از حکمت هاى عقیدتى حضرت عیسی (علیه السلام) چه میدانیم؟

از حکمت هاى عقیدتى حضرت عیسی (علیه السلام) چه میدانیم؟ در این بحث به مباحث اعتقادی حضرت عیسی علیه الاسلام اشاره خواهیم کرد؟
دوشنبه، 4 دی 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
از حکمت هاى عقیدتى حضرت عیسی (علیه السلام) چه میدانیم؟

مقدمه:

حضرت عیسی (علیه السلام) به خداوند ایمان داشت و به عنوان پیامبر او، به مردم توصیه می‌کرد که به خداوند باور داشته باشند و احکام او را رعایت کنند.
 
حضرت عیسی (علیه السلام) به محبت و عدالت تأکید می‌کرد و مردم را به دوست داشتن یکدیگر و رفتاری عادلانه و مهربانانه تشویق می‌کرد.
 
حضرت عیسی (علیه السلام) به توبه و آمرزش اهمیت می‌داد. او به مردم توصیه می‌کرد که در صورت اشتباه کردن، پشیمانی کنند و به خداوند توبه کنند تا آمرزش و رحمت او را دریافت کنند.
 
پیروی از مشیت الهی: حضرت عیسی (علیه السلام) به مردم توصیه می‌کرد که به مشیت الهی و احکام او پیروی کنند و در راه خداوند قدم بردارند.
 
در این مطلب به بعضی از حکمت ها و عقید های حضرت عیسی علیه الاسلام اشاره خواهیم کرد؟
 

از حکمت هاى عقیدتى حضرت عیسی (علیه السلام) چه میدانیم؟ 

حضرت عیسی (ع) و یگانگى خدا

التّوحید (یگانگى خدا)
«وَ إِذْ قالَ اللّهُ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَ لا أَعْلَمُ ما فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ * ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاّ ما أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً ما دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ. (1)
 
یاد کن هنگامى را که خدا فرمود:اى عیسى پسر مریم ! آیا تو به مردم گفتى:من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستید؟
 
گفت:منزّهى تو،من حق ندارم چیزى را که شایسته من نیست بگویم.اگر من آن را گفته بودم،بى تردید تو آن را مى دانستى.آنچه در نفس من است،تو مى دانى،و آنچه در ذات توست،من نمى دانم؛
 
چرا که تو خود داناى رازهاى نهانى.جز آنچه مرا بدان فرمان دادى به آنان نگفتم که:خدا،پروردگار من و پروردگار خود را عبادت کنید،
 
و تا وقتى در میانشان بودم،بر آنان گواه بودم،و چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى،و تو بر هر چیز،گواهى».
 

حضرت عیسی (ع) در روایات

الحدیث (روایات و احادیث)
56.الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عیسَى بنُ مَریَمَ علیه السلام یَقِفُ بَینَ الحَوارِیّینَ،فَیَعِظُهُم ویَقولُ:لَیسَ یَعرِفُنی مَن لا یَعرِفُ نَفَسهُ،ومَن لَم یَعرِفِ النَّفسَ الَّتی بَینَ جَنبَیهِ لَم یَعرِفِ النَّفسَ الَّتی بَینَ جَنبَی غَیرِهِ،ومَن عَرَفَ نَفسَهُ الَّتی بَینَ جَنبَیهِ عَرَفَنی،ومَن عَرَفَنی عَرَفَ الَّذی أرسَلَنی. (2)ل.
 
امام صادق علیه السلام: عیسى بن مریم علیه السلام در میان حواریان مى ایستاد و آنها را موعظه مى کرد و مى فرمود:
 
هر که خود را نشناسد،مرا نمى شناسد و هر که نَفْسِ درون خود را نشناخته باشد،نفس درون دیگران را نخواهد شناخت.
 
هر که نفس درون خود را بشناسد،مرا مى شناسد،و هر که مرا بشناسد،فرستندۀ مرا هم مى شناسد.
 

حضرت عیسی (ع) و راه رفتن روی آب

تاریخ دمشق عن الحسن: کانَ عِیسى یَمشِی عَلَى الماءِ،فَقَالَ لَهُ الحَوَارِیُّونَ:یا رُوحَ اللّهِ،إِنَّکَ لَتَمشِی عَلَى الماءِ! قَالَ:نَعَم،ذَلِکَ بِالیَقِینِ بِاللّهِ.قالُوا:إِنّا بِاللّهِ لَمُوقِنُونَ.
 
تاریخ دمشق -به نقل از حسن-:عیسى علیه السلام روى آب،راه مى رفت.حواریان به او گفتند:
اى روح خدا ! تو بر روى آب،راه مى روى؟!
 
قالَ لَهُم عِیسى:ما تَقُولُونَ لَو عَرَضَ لَکُم فِی الطَّریقِ دُرٌّ وحَجَرٌ،أَیَّهُما کُنتُم تَأخُذُونَ؟قالُوا:الدُّرَّ.قالَ:لا وَاللّهِ،حَتّى یَکُونَ الدُّرُّ وَالیاقُوتُ والحِجارَةُ عِندَکُم سَواءً. (3)
 
فرمود:«آرى.این به سبب یقین به خداست».گفتند:بى تردید ما هم به خدا یقین داریم.
 
عیسى علیه السلام به آنان فرمود:«چه مى گویید اگر در راه به مروارید و سنگى بر خورید؟ کدام یک از آنها را برمى دارید؟».گفتند:مروارید را.
 
عیسى علیه السلام فرمود:«نه به خدا ! [یقین به خدا ندارید] مگر آن گاه که مروارید و یاقوت و سنگ برایتان یکسان باشد
 

حضرت عیسی (ع) و ارزش خاک و طلا

لبدایة والنهایة عن الفضیل بن عیاضٍ: قِیلَ لِعِیسَى بنِ مَریَمَ علیه السلام:یا عِیسى،بِأیِ ّ شَیءٍ تَمشِی عَلَى الماءِ؟قالَ:بِالإِیمانِ والیَقِینِ،قالُوا فَإِنّا آمَنّا کَما آمَنتَ وأَیقَنّا کَما أَیقَنتَ!
 
قالَ:فَامشُوا إِذَن،فَمَشَوا مَعَهُ فِی المَوجِ فَغَرِقُوا،فَقالَ لَهُم عِیسى:ما لَکُم؟قالوا خِفنَا المَوجَ،قالَ:أَ لّا خِفتُم رَبَّ المَوجِ؟! فَأَخرَجَهُم ثُمَّ ضَرَب بِیَدِه إِلَى الأَرضِ فَقَبضَ بِها،ثُمَّ بَسَطَها فإِذَا فی إحدَى یَدَیهِ ذَهَبٌ وفِی الاُخرَى مَدَرٌ (4)
أو حِصى. فَقالَ:أَیُّهُما أَحلى فی قُلوبِکُم؟قالُوا:هذَا الذَّهَبُ،قالَ:فَإِنَّهُما عِندِی سَواءٌ. (5)
 
البدایة و النهایة -به نقل از فضیل بن عیاض-:به عیسى بن مریم علیه السلام گفته شد:اى عیسى! با چه چیز روى آب،راه مى روى؟
 
فرمود:«با ایمان و یقین».گفتند:ما نیز همانند تو ایمان آورده ایم و یقین داریم!فرمود:«پس،شما هم راه روید».
 
حواریان،همراه او سوار موج شدند؛امّا زیر آب رفتند.عیسى علیه السلام به آنها فرمود:«شما را چه مى شود؟».گفتند:از موج مى ترسیم.
 
فرمود:«چرا از خداوندگار موج نمى ترسید؟!»و آنها را از آب بیرون کشید.سپس دستش را به سوى زمین بُرد و مشتى از آن برداشت،سپس آن را گشود،دیدند.
 
 در یک دستش طلا و در دیگرى،کلوخى یا ریگى است.فرمود:«کدام یک در دل هاى شما شیرین تر است؟».گفتند:این طلا.
فرمود:«امّا این دو نزد من یکسان است».
 

حواریان و حضرت عیسی (ع)

البِدَایَةُ وَالنِّهایَةُ عَن بَکرِ بنِ عَبدِ اللّهِ المزنی: فَقَدَ الحَوارِیُّونَ نَبِیَّهُم عِیسى،فَقِیلَ لَهُم:تَوَجَّه نَحوَ البَحرِ،فَانطَلَقُوا یَطلُبونَهُ،فَلَمّا انتَهُوا إِلى البَحرِ إِذَا هُوَ یَمشِی عَلَى الماءِ یَرفَعُهُ المَوجُ مَرَّةً ویَضَعُهُ اخرى،وعَلَیهِ کِساءٌ مُرتَدٍ بِنِصفِهِ وَمُؤتَزرٌ بِنِصفِهِ حَتَّى انتَهى إلَیهِم،فَقالَ لَهُ بَعضُهُم-قالَ أبو هِلالٍ:ظَنَنتُ أَنَّهُ مِن أَفَاضِلِهِم-:أَ لا أَجِیءُ إِلَیکَ یا نَبِیَّ اللّهِ؟
 
قالَ:بَلى،قالَ:فَوَضَعَ إِحدى رِجلَیهِ عَلَى الماءِ ثُمَّ ذَهَبَ لِیَضَعَ الاُخرى،فَقالَ:البدایة و النهایة -به نقل از بکر بن عبداللّه مزنى- :
 
 حواریان،پیامبرشان عیسى علیه السلام را گم کردند.به آنها گفته شد:او به سوى دریا رفت.حواریان،در جستجوى عیسى علیه السلام حرکت کردند.
 
چون به دریا رسیدند،او را دیدند در حالى که جامه اى به تن دارد که نیمى از آن را بالاپوش خود کرده و نیم دیگرش را به کمر آویخته،روى آب راه مى رود .
 
و موج،بالا و پایینش مى بَرَد.یکى از آنان-ابو هلال [از راویان این حدیث ] مى گوید:به گمانم وى از بهترین هایشان بوده است-به او گفت:اى پیامبر خدا ! من سوى تو نیایم؟
 
فرمود:((آرى)پس،یک پایش را بر آب نهاد.سپس خواست پاى دیگرش را هم بگذارد که گفت:آه!
 
اوَّه،غَرِقتُ یا نَبِیَّ اللّهِ. غرق شدم اى پیامبر خدا!فَقَالَ:أَرِنی یَدَکَ یا قَصِیرَ الإِیمانِ،لَو أَنَّ لِابنِ آدَمَ مِنَ الیَقِینِ قَدرَ شَعیِرَةٍ مَشى عَلَى الماءِ. (6)
 
عیسى علیه السلام فرمود:«دستت را به من بده اى کوته ایمان ! اگر آدمى را به اندازۀ دانه اى جو یقین بود،بر روى آب،راه مى رفت».
 

حضرت عیسی (ع) واحساس نیاز به خداوند

الاِفتِقارُ إلَى اللّهِ (احساس نیاز به خداوند)
1- عیسى بن مریم علیه السلام -لِمَن قالَ لَهُ:کَیفَ أَصبَحتَ؟-:لا أَملِکُ ما أَرجُو،ولا أَستَطِیعُ ما احاذِرُ،مأمُوراً بِالطّاعَةِ،مَنهِیّاً عَنِ الخَطِیئَةِ،فَلا أَرى فَقِیراً أَفقَرَ مِنِّی. (7)
 
.عیسى بن مریم علیه السلام -در پاسخ کسى که به وى گفت:چگونه اى؟-:چنانم که آنچه را آرزو مى کنم،مالک آن نیستم،و توان (دور نگه داشتن خود از) آنچه،که از آن مى پرهیزم را ندارم.به فرمانبرى امر و از گنهکارى نهى شده ام.پس فقیرى را بینواتر از خود نمى یابم.
 
2- بِی،لا أَملِکُ ما أَرجُو،ولا أُطِیقُ دَفعَ ما أُکرِهُ،فَأَیَّ فَقِیرٍ أَفقَرُ مِنّیِ. (8)
.عیسى بن مریم علیه السلام -در پاسخ کسى که گفت:چگونه اى،اى روح خدا؟!-:چنانم که خداوندگار بلندمرتبه و والایم بالاى سر من است و دوزخ پیش رویم و مرگ در تعقیبم.نه مالک چیزى هستم که بدان امیدوارم،و نه توان دفع چیزى را دارم که ناخوشش مى دارم.پس کدام فقیر،از من فقیرتر است؟!
 

حضرت عیسی (ع) ونشانه هاى دین

مَعرِفَةُ مَعالِمِ الدّینِ(ونشانه هاى دین)
عِیسَى بنُ مریمَ علیه السلام: کَیفَ یَصِیرُ إِلَى الجَنَّةِ مَن لا یُبصِرُ مَعالِمَ الدِّینِ؟(9) عیسى بن مریم علیه السلام: چگونه رهسپار بهشت شود کسى که نشانه هاى دین را نمى شناسد؟!
 

حضرت عیسی (ع) سلامت دین

سَلامَةُ الدّینِ(سلامت دین)
1- عیسى بن مریم علیه السلام: لَاتَأسَوا عَلى ما فَاتَکُم مِن دُنیاکُم إِذا سَلِمَ دِینُکُم،کَما لا یَأسى أَهلُ الدُّنیا عَلى ما فاتَهُم مِن دِینِهِم إِذا سَلِمَت دُنیاهُم. (10)
عیسى بن مریم علیه السلام: هرگاه دینتان سالم بود،براى آنچه از دنیایتان از دست مى دهید،افسوس مخورید،چنان که دنیاپرستان،هرگاه دنیایشان سالم [و رو به راه] باشد،براى از دست دادن دینشان افسوس نمى خورند.
 
2- عنه علیه السلام -لِلحَوارِیِّینَ-:اِرضَوا بِدَنیِّ الدُّنیا مَعَ سَلامَةِ دِینِکُم،کَما رَضِیَ أَهلُ الدُّنیا بِدَنیِ ّ الدِّینِ مَعَ سَلامَةِ دُنیاهُم. (11)
 
عیسى بن مریم علیه السلام -به حواریان-:با وجود سالم بودن دینتان،به کمترینِ دنیا رضایت دهید،چنان که دنیادوستان،با وجود سالم بودن دنیایشان،به کمترینِ دین،رضایت مى دهند.
 
3- عنه علیه السلام: النَّومُ عَلَى المَزَابِلِ وَأَکلُ خُبزِ الشَّعِیرِ یَسیِرٌ مَعَ سَلامَةِ الدِّینِ. (12)
عیسى بن مریم علیه السلام: خوابیدن در خرابه ها و خوردن نان جوین در صورتى که دین سالم باشد،آسان (ناچیز) است.
 
4- عنه علیه السلام :إِتَّخِذُوا المَساجِدَ مَساکِنَ،وَاتَّخِذُوا البُیُوتَ مَنَازِلَ،وَانجُوا مِنَ الدُّنیا بِسَلامٍ، وَکُلُوا مِن بَقلِ البَرِیَّةِ. (13)
 
عیسى بن مریم علیه السلام :مسجدها را سکونتگاه بگزینید،و خانه ها را منزلگاه،و از دنیا سالم برهید،و از سبزه هاى بیابان بخورید.
 

سلام کردن حضرت عیسی (ع) به سه زمان

فی ثَلاثَةِ مَواطِنَ(سلامت در سه جایگاه)
الإمام الرضا علیه السلام إنَّ أوحَشَ ما یَکونُ هذَا الخَلقُ فی ثَلاثَةِ مَواطِنَ:یَومَ یُولَدُ ویَخرُجُ5. ن بَطنِ امِّهِ فیَرَى الدُّنیا،ویَومَ یَموتُ فیُعایِنُ الآخِرَةَ وأهلَها،ویَومَ یُبعَثُ فیَرى أحکاماً لَم یَرَها فی دارِ الدُّنیا) (14)
 
وقَد سَلّمَ اللّهُ عز و جل عَلى یَحیى علیه السلام فی هذِهِ الثَّلاثَةِ المَواطِنِ وآمَنَ رَوعَتَهُ فَقالَ: «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» (15)
 
امام رضا علیه السلام: نامأنوس ترین زمان براى این آفریده (انسان)،سه زمان است
 
1- روزى که متولّد مى شود و از رحِم مادرش بیرون مى آید و دنیا را مى بیند
 
2- و روزى که مى میرد و آخرت و اهل آخرت را مى بیند.
 
3- و روزى که برانگیخته مى شود و مقرراتى را مى بیند که در سراى دنیا ندیده است.
 
خداوند متعال،در این سه جا به یحیى علیه السلام سلام کرد،و ترسش را ریخت و فرمود:«سلام بر او در روزى که به دنیا آمد،و روزى که مى میرد و روزى که باز زنده مى شود».
 
وقَد سَلَّمَ عیسَى بنُ مَریمَ عَلى نَفسِهِ فی هذهِ الثّلاثَةِ المَواطِنِ فَقالَ: «وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» (16)
 
و عیسى بن مریم علیه السلام هم بر خودش در این سه جا سلام کرده و گفته است:«سلام بر من،در روزى که متولّد شدم،و روزى که مى میرم،و روزى که باز زنده مى شوم».
 

حضرت عیسی (ع) و اهمیت دادن به آخرت

الاِهتِمامُ بِالآخِرَةِ(اهمیت دادن به آخرت)
عیسى بن مریم علیه السلام: تَعمَلُونَ لِلدُّنیا وَأَنتُم تُرزَقُونَ فِیها بِغَیرِ عَمَلٍ،وَلَا تَعمَلُونَ لِلآخِرَةِ وَأَنتُم لا تُرزَقُونَ فِیها إِلّا بِالعَمَلِ. (17)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: شما براى دنیایى که در آن،بدون کار هم روزى داده مى شوید، کار مى کنید؛امّا براى آخرت که در آن،جز با عمل،روزى داده نمى شوید،کار نمى کنید !
  

مومن یا کافر از منظر حضرت عیسی (ع)

عنه علیه السلام: أَیُّکُم رَأى نُوراً اسمُهُ ظُلمَةٌ أَو ظُلمَةٌ اسمُهَا نُورٌ؟! کَذلِکَ لَایَجتَمِعُ لِلعَبدِ أَن یَکُونَ مُؤمِناً کافِراً،ولا مُؤثِراً لِلدُّنیا راغِباً فِی الآخِرَةِ.هَل زارِعُ شَعِیرٍ یَحصُدُ قُمحاً؟ أَو زارِعُ قُمحٍ یَحصُدُ شَعِیراً؟! کَذلِکَ یَحصُدُ کُلُّ عَبدٍ فِی الآخِرَةِ ما زَرَعَ،وَیُجزى بِما عَمِلَ. (18)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: کدام یک از شما نورى دیده است که نامش تاریکى باشد،یا تاریکى اى که نامش نور باشد؟!
 
همچنین بنده نمى تواند مؤمن باشد و هم کافر، دنیا گزین باشد و هم آخرت خواه.آیا هیچ جوکارى،گندم مى درَوَد؟یا گندمکارى جو درو مى کند؟
 
! همچنین،هر بنده اى در آخرت آن چیزى را مى دِرَوَد که [در دنیا] کاشته است،و پاداش کارى را مى گیرد که کرده است.
 
عنه علیه السلام: یا عَبِیدَ الدُّنیا،بِحَقٍّ أَقُولُ لَکُم:لَاتُدرِکُونَ شَرَفَ الآخِرَةِ إِلَّا بِتَرکِ7.ما تُحِبُّونَ،فَلا تَنظُروا بِالتَّوبَةِ غَداً،فَإِنَّ دُونَ غَدٍ یَوماً ولیلةً،وقَضاءُ اللّهِ فِیهِما یَغدُو ویَرُوحُ. (19)
 
عیسى بن مریم علیه السلام :اى بندگان دنیا! به راستى به شما مى گویم:شما به شرافت آخرت دَست نمى یابید مگر با رها کردن آنچه دوست دارید.پس توبه را به فردا میفکنید؛
 
زیرا که تا فردا یک روز و یک شب فاصله است و قضاى خداوند در این یک روز و شب،آمد و شد دارد.
 

ارواح شیاطین از منظر حضرت عیسی (ع)

.عنه علیه السلام: بِحَقٍّ أَقُولُ لَکُم:إِنَّ أَرواحَ الشَّیاطِینِ ما عُمِّرَت فِی شَیءٍ ما عُمِّرَت فِی قُلُوبِکُم،فَإِنَّما أَعطاکُمُ اللّهُ الدُّنیا لِتَعمَلُوا فِیها لِلآخِرَةِ وَلَم یُعْطِکُمُوها لِتَشغَلَکُم عَنِ الآخِرَةِ،وإِنَّما بَسَطَها لَکُم لِتَعلَمُوا أَنَّهُ أَعانَکُم بِها عَلَى العِبادَةِ وَلَم یُعِنکُم بِهَا عَلَى الخَطَایا،وَإِنَّما أَمَرَکُم فِیها بِطَاعَتِهِ وَلَم یَأمُرکُم فِیها بِمَعصِیَتِهِ،وإِنَّما أَعانَکُم بِهَا عَلَى الحَلالِ وَلَم یُحِلَّ لَکُم بِها الحَرامَ،وإِنَّما وَسَّعَها لَکُم لِتَواصَلُوا فِیها،وَلَم یُوَسِّعها لَکُم لِتَقاطَعُوا فِیها. (20)
عیسى بن مریم علیه السلام: به راستى به شما مى گویم:ارواح شیاطین،در هیچ چیز چنان نزیستند که در دل هاى شما زیسته اند.
 
خداوند،دنیا را تنها براى این به شما داده که در آن براى آخرت کار کنید،آن را به شما نداده است که از آخرت بازتان دارد.
 
آن را برایتان گسترده تا بدانید با آن براى عبادت،یاریتان کرده است،نه براى گناهان.شما را در دنیا تنها به طاعت خود فرمان داده .
 
و نه به نافرمانى اش.شما را با دنیا بر حلال،مدد رسانده و حرام را در آن بر شما روا نداشته است.آن را برایتان وسعت بخشیده،تنها بدین خاطر که در آن به یکدیگر بپیوندید و آن را برایتان نگسترده که در آن از یکدیگر بِبُرید !
 

دنیا از منظر حضرت عیسی (ع)

عنه علیه السلام: إِنَّ الدُّنیا خُلِقَت مَزرَعَةً تَزرَعُ فِیها العِبادُ الحُلوَ وَالمُرَّ وَالشَّرَّ وَالخَیرَ،وَالخَیرُ لَهُ مَغَبَّةٌ (21) نافِعَةٌ یَومَ الحِسابِ،وَالشَرُّ لَهُ عِناءٌ وَشِقاءٌ یَومَ الحِصادِ. (22)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: دنیا،به صورت کشتزارى آفریده شده است که بندگان در آن، شیرین و تلخ و بد و نیک مى کارند،و نیکى در روز حسابرسى،فرجامى سودمند دارد،و بدى در روزِ درو،رنج و بدبختى به دنبال مى آورد.
 
عنه علیه السلام: بِقَدرِ ما تَنصَبُونَ (23)هاهُنا تَستَرِیحُونَ هاهُنا،وبِقَدرِ ما تَستَرِیحُونَ هاهُنا تَنصَبُونَ هاهُنا. (24)
 
عیسى بن مریم علیه السلام :به اندازه اى که در این جا رنج مى کشید،در آن جا (آخرت)مى آسایید،و به اندازه اى که در این جا مى آسایید،در آن جا رنج مى بَرید.
 
عنه علیه السلام: یا نَفسُ اعمَلِی تُرزَقِی،ویا جَسَدُ انصَب تَستَرِح. (25)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: اى جان! کار کن تا روزى داده شوى،و اى تن! رنج ببر تا بیاسایى.
 

هزینه دنیا و آخرت از منظر حضرت عیسی (ع)

عنه علیه السلام: إِشتَدَّت مَؤُونَةُ الدُّنیا وَمَؤُونَةُ الآخِرَةِ؛أَمّا مَؤُونَةُ الدُّنیا فَإِنَّکَ لا تَمُدُّم. یَدَکَ إِلى شَیءٍ مِنها إِلَّا وَجَدتَ فاجِراً قَد سَبَقَکَ إِلَیهَا،وَأَمّا مَؤُونَةُ الآخِرَةِ فَإِنَّکَ لَا تَجِدُ أَعواناً یُعیِنُونَکَ عَلَیها. (26)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: هزینۀ به دست آوردن دنیا و آخرت،هر دو،سنگین است:امّا دنیا،چون به سوى هر چیزش که دستت را دراز کنى،مى بینى شخص نابه کارى،
 
عنه علیه السلام: النَّومُ عَلَى الحَصِیرِ وأَکلُ خُبزِ الشَّعِیرِ،فِی طَلَبِ الفِردَوسِ یَسِیرٌ. (27)
 
پیش از تو،به سویش دست دراز کرده است؛و امّا آخرت،چون کسى را نمى یابى که در دستیابى به آن یاریت دهد.
 
عیسى بن مریم علیه السلام: خفتن بر بوریا و خوردن نان جوین،در طلب بهشت،ناچیز است.
 

حضرت عیسی (ع) تشویق به آخرت

عنه علیه السلام: أَکلُ الشَّعِیرِ مَعَ الرَّمادِ وَالنَّومُ عَلَى المَزابِلِ مَعَ الکِلابِ،لَقَلیِلٌ فِی طَلَبِ الفِردَوسِ. (28)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: خوردن [نان] جو با خاکستر و خوابیدن همراه سگان در خرابه ها،در طلب بهشت،کارى اندک است.
 

حضرت عیسی (ع) و گذر از کتار قبر

عَذابُ القَبرِ(عذاب قبر)
رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَرَّ عِیسَى بنُ مریمَ علیه السلام بِقَبرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ،ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِن قابِلٍ فَإِذا هُوَ لایُعَذَّبُ،فَقالَ:یَا رَبِّ،مَرَرتُ بِهذَا القَبرِ عامَ أَوَّلٍ فَکانَ یُعَذَّبُ،وَمَرَرتُ بِهِ العامَ فَإِذا هُوَ لَیسَ یُعَذَّبُ!
 
فَأَوحَى اللّهُ إِلَیهِ:إِنَّهُ أدرَکَ لَهُ وَلَدٌ صالِحٌ فَأَصلَحَ طَرِیقاً وَآوى یَتِیماً،فَلِهذا غَفَرتُ لَهُ بِما فَعَلَ ابنُهُ. (29)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: عیسى بن مریم علیه السلام بر گورى گذشت که صاحب آن عذاب مى شد.
 
دگر سال نیز بر همان گور گذشت و دید عذاب نمى شود.فرمود:«خداوندا! پارسال بر این گور گذشتم،عذاب مى شد،و امسال که بر آن مى گذرم،عذاب نمى شود!».
 
خداوند به او وحى فرمود که:«فرزندى شایسته از او بزرگ شد.راهى ساخت و یتیمى را پناه داد و من به سبب این کارهاى فرزندش،او را آمرزیدم».
 

گور تنگ از منظر حضرت عیسی (ع)

البدایة والنهایة: وَقَفَ عِیسى علیه السلام هُوَ وَأَصحابُهُ عَلى قَبرٍ وَصاحِبُهُ یُدَلّى فِیهِ،فَجَعَلُوا یَذکُرُونَ القَبرَ (30)
 
.البدایة و النهایة: عیسى علیه السلام و یارانش بر گورى ایستادند که مرده اى را در آن مى گذاشتند.پس،از گور و تنگى آن سخن به میان آوردند.عیسى علیه السلام فرمود:
 
شما در جایى تنگ تر از گور،یعنى رَحِم مادرانتان بوده اید، لیکن هرگاه خداوند بخواهد که فراخ گردانَد،مى گرداند
 

حسابرسى روز رستاخیز از منظر حضرت عیسی (ع)

مُحاسَبَةُ یَومِ القِیامَةِ (حسابرسى روز رستاخیز)
.تاریخ دمشق عن کعب: إِنَّ عِیسَى بنَ مریمَ علیه السلام کانَ یَأکُلُ الشَّعِیرَ،ویَمشِی عَلى رِجلَیهِ، ولَا یَرکَبُ الدَّوابَّ،ولَا یَسکُنُ البُیُوتَ،ولَا یَصطَبِحُ بِالسِّراجِ...ولَم یَجعَل بَینَ الأَرضِ وَبَینَ جِلدِهِ شَیئاً قَطُّ إِلَّا لِباسَهُ،ولَم یَهتَمَّ لِغَداءٍ قَطُّ،ولَا لِعَشاءٍ قَطُّ،ولا اشتَهى شَیئاً مِن شَهَواتِ الدُّنیا،وکانَ یُجالِسُ الضُّعَفاءَ والزَّمنى ((31)وَالمَساکِینَ،وکانَ إِذا قُرِّبَ إِلَیهِ الطَّعامُ عَلى شَیءٍ وَضَعَهُ عَلَى الأَرضِ ولَم یَأکُل مَعَ الطَّعامِ إِداماً قَطُّ، وکانَ یَجتَزِئُ مِنَ الدُّنیا بِالقُوتِ القَلِیلِ،ویَقُولُ:هذَا لِمَن یَمُوتُ ویُحاسَبُ عَلَیهِ، کَثِیرٌ. (31)
 
تاریخ دمشق، -به نقل از کعب-:عیسى بن مریم علیه السلام [نان] جو مى خورد و پیاده راه مى رفت،و چارپایى سوار نمى شد و خانه اى نداشت،و چراغ نمى افروخت...
هیچ گاه میان زمین و پوستش چیزى جز همان جامه اش،قرار نداد.هرگز غم چاشتى و شامى را نخورد.چیزى از خواسته هاى دنیوى را نخواست.با ناتوانان و زمینگیران و بینوایان مى نشست.
 
هرگاه خوراک را بر روى چیزى مى نهادند و به نزدش مى آوردند،آن را روى زمین مى گذاشت.و هیچ گاه با نان،خورشتى نخورد.
 
از دنیا به اندک توشه اى بسنده مى کرد و مى فرمود:«همین هم براى کسى که مى میرد و بر آن حسابرسى مى شود،بسیار است».
 

فردای قیامت از منظر حضرت عیسی (ع)

عیسى بن مریم علیه السلام -أَنَّهُ کانَ یَقُولُ لِأَصحابِهِ-:وَیلٌ لِمَن کَانَتِ الدُّنیا هَمَّهُ،والخَطایا عَمَلَهُ کَیفَ یَفتَضِحُ غَداً عِندَ رَبِّهِ. (32)
 
عیسى بن مریم علیه السلام -پیوسته به یارانش مى فرمود-:واى بر کسى که دنیا،همّ و غم اوست و گناهان،کردار او! فردا[ى قیامت]،او نزد پروردگارش چه رسوا مى شود.
 

فَزَعُ یَومِ القِیامَةِ (هراس روز رستاخیز)

عیسى بن مریم علیه السلام: وَیلَکُم یا عَبِیدَ السَّوءِ! کَیفَ تَرجُونَ أَن یُؤمِنَکُم اللّهُ مِن فَزَعِ یَومِ القِیامَةِ وأَنتُم تَخافُونَ النّاسَ فِی طاعَةِ اللّهِ،وتُطِیعُونَهُم فِی مَعصِیَتِهِ،وتَفونَ لَهُم بِالعُهودِ النّاقِضَةِ لِعَهدِهِ؟! بِحَقٍّ أَقُولُ لَکُم:لَایُؤمِنُ اللّهُ مِن فَزَعِ ذلِکَ الیَومِ مَنِ اتَّخَذَ العِبادَ أَرباباً مِن دُونِهِ. (33)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: واى بر شما اى بندگان بد! چگونه امید دارید که خدا شما را از هراس روز قیامت ایمن گردانَد،
 
در صورتى که در راه فرمانبرى خدا از مردم واهمه دارید،و در نافرمانى او از آنان فرمان مى برید،و به پیمان هاى با آنها که مخالف پیمان خداست،وفا مى کنید؟!
 
به راستى به شما مى گویم:خداوند،کسى را که بندگان را به جاى او به خدایگانى بگیرد،از هراس آن روز،ایمن نمى گردانَد.
 

رستاحیز از منظر حضرت عیسی (ع)

عنه علیه السلام: وَیلَکُم یا عَبِیدَ السَّوءِ! مِن أَجلِ دُنیا دَنِیَّةٍ وَشَهوَةٍ رَدِیَّةٍ،تُفَرِّطُونَ فی مُلکِ الجَنَّةِ وتَنسَونَ هَولَ یَومِ القِیامَةِ. (34)
 
عیسى بن مریم علیه السلام: واى بر شما اى بندگان بد! از بهر دنیایى پست و شهوتى بى ارزش،در به دست آوردن مُلک بهشت کوتاهى مى کنید و هراس روز رستاخیز را از یاد مى برید!
 

پاسخ به سه سوال:

آیا مسیحیان به «معاد» اعتقاد دارند؟

مسأله زندگى پس از مرگ با صراحت در اناجیل مسیحیان آمده است؛ از جمله در انجیل «مَتّى» _ که نخستین اناجیل است _ مى خوانیم:
 
 «زان رو که فرزند انسان در جلال پدر خود با ملائکه خویش خواهد آمد و آنگاه هر کس را بر وفق عمل او جزاء خواهند داد».(35)
 
و در انجیل «یُوحَنّا» چنین آمده است: «... آن ساعت مى آید که همه آنها که در قبرها هستند آوازش را بشنوند و بیرون خواهند آمد.
 
 آنانى که نیکوئى کرده باشند از براى قیامتِ حیات و آن کسانى که بد کرده باشند براى قیامتِ جزا» منظور از قیامت حیات،
 
 ظاهراً همان حیات ابدى در نعمت خداست که پاداش صالحان است و منظور از قیامت جزا، کیفر بدکاران مطابق داورى عادلانه خداوند است.(36)،(37)
 

آیا حواریون نبی بوده اند؟

اگر کسی بگوید که مطابق نص قرآن، به حواریون وحی می شده است، پس از مقام عصمت برخوردارند.
 
در پاسخ گوییم: اوّلاً: مطابق آیات قرآن بر غیر انبیا نیز وحی می شده است؛ همانند وحی بر مادر حضرت موسی و زنبور عسل و... .
 
ثانیاً: مورد و محدوده وحی در آیه مورد نظر مشخص شده است؛ زیرا قرآن می فرماید:« وَإِذ أَوْحَیتُ إِلَی الْحَوارِیینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قالُوا آمَنّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ»؛
 
 «و [به یاد آور] زمانی را که به حواریون وحی فرستادم که به من و فرستاده من ایمان بیاورید. آن ها گفتند: ایمان آوردیم و گواه باش که ما مسلمانیم.»(38)
 
که در این آیه، مورد وحی، امر به ایمان به خدا و رسول، معین شده است.ثالثاً: ممکن است مراد به وحی، همان ندای فطرت باشد که در مورد انبیا، قوی تر بوده است.
 

حواریون چه کسانى بودند؟

«حواریون» جمع «حَوارىّ» از ماده «حَوَر» به معنى شستن و سفید کردن است و گاهى به هر چیز سفید نیز اطلاق مى شود،
 
و لذا غذاهاى سفید را عرب «حوارى» مى گوید، و حوریان بهشتى را نیز به این جهت حورى مى گویند: که سفید پوست اند یا سفیدى چشمانشان درخشنده (و سیاهى آن کاملاً سیاه است).
 
درباره علت نامگذارى شاگردان مسیح(علیه السلام) به این نام، احتمالات متعددى داده شده، ولى آنچه نزدیک تر به ذهن مى رسد و در احادیث پیشوایان بزرگ دینى آمده است،
 
 این است که: آنها علاوه بر این که قلبى پاک و روحى با صفا داشتند در پاکیزه ساختن و روشن نمودن افکار دیگران و شستشوى مردم از آلودگى و گناه کوشش فراوان داشتند.
 
در «عیون اخبار الرضا» از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل شده: از آن حضرت سؤال کردند: «چرا حواریون به این نام نامیده شدند»؟
 
امام(علیه السلام) فرمود: «جمعى از مردم چنین تصور مى کنند که آنها شغل لباسشویى داشته اند ولى در نزد ما علت آن این بوده که آنها، هم خود را از آلودگى به گناه پاک کرده بودند، و هم براى پاک کردن دیگران کوشش داشتند».(39)
 
قرآن در سوره «صف» آیه 14 درباره «حواریون» سخن گفته و ایمان آنان را متذکر شده است، ولى از جمله هائى که «انجیل» درباره «حواریون» دارد استفاده مى شود که آنان درباره مسیح همگى لغزش هائى داشته اند.
 
در انجیل متّى و لوقا باب 6، اسامى حواریون چنین آمده است:
 
1 ـ پطرس، 2 ـ اندریاس، 3 ـ یعقوب، 4 ـ یوحنا، 5 ـ فیلوپس، 6 ـ برتولولما، 7 ـ توما، 8 ـ متى، 9 ـ یعقوب ابن حلفا، 10 ـ شمعون، ملقب به غیور، 11 ـ یهودا برادر یعقوب، 12 ـ یهوداى اسخریوطى که به مسیح خیانت کرد.
 
مفسر معروف مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان» نقل مى کند: «حواریون» به همراه عیسى در سفرها به راه مى افتادند.
 
 و هر گاه تشنه یا گرسنه مى شدند به فرمان خداوند غذا و آب براى آنها آماده مى شد، آنها این جریان را افتخار بزرگى براى خود دانستند و از مسیح پرسیدند:
 
 
آیا کسى بالاتر از ما پیدا مى شود؟ او گفت: آرى، «أَفْضَلُ مِنْکُمْ مَنْ یَعْمَلُ بِیَدِهِ وَ یَأْکُلُ مِنْ کَسْبِهِ»؛
 
 (از شما بالاتر کسى است که زحمت بکشد و از دست رنج خودش بخورد)... و به دنبال این جریان آنها به شستشوى لباس و گرفتن اجرت در برابر آن مشغول شدند (و عملاً به همه مردم درسى دادند که کار و کوشش ننگ و عار نیست).(40). (41)
 

عقیده مسیحیان درباره روح القدس چیست؟

در کتاب «قاموس کتاب مقدس» چنین مى خوانیم: «روح القدس، اقنوم سوم، از اقانیم ثلاثه الهیه خوانده شده است و آن را روح گویند؛ زیرا که مبدع و مخترع حیات مى باشد،.
 
 و مقدس گویند؛ به واسطه این که یکى از کارهاى مخصوص او آن است که قلوب مؤمنین را تقدیس فرماید، و به واسطه علاقه اى که به خدا و مسیح دارد او را روح اللّه و روح المسیح نیز مى گویند».
 
تفسیر دیگرى که در این کتاب آمده این است که: «اما روح القدس که تسلّى دهنده ما مى باشد همان است که همواره ما را براى قبول و درک راستى و ایمان و اطاعت ترغیب مى فرماید،
 
 و او است که اشخاصى را که در گناه و خطا مرده اند زنده مى گرداند و ایشان را پاک و منزه ساخته لائق تمجید حضرت واجب الوجود مى فرماید».
 
چنان که ملاحظه مى کنید در این عبارات «قاموس کتاب مقدس» به دو معنى اشاره شده است: یکى این که روح القدس یکى از خدایان سه گانه است که این موافق عقیده تثلیث است، همان عقیده شرک آلودى که آن را از هر نظر مردود مى دانیم، و دیگرى شبیه دومین تفسیرى است که در تفسیر نمونه جلد 1 ص 393 ذکر کردیم.(42)، (43)
 

عقیده ی مسیحیان در استفاده از صلیب چیست؟

اناجیل چهارگانه به طور مشروح به بیان ماجرای دستگیری و مصلوب شدن عیسی (علیه السلام) پرداخته اند.(44).
 در پی ظهور معجزات فراوان و پرسروصدا از دست عیسی (علیه السلام) و مخالفت های صریح وی با علمای فاسد یهود و محبوبیت در بین توده ی مردم، رؤسای کهنه و کاهنان در صدد برآمدند تا او را به قتل برسانند.
 
 یهودای اسخریوطی، یکی از حواریان و در باطن شخصی خیانتکار و بی ایمان بود، به نزد رؤسای کهنه رفت تا او را به آنان تسلیم کند. یهودا به همراهی گروهی از سربازان حکومت و کاهنان و مشایخ، عیسی (علیه السلام) را دستگیر و به نزد رئیس کهنه بردند
 
. در شورای عالی یهود که کاهنان برگزار کردند، چون عیسی (علیه السلام) خود را پسر خداوند معرفی کرد و گفت که در سمت راست خداوند خواهد نشست و سوار بر ابرهای آسمان خواهد آمد، او را به کفر متهم کردند و مستوجب مرگ دانستند.
 
 پیلاطُس حاکم، از اجرای حکم قتل اکراه داشت، اما با فشار علمای یهود بالاخره به قتل او راضی شد. پس عیسی (علیه السلام) را تازیانه زد و تسلیم کرد تا مصلوب شود. جامه ای قرمز بر او پوشاندند و تاجی از خار بر سرش گذاشتند.
 
 نی بر سر او زدند، آب دهان بر او انداختند و او را از شهر بیرون بردند تا در مکانی به نام جُلجُتا (به معنی جمجمه) مصلوب کنند .
 
آنها رهگذری به نام شمعون قیروانی را مجبور ساختند تا صلیب او را بردارد. شش ساعت پس از آن که او را مصلوب کردند تا ساعت نهم، تاریکی تمام زمین را فرا گرفت.
 
 و در ساعت نهم عیسی (علیه السلام) بلند آواز داد: خدایا خدایا چرا مرا واگذاری، پس آواز بلندی برآورد و جان داد.
 
امروزه صلیب مسیح و نقش آن در نجات بشریت نقطه ی محوری در تعالیم مسیحیت است. نکته شایان توجه این است:
 
 که از ملاحظه ی متون تاریخی می توان دریافت که صلیب (چلیپا) به تدریج جای خود را در فرهنگ مسیحیت به صورت نمادی باز کرد و می توان آن را چون تثلیث از آثار نفوذ فرهنگ های بیگانه در جامعه ی مسیحیت دانست.
 
اولین گروه های تبشیری که به کشور چین وارد شدند به بهت و شگفتی نقش چلیپا را بر سینه ی تندیس بودا، بنیانگذار افسانه ای دینی که 600 سال قبل از مسیحیت پدید آمده بود، یافتند.
 
، از سوی دیگر، هندیان نیز از روزگاران کهن نماد چلیپا را گرامی می داشتند. زیارتگاه مقدس بودائیان که جای پای بودا نامیده می شود، با نماد چلیپا آراسته شده است.
 
در یونان باستان نیز ریشه ی گرامی داشت چلیپا، به روزگاران کهن باز می گردد. خدایان و مردمان در جامه هایی نقش بسته شده اند که پر از چلیپاهای گوناگون است. در یکی از این نقش ها آپولون، خدای خورشید و روشنائی، جامه ای به تن دارد که پر از نقش چلیپاست.(45)
 
برخی قراین نشان می دهد که صلیب از زمان پیوند خوردن کلیسا و حکومت در زمان کنسانتین اهمیت یافته است:
 
«در هم آمیختن نمادهای مسیحیان و چند خدایان و بت پرستان از ویژگی های خاص دوران کنسانتین بوده است.
 
 بر روی یکی از سکه های کنسانتین، در زیر پای شمایل خدای آفتاب، صلیب چهار گوشه ای نقش بسته و در پشت آن نوشته شده است: به آفتاب همسفر شکست ناپذیر.(46)
 
 کشف صلیب عیسی (علیه السلام) هم زمان در کنستانتین تحقق یافت. ملکه هلنا، مادر کنتستانتین، در مسافرت خود به سرزمین مقدس موفق به کشف صلیب عیسی (علیه السلام) شد و آن را با خود به پایتخت آورد.(47)
 
پطرس بستانی، در دایرة المعارف خود در این باره می نویسد: «از آثار تاریخی چنین ظاهر می شود که استعمال صلیب در مذهب نصارا تا قرن سوم شایع نبوده است.
 
 علت این امر یا آن است که در آن زمان مسیحیان از احترام به صلیب به طور علنی واهمه داشتند و یا اینکه در آن عهد احترام به صلیب بدان گونه که در ایام ما رایج است، مطرح نبوده است.
 
اما زمانی که نقش صلیب در آسمان بر امپراتور کنستانتین، بدان گونه که در اخبار کلیسا ذکر می شود، آشکار شد استعمال صلیب شیوع یافت.
 
 در قرون ابتدائی مسیحیت از ساختن و کشیدن نقش هایی از مسیح که بر صلیب جان داده است، کراهت داشتند .
 
و هیچ اثری از نقاشی هایی که مسیح را به صورت مصلوب نمایش داده باشد قبل از قرن چهارم و پنجم مشاهده نشده است.»(48)
 
بالاخره، نقش صلیب در زندگی روزمره ی یک فرد مسیحی دارای اهمیت فراوانی شد. نویسنده ی کاتولیک کتاب «مذهب کاتولیک و مجموعه 21 جزوه» می نویسد:
 
«شخص کاتولیک باید روز خود را با رسم کردن علامت صلیب بر روی بدن خویش آغاز کند و در همان حال ترسیم، مرگ مسیح را به خاطر آورد و سه شخص موجود در یک خدا را ستایش کند.
 
 او پیشانی خود را لمس کرده می گوید: «به نام پدر»، پس از آن سینه را لمس کرده می گوید:
 
 «و پسر»، سپس دست به شانه چپ و راست خود می مالد و می گوید: «و روح القدس»، آن گاه دست ها را به هم چسبانیده می گوید: «آمین».(49)
 
فرقه های مختلف مسیحی اختلافاتی در نحوه ی ترسیم صلیب بر بدن دارند.(50)
 

نتیجه:

حضرت عیسی (علیه السلام) ارواح شیاطین را از انسان‌ها بیرون می‌کشید و با قدرت الهی خود، آنها را به کنترل درمی‌آورد.
 
حضرت عیسی (علیه السلام) به مسیحیان تذکر می‌داد که با احسان به دیگران، آمادگی برای بخشش و محبت به همه افراد، زندگی مسئولانه و پیروی از دستورات الهی، می‌توانند خود را برای زندگی در آخرت آماده کنند.
 
حضرت عیسی (علیه السلام) در طول زندگی‌اش، به سه زمان مختلف سلام کرد.
 
1- سلام به زمان حیات فیزیکی: حضرت عیسی (علیه السلام) در زمان زندگی در دنیا، به مردم و انبیاء دیگر سلام می‌کرد. او با حضور خود و تعلیماتش، به مردم از محبت و صلح تذکر می‌داد و پیام خداوند را به آنها منتقل می‌کرد.
 
2- سلام به زمان پس از رستاخیز: در عقیده مسیحیت، حضرت عیسی (علیه السلام) پس از رستاخیز خود، به شاگردان و دیگر افرادی که به ایمان او پیوسته بودند سلام می‌کند.
 
او با حضور خود در میان آنها، آنها را تشویق به ایمان قوی‌تر و پیروی از تعالیم الهی می‌کند.
 
3- سلام به زمان دوم آمدن: در اعتقادات مسیحی، حضرت عیسی (علیه السلام) به زمان دومی که به دنیا می‌آید، سلام می‌کند.
 
او در این زمان، بر پایه اعتقادات مسیحی، به عدالت برطرف کردن ظلم و نظام دنیا، وادار به پیروی از خداوند می‌کند و پاداش و عذاب را براساس اعمال انسان‌ها تعیین می‌کند.
 
حواریون علاوه بر این که قلبى پاک و روحى با صفا داشتند، در پاکیزه ساختن و روشن نمودن افکار دیگران و شستشوى قلب مردم از آلودگى و گناه کوشش فراوان داشتند.
 
بر اساس اعتقادات مسیحی، حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان پسر خداوند، بر صلیب صلب شده است تا گناهان انسان‌ها را ببخشد و خداوند به او رحمت و نجات ارزانی بخشد.
 
مسیحیان اعتقاد دارند که در روز قیامت، همه انسان‌ها برای حساب و کتاب قرار می‌گیرند و بر اساس اعمال و آیمانشان، به جایزه یا عذابی که خداوند تعیین کرده‌اند می‌رسند.
 
روح القدس در معتقدات مسیحی به عنوان اثری از خداوند در قلب و روح انسان توصیف می‌شود. این عقیده مسیحیان بر این است که :
 
روح القدس، یکی از افراد تشکیل دهنده تثلیث مقدس (پدر، پسر و روح القدس) است و در روابط خدا با انسان نقشی فعال دارد.
  

پی نوشت:

1- .المائدة:116 و 117.
2- .آداب النفس:ج 2 ص 213 عن المفضّل.
3.تاریخ دمشق:ج 47 ص 417.
4..المَدرُ:الطین المتماسک (النهایة:ج 4 ص 309«مدر»).
5.البدایة والنهایة:ج 2 ص 87،تاریخ دمشق:ج 47 ص 409،الدرّ المنثور:ج 2 ص 207.
6.البدایة والنهایة:ج 2 ص 87،تاریخ دمشق:ج 47 ص 408،الدرّ المنثور:ج 2 ص 203.
7.بحار الأنوار:ج 74 ص 307 ح 59 نقلاً عن مصباح الشریعة.
8.الأمالی للطوسی:ص 640 ح 1322،بحار الأنوار:ج 14 ص 322 ح 32؛تاریخ دمشق:ج 47 ص 412.
9.تحف العقول:ص 506،بحار الأنوار:ج 14 ص 309 ح 17.( راجع:ص /26تعلّم العلم والحکمة.( ر.ک:ص /27فرا گرفتن علم و حکمت.
10.الأمالی للصدوق:ص585 ح805 عن الحسن بن علیّ الخزاز عن الإمام الرضا علیه السلام،الکافی:ج2 ص137 ح25،الزهد للحسین بن سعید:ص119 ح140 کلاهما عن الحسن بن علیّ الوشاء عن الإمام الرضا عنه علیه السلام نحوه،مشکاة الأنوار:ص 469 ح 1568 عن الإمام الرضا عنه علیهما السلام،بحار الأنوار:ج 14 ص 304 ح16.
11.عدّة الداعی:ص 111،تنبیه الخواطر:ج 1 ص 134،بحار الأنوار:ج 70 ص 322 ح 38؛البدایة والنهایة:ج 2 ص 89،تاریخ دمشق:ج 47 ص 441 کلاهما عن زکریا بن عدی.
12.ثواب الأعمال:ص 303 ح 1،معانی الأخبار:ص 341 ح 1 وفیه«خیر کثیر»بدل«یسیر»،علل الشرائع:ص 467 ح 21 کلّها عن سهل الحلوانی عن الإمام الصادق علیه السلام،مشکاة الأنوار:ص 462 ح 1538 عن مهاجر الأسدی عن الإمام الصادق عن أبیه عنه علیهم السلام نحوه،بحار الأنوار:ج 14 ص 322 ح 33.
13.المصنّف لابن أبی شیبة:ج 7 ص 462 ح 10 وج 8 ص 111 ح 3،تاریخ دمشق:ج 47 ص 423 عن أبی هریرة،شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید:ج 3 ص 155.
14.عیون أخبار الرِّضا علیه السلام:ج 1 ص 257 ح 11 عن یاسر الخادم.
15.مریم:15.
16.مریم:33.
17.الکافی:ج 2 ص 319 ح 13،الأمالی للطوسی:ص 208 ح 356،تنبیه الخواطر:ج 2 ص 169 کلّها عن حفص بن غیاث عن الإمام الصادق علیه السلام،بحار الأنوار:ج 71 ص 175 ح 13؛سنن الدارمی:ج 18 ص 109 ح 374،الزهد لابن حنبل:ص 96 کلاهما عن هشام صاحب الدستوائی.
18.تحف العقول:ص 508،بحار الأنوار:ج 14 ص 311 ح 17.
19.تحف العقول:ص 392 عن هشام عن الإمام الکاظم علیه السلام و ص 508 نحوه،بحار الأنوار:ج 1 ص 145 ح 30؛تاریخ دمشق:ج 68 ص 66.
20.تحف العقول:ص 511،بحار الأنوار:ج 14 ص 315 ح 17.
21.الغبّ:عاقبة الشیء (القاموس المحیط:ج 1 ص 109«غبّ»).
22.تحف العقول:ص 501،بحار الأنوار:ج 14 ص 314 ح 17.
23.نصب الرجل:تعب (الصحاح:ج 1 ص 225«نصب»).
24.الدرّ المنثور:ج 2 ص 206 نقلاً عن ابن حنبل عن وهب.
25.تنبیه الخواطر:ج 2 ص 220،بحار الأنوار:ج 14 ص 329 ح 62؛الدرّ المنثور:ج 2 ص 205 نقلاً عن أحمد عن وهب عنه علیه السلام.
26..الکافی:ج 8 ص 144 ح 112،أعلام الدین:ص 234 کلاهما عن حفص بن غیاث عن الإمام الصادق علیه السلام،بحار الأنوار:ج 14 ص 330 ح 69.
27..تنبیه الخواطر:ج 2 ص 230،بحار الأنوار:ج 14 ص 330 ح 64. راجع:ص /274الترغیب فی الآخرة.
28.البدایة والنهایة:ج2 ص90،تاریخ دمشق:ج47 ص444 کلاهما عن مالک بن دینار،الدرّ المنثور:ج2 ص213.
29.الکافی:ج 6 ص 3 ح 12،عدّة الداعی:ص 77 کلاهما عن الفضل بن أبی قرّة عن الإمام الصادق علیه السلام،الأمالی للصدوق:ص 603 ح 837 عن إبراهیم بن محمّد عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله،روضة الواعظین:ص 470 عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله،بحار الأنوار:ج 6 ص 220 ح 15.
30..البدایة والنهایة:ج 2 ص 91،تاریخ دمشق:ج 47 ص 468،الدرّ المنثور:ج 2 ص 210 نقلاً عن أحمد وکلّها عن وهب بن منبه.
31.الزمانة:مرض یدوم زماناً طویلاً (مجمع البحرین:ج 2 ص 782«زمن»).
32.تاریخ مدینة دمشق:ج 47 ص 418،الدرّ المنثور:ج 2 ص 208.
32.الأمالی للمفید:ص 209 ح 43 عن ابن سنان عن الإمام الصادق علیه السلام،بحار الأنوار:ج 14 ص 325 ح 38؛الزهد الکبیر:ص 168 ح 384،تاریخ دمشق:ج 47 ص 462 وفیه«یقتضی»بدل«یفتضح»وکلاهما عن عیسى المرادی،إحیاء العلوم:ج 3 ص 302 وفیه«بذنبه»بدل«عند ربّه
33.تحف العقول:ص 504،بحار الأنوار:ج 14 ص 307.
34.تحف العقول:ص 505،بحار الأنوار:ج 14 ص 308 ح 17. ر.ک:ص /275هشدار دربارۀ آتش دوزخ.
35.. کتاب مقدس (ترجمه قدیم)، انتشارات ایلام، انگلستان، 2002 میلادی، چاپ سوم، انجیل متى، ص 1110، باب 16، جمله 27.
36.. همان، انجیل یوحنّا، ص 1132، باب 28، جمله 6.
37.. گردآوری از کتاب: پیام قرآن‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، ‏1386 شمسی‏، چاپ نهم، ج 5، ص 305.
38. سوره مائده، آیه 111.
39. تفسیر «برهان»، جلد 1، صفحه 285 (جلد 1، صفحه 627، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 هـ ق) ذیل آیه؛ «وسائل الشیعه»، جلد 16، صفحه 132، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 14، صفحه 272 و جلد 70، صفحه 11 ؛ «علل الشرایع»، جلد 1، صفحه 80، انتشارات مکتبة الداورى قم؛ «عیون اخبار الرضا»، جلد 2، صفحه 79، انتشارات جهان، 1378 هـ ق.
 40. «مجمع البیان»، جلد 1، صفحه 448، ذیل آیه؛ «بحار الانوار»، جلد 14، صفحه 276 و جلد 70، صفحه 11؛ «مستدرک الوسائل»، جلد 13، صفحه 23، چاپ آل البیت؛ «مستدرک سفینة البحار»، جلد 41. گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 657.
42. در آنجا آمده: «روح القدس» همان نیروى غیبى است که عیسى(علیه السلام) را تأیید مى کرد و با همان نیروى مرموز الهى مردگان را به فرمان خدا زنده مى نمود. البته این نیروى غیبى به صورت ضعیف تر در همه مؤمنان با تفاوت درجات ایمان وجود دارد و همان امدادهاى الهى است که انسان را در انجام طاعات و کارهاى مشکل مدد مى کند و از گناهان باز مى دارد؛ لذا در بعضى از احادیث در مورد بعضى از شعراى اهل بیت(علیهم السلام) مى خوانیم که پس از خواندن اشعارش، امام(علیه السلام) به او فرمود: «إِنَّما نَطَقَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَى لِسانِک»(بحار الانوار، ج 49، ص 237، حدیث 6، و ج 51، ص 154، حدیث 4)؛ (روح القدس بر زبان تو جارى ساخت و آنچه گفتى به یارى او بود).
43. گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج 1، ص 394.
44. متی باب 18؛ مرقس باب 14؛ لوقا باب 23؛ یوحنا باب 18.
45. ینهارت، سرچشمه ی پیدایش چلیپا، ص 10.
46. همان، ص 48.
47. پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 11، ص 13.
48. همان، ص 11.
49. ادوارد تبلور، مذهب کاتولیک و مجموعه 21 مقاله، ص 227.
50. گرد آوری از کتاب: مسیحیت شناسی مقایسه ای ،محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صداوسیما جمهوری اسلامی ایران ،تهران، 1384، ص 54.
 

منابع:

محمدی ری شهری، محمد، 1325-1401.قم : موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1392.محمدی ری شهری، با همکاری مجتبی فرجی؛ ترجمه حمیدرضا شیخی
رضوانی، علی اصغر، 1343-قم : مسجد مقدس جمکران ، 1385.نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات/
https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=6598&catid=6509&pid=61821
https://www.makarem.ir/maaref/fa/article/index/322581
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/322684
https://fa.wikifeqh.irپیروزی حواریون (قرآن)
http://basirat-14.blogfa.com/post/6.
https://ensani.ir/fa/article/92653
https://fa.wikifeqh.irالوهیت مسیح


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها