چرا امام جواد و امام کاظم علیهما السلام و بعضی از خاندان عصمت را باب الحوائج می نامند؟
چرا امام جواد و امام کاظم علیهما السلام و بعضی از خاندان عصمت را باب الحوائج می نامند؟ پاسخ را در این مطلب راسخون جویا شوید.
پنجشنبه، 7 ارديبهشت 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده:
قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
با نگاهی به تاریخ زندگی پیامبران و جانشینان آنان، رمز برتری و موفقیت آنان بر همگان آشکار می شود. این رمز، چیزی نیست جز داشتن جاذبه های برتر در گفتار و کردار.
یکی از این جاذبه های برتر، بخشش، احسان، نیکوکاری و کمک مادی به افراد نیازمندی است که در گردونه زندگی، از کاروان پیشرفت بازمانده اند و چرخ زندگی آنان به کندی حرکت می کند.
سخن ما در این گفتار،پاسخ به این سوال است که چرا بعضی امامان و بعضی از خاندان عصمت را باب المراد یا باب الحوائج می خوانند.
رمز این در اثبات صفت برجسته جود و بخشش در وجود مبارک پیشوای اهل ایمان جواد الائمه علیه السلام است. و زندگی امام کاظم علیه السلام است.
بخشش در راه خدا، یکی از ویژگی های برجسته اهل بیت پیامبر(ص) است و آنان برای جلب رضایت پروردگار، کمک های فراوانی به نیازمندان می کردند.
امام هفتم و نهم با لقب «باب الحوائچ» یکی از نامداران دادرسی و ضعیف نوازی در طول زندگی بوده اند. آنان در نیکی و کمک به مردم، به ویژه نیازمندان و در راه ماندگان، از با سخاوت ترین مردم زمان خودشان شمرده می شدند.
معنی «باب الحوائج» منسوب به ائمه اطهار (ع) به این معنا نیست که هرکس متوسل به این بزرگواران شود، حتما مشکلش برطرف خواهد شد.
بلکه باب المراد بودن یا باب الحوائج بودن تاثیر و برکاتی است که از توجه ما به سیره زندگی اهل بیت (ع) بدست میآید، درواقع حرکت ما در این مسیر باعث جلب نگاه محبت آمیز خداوند به ما و زندگی ماست.
معنای باب الحوائج
باب الحوائج ــ به صورت تحت اللفظی به معنای دروازه حاجتها و در اصطلاح به معنای برآورنده حاجتها یا راه رسیدن به حاجتهاــ عنوانی است برای اشاره به افرادی که بسیاری از شیعیان معتقدند توسل به این افراد برای رسیدن به حاجتها بسیار مؤثر است.
باب الحوائج تنها به افراد خاص اطلاق میشود و این لقب بابالحوائج اختصاص به امام جواد (ع) ندارد و تعداد دیگری از ائمه به عنوان باب الحوائج ملقب شدهاند.
اصطلاح «باب الحوائج»، از دو کلمهی «باب» به معنای «مدخل»(1) و محل ورود و راه ورودى مکانها است. کلمهی «حوائج» از ریشهی «حوج» به معنای چیزی است که انسان به آن نیاز دارد. (2)
در نتیجه هر چیزی که میتواند در برآوردن احتیاجات انسان نقش داشته باشد، میتواند «باب الحوائج» باشد.
امام صادق(ع) در همین زمینه میفرماید: «برآمدن حاجتها به دست خدا است، و پس از خدا، بندگان هستند که نیازمندیها به دستشان برآورده میشود».(3)
در همین راستا، همهی پیامبران و ائمه(ع) که میتوانند در برآورده شدن خواستههای دنیوى، اخروى، مادی و معنوی انسان نقش داشته باشند، میتوانند «باب الحوائج» باشند.
از اینرو، و در نگاه معنوی به هر فردی که بتوان با پناهبردن به او نیازهای معنوی و مادی خود را برآورده سازیم، باب الحوائج ما است.
و به همین دلیل، گویندگان و نویسندگان مختلف، بسیاری از پیشوایان و شهدای اهلبیت؛ مانند امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع)، (4) علی اصغر(ع) (5) و دیگر شهدای کربلا(6)را با این لقب میخوانند؛
اما در منابع کهن این اصطلاح تنها برای امام کاظم(ع) مورد استفاده قرار گرفته است. (7)
افراد مشهور به باب الحوائج
در میان شیعیان چند نفر از بزرگان به باب الحوائج بودن مشهور هستند: امام کاظم (ع)، امام جواد (ع)، حضرت عباس (ع) و علی اصغر(ع).
مهمترین مولفه «باب الحوائج» بودن چیست.
مهمترین مولفه «باب الحوائج» بودن، توجه به منش زندگی ائمه اطهار (ع) است، امروز موضوع جود و کرم اهل بیت (ع) یکسویه به نظر میرسد در حالیکه که جلب کرامت امامان معصوم (ع) صرفا به دعا و توسل نیست،
بلکه مهمترین آن حرکت در جریان زندگی آن بزرگواران است. پیش از این، آن کسانی که در دوره امامت حضرت جواد الائمه (ع) و امام کاظم (ع) میزیستند، سیره زندگی ایشان را درک کردند و به آن جامه عمل پوشاندند.
امروز هم ما میتوانیم با قدم گذاشتن در مسیر زندگی این امام رئوف (ع) برکت را در زندگی هایمان جاری کنیم.اینکه امام رضا (ع) میفرمایند حضرت جواد الائمه (ع) اهل جود و بخشش است، بدین تعبیر باید برداشت کرد که ایشان نسبت به مردم دلسوز بودند.
معروف ترین لقب پیشوای نهم، «جواد» است. آن رهبر فرزانه را برای جود و عطای فراوانش به این نام خوانده اند که برگرفته از نام های زیبای پروردگار متعال است. در بخشی از دعای معصومان می خوانیم: «یا جَوادُ یا الله یا الله یا الله لک الأسماءُ الحُسنی.» (8)
حاجات و حوائج مردم در نامه امام عصر به سید ابوالحسن اصفهانی
داستان نامه امام عصر به آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی معروف است. ظاهرا افراد مختلفی این نامه را دیدهاند. طبق برخی نقلها، نامه در پاکتی بوده که بشت آن نوشته شده بوده است .
فرمانه علیه السلام. یعنی فرمان او (امام زمان). لفظ فرمان همان کلمه فارسی است، به معنای دستور، که اینجا در عربی استفاده شده است. متن نامه در نقلهای مختلف اختلافاتی دارد. از جمله متن نامه با عبارات زیر نقل شده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ. یا سید ابوالحسن أرخِص نفسک و اجلس فی دهلیز بیتک و لا تُرخِ سترک (و أعن او أغث شیعتنا و موالینا). نحن ننصرک إن شاء الله. المهدی.
قُل له أرخِص نفسک و اجعل مَجلِسک فی الدهلیز و اقض حوائج الناس و نحن نَنصرک.
اِجلس فی دهلیز بیتک و لا تُرخِ سترک … نحن نَنصرک.
قل له أرحِض نفسک و اجعل مجلسک فی الدهلیز و اقض حوائج الناس. نحن نَنصرک.
عبارت أرخِص نفسک به این معناست که خود را ارزان کن. منظور ظاهرا این است که با وجود مقام علمی و اجتماعی بالایی که داری، با این حال خود را راحت در اختیار همه قرار بده.
از نقلها هم بر میآید که ایشان واقعاً چنین عمل میکرده، به راحتی با افراد ملاقات و خواستههای آنها را اجابت میکرده است. در یکی از نقلها به جای أرخِص، کلمه أرحِض آمده است که به ظاهرا اشتباه در نقل است. اگر أرحِض باشد یعنی خودت را بشوی، غسل کن، پاک کن.
