آشنايي با شبکههاي نسل چهارم تلفن همراه
رشد سيستمهاي تلفن سيار، افزايش كاربران اينترنت و بالا رفتن انتظار و نيازهای کاربران، مانند تقاضاي دسترسي به اينترنت با كيفيت بالا از طريق سيستمهاي بيسيم، منجر به طراحي سيستمهايي شده است كه قادر به برآورده كردن اين نيازها باشند.
کاربران سرويسهاي مخابراتي در آينده، ترجيح ميدهند که سرويسهاي مشابهي را که از شبکههاي ثابت دريافت ميکنند از يک محيط بيسيم نيز در اختيار داشته باشند. البته انتظار نميرود که عملکرد بهتر را قرباني حرکتپذيري بيشتر نمايند چراكه آنها در هرصورت از ابزارهاي مخابراتي ساکن هم استفاده خواهند کرد. بنابراين بهترين راهکار اين استکه سيستمهاي بيسيم با شبکههاي ثابت مجتمع شوند، به همين منظور شبکههاي بيسيم به سرعت در حال تکامل و حرکت به سمت شبکههاي تماما IP ميباشند.
شبکههاي تلفن قديمي (شبکههاي سلولي نسل دوم) مانند GSM ، که فقط براي انتقال صوت مورد استفاده قرار ميگيرند، ذاتا داراي تکنولوژي سوئيچ مداري هستند. شبکههاي نسل 5/2 مانند GPRS ، مدل گسترش يافته شبکههاي نسل2 هستند که از تکنولوژي سوئيچ مداري براي انتقال صوت و از سوئيچ بستهاي براي تبادل ديتا استفاده ميکنند. تکنولوژي سوئيچ مداري ايجاب ميکند که کاربران بر مبناي زمان سنجيده شوند نه بر مبناي ميزان ديتاي انتقال داده شده، چراکه پهناي باند فقط براي کاربر اختصاص داده شده است. در مقابل، تکنولوژي سوئيچ بستهاي، پهناي باند را بيشتر مورد استفاده قرار داده و به بستههاي هر کاربر اجازه رقابت براي بدست آوردن پهناي باند را ميدهد و کاربرها را بر مبناي ميزان ديتاي انتقال داده شده، مورد حسابرسي قرار ميدهد. بنابراين حرکت به سمت استفاده از سوئيچ بستهاي و به تبع آن شبکههاي IP يک امر طبيعي است.
شبکههاي نسل 3 (UMTS) قصد داشتند مشکلات متعددي که نسلهاي 2 و 2.5 با آن روبرو شده بودند را بر طرف کنند. از جمله اين مشکلات ميتوان به سرعت پايين و وجود تکنولوژيهاي ناهمخوان و سازگار ناپذير(TDMA/CDMA) در کشورهاي مختلف اشاره کرد.
انتظاراتي که از نسل 3 وجود داشت، افزايش پهناي باند به Kb/s 128در ماشينها وMb/s 2 در کاربردهاي ثابت بود ولي در واقعيت، خروجي نسل3 نه روشن بود و نه مشخص. البته يک قسمت از اين مشکل به اين مسئله برميگردد که تامين کنندگان و ارائه دهندگان شبکههاي ارتباطي در اروپا و آمريکاي شمالي، در حال حاضر از استانداردهاي مجزايي براي نگهداري و پشتيباني استفاده ميکنند و بدنه اين استانداردها باعث ايجاد تفاوتهايي در تکنولوژي واسطهاي هوايي آنها ميشود. در ضمن سوالات مالي متعددي هم وجود دارد که باعث ترديد در مرغوبيت شبکههاي نسل 3 ميشود و اين نگراني وجود دارد که در بسياري از کشورها، نسل 3 مورد توجه واقع نشود. در مجموع تمامي اين مسائل و نگرانيها باعث ايجاد رقابت و تمايل به استفاده از تکنولوزيهاي بي سيم نسل 4 شد.
شبکههاي نسل چهارم يا G4 ، نامي است که به سيستمهاي موبايل مبتني بر IP که دسترسي را از طريق يک مجوعه از واسطههاي راديويي تامين ميکنند، داده شده است. شبکه G4 برقراري بهترين سرويس اتصال، رومينگ و فراگشت بي سيم را ارائه ميکند و از طرف ديگر چندين واسط دسترسي راديويي مانند: (HIPERLAN,WLAN ,BLUETOOTH ,GPRS) را به يک شبکه واحد که کاربر از آن استفاده ميکند تبديل خواهد کرد.
با اين ويژگي، کاربران خواهند توانست به سرويس هاي مختلف دسترسي پيدا کرده و پوشش بيشتري داشته باشند در ضمن، راحتي استفاده از يک وسيله واحد را نيز تجربه کنند( وسيله اي كه در آينده جايگزين گوشيهاي تلفن همراه فعلي خواهد شد). از طرف ديگر يک صورتحساب را با کاهش کل هزينة دسترسي داشته و دسترسي بي سيم قابل اعتمادي را حتي در صورت از دست دادن يک يا چند شبکه، داشته باشند.
در حال حاضر G4 يکي از ابتکارات مراکز R&D براي فائق آمدن بر محدوديتهاي موجود و بر طرف کردن مشکلات G3 است که نتوانسته به وعدههاي خود در زمينه عملکردها و خروجي هاي مختلف عمل کند. در عمومي ترين سطح، ساختار G4 شامل سه منطقة پاية ارتباطي است: شبکههاي شخصي PAN، (مانند Bluetooth)، نقاط دسترسي محلي با سرعت بالا در شبکههايي که شامل تکنولوژيهاي LAN بيسيم (WLAN) هستند، (مانند: HIPERLAN و IEEE 802.16 ) و ارتباطات سلولي. با اين اوصاف G4 براي محدودة وسيعي از دستگاههاي موبايل که از جابجاييهاي عمومي پشتيباني ميکنند، به کار خواهد رفت. هر دستگاه قادر خواهد بود که با اطلاعات مبتني بر اينترنت که براي شبکهاي که در آن لحظه به وسيلة دستگاه استفاده مي شود، تعريف شده است، تعامل داشته باشد. به طور خلاصه، ريشههاي شبکههاي G4 بر مبناي ايدة محاسبات منتشر شونده، است.
ابزاري که در اين راستا قابل استفاده است راديو نرم افزار (SDR) مي باشد. راديوهاي SDR دستگاههايي مانند تلفنهاي سلولي، PDA ها، PC ها و تمامي محدوده ساير دستگاهها را براي دريافت امواج هوايي به منظور رسيدن به بهترين متد ممکن ارتباطي، با بهترين قيمت آماده و امکانپذير ميسازد. در يک محيط SDR، توابعي که سابقاً، فقط در سخت افزار اجرا ميشدند، (مانند: توليد سيگنال راديويي انتقال و تنظيم سيگنال راديويي دريافت و . . . ) به وسيلة نرم افزار انجام ميشوند. بنابراين راديو قابل برنامه ريزي بوده و قادر به ارسال و دريافت سيگنال در يک محدوده وسيع فرکانسي است.
مشخصات و ويژگيهاي نسل چهارم :
در واقع هدف اصلي ارائه سرويسهاي چند رسانهاي بيسيم به کاربراني است که از طريق تکنولوژيهاي دسترسي ناهمگن به يک ساختار تماماً IP دسترسي دارند. پروتكل IP در واقع به عنوان يک پيوند دهنده بين شبکههاي مختلف براي تأمين ارتباطات عمومي و حرکتپذيري، عمل مي کند.
يک شبکة بيسيمIP ، پروتکل مخابراتي سيستم سيگنالينگ شمارة 7 (SS7) که واقعاً يک عامل زائد ميباشد، را تغيير ميدهد. زيرا ارسال سيگنال SS7 بخش زيادي از پهناي باند شبکه را مصرف ميکند حتي در زماني که هيچ ترافيکي سيگنالينگي وجود ندارد. (علت اين امر اين است که اين سيستم از مکانيزم Setup مکالمه براي رزرو کردن پهناي باند استفاده ميکند که اسلاتهاي زماني / فرکانسي در امواج راديويي اين کار را انجام نميدهند). از طرف ديگر شبکههاي IP بدون اتصال هستند و تنها زماني از اسلاتها استفاه ميکنند که ديتايي براي ارسال داشته باشند بنابراين در اين حالت بهينه ترين استفاده از پهناي باند موجود انجام خواهد شد.
امروزه ارتباطات بي سيم بيشتر بر پاية صوت استوار مي باشند و اين در حالي است که تحقيقات نشان مي دهد رشد ترافيک دنياي بي سيم به صورت نمايي به نسبت تقاضاي ترافيک صورت، در حال افزايش است. به خاطر اينکه لاية هسته IP به صورت ساده اي قابل درجه بندي ميباشد و براي رودرويي با اين چالش مناسب است. هدف ما در واقع يکي کردن شبکه هاي صوت، ديتا و چند رسانه ها است.
منبع:www.forum.microrayaneh.com
/ن
کاربران سرويسهاي مخابراتي در آينده، ترجيح ميدهند که سرويسهاي مشابهي را که از شبکههاي ثابت دريافت ميکنند از يک محيط بيسيم نيز در اختيار داشته باشند. البته انتظار نميرود که عملکرد بهتر را قرباني حرکتپذيري بيشتر نمايند چراكه آنها در هرصورت از ابزارهاي مخابراتي ساکن هم استفاده خواهند کرد. بنابراين بهترين راهکار اين استکه سيستمهاي بيسيم با شبکههاي ثابت مجتمع شوند، به همين منظور شبکههاي بيسيم به سرعت در حال تکامل و حرکت به سمت شبکههاي تماما IP ميباشند.
شبکههاي تلفن قديمي (شبکههاي سلولي نسل دوم) مانند GSM ، که فقط براي انتقال صوت مورد استفاده قرار ميگيرند، ذاتا داراي تکنولوژي سوئيچ مداري هستند. شبکههاي نسل 5/2 مانند GPRS ، مدل گسترش يافته شبکههاي نسل2 هستند که از تکنولوژي سوئيچ مداري براي انتقال صوت و از سوئيچ بستهاي براي تبادل ديتا استفاده ميکنند. تکنولوژي سوئيچ مداري ايجاب ميکند که کاربران بر مبناي زمان سنجيده شوند نه بر مبناي ميزان ديتاي انتقال داده شده، چراکه پهناي باند فقط براي کاربر اختصاص داده شده است. در مقابل، تکنولوژي سوئيچ بستهاي، پهناي باند را بيشتر مورد استفاده قرار داده و به بستههاي هر کاربر اجازه رقابت براي بدست آوردن پهناي باند را ميدهد و کاربرها را بر مبناي ميزان ديتاي انتقال داده شده، مورد حسابرسي قرار ميدهد. بنابراين حرکت به سمت استفاده از سوئيچ بستهاي و به تبع آن شبکههاي IP يک امر طبيعي است.
شبکههاي نسل 3 (UMTS) قصد داشتند مشکلات متعددي که نسلهاي 2 و 2.5 با آن روبرو شده بودند را بر طرف کنند. از جمله اين مشکلات ميتوان به سرعت پايين و وجود تکنولوژيهاي ناهمخوان و سازگار ناپذير(TDMA/CDMA) در کشورهاي مختلف اشاره کرد.
انتظاراتي که از نسل 3 وجود داشت، افزايش پهناي باند به Kb/s 128در ماشينها وMb/s 2 در کاربردهاي ثابت بود ولي در واقعيت، خروجي نسل3 نه روشن بود و نه مشخص. البته يک قسمت از اين مشکل به اين مسئله برميگردد که تامين کنندگان و ارائه دهندگان شبکههاي ارتباطي در اروپا و آمريکاي شمالي، در حال حاضر از استانداردهاي مجزايي براي نگهداري و پشتيباني استفاده ميکنند و بدنه اين استانداردها باعث ايجاد تفاوتهايي در تکنولوژي واسطهاي هوايي آنها ميشود. در ضمن سوالات مالي متعددي هم وجود دارد که باعث ترديد در مرغوبيت شبکههاي نسل 3 ميشود و اين نگراني وجود دارد که در بسياري از کشورها، نسل 3 مورد توجه واقع نشود. در مجموع تمامي اين مسائل و نگرانيها باعث ايجاد رقابت و تمايل به استفاده از تکنولوزيهاي بي سيم نسل 4 شد.
شبکههاي نسل چهارم يا G4 ، نامي است که به سيستمهاي موبايل مبتني بر IP که دسترسي را از طريق يک مجوعه از واسطههاي راديويي تامين ميکنند، داده شده است. شبکه G4 برقراري بهترين سرويس اتصال، رومينگ و فراگشت بي سيم را ارائه ميکند و از طرف ديگر چندين واسط دسترسي راديويي مانند: (HIPERLAN,WLAN ,BLUETOOTH ,GPRS) را به يک شبکه واحد که کاربر از آن استفاده ميکند تبديل خواهد کرد.
با اين ويژگي، کاربران خواهند توانست به سرويس هاي مختلف دسترسي پيدا کرده و پوشش بيشتري داشته باشند در ضمن، راحتي استفاده از يک وسيله واحد را نيز تجربه کنند( وسيله اي كه در آينده جايگزين گوشيهاي تلفن همراه فعلي خواهد شد). از طرف ديگر يک صورتحساب را با کاهش کل هزينة دسترسي داشته و دسترسي بي سيم قابل اعتمادي را حتي در صورت از دست دادن يک يا چند شبکه، داشته باشند.
در حال حاضر G4 يکي از ابتکارات مراکز R&D براي فائق آمدن بر محدوديتهاي موجود و بر طرف کردن مشکلات G3 است که نتوانسته به وعدههاي خود در زمينه عملکردها و خروجي هاي مختلف عمل کند. در عمومي ترين سطح، ساختار G4 شامل سه منطقة پاية ارتباطي است: شبکههاي شخصي PAN، (مانند Bluetooth)، نقاط دسترسي محلي با سرعت بالا در شبکههايي که شامل تکنولوژيهاي LAN بيسيم (WLAN) هستند، (مانند: HIPERLAN و IEEE 802.16 ) و ارتباطات سلولي. با اين اوصاف G4 براي محدودة وسيعي از دستگاههاي موبايل که از جابجاييهاي عمومي پشتيباني ميکنند، به کار خواهد رفت. هر دستگاه قادر خواهد بود که با اطلاعات مبتني بر اينترنت که براي شبکهاي که در آن لحظه به وسيلة دستگاه استفاده مي شود، تعريف شده است، تعامل داشته باشد. به طور خلاصه، ريشههاي شبکههاي G4 بر مبناي ايدة محاسبات منتشر شونده، است.
ابزاري که در اين راستا قابل استفاده است راديو نرم افزار (SDR) مي باشد. راديوهاي SDR دستگاههايي مانند تلفنهاي سلولي، PDA ها، PC ها و تمامي محدوده ساير دستگاهها را براي دريافت امواج هوايي به منظور رسيدن به بهترين متد ممکن ارتباطي، با بهترين قيمت آماده و امکانپذير ميسازد. در يک محيط SDR، توابعي که سابقاً، فقط در سخت افزار اجرا ميشدند، (مانند: توليد سيگنال راديويي انتقال و تنظيم سيگنال راديويي دريافت و . . . ) به وسيلة نرم افزار انجام ميشوند. بنابراين راديو قابل برنامه ريزي بوده و قادر به ارسال و دريافت سيگنال در يک محدوده وسيع فرکانسي است.
مشخصات و ويژگيهاي نسل چهارم :
1- سرعت بالا :
2- ظرفيت بالاي شبکه :
3- فراگشت سريع و بي سيم بين شبکههاي مختلف :
4- پشتيباني از چند رسانههاي نسل جديد :
شبکههاي G4 و 6 IPV
در واقع هدف اصلي ارائه سرويسهاي چند رسانهاي بيسيم به کاربراني است که از طريق تکنولوژيهاي دسترسي ناهمگن به يک ساختار تماماً IP دسترسي دارند. پروتكل IP در واقع به عنوان يک پيوند دهنده بين شبکههاي مختلف براي تأمين ارتباطات عمومي و حرکتپذيري، عمل مي کند.
يک شبکة بيسيمIP ، پروتکل مخابراتي سيستم سيگنالينگ شمارة 7 (SS7) که واقعاً يک عامل زائد ميباشد، را تغيير ميدهد. زيرا ارسال سيگنال SS7 بخش زيادي از پهناي باند شبکه را مصرف ميکند حتي در زماني که هيچ ترافيکي سيگنالينگي وجود ندارد. (علت اين امر اين است که اين سيستم از مکانيزم Setup مکالمه براي رزرو کردن پهناي باند استفاده ميکند که اسلاتهاي زماني / فرکانسي در امواج راديويي اين کار را انجام نميدهند). از طرف ديگر شبکههاي IP بدون اتصال هستند و تنها زماني از اسلاتها استفاه ميکنند که ديتايي براي ارسال داشته باشند بنابراين در اين حالت بهينه ترين استفاده از پهناي باند موجود انجام خواهد شد.
امروزه ارتباطات بي سيم بيشتر بر پاية صوت استوار مي باشند و اين در حالي است که تحقيقات نشان مي دهد رشد ترافيک دنياي بي سيم به صورت نمايي به نسبت تقاضاي ترافيک صورت، در حال افزايش است. به خاطر اينکه لاية هسته IP به صورت ساده اي قابل درجه بندي ميباشد و براي رودرويي با اين چالش مناسب است. هدف ما در واقع يکي کردن شبکه هاي صوت، ديتا و چند رسانه ها است.
منبع:www.forum.microrayaneh.com
/ن