دانشگاه آزاد دو قانون دارد ، قانون آيين نامه اي و قانون جاسبي

« اين‎جانب تنها نفري هستم كه از دانشگاه آزاد صحبت مي‎كنم و بايد توجه داشت كه 40 درصد از دانشجويان كل كشور، دانشجوي دانشگاه آزاد هستند. بحث مديريتي دانشگاه آزاد اسلامي به يك جنجال و بحث سياسي تبديل شده است كه فارغ از مسائل نفي يا اثباتي مسئله و بحث، اعتبار، حيثيت و آبروي دانشجوي دانشگاه آزاد مورد لطمه قرار گرفته است، دانشگاه آزاد در ربع
دوشنبه، 14 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دانشگاه آزاد دو قانون دارد ، قانون آيين نامه اي و قانون جاسبي
دانشگاه آزاد دو قانون دارد ، قانون آيين نامه اي و قانون جاسبي
دانشگاه آزاد دو قانون دارد ، قانون آيين نامه اي و قانون جاسبي

مصاحبه گر : عبدالرضا محمدي




گفت وگو با سخنگوي سابق اتحاديه سازمان اسلامي دانشجويان دانشگاه آزاد ( سادا )

« اين‎جانب تنها نفري هستم كه از دانشگاه آزاد صحبت مي‎كنم و بايد توجه داشت كه 40 درصد از دانشجويان كل كشور، دانشجوي دانشگاه آزاد هستند. بحث مديريتي دانشگاه آزاد اسلامي به يك جنجال و بحث سياسي تبديل شده است كه فارغ از مسائل نفي يا اثباتي مسئله و بحث، اعتبار، حيثيت و آبروي دانشجوي دانشگاه آزاد مورد لطمه قرار گرفته است، دانشگاه آزاد در ربع قرن فعاليت و تلاش خود همراه با جريان علمي كشور، خدمات بسياري را به كشور كرده است و ما به‎عنوان دانشجوي دانشگاه آزاد وضعيت موجود را به ‎صلاح اين دانشگاه نمي دانيم و خواهان تغيير و تحولات جهت رشد و پويايي مجموعه دانشگاه آزاد هستيم و ان‎ شاء الله كه اين تحولات باعث رشد و بالندگي بيشتر در راستاي آرمان هاي انقلاب و نظام باشد.»
اين بخش پاياني سخنان سخنگوي يك اتحاديه دانشجويي دانشگاه آزاد در مقابل مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان بود كه با برخورد مسئولان اين دانشگاه مواجه شد. سيدمجتبي منتظري در اين گفت‎وگو از كار كردن در فضاي بسته تشكل‎هاي دانشگاه آزاد مي‎گويد.

آقاي منتظري! در بحث ديدار با رهبري، زماني كه شما اين متن را خوانديد، آن‎جا به يكديگر گفتند، كارش تمام است. يا يكي از آن‎ها گفت، گور خودش را كند. حتي بعد از ديدار كه با آن‎ها رودررو شديم، خيلي براي‎شان غيرمنتظره بود كه شما به‎عنوان نماينده دانشگاه آزادي‎ها، اين بحث را آن‎جا مطرح كرديد، اصلا انتظارش را نداشتند. مي‎خواهم بدانم چه اتفاقي افتاد تا شما به اين جمع‎بندي رسيديد كه اين صحبت‎ها بايد در محضر مقام معظم رهبري مطرح شود و آيا به عاقبت اين كار هم فكر كرديد؟ با توجه به اينكه شما بيش از هر كس به فضاي بسته انتقادي دانشگاه آزاد واقف بوديد، چرا اين كار را كرديد؟

متأسفانه دوستان در دانشگاه آزاد حتي تحمل انتقاد نرم را هم ندارند. ما گاهي اوقات حتي در جلسه خصوصي اي كه با دكتر جاسبي داشتيم، انتقادهاي نرمي ‎را مطرح مي‎كرديم. متأسفانه بحث مديريت نيست، سيستم دانشگاه آزاد تحمل انتقاد را ندارد. صحبت ما در محضر رهبري دو نكته داشت: يكي اين‎كه مباحث سياسي اي كه حول محور مديريت دانشگاه آزاد به وجود آمده (چون موج انتقادهايي كه بيرون از دانشگاه درباره اين دانشگاه مي‎شود، از مجلس گرفته تا شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجموعه‎هاي علمي ‎و دانشگاهي كه خيلي زياد شده) صحبت ما اين بود كه اين مباحث سياسي و جنجال‎هاي سياسي كه بخشي از آن اعترافات آقاي كرمي در دادگاه بود (كه ما به درست يا نادرست بودن آن كاري نداريم)، باعث شده كه لطمه جدي به اعتبار مدرك دانشجويان دانشگاه آزاد وارد شود و من در آن بحث هم گفتم كه خيلي جاها الان به‎دليل اين مسائل، اعتبار مدرك دانشجويان دانشگاه آزاد پايين آمده است. دانشجوي دانشگاه سراسري را خيلي راحت‎تر از دانشجوي آزاد در جاهاي مختلف استخدام مي‎كنند. ضمن اين‎‎كه در 30 سال گذشته در دانشگاه آزاد بيشتر توجه به رشد كمي ‎آموزش عالي بوده و نه رشد كيفي . انتقاد بعدي من اين است كه دانشگاه آزاد مي‎توانست در اين 30 سال به بزرگترين مجموعه علمي ‎و آموزشي و پژوهشي خاورميانه تبديل شود ولي متأسفانه وجوهي در دانشگاه آزاد تقويت شد، مثل وجه سياسي و اقتصادي،كه اهداف اصلي را در حاشيه قرار داد.
ما مي‎دانيم دانشگاه آزاد ساختارهايي اضافي دارد مثل اين‎كه رييس دانشگاه آزاد مشاور سياسي دارد، مشاور امور بانوان دارد، معاون پارلماني دارد، معاونت دولت دارد، مشاور حقوقي دارد، و ... يا مثلا 5-6 رسانه زايد دارد كه اصلا در راستاي فعاليت‎هاي دانشگاه نيست. دانشگاه آزاد موسسه‎اي است كه وظيفه اصلي‎اش آموزش عالي و توسعه علم با توجه به اولويت‎هاي مقام معظم رهبري است، اين مباحث تحت تأثير اين وجوه اضافي در دانشگاه تعطيل مانده است. ما مي‎بينيم كه علاوه بر مشاور سياسي و امور بانوان و... چهار رسانه روزنامه فرهيختگان، روزنامه آفرينش، خبرگزاري ايسكانيوز و خبرگزاري آنا ، دارند به عنوان زير ‎مجموعه دانشگاه آزاد فعاليت مي‎كنند. الان روزنامه فرهيختگان كه صاحب امتيازش دانشگاه آزاد است، چه نفعي به حال دانشجويان اين دانشگاه دارد؟ ضمن اين‎كه من در محضر مقام معظم رهبري هم عرض كردم كه 40 درصد دانشجويان كل كشور دانشگاه آزادي هستند و اين‎ها الان دارند لطمه جدي مي‎خورند. چون اعتبار و حيثيت مدرك‎شان به خطر افتاده و كسي هم نيست كه تذكري بدهد. آن‎جا ما از رهبري تقاضا داشتيم كه اين قصه را حل كنند. چون الان اين مسئله، جناحي شده، به‎طوري كه در بحث انتخابات هم صدمات جدي‎تري به بدنه علمي‎دانشگاه وارد شد. اين موضوع بايد شفاف‎سازي شود. اين‎ها انتقادات نرمي‎ بود كه متأسفانه از آن استقبال كه نشد هيچ، دوستان با قوه قهريه شديدي با آن برخورد كردند. الان فعاليت اتحاديه ما مختل شده و هيچ كس هم نمي‎تواند انكار كند كه اين برخوردها مربوط به قضيه انتقاد من از دانشگاه است.

تهديد يا فشار مستقيمي ‎غير از بحث اتحاديه و تعليق ضمني آن ، براي شخص شما پيش آمد يا نه ؟

نه، حقيقتا چنين چيزي نبوده است. همان‎طور كه مي‎دانيد، طبق قانون اتحاديه‎ها، تا شش ماه بعد از فارغ‎التحصيلي، افراد مي‎توانند فعاليت كنند. من همزمان در همان برج شش فارغ‎التحصيل شدم، اين‎ها هم ديگر نمي‎توانستند كاري كنند. يعني اين‎كه ما جرئتي هم پيدا كرديم و توانستيم انتقادي انجام بدهيم، به دليل اين بود كه خاطر‎جمع بوديم درس‎مان تمام شده و مدرك‎مان را گرفته‎ايم. ولي متأسفانه انتقاد جدي اي دارم كه در بحث انتقادپذيري، دانشگاه آزاد صفر است. اصلا باورم نمي‎شد كه ما چنان انتقادهاي نرمي‎ را مطرح كنيم و چنين هجوم‎هايي به ما بياورند. چون اتحاديه ما واقعا لطمه خورد. دو سه انتقاد جدي هم در بحث دانشگاه آزاد دارم كه به آن اشاره نمي‎شود، يكي اين‎كه مديريت دانشگاه واقعا خيلي سياسي شده؛ ديگر اين‎كه در بين دانشگاه آزادي‎ها و ميان كارمندان‎شان نقل است كه در دانشگاه آزاد دو قانون وجود دارد، يكي قانوني است كه در آيين‎نامه‎هاست، يكي هم قانوني است كه به قلم آقاي دكتر جاسبي نوشته مي‎شود و شامل دستورات وي است. يكي از نماينده هاي مجلس مي‎گفت: خيلي از مراجعات به دليل اين است كه كساني به آن‎ها مراجعه مي‎كنند و مي‎خواهند به واسطه نماينده‎ها براي انتقالي يا تخفيف از جاسبي مساعدت بگيرند. مشكل اين است كه سازوكار مشخصي براي اين كار وجود ندارد. خيلي وقت‎ها پيش مي‎آيد كه نماينده‎ها به آقاي دكتر جاسبي مراجعه مي‎كنند براي انتقالي و تخفيف گرفتن. اين بايد مشخص شود كه چرا چنين سيستمي ‎به وجود آمده. اين اشكالي جدي است كه وقت نماينده‎ها را مي‎گيرد و كسي هم كه به نماينده‎اي نرسد و دسترسي به اين افراد نداشته باشد، بايد از چنين تسهيلاتي بي‎بهره بماند. اين يك نماد بي‎عدالتي است. در اين سازوكار، نمايندگان مجلس هميشه نيازمند رييس دانشگاه آزاد هستند و براي يك نامه يا يك انتقالي، نماينده مجلس بايد سرش را مقابل رييس دانشگاه كج كند و پشت در دفترش منتظر بماند تا 5-6 يا حتي 10 نامه را پيش جاسبي بياورد و امضا بگيرد.
انتقاد جدي ديگر، وجود تشكيلاتي به نام دبيرخانه مركزي تشكل‎هاي سياسي در دانشگاه آزاد است. الان عامل اصلي ركود حركت دانشجويي در دانشگاه آزاد دبيرخانه مركزي است. طبق آيين‎نامه، هيئت نظارت بر تشكل‎هاي دانشجويي از سه مرجع تشكيل مي‎شود. يعني سه نفر هستند: رييس واحد دانشگاه ، نماينده دكتر جاسبي از هيئت نظارت استان و يك نفر هم به نمايندگي مقام معظم رهبري كه مي‎شود گفت دو به يك است. يعني دو نفر كساني هستند كه توسط خود دانشگاه انتخاب مي‎شوند؛ و دبيرخانه از طريق اين نمايندگان است كه در هيئت نظارت سيطره‎اي همه‎جانبه پيدا مي‎كند و فعاليت تشكل‎ها و استقلال آن‎ها را به خطر انداخته است. چون الان سيستم اين‎طوري است كه در هر استاني نفر اصلي كه حرف اول و آخر را مي‎زند، معمولا نماينده دكتر جاسبي است، كه نظارت جدي دارد و اين، بحث را سليقه‎اي مي‎كند و اگر تشكلي منتقد دانشگاه باشد، يا غير‎همفكر دانشگاه باشد، يقينا نمي‎تواند فعاليت مستقلي داشته باشد. الان دانشگاه آزاد 357 واحد و مركز آموزشي دارد ولي 180 تشكل دانشجويي در آن فعال هستند. يعني به هر واحد دانشگاهي يك تشكل هم نمي‎دهد كه اين نشان مي‎دهد فضا براي فعاليت تشكل‎هاي دانشجويي آماده نيست. حالا ما كاري نداريم كه اين تشكل اصول گرا باشد يا اصلاح‎طلب. حتي فضا براي بسيج دانشجويي هم خيلي محدود است، ما چند وقت پيش هم يك بيانيه از طرف 10 تشكل دانشگاه آزاد داديم، آن‎ها هم گلايه داشتند كه هيئت نظارت مجوز فعاليت به آن‎ها نمي‎دهد. يعني بسيج هم به مجموعه بسيج دانشجويي متصل است كه و از آن‎جا پشتيباني مي شود، استقلال و امكان فعاليت ندارد.

اين زير سوال بردن استقلال تشكل‎ها، چگونه است؟ يعني چه‎كار مي‎كنند كه شما مي‎گوييد استقلال ندارند؟ هيئت نظارت چه‎كار مي‎كند كه استقلال سلب مي‎شود؟

مجوز و بودجه دست هيئت نظارت است. هر فعاليتي كه يك تشكل بخواهد انجام بدهد، چه انتخابات باشد يا اخذ پروانه تشكيلات يا برگزاري همايش ، هيئت نظارت بايد مجوز بدهد و بودجه‎اش را تأمين كند. يعني دو اهرم جدي دست‎شان است. از سوي ديگر، جنس دانشجويي دانشگاه آزاد با جنس دانشجويي دانشگاه سراسري متفاوت است. دانشجوي دانشگاه آزاد شهريه پرداخت مي‎كند و هزينه مي‎كند؛ به همين دليل محتاط‎تر است. چون اگر دانشگاه، لطمه آموزشي به او وارد كند ، بايد از جيبش بپردازد. متأسفانه چون نوع انتخاب اتحاديه‎ها تا حدودي با دخالت دبيرخانه بود، كاملا با سيستم دبيرخانه هماهنگي داشت. در يك سالي كه ما آن‎جا عضو بوديم ، اتحاديه‎ها كاملا"با سيستم دبيرخانه هماهنگ بودند؛ چون دبيرخانه يارانه‎ها را پرداخت مي‎كرد و مجوزها را مي‎داد.

در مورد تشكل‎هاي دانشگاه آزاد هر چند كه در انتخاب آن‎ها هيئت نظارت دخالت جزيي داشت، اما بعد از گذشت چند وقت شاهد بوديم كه يك‎دفعه اتحاديه چهارم و پنجم دانشگاه آزاد نيز شكل گرفت. هنوز هم هيچ فعاليتي از آن‎ها جز چند بيانيه كه در دفاع از آقاي موسوي در انتخابات منتشر كردند، نديديم. فكر مي‎كنم اساسا ايجاد آن‎ها براي همان زمان انتخابات بود كه بيانيه‎اي در حمايت از يك كانديدا بدهند. اين‎كه دانشگاه آزاد و هيئت مركزي نظارت دنبال ايجاد تشكل‎هاي جديد در دانشگاه آزاد رفته، به جهت ايجاد فضاي باز سياسي است يا نه در پي ‎پياده كردن گفتمان‎هاي خودشان هستند و چون از اتحاديه‎هاي ديگر قطع اميد كرده‎اند، يك‎سري تشكل‎هاي همسو با خودشان درست مي كنند كه هر‎چه گفتند، سمعا و طاعتا انجام دهند؟

مطلبي كه شما گفتيد، شايد 70 درصدش درست باشد، يعني درواقع اتحاديه چهارم و پنجم هيچ وقت شكل نگرفت و ما فقط اسمش را شنيديم. در انتخابات هم با توجه به اين‎كه سمت و سوي كلي دانشگاه اين بود كه هر كسي غير از احمدي‎نژاد رأي بياورد ، مي‎شود گفت هيئت مؤسس اين اتحاديه خيلي راحت توانستند ادعاي تشكيلاتي كنند. فعاليت‎هاي حداقلي را انجام داده‎اند تا به‎زعم خودشان يك موجي ايجاد كنند وگرنه مجموعه‎اي به نام اتحاديه چهارم و پنجم وجود خارجي ندارد. همين سه اتحاديه هم الان عملا تعطيل هستند، الان سه ماه است دبيرخانه تشكل‎ها در دانشگاه آزاد بودجه اتحاديه‎ها را نداده كه نمي‎دانم علتش چيست.

انتقادهايي كه به دانشگاه آزاد داشتيد ، بين صحبت ها نيمه‎كاره ماند. اگر مايليد دوباره به آن بخش برگرديم .

بله، نقد بعدي من اين است كه در دانشگاه آزاد با اين گستردگي، مشكلات صنفي دانشجويان بسيار زياد است. طبق قانون شوراي عالي انقلاب فرهنگي، دانشجويان حق دارند كه شوراي صنفي تشكيل بدهند. در دانشگاه آزاد حتي يك شوراي صنفي هم وجود ندارد و هيچ‎كس هم دم برنمي‎آورد كه چرا اين قانون در دانشگاه آزاد معطل مانده. عدم وجود شوراي صنفي در دانشگاه آزاد مشكلي جدي است. يقينا اگر شوراي صنفي تشكيل شود، در دانشگاه آزاد با اين كمبودهايي كه وجود دارد، قيامت مي‎شود. شهريه دانشجويان خيلي زياد است و خدمات، حداقلي است. شوراي صنفي، مطالبه جدي ما از شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. انجمن‎هاي علمي ‎در دانشگاه آزاد بسيار كم تعداد هستند و اجازه دانشجويان براي فعاليت‎هاي علمي‎ محدود شده، قانون نشريات دانشجويي هم در دانشگاه آزاد بلاتكليف مانده است. دانشجويي كه شهريه سنگيني پرداخت مي‎كند، هيچ‎وقت نمي‎تواند از جيب خودش براي نشريه هم هزينه كند، يارانه‎ها بسيار حداقلي است. متأسفانه نشريات هم در دانشگاه آزاد وضعيت مناسبي ندارند. مسئله بعدي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‎هاست كه آقاي علم‎الهدي امام جمعه مشهد مي‎گفت همين تعداد اندك نهادهاي دانشگاه آزاد هم كه مدتي است راه افتاده با فشارهاي زيادي فراهم شده است.

البته سال گذشته شوراي عالي انقلاب فرهنگي اين قانون را تصويب كرد و آن را به دانشگاه آزاد هم تعميم داد. در حالي كه اين مسئله نيازي به تصويب نداشت و همه بايد اجرا مي‎كردند. ولي آن‎قدر دوستان دانشگاه آزاد مقاومت و ممانعت كردند كه شورا به‎عنوان يك قانون عمومي ‎آن را تصويب كرد.


بله، اما هنوز هم تشكيلات نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه آزاد به صورت كامل گسترش پيدا نكرده است. در دانشگاه‎هاي سراسري و دولتي شاهديم كه هر دانشگاهي يك دفتر نهاد دارد ولي تا يك سال پيش هر منطقه دانشگاه آزاد يك مسئول نهاد داشت كه عملا كارش تشريفاتي بود. مسلم است كه يك دفتر نهاد در يك منطقه نمي‎تواند به 30 واحد دانشگاه آزاد يا به تشكل‎ها و نشريه هاي‎شان خدمات بدهد؛ وقتي ما با نهاد صحبت كرديم، گفت مشكل اصلي با خود دانشگاه آزاد است كه بايد گسترش دفتر نهاد را در دانشگاه‎ها تسهيل كند. درباره روزنامه فرهيختگان بايد گفت كه امروز اين نشريه در راستاي منافع دانشجويان اين دانشگاه فعاليت نمي‎كند. اكنون فرهيختگان به‎عنوان يك روزنامه اصلاح‎‎طلب و جناحي فعاليت مي‎كند. در صورتي كه اگر اين روزنامه دانشگاه آزاد است، مگر فقط در دانشگاه آزاد اصلاح‎طلب‎ها درس مي‎خوانند؟ الان فرهيختگان، بيشتر شبيه تريبون يك حزب سياسي شده تا روزنامه يك دانشگاه. هزينه‎هاي ميليوني اين رسانه‎هاي اضافي را آيا نمي‎توان در جهت منافع دانشجويان دانشگاه آزاد استفاده كرد؟ يقينا الان منافع اين روزنامه در راستاي منافع مديران دانشگاه است تا دانشجويان آن.

آيا هيچ‎وقت پيش آمد كه بخواهيد به‎طور جدي درباره مشكلات دانشگاه با مسئولانش صحبت كنيد؟

فضاي دانشگاه آزاد بسيار بسته است. ما يك بار خواستيم با آقاي هاشمي ‎مباحثي را مطرح كنيم، چون فكر كرديم ايشان قايل به فضاي باز سياسي است، يك نفر واسطه شد و آقاي هاشمي ‎قبول كرد كه ما خدمت ايشان برسيم و گلايه‎هاي‎مان را مطرح كنيم و مسايل را درون‎خانوادگي حل كنيم، چون صداي‎مان به آقاي دكتر جاسبي كه نمي‎رسيد؛ گفتيم برويم سراغ رييس هيئت امنا و با ايشان صحبت كنيم، آقاي هاشمي‎ هم قبول كرده بود كه اعضاي سادا و جمعي از فارغ‎التحصيلان ادوار سادا در اين جلسه شركت كنند اما متأسفانه چند روز قبل از آن با مخالفت مديريت دانشگاه آزاد مواجه شديم و با اين‎كه ما مستقيم با مجمع تشخيص هماهنگ كرده بوديم، نامه زدند كه اين ديدار برگزار نشود. اين فضا اصلا فضاي خوبي نيست. توصيه ما به آقاي جاسبي اين است كه انتقادپذير باشد تا به اين سمت و سو نرود كه احساس شود لج و لجبازي به‎وجود آمده و سر اين لج و لجبازي همه اين خانواده ضربه بخورند.

الان شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي سرو سامان دادن به وضع دانشگاه آزاد چه كارهايي بايد انجام دهد؟

ما چهار انتظار جدي از شوراي عالي انقلاب فرهنگي داريم، اول اين‎كه اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد با نگاه به آينده تنظيم شود، با اين نگاه كه به هر حال خاصيت علم، ابطال‎پذيري است. در علم، مباحث سيال و نسبي است، سيستم دانشگاه آزاد هم بايد طوري باشد كه مواردي به وجود نيايد كه مديريت‎هاي 20 -30 ساله در دانشگاه آزاد پابرجا بماند و چرخش مديريتي در اصلاح اساسنامه حتما بايد لحاظ شود. استقلال مباحث فرهنگي در دانشگاه آزاد مساله بعدي است، الان متولي مباحث فرهنگي در دانشگاه آزاد به جاي نهاد رهبري صرفا دفاتر فرهنگي است كه زير نظر رييس دانشگاه هستند. مطلب بعدي اين‎كه نظارت جدي در گزينش اساتيد و اعضاي هيئت علمي‎دانشگاه آزاد اعمال شود. الان زماني رسيده كه دانشگاه آزاد بايد از نظر كيفي رشد داشته باشد. بايد همان قوانيني كه براي دانشگاه‎هاي دولتي وضع شده است، براي دانشگاه‎هاي آزاد هم اعمال شود. مبحث ديگر تأكيد جدي بر امكان فعاليت مستقل تشكل‎هاي دانشگاهي و اجراي مصوبات آيين‎نامه فعاليت‎هاي دانشجويي است. مي‎شود گفت حقوق دانشجو در دانشگاه آزاد يعني امكان فعاليت صنفي، سياسي و علمي ‎به‎طور كلي نقض مي شود و نكته آخر اين‎كه واقعا بايد نسبت به دانشگاه آزاد حساسيت جدي وجود داشته باشد، دانشگاه آزاد در مشهد با آن‎كه از فضاي كمتري برخوردار است، 28 هزار دانشجو دارد. ولي در دانشگاه فردوسي مشهد 16500 دانشجو درس مي‎خوانند. اين نسبت همه‎جا بين دانشگاه آزاد و سراسري وجود دارد، و اين رسالت مديريت دانشگاه آزاد و ضرورت نظارت جدي بر آن را بيشتر مي كند و اين عزم شوراي عالي انقلاب فرهنگي را مي‎طلبد كه بتواند اصلاحات جدي را در دانشگاه آزاد ايجاد كند.
منبع:هفته نامه پنجره




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط