مهمان ناخوانده (2)

به نظر من، استفاده مفید از ماهواره را متخصصان رشته‌های مختلف می‌کنند. این هم باید یک بررسی آماری بشود که چند درصد مردم متخصص هستند؟ من دوستانی دارم که در توجیه کارشان می‌گویند آدم باید از اخبار اطلاع داشته باشد، شبکه‌های پزشکی، خیلی قابل استفاده است. بعد که نگاه می‌کنی می‌بینی که دارد چیزهای دیگر را می بیند؛ آشکارا می‌گوید که این‌ها هم جذاب است؛ همان‌طور که دوستان گفتند بالاخره نفس انسان است. ما هم که هیچ‌کدام معصوم نیستیم. البته ممکن است کسانی به
دوشنبه، 13 ارديبهشت 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهمان ناخوانده (2)
مهمان ناخوانده (2)
مهمان ناخوانده (2)






ماهواره ؛ مفید نه برای عموم

به نظر من، استفاده مفید از ماهواره را متخصصان رشته‌های مختلف می‌کنند. این هم باید یک بررسی آماری بشود که چند درصد مردم متخصص هستند؟ من دوستانی دارم که در توجیه کارشان می‌گویند آدم باید از اخبار اطلاع داشته باشد، شبکه‌های پزشکی، خیلی قابل استفاده است. بعد که نگاه می‌کنی می‌بینی که دارد چیزهای دیگر را می بیند؛ آشکارا می‌گوید که این‌ها هم جذاب است؛ همان‌طور که دوستان گفتند بالاخره نفس انسان است. ما هم که هیچ‌کدام معصوم نیستیم. البته ممکن است کسانی به درجه‌ای رسیده باشند که واقعاً بتوانند خودشان را کنترل کنند؛ ولی خیلی اندک‌اند. عموم جامعه که به این حد از کمال نرسیده‌اند؛ ما اگر بیاییم از متخصصان درصد بگیریم، می‌بینیم به راحتی قابل فاکتور هستند. یعنی صرف این‌که این ماهواره برای یک طبقه بسیار محدودی کارکردهای مفیدی دارد نمی‌توان استفاده آن را عمومی کرد. بلکه باید برای آن طبقه بسیار محدود امکاناتی ویژه فراهم آورد. کما اینکه این امکان هم‌اکنون برای اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها وجود دارد. اگر به این نتیجه رسیده باشیم که بعضی از برنامه‌های ماهواره برای عوام مفید است، می‌توانیم برای رودست زدن به دشمن آن برنامه‌ها را در یک شبکه مستقل جمع کنیم و به بهترین شکل، با اطلاع رسانی قبلی، با دوبله و ترجمه و یا دست کم با زیر نویس برای مخاطبان پخش کنیم.

منطق مواجهه با ماهواره

آخرین جمله من این است که اگر روزی برسد که ما نتوانیم جلوی نفوذ ماهواره را بگیریم؛ باید راه‌های مقابله با آن‌را بررسی کنیم. راه مقابله فقط بستن کانال‌های ماهواره‌ای نیست. من در مقابل دنیای شیشه‌ای با دنیای دیواری مخالفم. مخالفم که اگر تهاجمی می‌شود، حتماً باید با دیوار، جلوی آن را بگیریم. نه! می‌‌شود دیوار هم نباشد و نفوذ هم نشود.
البته تا زمانی که ما قادر شویم جلوی این تهاجم را بگیریم، باید با آن مقابله کنیم؛ نه این‌که چون ممکن است چند سال دیگر مثلاً از پشت بام بیفتیم، حالا خودمان بپریم پایین. این‌که ممکن است روزی برسد که بدون دیش و رسیور و ... به راحتی با یک تلویزیون عادی امواج را دریافت کنیم، راه مقابله‌اش این نیست که از همین الان خودمان راه را باز کنیم؛ بلکه حالا که در راه سقوط نیستیم، خودمان نپریم پایین، و به فکر چاره باشیم.

امیرحسین پیرمرادی :

انسان، تحت تاثیر محیط رشد می‌کند و یکی از ابزاری که در محیط ما هست؛ ماهواره است. چه بخواهیم چه نخواهیم، دنیا دارد به سمت شیشه‌ای شدن پیش می‌رود و این یک مضراتی دارد و یک منافعی.
فرض کنید ما چشممان را باز کردیم؛ به‌جای این‌که ببینیم، همه جا دیوار است، ببینیم همه جا با شیشه ساخته شده است. آن موقع اصلاً برای ما سوال نیست که چرا همه پیدایند . آن موقع فرهنگ خاص خودش را مجبوریم داشته باشیم. الان در دوران گذار هستیم. شاید باورش برایمان سخت باشد؛ چون نمی‌توانیم باور کنیم همه چیز را همگان می‌توانند بدانند؛ خیلی مفسده‌انگیز می‌شود یا بسیار مفید فایده؟ مسئولین امر و همه ما به عنوان فردی که در این جامعه زندگی می‌کنیم، درگیر با ماهواره هستیم. چه‌کار می‌توانیم کنیم؟ مسئولین، وظایفی دارند و افراد، وظایفی دیگر. بدون شک، تعالیم اسلامی، تکالیف همه را روشن کرده. من را اگر الان از جمهوری اسلامی به جزیره لختی‌ها ببرند، در صورتی که من از آن‌جا توانایی هجرت نداشته باشم، این‌جور نیست که بگویند خب، حالا برو در این جزیره گوشه عزلت بگیر، چشمت را ببند، سرت را بکن زیر خاک و بمیر؛ نه! می‌گوید زحمت بکش تربیتشان کن. یا دست‌کم خودت را حفظ کن!

تکلیف ما

امروز ماهواره آمده؛ ما باید با آن‌ چگونه برخورد کنیم؟ هر ابزاری یک فرهنگ استفاده دارد؛ مثلاً این‌که می‌آیند رِنج می‌گذارند میگویند این برنامه برای افراد زیر ده سال خطرناک است، یک برنامه خیلی وحشتناک پخش می‌شود می‌گویند کسی که قلبش ضعیف است نگاه نکند، سازنده برنامه فهمیده این را اعلام کرده؛ اما مخاطب چه ؟ مخاطب هم باید عاقل و فهمیده باشد استفاده نکند امروز تا ‌جایی که دستمان می‌رسد، باید جلوی مضرات آن را بگیریم. باید برنامه‌های خوب بسازیم، جای آن را تنگ کنیم تا اصلاً حضور نیابد. اما وقتی با یک تلاطم عجیب و سهمگین از امواج و تکنولوژی و اقتصاد و هنر و فرهنگ و بینشهای فکری مختلف رو به رو شدیم، تکلیف ما چیست؟ دو نوع تکلیف داریم؛ فردی و اجتماعی. این‌را هم اسلام مشخص کرده است.
تکالیف فردی‌مان می‌گوید، آقا! به دیوار هم اگر به قصد ریبه نگاه کنی حرام است. تکلیف اجتماعی‌مان این است که اجتماعمان را تا آن‌جا که می‌توانیم سالم کنیم. ما در جامعه‌ اسلامی و با حکومت اسلامی زندگی می‌کنیم. با این حال ظواهر ابتذال را در جامعه می‌بینیم؛ این به خاطر روند جهانی شدن است. واکسنی که ما را از این ویروس خطرناک حفظ می‌کند، بیداری درون است، نکته بسیار مهم که متولیان امر فرهنگ باید به آن ارزش دهند، توجه به نظام‌ اصیل خانواده، ترغیب ارزش‌ها و شکوفا کردن فطرت واقعی بشر است.

صورت مسأله را پاک نکنیم

وقتی ما بالاجبار در جامعه جهانی قرار گرفتیم، باید هم‌گام با آن پیش برویم، و نمی‌توانیم صورت مسئله را پاک کنیم! در این‌باره مسئولین، می‌بایست با نگاهی دقیق‌تر مسأله را کارشناسی کنند.
در کمیسیون‌های مجلس، در صدا و سیما، در حوزه علمیه، چند گروه تخصصی این مسأله را واقعاً بررسی کرده‌اند؟ ما چند سال است که می گوییم ماهواره ماهواره ماهواره . وبا که آمد، سریع کمیسیون‌های تخصصی بهداشت فعال شد! آقا، راه جلوگیری آن این است، راه مقابله با آن، این. اطلاع‌رسانی لازم است؛ تلویزیون این‌کار را بکند؛ رادیو آن‌کار را. باغ‌های سبزی را زیر و رو کنید؛ وبا، در پیش است.
ما درباره مشکلات فرهنگی‌مان که این‌قدر فریاد می‌زنیم از غذای فاسد بدتر است، واقعاً چند کمیسیون و کمیته علمی و فکری و تخصصی گذاشته‌ایم؟

عباس عاشورلویی :

به عنوان جمع‌بندی، به این نتیجه رسیدیم که باید جلوی چیزی که مضر است، را گرفت؛ این را همه اعتقاد دارند. در حال حاضر عوارضی که ماهواره دارد، به چشم نمی‌آید. متاسفانه ما هیچ موقع نمی‌آییم اولویت‌بندی کنیم؛ یعنی به مسائل اخلاقی، خیلی اهمیت نمی‌دهیم. ما مراکز تصمیم گیرنده داریم؛ صدا سیما، وزارت ارشاد، مطبوعات اسلامی، حوزه‌های علمیه، این همه مؤسسه‌های فکری و فرهنگی، واقعاً برای حل چنین مشکلاتی بیایند راه‌کار بدهند. چگونه می‌توانیم هم‌گام با دنیا پیش برویم. از مزایای آن بهره‌مند شویم واز آفات آن در امان بمانیم؟

مهدی عبداللهی:

درباره جنبه‌های منفی ماهواره و تهاجم فرهنگی بیش‌تر بحث ابتذال و استهجان مطرح می‌شود. در صورتی که به نظرمن، جنبه منفی مهم‌تر بحث تهاجم اعتقادی است که خطر آن عظیم‌تر و پیامدهای آن مخرب‌تر است. در میان این بیست و پنج تا سی شبکه فارسی زبان، تعدادی از شبکه‌ها به طور جدی بر این جنبه تمرکز کرده‌اند و ضروریات دین اسلام را مورد هجمه قرار می‌دهند. تبلیغ مسیحیت جدی است. تبلیغ افکار الحادی و مسایلی چون شیطان پرستی جدی است. هدف دشمن، هجمه به انقلاب و ارزش‌های انقلاب است؛ در نتیجه، در سه بعد اخلاقی، اعتقادی و سیاسی، ما مورد هجوم گسترده دشمنان هستیم. باید ابزار و روش‌های مقابله موثر و مفید امروزی را شناسایی کرد. ما منکر فایده برخی شبکه‌ها نیستیم؛ اما دفع ضرری که ضروری است، مهم‌تر است، یا استفاده مفیدی که ضروری هم نیست؟ شما قضاوت کنید!

امیرعباس جعفری :

هیچ کدام از ما باور نداریم که برای همیشه می‌توان جلوی اطلاعات را گرفت؛ حتی اگر این اطلاعات زیان‌آور باشد؛ روزی بالاخره دیوارها فرو می‌ریزد. دشمن هیچ‌گاه دلش برای ما نسوخته. در برابر خطرهای بی‌شماری که در این شبکه‌های تلویزیونی وجود دارد، البته چند استفاده مفید هم هست؛ ما نمی‌توانیم تا موقعی که واکسن تزریق نشده است، بگوییم: آخرش که چی؟ شما که می‌خواهی از این‌جا بروی بیرون، مبتلا به ویروس می‌شوی؛ این‌جا آنفولانزای مرغی آمده است؛ ما باید در را باز بگذاریم و اجازه بدهیم هر پرنده‌ای می‌خواهد بیاید؛ نه! ما نمی‌توانیم این حرف را بزنیم. ما فعلاً مرزها را می‌بندیم ، مرغ‌های مشکوک را قرنطینه می‌کنیم، واکسن را تولید و پخش می‌کنیم، همه که واکسینه شدند، می‌گوییم آقا! هر که می‌خواهد بیاید، بیاید.
مقوله فرهنگ، خیلی مهم‌تر از آنفولانزای مرغی و سارس است و حتی آثار تخریبی‌اش از بمب اتم هم بیش‌تر است؛ چون می‌خواهند اصل و هویت ما را بگیرند. اگر بمب اتمی در جایی بیفتد، عده‌ای تلف می‌شوند؛ بعد، ممکن است آثار فیزیکی‌اش چندسال باقی بماند و بالاخره تمام می‌شود. بمب اتم نتوانست هویت ژاپن را بگیرد؛ هویت را با بمب‌های فرهنگی می‌گیرند .اعتقاد من این است که در کوتاه مدت حتما باید این سیستم فیلترینگ ماهواره‌ای را داشته باشیم؛ به هر نوع که بتوانیم. در درازمدت هم باید فرهنگ‌سازی کنیم.

برای حفظ هویت خود چه کرده‌ایم؟

مقام معظم رهبری سال‌ها پیش فرمودند: اگر می‌خواهید اندیشه‌ای ماندگار شود، باید در قالب هنری باشد. چه‌قدر به حرف ایشان گوش دادیم؟ ما اصلاً کار هنری درست انجام داده‌ایم؟ شما نگاه کنید به تیزرهای تلویزیونی؛ چون هنری است، روی جوان اثر می‌گذارد. هالیوود می‌آید جریان ضداسلامی و این‌که اسلام، منشا تروریست است را چه‌قدر زیرکانه القا می‌کند. ما در زمینه دین چه کردیم؟ من معتقدم این که فکر کنیم حتما و به زور هر چکشی، باید هم‌گام با جهان پیش برویم، این‌که ابزار مدرنیته را باید بلافاصله استفاده کنیم، اگر امروز مثلا اینترنت حرف اول می شود، حتما ما باید بلافاصله از تمام امکانات اینترنت استفاده کنیم؛ این هم خودش یک تهاجم فرهنگی است؛ یعنی در مخ من جوان بیاندازند که چرا من از ابزار علمی و تکنولوژی جهانی استفاده نکنم؟ مگر من از اروپائیان چه‌کم دارم؟ من می‌گویم این فکر که هر چیزی که به عنوان پدیده نوین فن‌آوری برتر مطرح شد، ـ حتی قبل از تجربه دیگران ـ من آزاد باشم از تمام زوایایش استفاده کنم، خودش یکی از اهداف تهاجم فرهنگی غرب است.

آگاهی بخشی، فرهنگ‌سازی؛ راه‌حل واقعی

بالاخره باید کاری‌کنیم، حالا این به عهده مردم است یا حکومت؟ ما نمی‌توانیم بگوییم که فقط مردم باید حواسشان جمع باشد؛ باید شیوه‌ها را هم به مردم آموزش بدهیم؛ پس نخست باید مردم را از اهداف غرب و امریکا آگاه کنیم؛ یعنی اولین شیوه مبارزه این است که مردم آگاه شوند. آقا! اگر امریکا می آید انواع مفاهیم به ظاهر قشنگ مثل آزادی و دموکراسی را وارد می‌کند، دلش برای آزادی و دموکراسی ما نسوخته است. اگر آن جوان این را بداند، اگر آن شناخت باشد، اگر به شما بگویند در آن شربتی که به شما دادند فلان داروی سمی ریخته شده است و نمی‌خورید؛ چون شناخت پیدا کردید که این شربت ایراد دارد. به همین منوال اگر به جوان بفهمانند، دارند انسانیتت را از تو می‌گیرند، دارند تبدیلت می‌کنند به یک حیوان انسان‌نما؛ جوان به صورت خودکار تصمیم صحیح را اتخاذ می‌کند. با توهین و دعوا و مو قیچی کردن هم نمی‌شود به مردم فهماند؛ کرامت انسان‌ها باید حفظ شود. پس آگاهی اولین شیوه است . شیوه دوم این است که ما فرهنگ سازی کنیم، تولید نرم افزار کنیم، تولید هنر کنیم؛ یعنی اگر تکی است ، پاتک داشته باشیم؛ یعنی ما هم بیاییم انواع شیوه‌های دشمن را استفاده کنیم. اگر شبکه‌های ماهواره‌ای است، ما هم بیاییم ماهواره بفرستیم. ، اگر اینترنت وجود دارد، این را که دیگر می‌توانیم انواع سایت های خوب را راه‌اندازی کنیم. سومین راه و موثرترین راه، تجربه بهره‌بردن از لذات معنوی است. دو راه پیشین هم زمینه‌ساز این راه است؛ یعنی اگر آگاهی نباشد و فرهنگ‌سازی عمومی هم صورت نگرفته باشد این ارزش‌های معنوی، مجالی برای خودنمایی نمی‌یابد، تا کسی از آن لذت ببرد.

منبع:www.hawzah.net




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط