامان رونق بخشيدند ؛ چه زمان حاجي کلباسي و سيد شفتي و چه بس از آن .
در عهد سلطنت ناصري،مشکل تحمل استبداد شديد و ويرانگري چند ساله ي مسعود ميرزا ظل السلطان ،جان بسياري از فرزانگان و انديشمندان را به لب رسانده بود ، اما در گوشه و کنار شهر وجود نهادهاي آموزشي که بيشتر آنها يادگارهاي عصر صفوي بودند ، علاوه بر رونق محافل علمي ، کانون هاي معنوي هم ساخته بود و با توجه به رونق حوزه هاي علمي اصفهان و شکوه آن در بين حوزه هاي علمي شيعي در آن زمان ، اين حوزه شيفتگان بسياري را از اطراف و اکناف به سوي خود جلب و جذب نمود . (3)
از جمله ي اين افراد ، فاضل جليل ، اديب متبحر،فقيه فرزانه ، طبيب صاحب نقش ، زاهد عابد ،متخلق به اخلاق الهي ، حکيم گرانمايه و عارف متشع مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقا بن علي اکبر بن محمد قاسم شيرازي است. بدون شک نسبت دادن اين عناوين به او تعريف يا اغراق نيست ، حقيقتي است که بسياري از عوام و خواص و استوانه هاي دانش و معنويت از آن سخن گفته اند .مقاله ي پيش رو نگاهي است به زندگي و شخصيت اين حکيم فرزانه .

خاندان و اجداد

در يکي از محلات شهر تاريخي شيراز خانواده اي تاجرزندگي مي کردند که معروف آنان «حاج محمد قاسم شيرازي » بود . اين مرد نيکوکار و نيک نام از بازرگانان معتبرو آبرومند شيراز به شمار مي رفت که نه تنها در بين اهل محل بلکه در شيراز و برخي از نقاط توابع و بلاد ديگر اشتهار داشت و درستي و راستي و صدق گفتارش زبان زد خاص و عام بود . وي در زادگاهش دارفاني را وداع گفت و در همان جا به خاک سپرده شد . (4)
فرزندش حاج علي اکبر ضمن آنکه شغل پدر را ادامه داد ، به شوق اقامت درعتبات عاليات و فراگيري دانش ديني و استفاده از فضاي معنوي نجف اشرف ، شيراز را به قصد عراق عرب ترک نمود .
اجداد حاج ميرزا علي آقا ،علي رغم پيشه ي تجارت و بازرگاني ،علاقمندي خاصي به ارتباط با علما و دانشمندان داشتند ؛از جمله پدر وي حاج علي اکبر که با اهل علم و طلاب علوم ديني مراوده داشت و اين مساله باعث گرديد تا وي به حوزه ي درسي علما راه يافته و از محض پر فيض آنان در جوار مرقد علوي و تربت حسيني بهره ببرد .از کساني که حاج علي اکبرشيرازي از حضور آنان استفاده برد ، ملاحسين بن محمد اسماعيل اردکاني حايري معروف به فاضل اردکاني است.البته حاج علي اکبر داراي مراتبي از دانش ، فضيلت و تقوا بوده و از اشتهاري نسبي برخوردار گرديده که توانسته در چنين حوزه ي پر رونقي راه يابد ؛ چرا که در آن زمان بزرگاني مانند ميرزا محمد تقي شيرازي ، سيد محمد فشارکي ( استاد آية الله شيخ عبدالکريم حايري يزدي ) ،سيد حسن کشميري و ميرزاي شيرازي در حضور فاضل اردکاني تلمذ مي نمودند .حوزه ي درسي فاضل اردکاني را برخي در کربلا ذکر کرده اند و ملا حبيب الله شريف کاشاني ( 1262 ـ 1340 هـ . ق ) درک محضر اين فقيه پر آوازه را توفيقي آسماني مي شمارد که روح پر تحرکي چون او نمي تواند ساده از کنارش بگذرد . (5)
ميرزا علي اکبر شيرازي در نجف نيز از محضر آية الله شيخ محمد حسين بن هاشم کاظمي استفاده و از فروغ انديشه اش بهره مند گرديد . شيخ محمد حسين کاظمي در نجف از توانايي هاي علمي و دانسته هاي فقهي شيخ عبدالله نعمت عاملي و شيخ حسن صاحب جواهراستفاده نمود و به دليل کوشش مستمرو استعداد درخشان خدادادي توانست به زودي در رديف اساتيد بزرگ حوزه ي نجف قرار گيرد و در شمار مراجع تقليد شيعه به حساب آيد .نام برده با وجود آنکه به مقام شامخ علمي ـ اجتماعي مرجعيت دست يافت و بلنداي قله ي فقاهت را فتح کرد ،از ساده زيستي و انس با فقيران دست بر نداشته ، کوشيد تا زندگي خود را با افراد محروم ، کم درآمد و بي بضاعت هماهنگ نمايد . هزاران دينار وجوه شرعيه اي را که در آن زمان ازاطراف و اکناف و شهرهاي جهان تشيع برايش مي فرستادند ، بين فقرا و طلاب تقسيم مي کرد و در رفع دشواري ها و مشکلات آنان از هيچ گونه کوششي فروگذاري نمي نمود . تلاميذش چون بين خود و استاد فاصله اي نمي ديدند ، او را چون پدري مهربان ، شفيق و دلسوز مي پنداشتند و حتي شاگرداني که نمي توانستند کتب مورد نظر خود را تهيه کنند ، به شيخ محمد حسين مراجعه نموده و از او کتاب هاي مورد نظر خود را امانت مي گرفتند . (6)
حاج ميرزا علي اکبر شيرازي پس از آن که از محضر بزرگاني در عرصه ي فقه و ديگر معارف ديني خوشه چيني کرده کوشيد تا در روايات و احاديث پژوهش هايي به عمل آورد و حاصل تلاش هاي علمي خود را در نوشتاري تدوين نمايد . کتاب معروف وي که در کتب تراجم و فهارس معرفي شده « شرح الاربعين حديثاً في فضيله الصلوه علي النبي و آله صلي الله عليهم اجمعين » است . اين اثر ارزشمند که مويد کمالات علمي اين انسان شريف است ، از علاقه توام با معرفت وي نسبت به خاندان عصمت و طهارت حکايت دارد . (7)
شيخ آغا بزرگ طهراني در آثار ارزشمند خود ، مانند طبقات اعلام الشيعه و نيز الذريعه الي تصانيف الشيعه . اينجا نقص دارد . کتابي که در احوال و آثار علما است ، نقباء البشراست .پس عبارت چنين تصحيح شود و به ويژه نقباء البشر که در آن به احوال و آثارعلما و دانشمندان شيعه تا قرن چهارم هجري اشاره شده است ، از خاندان حاج ميرزا علي آقا شيرازي چنين سخن مي گويد :
« هو الشيخ الميرزا علي بن الحاج علي اکبر بن الحاج قاسم الشيرازي النجفي الاصفهاني عالم بارع و خطيب فاضل . کان جده احد وجهاء التجار في شيراز توفي و دفن فيها ، و ولده الحاج علي اکبر من الوجهاء الاجلاء ايضا توفي في سنه 1304 هـ . ؛ و خلف المترجم له الذي ولد في النجف عام 1294 هـ و سکن اصفهان في سنه 1316 و هو ابن عشرين سنه . و واصل الحصول علي المعرفه و الفضل حتي صار خطيباً بارعاً و واعظاً متعظاً و عالما موثوقاً به عند اهل اصفهان کافه ، يصرف وقته في الاعمال العلميه و الادبيه » (8)
شيخ ميرزا علي دانشمندي بزرگ و سخنوري فاضل و پسر حاج علي اکبر فرزند حاج محمد قاسم شيرازي نجفي اصفهاني است . جد او يکي از تجار آبرومند و معتبر شيراز بود که در آن شهر نيز وفات يافت و دفن گرديد و پسر او حاج علي اکبر نيز يکي از افراد مورد وثوق و بلند مرتبه اي بود که در سال 1304 هـ . ق وفات يافت . فرزند او کسي است که در نجف اشرف به سال 1294 هـ . ق متولد و 20 سالگي در اصفهان ساکن گرديد . وي تلاش و کوشش براي رسيدن به درجات دانش و معرفت را چندان ادامه داد که سخنوري بزرگ و پند دهنده و واعظي وارسته و عالمي با عمل و معتبر نزد همه ي مردم اصفهان شد اکثر اوقات خود را در امور علمي و ادبي صرف مي کند .
همو ( شيخ آقا بزرگ ) درجاي ديگري نيز آورده است :
« عالم رباني ، و فاضل جليل ، من اهل الخباه و الاطلاع و البحث و التحقيق في اصفهان ،من المعروفين بالکمال و المعرفه و له بين اهل الفضل مکانه و احترام و کان يستفيض من مواعظه البالغه النافعه کافه الخواص و العوام حتي انه لقب بالواعظ »(9)
دانشمند الهي و فاضل بزرگوار و از زبدگان و آگاهان بحث و تحقيق که در اصفهان از معروفين به کمال و دانايي است و در بين فضلا و اهل علم جايگاه خاصي دارد و مورد احترام است از پندها و اندرزهاي سازنده و مفيد او همه ي خواص ( دانشمندان و اهل علم ) و عوام ( عموم مردم يا کليه ي طبقات ) استفاده مي کند به طوري که به واعظ ( پند دهنده ) ملقب شده است .
مولف کتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان نيز سال تولد حاج ميرزا علي آقا را شعبان 1294 هـ . ق ذکر کرده است . (10)
ميرزا علي آقا از همان دوران کودکي به فراگيري قرآن نزد پدر مشغول شد و گام هاي مقدماتي تحصيلات را تحت نظر والد خود به نحو استوارتري بردشت . حاج علي اکبر نيز به منظور تربيت فرزندش از دل و جان کوشيد . بعدها حاج ميرزا علي آقا شيرازي نزد دانشوران از پدر بزرگوارش به نيکي و خوبي ياد مي کند و نامش را در رديف اهل فضل و تقوا مي آورد ؛چنان که وقتي با « شيخ آقا بزرگ طهراني » گفتگويي دارد ، ازوالد خود به عنوان تاجري فاضل و فرزانه اي اهل علم و صاحب تاليف ياد مي نمايد . (11)
در همين زمان که وي با چنين پدري دلسوز و معلمي با عاطفه و مربي مشفق سر و کار دارد ، به سال 1304 هـ . ق ، يعني در ده سالگي پدر را از دست مي دهد و ابرهاي تيره ي غم و اندوه بر ذهنش سنگيني مي کند و روان شفافش را مکدر مي سازد و علي رغم محبت ها و دلداري هاي مادر و وابستگان ، غم يتيمي وجودش را آزار مي دهد .
پس از فوت حاج علي اکبر شيرازي ، آيت الله العظمي ميرزا محمد حسن شيرازي ، معروف به ميرزاي اول ، که اين خانواده را به خوبي مي شناخت ، سيد عبدالله ثقه الاسلام را قيم و وصي قرار او داد . (12)
در سال 1316 هـ . ق حاج ميرزا علي آقا شيرازي از نجف اشرف راهي ايران شده و در شهر اصفهان ساکن مي گردد . به طور دقيق معلوم نيست چرا وي آن شهر را ترک کرده و به اصفهان آمده است ، لکن او به شهري پا نهاد که قرون متمادي در تقويت مباني علمي و نشر معارف اسلامي ، بيان ارزش ها و تربيت زبدگان معنوي و تدوين تاليف آثار بسياري در علوم و معارف اسلامي به ويژه ميراث هاي تشيع چون مجموعه ي گران سنگ بحارالانوار پيشتاز بوده است .
حوزه ي اصفهان ، چه از نظر فقهي و چه فلسفي ، بين حوزه هاي علميه ي شيعه موفقيت بي نظير و خاصي داشت و اين در زماني بود که هنوز حوزه ي علميه ي قم رونق خاص خود را پيدا نکرده بود . مدارس بسيار فعال ، مدرسين مطلع و کاملاً محيط بر بسياري ازعلوم و در عين حال پارسا و متقي قابل توجه بودند و بسياري از کساني که بعدها حاج ميرزا علي آقا در نجف در محضر آنان سود جست مانند سيد اسماعيل حيدر ، شيخ الشريعه اصفهاني ، ميرزاي نائيني و شمار ديگري از مراجع عالي قدر شيعه که نام هر کدامشان بيانگر موقعيت علمي آنان است ،درحوزه ي گرانبها و پر بار اصفهان تربيت شدند . (13)
از جمله مدارسي که اين واعظ متعظ در ابتداي ورود به اصفهان مدتي را در آن به تحصيل و بحث و فحص پرداخت ، مدرسه ي نيم آورد ( نيم آور ) بود که از جمله نهادهاي آموزشي اواخر عهد صفوي است و با گذشت سال هاي بسيار ، هنوز منشا آثار و برکات فراوان به ويژه در تربيت شاگردان و استادان خاصه در فقه شيعه ي اماميه بوده است .
شخصيتي که دراين نهاد آموزشي در تکوين حالات معنوي و تقويت بنيه ي علمي مرحوم شيرازي دخالت عمده اي داشت و وي را سخت تحت تاثيرکمالات روحاني خويش قرار داد ، آيت الله العظمي سيد محمد باقر درچه اي است .اين فقيه فاضل ، فرزند سيد مرتضي بن سيد احمد بن سيد مرتضي و از نوادگان ميرلوحي سبزواري از علماي اواخر عهد صفوي است .

پي نوشتها :

1ـ ر. ک : «نگاهي به تحولات علمي اصفهان از آغاز دوره اسلامي تا ابتداي عصر صفوي »از:«محمد حسين رياحي ، مندرج در : فصلنامه ي فرهنگ اصفهان ، شماره 7 و 8 ، بهار و تابستان 1377 ، صص 3 ـ 9 .
2 ـ ر . ک : روضات الجنات ، سيد محمد باقر خوانساري ،ترجمه ي : محمد باقر ساعدي ، ج 1 ، ص 189 .
3ـ ر . ک : «شکوه ديرين حوزه اصفهان و آخرين ستارگان آن » ، محمد حسين رياحي ، کيهان انديشه ، ش 66 ، خرداد و تير 1375 .
4 ـ نقباء البشر ، آغا بزرگ طهراني ، ج 4 ، ص 1488 .
5 ـ ناصح صالح ، غلامرضا گلي زواره ، صص 32 ـ 36 .
6 ـ همان .
7 ـ الذريعه ، آغا بزرگ طهراني ، ج 13 ، ص 70 .
8 ـ نقباء البشر ، ج 4 ، صص 1488 ـ 1489 .
9 ـ همان ، صص 1305 ـ 1306 .
10 ـ دانشمندان و بزرگان اصفهان ، مصلح الدين مهدوي ، ص 435 .
11 ـ الذريعه ، ج 13 ، ص 70 .
12-طبيب جسم و جان ، محمد حسين رياحي ، ص 37 .
13- ر . ک : « شکوه ديرين حوزه اصفهان » پيشين .

منبع:نشريه پايگاه نور ،شماره 7




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما