ناپیوستگی ها ، شگفتی سازها و علائم ضعیف آینده (2)

راکفلو در سال ۱۹۹۴ در مقاله ای که در مجله فیوچریست چاپ کرد به رویدادهائی در سال ۲۰۰۰ اشاره می کند که اگرچه به نظر او احتمال وقوعشان بسیار کم است ولی در صورت وقوع تاثیرات عمیقی در بر خواهند داشت از جمله: حکومت کردن هنگ کنگ بر چین، ضعیف شدن دولت – ملت ها در اروپا و تشکیل یک واحد یکپارچه جدید
شنبه، 30 مرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ناپیوستگی ها ، شگفتی سازها و علائم ضعیف آینده (2)

ناپیوستگی ها ، شگفتی سازها و علائم ضعیف آینده (2)
ناپیوستگی ها ، شگفتی سازها و علائم ضعیف آینده (2)


 

نويسنده:وحید وحیدی مطلق





 

مثال های مشهود و ملموس از شگفتی سازها
 

راکفلو در سال ۱۹۹۴ در مقاله ای که در مجله فیوچریست چاپ کرد به رویدادهائی در سال ۲۰۰۰ اشاره می کند که اگرچه به نظر او احتمال وقوعشان بسیار کم است ولی در صورت وقوع تاثیرات عمیقی در بر خواهند داشت از جمله: حکومت کردن هنگ کنگ بر چین، ضعیف شدن دولت – ملت ها در اروپا و تشکیل یک واحد یکپارچه جدید سیاسی – اقتصادی، اقتصاد نوین بدون تکیه به انرژی کربن، خروج زنان از بازار کار، امید به زندگی ۱۰۰ ساله، و مهاجرت گسترده از جهان سوم به کشورهای پیشرفته. راکفلو در بین نمونه های تاریخی شگفتی سازها به جهش از اسب به خودرو، از قلم به ماشین تحریر، و از ماشین تحریر به رایانه ها نیز اشاره می کند [15].
پترسن در بین مثال های ملموس شگفتی سازها از یک تندباد بسیار بزرگ یاد می کند که می تواند ظرف مدت یک روز یک شهر را به طور کامل ویران کند. او همچنین در کتاب خود تقریبا هشتاد شگفتی ساز را که شاید در آینده اتفاق بیافتد، مثلا جابجائی قطب های مغناطیسی کره زمین یا تبدیل شدن پیش بینی آینده به عنوان یک شغل یا کسب و کار جاافتاده، نام می برد [16].
ادوارد کورنیش نیز برخی از مثال های تاریخی شگفتی ساز ها را مرور می کند که به اعتقاد او می شد آنها را تا حدودی پیش بینی کرد اما نهایتا به صورت رویدادهای غافلگیر کننده ظهور کردند. مثلا حمله آلمان نازی به شوروی در سال ۱۹۴۱. اگرچه بریتاینا به شوروی درباره برنامه تهاجم هیتلر هشدار داده بود اما استالین این هشدار را نادیده گرفت. یا نمونه ملموس تر دیگر حادثه یازده سپتامبر و حمله به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی بود. کورنیش در دفاع از ادعای خود به دو مقاله چاپ شده در مجله فیوچریست اشاره می کند که در آنها برایان جنکینز و ماروین سترون درباره امکان حملات انتخاری هوائی و همچنین مورد هدف قرار گرفتن برج های مرکز تجارت جهانی بحث کرده بودند [17].

علائم ضعیف
 

علامت یا علامت های ضعیف یکی از مفاهیم نسبتا مهم در ادبیات تخصصی آینده پژوهی به شمار می رود. همانطور که فردریش شیلر، شاعر آلمانی، می گوید:
چه بسا که روح اتفاقات بزرگ پیش از خود آنها می آید و چه بسا که فردا در امروز گام بر می دارد.
در واقع نکته اساسی این است که قبل از فرا رسیدن دنیای آینده نشانه ها یا علامت هائی از آن دنیا در دنیای کنونی قابل شناسائی هستند که معمولا به دلیل کمرنگ بودن یا ضعیف بودن از چشم اکثر ناظران و تحلیل گران دور می مانند. این علایم هشدار اگر به هنگام مشخص شده و بررسی شوند از غافلگیری افراد و جوامع جلوگیری خواهند کرد.
در کتاب ها و مقالات حوزه آینده پژوهی گاهی اوقات به درست یا غلط بین دو مفهوم شگفتی ساز و علائم ضعیف تفاوت قائل نمی شوند. همچنین در مواردی از اصطلاحاتی مانند علائم هشدار(مثلا "برنامه ریزی برپایه فرض" را ببینید)، علائم، و موضوعات در حال ظهور استفاده می شود[20].
به نظر پترسن، و مندونسا و همکاران می توان از علائم ضعیف به عنوان ابزاری برای پیش بینی شگفتی سازها استفاده کرد[4,16]. این در حالی است که الینا هیلتونن، از مرکز آینده پژوهی فنلاند، که بر روی این موضوع خاص کار می کند، تاکید دارد که تفاوت بین شگفتی ساز ها و علائم ضعیف کاملا شفاف و برجسته شوند[21].
هیلتونن در تعریف خود اشاره می کند که موضوعات موجود کنونی کوچک و به ظاهر بی اهمیت که به ما درباره تغییرات آینده سرنخ می دهند، علائم ضعیف هستند. این سرنخ ها اشاراتی به رویدادها و روندهای ممکن در آینده دارند. به نظر هیلتونن هدف عمده از شناسائی و بررسی علائم ضعیف پرهیز از کور بودن در برابر تغییرات آهسته و تدریجی و در نتیجه واکنش به هنگام در برابر آنها ست. در واقع جمع آوری و تحلیل علائم ضعیف می تواند کلید پیش بینی تغییرات پیش از وقوع آنها و اجتناب از شگفت زدگی باشد.
برایان کافمن علائم ضعیف را به شرح زیر تعریف می کند:
ایده ها یا روندهائی که بر چیستی و چگونگی کسب و کار ما و محیطی که در آن کار خواهیم کرد، تاثیر می گذارند.
از دیدگاه دریافت کننده علائم، آنها جدید و شگفت انگیز هستند.
گاهی اوقات ردیابی و شناسائی آنها در بین سایر نویزها و سیگنال ها دشوار است.
یک تهدید یا فرصت برای سازمان شماست.
افراد دانا معمولا آنها را کوچک شمرده، جدی نگرفته، یا به آنها پوز خند می زنند!
معمولا یک زمان تاخیر قابل ملاحظه داشته و فرآیند توسعه آنها تا بلوغ و تبدیل شدن به جریان غالب خیلی طول می کشد.
در نتیجه فرصتی برای یادگیری، رشد، و تکامل به شمار می روند.[22]
ایگور آنسوف در مقاله خود با عنوان "مدیریت شگفتی استراتژیک از طریق واکنش به علائم ضعیف" نشان می دهد که اطلاعات باید از سه فیلتر عبور کنند تا به اقدام تبدیل شده و بر تصمیم های تاثیر گذار باشند. این سه فیلتر عبارتند از:
فیلتر مراقبت محیط
فیلتر الگوی ذهنی افراد
فیلتر قدرت
در هر یک از این فیلترها علائم خاصی به دام افتاده و بقیه از آن عبور می کنند. بنابراین آنسوف پیشنهاد می کند برای جمع آوری اطلاعات مرتبط از محیط (که شامل علائم ضعیف نیز می شود) به این فیلتر ها توجه کافی شود. مثلا در اولین فیلتر یعنی فیلتر مراقبت محیط باید از تکنیک ها و روش های مراقبت محیطی، پیش بینی، و تحلیل استفاده شود تا عناصر اساسی واقعیت به خوبی ردیابی و شناسائی شوند. همچنین برای گسترش فیلتر طرز فکر افراد باید طرز فکر مدیران کلیدی توسعه یابد. نهایتا در مورد فیلتر آخر باید مدیران قدرتمند و با نفوذ نسبت به موضوعات جدید طرز فکر بازتری پیدا کنند[14].
جان وب نیز در رساله دکترای خود فهرست برخی از دلایل را که چرا بعضی علائم ضعیف هستند و تشخیص آنها دشوار است آورده است:
علامت مذکور قوی است اما دستگاه حسگر قادر به تشخیص آن نیست.
دستگاه حسگر به گونه ای طراحی شده است که فقط برخی علائم خاص را تشخیص دهد و در نتیجه هیچ علامت دیگری را هر چقدر هم که قوی باشد تشخیص نخواهد داد.
فیلترهای واسط بین علائم قوی و دستگاه تشخیص دهنده آنها را کاملا ضعیف می کنند.
ناپیوستگی مسبب علامت مذکور شاید از لحاظ جغرافیائی بسیار دور از حسگر باشد.
زمانی که ناپیوستگی در حال رویداد است علامت هائی را ارسال می کند که در ابتدا ضعیف هستند.[23]

موفقیت در تشخیص علائم ضعیف
 

واضح است که هر چقدر فیلترهای جذب اطلاعات باز تر باشند داده ها و علامت های بیشتری به چشم خواهند آمد. در مورد سازمان ها می توان هنگام "پویش محیطی" و پیش بینی، از منابع اطلاعاتی متنوع تر و حتی غیر معمول استفاده کرد. بدین ترتیب فیلتر مراقبت محیطی گسترده خواهد شد. مثلا جورج دی و پاول شومکر در مقاله ای با عنوان " اسکن کردن محیط پیرامونی" تاکید می کنند که اسکن کردن حاشیه و پیرامون برای دیدن علائم ضعیف اهمیت زیادی دارد[24]. از سوی دیگر می توان با استخدام اشخاص دارای سوابق تحصیلی و حرفه ای کاملا متنوع فیلتر الگوی ذهنی افراد را باز تر کرد. همچنین می توان با آموزش دادن مدیران ارشد و و باز کردن ذهنیت آنها نسبت به آینده های بدیل و ایجاد آمادگی برای اقدام متفاوت در شرایط متفاوت فیلتر قدرت را باز تر کرد.
همانطور که الینا هیلتونن خاطر نشان می کند امروزه با توجه به وجود اینترنت منابع جمع آوری اطلاعات به شدت گسترده شده اند به گونه ای که کمبود ها در تشخیص و شناسائی علائم ضعیف تا حد زیادی جبران می شود. در واقع از طریق اینترنت می توان صدای دامنه بسیار وسیعی از افراد را شنید. پیگیری داستان هائی که در بین مردم می چرخد و لزوما از طریق رسانه های گروهی منعکس نمی شوند یکی از راه های تشخیص تغییر و تحولات آینده است. چنین تحلیلی که نوعی تحلیل اسطوره یا تحلیل نشانه شناختی است به طور موفقیت آمیزی در کمپانی نفتی شل در اواخر دهه ۱۹۷۰ برای پیش بینی رویداد انقلاب اسلامی ایران استفاده شده است[21] .
در پایان باید تاکید کرد که پرهیز از کوربودن در برابر تغییر و تحولات آینده صرفا از طریق جست و جوی علامت های ضعیف به همراه "کنجکاوی کودکانه" میسر است. چنین علائم ضعیفی معمولا در حاشیه قرار دارند.

قدردانی و سپاسگزاری
 

از آقایان مهندس عزیز علیزاده، مهندس امیر ناظمی و مهندس علی شماعی که در تهیه مستندات کمک کردند صمیمانه تشکر می شود.

پی نوشت ها :
 

20- Dator, Jim. 1996. "Futures Studies as Applied Knowledge." In Slaughter, Richard, ed., New Thinking for a New Millennium. London: Routledge. And In Kaoru Yamaguchi. Sustainable Global Communities in the Information Age: Visions from Futures Studies. London: Adamantine Press. 1997. Available: http://www.futures.hawaii.edu/dator/futures/appliedknow.html
21- Hiltunen, E., Was it a wild card or just our blindness to gradual change?, Journal of Futures Studies, November 2006, 11(2): 61 - 74
22-Coffman, Brian. 1997a. "Weak Signal® Research, Part I: Introduction." MG Taylor. Available: http://www.mgtaylor.com/mgtaylor/jotm/ winter97/wsrintro.htm
23- Webb, John R. 1987. An Evaluation of Igor Ansoff's Theory of Weak Signal Management by Means of an Investigation and Forecast of Future Developments in the Ophthalmic Laser Environment. Doctoral Thesis. University of Strathclyde, Glasgow.
24-Day, George S. and Paul J. H. Schoemaker. 2005. "Scanning the Periphery." Harvard Business Review. November: 135-148.
 

منبع:اندیشکده روابط بین الملل
ج/



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط