پرخاشگری و انواع آن

رفتاری است که بمنظور صدمه و آزار رساندن به دیگری یا دیگران ابراز می شود ، و هدف در آن صرفاً آزار رساندن است .مثلا کودکی کودک دیگر را می زند و یا در مدارس دیده می شود که زنگهای تفریح کودکان در حیاط مدرسه بعضاً به کتک کاری می پردازند.
چهارشنبه، 17 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پرخاشگری و انواع آن

پرخاشگری و انواع آن
پرخاشگری و انواع آن


 






 
پرخاشگری یک نوع رفتاری استکه از خشم و عصبانیت نشات می گیرد . این رفتار را می توان به دو گروه تقسیم کرد:

پرخاشگری خصمانه:
 

رفتاری است که بمنظور صدمه و آزار رساندن به دیگری یا دیگران ابراز می شود ، و هدف در آن صرفاً آزار رساندن است .مثلا کودکی کودک دیگر را می زند و یا در مدارس دیده می شود که زنگهای تفریح کودکان در حیاط مدرسه بعضاً به کتک کاری می پردازند.

پرخاشگری وسیله ای :
 

رفتاری است که فرد بوسیله آن خواستار بدست آوردن هدفی دیگر است و ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد اما در این میان ممکن است لطمه ای نیز به کسی وارد شود . مثلاً کودکی بزهکار کیف خانمی را می رباید تا به این وسیله مورد تشویق و تاید گروه همسالانقرار گیرد.
ممکن است پرخاشگری جنبه انتقام گیری داشته باشد . یعنی کودک که مورد اذیت و آزار قرار گرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کنداکنون با پرخاشگری به کاهش اضطراب خود می پردازد . در اینجا پرخاشگری وسیله ای است که کودک با توسا به آن می خواهد به هدف خود یعنی کاهش اضطراب دست یابد .
جهت پرخاشگری ممکن است به یکی از این دو صورت باشد:
الف ) پرخاشگری درونی
ب ) پرخاشگری بیرونی
چنانچه جهت پرخاشگری به طرف درون باشد کودک خشم را به طرف درون خود می افکند و دچار خشم فروخورده می شود . پیامد چنین عملی می تواندافسردگی نیز باشد کودکان افسرده در واقع از دست خودشان عصبانی هستند.
خشم درونی عصبانیت و نارضایتی از خود را بوجود می آورد .
خشم بیرونی ، کودک ممکن است خشم خود را بصورت رفتارهایی از قبیل فریاد کشیدن ، پا به زمین کوبیدن یا پرتاب کردن اشیاء بروز دهد .
کودکان مضطرب نمی توانند کودکان آرامی باشند . آنها رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز می دهند ، البته بلافاصله پشیمان می شوند و از والدین خود عذر خواهی می کنند . اگر از کودک مضطرب بپرسیمکه چرا پرخاش می کنی و عصبانی هستی ، خواهد گفت نمی دانم ، یا خواهد گفت دست خودم نیست.

پرخاشگری نشانه ای از تضادها درونی :
 

گاهی دوگانگی و تضادهای درونی قرار می گیرد . یا بهتر بگوئیم ، گاهی بر سر دو راهی هایی گیر می کنند و نمی دانند کدام راه را انتخاب کنند ، در این حالت آنها دچار تعارض ، اضطراب و خشم میکند، مثلاً کودکی که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفی وقتی می بیند تمام کودکان به مدرسه میروند ، همزمان تمایل به مدرسه رفتن نیز دارد ،دچار دوگانگی می شود . به کودکان خود کمک کنیم که در دو راهی زندگی ، مدتی طولانی قرار نگیرد آنها بایستی به سرعت و با دقت درست کار انجام دهند.

پرخاشگری و افسردگی
 

پرخاشگری و کج خلقی در کودکان چنانچه با علامت های دیگر همراه باشد ، می تواند نشانه ای از افسردگی باشد که در این صورت لازم است شرایط زندگی کودک تمام و کمال مورد بررسی قرار گیرد.

پرخاشگری، بیماری ها ،مصرف دارو
 

بعضی از بیماریها به مصرف دارو نیاز دارد و ممکن است از عوارض جانبی داروها کج خلقی و رفتارهایی باشد که خشونت را بر می انگیزد.

خشونت و مدرسه
 

کاهی کودکان در مدرسه قربانی خشونت می شود ، و این قربانی شدن باعث می شود که خود آنها نیز عامل خشونت شوند.
عواملی که به خشونت در مدرسه می انجامد ، عبارتند از :
وقتی کودکی توسط دانش آموزان دیگر مورد تمسخر قرار گیرد.
وقتی کودکی توسط دانش آموزان دیگرکتک بخورد وقادر به دفاع از خودنباشد.
وقتی کودکی همیشه از مشاجرات فرار می کندوحتی در مواقعی به گریه متوسل می شود.
وقتی کودک مرتب اشیا وسایل وپول خود راگم می کند.
وقتی کودک از لحاظ ظاهری (پارکی لباس و نامناسب بودن آن) مورد تمسخرقرار می گیرد.
خجالتی بودن و سکوت مکرر در کلاس
افت تحصیلی، افسردگی و ناراحت بودن .
این عوامل کودک را قربانی خشونت دیگران می کند و خود کودک نیز عامل خشونت می شود و رفتارهای پرخاشگرانه از او سر خواهد داد.
در مان پرخاشگری در کودکان (با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم).
برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام است که نوع پرخاشگری آنها وعلت آن براساس توضیحاتی که ارائه شد شناسایی کنیم وپرخاشگری را بصورت موردی برطرف نماییم .
در مورد کودک پرخاشگری که الگو پذیری عامل این گونه رفتار او بوده ، باید روی الگوی کودک کار کرد و راه های دیگری جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت .
اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد ،بایست کودکان ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم.
در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است ، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم.
ورزش کردن برای این کودکان بسیار موثر است و باعث تخلیه هیجانی می شود.
هرگز با شنیدن حرفهای زشت کودک به او نخندیم ، بلکه اخم کنیم و خود را از وی دور سازیم . با این روش به او نشان می دهیم که رفتار پسندیده ای نداشته است .
چنانچه فرد ناکامی و افسردگی دارد بهتر است فرصتی فراهم کنیم تا او موفقیت ، شادی و نشاط را تجربه کند . در چنین مواردی بایستی به در مان حالات افسرده وار او بپردازیم.
علاوه بر توجه به نکات گفته شده ، والدین می توانند با استفاده از روش (یادگیری وسیله ای ) ، در جهت رفع عادت بد زبانی در کودکان برایند . به این ترتیب که هر وقت کودک رفتار ناپسند از خود نشان نداد، به او جایزه ای بدهند و بطور مشخص بگوین (این پاداش به این علت بود که امروز حرفهای زشت به زبان نیاوردی وبچه مودبی بودی ... )با این روش ، او می فهمد که رفتار ناپسند پاداش نمی گیرد بلکه موجب اخم وقهر والدین است ،برعکس رفتار مودبانه او تشویق و تایید می شوند .

بد دهنی کودکان :
 

این مسئله در بسیاری مواقع یکی از شکایات و معضلات والدین را در مقابل اطفال تشکیل داده و متاسفانه در بسیاری از مواقع خود پدر و مادرها در بوجود آوردن آن نقش داشتند .

علائم اختلال :
 

برای شروع بحث ابتدا باید دانست که آیا طفل از لحاظ موقعیت درکی در موضعی قرار دارد که قادر به شناخت خوب و بد ، زشت و زیبا بوده باشد یا صرفاً از روی تقلید در سیر رشد کلامی این الفاظ را به کار می برد کلاً شروع شکلگیری انضباط در اطفال از حوالی 5/1 سالگی آغاز می گردد و از آن زمان است که والدین نقش فعال خویش را در این زمینه ایفا خواهند نمود رفتار و حرکات و سخن گفتن ناشیانه طفل در این زمان از هر لحاظ جالب نظر والدین و اطرافیان بوده و موجب مسرت و شادمانی آنان می گردد .
در حوالی سنین 5/2 3 سالگی که طفل قادر به ادای 3-2 کلمه پشت سر هم می باشد بدترین زمان از لحاظ تقلید برخی از کلمات نا هنجار می باشد که احیاً در محیط اطراف طفل ادا می گردد در این زمان مشکل به دو صورت تکوین خواهد یافت :
اول : آن که داء الفاض رکیک و زشت در فرهنگ خانواده مرسوم بوده و از قبل مورد تقبیح واقع نگردیده باشد که در این صورت طفل با تقلید مستقیم بدین رفتار ناپسند گرایش یافته و آن را در خویش پرورش خواهد داد.
دوم : آنکه برخی وابستگان خانواده مثل عمو، دایی و یا حتی خود پدر مادر لحن کودکانه طفل را مستمسکی جهت تفریح قرار داده و تقلید الفاظ رکیک توسط وی آنان را به خنده و شادی وا می دارد و پر واضح است که بعدها رفع یک عادت کاملاً مستقر شده و ذهنی شده در طفل تا چه اندازه با صعوبت همراه خواهد بود سپس در زمانیکه حدوداً مصادف با 5 الی 6 سالگی طفل میباشد پدر و مادر از اینکه کودک خرد سال بدون هیچ گونه ابائی به فحاشی ناسزا گوئی می پردازد ظاهراً دچار تعجب می گردند در حالی که توجه به زیر بنای موضوع جای هیچ شگفتی به جا نخواهد گذاشت .
بد دهنی بصورت علامتی ازیک اختلال سلوک :
اختلالات سلوک در اطفال گروهی از اختلال های رفتاری آنان را تشکیل می دهند . نمونه هایی از این اختلالات شامل دروغ گویی افراطی و آتش افروزی عمدی و فرار از مدرسه می گردد. چنین کودکانی ممکن است متخاصم ، بد دهن ، گستاخ و بی اعتنا بوده و نسبت به بزرگترها رفتار منفی گرایانه نشان دهند.
سایر موارد شامل :

بد دهنی در اختلالات شخصیت ضد اجتماعی
 

بددهنی در پیسیکوز های اطفال :
 

که بطور خلاصه دسته ای از بیماریهای جدی روانی را تشکیل داده و بیمار در طی حملات تهاجمی بیماری ممکن است به بدهنی و توهین به سایر افراد بپردازد .

بددهنی در عقب افتادگی عقلانی :
 

1- در دوران بلوغ که بحران روحی و عاطفی نوجوان را در بر میگیرد ، بهترین راه برای پیشگیری از خشونت ، مسامحه و سازگاری است .اغماض ، گذشت و نادیده گرفتن رفتارهای او همراه با آرامش ، در اغلب مواقع از استمرار و پیشروی خشونت در غالب پرخاشگریهای فیزیکی و لفظی جلوگیری می کند .
2- راهنمایی و مشاوره با دانش آموز در خصوص عواقب خش.نت و آثار اجتماعی آن و همچنین مشاوره با خانواده دانش آموز در بار کاهش رفتارهایکه منجر به خشونت نوجوان بسیار موثر خواهد بود.
3- ایجاد زمینه ی فعالیتهای موثر در خانه و مدرسه برای اشتغال بیشتر نوجوان و تخاییه انرژی های جسمی و روانی او در کاهش خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار تاثیر گذار است .
4- خودداری مدرسه از بکار بردن روش های انضباتی غلط وایجاد فضای صمیمی تر میان معلمان و دانش آموزان نوجوان خشونت گرا، به کاهش رفتار های حشونت آمیز و پرخاشگرانه می انجامد

کودکان وخشونت در تلویزیون
 

تلویزیون می تواند عامل مؤثری در رشد تحول سیستمهای ارزشی ،و شکل دهنده رفتار باشد؛ ولی متاسفانهبسیار از برنامه های تلویزیون مروج خشونت هستند. باتحقیق در تاثیر برنامه های خشنونت آمیز تلویزیون برکودکان و نوجوانان معلوم شده است که آنها :
1- ترس از خشونت ندارند
2- به تدریج می پذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است
3- به تقلید خشونت می پردازند
4- ناخدا گاه باشخصیتهای خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همانند سازی می کنند. لازن به ذکر است که همانند سازی ، نا آگاهانه و بسیار خطر ناک است ولی الگو برداری آگاهانه است .
مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان می شود . گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز می تواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکر را نمایشهایی پرذ از خشونت را تما شا می کنند و از این کار منع هم نمی شوند ، به احتمال زیاد ، به آنچه می بینند می پردازند.
اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار و یا گفتار کودک نمودار شود و یا سالها بعدخود را نشان دهد البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی می شود .والدین می توانند با استفاده از راههای پیشنها شده زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محفظت کنند .
1- به برنامه هایی که کودکان می بینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامه های خاص تلویزیونی همراهی کنید ، می توانید سوال های او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید .
2- زمان تماشاهای برنامه های تلویزیونی را محدود کنید . توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید در اتاق خواب بچه ها قرار دهید . با این عمل خود باعث می شوید که کودک با اثرات منفی برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی ، بخواب نرود ، همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمی شود .
3- به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنر پیشه حقیقتاً مجروح نشده یا به قتل نرسیده است ، لاکن این گونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار درد ناک است یا منجر به مرگ می شود
4- هنگامی که برنامه های خشونت آمیز پخش می شود ، یا کانال را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید . توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونه ای با منطق درخور فهم کودک آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای اینگونه برنامه ها کاهش یابد .
5- در حضور بچه ها صحنه های خشونت آمیز را تاییدنکنید و بگوئید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل روش خشونت آمیز است .
6- تاثیر هم سن و سالان و دوستان و همکلاسیها باید به حداقل برسد .به این منظور با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامه های تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید .
ذکر این نکته ضروری است که چه والدین حرفهای زشت را به فرزند خود بگویند . چه در حضور او در برابرفرد دیگری این گونه گفتار را به کار ببرند، کودک ، آنهار را می آموزد و به وقت نیاز بر زبان می آورد .
از دیگر علتهای یادگیری کلام زشت ، ارتباط کودکان با دوستان وبچه های دیگر است . بسیاری اوقات کودکان عامل بدزبانی یکدیگرند . در مهد کودک ، مدرسه ، کوچه و هر جای دیگری که بچه ها فرصت بازی و بخصوصو درگیری باهم را پیدا کنند ممکن است این بدآموزی صورت بگیرید.
از دیگر عوامل بروز بدزبانی در بچه به کارگیری کلام زشت به عنوان اعتراض است کودک با بر زبان آوردن این گونه حرفها اعتراض خود را نشان می دهد این نوع رفتار تلافی جویانه است که بعضی کودکان در پیش می گیرند آنها احساس می کنند فقط با ادای اینگونه کلمات است که تخلیه می شوند و می توانند نارضایتی خود را نشان دهند .
گاهی که کودک خرد سال برای اولین بار از کلمات زشت استفاده می کند موجب خنده و مزاح اطرافیان می شود اینگونه برخورد از همان ابتدا برای او حکم تشویق به انجام این رفتار را خواهد داشت و تدریج به آن عادت می کند .
در پاره ای از موارد نیز کودکان با بر زبان آوردن حرفهای زشت می توانند به خواسته های خود برسند.
بنابرین بدزبانی را راهی برای رسیدن به اهداف خود تلقی می کنند و در درازامدت جزء رفتار آنان خواهد شد.

راه حل ها:
 

به هفت علت اصلی برای ناسزا گویی در کودکان اشاره کردیم
- یادگیری از طریق والدین
- یادگیری از طریق دوستان و بچه های دیگر
- بد آموزی بوسیله فیلم
- بیان نوعی اعتراض رسیدن به خواسته ها و اهداف
- تشویق شدن
- ناکامی و افسردگی
مسلماً با شناسایی علت رفتار نادرست ، می توانیم در رفع آن موفق تر عمل کنیم :
1- چنانچه اینگونه رفتار از والدین سرچشمه گرفته باشد، بایستی والدین به طور جدی آموزش داده شود تا خود را کنترل کنند و چنین رفتاری ذا حداقل در حضور فرزند انجام ندهند . در ضمن لازم است به کودک گفته شود که این رفتار ها درست نیست و اگر هم والدین سر زده ،آنها اشتباه کردند و دیگر تکرار نخواهد شد . به علاوه توصیه می شود اگر پدر و مادر چنین رفتاری را مرتکب شدند به اشتباه خود اعتراف کنند و حتی از فرزند خود معذرت خواهی نمایند.
2- اگر دوستان یا بچه های دیگر عامل بدزبانی کودک باشند ، بایستی او را از این افراد دور کنیم و به جای آنه دوستان خوب و مودب را جایگزین نمائیم.
3- در انتخاب فیامها دقت کنیم چنانچه فیلمی مناسب سن کودکان نیست ، شرایطی فراهم آوریم که او فیلم را نبیند .
4- به اعتراضات کودک گوش دهیم و دقیقاً توجه کنیم که او چه می گوید و نسبت به چه چیز اعتراض دارد. دادن یک کمک فوری به کودک در چنین شرایطی بسیار مهم است . روشهای سختگیرانه والدین ، اعتراض شدید فرزند به همراه دارد.
5- هر گز کودک نباید به این وسیله به خواسته اش برشد ، بلکه بایستی به او فهماند چنانچه دست از این نوع رفتار بردارد و حتی از این بابت عذر خواهی کند ، به خواسته اش خواهد رسید .
ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : reza_afravi



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط