نامگذاری سوره جن
این سوره را به دلیل وجود مطالبی درباره جن و وجود این واژه در نخستین آیه آن، «جن» نامیدهاند.برخی نیز با توجه به سرآغاز نخستین آیه آن، این سوره را به نام «قل اوحی» نامگذاری کردهاند.
جن را موجودی اسرارآمیز دانستهاند که مانند انسان دارای شعور، اختیار و تکلیف است و به اقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده و در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست.
بنابر برخی آیات و روایات، جن، آفریده شده از آتش و یا آمیختهای از آتش است و مانند انسان، مکلف بوده و هدف از خلقت او، همانند انسان، عبادت و بندگی خدا است. او در آخرت برانگیخته میشود و میتواند مطیع یا عاصی، مؤمن یا مشرک باشد.
ترتیب و محل نزول
سوره جن جز سورههای مکی و در ترتیب نزول، چهلمین سورهای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.این سوره در چینش کنونی مُصحَف، هفتاد و دومین سوره است و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره جن دارای ۲۸ آیه، ۲۸۶ کلمه و ۱۱۰۹ حرف است و از نظر حجم از سورههای مفصلات یعنی از سورههای نسبتا کوچک قرآن است که بخش اول حزب سوم جزء ۲۹ را تشکیل میدهد.سوره جن اولین سوره از سورههای پنجگانه مقولات است که با کلمه «قُل» آغاز میشود. این سوره را در شمار سورههای ممتحنات نیز آوردهاند؛ چراکه با سوره ممتحنه تناسب محتوایی دارد.
آیات مشهور
آیات مشهور سوره جن عبارتند از:آیه المساجد لله (۱۸)
«وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّـهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا﴿۱۸﴾»(ترجمه: و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مخوانید.)
طبرسی در تفسیر مجمع البیان به نقل از خلیل میگوید: تقدیر این آیه «و لأنّ المساجد للَّه فلا تدعوا مع اللَّه احدا سوى اللَّه» بوده است؛ بنابراین در مساجد و اماکنی که برای عبادت خدا بنا نهاده شده است، هیچ کسی را در عبادت خدا شریک نکنید، همانطور که نصارا در معابد خود و مشرکان در کعبه چنین میکنند. طبرسی همچنین به نقل از سعید بن جبیر و زجاج و فراء مساجد را به مواضع سجده که در نماز در سجده بر زمین گذارده میشود تفسیر کرده است که شایسته نیست با آنها برای غیر خدا سجده شود.
آیات عصمت پیامبران (۲۶ و۲۷)
«عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا﴿۲۶﴾إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا﴿٢٧﴾»(ترجمه: داناى نهان است و کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند. جز پیامبرى را که از او خشنود باشد، که [در این صورت] براى او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت.)
این آیات یک قاعده را در مورد علم غیب بیان کرده که خدا کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند و سپس «پیامبر برگزیده» را از این قاعده استثناء میکند.
همچنین این آیات یکی از دلایل عصمت پیامبران است که با نیروی غیبی و امداد الهی و مراقبت فرشتگان، از لغزشها و خطاها و از شر شیاطین جن و انس و وسوسهها و آنچه اصالت وحی را خدشه دار میسازد، مصون و محفوظند. 1
آثار و برکات سوره
آثار و برکات این سوره شامل:۱) ملاقات کردن پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله وسلم در خواب
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است: هر کس بر تلاوت سوره جن مداومت ورزد پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب می بیند و هر چه بخواهد به او داده می شود.۲) افزایش فهم و درک
هر که این سوره را بخواند و بشوید و بنوشد هر چه بشنود یاد بگیرد و با هر کس مناظره کند غالب گردد.۳) ادای قرض
…اگر صاحب حزن و اندوه این سوره را بخواند اندوهش به شادی مبدل می گردد و اگر قرض دار این سوره را به نیت ادای قرض بخواند ادا می گردد.۴) آزاد شدن محبوس
…اگر این سوره برای اسیری خوانده شود آزاد می شود.۵) برای دور شدن جن و…
امام صادق علیه السلام فرمودند: قرائت سوره جن موجب فرار شییطان از آن جایگاه می شود و کسی که می خواهد به سراغ سلطان و حاکم ستمگری برود با خواندن این سوره امنیت می یابد و نیز کسی که سرگردان است با قرائت این سوره خداوند راه برون شدنش را آیان می کند همچنین هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد در حالی که در تنگی و سختی باشد خداوند در گشایش را بر روی او باز می کند. 2داستان سوره جن
موضوع و محتوا این سوره به شرح زیر است:قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا یهدی الی الرشد
در این آیه شریفه رسول گرامی خود را دستور داده که داستان زیر را برای امتش نقل کند و منظور از اینکه بگوید (به من وحی شده) این است که خدا به من وحی کرده، و مفعول کلمه (استمع) قرآن است، که البته در ظاهر آیه نیامده، چون کلام بر آن دلالت داشته. و کلمه (نفر) به معنای جماعت است، که شامل از سه نفر تا نه نفر می شود، این طور مشهور است. ولی بعضی گفته اند از سه تا چهل نفر را شامل می شود.و کلمه (عجب) - به فتحه عین و فتحه جیم - به معنای چیزی است که به خاطر غیر عادی بودنش آدمی را به تعجب وا دارد، و اگر قرآن را عجب خواندند، برای همین بوده که کلامی است خارق العاده، هم در الفاظش و هم در معانی و معارفش، مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه این کلام از شخصی صادر شده که بی سواد است، نه می تواند بخواند و نه بنویسد.
و کلمه (رشد) به معنای رسیدن به واقع در هر نظریه است، که خلاف آن یعنی به خطا رفتن از واقع را (غی) می گویند. (هدایت قرآن به سوی رشد) همان دعوت او است به سوی عقاید حق و اعمالی که عاملش را به سعادت واقعی می رساند.
و معنای آیه این است که: ای رسول! به مردم بگو به من وحی شده - خدا به من وحی کرده - که چند نفری از جن قرآن را شنیدند و وقتی به قوم خود برگشتند به ایشان گفتند: ما کلامی را شنیدیم خواندنی، که کلامی خارق العاده بود، و به سوی عقاید و اعمالی دعوت
و انا منا المسلمون و منا القاسطون فمن اسلم فاولئک تحروا رشدا
مراد از کلمه (مسلمون) این است که ما تسلیم امر خداییم، پس مسلمون کسانیند که امر را تسلیم خدا کردند، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطیع او هستند. و مراد از کلمه (قاسطون) مایلین به سوی باطل است، در مجمع البیان گفته که (قاسط) به معنای عدول کننده از حق است، بر خلاف کلمه (مقسط) که به معنای عدول کننده به سوی حق است. و معنای آیه این است که: ما گروه جنیان به دو طایفه تقسیم می شویم: یک طایفه آنهایی که تسلیم امر خدا و مطیع او هستند، و طایفه دیگر کسانی که از تسلیم شدن برای امر خدا با اینکه حق است عدول کرده و منحرف شده اند.و کلمه (تحری) در جمله (فمن اسلم فاولئک تحروا رشدا) در مورد هر چیزی استعمال شود به معنای گشتن برای یافتن آن است. و معنای جمله این است که: کسانی که تسلیم امر خدا شدند، آنها در صدد یافتن واقع و پیدا کردن حق بر آمدند.
و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا
و اما منحرفین هیزم جهنمند و در دوزخ با سوختن معذب می شوند، جانشان مشتعل می گردد، عینا نظیر منحرفین از انس، که قرآن کریم درباره آنهافرموده:(فاتقوا النار التی وقودها الناس).
بسیاری از مفسرین جمله (فمن اسلم فاو لئک... لجهنم خطبا) را تتمه کلام جن دانسته اند، خواسته اند بگویند مؤمنین از جن با این کلام خود قوم خود را مخاطب قرار داده اند. ولی بعضی گفته اند: این قسمت کلام خدای تعالی است، و خطاب در آن به رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم است.
و ان لواستقاموا علی الطریقه لاسقیناهم ما غدقا لنفتنهم فیه
کلمه (ان) در اول آیه مخففه از (ان) - با تشدید - است و مراد از (طریقه) طریقه اسلام است، و (استقامت بر طریقه) به معنای ملازمت و ثبات بر اعمال و اخلاقی است که ایمان به خدا و به آیات او اقتضای آن را دارد.و (ما غدق) به معنای آب بس یار است، و بعید نیست از سیاق استفاده شود که جمله (لاسقیناهم ما غدقا) مثلی باشد که بخواهد توسعه در رزق را برساند، جمله (لنفتنهم فیه) هم این احتمال را تایید می کند، چون خدای تعالی غالبا با توسعه رزق بندگان را امتحان می کند. 3
پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.drgilaki.com
3.www.ommolketab.ir