جوان و عشق به اهل بيت (ع)

گفته اند سعادت را پرنده ي هما با نشستن بر شانه ي افراد به ارمغان مي آورد، همايي که هيچ گاه وجود ندارد، ولي تو اي جوان، سعادت را خواهي يافت، اگر عشق را بر شانه ات بنشاني؛ عشقي شايسته، عشق به پاکي ها و پاکدامني ها، عشق به آنان که سرمشق عشق پاک هستند و برترين آفريده هاي خداوند؛ آنان که صفات الهي را
يکشنبه، 16 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جوان و عشق به اهل بيت (ع)

جوان و عشق به اهل بيت (ع)
جوان و عشق به اهل بيت (ع)


 

نويسنده:نعيمه ابراهيمي




 
گفته اند سعادت را پرنده ي هما با نشستن بر شانه ي افراد به ارمغان مي آورد، همايي که هيچ گاه وجود ندارد، ولي تو اي جوان، سعادت را خواهي يافت، اگر عشق را بر شانه ات بنشاني؛ عشقي شايسته، عشق به پاکي ها و پاکدامني ها، عشق به آنان که سرمشق عشق پاک هستند و برترين آفريده هاي خداوند؛ آنان که صفات الهي را در خود به کمال رساندند و نور واحد در چهارده بدن پاک شدند.
کيمياي عشق به اهل بيت (ع) مس وجودت را به طلاي ناب بدل مي کند و آب زندگي بخش اين چشمه ي هميشه جوشان، جواني جاودانه به تو مي بخشد.
پيمودن راه با «راهنما» نشانه ي دور انديشي و هوشمندي است. تنها در حوزه ي تدريس، مطالعه، نويسندگي، سخنراني، خوش نويسي و هنر آموزي نيست که آموختن شيوه، انسان را با صرف زمان و توان کمتر به مقصود مي رساند، بلکه براي دست يافتن به هدف هاي برنامه ريزي شده و رسيدن به خواسته ها، «روش مندي» راهي ميان بر است. (1)
در اين ميان، اهل بيت پيامبر (ع) بهترين راهنمايان، براي طالبان کمال و معنويتند.
نقش راهنما آن است که انسان در پيچ و خم راه گم نشود و خسته و نالان نگردد.
جوان جوياي کمال، با مطالعه ي زندگي نامه ي اهل بيت (ع) اينکه چه کردند و چگونه زيستند، مي تواند آگاهانه و مطمئن به سوي سعادت گام بردارد و رستگاري خويش را ضمانت کند؛ چرا که «طي اين مرحله، بي همرهي خضر نبايد کرد».
«شناخت حجت هاي الهي، براي حضور در دادگاه قيامت سودمند است و داشتن جواب مناسب در مورد اين شواهد و حجت ها، لازم». (2)
به تعبير امام کاظم (ع) «خداوند عقل را در وجود انسان به عنوان حجت باطني و پيامبر درون قرار داده است. پيامبران و امامان و اوصياي الهي نيز حجت هاي آشکارند». (3)
جواني يک «سرمايه» است اگر آن را خرج مي کنيم، بايد به «سود آوري» آن نيز توجه داشته باشيم و اگر به جنبه ي سود بري آن تمرکز داريم، سود هاي اصلي تر، برتر و ماندگارتر را که به «زندگي ابدي» ما رونق مي بخشد، در نظر قرار دهيم. آنچه به دست مي آوريم، بايد تناسبي منطقي داشته باشد.
فرزانگان هيچ گاه سرمايه را در جايي که سودي ندهد، به کار نمي اندازند و حسابگري را گام نخست موفقيت مي دانند. آيا قبول داريم که «جواني»، «سرمايه» ي آدمي است؟ (4)
آري، و اگر نيک بينديشيم، در مي يابيم که عشق به اهل بيت (ع) نيز بهترين سرمايه جوان مؤمن دل آگاه است.
از نشانه هاي کمال و غناي هر مکتب، معرفي الگو براي پيروان خويش است.
اسوه جويي نيز نشان بالندگي انديشه و اهداف انسان است. بنابراين، هر که در پي اسوه و الگو باشد، کمال جوست و آييني هم که براي پيروان خود سرمشق معرفي کند، کامل است.
در اين ميان، جوانان بيش از همه طالب الگو و سرمشقند. ما پيروان شيعه و اسلام نيز خوشحاليم که مکتب عزتمندمان با صداي بلند و رسا، از سپيده دم خورشيد دين تا به امروز هميشه، اعلام مي کند که «اهل بيت» اسوه ي کمال جويان و حق طلبانند. (4)
جواني که مي خواهد در خانه و جامعه، با فرزندان، با همسر و با پدر و مادر، در برابر دين خدا و مردم و در قبال سرنوشت جامعه و نظام سياسي، آن گونه عمل کند که خدا مي خواهد و دين مي پسندد، به فاطمه و علي (ع) بنگرد! (5)
«علي» و «زهرا» را بايد به نسل امروز و فردا شناساند.
نسلي که فاطمه (ع) را بشناسد، دچار فقر هويت و کمبود الگو نخواهد شد و نسلي که علي شناس شود، اسوه اي خداپسندانه را شناخته است. و جواني که زهراي اطهر (ع) را الگوي خودقرار دهد، امواج فرهنگ هاي بيگانه و بي ريشه، او را به اين سو و آن سو نخواهد برد. (6)
آنان که مي خواهند معمار جان خويش باشند، در ساخت هندسه ي وجود بايد از امير مؤمنان علي (ع) الگو بگيرند. اگر راه سلوک دشوار است و نيازمند راهنما، علي (ع) همان راهنماي خبير و راه رفته ي بصيري است که سالکان را سلامت به مقصد مي رساند؛ اگر پاي رفتن داشته باشيم و عزم رسيدن. (7)
مباد که از خورشيد هاي فرزوان در منظومه ي اهل بيت (ع) غافل شويم. دوران جواني، دوراني پرفراز و نشيب، پرخوف و خطر و پر از وسوسه هاي شيطاني است و جهاد با نفس و غلبه بر خواهش هاي دل و تمنا هاي نفس سيري ناپذير، مي طلبد! بياييد در جواني، اين راهنمايان الهي را الگوي خود قرار دهيم:
درجواني پاک بودن شيوه ي پيغمبري است
ورنه هر گبري به پيري مي شود پرهيزکار
نمي توان گفت: نمي شد! زيرا خداوند کساني را که با داشتن ثروت و جمال و جواني، پاي از راه خدا کنار نگذاشتند و متقي زيستند، به رخ ما مي کشد و مي گويد: پس چرا اينان توانستند؟
اين مفهوم همان «لله الحجة البالغة» است.
اگر عمل بنا به حجت خداپسند نباشد، در ترازوي محاسبه، بي وزن و بي مقدار خواهد بود و آن را به بهايي نخواهند خريد. (8)
جواني، آغاز زندگي است و راهي دراز و پر از نياز در پيش است؛ نياز به برنامه و طرح، نياز به مشاوره و تجربه، و نياز به راهنما و الگو!
آنچه به روندگان نو انگيزه و اميد مي دهد، مطالعه ي شرح حال انسان هاي بزرگ و موفق است (9) و اهل بيت (ع) بزرگ ترين انسان هاي جامعه ي بشري هستند.

پی نوشت ها :
 

1.جواد محدثي ،گامي در مسير ،ص101.
2.مک:گامي در مسير ،صص 102و103.
3.اصول کافي ،ج 1،ص16.
4.گامي در مسير ،صص 105و106.
5.همان، ص 172.
6.همان، ص173.
7.همان.
8.همان، ص174.
9.همان، ص102و103.
10.همان، ص 105.
 

منبع:نشريه گلبرگ ،شماره 114.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.