قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان

مقاله حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «نقش سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در به کارگیری قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان چگونه بود؟
شنبه، 28 مهر 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان

مقدمه:

مقاله حاضر به منظور شناخت نقش سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان در به کارگیری قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان نگاشته شده و درصدد بوده، به این پرسش پاسخ دهد که «نقش سید حسن نصرالله در به کارگیری قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان چگونه بوده است؟»
 
 برای یافتن پاسخ این پرسش از روش کیفی از نوع اسنادی- تحلیلی استفاده و داده ها با ابزار فیش - برداری جمع آوریشده است. یافته های پژوهش بیان میکنند که سید حسن نصرالله در مواجهه با مخالفان، تلفیقی از قدرت سخت و نرم را با اعمال ترکیبی از دو سبک رهبری تراکنشی و الهام بخش، متناسب با شرایط مخالفان (داخلی و خارجی) اعمال کرده است .
 
«قدرت سخت» سید حسن نصرالله با به کارگیری دو مهارت سازمانی و سیاسی در سخنرانیهای عید مقاومت ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ در مواجهه با مخالفان و «قدرت نرم» او با بهره از سه مهارت «هوش احساسی، ارتباطات و چشم انداز» و نیز بهره برداری از هوش محیطی در مواجهه با مخالفان، اعمال شده است.
 
 او در مواجهه با مخالفان، بیشتر از قدرت سخت و سبک رهبری تراکنشی استفاده کرده و درصورت اعمال قدرت نرم نیز، روش های ضدالهام بخش را در برابر مخالفان به کاربرده است.
 

قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان

دغدغه رهبران سیاسی
دستیابی به قدرت و ماندن در آن، دغدغه بسیاری از رهبران سیاسی در جوامع گوناگون است. درخصوص اینکه رهبری بتواند ازیک سو پیروانش را مجاب کند که بتوانند به او در نیل به اهدافش یاریرسانند و ازسوی دیگر، مخالفانش نیز به توانایی اش در گسترش دامنه قدرتش، معترف باشند، از جهاتی گوناگون مطالعه شده است.
 
بسیاری از اندیشمندان سیاسی، اجتماعی و مدیریت و برنامه ریزی، نظریاتی را در باب روش های دستیابی به قدرت، گسترش دامنه نفوذ آن به تعداد بیشتری از افراد و نیز چگونگی مانایی در قدرت ابرازداشته اند؛ برخی، آن را به ویژگیهای موروثی و غیراکتسابی شخصیتی یا سبک رهبری و برخی دیگر، آن را به آموزش و آگاهی از شیوه های قابل یادگیری عمل در گروه، مربوط دانسته اند.
 
نای، معتقد است کسانیکه رهبری را با قدرت نرم جذب مترادف میدانند، بخشی از واقعیت را نادیده گرفته اند چراکه «رهبری اثربخش، درعمل به آمیزه ای از مهارت های قدرت نرم و سخت، نیازمند است» که نای آن را با عنوان «قدرت هوشمند» معرفی کرده است (1)؛
 
 او معتقد است که تلفیق روش های عمل سخت (مانند تهدید و تنبیه) با روش های اعمال قدرت نرم (مانند تشویق و پاداش دهی) میتواند مخاطبان یک رهبر را با او در دستیابی به اهداف مشترک هم سوکند و جداسازی این روش ها به طورتقریبی غیرممکن است.
 
افرادی که در اطراف هر رهبر حضوردارند، بسته به نوع رابطه شان با او در دسته هایی متفاوت قرارمیگیرند؛ این دسته ها عبارت اند از: «هواداران، مخالفان و بیطرف ها» که متناسب با هریک از این گروه ها، رهبر، موظف است که نوعی از روش های اعمال قدرت را به کارگیرد.
 
قدرت رهبری و عملکرد سید حسن نصرالله در دستیابی به اهداف حزب الله لبنان و تطبیق آن اهداف درراستای منافع ملی لبنان، طی دو دهه اخیر، باعث شده تا مجامع بین المللی، او را فردی مؤثر در تصمیم های سیاسی لبنان و نیز در عرصه سیاست بین الملل بشناسند؛ صاحب نظران و تحلیلگرانی متعدد، این موضوع را تصدیق کرده، وی را حایز ویژگیهای شخصیتی ممتاز در اعمال رهبری و اثرگذاری بر مخاطبان دانسته اند؛ نعیم قاسم، او را چهره ای شناخته شده در جهان عرب و اسلام و دارای کلامی اثرگذار نزد افکار عمومی خوانده است (2)؛
 
اغلب صاحب نظران، دلیل اثرگذاری کلام او را صداقت در قول و عمل معرفیکرده اند که از فرهنگ شیعی و اسطوره های دینی، متأثر است؛ به طوریکه باعث شده است، سخنش ازسوی مخالفان و دشمنان لبنان و حزب الله پذیرفته شود (3)؛
 
ازسویدیگر، عدم وابستگی او به گروه های سیاسی و فرقه های دینی متعدد در لبنان و درعین مراوده و احترام به همه آنها (4)، باعث افزایش اثرگذاری او در افکار عمومی لبنان و غیرمسلمانان نیز شده است.
 
مخالفان سید حسن نصرالله، شامل مخالفان داخلی و خارجی او هستند که از افراد، گروه ها و کشورهای مخالف وی تشکیل شده، در طیفی از سطوح مختلف مخالفت با سید حسن نصرالله (از مخالفت سیاسی تا دشمنی) قرارمیگیرند.
 
نگارنده تلاش کرده است تا با مطالعه سخنرانیهای دبیرکل حزب الله لبنان در جشن آزادسازی جنوب لبنان در سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨، مهارت های لازم برای رهبری را از نظر نای که سید حسن نصرالله در این سخنرانیها به کارگرفته است، استخراج کرده، چگونگی اعمال قدرت سخت و نرم را در مواجهه با مخالفان (که سید حسن نصرالله در این جشن از آنها بهره برده است)، به نمایش گذارد.
 
 مقاله حاضر درپی پاسخ گویی به این پرسش است که «نقش سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در به کارگیری قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان چگونه بود؟
 
الف - مبانی نظری و روش
جوزف نای، مفهوم «قدرت نرم» را سال ها پیش از بحث درخصوص مفهوم قدرت هوشمند، در مارس ١٩٩٠ در مقاله ای(5) در نشریه آتلانتیک طرح کرده بود؛ نای در این مقاله تأییدکرده بود که اگر آمریکا 2 درصد از درآمد ناخالص ملی خود را برای آموزش داخلی و کمک رسانی و اطلاع رسانی به کشورهای دیگر اختصاص دهد،.
 
 به قدرتی مؤثرتر و عمیق تر از قدرت سخت دست خواهدیافت که او آن را با عنوان قدرت نرم معرفیکرد (Nye، ١٩٩٠)؛ او در همان سال (١٩٩٠)، کتابی را با عنوان التزام به رهبری(6) منتشرکرد که در آن، مفهوم قدرت نرم را بیشتر توضیح داد؛
 
 نای در این کتاب نیز تلاش کرده است که نشان دهد برخلاف تصورها و بحث های رایج درباره افول قدرت آمریکا، نه تنها کاهش قدرت رخ نداده است.
 
 بلکه علاوه بر افزایش قدرت در ابعاد نظامی و اقتصادی، در بعد سوم قدرت، یعنی قدرت نرم، قویترین کشور دنیا و حتی بیهمتا است ؛ او در این کتاب تصریح کرده است که دستیابی به این قدرت، موجب کسب اعتماد بیشتر و فراهم آمدن افکار عمومی بهتر در کشورهای دیگر میشود (Nye، ١٩٩٠)
 
نای در سال ٢٠٠٤ در کتابی با عنوان قدرت نرم(7) به تشریح ابعاد و سطوح قدرت نرم، با توجه به تغییرهای عمده در عرصه بین الملل متأثر از جهانیشدن و انقلاب فناورانه (تکنولوژیک) و نیز عواقب نادیده انگاشتن کاربست قدرت نرم در سیاست خارجی پرداخت (Nye، ٢٠٠٤) و در سال ٢٠٠٨ با انتشار کتاب قدرت رهبری،(8)
 
رابطه رهبری را با قدرت نرم و سخت و انتخاب سبک رهبری و درنتیجه، کاربست قدرت هوشمند توسط رهبر تشریح کرد (نای، ١٣٨٧)؛ او برای اولین بار در این کتاب، مفهوم قدرت هوشمند را طرح کرد.
 
١. دیدگاه جوزف نای درخصوص قدرت هوشمند
از نظر نای، قدرت با منابع تولید آن (مانند ثروت، جایگاه اجتماعی و مقام رسمی)، مترادف نیست. به الزام کسانیکه بیشترین منابع قدت را دارند، به نتیجه مطلوب که همان تغییر رفتار دیگران است، نمیرسند؛ او تأکیددارد که «تمایز میان قدرت داشتن بر کشورها و قدرت داشتن بر نتیجه ها باید مشخص شود» (9)؛
 
چراکه بسیاری از افراد، با پاداش یا تهدید از اهداف خود دست نمیکشند و به تغییر رفتار تن نمیدهند؛ نای برای این وضعیت، مفهوم «قدرت نرم» را در مقابل «قدرت سخت» مبتنی بر تهدید و تشویق مطرح میسازد؛
 
 به نظر او، استفاده از تهدید به محروم شدن از پاداش یا تشویق، در حیطه قدرت سخت قرارمیگیرد اما گاه با ترتیب دادن برنامه ای مدون، میتوان بدون استفاده از این تهدید و تطمیع، به نتایج مطلوب رسید و این یعنی «کسب نتایج دلخواه به وسیله جذب دیگران، نه تحریکشان با انگیزه های مادی» و همراه و همکارساختن آنها، به جای مجبورکردن افراد به انجام کار (10)
 
قدرت نرم، اغلب از ابزارهایی مانند جذابیت شخصیتی، فرهنگ، ارزش های گروهی و اخلاقیات تبعیت میکند. پیروان رهبری که دارای جذابیت است، کاری را میخواهند انجام دهند که رهبر یادشده میخواهد؛ ازسویدیگر اگر «رهبر، نماینده ارزش هایی باشد که دیگران میخواهند دنبال کنند» (11)، به تطمیع و تهدیدی کمتر نیازخواهدداشت.
 
نای تأکید میکند که قدرت نرم، با نفوذ یا فقط متقاعدکردن دیگران یا تهییج آنها با حرف زدن، مترادف نیست هرچند اینها را در دل خود دارد؛ بلکه جذب دیگران با استفاده از منابع ملموس و غیرملموس نیز هست (12)؛
 
به نظر او، «قدرت نرم میتواند بر نوعی احساس جذابیت، عشق یا وظیفه در یک رابطه تکیه داشته باشد و به ارزش هایی درباره درست بودن مشارکت در این ارزش ها و اهداف مشترک، متوسل شود» (13)؛.
 
 وی تصریح میکند که قدرت نرم رهبران در حوزه های گوناگون، متفاوت است؛ ممکن است یک رهبر در حوزه ای دارای قدرت نرم بالا و در جایی دیگر، فاقد این حد از توانایی باشد (15)
 
بنابراین از نظر نای، قدرت سخت و نرم، وابسته و مکمل یکدیگرند همان طورکه رهبران و پیروان نیز بسته به نوع زمینه رابطه شان، مکمل یکدیگرند؛ دروافع، این زمینه یا محیط است که تعیین میکند به کارگیری کدام یک از دو قدرت سخت و نرم، اثربخشی بیشتری خواهدداشت؛
 
 اگر یکی از این دو نوع اعمال قدرت به دیگری صدمه بزند، رهبریکردن، دشوار خواهدشد چراکه میان آنها برتریای وجودندارد. «قدرت نرم در ذات خود، خوب نیست و همیشه هم بهتر از قدرت سخت نیست» (16)، بلکه انتخاب به موقع و متناسب با هدف هریک از آنها، موفقیت در دستیابی به اهداف را ممکن میسازد؛ نای این «توانایی ترکیب قدرت سخت و نرم را در راهبردی مؤثر» «قدرت هوشمند» می نامد (17)
 
جوزف نای، قدرت هوشمند را تلفیق صحیح و به اندازه دو قدرت سخت و نرم میداند بدین ترتیب که این دو نوع قدرت، همراه و مکمل یکدیگر به کارگرفته شوند و هیچ یک، نادیده انگاشته نشوند؛.
 
 او معتقد است که رهبری نیز، رابطه ای، اجتماعی است که به تلفیق دو قدرت سخت و نرم و به عبارت دیگر به کارگیری قدرت هوشمند، نیازمند است و رهبر، فردی است که «به یک گروه در خلق و دستیابی به اهداف مشترک کمک میکند» و آنها را برای دست یافتن به این اهداف بسیج میکند (18)
 
نای، رهبری را رابطه ای اجتماعی میداند که دارای سه مؤلفه کلیدی «رهبران، پیروان و متنی که در آن تعامل میکنند» است (19)؛ او معتقد است که لازم نیست رهبر، به الزام، یک فرد واحد باشد یا حتی لازم نیست که تعیین کننده اهداف باشد، بلکه میتوان اهداف را از خود گروه الهام گرفت؛
 
 وی، رهبری را همان «قدرت جهت دادن و بسیج دیگران به سوی یک هدف» میداند که ممکن است از مقامی رسمی یا غیررسمی نشأت گرفته باشد و تأکیدمیکند که به الزام، کسانیکه دارای جایگاهی رسمی در یک گروه هستند، رهبر واقعی آن گروه نیستند و ممکن است فرد یا افرادی در گروه، جایگاه هدایتگر و بسیج کننده را داشته باشند (20)
 
جوزف نای، رهبرانی را که از قدرت نرم بیشتری استفاده میکنند، رهبران الهام بخش و رهبرانی را که از قدرت سخت بیشتر استفاده میکنند، رهبران تراکنشی مینامد.
 
 رهبر الهام بخش یا دگرگون کننده، پیروان را به سوی اهداف گروهی سوق میدهد، حتی اگر اهداف و منافع شخصی به خطرافتد؛ اما رهبر تراکنشی، پیروان را با افزایش یا کاهش منافع شخصیشان، هدایت میکند. رهبران الهام بخش، پیروان را رشدداده، به دنبال تغییر شرایط فعلی هستند (21)؛
 
البته او تأکیدمیکند که این محیط است که رهبر را در انتخاب سبک رهبری اثربخش تر هدایت میکند؛ برای نمونه، رهبری الهام - بخش یا استفاده از قدرت نرم، در دوره های تحول سریع یا مقطعی اجتماعی و سیاسی، بهتر کاربرددارند (22)
 
جوزف نای، وظایف رهبران را در مقابل گروه به سه دسته تقسیم میکند:
١- خلق هدف و وسیله دستیابی به آن؛
٢- تقویت هویت و همبستگی گروهی؛
٣- فرماندهی و بسیج کار جمعی (نای، ١٣٨٧: ٥١)
 
وی محک رهبربودن یا نبودن یک فرد در گروه را تأثیرپذیری و اثرگذاری بیشتر یک گروه در تعریف اهداف و دستیابی به آنها به دلیل مشارکت آن فرد میداند (23) و تصریح میکند «کسانیکه در یک رابطه، قدرتی بیشتر دارند، از جایگاهی بهتر برای ایجاد و مقاومت در برابر تغییر بهره مندند» و همچنین «احتمالی کمتر وجوددارد که قدرتمندترها، دیدگاه های دیگران را بپذیرند» (24)
 
نای اشاره میکند که قدرت، تنها فرمان دادن نیست؛ بسته به اینکه مخاطب چه کسی باشد و دستیابی به نتیجه چگونه رخ داده باشد، معنای قدرت تأثیرمیپذیرد؛ برای نمونه، میان کسی که در اثر فرمان یک دیکتاتور کشته میشود و کسیکه خود، خواهان شهادت است.
 
 و به فرمان همان دیکتاتور کشته میشود، تفاوت وجوددارد؛ دومی نمیتواند نشان دهنده قدرت آن دیکتاتور باشد؛ به نظر او، قدرت به طورنزدیک به «زمینه رابطه» بستگیدارد .
 
و زمینه نیز به جایگاه و نقش افراد در موقعیت بستگیدارد، مانند نقش یک پدر در خانواده و جایگاهش در برابر فرزندان و نقش همان پدر در محل کار که ممکن است فرمان بر یک یا چند مقام بالاتر از خود در سازمان باشد.(25)
نای، مهارت هایی را لازمه کاربست قدرت نرم و سخت توسط رهبران میداند؛ از نظر او برای به کارگیری قدرت نرم، سه مهارت ویژه وجوددارند که رهبران میتوانند با توسل به آنها بر دیگران تأثیر بگذارند:
 
١. هوش احساسی؛
٢. ارتباطات؛
٣. چشم انداز.
 
«مهارت های سازمانی و سیاسی» نیز دو مهارت اساسی در به کارگیری قدرت سخت هستند.
 
جوزف نای، هوش احساسی را ناشی از دو مؤلفه «تسلط بر خود» و «برقراری ارتباط با دیگران» میداند که به رهبر امکان میدهند تا علایق و ارزش های خود را به دیگران (خواه پیروان و غیرآنها) منتقل کند و بدین وسیله آنها را مجذوب خود نماید. «هوش احساسی»، میتواند ذاتی یا محصول یادگیری باشد و به مرور در اثر کسب تجربه افزایش یابد؛ به کمک این مهارت، رهبر میتواند کاریزمای خود را در محیط های متفاوت کنترل کند.
 
منظور او از مهارت «ارتباطات»، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران از طرق کلامی و غیرکلامی است؛ سخنوری، رفتار بدن و استفاده از نمادها و نشانه ها در ارتباط با دیگران از این نمونه اند؛ مراد از «چشم انداز» نیز داشتن مهارت نشان دادن تصویری از وقایع است که برای پیروان و غیر آنها الهام بخش است یا به اندیشه و ارزش های مورد نظر رهبر، معنامیبخشد؛
 
 این مهارت برای ایجاد اهداف مشترک در مخاطبان، بسیار کمک کننده است ؛ به این ترتیب او میتواند به کمک چشم انداز، وضعیت موجود را به سمت تغییر هدایت کند. حدود و ابعاد چشم انداز یک رهبر به نوع رهبری او (الهام بخشی یا تراکنشی) بستگیدارد و ممکن است دور یا نزدیک باشد.
 
جوزف نای، مهارت های سازمانی و سیاسی را برای سبک رهبری تراکنشی (اعمال قدرت سخت) برشمرده است؛ به نظر او، «مهارت سازمانی» همان توانایی مدیریت ساختار، گردش اطلاعات (رو به بیرون و رو به درون) و نظام پاداش دهی در گروه است؛ او هم به حفظ ساختار سازمانی توجه دارد و هم بر جریان اطلاعات (خواه گزارش های افراد از بیرون گروه و خواه، گزارش های لازم برای خروج از گروه) مدیریت دارد و هم پاداش ها و تنبیه ها و محرومیت از پاداش ها را در همه سطوح کنترل میکند.
 
از نظر نای، «مهارت سیاسی» شامل توان استفاده از اجبار یا زور در برابر پیروان یا دست کم، «چانه زنی» برای حفظ موقعیت برتر است ؛ حتی گاهی، رهبر به تنهایی قادر نیست، این کار را انجام دهد اما گروهی را با خود همراه میکند و با بهره گیری از موقعیت گروه یا ائتلاف بزرگ تر، دیگران را به پذیرش خواسته خود مجبورمیکند؛.
 
 او میتواند با طراحی دقیق این نظام ها (سیستم ها)، محیط پیرامون را شکل دهد؛ جوزف نای، همچنین از مهارتی نام میبرد که تلفیقی از پنج مهارت پیشین است و آن «هوش محیطی» است؛ به نظر او، رهبری که بتواند شرایط اثرگذاری بر محیط را بشناسد، بتواند فرصت (شانس) اثرگذاری خلق کند و نیز سبک رهبری خود را با نیازهای پیروان تطبیق دهد، دارای هوش محیطی (یا شم سیاسی) است.(26)
 

٢. آشنایی با مخالفان سید حسن نصرالله

مخالفان مقاومت اسلامی لبنان و سید حسن نصرالله به عنوان دبیرکل حزب الله لبنان، شامل سه دسته «کشورها، گروه ها و افراد» است؛ ازسوی دیگر، مخالفان او را میتوان در دو دسته «مخالفان داخلی و خارجی» تقسیم کرد.
 
 که دسته اول از «گروه ها، احزاب و افراد مخالف شخص دبیرکل یا مخالف مشی حزب الله و مقاومت در داخل لبنان» تشکیل شده اند
 
 و گروه دوم، شامل «کشورها و افراد دشمن منافع ملی لبنان، به ویژه اسرائیل، آمریکا، برخی کشورهای اروپایی (مانند انگلستان، فرانسه و...) و برخی کشورهای عربی (مانند عربستان، امارات و...) و نیز سیاست مداران و سردمداران مخالف نصرالله و مقاومت اسلامی در منطقه جنوب غرب آسیا (مانند نخست وزیران (ایهود باراک، نتانیاهو و...) و وزرای کابینه اسرائیل (شارون، شامیر و...) و سایر مسئولان این کشور، رؤسایجمهوری ایالات متحده و پادشاهان و مسئولان عربستان و امارات» هستند.
 
در رأس مخالفان داخلی نصرالله، هواداران جریان ١٤ مارس و احزاب تابع آن قراردارند که پس از ترور رفیق حریری در سال ٢٠٠٥، به منظور خروج نیروهای سوری از لبنان با یکدیگر متحد شدند و تحول هایی را در لبنان رقم زدند و تاکنون نیز به پیروی از سعد حریری، در مقابل حزب الله و شخص سید حسن نصرالله در موضع مخالفت قراردارند؛ مخالفان او در احزابی ازجمله «المستقبل، نیروهای لبنانی، حزب و حزب سوسیالیست ترقی خواه» فعالیت میکنند.
 
مخالفان سید حسن نصرالله در زمان ها و مناسبت ها یا اتفاق های گوناگون سیاسی - اجتماعی که در لبنان رخ می دهد، به صراحت در بیانیه ها و سخنرانی ها، موضع مخالف خود را با او، حزب الله و مقاومت اسلامی اعلام میکنند و این تقابل (چه ازسوی مخالفان داخلی و چه ازسوی مخالفان خارجی نصرالل ه) نزد مردم لبنان و مطبوعات این کشور شناخته شده است.
 

ب - قدرت سخت سید حسن نصرالله در تقابل با مخالفان

 طبق تعاریف جدید، مفهوم قدرت سخت، دیگر به بعد فیزیکی رفتار یا استفاده از قدرت نظامی در زمان جنگ، منحصر نیست؛ بلکه ابعادی دیگر از قدرت که همان توبیخ و پاداش دهی افراد هستند نیز در زیرمجموعه (ذیل) قدرت سخت تعریف میشوند؛
 
 بنابراین در مقاله حاضر و هنگام بحث از قدرت سخت دبیرکل حزب الله لبنان در تقابل با مخالفان، قدرت نظامی حزب الله یا قدرت درون - گروهی سید حسن نصرالله مورد توجه قرار نگرفته و به قدرت سخت رهبری او در زمان صلح پرداخته شده است.
 
ارتباطی که نای، میان اعمال قدرت سخت و رهبری تراکنشی برقرارمیسازد، رهبران را ملزم میکند که مهارت هایی را برای اعمال این نوع از قدرت بر مخاطبان استفاده کنند؛ این مهارت ها در دو بعد مهارت سازمانی (به معنی توانایی مدیریت ساختار، کنترل گردش اطلاعات و نظارت بر نظام پاداش و تنبیه) و نیز مهارت سیاسی (به معنی توان استفاده از اجبار یا چانه زنی برای حفظ موقعیت برتر) دسته بندیمیشوند.
 
مطالعه سخنرانیهای سید حسن نصرالله در عید مقاومت سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ نشان داده است که او در تقابل با مخالفان از این مهارت ها بهره میبرد.
 

١. به کارگیری مهارت سازمانی در تقابل با مخالفان

١-١. مدیریت ساختار سازمانی

سخنرانیهای سال روز آزادسازی جنوب لبنان (در ٢٥ مه ٢٠٠٠) نشان میدهند، سید حسن نصرالله در مقام دبیرکل حزب الله لبنان، مدیریت سازمانی خود را بر ساختار این حزب در مواجهه با مخالفان نیز به نمایش میگذارد؛ او همواره کوشیده است، در درجه نخست، تقابل پیوسته (بلافصل) این حزب و هوادارنش با اسرائیل را از طریق اعلام مواضع و اهداف سازمان، به مخالفان داخلی و خارجی دیکته کند و در درجه دوم، مرزهای فعالیت سازمانی حزب الله و وظایف دولت را از یکدیگر جداکند.
 
ازآنجاکه اغلب دولت های رویکارآمده در لبنان، با حزب الله و مقاومت اسلامی (به ویژه سلاح ایشان)، مخالف بوده اند، دولت ها و افراد شاخص آنها درزمره مخالفان داخلی نصرالله شمرده شده اند؛ بنابراین اعلام مواضع رسمی و سازمانی حزب الله در تقابل با مخالفان (داخلی و خارجی) و تأکیدهای سید حسن نصرالله بر وظایف حکومت به طورجداگانه بیان شده اند.
 

١-١-١. اعلام مواضع رسمی و اهداف حزب الله در تقابل با مخالفان

سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان در سخنرانیهایش از مقام رسمی خود در این حزب استفاده کرده و اهداف و برنامه های حزب الله و مقاومت لبنان را برای مخالفان داخلی و خارجی اعلام یا تکرارکرده است.
 
 او همواره تاکیدکرده که حزب الله از روز نخست شکل گیری، در تقابل دائمی با اسرائیل مستقر است و مسئله اسرائیل را هرگز از صدر اولویت هایش خارج نکرده است؛ وی ایستادگی بر این موضع را در تمامی سخنرانیهای عید مقاومت، طی سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ تکرارکرده است.
 

موضع گیریها و اعلام اهداف مقاومت نصرالله

ازجمله موضع گیریها و اعلام اهداف مقاومت نصرالله در عید التحریر، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
 
- فریب نامیدن موضع گیری ایهود باراک (صلح نامیدن عقب نشینی و فرار نیروهای اسرائیلی) و اعلام تداوم تخاصم اسرائیل تا آزادی کامل مناطق تحت اشغال لبنان و بازگشت همه پناهندگان فلسطینی به سرزمینشان و نیز آزادی تمام زندانیان مقاومت اسلامی از بند رژیم اشغالگر قدس (27)؛
 
- تأیید و تبیین دلایل شرعی و عقلانی استفاده از عملیات استشهادی توسط مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان (28)؛
 
- تأکید بر استمرار نبرد با اسرائیل و محفوظ ماندن حق دفاع از لبنان برای حزب الله و مقاومت لبنان (39)؛
 
- اذعان بر بازدارندگی سلاح مقاومت در برابر اسرائیل و پایبندی حزب الله به مقررات انتخاباتی به منظور حفظ منافع مردم لبنان (30)
 
- اعلام موضع آشتی جویانه حزب الله و تأکید بر فعالان حزب الله و مقاومت برای آگاه سازی مردم در دوری از تفرقه و نیفتادن به دام دشمنی طیفه ای و حزبی، تا به نتیجه رسیدن گفتگوهای آشتی ملی (31)؛
 
- اعلام تداوم دو راهبرد اصلی مقاومت (بیرون راندن دشمن و دفاع از همه لبنانیان در برابر تجاوزهای اسرائیل)، دعوت از مردم منطقه و کشورهای عربی (مانند عراق و فلسطین) برای استفاده از الگوی مقاومت لبنان (32)؛
 
- تأکید بر هدف اصلی مقاومت (مقابله با تجاوزهای اسرائیل) و کارآمدی سلاح مقاومت در دستیابی به این هدف و نیز استقلال حزب الله از ارتش و دولت با وجود تلاش برای مسلح شدن ارتش و عدم تضعیف آن، برای دفاع از لبنان و قرارگرفتن در کنار سلاح مقاومت (33)؛
 
- تهدید اسرائیل به هدف قراردادن کشتیهای تجاری و نظامیاش درصورت محاصره سواحل لبنان (34)؛
 
- تأکید بر درستی روش و هدف مقاومت در برابر اسرائیل و بینتیجه بودن هرگونه گفتگو (مذاکره) با این رژیم و دروغ خواندن شایعه خواست حزب الله برای تشکیل حکومت (35)؛
 
- اعلام همکاری حزب الله با دولت از سال ٢٠٠٠ در آزادسازی جنوب و گفتگو با مخالفان سلاح مقاومت و حزب الله تا رسیدن به هدف مشترک حول معادله ارتش، ملت و مقاومت (36)؛
 
- تصریح بر نبود راهبردی مشخص ازسوی دولت های لبنان برای مقابله با اسرائیل و اعلام همکاری با حکومت درصورت تشکیل دولتی قدرتمند و عدالت جو (37)؛
 
- تأکید بر لزوم خروج از خلأ سیاسی و ایجاد توافق بر سر قانون انتخابات جدید و نیز عدم اراده و خواست حزب الله برای تشکیل دولت در لبنان (38)؛
 
- تبیین خطر جدی داعش برای کل منطقه و همه فرقه های مذهبی و تشویق سایر گروه ها و کشورها به موضع گیری شفاف در برابر این خطر (39)؛
 
- اعلام مخالفت با ضامن قراردادن آمریکا و کشورهای اروپایی و عربی برای حل منازعات داخلی لبنان، به دلیل تباه شدن کشورهایی مانند عراق و افغانستان توسط همین کشورها به بهانه دموکراسی یا بهبود وضعیت امنیتی (40)؛
 
- تأکید بر خواست حزب الله برای توافق همه گروه های لبنانی بر سر یک قانون جدید انتخاباتی (41)
- اعلام همکاری با دولت و سایر گروه های سیاسی برای حل وفصل پرونده های فساد اقتصادی (42)
 

١-١-٢. جداسازی (تفکیک) وظایف سازمانی حزب الله از حکومت

سید حسن نصرالله در سخنرانیهای عید مقاومت و آزادسازی جنوب لبنان از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨، به دفعات از مقام سازمانی خود برای بیان وظایف حکومت و دولت لبنان (که اغلب در موضع مخالف حزب الله و مقاومت قرارداشته اند) در برابر مردم و عدم پوشش (عهده گیری) این مسئولیت ها توسط حزب الله استفاده میکند؛
 
 وی همواره تأکیدکرده است که به رغم تلاش حزب الله برای مقابله با نفوذ اسرائیل به کشور، این گروه در قبال برقراری امنیت عمومی کشور یا بازسازی و توسعه مناطق جنگ زده و دور از جنگ و نیز بنای ساختارهای حکومتی یا دخالت غیرقانونی در آنها مسئولیتیندارد و به تناوب گفته است که مسئولیت این امور به عهده حکومت، دولت و بهره گیری از روندهای قانونی است که ازآن جمله میتوان موارد زیر را برشمرد.
 
- تأکید بر تشکیل دادگاه توسط دولت برای محاکمه مزدوران، تأکید بر اینکه حزب الله جایگزبن حکومت نیست و مسئولیت برقراری امنیت در مناطق جنگ زده و نیز توسعه و بازسازی این مناطق به عهده حکومت است (43)؛
 
- درخواست از دولت برای مسئولیت پذیری و حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم (44)؛
 
- مسئول دانستن گروه ١٤ مارس (که به قدرت رسیده و دولت را دردست داشته) برای رفع مشکلات مردم در مناطق جنگ زده و محروم لبنان (45)؛
 
- دعوت از حکومت و گروه های سیاسی برای خروج از خلأ سیاسی به منظور برقراری امنیت اجتماعی مردم (46)؛
 
- تأکید بر مسئولیت حکومت و دولت در حفاظت از نیروهای سیاسی و دفاترشان و برقراری امنیت اجتماعی (47)؛
 
- تبیین کم کاریهای دولت در تجهیز ارتش و آماده سازی نیروهای انسانی آن، عدم تلاش دولت برای توسعه مدنی و رفاهی (تجهیز بیمارستان ها، تأسیسات زیربنایی و ایجاد اشتغال و...) به ویژه در مناطق مرزی و عدم مسئولیت پذیری دولت در برقراری امنیت این مناطق (48)؛
 
- تأکید بر مسئولیت دولت در بررسی پرونده های قضایی و رسیدگی به وضعیت رفاهی حقوق - بگیران، خارج از درگیریها و اختلاف های سیاسی (49)؛
 
- تأکید بر مسئولیت دولت در مبارزه با داعش در مناطق اشغال شده شمال لبنان توسط این گروه و تنهانگذاشتن حزب الله در نبرد با داعش (50)؛
 
- مسئول دانستن دولت در پیگیری وضعیت اسرا و مفقودان در مناطق تحت اشغال داعش در شمال لبنان و نیز موضع گیری شفاف در برابر داعش (51)؛
 
- اعلام مخالفت با بیانیه نهایی نشست (کنفرانس) ریاض و مسئول دانستن دولت در موضع گیری نسبت به این بیانیه و اعلام عدم اطلاع از محتوای آن (52)؛
 
تأکید بر مسئولیت دولت در حمایت از افراد و سازمان ها و مؤسسات گنجانده شده در فهرست تحریم حامیان تروریسم (53)
 
بنابر آنچه مشاهده شد، دبیرکل حزب الله لبنان، طی سال های متوالی در عید مقاومت، از مهارت سازمانی خود برای بیان مواضع رسمی گروه مطبوع خویش (مقاومت اسلامی) و نیز جداسازی وظایف و مسئولیت های دولت، از وظایف حزب الله و مقاومت اسلامی استفاده کرده است.
 

١-٢. کنترل و مدیریت گردش اطلاعات (رو به بیرون و رو به درون)

١-٢-١. افشای اطلاعات فعالیت های پنهانی مخالفان

سید حسن نصرالله در مواردی متعدد در جشن آزادسازی جنوب لبنان، اطلاعاتی را درخصوص فعالیت های گروه های مخالف مقاومت افشاکرده است؛ این امر در درجه نخست، بیانگر آن است که گزارش ها و اطلاعاتی که از جبهه مخالفان و دشمنان به او میرسند،.
 
 چنان قابل اعتماد هستند که او آنها را از بلندگوی (تریبون) عمومی اعلام میکند و از نادرستی آنها واهمه ایندارد؛ بدین معنا که گزارشگران او در حزب الله، وظایف خود را به درستی و با دقت بالا انجام میدهند و دوم اینکه افشای این اطلاعات، مخالفان داخلی و خارجی او را تحت فشار افکار عمومی قرارمیدهد و نصرالله با استفاده از این روش، میتواند افکار عمومی را به سوی اهداف خود در چالش های سیاسی درخصوص حزب الله و مقاومت اسلامی هدایت کند؛ ازجمله مصادیق استفاده از این روش توسط دبیرکل حزب الله لبنان، میتوان به موارد زیر در سال های متوالی سخنرانی در جشن آزادسازی جنوب لبنان اشاره کرد:
 
- بیان اطلاع از تلاش های مخالفان داخلی و دولت لبنان برای سازش با اسرائیل، پیش از پیروزی مقاومت در ٢٥ مه ٢٠٠٠ و اجرای قطعنامه ٤٢٥ (54)؛
 
- افشای اطلاعات درخصوص خصومت آفرینیهای عمدی میان فرقه های مذهبی و سیاسی در لبنان و تلاش مخالفان برای توسل به آمریکا و نهادهای بین المللی برای ضمانت در منازعات و واسطه قرارگرفتن میان فرقه ها (55)؛
 
 - بیان اطلاع از همکاری برخی لبنانیها در تصویب قطعنامه ١٥٥٩ (56)؛
 
بیان اطلاع از تلاش های پشت پرده مقاومت و حزب الله برای جلوگیری از پایان جنگ سال ٢٠٠٠ و درخواست از اسرائیل برای خارج نشدن از جنوب لبنان تا حصول نابودی کامل حزب الله (57)؛
 
- افشای تلاش برای واداشتن حزب الله به گفتگو با اسرائیل و عدم خروج بدون شرط اسرائیل از جنوب لبنان (58)؛
 
- بیان اطلاع از گفتگوهای نمایندگان کشورهای عرب با دولت لبنان برای اطمینان از عدم وقوع جنگ میان حزب الله و اسرائیل (59)؛
 
- افشای برگزاری نشست سفیر آمریکا (خانم کنیلی) با رئیس جمهور لبنان پیش از انتخاب وزرا با هدف کسب اطلاع از چگونگی انتخاب وزرا به ویژه وزیر کشور لبنان (60)؛
 
- افشای تلاش های نیروهای سیاسی مخالف حزب الله برای تحریک مذهبی و طایفه ای در مناطق گوناگون لبنان به نفع حزب مطلوبشان در انتخابات (نصرالله، ٢٠١٢)؛
 
- افشای اطلاعات پشت پرده مخالفت معارضان سوری با گفتگوی سیاسی و مذاکره با دولت سوریه (61)؛
 
- بیان اطلاع از پشتیبانیهای مالی، تسلیحاتی و لجستیکی عربستان و آمریکا از معارضان و تروریست های داعش (62)؛
 

١-٢-٢. افشای اطلاعات از فعالیت ها و قدرت حزب الله در برابر مخالفان

بررسی سخنرانیهای سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در عید مقاومت طی سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ نشان داده است که او با پنهان کردن یا به رخ کشیدن اطلاعات درخصوص قدرت تسلیحاتی یا آمادگی نیروی انسانی حزب الله و مقاومت در برابر مخالفان، به تخریب اعتمادبه نفس و وحشت آفرینی میان اردوگاه مخالفان پرداخته است؛
 
 نصرالله این روش را اغلب در برابر اسرائیل (که در صدر مخالفان مقاومت و حزب الله و شخص دبیرکل آن قراردارد) به کارگرفته است ؛ ازسویدیگر، نشت این اطلاعات برای سایر مخالفان در حکم خبری برای نشان دادن برتری موقعیت حزب الله و مقاومت، باقی مانده است.
 
برای نمونه میتوان به مواردی ازجمله: تشریح چگونگی خروج نیروهای اسرائیل از جنوب لبنان (بدون هیچ قیدوشرط) و پیشنهاد به فلسطینیها برای انجام عملیات استشهادی و بازپس گیری وطنشان (63)، تأکید بر عدم موازنه راهبردی (استراتژیک) و تسلیحاتی میان دو اردوگاه حزب الله و اسرائیل (64)، تأکید بر برتری قوای اخلاقی و روحی نیروهای مقاومت اسلامی نسبت به نیروهای اسرائیل (65)، افشای اطلاع از تهدیدهای آمریکا و اسرائیل ضد سوریه و ایران و بعیددانستن حمله به این کشورها و درعین حال اعلام آمادگی حزب الله و مقاومت لبنان برای حضور در هر جنگ دیگر (66)،
 
 افشای ساخت و دراختیارداشتن سلاح های جدید و پیشرفته و رونمایینکردن از آن تا هنگام نبرد با اسرائیل (67)، اعلام حضور فقط چندهزار رزمنده حزب الله در نبرد ٢٠٠٠ (68)، تأکید بر عدم انفعال مقاومت در برابر هرگونه توهین و تجاوز نسبت به ملت های منطقه و وفاداران مقاومت در طول مرزهای بین المللی (69)، .

اعلام آمادگی کامل و برتری قدرت نیروهای مقاومت نسبت به هر زمان دیگر از نظر کیفی و کمی (70) و افشای تفاوت فاحش و کمبود تجهیزات مقاومت نسبت به اسرائیل در سال ٢٠٠٠ (71)، اشاره کرد.
 
صراحت نصرالله در نحوه گردش اطلاعات و تکرار تفوق نظامی، تسلیحانی و روانی نیروهای مقاومت بر نیروهای دشمن، علاوه بر ترساندن اسرائیل درباره جنگ با لبنان، موجب بازدارندگی سلاح مقاومت از وقوع یا برنامه ریزی برای جنگ شده است ,

به طوریکه با وجود اجرای رزمایش های منظم توسط جبهه داخلی اسرائیل، سران این کشور اعلام کرده اند که «ما خواهان جنگ نیستیم» و ازسویدیگر، مردم اسرائیل نیز به نیروهای خود، بیاعتماد شده، از مقاومت وحشت دارند.
 

٢. استفاده از مهارت سیاسی در تقابل با مخالفان

آنچه نای، مهارت سیاسی مینامد، توانایی استفاده از اجبار یا زور در برابر مخاطب یا دست کم چانه زنی برای حفظ موقعیت برتر است؛ حتی گاهی، رهبر به تنهایی قادر نیست که این کار را انجام دهد اما گروهی را با خود همراه می کند و با بهره گیری از موقعیت گروه یا ائتلاف بزرگ تر تلاش میکند تا دیگران را به پذیرش خواسته خود مجبورکند.
 
 
 بررسی سخنرانیهای سید حسن نصرالله در سال روز آزادسازی جنوب لبنان در ٢٥ مه هر سال نشان داده است که او در مواجهه با مخالفان این مهارت را به کارگرفته است؛ بدین منظور، او در برابر دشمنان خارجی (اسرائیل و آمریکا) به توسل به زور توجه کرده و در برابر مخالفان داخلی، شیوه چانیزنی را برای حفظ موقعیت برتر درپیش گرفته است.
 
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان برای تحمیل خواسته های مقاومت به اسرائیل (عدم تجاوز مجدد اسرائیل به خاک لبنان و کشورهای همسایه و نیز عدم پذیرش گفتگو و سازش با اسرائیل توسط مقاومت)، «شکست ها و حجم خسارات این رژیم را در جنگ سال ٢٠٠٠ با لبنان، ٢٠٠٥ با فلسطین، ٢٠٠٦ با لبنان، ٢٠٠٨ با غزه و ٢٠١٢ با غزه در سال های متعدد برشمرده است (72)؛
 
ترس نیروهای اسرائیل از مرگ (73)، ناکارآمدی برگزاری رزمایش های متعدد در جبهه داخلی اسرائیل و تمسخر دولت این رژیم توسط مردمش (74)
 
 و فروپاشی راهبرد گورین مبنیبر فرار دائمی اعراب از نیروهای اسرائیل (75) را به رخ رؤسای رژیم اسرائیل و ساکنان مناطق اشغالی فلسطین و نیز سایر مخالفان کشیده است تا بدین وسیله آنان را به دوری از نبرد با جبهه مقاومت و وحشت از شکست مجدد مجبورکند.
 
ازسویدیگر، نصرالله در برابر مخالفان لبنانی خود و مقاومت اسلامی، شیوه چانه زنی را برای حفظ موقعیت برتر و تحمیل خواسته های خود به ایشان در دستور کار قرارداده است. مطالعه سخنرانیهای جشن آزادسازی جنوب لبنان در سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ نشان داده اند که موضوع اصلی و تکرارشونده برای چانه زنی با مخالفان داخلی، «سلاح مقاومت» و عدم تحویل یا کنارگذاشتن آن توسط حزب الله و مقاومت اسلامی است که نصرالله بارها به آن توجه کرده است ؛
 
 او در سخنرانی عید مقاومت طی سال های ٢٠٠٠، ٢٠٠٢، ٢٠٠٣، ٢٠٠٥، ٢٠٠٩، ٢٠١٠، ٢٠١٢ و ٢٠١٣ بر حفظ سلاح مقاومت، عدم استفاده از آن ضد مردم لبنان، عدم تحویل آن به دولت یا ارتش تا زمان تشکیل حکومتی مقتدر و دارای ارتش مجهز و متعهد به تقابل با اسرائیل و حفاظت از مرزهای لبنان تأکیدکرده است.
 

ج - قدرت نرم سید حسن نصرالله در تقابل با مخالفان

طبق نظریات جوزف نای، قدرت نرم، نوعی از اعمال قدرت است که با سبک رهبری الهام بخش به طور تنگاتنگ ارتباط دارد؛ رهبران سیاسی و رهبران سازمانی از این نوع قدرت، چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح استفاده میکنند.
 
 و میتواند براساس جذابیت ارزشی یا توانایی طراحی و اجرای برنامه های سیاسی، بنیان نهاده شده باشد؛ از نظر او، داشتن قدرت نرم، با نفوذ بر افراد یا فقط متقاعدکردن و تهییج آنها با سخن راندن مترادف نیست؛ بلکه جذب دیگران با به کارگیری منابع ملموس و غیرملموس نیز هست(76)؛
 
براین اساس، اعمال قدرت نرم بر دشمنان، برای سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، شامل به کارگیری تمام ابزارهایی است که بتواند به واسطه آنها دشمنانش را به سوی اهداف و ارزش های مطلوب حزب الله سوق دهد. مطالعه سخنرانیهای جشن آزادسازی جنوب در سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ نشان داده است که این جهت دهی، هم بر مخالفان داخلی و هم بر مخالفان و دشمنان خارجی او اعمال شده است.
 

١. بهره برداری از مهارت هوش احساسی

به نظر نای، هوش احساسی از دو مؤلفه تسلط بر خود و برقراری ارتباط با دیگران نشأت میگیرد که به رهبر گروه، امکان میدهد، علایق و ارزش های خود را به دیگران انتقال دهد تا بتواند آنها را به جانب خود مجذوب کند؛ بهره مندی از این مهارت، میتواند رهبر گروه را در مدیریت کاریزمای خویش در محیط های متفاوت، مددرساند؛ به نظر نای، این ویژگی ممکن است ذاتی یا اکتسابی و تقویت شده باشد.
 

١-١. تسلط بر خود در تقابل با مخالفان

 سید حسن نصرالله در تقابل با مخالفان خود از کاربست مهارت هوش احساسی دریغ نورزیده است. او به کمک این ویژگی (که بحث بر سر اکتسابی یا ذاتیبودن آن در اینجا مطرح نیست) توانسته است.
 
 با خلق کاریزما از خود، نزد مخالفان، هم بر نفوذ کلام خود بیفزاید هم دشمنانش را به واسطه این کاریزما به وحشت اندازد؛ بدین ترتیب، او توأمان با بهره برداری از هوش احساسی خویش، کارایی مهارت سیاسی و سازمانی خود را در برابر مخالفان افزایش میدهد.
 
خلق کاریزما در نظر مخالفان سید حسن نصرالله، به واسطه عمل به وعده هایی که به طورعلنی در سخنرانیهایش به مخالفان ارائه داده، صورت گرفته است؛ چه اینکه عواملی دیگر نیز ممکن است در افزایش آن، دخیل باشند اما ازآنجاکه پی ارتباط مستقیم نصرالله با دشمنان، به طورصرف، سخنان اوست، در این پژوهش نیز، به خلق کاریزما در سخنرانیها توجه شده است.
 
مطالعه سخنرانی دبیرکل حزب الله لبنان در جشن آزادسازی جنوب لبنان در سال ٢٠٠٠ نشان داده است که او از همان اولین سال پیروزی به خلق کاریزما پرداخته است ؛
 
 نصرالله در این جشن به سخنان ایهود باراک مبنی بر اینکه لبنانیها باید عقب نشینی اسرائیل را به معنای صلح بینگارند، اشاره کرده و تهدیدها و هراس افکنیهای او ضد لبنان پس از این گفته ها را یادآوردشده و گفته است:
 
«من در برابر خط و نشان و وعده هایش به شما و همه کسانیکه این سخنان را میشنوند، میگویم: برادران و خواهران، شیخ عبدالکریم عبید، ابو علی دیرانی، سمیر قنطار و همه اسرای موجود در زندان های اسرائیل ان شاءالله به زودی، نزد شما بازخواهندگشت. مزارع شبعا ان شاءالله به زودی به لبنان بازخواهدگشت. باراک و دولت باراک، گزینه ای دیگر ندارند» (77)
 
سید حسن نصرالله چهار سال بعد با عملیشدن این وعده، قدرت خود را به رخ مخالفان کشید و کاریزمای خویش را نزد مخالفان افزایش داد؛ او حتی در پایان این سخنرانی، برای تبریک پیروزی به هوادارانش گفته است:
 
«این پیروزی که تمام امت را در آستانه مرحله پیروزیهای پیش رو و اسرائیل را در آستانه مرحله شکست های آینده قرارداد، بر لبنانیان، عرب، مسلمانان، مسیحیان و همه مظلومان عالم... مبارک باشد» (78)؛ بدین ترتیب، او بار دیگر با پیش بینی شکست های اسرائیل در آینده و پیروزیهای لبنان در روزهای بعد و تحقق این پیش بینیها، کاریزمای وحشت آفرین خود را نزد مخالفان تأییدکرده است.
 
او از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨، بارها آزادی اسرای لبنانی را وعده داده و از بسیاری از آنها نام برده است؛ در طول این مدت، سه مرتبه، عملیات تبادل اسرا انجام شده و وعده های او تحقق یافته است؛ این موضوع بازهم بر هیمنه کاریزماتیک نصرالله در نظر سربازان ارتش اسرائیل افزوده است.
 
نصرالله در سال ٢٠١٠ با استناد به سخنان نتانیاهو، وجود ترس از کاریزمای خود و مقاومت را برای دشمنانش به رخ کشیده است. او به تعداد رزمایش های برگزارشده در جبهه داخلی اسرائیل پس از جنگ ٣٣روزه با لبنان اشاره کرده و اذعان کرده است که اسرائیل به دلیل قرارداشتن در وضعیت ترس و اضطراب عمومی، مجبور است،.
 
 این رزمایش ها را برای یافتن نقاط ضعف خود تکرارکند؛ درحقیقت باوجوداینکه تلاش میکنند به جهانیان نشان دهند که هنوز در موضع قدرت هستند، ترس خود را به همگان نشان داده اند؛ او مبنای این سخن خود را گفته های سران اسرائیل و نتانیاهو مبنیبر دوریجستن از جنگ و طلب آرامش در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی قرارداده و تأکیدکرده است :
 
 «نتانیاهو همیشه در سخنانش طوری حرف میزند که انگار او همیشه پیروز است... البته این حرف ها را فقط به این خاطر به زبان میآورد که به مردم اسرائیل اطمینان دهد، ما هنوز قوی هستیم و ترس را از وجود آنها بزداید طوریکه گاهیاوقات، بسیاری از مردم اسرائیل به حرف های او میخندند... ؛
 
اسرائیل، خودش دیگر حاضر به این جنگ نیست، حاضر به این آبروریزی نیست و خودش مطمئن است و میداند که اگر به جنگ واردشود، دوباره سرشکسته از جنگ خارج خواهدشد» (79)؛ او با این طرز خطاب قراردادن اسرائیل و نتانیاهو علاوه بر تحقیر او و کشورش، کاریزمای شخصیت خود را نزد افکار عمومی اسرائیل افزایش داده است.
 

١-٢. برقراری ارتباط با مخالفان

منظور از توانایی برقراری ارتباط با مخالفان، خطاب قراردادن آنهاست به گونه ایکه خود را به طورمستقیم یا غیرمستقیم، مخاطب سخن سید حسن نصرالله بدانند و سخنان او را پیگیریکنند یا چهره ایشان را نزد هوادارانشان تخریب کند.
 
برای نمونه، نصرالله در اولین سخنرانی عید مقاومت در ٢٥ مه ٢٠٠٠ به آنتوان لحد اشاره کرد و اقرار او، مبنیبر خیانت اسرائیل در رهاکردن ارتشش در صحنه نبرد توسط اسرائیل با وجود ٢٥ سال خدمت به اسرائیل را گواهی برای خیانت آنتوان لحد به مردم لبنان و نیز تخریب چهره او قرارداده است (80)
 
دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی خود در عید مقاومت ٢٠٠٦، بر دلایل برگزاری جشن در شهر صور، بسیار تأکیدکرد و ازجمله به عملیات احمد قصیر در این شهر اشاره کرده، سپس حضور شارون در این منطقه و اشک های او بر مردگان را یادآوریکرده است؛
 
 نصرالله با این کار، چهره شارون و سایر فرماندهان ارتش اسرائیل را در نظر ساکنان سرزمین های اشغالی (به دلیل کشته شدن حدود صد افسر و سرباز به اعتراف اسرائیل) تخریب کرده و ١٩٨٢ را سرآغاز طرح شکست اسرائیل بزرگ و رسیدن به ٢٥ مه ٢٠٠٠ اعلام کرده است (82)
 
سید حسن نصرالله در جشن آزادسازی جنوب که در سال ٢٠١٠ برگزارشده به تخریب چهره ژنرال أشکنازی، ایهود باراک و نتانیاهو پرداخته است؛ او شکست أشکنازی را در سال ٢٠٠٠ یادآوری کرده است؛ ایهود باراک را «هالو» خطاب کرد که تصمیم گرفت.
 
  از لبنان عقب نشینیکند و نتانیاهو را «ترسو»یی خواند که حتی توان نداشته است، برای عقب نشینی هم تصمیم گیریکند؛ او بدین طریق به طورمستقیم اشغالگران را خطاب قرارداده و ضمن برقراری ارتباط با آنها تحقیرشان کرده است (83).
 
دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی خود در عید مقاومت ٢٠١١ به سخنان شامیر و نتانیاهو درباره افول قدرت اسرائیل در منطقه اشاره کرده و عظمت پیروزی سال ٢٠٠٠ را به لبنانیان نشان داده است.
 
نصرالله تصریح کرده است که «اسحاق شامیر گفت: اسرائیل پس از عقب نشینی از لبنان مانند اسرائیل پیش از عقب نشینی نیست؛ او منظورش فقط در لبنان نیست بلکه منظورش اسرائیل و قدرت و هیبت او در منطقه است که مقاومت، آن را سرنگون کرد... ؛
 
 شامیر میگوید اگر رئیس گورین، زنده شود، خواهددید که راهبرد ( استراتژی) اسرائیل سقوط کرده چون اساس فکر گورین، غلبه و سلطه فکری بر عرب هاست...
 
ولی می بینیم که در سال ٢٠٠٠، سربازان اسرائیل فرارکردند و اسرائیل شکست خورد» (84)؛ او سپس به سخنان نتانیاهو در لابی ایپک (دو روز پیش از سخنرانی نصرالله در این جشن) اشاره کرده که گفته است:
 
 «مسیر تاریخ اسرائیل از زمانی که از لبنان عقب نشینی کرد، تغییرکرده است و اسرائیل، دیگر مانند سابق در نگاه عرب ها کشوری قوی نیست» (85).
 
 و سخنان وی برای مظلوم نمایی در برابر ایران و سوریه و موشک های ایشان را نشان دهنده ترس او اعلام کرده است؛ نصرالله با این کار، دوباره چهره مسئولان اسرائیل را در نظر ساکنان مناطق فلسطین اشغالی و سایر شنوندگان سخنانش تحقیر و تخریب کرده است.
 
سید حسن نصرالله در یازدهمین سالروز آزادسازی جنوب در ٢٥ مه ٢٠١٢، باری دیگر به عملیات استشهادی احمد قصیر در شهر صور، اشاره و تصاویر منتشرشده از شارون را یادآوریکرد که «او با چهره ای ناامید و درمانده بر خرابه های ساختمان و لاشه مردگان، حاضر شده، اشک میریخته است؛
 
او همچنین به عقب نشینی اسرائیل از لبنان و رهاکردن ارتش آنتوان لحد بدون اطلاع ایشان اشاره کرد و لبنانیانی را که با اسرائیل همکاری میکردند، به طورمستقیم خطاب قرارداد.
 
 و به آنان یادآوریکرد، اسرائیلی که برایش کارمیکردند، به «کشته شدن، یتیم شدن فرزندان و بیوه شدن زنان ایشان» اهمیت نمیدهد؛ نصرالله در این روز به سخنان اسحاق شامیر در سال ٢٠٠٠ اشاره کرده که گفته بود:
 
«فکرش را هم نمیکردم، روزی را ببینم که حکومت و ارتش اسرائیل که دشمنان و دوستان ما... آن را ارتش شکست ناپذیر میدانستند، در مقابل طرفی عربی، مجبور به فرار شود» (86)؛
 
 او با این کار، اول اینکه در طول سخنرانی خود به تناوب به برقراری ارتباط مستقیم با دشمنانش پرداخته و دوم اینکه چهره افراد مسئول در اسرائیل را در نظر هوادارنشان و نیز سایر شنوندگان سخنانش تخریب کرده است.
 

٢. بهره برداری از مهارت ارتباطات در تقابل با مخالفان

منظور جوزف نای از مهارت «ارتباطات»، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران چه با استفاده از کلام و چه غیر آن است. نحوه سخنوری، رفتار بدن، به کارگرفتن نمادها و بهره برداری از فضاهای خاص، نمونه هایی از روش های برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبان هستند.
 
ازآنجاکه نمونه این پژوهش، متن سخنرانیهای سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در جشن سالانه آزادسازی جنوب، طی سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ است، رفتار بدن و لحن او بررسی نشده است و در این بخش، به طورصرف به استفاده نصرالله از نمادها و نحوه ایراد سخنرانی و توان برقراری ارتباط با مخالفان پرداخته شده است.
 

٢-١. برقراری ارتباط مؤثر (کلامی و غیرکلامی) با دشمنان

به نظر نای، بخشی دیگر از توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، به استفاده از عوامل غیرکلامی، مانند زبان بدن، نگاه، فضای سخن و نمادهای استفاده شده در هنگام سخنرانی، مربوط است.
 
دبیرکل حزب الله لبنان از این روش نیز برای افزایش اثرگذاری سخن و نشان دادن نفوذ کلام خود در دشمنان، بیبهره نبوده است؛ ازآنجاکه نمونه پژوهش حاضر، متن سخنرانیهای سید حسن نصرالله در جشن آزادسازی جنوب لبنان در ٢٥ مه سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ است،.
 
 نوع بهره برداری او از زبان بدن و لحن و آهنگ سخن در این جشن ها، در این پژوهش مطالعه نشده است؛ اما با توجه به امکان مشاهده تصاویر برخی از سخنرانیها و نیز تعدد مکان های برگزاری جشن آزادسازی جنوب لبنان در ٢٥ أیار هر سال، درباره نمادها و مکان های این جشن ها بحث شده است.
 
انتخاب مکان برگزاری عید مقاومت در ٢٥ مه سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨، یکی از نمادهایی است که دبیرکل حزب الله لبنان در تقابل با مخاطب هوادار، به آن تأکیدکرده است .
 
اما این موضوع برای مخاطب دشمن نیز، پیام هایی به دنبال دارد. بررسی مکان های برگزاری جشن آزادسازی نشان داده است که این جشن در سال های متعدد به طورتقریبی در کل نواحی آزادشده و هم مرز با اسرائیل برگزارشده است؛
 
بنت جبیل در سال ٢٠٠٠، منطقه الصفیر در ٢٠٠٢، شهر بعلبک در بقاع ٢٠٠٣، بنت جبیل جنوبی در ٢٠٠٥، صور در ٢٠٠٦، بنت جبیل در ضاحیه جنوبی ٢٠٠٨، بعلبک در بقاع ٢٠٠٩، بقاع (مقام حضرت شیث علیه السلام) ٢٠١١، بقاع غربی ٢٠١٣، نبطیه در ٢٠١٥، بقاع (مقبره نبی شیث علیه السلام) ٢٠١٦ و شهر هرمل ٢٠١٧»
 
ازجمله مکان های برگزاری عید مقاومت، طی سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ هستند که روی نقشه لبنان، در طول مرز اسرائیل با لبنان و سوریه حرکت کرده است؛ به طوریکه میتوان گفت:
 
در طول این مدت، جشن آزادسازی در کل مناطق اشغالی (سابق) برگزارشده است؛ این جابه جایی مکانی جشن ها، برای مخالفان سید حسن نصرالله و به ویژه اسرائیل، امری تحقیرآمیز است چراکه در درجه اول، یادآور شکست سنگین در این مناطق و عقب نشینی فرارگونه از آنهاست و در درجه دوم، تسلط حزب الله و نفوذ آن در این مناطق را به رخ اسرائیل میکشد.
 

٢. بهره برداری از مهارت چشم انداز در تقابل با مخالفان

منظور از «چشم انداز»، مهارت نشان دادن تصویری از وقایع است که برای مخاطبان، الهام بخش است یا به اندیشه و ارزش های مدنظر رهبر معنامیبخشد. او میتواند به کمک چشم انداز، وضعیت موجود را به سمت تغییر هدایت کند.
 
 حدود و ابعاد چشم انداز یک رهبر، به نوع رهبری او (الهام بخشی یا تراکنشی) بستگیدارد و ممکن است، دور یا نزدیک باشد.
 
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در تقابل با مخالفان، همواره تلاش کرده است از تصویرسازی منفی با هدف برتری القای اندیشه ها و ارزش های خود به دشمن بهره ببرد؛
 
او این کار را با تخریب تصویرسازیهای دشمن در جامعه عرب، لبنان یا جامعه هدف دشمن انجام داده استغ همچنین با تکرار این روش و دستیابی به این تصاویر، کاریزمای خود را در نظر مخالفان افزایش داده، ترس آنها را از این تصویرسازی به ترسی واقعی تبدیل کرده است.
 
برای نمونه، اسرائیل در طول سالیان اشغال سرزمین های فلسطین و لبنان تلاش کرده است، شکست ناپذیری خود را نزد جامعه عرب به اثبات برساند .
 
و با القای حتمیبودن شکست، از بروز جنگ اعراب با اسرائیل جلوگیریکند اما پس از تحمیل شکست در ٢٥ مه ٢٠٠٠، و خروج پیش از زمان ارتش اسرائیل (٤٥ روز زودتر از زمان اعلام شده در توافق)، این هیمنه شکست.
 
سید حسن نصرالله در تمامی سخنرانیهای آزادسازی جنوب لبنان از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ بر شکسته شدن هیمنه اسرائیل بزرگ و آغاز دوران پیروزیها بر اسرائیل تأکیدکرده است.
 
 وقوع شکست اسرائیل در هریک از جنگ های پس از سال ٢٠٠٠ در مقابل لبنان و مقاومت (مانند جنگ ٣٣روزه با لبنان، جنگ ٢٢روزه با غزه، جنگ ٨روزه با غزه و).
 
 صحت تصویرسازیهای سید حسن نصرالله را درباره افول قدرت و زوال ارتش اسرائیل تأییدکرده و این امر، حتی پذیرش پیش بینیهای او را در جامعه مخالفان و تحقیر و تمسخر رهبران اسرائیل توسط ساکنان سرزمین های فلسطین اشغالی و دوستانشان درپی داشته است.
 
ازجمله عباراتی که سید حسن نصرالله برای تخریب تصویر اسرائیل بزرگ در طول این سال ها به کاربرده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
 
این پیروزی...، اسرائیل را در آستانه مرحله شکست های آینده قرارداد. ؛از تهدید و خط ونشان های اسرائیل نترسید؛ امروز آنها هستند که در طول این مرزها و نوار هراساانند.
 
- اگر اسرائیل به مرزهای لبنان تجاوزکند، هزینه هایی سنگین پرداخت خواهد کرد» (87)
 
- امروز هیچ جایی برای شکست در لبنان و فلسطین و در این منطقه در برابر دشمن صهیونیست وجودندارد» (88).
 
- در چنین روزی، اسرائیل بزرگ سقوط کرد و در مدتی کوتاه پس از آن، اسرائیل عظمت خود را ازدست داد» (89)
 
- هدف جنگ تابستان سال ٢٠٠٦ ازمیان بردن مقاومت و زمینه مردمی آن بوده است... پس از این جنگ، اسرائیل به شکست خود اعتراف و تلاش کرد که نقایص خویش را برطرف کند» (90)
 
- اسرائیل الآن در وضعی خطرناک قراردارد و آینده ای خوب نخواهدداشت و البته ما به این آینده به طورکامل ایمان داریم و میدانیم که آینده اسرائیل، نابودی است» (91)
 
- دیگر زمان خوف و ترس از اسرائیل تمام شد... و میگوییم خانه اسرائیل همان طورکه در قرآن آمده است، از خانه عنکبوت سست تر است» (92)
 
- اسرائیل بزرگ به پایان رسید، دوران مرزهای منتهی به رودها تمام شد، به دیوارهای مرزی پناهنده شده اند و دیوارها نیز از وجود آنان... محافظت نخواهدکرد» (94)
 
- به هیچ وجه از این دشمن نترسید؛ این افسانه به تاریخ پیوست و به حکایت پیش از خواب کودکان ما تبدیل شد؛ این دشمن، دیگر جرئت ورود ندارد و خود هم میداند که جرئت ورود ندارد» (95)
 
- در چنین روزهایی باید... آن برهه را یادآوریکنیم و به... تبدیل ارتش شکست ناپذیر به لشکر شکست خورده که با خواری از جنوب لبنان گریخت بپردازیم» (96)
 
- همه چیز به پایان رسید، در دشمن، حالت وحشت و عدم اعتماد به ارتش و ملتش به وجودآمد و دیگر توان تحمل کردن را ندارد» (97)
 

٣. بهره برداری از مهارت هوش محیطی

جوزف نای، مهارت هوش محیطی را مهارتی جامع و شامل تمامی مهارت های لازم برای رهبران، مضاف بر داشتن درک شرایط مخاطبان میداند؛ «شناخت شرایط اثرگذاری بر مخاطب، خلق فرصت (شانس) اثرگذاری و تطبیق سبک رهبری با شرایط محیطی»،
سه بعد عملیاتی هوش محیطی از نظر نای هستند؛ سید حسن نصرالله نیز از این مهارت، بیبهره نیست؛ چه اینکه بارزترین خصوصیت او، داشتن این ویژگی به طورکامل ملموس و شاخص است.
 
مطالعه سخنرانیهای سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در جشن آزادسازی جنوب لبنان در سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ نشان داده است که او در تقابل با مخالفان از هوش محیطی خود به طورمستمر استفاده کرده است؛
 
 او با شناختی که از محیط مخالفان و اتفاق های جاری در منطقه و مرتبط با دشمنانش داشته، توان اثرگذاری خود بر محیط را
١- در توصیف واقعی وضعیت منطقه در هر سال؛
٢- در ارائه تحلیل از وضعیت با استفاده از اطلاعات پنهان و آشکار و
٣- در پیش بینی آینده واقعه مورد بحثش در هر سال نشان داده است؛ اینکه پیش بینیهای او در موضوع های مختلف مرتبط با مخالفان به حقیقت پیوسته، باعث شده است .
 
تا علاوه بر کاریزمای دهشت آفرین در میان مخالفان، سخنان او به دقت ازسوی مخالفان رصدشده، جدیگرفته شوند؛ این موضوعی است که نصرالله نیز بارها به آن اشاره کرده و توجه مخالفان به حقیقت سخنانش را به سایر مخاطبان (هواداران و بیطرف ها و مخالفان داخلی) گوشزدکرده است.
 
ازسویدیگر، سخنرانیهای دبیرکل حزب الله لبنان در عید مقاومت هرسال نشان داده اند که او با انتخاب موضوع بحث و تکرار آن (درصورت تداوم موضوع) و متناسب با اندازه اهمیت آن، توان خود را در خلق فرصت اثرگذاری و تطبیق سبک رهبریاش متناسب با شرایط محیطی به رخ کشیده است.
 
نصرالله از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٥ که ترور رفیق حریری در آن سال واقع شده، موضوع سخنان خود خطاب به مخالفان را در جشن آزادسازی جنوب لبنان در هریک از این سال ها، به تثبیت پیروزی، القای آغاز دوره شکست های دائمی به اسرائیل و پاسخ به شبهات درخصوص عملکرد حزب الله و مقاومت در آزادسازی جنوب و جداسازی وظایف دولت از حزب الله اختصاص داده است.
 
او از سال ٢٠٠٦ تا ٢٠١١، بیشترین تمرکز خود را در سخنرانیهای جشن آزادسازی در تقابل با مخالفان، نبه افشای نقشه های پشت پرده برای تخریب مقاومت، اصرار بر شکست این فعالیت ها، تلاش برای انجام عملیات ضد جنگ روانی مخالفان (در تفرقه افکنی و استفاده از فضای طایفه ای و حزبی لبنان) و وحدت آفرینی برای به سامان رسیدن وضعیت اختلاف های داخلی به ویژه بر سر انتخابات و تشکیل دولت ها» اختصاص داده است.
 
نصرالله از سال ٢٠١٢ و پس از ظهور داعش در سوریه و عراق و انتشار آن در سایر کشورها (با اعلام بیعت در مناطق مختلف) تا سال ٢٠١٨ کوشیده است که خطر جدی و بزرگ این گروه را (در راستای اهداف منطقه ای آمریکا برای حمایت از اسرائیل) نشان دهد؛ بنابراین افشای نقشه های راهبردی جاری در منطقه، دسیسه های مقطعی و نیز تلاش برای افشای تفرقه افکنیهای دشمنان کشورهای عرب و اسلامی را در دستور کار خود قرارداده است.
 
آشکارشدن نقشه هایی که او پیش از دیگران به وجود آنها اشاره کرده و نیز تحقق پیش بینیهایش در محکوم به شکست بودن آنها، به ویژه پیش بینی شکست قطعی اسرائیل و مولود جدید منطقه، یعنی داعش در برابر مقاومت، علاوه بر نمایش هوش محیطی، کاریزمای او را نزد مخالفان، بسیار افزایش داده است.
 

نتیجه گیری

مقاله حاضر در پاسخ به این پرسش که «نقش سید حسن نصرالله در به کارگیری قدرت هوشمند حزب الله لبنان در مواجهه با مخالفان چگونه بوده است؟» نگاشته شده است ؛ بدین منظور، اعمال قدرت سخت و نرم نصرالله در مواجهه با مخالفان در سخنرانیهای سالروز آزادسازی جنوب لبنان در سال - های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٨ مطالعه شد. تطبیق روش های اعمال قدرت با نظریه نای نشان داد که نصرالله در این سخنرانیها:
 
١- از تلفیقی از هر دو قدرت سخت و نرم برای مواجهه با مخالفان استفاده کرده است؛
 
 ٢- بیشترین نوع قدرت به کارگرفته شده توسط او در برابر مخالفان و دشمنان، قدرت سخت با کاربست سبک رهبری تراکنشی بوده، درصورت اعمال قدرت نرم، روش هایی ضدالهام بخش را در تقابل با ایشان به کارگرفته است.
 
 بدین معنا که حتی روش های اعمال قدرت نرم استفاده شدة او در مواجهه با مخالفان، اغلب در جهت تخریب، ترساندن و شکستن هیمنه ایشان در نظر نیروهایشان و نیز سایر مخاطبان بوده اند.
 
یافته های این مقاله نشان داده اند که سید حسن نصرالله برای اعمال قدرت سخت خود، دو مهارت سازمانی و سیاسی را به کارگرفته است؛ او مهارت سازمانی خویش را از طریق اعلام مواضع حزب الله لبنان در مواجهه با مخالفان و جداسازی وظایف ایشان از وظایف حکومتی و نیز کنترل و مدیریت خود بر ساختار سازمانی حزب الله به مخالفان نشان داده است .
 
و همچنین با افشای اطلاعات رو به درون و رو به بیرون برای ترساندن مخالفان و نیروهایشان، تسلط خود را بر گردش اطلاعات آشکارکرده است.
 
دبیرکل حزب الله لبنان برای نمایش مهارت سیاسی خود در تقابل با مخالفان، توان اعمال زور بر ایشان را با یادآوری و تکرار متناوب شکست های ایشان اعمال کرده است.
 
 تا بدین وسیله از اقدام عملی مجدد ازسوی دشمنان یا بروز درگیری نظامی جدید از جانب اسرائیل جلوگیریکند و ازسویدیگر، او برای حفظ موقعیت برتر خود در برابر مخالفان داخلی و خارجی، از اولین روز جشن آزادسازی جنوب لبنان در سال ٢٠٠٠ به چانه زنی بر سر سلاح مقاومت و برشمردن دلایل کنارنگذاشتن آن پرداخته است.
 
سید حسن نصرالله برای اعمال قدرت نرم خود در تقابل با مخالفان، مهارت های هوش احساسی، ارتباطات و چشم انداز را به کار گرفته اما روش های انتخابی او در اعمال این وجه از قدرتش در برابر مخالفان، ضد الهام بخش بوده اند.
 
 تخریب تصاویر ذهنی دشمنان و مخالفان داخلی، انتخاب مکان های برگزاری جشن در نوار مرزی برای به رخ کشیدن شکست به دشمنان و مخالفان، تخریب چشم انداز- های دشمن (اسرائیل) در شکست ناپذیری و به تصویر کشیدن آینده ای سیاه و تؤام با ترس از شکست دائمی برای دشمنان لبنان، ازجمله این روش ها بوده اند.
 
نصرالله با شناخت دقیق از تاریخچه سیاسی و اجتماع مخالفان و اتفاقات جاری در منطقه، هوش محیطی خود را به نمایش گذاشته و توان اثرگذاری خود بر محیط را
 اولا در توصیف واقعی وضعیت منطقه در هر سال،
 ثانیا در ارائه تحلیل از وضعیت با استفاده از اطلاعات پنهان و آشکار ،
 ثالثا درپیش بینی آیندۀ واقعۀ مورد بحثش در هر سال، نشان داده است.
 
 تحقق پیش بینیهای او در رابطه با مخالفان، باعث افزایش کاریزمای دهشت آفرین او در میان مخالفان و رصد جدی سخنان او ازسوی مخالفان شده است.
 
وی همچنین با انتخاب دقیق موضوع بحث در هر عید مقاومت و تکرار آن (درصورت تداوم موضوع)، متناسب با اندازه اهمیت آن، توان خود را در خلق فرصت (شانس) اثرگذاری و تطبیق سبک رهبری اش متناسب با شرایط محیطی به رخ کشیده است.
 

پی نوشت ها:

1.نای، ١٣٨٧: ١٣
2.قاسم، ١٣٩٣: ٣٤
3. جعفرپورکلوری، ١٣٩٠: ٢٤٩
4. بی دقی قره باغ، ١٣٩١: ١٢٨
5.این مقاله با عنوان The Misleading Metaphor of Decline در نشریه Atlantic منتشرشده است.
6.Bound to Lead
7. Soft Power
8. The Powers to Lead
9. نای، ١٣٨٢: ٣٦٦
10. نای، ١٣٨٩: ٨٦
11. نای، ١٣٨٧: ٧٣
12. نای، ١٣٨٦: ١١٠
13. نای، ١٣٨٧: ٧٤
14. نای، ١٣٨٧: ٧٩
15. نای، ١٣٨٧: ٩١
17. نای، ١٣٨٦: ١١١
18. نای، ١٣٨٧: ٤٥
19. نای، ١٣٨٧: ١٥
20. نای، ١٣٨٧: ٥٠
21. نای، ١٣٨٧: ١٢٧ تا ١٣٤
22. نای، ١٣٨٧: ١٣٦
23. نای، ١٣٨٧: ٥١
24. نای، ١٣٨٧: ٦٧
 25.نای، ١٣٨٧: ٦٩.
 26.نای، ١٣٨٧: ١٣٧ تا ١٦٠.
27. نصرالله، ٢٠٠٠
28. نصرالله، ٢٠٠٢
29. نصرالله، ٢٠٠٣
30. نصرالله، ٢٠٠٥
31. نصرالله، ٢٠٠٦
32. نصرالله، ٢٠٠٨33.
33. نصرالله، ٢٠٠٩
34. نصرالله، ٢٠١٠
35. نصرالله، ٢٠١١
36. نصرالله، ٢٠١٢
37. نصرالله، ٢٠١٣
38. نصرالله، ٢٠١٤
39. نصرالله، ٢٠١٥
40. نصرالله، ٢٠١٦
41. نصرالله، ٢٠١٧ و ٢٠١٨
42. نصرالله، ٢٠١٨
43.نصرالله، ٢٠٠٠
44. نصرالله، ٢٠٠٨
45. نصرالله، ٢٠٠٩
46. نصرالله، ٢٠١١
47. نصرالله، ٢٠١٢
48. نصرالله، ٢٠١٣
49. نصرالله، ٢٠١٤
50. نصرالله، ٢٠١٥
51. نصرالله، ٢٠١٦ و ٢٠١٧
52. نصرالله، ٢٠١٧
53. نصرالله، ٢٠١٨
54. نصرالله، ٢٠٠٣
55. نصرالله، ٢٠٠٦
56. نصرالله، ٢٠٠٩
57. نصرالله، ٢٠١٠
58. نصرالله، ٢٠١٠
59. نصرالله، ٢٠١٠
60. نصرالله، ٢٠١١
61. نصرالله، ٢٠١٣
62. نصرالله، ٢٠١٤
63.نصرالله، ٢٠٠٠
64. نصرالله، ٢٠٠٠، ٢٠٠٣، ٢٠٠٦، ٢٠١٢، ٢٠١٥ و ٢٠١٨
65. نصرالله، ٢٠٠٣
66. نصرالله، ٢٠٠٨
67. نصرالله، ٢٠١٠
68. نصرالله، ٢٠١٢
69. نصرالله، ٢٠١٤
70. نصرالله، ٢٠١٥
71. نصرالله، ٢٠١٨
72. نصرالله، ٢٠٠٠، ٢٠٠٣، ٢٠٠٦، ٢٠١٠، ٢٠١١، ٢٠١٢، ٢٠١٤ و ٢٠١٥
73. نصرالله، ٢٠٠٣، ٢٠٠٦
74. نصرالله، ٢٠١٠
75. نصرالله، ٢٠١١
76. نای، ١٣٨٦: ١١٠
77. نصرالله، ٢٠٠٠
78. نصرالله، ٢٠٠٠
79. نصرالله، ٢٠١٠
80. نصرالله، ٢٠٠٠
81. نصرالله، ٢٠٠٦
82. نصرالله، ٢٠١٠
83. نصرالله، ٢٠١١
84. نصرالله، ٢٠١١
85. نصرالله، ٢٠١١
86. نصرالله، ٢٠١٢
87. نصرالله، ٢٠٠٠9
88. نصرالله، ٢٠٠٣
89. نصرالله، ٢٠٠٦
90. نصرالله، 2009
91. نصرالله، ٢٠١٠
92. نصرالله، ٢٠١١
93. نصرالله، ٢٠١٢
94. نصرالله، ٢٠١٤
96. نصرالله، ٢٠١٦
97. نصرالله، ٢٠١٨
 

منابع

1.برزگر، کیهان (١٣٨٩)؛ «جوزف نای و قدرت هوشمند آمریکا (مصاحبه اختصاصی با نای)»، پژوهش نامه سیاست خارجی؛ ش ٢٤، ص ٨٣ تا ٩٢.
2.بیدقی قره باغ، آزیتا (١٣٩١)؛ رهبری انقلابی سید حسن نصرالله؛ رهبر جنش حزب الله لبنان، پایان نامه کارشناسیارشد؛ دانشگاه شاهد.
3.جعفرپورکلوری، راشد (١٣٩٠)؛ آزادترین مرد جهان؛ بررسی زندگی مبارز محبوب و قهرمان عرب، سید حسن نصرالله ؛ چ ٢، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
4.قاسم، نعیم (١٣٩٣)؛ «مصاحبه اختصاصی با شیخ نعیم قاسم قائم مقام دبیرکل حزب الله لبنان؛ جبهه عزت و مقاومت در مواجهه تمام عیار با آمریکا و اسرائیل قراردارد»»، نشریه فرهنگ اسلامی؛ ش ١٣، ص ٢٧ تا ٤٦.
5.نای، جوزف (١٣٨٢)؛ «قدرت نرم»، نشریه راهبرد؛ ترجمه محمد حسینی مقدم؛ ش ٢٩، ص ٣٦٣ تا 380.
6.نای، جوزف (١٣٨٦)؛ «منافع قدرت نرم»، فصلنامه مطالعات بسیج ؛ ترجمه ناصر بلیغ؛ سال دهم، ش ٣٦، ص ١٠٧ تا ١١٦.
7. نای، جوزف.(١٣٨٧)؛ رهبری و قدرت هوشمند؛ ترجمه محمودرضا گلشن پژوه و الهام شوشتریزاده؛ تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر.
8.دوفصلنامه جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، بهار و تابستان 1398، سال هفتم، شماره 1 , بابایی، راضیه؛ غفاری هشجین، زاهد , دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد / دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شاهد مقاله پژوهشی تعداد بازدید : 79     تاریخ درج : 1403/07/09   
9-https://hawzah.net/fa/Article/View/118631


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.