دوم) امنیت اعتقادى
در قرآن به این نوع امنیت توجه شده است، زیرا اعتقادات اعمال انسانها را شکل مىدهد. خداوند در قرآن پنج آیین بزرگ و جهانى را براى ادوار مختلف بشر تعبیه نموده است مانند ادوارى که هر فرد در زندگى خود طى مىکند (از کودکستان تا تحصیلات عالى) و بشر طى قرون متمادى این مسیر را طى کرده است. نمونهاى از این آیات به شرح ذیل تقدیم مىگردد:
وجود ادیان آسمانى، سخنان حضرت ابراهیم با پدرخواندهاش که بت پرست بود در مورد این که فقدانِ اعتقادات صحیح سبب دورى از رحمت گردیده و عذاب و ناامنى را به دنبال دارد ، روى برگرداندن از دین و اعتقادات و... سبب دورى از رحمت و گنگى و کورى است ، کسانى که از دین اعراض کنند به دام شیطان کشیده مىشوند ، اتخاذ غیر خدا به منزله ولى مثل خانه عنکبوت سست و موهن است.42
سوم) امنیت علمى
دانش انسان نیز باید صحیح و امنیتآور باشد و او را به طرف مرزهاى بیکران علم رهنمون سازد. در بعضى از آیات مىبینیم که دروازههاى ورودى اطلاعات به انسان، یعنى چشم و گوش و دل مسئولند و نباید بر آن چه علم نداریم توقف کنیم.43 چگونه کسى که دانش و خبرویت ندارد مىخواهد در مورد پدیدهها صبر کند که پاسخ حضرت خضر به حضرت موسى به هنگام درخواست تعلیم از وى است. در آیهاى دیگر مىفرماید اى گروه جن و انس اگر مىتوانید به عمق آسمانها و زمین نفوذ کنید بروید نفوذ کنید لکن تا هنگامى که مسلط بر آن نباشید نمىتوانید؛44 یعنى باید مکانیزم آن را و قواعد علمى آن را شناخت تا بر آن مسلط شد.
چهارم) امنیت اطلاعات و اخبار
کسب ، دریافت خبر و اطلاعات و نحوه برخورد با آن ، تأمین کانالهاى خبرى، تجزیه و تحلیل اطلاعات ، تصمیمگیرى در مورد اطلاعات و ... از نکاتى است که امنیت خبرى و اطلاعاتى را شکل مىدهد و اهمیت فراوانى دارد و قوام جامعه و دولت و حکومت و یک نظام بدان بستگى دارد. در حدود 25 آیه ذیل در این مورد است:
انواع خبر ، اخبار افراد فاسق باید تبیّن شود نه فورى بدان عمل شود نه به کنارى نهاده شود بلکه باید اصل آن را یافت و الا موجب پشیمانى است.45 وجود منابع خبرى در بین دشمنان مانند مؤمن آل فرعون که تصمیم فرعونیان به قتل حضرت موسى را به اطلاع وى مىرساند و حضرت موسى فرار مىکند. هر خبرى یک محل استقرارى دارد. تأمین و حفاظت از کانالهاى خبرى یا امنیت شبکهها، ارائه اطلاعات به مسئولین نظام که قدرت استنباط و تحلیل اخبار را دارند. آزادى سخن و توجه به هر نوع گزارش مثلاً حضرت سلیمان در اوج قدرت و به منزله یک پیامبر به سخنان ضعیفترین موجود، یعنى یک مورچه بىتوجه نیست و آن را مىشنود و تبسم نموده شکر نعم الهى را دارد. هر عنصر نظام باید گزارش دهد مانند گزارش هدهد به حضرت سلیمان. نحوه تنظیم گزارش مانند گزارش هدهد در خصوص نظام یک کشور خارجى و حکومت ملکه سبا در یمن، روابط و امکانات آنها، برجستگىها و اعتقادات غلطشان و اعتقاد صحیح و علت انحراف آنها به حضرت سلیمان. نحوه برخورد با گزارشها و بررسى صدق و کذب آن و عدم اطمینان مطلق. چنان چه حضرت سلیمان مىگوید اطلاعات واصله را بررسى مىکنم. نحوه اقدام در مورد اخبار و اطلاعات مانند حضرت سلیمان. اخبار منفى مؤمنین نباید افشا شود. امنیت خبرى و عدم توجه به شایعات و تهمتها، مثلاً در مسائل اخلاقى باید چهار شاهد گواهى دهند و گرنه شایعه پراکن تنبیه مىشود.46 و سایر آیاتى که در خصوص امنیت اطلاعات و اخبار است.
پنجم) امنیت اقتصادى
اگر اقتصادى سالم باشد تولید امنیت مىنماید و اگر خراب باشد تولید ناامنى مىکند، به ویژه آن که اقتصاد با همه اقشار جامعه مرتبط است. بیش از سى آیه در این زمینه وجود دارد که به شرح ذیل تقدیم مىگردد:
تقسیم معیشت و برترى بعضى بر بعضى دیگر جهت بهکارگیرى یک دیگر، زیرا اگر همه در یک سطح بودند کارهاى مختلف انجام نمىشد. فىء متعلق به چه کسى است و چگونه باید هزینه شود تا نیازمندان تأمین اقتصادى شوند. ایثار و بخشیدنِ آن چه مورد نیاز خود است به دیگران که در تلطیف محیط اقتصادى و امنیت اقتصادى بسیار مؤثر است.47 منع ربا که اعلام جنگ با خدا نامیده شده است، زیرا از گردش اقتصادى سرمایه جلوگیرى مىکند و به دلیل سودآورى پول هیچ کس سرمایه خود را در تولید و توزیع و خدمات به کار نمىگیرد و کارها متوقف شده نظام فرو مىپاشد. منع تبذیر و ریخت و پاش که روش شیطانى شمرده شده است و موجب اخلال در امنیت اقتصادى است. حفظ مال ایتام تا به سن رشد و بلوغ برسند.
ششم) امنیت قضایى
در نظام الهى ، فرد و جامعه در امنیت قضایى به سر مىبرند، زیرا هر فردى که به وى ظلم شود حق دادخواهى دارد و متهم در صورت اثبات جرم مجازات مىشود تا جامعه امن شود و مجرم نیز در امنیت است، زیرا قاضى باید عادل باشد و در حق وى اجحاف نکند. احکام قاضى و قضاوت در اسلام فراوان است که به چند نمونه آن به شرح ذیل اشاره مىگردد:
قضاوت به حق و عدم تبعیت از هواى نفس مانند خطاب خداوند به حضرت داوودعلیه السلام، اجازه دادخواهى به کسى که به وى ظلم شده است و مىتواند فریاد بکشد. تکلیف متهم باید روشن گردد و الا تبرئه شود به ویژه براى مسئولیتهاى حکومتى مانند داستان حضرت یوسف که مسئولیت نپذیرفت تا حکم برائتش صادر شود و در امنیت قضایى مسئولیت بپذیرد.48 منع قاتل، زیرا نفس محترم است مگر در قصاص، و زیادهروى در حکم نباید بشود.
هفتم) امنیت اجتماعى
در بخش سوم فصل دوم مطالبى در این زمینه ذکر شد.
هشتم) امنیت سیاسى
امنیت سیاسى را مىتوان به دو قسمت داخلى و خارجى تقسیم نمود که رفتار حکومت را با مردم و دولتها و دشمنان مانند منافقین ، مشرکین ، کفار و اهل کتاب نشان مىدهد که از داشتن روابط تا قطع روابط و آمادگى براى ورود به مرحله نظامى و جنگ است. این آیات طى حدود 35 آیه به شرح ذیل خلاصه شده است:
الف) مؤمنین
مؤمنین در امنیت کامل هستند و رهبرى موظف است آنها را زیر بال و پر خود بگیرد.49 مؤمنین برادران یکدیگرند و باید بین آنان را اصلاح نمود.
ب) منحرفین
با بدعتها و منحرفین باید برخورد قاطعانه داشت، مانند برخورد حضرت موسى با سامرى که از یاران حضرت موسى بود لکن گوسالهاى ساخت و مردم را گوسالهپرست نمود و سپس دچار عذاب شد و حضرت موسى گوسالهاش را سوزاند و خاکسترش را بر دریا ریخت تا اثرى از او نباشد.50
ج) منافقین
ویژگىهاى منافقین که به طور مفصل در آیات مختلف آمده است و از عوامل مخل امنیت هستند مانند این که سوگند به دروغ مىخورند، انحراف در راه خدا ایجاد مىکنند، هر صدایى را علیه خود مىپندارند ، در فراخوانىها روى برمىتابند، فاسقند، مىگویند مردم انفاق نکنند، خدعه و نیرنگ به کار مىبرند ، دلهایشان بیمار است، ادعا مىکنند ما مصلح هستیم در حالى که مفسدند، در جمع مؤمنین مىگویند ما با شما هستیم و در جلسات و روابط با دشمنان (شیاطین) مىگویند ما با شما هستیم، ایمان را کار سفها مىدانند و مىگویند ما سفیه نیستیم که ایمان بیاوریم و گنگ و کر و... هستند51 حال اگر منافقین با چنین ویژگىهایى در جامعه باشند آیا آن جامعه امنیت خواهد داشت؟ بدیهى است چنین افرادى عامل ناامنى هستند، لذا خداوند به پیامبران و رهبرى دستور برخورد با آنها را مىدهد تا جامعه امن شود. زیرا این افراد فسادگر و هلاک کننده حرث و نسل هستند، آنها پلید هستند و از آنها اعراض کن، با آنها رابطه نداشته باش ، از آنها اطاعت مکن و با آنها جهاد کن و سخت بگیر.
د) اهل کتاب
در بین اهل کتاب (ادیان غیر از اسلام) گروهى متدین هستند و عبادت مىکنند. نصارى و مسیحیان به مسلمین نزدیکترند. شدیدترین دشمنى مخصوص یهودیان است و بغض آنان تا قیامت ادامه دارد. دشمنان نمىتوانند ضررى به شما برسانند و در جنگ فرار کرده و یارى نمىشوند و مهر ذلت بر آنها زده شده است فقط شما را اذیت مىکنند. بسیارى از آنان مىخواهند شما را از ایمان به کفر برگردانند به دلیل حسادت بر شما، لذا اگر ستمى از آنان به شما رسید عفو و بخشش کنید و خداوند مسلمین را از شر و آسیب نگاه مىدارد.52
ه ) کافرین
رابطه مسلمین با کفّار نیز در آیات قرآن تبیین و راهکار ارائه شده است تا امنیت سیاسى مسلمین برقرار گردد. از آن جمله عدم دوستى با کافرین، غلظت داشتن با کافرین، عدم اطاعت از آنان، صبر و تقوا داشتن که تا حیله آنان ضرر نزند. زیرا اگر به شما حسنهاى رسد ناراحت و اگر ضررى رسد خوشحال مىشوند. دشمنان من و خود را دوست نگیرید. با کسانى که با شما نجنگیدند و برخورد نکردند با قسط و عدل رفتار کنید و نیاز به برائت از آنان نیست. ولایت قومى را نپذیرند که خدا بر آنان غضب کرده است. خنثى کردن تهدیدات دشمن مانند حضرت موسى که تهدیدات فرعون را خنثى مىنمود. ویژگى دشمنان عدم رعایت عهد است و اکثرشان فاسقند53 و پیمان شکنى مىکنند.
و) مشرکین
اعلام برائت از مشرکین و اعراض از مشرکین، زیرا خداوند کفایت مىکند از استهزا کنندگان ، تهدید دشمنان و نپذیرفتن هدایاى آنان ، مانند حضرت سلیمان نسبت به ملکه سبا ، قدرت نمایى به دشمن مانند حضرت سلیمان که تخت عظیم ملکه سبا را از یمن به فلسطین منتقل نمود و دشمن را با اقدامات خود گیج کردن مانند اقدامات حضرت سلیمان نسبت به تغییر تخت بلقیس.
نهم) امنیت ادارى
آیا کارمندان یک نظام آزادند یا مقید؟ امنیت نظام نسبت به کارمندان و کارمندان نسبت به نظام چگونه باید تأمین گردد؟ از وظایف مدیریت ، حضور و غیاب و بررسى اوضاع کارمندانش است ، مانند حضرت سلیمان که از لشکر سان مىبیند و متوجه فقدان هدهد مىگردد و مىگوید اگر خیانت باشد اعدام و اگر بىتوجهى و غفلت کرده باشد تنبیه مىشود و الا باید دلیل آشکارى براى غیبت خود بیاورد.
دهم) امنیت مکانى یا جغرافیایى
زمین را خداوند براى بشر قرار داده است و آن را از آسیبهاى مختلف طبیعى مثل شهابسنگهاى آسمانى یا غیر طبیعى مثل آسیب جنیان ایمن داشته است. البته زمین داراى ضوابطى مىباشد که خداوند مقرر فرموده است ، مثل گرما و سرما و رعد و برق و جاذبه و بارش باران و برف و خشک سالى و زلزله و آتشفشان و سایر موارد که اگر بشر آن را بشناسد و بر آن مسلط شود مىتواند بهرهبردارى مناسب از زمین نماید و الا زمین را به فساد مىکشد بلکه دریاها نیز از دست او در امان نیستند و اگر خلاف کرد مانند اقوام گذشته توسط همین عوامل مادى یا معنوى عذاب خواهد شد. چندین آیه در این زمینه به شرح ذیل ارائه مىگردد. زمین براى بشر نهاده شده است. امنیت مسکن انسانها مثل حضرت داوودعلیه السلام که در محرابش نسبت به ورود بیگانگان واکنش نشان داد. تکریم انسانها از سوى خداوند و حمل او در خشکى و دریا ، فرود آمدن در خشکى به سلامت مانند حضرت نوح پس از طوفان ، امنیت راهها ، خداوند به حضرت موسى مىفرماید: براى بنى اسرائیل خانه بساز و آن را قبله قرار ده.
یازدهم) امنیت دریایى
امنیت دریایى نیز مهم است، زیرا 34 کره زمین را آب فرا گرفته و مایه حیات انسان است. بشر چگونه باید از دریا عبور کند تا تأمین باشد که در آیاتى بدان اشاره شده است:
تکریم انسان و حمل او در دریا. امکان کشتیرانى در دریا که از عنایات خداست. اگر خدا مىخواست باد را از حرکت نگه مىداشت تا گم شوید. در طوفان دریایى خدا را مخلصانه مىخوانند ، وقتى به خشکى رسیدند آیات ما را انکار مىکنند. کشتى سازى براى حضرت نوح و آموزش آن و به جریان انداختن آن و حمل مؤمنین در کشتى نوح و از هر حیوان دو زوج براى بقاى نسل همراه برد و تأمین امنیت انسان و حیوان و بر این اساس امنیت انسان در دریا با عنایت خداوند تأمین گردیده است.
دوازدهم) امنیت نظامى
در این بخش، انواع درگیرىهاى داخلى و خارجى را با منافقین، کفار، مشرکین و... از مراحل مقدماتى جنگ تا انتها مىبینیم و دستوراتى که خداوند داده است که اگر رعایت شود دین خدا ، نظام الهى و مردم حفظ مىگردند و الا ممکن است موجب آسیب هر یک شود. آیات الهى در این زمینه فراوان است که حدود هفتاد آیه وجود دارد. خلاصه آن به این شرح است:
الف) کلیات
جنگ بر شما واجب شده است در حالى که کراهت دارید و چه بسا چیزهایى که کراهت دارید و براى شما خوب است. هیچ چیز نباید مانع از دوست داشتن خدا و رسولش و جهاد در راه او شود. آمادگى نظامى کافى داشتن تا دشمن بترسد. آمادگى نظامى مؤمنین به طور انفرادى و جمعى براى نبرد. آزمایش نیروها مانند طالوت که لشکرش را به آب آزمایش نمود. فلسفه جنگ که باید مؤمنین تمیز داده شوند، بسیارى از ربانیون همراه انبیا جنگیدهاند. بکشید تا فتنه در عالم نباشند. بکشید کسانى که شما را مىکشند و زیاده روى نکنید. مبارزین و صابرین وارد بهشت مىشوند. رعایت تقوا در جنگ، پراکنده کردن نیروى دشمن، کفایت خداوند از خدعه دشمنان، حداقل توان نظامى مؤمنین باید به گونهاى باشد که بر دو برابر خود غلبه کنند.54 عدم اقدام براى جهاد عذاب الهى و جاىگزینى سایر اقوام را به دنبال دارد.
ب) تأمین امنیت نسبت به خودىها
اگر دو طایفه مؤمن با یکدیگر جنگیدند بینشان اصلاح کنید و اگر یکى تجاوز کرد یاغى را بکشید تا امر خدا آید.55
ج) تأمین امنیت نسبت به منافقین
مبارزه با منافقین و سختگیرى نسبت به آنان، منافقین در جهاد همراهى نمىکنند. همراهى منافقین در جنگ سبب فتنه است. منافقین در پى بهانهجویى و عدم حضور هستند و سایر آیاتى که امنیت نظامى را در ارتباط با منافقین تأمین مىنماید.
د) تأمین امنیت نسبت به کفار
آن چه سبب تأمین امنیت اسلام نسبت به کفار است در آیات زیر آمده است:
سران کفار را بکشید چرا با کفار نمىجنگید که پیمان شکسته و حریم رسول و رهبرى را رعایت نکردهاند. آنها را بکشید که خداوند به دست شما آنها را عذاب مىکند. دفاع کنید از کسانى که به زور از سرزمینشان اخراج شدهاند و اگر کسى آنها را دفع نمىکرد معابد الهى از بین مىرفت.56 جهاد در راه خدا و دفاع از مظلومین و عدم اطاعت از کافرین و مبارزه بزرگ با آنان.
ه ) تأمین امنیت نسبت به مشرکین
کشتن مشرکین و محاصره و کمین بر آنان، جنگ با دشمنان خدا تا گرفتن جزیه ، کشتن همه مشرکین کما این که آنها همه شما را مىکشند. نحوه جنگ آنان در قلعهها و پشت دیوارها و ویژگى روحى روانى آنان که قلوب پراکنده دارند در حالى که متحد شمرده مىشوند.
و) سایر نکاتى که در امنیت نظامى مطرح است
1. در ماههاى حرام جنگ نکنید مگر دشمنان تعدى کنند؛
2. در هنگام جنگ گروهى دیدهبانى و نگهبانى کنند و گروهى نماز خوانند و بالعکس تا غافلگیر نشوید؛
3. مباحث مربوط به مرخصى و مریضها؛
4. تأمین نیازهاى جنگ مثلاً خداوند در یک جنگ، خواب سبک را بر مؤمنین حاکم کرد تا آرامش یابند؛
5. ارزیابى جنگ، زیرا همان گونه که شما آسیب دیدید دشمن هم آسیب دیده است؛
6. فرار از جنگ نکنید و الا دچار عذاب الهى خواهید شد؛
7. صلح؛
8. قرارداد پایان جنگ - فدیه؛
9. امدادهاى الهى مانند نزول چندهزار فرشته در جنگ، یارى خدا در جنگ حنین و.. که از کثرت دشمن متعجب شدید.
همانگونه که ملاحظه کردید نحوه تأمین امنیت مملکت و حفاظت از دین ، مرزها ، انسانها و دست آوردها در آیات فوق الذکر و در بخش امنیت نظامى به خوبى در بخشهاى مختلف تبیین شده است.
