نقش استعمار در پيدايش و گسترش فرقه قادياني
چکيده
دراين مقاله، به طور مختصر به زندگاني ميرزا احمد قادياني وخدمات او به استعمار، پرداخته شده است. اعلان حرمت جهاد وجاسوسي براي استعمار، از مهم ترين خدمات ميرزا غلام احمد قادياني به استعمار به شمار مي آيد.
واژگان کليدي
مقدمه
او در سال 1839 ويا 1840 وبنا به نقلي در سال 1835 ميلادي متولد شد و در سال 1908 از دنيا رفت و در قاديان به خاک سپرده شد.(2)
قادياني تعليماتش را در زادگاهش شروع کرد و درهمان جا منطق وفلسفه وعلوم ديني را فراگرفت. او در نزد پدرش با طب وعلم نجوم نيز آشنا شد.
قادياني خود را ازقوم مغول مي دانست که از سمرقند به پنجاب رفته اند.(3) باوجود اين، وي در جايي اصلات خود را فارس دانسته است. وي ضمن آن که به مغول بودن خود اشاره مي کند. خويش را فارس مي داند.(4) قادياني ادعا مي کند که خدا به وي وحي کرده که قوم مغول از ترک ها نبوده بلکه از فارس هستند افزون براين، وي برخي از اجداد خود را از بني فاطمه مي داند.(5)
قادياني در پي اين تناقض گويي دو هدف دارد: حفظ نسب خانوادگي خود، و ديگر سودجويي از رواياتي که مهدي(عج) را مردي از اهل فارس ويا از اولاد فاطمه (ع) معرفي کرده اند.
پدر غلام احمد و برادرش، خدمات زيادي به استعمار انگليس کرده اند وقتي بريتانيا در قرن نوزدهم هندوستان را تصرف کرد مردم درسال 1857 ميلادي عليه استعمار به پا خاستند. با وجود اين، پدر قادياني (غلام مرتضي) درکنار استعمار قرار مي گيرد و از کمک جاني ومالي براي آنان دريغ نمي کند.(6)
پدر قادياني در جنگ 1857 ميلادي نيز کمک بسياري به انگلستان کرد وحدود پانصد سوار با پنجاه اسب درخدمت ارتش انگلستان گمارد. دولت نيز به جهت اين کمک ها در نامه هايي از خاندان وي تشکر کرده است.(7) بعد از فوت پدر قادياني، برادر بزرگ تر او به خدمت دولت درآمد و در بعضي جنگ ها نيز شرکت کرد.(8)
بنابرگفته قادياني، پس از مرگ پدر وبرادرش، او که آدم گوشه نشيني بود، به خدمت دولت درآمد وهفده سال با قلم خود به دولت خدمت کرد. دراين مدت، درهمه نوشته هايش مردم را براي اطاعت از دولت انگليس وهم دردي با آنان ترغيب نمود، به گونه اي که در ممنوعيت جهاد سخن راني هاي موثري کرد. از آن روي که حرمت اين مسئله براي قادياني مهم مي نمود، آن را در ديگر کشورها تعميم داد. دراين زمينه، کتاب هاي عربي وفارسي نوشت وهزارها روپيه پول خرج کرد.(9) وي به سال 1897 ميلادي درجشن تولد شصت سالگي ملکه ويکتوريا (ملکه انگلستان که به او ويکتوريه مي گفتند ولقبش قيصره بود) آغاز به نوشتن رساله اي به نام «تحفه قيصريه» نمود که آن را در سال 1899 ميلادي به پايان رساند. او در اين کتاب ملکه را سايه خدا برشمرد و اطاعت او را اطاعت از خدا ياد کرد- او مراد از «اولوالامر» درآيه 59 سوره نساء را ملکه دانست.(10)
توطئه هاي دولت انگلستان عليه اسلام ومسلمان
يکي از اين نقش هاي دولت انگليس درسال 1859 ميلادي، مطرح کردن شخصي به نام «احمدخان» بود. احمد خان سعي مي کرد بين تعاليم مسيحي و اسلامي نزديکي ايجاد کند تا سلطه مسيحيان توجيه پذير باشد. او در کتاب تبيان الکلام که دراين باره نوشت، کوشيد تا اثبات کند تورات و انجيل تحريف نشده اند.
بعد از مدتي نيز وي بي ديني را اظهار کرد وتنها به وجود طبيعت قائل شد.
انگلستان پس از به کار گرفتن احمد خان براي رسيدن به نتايج وسيع تر ومفيدتر به فکر ايجاد فرقه ها افتاد(11) و براي تحقق آن از تما م امکانات وتوانايي هاي سياسي، فرهنگي ونيروي انساني خود مايه گذاشت.
هدف اين حرکت استعماري، نابودسازي اسلامي بود که انگلستان قدرت آن را رقيب خود مي دانست. اين مأموريت در هندوستان به قادياني و درايران به ميرزا حسين علي معروف به بهاء الله سپرده شد. بهاء الله به دليل سادگي، خيلي زود دشمني خود را با اسلام آشکار ساخت و شکست خورد، اما قادياني که مکار بود، بغض خود را به اسلام مخفي نگه داشت ومأموريتش را به انجام رساند. وي نخست خود را متجدد، مهدي وبعد پيامبر معرفي کرد وادعا نمود که نبي مرسل است وبه او وحي مي شود.(12)
شهرت قادياني بين مسلمين ورغبت مسلمين به او
مسلمانان دراين برهه از زمان به جهت وجود شبهات در اسلام، کساني را که شبهات پاسخ مي داند، تشويق مي کردند. غلام احمد قادياني نيز فرصت را غنيمت مي شمرد و مردم را دعوت مي کرد تا در نشر کتابهايش به او کمک کنند.(15) وي حتي اسامي کساني را که در چاپ کتاب به او کمک کرده بودند، آورده است.(16)
انگلستان از اختلافات ومناظرات بهره کافي مي برد و حاکميت خود را تثبيت مي کرد. قادياني به دليل توجه مسلمين خودش را مدافع اسلام مي خواند واعلاميه هايي بر ضد نصاري وهندو پخش مي کرد. مردم، زماني که کتاب براهين احمديه وي چاپ شد، به دليل وجود تناقضات به نيرنگ او پي بردند.
قادياني در خدمت اهداف استعمار
ب) دولت انگلستان براي اهداف جاسوسي خود از قاديانيه استفاده مي کرد براي مثال، زماني که بريتانيا مي خواست به افغانستان حمله کند، يکي از ارادتمندان خود به نام «عبداللطيف» را در افغانستان به هند فراخواند و به غلام احمد قادياني سپرد تاتعاليم قاديانيه را بياموزد. اين فرد، بعد از مدتي در افغانستان مأمور به جاسوسي شد وکارش را درآن کشور آغاز کرد. قاديانيه در دولت عثماني نيز فعاليت هاي جاسوسي داشت وانگلستان از اين عناصر مزدور عليه دولت عثماني استفاده مي کرد.(20)
ج) بين دولت انگليس وحرکت صهيونيست رابطه تنگاتنگي بوده و دو طرف قراردادهايي درحفظ منافع يکديگر داشته اند. نقش قاديانيه ها دراين ميان، حفظ منافع هر دو طرف بوده است؛ به دليل اين که قادياني ها دست نشانده انگلستان بودند وانگليس نيز خود درجهت منافع يهودي ها فعاليت مي کرد. براساس همين منافع مشترک، فرقه بهائيت نيز پديد آمد و حرکت استعماري انگليس در منطقه سرعت گرفت. اعضاي اين دو فرقه به طور منظم وسازمان يافته، براي صهيونيست ها جاسوسي مي کردند ويهوديان را ياري مي رساندند.(21)
بشيرالدين محمود پسر غلام احمد در سال 1924 ميلادي از فلسطين ديدن کرد وکارکرد خود رادر نفع صهيونيست، براي بزرگان يهود بيان نمود.(22)
قادياني زير سايه انگلستان
چنان چه حضرت موسي (ع) در خانه فرعون پرورش يافت وپيامبر(ص) در قوم ثقيف پرورش يافت (درحالي که اين قوم راهنمايي لشکر ابرهه را براي انهدام کعبه به عهده داشت) ويا حضرت عيسي (ع) در قوم يهود بزرگ شد، پرورش يافتن ميرزا غلام احمد زير سايه انگليس، ادامه همان حکمت الهي بوده است. اين سنت الهي درهرزمان ومکان جاري است که حق را از خانه دشمن به ظهور برساند.(23)
علي رغم اين که پسر قادياني يا واقعاً ساده بوده ويا خود را به حماقت مي زده، دولت استعماري انگليس رامانند فرعون و يهود مي دانست و طاغوت مي خواند وبه همکاري پدرش با اين دولت اعتراف مي کرد.
گفتني است که نمي توان بين قادياني وحضرت موسي (ع) ويا ديگر پيامبران اين گونه مقايسه کرد؛ زيرا پيامبران مصدق اين آيه شريفه بوده اند:
(ولن يجعل الله للکافرين علي المومنين سبيلاً)؛(24)
و خداوند هرگز بر [زيان] مومنان، براي کافران راه [ تسلطي] قرار نداده است.
درحالي که او به اعتراف خود وپسرش، سلطه کفار را براي خود افتخار مي دانست.
پي نوشت ها:
1- غلام احمد قادياني، ستاره قيصريه، ص3، انتشارات ضياء الاسلام، قاديان 1899 ميلادي.
2-يوسف العاص الطويل، احمد ديدات بين القاديانيه و الاسلام، ص 163، انتشارات مکتب مدبولي، 2002 ميلادي.
3- غلام احمد قادياني، لجه النور، ص 7، انتشارات ضياء الاسلام، قاديان 1328 قمري.
4- احسان الهي ظهير، القاديانيه دراسات وتحليل، ترجمه غلام احمد قادياني، ص 17، (نقل از حاشيه اربعين)، چاپ اول: انتشارات مکتبه العلميه، مدينه منوره،1387 قمري.
5- همان، ص 77، (نقل از ضميمه حقيقه الوحي)
6- مهدي فرمانيان، «قاديانيه»، فصل نامه هفت آسمان، ش 17، سال پنجم، بهار 1382 شمسي، ص 159.
7- غلام احمد قادياني، البريه مع آيات رب البريه، ص 3-4 ،انتشارات ضياء الاسلام، قاديان، 1898 ميلادي.
8- همان، ص 4و5.
9- همان، ص 6.
10- القاديانيه؛ دراسات وتحليل، ص 27، (به نقل ازغلام احمد قادياني، ضروره الامام، ص 23)
11-احمد ديدات بين القاديانيه والاسلام، ص 166.
12-القاديانيه؛ دراسات وتحليل، ص 19-20 و ص 269.
13- احمد ديدات بين القاديانيه والاسلام، ص 169.
14-غلام احمد قادياني، روحاني خزائن، ج 1، ص 1 وج 2، ص 3،
بي نا ، بي تا.
15-احمد ديدات بين القاديانيه والاسلام، ص 170.
16- غلام احمد قادياني، براهين احمديه، ج 1، ص 3، انتشارات سفير هند، 1880 ميلادي.
17-القاديانيه؛ دراست وتحليل، ص20.
18- عبدالله سلوم سامرائي، القاديانيه والاستعمار الاتجليزي، ص 146.
(به نقل از ميرغلام احمد قادياني، سفينه النوح، ص 84-85)
19- روحاني خزائن، ج 12، ص 265.
20- مصباح الدين زاهدي، القاديانيه وخطرها علي الاسلام، ص 50.
21- القاديانيه والاستعمار الاتجليزي، ص 238.
22-همان، ص 243.
23-ميرزا بشير الدين محمود احمد (فرزند وخليفه ثاني قادياني)، تفسير کبير، ج10، ص 60.
24- سوره نساء، آيه 141.
/ن