جمله اجلس فی دهلیز بیتک، یعنی محل نشستن خود را در دهلیز خانه قرار بده. دهلیز ورودی خانه بوده است. به بیان امروزی، یعنی برای رسیدگی به مراجعات مردم، در لابی خانه بنشین. این باز به همان “راحت کردن دسترسی به خود” بر میگردد.
جمله اقض حوائج الناس یعنی حاجتهای مردم را برآور.
جمله نحن نَنصرک یعنی ما تو را باری میکنیم. ظاهراً منظور این است که در برآوردن حاجات مردم، ما تو را یاری میکنیم (نگران نباش).
جمله لا تُرخِ سترک که در برخی نقلها آمده است، یعنی پرده خود را نیفکن. ظاهرا یعنی پردهای که در ورودی خانه میافکندند که این باز به سهولت دسترسی به ایشان برمیگردد.
جمله و أعن او أغث شیعتنا و موالینا که در برخی نقلها آمده است یعنی شیعیان و دوستان ما را یاری کن (أعن) یا به فریادشان برس (أغث). احتمالا تردید در عبارت از راوی است.
خلاصه ی کلام اینکه: «ابوالحسن، اطرافت را خلوت کن، یک جا ساکن و در دسترس مردم باش و مشکلات مردم را برطرف کن، آن وقت است که ما شما را راهنمایی و کمک خواهیم کرد.» (9)
چرا جواد الائمه (ع) را باب المراد یا باب الحوائج مینامند؟
امام جواد (ع) در دوران حیات مبارک خود مانند پدر بزرگوارشان به گره گشایی در کار دیگران و رفع مشکلات و حوائج مردم اهتمام داشته و به همین علت این لقب را به ایشان داده اند.
امام جواد (ع) دارای جایگاه والایی نزد خداوند تبارک و تعالی بوده و از این جهت به مقام باب الحوائج نائل آمدهاند.اولیای خداوند با اذن و رضایت پروردگار میتوانند مشکل گشا و بابالحوائج مردم باشند.
باب الحوائج یعنی درهای حاجت، به این معنا که افراد هر حاجتی دارند، میتواند با توسل به ایشان حاجتشان را از خداوند تبارک و تعالی بگیرند.
نمونه ای از جود و بخشش امام جواد علیه السلام و منتسب شدن به باب الحوائج
دلجویی و بخشش امام جواد علیه السلام دلیلی بر باب الحوائج
علی بن جریر می گوید: خدمت امام جواد علیه السلام شرفیاب بودم. گوسفندی از خانه امام گم شده بود و یکی از همسایگان را به اتهام سرقت آن، کشان کشان نزد حضرت آوردند. امام فرمود: وای بر شما! او را رها سازید.
او گوسفند را ندزدیده است. گوسفند هم اکنون در فلان خانه است. بروید و آن را بگیرید. افراد به همان خانه رفتند و گوسفند را یافتند.
آن گاه صاحب خانه را به اتهام دزدی دستگیر کردند و کتک زدند و لباسش را پاره کردند. او سوگند یاد می کرد که گوسفند را ندزدیده است. وی را نزد امام آوردند. فرمود: وای بر شما! بر این شخص ستم کردید.
گوسفند خودش به خانه او وارد شده بود و او اطلاعی نداشت. آن گاه امام برای دلجویی و جبران لباسش، مبلغی به او بخشید. (10)
عطا و بخشش امام امام جواد علیه السلام به مقدار مال دلیلی بر باب الحوائج
احمد ابن حدید می گوید: ما به همراه گروهی از دوستان در سفر حج بودیم که گرفتار دزدان شدیم و همه دارایی مان به سرقت رفت.
چون به مدینه وارد شدیم، خدمت امام جواد علیه السلام رسیدیم و او را از گرفتاری و تهی دستی خود باخبر و پیش او ابراز نگرانی کردیم.
آن حضرت چون حال ما را دید، دستور داد لباس و مقدار درخور توجهی دینار به ما بدهند. آن گاه فرمود: «این پول ها را بین دوستانت به اندازه آنچه از آنها به سرقت رفت، تقسیم کن.»
من پول ها را بین آنان قسمت کردم و دیدم به همان اندازه است که از من و دیگر دوستانم به سرقت رفته بود. (همان: 44)
بر آوردن حاجت امام جواد علیه السلام بدون درخواست دلیلی بر باب الحوائج
محمدبن سهل قمی می گوید: در سفر مکه، به مدینه رفتم و به حضور امام جواد علیه السلام مشرّف شدم. می خواستم لباسی را از آن حضرت برای پوشیدن بخواهم، ولی فرصتی به دست نیامد.
با آن حضرت خداحافظی کردم و از خانه ایشان بیرون آمدم. تصمیم گرفتم نامه ای برای آن حضرت بنویسم و در آن نامه، لباسی درخواست کنم. نامه را نوشتم و به مسجد رفتم.
پس از گزاردن دو رکعت نماز و استخاره، به قلبم آمد نامه را نفرستم. از این رو، نامه را پاره کردم و از مدینه بیرون آمدم. ناگاه شخصی پیش آمد و دستمالی داشت که لباسی در آن بود. او از افراد کاروان می پرسید:
محمد بن سهل قمی کیست؟ تا اینکه نزد من آمد. وقتی مرا شناخت، گفت: مولای تو، امام جواد علیه السلام این لباس را برایت فرستاده است. وقتی نگاه کردم، دیدم دو لباس مرغوب و نرم است.
محمد بن سهل آن لباس ها را گرفت و تا آخر عمر نزد خود نگه داشت. وقتی که از دنیا رفت، پسرش احمد، با همان دو لباس، او را کفن کرد. (11)
گره گشایی امام جواد علیهم السلام دلیلی بر باب الحوائج
ایرانیان به دوستی با اهل بیت علیهم السلام مشهور و همواره با آنان در ارتباط اند. شخصی از ایران در روزهای حج به حضور امام جواد علیه السلام رسید و گفت: حاکم ما از دوست داران اهل بیت و علاقه مند به شماست.
من مالیات هایی بدهکارم، ولی از عهده پرداخت آن برنمی آیم. نامه ای برای او بنویسید تا در این باره با من سخت گیری نکند.
حضرت چنین نوشت: آورنده این نامه، عقیده مبارکی از تو نقل کرد. هر عمل نیکویی انجام دهی، از آنِ تو خواهد بود. پس بر برادرانت نیکی کن و بدان که خدا از تک تک اعمال تو خواهد پرسید.
آن شخص می گوید: نامه را از حضرت گرفتم و پیش از آنکه به وطن خویش برسم، خبر آن به گوش حاکم، یعنی حسین بن عبدالله نیشابوری رسید و او در دو فرسخی شهر به استقبالم شتافت.
نوشته حضرت را به او دادم، آن را بوسید و بر دیده نهاد و گفت: حاجتت چیست؟ گفتم: مالیات هایی به حکومت بدهکارم، در حالی که توان پرداخت آن را ندارم. آن گاه دستور داد مالیات را بر من بخشودند.
سپس از زندگی ام پرسید و من تهی دستی و بی چیزی خود را به او گفتم و او به کارگزارانش دستور داد، حقوقی ماهانه به من پرداخت کنند. (12)
پرداخت بدهکاری حضرت رضا علیه السلام دلیلی بر باب الحوائج
مُطَرَّفی می گوید: حضرت رضا علیه السلام از دنیا رفت و من چهار هزار درهم از ایشان طلب داشتم و جز خودم کسی از آن خبر نداشت. امام جواد علیه السلام شخصی را پی من فرستاد و فرمود:
فردا نزد ما بیا. روز بعد به خدمت امام رفتم. فرمود: امام رضا علیه السلام از دنیا رفت و به شما چهار هزار درهم بدهکار بود. آن گاه از زیر سجاده خود، دینارهایی را به من داد. آنها را شمردم، برابر چهار هزار درهم بود. (13)
برنامه عملی امام جواد علیه السلام در نامه امام رضا علیه السلام
برنامه عملی امام جواد علیه السلام بر اساس نامه ای بود که از سوی پدر بزرگوارش، امام رضا علیه السلام از خراسان برای ایشان فرستاده شده بود. امام رضا علیه السلام در این نامه به فرزند عزیزش نوشت:
من به دلیل حقی که بر تو دارم، از تو می خواهم هرگاه تصمیم به خارج شدن از منزل داری، از درِ بزرگ داخل و خارج شوی. هنگامی که سوار مرکب خود می شوی، همراه خود طلا و نقره بردار و هر کس از تو درخواست کمک نمود، به او نیکی کن.
درواقع بزرگترین صفتی که امامان معصوم (ع) از ما میپسندند همین دلسوزی نسبت به یکدیگر است و تا جایی که میتوانیم به همدیگر یاری برسانیم.
باید دانست که یاری کردن ائمه اطهار (ع) نسبت به ما مشروط به یاری دادن ما به مردم است، اگر ما هم همانند امام جواد (ع) در زندگی قدم برداریم و در مسیر عملی و رفتاری اهل بیت (ع) پیش رویم، به حتم مورد نظر این بزرگواران خواهیم بود.
امام جواد (ع) در دوران امامت خودشان هم مباحث علمی و نیز محوریتهای فرهنگی را درک کردند و چیزی حدود ۲۲۰ شاگرد داشتند. اما تربیت شاگردان و نقل حدیث همه عملکرد خود معصوم (ع) است که مهمترین مولفههای زندگی را رعایت میکردند.
اما آن چیزی که در جایگاه علمی حضرت جواد الائمه (ع) حائز اهمیت کرده معرفت و شناختی است که ایشان تلاش کردند در سطح جامعه دوران امامتشان فراگیر کنند.(14)
علت انتساب امام کاظم (ع) به لقب باب الحوائج درمنابع شیعی
علت انتساب این لقب به این افراد، این اعتقاد است که توسل به این افراد برای رسیدن به حاجتها بسیار مؤثر است، اما ظاهراً در روایات و یا منابع دلیل خاصی بر اینکه این لقب به این افراد اختصاص داده شده باشد وجود ندارد.
اولین سندی که چنین عبارتی را درباره امام کاظم (ع) به کار برده است ابنشهرآشوب (۴۸۸/۹ - ۵۸۸ ق) در کتاب مناقب است:و دفن ببغداد بالجانب الغربی- فی المقبرة المعروفة بمقابر قریش من باب التین- فصارت باب الحوائج. (15)
و او در منطقه غربی بغداد، در مقبره معروف به قبرستان قریش در نزدیکی باب التین، دفن شد و قبر او به «باب الحوائج» تبدیل شد.علامه مجلسی در بحار الانوار همین عبارت را در توصیف امام کاظم(ع) آورده است. (16)
علت انتساب امام کاظم (ع) به لقب باب الحوائج درمنابع اهل سنت
در منابع اهل سنت نیز به شهرت امام کاظم به باب الحوائج اشاره شده است. برای مثال ابن حجر هیتمی (متوفای ۹۷۴ق) مینویسد:«وی به سبب گذشت و بردباری بسیارش، کاظم نامیده شد و در نزد عراقیان به باب قضاء الحوائج عندالله [ یعنی درِ برآوردنِ نیازها نزد خدا ] معروف بود ». (17)
شبلنجی از علمای شافعی نیز به شهرت این صفت در میان مردم عراق اشاره کرده است:کاظم [ ع ] امام بزرگواری بود... و او در نزد مردم عراق به باب الحوائج الی الله معروف بود و این لقب به علت برآورده شدن حاجات کسانی است که به او متوسل میشوند. (18)
کاربرد بابالحوائج برای امام هفتم شیعیان ریشه حدیثی ندارد
کاربرد بابالحوائج برای امام هفتم شیعیان ریشه حدیثی ندارد. بنا به گفته ابنشهرآشوب (درگذشته ۵۸۸ق) در کتاب مناقب آل ابیطالب امام کاظم(ع) پس از دفنش در مقبره قریش در بغداد از درِ ورودی به نام «باب تین» این در به «باب الحوائج» تغییر نام داد.[ و دُفِن ببغداد بالجانب الغربیّ فی المقبرة المعروفة بمقابر قریش من باب التین فصارت باب الحوائج] (19)
منصور در ۱۴۵ق. یکی از باغهای مجاور بغداد را به عنوان مقبره خانوادگی خود انتخاب کرد و آن را « مقابر قریش » نامید. نخستین کسی که در این قبرستان دفن شد جعفر فرزند منصور عباسی بود که در ۱۵۰ق. از دنیا رفت.
امام کاظم چهارمین فردی بود که در ا ین مقبره دفن میشد. امام جواد نیز پس از شهادت در ۲۲۰ق. در جوار قبر جدشان، امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، دفن شدند. بر قبر این دو امام بقعه و عمارتی بنا کردند و آن را کاظمیه نامیدند.
از آن پس مقابر قریش نام خود را به کاظمیه تغییر داد. در کنار این بقعه، مسجدی به نام مسجد باب التین یا مسجد کاظمیه قرار داشت که شیعیان از داخل این مسجد قبر آن دو امام را زیارت میکردند و به همین سبب بقعه این دو امام به مشهد «باب التین» نیز معروف شد.
بنابر این گزارش دری که از آن در شیعیان برای زیارت امام کاظم(ع) میرفتند باب الحوائج نام گرفته است چون مردم خواستهها و حوائج خودشان را هنگام زیارت امام از او درخواست می کردند و به مرور زمان این لقب(باب الحوائج) برای شخصِ امام کاظم هم بکار رفته است.
همچنین به گفته ابنحجر هیتمی (درگذشته ۹۷۴ق) از علمای اهلسنت امام کاظم(ع) نزد عراقیان به باب قضاء الحوائج عندالله (درِ برآوردنِ نیازها نزد خدا) معروف بود. (20)
شبلنجی از علمای شافعی نیز علت ملقب شدن امام کاظم(ع) به بابالحوائج را برآوردهشدن حاجات کسانی دانسته که به او متوسل میشوند. (21)
به نوشته دائرة المعارف تشیع، سنیان و شیعیان برای برآوردهشدن حاجات، به قبر امام کاظم(ع) متوسل میشوند. (22)
معنای باب الحوائج در عرف مردم
امروزه در بین مردم و به ویژه در روضهها و مداحیها، علاوه بر امام کاظم (ع) به حضرت عباس (ع) و علی اصغر نیز باب الحوائج گفته میشود. طبق عقاید شیعیان میتوان به تمام اهل بیت (ع) توسل کرد و از طریق آنها به درگاه خداوند دعا کرد.
اما معروفشدن این اشخاص به باب الحوائج به علت تجربه عامه شیعه از برآوردهشدن حاجات از طریق توسل به این افراد است.
نتیجه:
در پاسخ گویی به این سوال : چرا امام جواد و امام کاظم علیهما السلام و بعضی از خاندان عصمت را باب الحوائج می نامند؟
می گوییم.
بابُالحَوائِج، کسی که توسل به او باعث برآورده شدن حاجتها میشود. بابالحوائج از القاب امام کاظم(ع)، حضرت عباس(ع) و علیاصغر(ع) است چراکه برخی از شیعیان معتقدند توسل به این سه نفر باعث برآورده شدن حاجتها میگردد.
بابالحوائج در فرهنگ عمومی شیعیان درباره موسی بن جعفر(ع) امام هفتم شیعیان، عباس بن علی(ع) از شهدای واقعه کربلا و علیاصغر (فرزند امام حسین(ع) خردسال امام حسین(ع) که در واقعه کربلا شهید شد) و برای امام جواد (ع) به کار میرود
. محمدعلی اُردوبادی (درگذشته ۱۳۸۰ق) در کتاب حیاة ابیالفضل العباس به شهرت این لقب درباره حضرت عباس(ع) تصریح کرده است.
آیت الله مجتبی تهرانی مجتهد شیعی افزون بر این سه حضرت رقیه را نیز باب الحوائج میداند. بابالحوائج به معنای درگاه نیازها است و مجازاً به درگاهی اشاره دارد که در آن نیازها برآورده میشود.
پی نوشت:
1. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 1، ص 314، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.
2. زمخشری، محمد بن عمر، اساس البلاغه، ص 146، بیروت، دار الصادر، چاپ اول، 1979م.
3. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 365، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق.
4. محدّثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص 293، قم، نشر معروف، چاپ دوم، 1417ق.
5. همان، ص 322.
6. زامل عصامى، خلیل، موسوعة عاشوراء، ص 107، بیروت، دار الرسول الأکرم، چاپ اول، 1418ق.
7. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 324، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 48، ص 7، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
8.کافی کلینی: ج 4: باب الدعاء فی العشر الاواخر من شهر: 163.
9. به نقل از کتاب گنجینه دانشمندان
10..مجلسی، 1403 ق: ج 50: 47؛ هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، 1381: 443.
11.اشتهاردی، 1377: 170.
12.کلینی، 1388: ج 5: 111.
13.ابن شهر آشوب، 1412: ج 4: 423.
14.کلینی، 1405 ق: ج 4: 43.
15. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۴۳۷ .
16. بحارالانوار، مجلسی، محمد باقر،ج۴۸ ص۷
17 الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة، ابن حجر هیتمی، مکتبة القاهرة، بیتا، ص۲۰۳.
18. نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، مؤمن الشبلنجی، ص۳۳۱
19.ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۴۳۸.
20.ابنحَجَر هَیْتَمی، الصواعق المحرقة، مکتبة القاهرة، ص۲۰۳.
21.شَبلَنجی، نور الابصار، الشریف الرضی، ص۳۳۱.
22.شهیدی، «بابالحوائج»، ص۱۱.
منابع:
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3872/8028/105468
https://www.islamquest.net/fa/archive/en23654
https://www.isna.ir/news/1400121612899
https://www.balagh.ir/content/17351
https://fa.wikishia.net/view
https://tasharrof.org
http://fa.wikifeqh.ir/
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
اصول حاكم بر زندگي حضرت علي(علیه السلام)
چهارشنبه، 1 اسفند 1386
پرهيز از اسراف
چهارشنبه، 1 اسفند 1386
آداب مجالس
چهارشنبه، 1 اسفند 1386
اسوه ايثار و كرامت
چهارشنبه، 1 اسفند 1386
حسین (ع) سرآغازی برای شناختن
دوشنبه، 1 اسفند 1401
تنها بهشت گمشده ما «عدالت» است
سهشنبه، 30 بهمن 1386
آزادى بيان از ديدگاه امام علي(ع)
سهشنبه، 30 بهمن 1386
شأن و مقام علي علیه السلام
سهشنبه، 30 بهمن 1386
مكتب امام صادق (ع) موجب خيزش علمي جهان اسلام
دوشنبه، 29 بهمن 1386
خدمت و مهرورزي درسيره امام جواد
دوشنبه، 29 بهمن 1386
تازه های مقالات
هنر و زیبایى از منظر دین در بیان آیت الله جوادى آملى
بررسی بحث حجاب در دانشگاه و عدم رعایت آن در جامعه دانشجویی
علت بی غیرتی برخی مردان و نحوه تعامل با چنین همسری
در اقدام به طلاق، اولویت با کدامیک: منافع والدین یا فرزندان؟!
چه چیزهایی موجب رضایتمندی در زندگی می شوند؟
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
پیوند خوشنویسی و کتابت قرآن
مقایسه سودآوری اتریوم و سولانا
سیر خط فارسی باستان
یاد مادر از زبان فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
بیشترین بازدید هفته
نحوه خواندن نماز والدین
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزبالله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تلآویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایتهای هستهای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعهنویی
رهبر انقلاب: حوزه علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیدههای جدید نظر بدهد
حملات خمپارهای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیستها