سوره شرح

سوره شرح یا انشراح یا اَلَم نَشرَح نود و چهارمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء سی‌ام قرآن جای دارد. هر سه نامِ سوره، از آیه اول آن گرفته شده است که از شرح صدر (گشایش سینه) پیامبر(صلی الله علیه و آله) سخن می‌گوید.
شنبه، 22 خرداد 1400
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: لیلا معصومی
موارد بیشتر برای شما
سوره شرح

نامگذاری سوره شرح

نام این سوره، شرح یا انشراح یا اَلَم نَشرَح است که هر سه از آیه اول گرفته شده‌اند.

سبب این نامگذاری این است که در آیه اول از شرح‌ صدر (گشایش سینه) پیامبر(صلی الله علیه و آله) به نور ایمان، سخن گفته شده است.
 

ترتیب و محل نزول

سوره شرح جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، دوازدهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.

این سوره در چینش کنونی مُصحَف، نود و چهارمین سوره است و در جزء سی‌ام قرآن جای دارد.
 

تعداد آیات و ترتیب

سوره شرح ۸ آیه، ۲۷ کلمه و ۱۰۲ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو سوره‌های مُفصَّلات (دارای آیات کوتاه) است.


آیات مشهور

آیات مشهور این سوره شامل:
 
«فإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا»﴿۶﴾
ترجمه: پس [بدان که‌] با دشوارى، آسانى است. آرى، با دشوارى، آسانى است.

در تفسیر این آیه آمده است محتوای این آیه اختصاص به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و زمان آن حضرت ندارد، بلکه به صورت قاعده‌ای کلی است که به انسان‌های مؤمن نوید آسانی و گشایش می‌دهد.

نکته‌ای که در این آیه وجود دارد این است که قرآن می‌گوید در همان زمان که سختی وجود دارد، آسانی هم هست، نه آنکه آسانی بعد از سختی بیاید.

این آیه جزو ضرب المثل‌های قرآنی به شمار رفته است. اشعاری در فارسی وجود دارد که از این آیه استفاده کرده‌اند یا از آن اقتباس شده‌اند:

ابن‌یمین: مده دل ز دست از غمى هست و خوفى       که آید دو چندانت شادی و یُسرا

نه ایزد چنین گفت در وحىِ مُنزَل«مَعَ العُسْرِ یُسْرا»، «مَعَ الیُسْرِ عُسْرا»

قاآنی: یزدان به نبی گفته که در عسر بود یسروین        نکته برِ نفس سلیم است مسلّم
 
قرائت در نماز
در احکام شرعی آمده است، نمی‌توان در نماز واجب بعد از حمد، فقط سوره انشراح را خواند و این سوره کفایت نمی‌کند،[۱۰]، بلکه باید آن را همراه با سوره ضحی خواند. به گفته فاضل نراقی، نظر مشهور فقیهان، قرائت این دو سوره با هم است. 1


سوره شرح

فضائل و خواص

از حضرت رسول اکرم(صلی اله علیه و آله) مروی است که می‌فرماید: هر کس این سوره را بخواند پاداش کسی را دارد که محمّد(صلی اله علیه و آله) را محزون و غمگین دیده و غم و اندوه او را برطرف نموده است.

و همان‌گونه که در سوره‌ی «وَالشَّمس» گفتیم خواندن سوره‌های «وَالشَّمس»، «وَاللَّیل»، «وَالضُّحی» و «اَلَم نَشْرَحْ» (به ‌شرحی که گذشت) فضیلت بسیار دارد.

و در خواص آن آمده است: هنگام درد سینه این سوره‌ی مبارکه را بخوانند و بنویسند و همراه بیمار بگذارند و نیز در ناراحتی قلبی بر او بخوانند که باعث تسکین و آرامش می‌گردد.

و امام ششم(علیه السلام) می‌فرماید: هرگاه کسی سوره‌ی «اَلَم نَشْرَحْ» را در وقت معامله و خرید و فروش بخواند کسب او برکت‌دار می‌شود.

و اگر کسی به ‌مدّت یک هفته این سوره‌ی مبارکه را در تعقیب هر نماز قرائت کند کارهای دشوار بر او آسان می‌گردد.

و همچنین جهت رفع دلتنگی و افسردگی در مکارم آمده است، اگر سوره‌ی مبارکه را هر روز دو مرتبه یکی در بامداد و یکی در شب به مدّت هفده روز تلاوت کنند به یاری حق آن دلتنگی برطرف خواهد شد.

و در کتاب «تحفه» آورده است کسی که دچار بواسیر باشد و این سوره‌ی مبارکه را زیاد تلاوت کند به ‌یاری خدا نتیجه‌ی نیکو می‌گیرد و کراراً به‌ تجربه رسیده است.

دیگر از خواص آن، کسی که دچار سنگ مثانه باشد بر خواندن این سوره‌ی مبارکه مداومت نماید و به‌ یاری حق دفع می‌گردد.

همچنین، کسی که حصر البول داشته و ادرار او به سختی دفع می‌شود این سوره‌ی مبارکه را در ظرفی (با زعفران یا غیره) بنویسند و با آب بشویند و بیمار با اعتقاد آن را بیاشامد به یاری خدا باعث بهبودی می‌گردد.

و ما برخی از فضائل این سوره‌ی مبارکه را در ضمن فضائل سوره‌ی «وَالشَّمس» متذکّر شدیم. 2
 

شأن نزول و محتوای سوره انشراح

معروف است که این سوره بعد از سوره والضحی نازل شده و محتوای آن نیز همین مطلب را تایید می کند چرا که در این سوره باز قسمتی از مواهب الهی بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله شمرده شده است در واقع سه نوع موهبت بزرگ در سوره والضحی آمده بود و سه موهبت بزرگ درسوره الم نشرح آمده است مواهب گذشته بعضی مادی و بعضی معنوی بود اما مواهب سه گانه این سوره همه جنبه معنوی دارد و عمدتا این سوره بر سه محور دورمی زند.

یکی بیان همین نعمتهای سه گانه و دیگر بشارت به پیامبر از نظر برطرف شدن مشکلات دعوت او در آینده و دیگر توجه به خداوند یگانه و تحریص وترغیب به عبادت و نیایش.

و به همین دلیل در روایات اهل بیت علیه السلام چنانکه قبلا هم اشاره کرده ایم این دوبه منزله یک سوره شمرده شده است و لذا در قرائت نماز برای این که یک سوره کامل خوانده شود هر دو را با هم می خوانند.

سوره شرح

داستان سوره انشراح

نادرستی سخن فخر رازی در ردّ این قول که سوره والضحّی و الم نشرح یک سوره اند.

و در بعضی از روایات وارده از ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده که فرموده اند: سوره و الضحی و سوره الم نشرح یک سوره اند، و نیز این معنا از طاووس و از عمر بن عبد العزیز نقل شده. فخر رازی در تفسیر کبیر خود بعد از نقل این معنا از دو نفر نامبرده گفته است: این دو نفر پنداشته اند ابتدای سوره دوم یعنی جمله الم نشرح به منزله عطف است بر آیه ششم سوره قبل، یعنی جمله الم یجدک یتیما فاوی، و این پندارشان درست نیست، برای اینکه سوره والضحی در حال اندوه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم از آزار کفار نازل شده، و جنبه تسلیت دارد، چون حالت آن جناب حالت محنت و تنگ حوصلگی است، و سوره دوم اقتضا دارد در حالی نازل شده باشد که آن جناب شرح صدر و حالت خرسندی داشته باشد، و چگونه ممکن است در یک سوره این دو حالت در آن جناب و این دو لحن در بیان جمع شود؟!

و لیکن اشکالش وارد نیست، برای اینکه مراد از شرح صدر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم در سوره مورد بحث این است که خدای تعالی آن جناب را طوری کند که قلب نازنینش وسعتی داشته باشد که حقائق و معارفی که به وی القاء می شود بپذیرد، و از پذیرش آن به تنگ نیاید، و نیز تحمل آزارهایی که از ناحیه مردم می بیند داشته باشد، که بیانش می آید، نه اینکه بخواهد صرفا آن جناب را خوشحال کرده باشد، پس پندار خود فخر رازی پندار درستی نیست.

دلیل بر این معنا روایتی است که ابن ابی حاتم از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده که گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: من از پروردگارم مساله ای پرسیدم که دوست داشتم ایکاش نمی پرسیدم، و آن این بود که پروردگارا قبل از من انبیایی بودند، برای بعضی از آنان باد را مسخر کردی، و بعضی دیگر مرده زنده می کردند، خطاب رسید مگر تو یتیم نبودی، و ما تو را مورد توجه مردم قرار دادیم؟ عرضه داشتم: بلی.

فرمود: مگر نبود که من تو را گم شده دیدم، و هدایتت کردم؟ عرضه داشتم: بله، ای پروردگار من. فرمود: آیا سینه ات را گشاده نکردم، و گرفتاریهایت را بر طرف ننمودم؟ عرضه داشتم بله ای پروردگار من.

پس معلوم شد که اشکال فخر به نظریه مذکور وارد نیست، البته این بحث دنباله ای دارد که ان شاء اللّه در سوره ایلاف می آید. 3

پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.rasekhoon.net
3.www.ommolketab.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.