به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر

کز جهان مي‌شد و در آرزوي روي تو بود به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر
دوش مي‌آمد و رخساره برافروخته بود
به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر

شاعر : حافظ

کز جهان مي‌شد و در آرزوي روي تو بود به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر
تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود دل که از ناوک مژگان تو در خون مي‌گشت
ور نه در کس نرسيديم که از کوي تو بود هم عفاالله صبا کز تو پيامي مي‌داد
فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
دام راهم شکن طره هندوي تو بود من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
که گشادي که مرا بود ز پهلوي تو بود بگشا بند قبا تا بگشايد دل من


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط