اراضى و املاك قريه پامخان جى

ا[ ست]شهاد و استخبار و استعلام مى‏رود از جمعى از عالى جنابان ، مقدس القابان زاده ذوى العزّ و الاحترام و اعزّه و اشراف و اعيان دارالسلطنه اصفهان و غيره كه هر كه عليم و خبير بوده و علم ايشان احاطه نموده باشد بر آنكه همگى و تمامى عرصه و اعيان اراضى و املاك شش دانگ قريه پامخان جى من بلوك تسعه اصفهان ، از جمله موقوفات نواب غفران مآب ، الساكن فى بحبوحة الجنان ، المستغرق فى بحار رحمة ربه المستعان ، سلطان العلمائى ، خليفه سلطان مى‏باشد و تصرف به غير وقف و قرارداد واقف خلاف شرع است ، شرح شهادت خود را نوشته به
شنبه، 2 مرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اراضى و املاك قريه پامخان جى
اراضى و املاك قريه پامخان جى
اراضى و املاك قريه پامخان جى






موقوفه : اراضى و املاك قريه پامخان جى

واقف : خليفه سلطان
تاريخ وقف : ـــ
نوع سند : اصل ( استشهاد نامه )
شماره رايانه‏اى : 030
شماره پرونده : 8 ـ خ 619

اراضى و املاك قريه پامخان جى

[ استشهاديه ]

ا[ ست]شهاد و استخبار و استعلام مى‏رود از جمعى از عالى جنابان ، مقدس القابان زاده ذوى العزّ و الاحترام و اعزّه و اشراف و اعيان دارالسلطنه اصفهان و غيره كه هر كه عليم و خبير بوده و علم ايشان احاطه نموده باشد بر آنكه همگى و تمامى عرصه و اعيان اراضى و املاك شش دانگ قريه پامخان جى من بلوك تسعه اصفهان ، از جمله موقوفات نواب غفران مآب ، الساكن فى بحبوحة الجنان ، المستغرق فى بحار رحمة ربه المستعان ، سلطان العلمائى ، خليفه سلطان مى‏باشد و تصرف به غير وقف و قرارداد واقف خلاف شرع است ، شرح شهادت خود را نوشته به امهار شريف مزيّن فرمايند كه « ان اللّه‏ لا يضيع اجر المحسنين »(258).

[ سجلات : ]

[ حاشيه راست : ]

1 ) اقل السادات ميرزا جواد ( ؟ ) شهادت دارم بر اينكه كل شش دانگ مرقوم فى المتن را وقف مى‏دانم ، بدون اذن(259) متولى خلاف مى‏دانم .
2 ) اقل السادات ميرزا يوسف ، عليم و خبير هستم بر آنكه تمامت شش دانگ قريه پامخان وقف است و عنوان وقف و توليت آن در تصرف بعضى از اولاد آن مرحوم خليفه سلطان نور اللّه‏ مرقده مى‏بود و تصرف غير متولى را بى‏اذن(260) متولى ، غصب مى‏دانم ، العلم عند اللّه‏ .
3 ) اضعف السادات معصوم ابن مرحمت پناه ميرزا آقا بزرگ در وقف بودن شش د[ا]نگ قريه پامخان شك و شبهه ندارم و هميشه بعنوان وقفيت به تصرف متوليان بوده و حال بدون اذن متوليان مستشهدين ، در تصرف احدى غصب مى‏دانم ، و اللّه‏ العالم .
[ سجع مهر / بيضوى : ] « عبده معصوم بن محمد باقر الحسينى » .
4 ) اقل السادات آقا سيد ابراهيم شهادت دارم كه قريه مزبور در تصرف سادات بود و عمل آن عمل وقف بود و مكرر در اجاره و استجاره ايشان بودم .
5 ) اقل السادات محمد تقى الحسينى شهادت دارم كه شش دانگ قريه مزبوره وقف است و از موقوفات مرحوم خليفه ـ اعلى اللّه‏ مقامه ـ مى‏باشد و خلاف ندارد ، و اللّه‏ العالم .
[ سجع مهر / بيضوى : ] « عبده محمد تقى الحسينى » .
6 ) هو ؛ اقل السادات محمد اسماعيل ابن مرحمت مآب حاجى ميرزا خليل در وقفيت شش د[ا]نگ قريه مزبوره شك و شبهه ندارم و هميشه بعنوان وقفيت و توليت در تصرف بعضى از اولاد مرحمت و غفران مآب خليفه مى‏بود و سواى تصرف متوليان ، تصرف غير بدون اذن و اجازه ( متوليان را ؟ ) غصب مى‏دانم ، العلم عند اللّه‏ .
[ سجع مهر / بيضوى : ] « عبده محمد اسماعيل الحسينى » .
7 ) اقل السادات ميرزا محمد على شهادت دارم كه قريه مرقومِ متن ، وقف است و بدون اذن و اجازه متولى خلاف مى‏دانم ، و اللّه‏ العالم .

[ سجع مهر / بيضوى : ناخوانا ] .

8 ) اقل السادات ميرزا فضل اللّه‏ شهادت دارم بر اينكه كل شش د[ا]نگ فى المتن از موقوفات خليفه سلطان ـ اعلى اللّه‏ مقامه ـ مى‏باشد ، بدون اذن(261) متولى خلاف [ . ] مى‏دانم .
[ سجع مهر / مربع : ] « فضل اللّه‏ الحسينى » .




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.