شناسنامه تفسیر
مؤلف: ابوتراب شهیدی قزوینینام معروف: تفسیر التبین فی شرح آیات المواعظ و البراهین
تولد: ۱۲۷۸ ق
وفات: ۱۳۷۷ ق
مذهب: شیعه
زبان: عربی
تعداد مجلدات: ۱۰ جلد
مشخصات نشر: تهران، انتشارات بعثت (واحد تحقیقات اسلامی)، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، قطع وزیری.
معرفی مفسر و تفسیر
این تفسیر اثر ابوتراب شهیدی قزوینی (۱۲۷۸- ۱۳۷۷ق) از خاندان شهید ثالث، مولی محمدتقی برغانی قزوینی (۱۲۳۶ ق) خانواده ای است که آثار تفسیری در آن به فراوانی نگاشته شده است. شهیدی قزوینی، فرزند میرزا ابوالقاسم فرزند محمد تقی شهیدی است که در سال ۱۲۷۸ ق در قزوین دیده به جهان گشود و در خاندان علم و تقوا دوران کودکی را سپری ساخت و در محضر پدر بزرگوارش علوم پایه را فرا گرفت، سپس در مدرسه صالحیه قزوین نزد عالمان و اساتید دوره سطح علوم دینی را گذراند.وی مدتی در درس شیخ فضل الله نوری حاضر شد و در حدود سال ۱۳۳۰ ق به دیار خود قزوین بازگشت و چون قضایای مشروطه پیش آمد، او که جزو مخالفان سرسخت مشروطه و حامی استادش نوری بود، دیگر نمی توانست دوام بیاورد؛ لذا با سخت شدن عرصه و فضای سنگین شهر در حمایت از مشروطه دیگر نتوانست در قزوین بماند و به تهران کوچ کرد.(1)
شهیدی، تألیفات بسیاری دارد که از این آثار، رساله ای در توحید و تفسیر آیه نور است که در تهران در سال ۱۳۱۹ش، به صورت چاپ سنگی و در سال ۱۳۳۱ش، به صورت رقعی با تلخیص سید محمد قزوینی در ۴۲ صفحه انتشار یافته است. همچنین رسال های دیگر در معنای لا إله إلاالله دارد که به صورت خطی در کتابخانه یحیی شهیدی موجود است و آثاری چون یک دوره مکاسب و رساله ای در استصحاب و مباحث الفاظ دارد که آنها نیز به چاپ نرسیده است.
گویا این تفسیر در ده جلد بزرگ تدوین شده و آقای سید محمدعلی گلریز در سال ۱۳۵۶، یعنی حدود ۱۹ سال پیش از مرگ مؤلف آن را دیده که در آن تا جزء ۲۰ قرآن، تفسیر کرده است. چنانکه آقابزرگ تهرانی نیز تمام این تفسیر را دیده و در شرح حال نویسنده به نکته اذعان کرده است.(2) روشن نیست که این تفسیر هم اکنون کجاست و چرا به چاپ نرسیده و اینجانب اطلاعات خود را به صورت غیر مستقیم از منابع دیگر درباره این تفسیر گزارش میکند.
شیوه تفسیر - بنابر گزارش منابع و معاجم یاد شده - تفسیر ترتیبی و آیه به آیه و با استفاده از روایات برای فهم آن است. در برخی موارد مباحث عقلی و فلسفی هم مطرح شده است.
از سوی دیگر مباحث ادبی و تاریخی و ذکر شأن نزول و مباحث اخلاقی در آن مطرح شده است. و از آنجا که به گرایش خاصی محدود نمی شود، می توان این تفسیر را از تفاسیر جامع به حساب آورد.
پینوشتها:
1. رفیعی علا مرودشتی، علی، مجله بینات، شماره ۱۶، ص ۱۶۴، همچنین دائرة المعارف تشیع، ج ۱، ص ۱۸۷، مجله شهاب، شماره ۲۵، ص ۱۹.
۲. طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، صص ۲۸ - ۲۹
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 230-229