سیزدهم) امنیت زیست محیطى
رعایت ضوابط محیط زیست براى بقاى بشر امرى ضرورى است. در حدود ده آیه به این مهم اشاره شده است مانند رعد و برق و صاعقه که به هر کس خدا بخواهد اصابت مىکند و برق از آیات الهى شمرده شده است که مایه ترس و امید به زندگى است و زمین بدان زنده شود بعد از مرگش. خداوند با طوفان نوح محیط زیست را فاقد امنیت براى کفار نمود آن هنگام که آب از تنور شروع شد و از آسمان و زمین بارید و کسى ایمن نبود از امر خدا مگر خدا رحم کند. حفظ زمین و آسمان و به پا داشتن آن از آیات الهى است. سیل عرم و تبدیل باغهاى آن به گیاهان غیر مفید ، قحطى و خشک سالى و کمبود محصولات که از عذاب قوم فرعون شمرده شده است.
چهاردهم) امنیت در حوزه رهبرى
حوزه رهبرى امت که امر خطیرى است وظایفى نسبت به امت دارد و امت نیز وظایفى نسبت به رهبرى دارد که باید رعایت نماید والا امنیت حوزه رهبرى و اداره جامعه تأمین نمىگردد و نظام دچار اختلال مىشود. رهبرى امت اعم از رسول خدا یا امام معصوم یا ولى فقیه به شمار مىرود که با عنوان ولى امر از آن یاد مىشود که در حدود 26 آیه به شرح ذیل خلاصه شده است:
الف) وظایف امت نسبت به ولى امر
بیعت با ولى امر که سبب رضایت خدا و نزول آرامش و فتح و پیروزى است.57 بیعت با ولى خدا مثل بیعت با خداست و دست خدا بالاى دستهاست. بیعت ولى امر با زنان و مواد بیعت مانند عدم شرک ورزیدن به خدا ، عدم سرقت ، عدم زنا ، عدم کشتن فرزند ، عدم تهمت و... . پذیرش فرامین ولى امر و هر کس نافرمانى و عصیان کند گمراه است. اجازه گرفتن از ولى امر توسط مؤمنین و او به هر کس خواست و مصلحت دانست اجازه مىدهد. نحوه روابط با ولى امر مانند عدم ورود به منزلِ وى مگر دعوت شوید، پس از اتمام غذا و کار سریعاً خارج شوید ، نحوه سئوال کردن و چیزى خواستن از ولى امر، عدم ازدواج با زنان پیامبر، جلو نیفتادن از ولى امر ، عدم صداى بلند نزد ولى امر ، تبعیت از جانشین ولى امر مثل حضرت هارون در غیاب حضرت موسى ، عدم اذیت ولى امر مانند اذیت حضرت موسىعلیه السلام توسط قوم بنى اسرائیل و رفتارهاى موجب اذیت پیامبر اسلام.
ب) وظایف ولى امر نسبت به امت
گفتار همه کس فهم داشته باشد نه مثل قوم شعیب که مىگفتند ما حرف تو را نمىفهمیم. به فریادرسى امت مثل حضرت موسى که به کمک طرفدارانش رفت. گشودن بال و پر خود بر امت. فقدان سابقه منفى در امر اداره امت چنان که یکى از طرفداران فرعون به حضرت موسى گفت: آیا مىخواهى مرا بکشى همان گونه که دیروز کسى را کشتى؟ مشورت با اطرافیان مانند روش ملکه سبا و یا دستور خدا به پیامبر در مشورت با امت ، توصیه امت به صبر ، سعه صدر در برابر اتهامات و صبر در تربیت امت و عدم دلتنگى از مکر و حیله آنان.
پانزدهم) امنیت در زمان طاغوت
یکى از وظایف مؤمنین مبارزه با طاغوت است و در عین حال باید خود را حفظ کنند مگر امر مهمترى ، یعنى حفظ و دفاع از دین خدا در بین باشد. نمونههایى از امنیت مبارزین و مجاهدین راه خدا ، طى حدود 15 آیه به شرح ذیل چنین است:
تقیه و حضور در دستگاه طاغوت و کمک به مبارزین مانند مؤمن آل فرعون ، تقیه و حفظ خود براى اجراى اهداف مانند حضرت ابراهیم که پوشش بیمارى را مطابق رسوم زمان براى حضور در شهر و از بین بردن بتها برگزید. هجرت و دورى گزیدن از نظام؛ اگر نتوانستند به وظایف خود عمل کنند مانند اصحاب کهف. تقیه براى حفظ تشکیلات و نهضت.
چهارم) مدل امنیت
همان گونه که خداوند، شهرهاى از بین رفته و اقوام هلاک شده را به دلیل گناه و فساد و... را در قرآن بیان نموده است الگو و مدل مناسب را نیز ارائه نموده است تا اگر کسى شروط لازم را فراهم کرد بتواند به آن برسد و در واقع فرهنگ قرآن نه ایدهآلیستى صرف است که دست نیافتنى باشد و نه رئالیستى که فقط به واقعیتها بسنده کند و رو به کمال نرود. همچنین تشکیلات نمونه و آیین نمونه را ارائه نموده است. این فصل در سه بخش آمده است:
اول) نمونه و الگوى شهر امن
حدود سى آیه در خصوص شهر امن و پاک و ویژگىهاى آن آمده است که در ادوار مختلف تاریخ نیز سابقه داشته و دارد، یعنى قابل استحصال است. نمونههاى زیر از آن قبیل مىباشند:
حضرت نوح و همراهان وى به سلامت و امنیت الهى از کشتى فرود آمدند و به زندگى سالم و عارى از کفار پرداختند. شهر امنِ مکه که خانه مردم است و دعاى حضرت ابراهیم براى آن شهر مستجاب گردید که امن باشد و دل مردم به آن متمایل و محصولات مختلف در آن موجود باشد.
ویژگى شهر امن مکه که در آن جنگ و درگیرى حرام است و حتى گیاهان و حیوانات امنیت دارند و محل نماز است و جاى پاى حضرت ابراهیم و نظافت و پاکى آن توسط انبیا تأمین شده است و محیط زیست پاک دارد. وجود امنیت گفتارى و رفتارى در مکه و حج که جدال و فسق و گناه و... در آن ممنوع و حرام است. وجود امنیت اقتصادى که افراد مستطیع باید به سوى آن بیایند.
دوم) نمونه و الگوى تشکیلات امن
تحزّب که در جهان کنونى اهمیت بیشترى یافته است انواع مختلفى دارد. در قرآن کریم به تشکیلات مناسبى که امنیتآور باشد به نام حزب اللَّه اشاره شده است و ویژگىهاى آن شمرده شده است از قبیل ایمان به خدا و روز قیامت و... لذا خدا و رسولش از آنان راضى هستند و آنان از خدا و حزب اللَّه پیروز است. خدا آنها را دوست دارد و آنها خدا را و ذلیل در برابر مؤمنین و عزیز در مقابل کفارند در راه خدا جهاد مىکنند و از هیچ ملامتى نمىترسند.
سوم) نمونه و الگوى آیین و روش امن
همان گونه که مدل شهر امن و تشکیلات امن ارائه گردید مدل تفکر و آیین امنیتآور نیز در قرآن عرضه شده است که تبعیت از آن عقل و خردگرایى و روىگردانى از آن سفاهت شمرده شده است که همان آیین حضرت ابراهیم است. یا الگو و اسوه نیکو در ابراهیم و مؤمنین و همفکرانش قرار داده شده است که اعلام برائت از بت پرستان نمودند و دشمنى و بغض ابدى بین آنهاست و هم چنین خداوند پیامبر اسلام را الگو و نمونه نیکو قرار داده است براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند.58
پى نوشت ها :
42. عنکبوت (29) آیه 41.
43. اسراء (17) آیه 36.
44. رحمن (55) آیه 33.
45. حجرات (49) آیه 6.
46. نور (24) آیه 12 و 13.
47. حشر (59) آیه 8 .
48. یوسف (12) آیه 51 و 52 .
49. شعرا (26) آیه 214.
50. طه (20) آیه 97.
51. بقره (2) آیه 8 - 12 و 15.
52. همان، آیه 137.
53. توبه (9) آیه 80.
54. انفال (8) آیه 65 و 66.
55. حجرات (49) آیه 9.
56. حج (22) آیه 39 و 40.
57. فتح (48) آیه 18.
58. ممتحنه (60) آیه 4 و 5 .
منبع:فصلنامه علوم سیاسی ، شماره 33/ن