نقش قشقايي ها در نهضت ملي شدن نفت و کودتاي 28مرداد (1)

برادران قشقايي (محمد ناصر، ملک منصور، محمد حسين و خسرو) که در رأس هرم سياسي ايل قشقايي قرار داشتند، پس از شهريور1320و با گذراندن يک دوره ي تبعيد و سرکوب در دوره رضا شاه، با استفاده از شرايط سياسي پيش آمده در کشور و نارضايي گسترده ي توده ي عشاير فارس از دوران گذشته، دست به تحرکات گسترده اي
پنجشنبه، 13 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش قشقايي ها در نهضت ملي شدن نفت و کودتاي 28مرداد (1)

نقش قشقايي ها در نهضت ملي شدن نفت و کودتاي 28مرداد (1
نقش قشقايي ها در نهضت ملي شدن نفت و کودتاي 28مرداد (1)


 

نويسنده : منصور نصيري طيّبي




 
برادران قشقايي (محمد ناصر، ملک منصور، محمد حسين و خسرو) که در رأس هرم سياسي ايل قشقايي قرار داشتند، پس از شهريور1320و با گذراندن يک دوره ي تبعيد و سرکوب در دوره رضا شاه، با استفاده از شرايط سياسي پيش آمده در کشور و نارضايي گسترده ي توده ي عشاير فارس از دوران گذشته، دست به تحرکات گسترده اي زدند که سرانجام به رويارويي آنان با نيروهاي دولتي منجر گرديد. اين اقدامات سبب گرديد آنان به يک قدرت برتر در فارس تبديل گردند. و در صحنه ي سياسي کشور حضور فعال داشته باشند.
با آغاز جنبش ملي شدن صنعت نفت، برادران قشقايي به اين حرکت پيوستندو از دکتر مصدق حمايت گسترده اي کردند، امّا وقوع کودتاي 28مرداد و اعلام مخالفت قشقايي ها با دولت کودتا و کوشش آمريکايي ها و دولت زاهدي براي آرام نمودن تحرک آنان، منجر به فروپاشي اتحاديه ي سياسي ايل قشقايي و تضعيف موقعيت سران قشقايي گرديد. در اين نوشته کوشش شده است عملکرد قشقايي ها در دوران مزبور با توجه به اسناد و منابع موجود مورد بررسي قرار گيرد.

دکتر مصدق و قشقايي ها
 

در سال 1339ق. که دکتر مصدق از اروپا به ايران باز مي گشت، از راه بوشهر وارد شيراز شد. اهالي فارس به وي اصرار کردند والي گري فارس را بپذيرد و با ارسال تلگرافي به نخست وزير وقت، خواستار انتصاب مصدق به اين سمت شدند. بدين ترتيب وي به والي گري فارس منصوب شد. (1)
در زمان والي سابق فارس - عبدالحسين ميرزا فرمانفرما- «صولت الدوله »به دليل جنگ با انگليسي ها از ايلخاني گري قشقايي عزل شده بود . دکتر مصدق با آگاهي از قدرت صولت الدوله در برقراري امنيت در فارس، وي را به رياست ايل قشقايي منصوب کرد . (2) همچنين «پليس جنوب»را که در گذشته روابط خصمانه اي با صولت الدوله داشت، به رسمتي نشناخت .(3)بدين ترتيب روابط بسيار نزديک و دوستانه ي صولت الدوله با مصدق تا پايان والي گري وي ادامه يافت.(4) و سپس در زمان تبعيد ايلخاني قشقايي به تهران و حضور وي به عنوان نماينده ي مجلس در تهران در کنار دکتر مصدق که خود نماينده ي مجلس بود، گسترده شد .(5)پس از مرگ صولت الدوله در زندان رضا شاه، مصدق همچنان با خانواده ي قشقايي ارتباط داشت.

قشقايي ها و ملي شدن صنعت نفت
 

هنگامي که در مجلس شوراي ملي زمزمه ي ملي شدن صنعت نفت شروع شد، برادران قشقايي در مجلس شوراي ملي و سنا حضور داشتند. محمد حسين و خسرو قشقايي به ترتيب نماينده ي شهرستان آباده و فيروز آباد بودند و محمد ناصر قشقايي سناتور استان فارس بود.(6) قشقايي ها به دو دليل به عضويت جبهه ملي درآمده و وارد مبارزات ملي شدن نفت شدند:1.همکاري ديرينه آنان با مليون ايران به ويژه دکتر مصدق 2.مبارزه ي هميشگي آنان با خاندان پهلوي که از دوره ي حکومت رضا شاه و مرگ صولت الدوله در زندان وي شروع شده بود.
بدين ترتيب قشقايي ها با قدرت تمام به حمايت از دکتر مصدق پرداختند .در دوره ي نخست وزيري رزم آرا، زماني که کميسيون مخصوص نفت در مجلس براي بررسي قرار داد الحاقي «گس - گلشائيان» به رياست دکتر مصدق تشکيل شد، خسرو قشقايي به عنوان منشي اين کميسيون انتخاب گرديد. اين کميسيون پس از يک سلسله مذاکرات مفصل، قرارداد مزبور را رد کرد.(7)
پس از آنکه خسرو قشقايي به عضويت کميسيون نفت براي بررسي طرح ملي شدن صنعت نفت در آمد ، در کنار دکتر مصدق کوشش زيادي براي تصويب اين طرح به عمل آورد.(8) تا اينکه کميسيون نفت طرح فوق را تصويب کرد. سپس مصوبه ي کميسيون در مجلس شوراي ملي و مجلس سنا در 29اسفند 1329به تصويب رسيد.(9) بدين ترتيب صنعت نفت ملي اعلام گرديد.

قشقايي ها در دوران نخست وزيري مصدق
 

زماني که مجلس به دکتر مصدق پيشنهاد نخست وزيري داد و او در پذيرش اين سمت ترديد داشت، خسرو قشقايي وي را از قصد دربار مبني بر تشکيل کابينه توسط «سيد ضياء الدين طباطبايي »آگاه ساخت ، از اين رو مصدق روز بعد يعني پنجم ارديبهشت 1330طرح نه ماده اي خلع يد شرکت نفت ايران و انگليس را به تصويب مجلس شوراي ملي رساند(10) و سمت نخست وزيري را پذيرفت.
با آغاز دوران نخست وزيري دکتر مصدق، برادران قشقايي با تحرک بيشتري وارد جريانات سياسي شدند. آنان با حمايت سرسختانه و همه جانبه از مصدق موجب جلب توجه محافل سياسي داخلي و خارجي به سوي خود شدند. همچنين نقش مشاور و نماينده ي سياسي دولت را عهده دار شدند، به طوري که هر از گاهي مأموريت هاي سياسي به آنان واگذار مي گرديد.
در سال 1330ش. خسرو و ناصر قشقايي به آمريکا مسافرت کردند. خسرو قشقايي در آمريکا کوشش زيادي کرد تا حقانيت ملت ايران و اقدامات دکتر مصدق را به وسيله ي روزنامه ها و محافل سياسي آمريکا به گوش جهانيان برساند.وي در نيويورک با شرکت درجلسه ي«انجمن آسيايي»،در مورد نهضت ملي ايران وستم هاي يکصد ساله انگليسي ها در ايران توضيحاتي دادواظهار داشت که ايلات ايران به ويژه ايل قشقايي حاضر به هر گونه فداکاري در اين مبارزه هستند.(11) همچنين هنگامي که «هريمن» فرستاده ي آمريکا براي حل اختلاف نفت بين ايران و انگليس ،قصد داشت به ايران مسافرت کند، خسرو قشقايي در تلگرافي به دکتر مصدق اظهار داشت که مسافرت وي نزد محافل آمريکايي از اهميت زيادي برخوردار است و يادآوري کرد او را از اوضاع ايران، احساسات مردم و رفتار انگليسي ها در ايران آگاه سازند. (12)
در دي ماه همان سال ناصر قشقايي نيز به علت بيماري فرزندش - عبدالله - که در آمريکا تحصيل مي کرد، عازم اين کشور شد . دکتر مصدق از وي خواست تا در آمريکا اقداماتي براي بازاريابي نفت ايران انجام دهد. (13) ناصر قشقايي در آمريکا با کمپاني ها و دست اندرکاران بازار نفت مذاکراتي انجام داد، در نتيجه پس از مذاکره با فردي به نام «اسميت»، پيشنهادات وي را مبني بر خريد بنزين از ايران براي دکتر مصدق ارسال کرد. (14)دکتر مصدق در پاسخ اظهار داشت که نماينده ي خريدار بايد به تهران آمده پيشنهادات خود را به هيأت فروش ارائه دهد.(15)وي همچنين با اشخاص ديگري از جمله سناتور«واتسن » که دست اندر کار بازار نفت بود، ديدار کرد اما بيشتر آنان اظهار مي کردند براي خريد نفت ايران بايد از دولت آمريکا توصيه نامه داشته باشند و وزارت دفاع آمريکا نيز به خاطر نارضايتي انگليسي ها، حاضر نبود اين توصيه نامه ها را صادر کند. از اين رو ناصر قشقايي با مقامات وزارت دفاع آمريکا مذاکراتي انجام داد که به نتيجه اي نرسيد.(16)
وي در اين سفر مصاحبه هايي با مطبوعات و ساير رسانه هاي گروهي آمريکا انجام داد و در اين مصاحبه ها با حمله به وزير امور خارجه ي آمريکا، او را متهم کرد که از سياست انگلستان در برابر ايران حمايت مي کند. همچنين اظهار داشت در صورت حمله ي هر قدرت خارجي به ايران، ايل قشقايي به جنگ آنان خواهد رفت. اين مصاحبه بازتاب وسيعي در رسانه هاي آمريکا يافت و در نتيجه خشم وزير امور خارجه آمريکا را برانگيخت .(17)
اقدامات قشقايي ها سبب گرديد که انگليسي ها و دربار شاه، دست به تحريکاتي در برابر آنان بزنند، پس به فرماندهان ارتش در فارس دستور داده شد از راه هاي مختلف به ايل قشقايي و موقعيت برادران قشقايي فشار وارد سازند. بدين ترتيب اختلافاتي بين قشقايي ها و مقامات ارتش به وجود آمد.(18) اين اختلافات موجب گرديد شايع شود قشقايي ها قصد شورش در برابر دولت را دارند. اين شايعات در مطبوعات خارجي نيز انعکاس يافت. ناصر قشقايي براي پايان دادن به اين شايعات که عمدتاً از دربار نشأت مي گرفت، در نطقي در مجلس سنا، حمايت همه جانبه ي خود را از دکتر مصدق اعلام داشت. همچنين در نامه اي به دکتر مصدق اظهار داشت: حاضر است يک سوم زمين هاي کشاورزي خود را در منطقه ي ييلاقي ايل قشقايي در اختيار دولت وي بگذارد تا براي هزينه هاي جاري دولت استفاده شود. انتشار نامه ي فوق بازتاب زيادي نزد هيأت دولت و طرفداران مصدق داشت و در جلسه هيأت دولت از ناصر قشقايي قدرداني شد.(19)
برادران قشقايي در حوادث 30تير1331نيز فعالانه وارد عمل شدند. محمد حسين و خسرو قشقايي که در دوره ي هفدهم نيز به مجلس راه يافته بودند، در کنار ساير نمايندگان وابسته به جبهه ي ملي به طور همه جانبه از دکتر مصدق حمايت کردند. آنان همچنين از مردم خواستند به طرفداري از دکتر مصدق قيام کنند.(20)در فارس نيز دست به اقداماتي زدند؛(21) از جمله تهديد کردند که براي حمايت از دکتر مصدق به پادگان شيراز حمله خواهند کرد . (22)پس از استعفاي احمد قوام و انتصاب مجدد دکتر مصدق به نخست وزيري، خسرو قشقايي به همراه آيت الله کاشاني و عده اي از نمايندگان طرفدار مصدق، از طريق راديو به ايراد سخنراني پرداخت و مردم را به حفظ امنيت شهر و آرامش دعوت نمود. (23) وي در دوم مرداد 1331در مجلس، در نطقي آمريکايي ها را مورد حمله قرار داد و چنين اظهار داشت :«آمريکايي ها تانک هاي سنگين را به دولت ايران مي دهند، براي کشتن مردم نه براي جنگ». سپس مبلغي براي ساختن مجسمه ي زني که در روز 30تير به هواداري از مصدق خود را جلو تانک انداخته بود، کمک کرد. (24)
در دوره ي دوم نخست وزيري دکتر مصدق، تحريکات و فشار ارتش در فارس در برابر قشقايي ها افزايش يافت و هر بار به بهانه هاي مختلف نيرو به مناطق قشقايي ها گسيل مي شد . ناصر قشقايي در اعتراض به اين اقدام، ارتش را متهم کرد که براي ايجاد اغتشاش در فارس و تأمين منافع انگليسي ها، دست به اين اقدام زده است، اما با پيگيري هاي دکتر مصدق و مذاکرات ناصر خان اين تنش ها تا حدودي کمتر شد. (25)
در زمستان سال 31حوادثي که در مرکز به وقوع پيوست، يک بار ديگر قشقايي ها را به واکنش برانگيخت . اين حوادث که از اختلافات بين نمايندگان جبهه ي ملي ناشي مي شد، سرانجام باعث جدايي اشخاصي چون مکي، بقايي و حائري زاده از دکتر مصدق گرديد. در اين اوضاع ناصر خان به طور مرتب با ارسال تلگراف هايي به نمايندگان جبهه ي ملي، آنان را به سازش دعوت نمود، و پيشنهاد کرد براي رفع اختلافات بين آنان، چه در فارس و چه در تهران، حاضر به هر گونه اقدام مي باشد.(26)
هم زمان با کوشش هاي ناصر قشقايي، برادران وي در مجلس حمايت خود را از دکتر مصدق ادامه دادند . خسرو قشقايي در يک سخنراني در مجلس، پشتيباني مردم شهرهاي مختلف فارس را از دکتر مصدق اعلام داشت. (27) با افزايش تنش هايي سياسي در تهران، فرماندهان نظامي در مناطق قشقايي اقدامات تحريک آميز جديدي را شروع کردند و به بهانه ي اينکه سران طوايف به حضورشان نرسيده اند، آنان را مورد تهديد قرار دادند. در نتيجه احتمال وقوع درگيري پيش بيني مي شد. ناصرخان براي جلوگيري از وقوع بحران جديد، کوشش زيادي کرد و با اقدامات برادران قشقايي در تهران و مذاکره با دکتر مصدق و سران نظامي کشور، اين تنش نيز فروکش کرد.(28)
منبع:پايگاه نور 33



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط