معماری مذهبی
معماری مذهبی به معماری ساختمانهایی گفته میشود که بر اساس نگرش مذهبی و ایدئولوژی مذهبی طراحی میگردد که معمولاً این معماری در ساختمانهایی که کاربری مذهبی دارند مانند: حسینیه ها، مسجدها، تکایا، مهدیه و امامبارهها در هند دیده میشود.
با گسترش دین اسلام در کشورهای مختلف از جمله ایران، معماری مذهبی در اسلام از جایگاه خاصی بر خوردار گشت و معماری اسلامی شکل گرفت، البته عواملی چون «تأکید بزرگان دین»، «کارکرد گسترده» و «پدیده وقف» در گسترش و توجه ویژه معماران به «مسجد» بی تأثیر نبودهاست. بدین ترتیب، مسجد در ایران عالیترین نوع بنای اسلامی و به عقیده صاحب نظران «کلید معماری اسلامی» بهشمار میآید.
حسینیه (بنای مذهبی و عاشورایی)
حسینیه از مکانهای مذهبی شیعیان است که بیشتر در آن، مراسمِ سوگواری امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا برگزار میشود. در مناطق گوناگون شیعهنشین نامهایی مانند مَأتَم، امامباره، عاشورخانه و عزاخانه برای اشاره به این مکان به کار میرود. در بسیاری از محلههای شهرهای شیعهنشین دست کم یک حسینیه دائم وجود دارد. گفته شده که لکهنو (در اواسط دهه ۱۲۱۰) حدود ۲۰۰۰ و تهران (در اواخر دهه ۱۳۴۰ش) حدود ۶۳۰ حسینیه داشته است.
آمار حسینهها در ایران
براساس آمار (۱۳۷۵ش)، ۷۵۲۸ حسینیه در ایران وجود داشته که بیش از ۱۱% کل اماکن دینی و مذهبی ایران را تشکیل میداده است.
کاربرد حسینهها
کارکرد اختصاصی حسینیهها، برگزاری مراسم سنّتی عزاداری و روضه خوانی به ویژه برای امام حسین(علیه السلام) و یارانش و کارکرد عمومی آنها، برگزاری آیینهای مذهبی و فرهنگی است. بیشتر حسینیهها، معماری سادهای دارند. کارکرد حسینیه در محرم و صفر بیشتر است. هزینههای آن، معمولا از کمکهای مردمی تامین میشود.
تاریخچه حسینیه
واژه حسینیه در نوشتههای قدیمی وجود ندارد. ظاهراً حسینیهها، در امتداد ساختارهای مسجد، زاویه، تکیه و در نتیجه تلفیق و باز تولید بخشهایی از ساختار و کارکردهای آنها، به وجود آمدهاند. به احتمال زیاد، نخستین حسینیهها از عصر صفوی یا قاجار به بعد و در حوزه فرهنگی شیعی ایران پدیدآمده است. مردم دوره آل بویه، به دستور معزالدوله دیلمی در ۳۵۲ق، در روز عاشورا خیمههایی برای عزاداری در خیابانها برپا میکردند. در برپایی خیمه، از داربستهای چوبی یا فلزی استفاده میشد و روی آن را با پارچههای ضخیم میپوشاندند. این رسم همچنان باقیست.(فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، ۱۳۵۷ش، ص۴۶۶.)
بنایی به نام حسینیه
در منابع متقدم، درباره احداث بناهای دائم با عنوان حسینیه، گزارشی نیامده و پیشترها، عزاداری، در مساجد، حرم معصومان، امامزاده ها، بازارها، تکیهها و... برگزار میشده است. به احتمال قوی، اختصاص بنایی به نام حسینیه، از عصر صفوی یا قاجار تثبیت شده است، چنان که تاریخِ بنای حسینیههای مهم و معروف نیز تاریخی قدیمتر را نشان نمیدهد.(دایرةالمعارف تشیع، ذیل مدخلهای حسینیه)
حسینیه در مناطق مختلف
نامگذاری مکانهای ویژه عزاداری حسینی، در مناطق گوناگون شیعهنشین تابع مناسبات و ادبیات محلی بوده است؛ مثلاً در ایران و عراق، بیشتر از واژه تکیه استفاده میشده و در روندی رو به رشد، حسینیه در کنار واژههایی چون میدان و چهارسوق به کار میرفته است. در ایران معاصر، بیشترِ مکانهایی که برای برگزاری مراسم عزاداری حسینی بنا میشوند حسینیه نامیده میشوند و تقریباً دیگر هیچ مکان نوساختهای را با این کاربرد، تکیه نمینامند و حتی در بازسازیها، نام تکیهها را به حسینیه یا مسجد برمیگردانند.(معتمدی، عزاداری سنتی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۱۰ و شاطری، واژه نامه محرم، ۱۳۸۳ش، ص۳۳.)
برپایی سوگواری
با وجود اهمیت زیاد مساجد، حسینیهها در اجرای مراسم ویژه سوگواری شیعی (سینه زنی، روضه خوانی و وعظ و در برخی مناطق، تعزیه خوانی) جایگاهی ویژه دارد. بارزترین کارکردهای حسینیهها عبارتند از: برپایی سوگواری دردهه اول محرّم یا اول محرّم تا ۲۸ صفر برای امام حسین(علیه السلام)؛ مراسم سوگواری یا میلاد، برای پیامبر(صلی الله) یا دیگر معصومان(علیهم السلام) در دیگر روزهای سال قمری؛ مراسم ماه رمضان، به ویژه در شبهای قدر؛ مجالس قرائت قرآن؛ اجرای مجالس ترحیم شهروندان؛ و سایر برنامههای مذهبی و فرهنگی.
تقویت همبستگی در حسینیههای
پررونقترین مرکز ارتباط جمعی شیعیان در محرّم و صفر، حسینیهها هستند. حضور و همیاری مردم در این مکانها برای آماده سازی و تأمین خدمات و اجرای مراسم، بدون در نظر گرفتن سن و جنسیت و وضع مالی و جایگاه و رتبه اجتماعی، امکان گستردهای برای تقویت حس همدلی و همبستگی شیعیان فراهم میآورد. چون حسینیههای هر محل، معمولا حائز هویتِ محلی ویژه خود هستند، این کارکرد اجتماعی حسینیهها در مقیاس محله، مناسبات عمیق و ریشه داری را در میان ساکنان، ایجاد و تقویت میکند؛ تقویت همبستگی در حسینیههای متعلق به جمعیتهای مهاجر یا مسافر در شهرهای دیگر، مثلا حسینیههای آذربایجانیها و حسینیه کربلاییها در تهران و حسینیههای ایرانیان در عتبات عالیات، بارزتر است.
حسینیه برای پذیرایی از زائران حسینی
در شهرهای زیارتی پراهمیتی چون کربلا و نجف، حسینیهها برای پذیرایی از مسافران و زائران حسینی نیز به کار میروند؛ مانند حسینیه تهرانیها در کربلا، که بزرگترین حسینیه آنجا به شمار میرفت و با هدایا و نذورات مردم تهران ساخته شده بود. این حسینیه، علاوه برداشتن شبستانی وسیع در طبقه اول و زیرزمینهای بزرگ و متعدد، بیش از دویست اتاق برای سکونت زائران داشت ولی در جریان قیام شیعیان عراق، در ۱۳۷۰ش به دست ارتش بعث ویران شد. حسینیه احکام و محدودیتهای مسجد را ندارد.(انصاری قمی، موقوفات ایرانیان در عراق، ص۸۴.)
سبک معماری
بیشتر حسینیهها معماری سادهای دارند و فضایی سرپوشیده برای تجمعاند ولی بعضی از آنها از لحاظ تزیینات داخلی و بیرونی دارای اهمیتاند، مانند حسینیه شیخ محمدتقی فرحی و حسینیه آقا شیخ علی در بهشهر مازندران و حسینیه مشیر. حسینیه ارشاد نیز که با اهداف فرهنگی و اجتماعی در حدود سال ۱۳۴۵ش در تهران تأسیس شده، از معماری مدرن و تالار برگزاری سخنرانی برخوردار است. حسینیهها معمولاً بناهایی منفردند ولی گاهی در مجموعهای شامل باغ، مسجد، ایوان، حمام و بازارچه و... نیز بنا میشوند، مانند حسینیه مشیر در شیرازو حسینیه امیر سلیمانی در تهران.(همایونی، حسینیه مشیر، ص۱۰ـ۱۴؛ دایرةالمعارف تشیع، ذیل “حسینیه مشیر”.)
ویژگی حسینیه در نائین، زواره، تفت و میبد
در بسیاری موارد از لحاظ موقعیت در بافتِ شهری (مثلاً در شهرهای نائین، زواره، تفت و میبد)، حسینیهها نقطه ارتباط اصلی میان خیابانها هستند و بخش مهمی از کالبد معماری شهر را تشکیل میدهند و مهمترین فضای سرپوشیده هر محله محسوب میشوند.
نامگذاری حسینیهها
گاه، نام واقف یا بانی را بر روی حسینیه میگذارند، مثل حسینیه سیدمحمد صالح در کربلا، حسینیه اصطهباناتی در نجف و حسینیه مؤمن علی یزدی در کاظمین یا آنها را به نام اصناف میخوانند، مانند حسینیه خیاطها، حسینیه دبّاغها، حسینیه صبّاغها، هر سه در بیرجند یا حسینیه خرازها، حسینیه نجارها، حسینیه قنادها و حسینیه بزازها، همگی در سبزوار. حسینیههایی که اهالی برخی شهرها در شهرهای دیگر بنا میکنند، به نام گروه مهاجران یا زائران خوانده میشوند، مانند حسینیه اصفهانیها، حسینیه تهرانیها، حسینیه قمیها، و حسینیه آذربایجانیها، همگی در کربلا حسینیه صنف لباس فروشان و آهن فروشان در تهران. برخی حسینیهها نیز به نام محلهای که در آن واقع شدهاند خوانده میشوند، از جمله در نائین، ابیانه و کاشان. نامگذاری حسینیهها به نام امامان و معصومان و فرزندان آنها نیز مرسوم است.(معتمدی، عزاداری سنتی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۵۱، ۱۶۵، ۱۶۸، ۱۸۰ و جاهای دیگر)
تأمین هزینههای احداث
تأمین هزینههای احداث، نگهداری و برگزاری مراسم در حسینیهها را برخی بانیانِ متمول برعهده میگیرند و معمولاً درآمدها یا املاکی را به این منظور وقف میکنند. گاه این هزینهها را مردم به صورت دسته جمعی برعهده میگیرند. برخی نیز منزل خود را به طور دائم یا موقت به صورت حسینیه درمیآورند. غیر از انگیزه عمومی مذهبی، نذر برای شفای بیماران یا حصول موفقیت در کاری مهم نیز از انگیزههای احداث حسینیههای دائم یا موقت است.(انصاری قمی، موقوفات ایرانیان در عراق، ص۸۳ـ۸۴)
حسینیه ارشاد
حسینیه ارشاد، مرکزی خیریه با اهداف علمی، آموزشی، تبلیغی و پژوهشی در عرصه اندیشه دینی که در اوایل دهه ۱۳۴۰ش در خیابان شریعتی (شمیران قدیم) تهران تأسیس شد.
این مرکز در جذب جوانان و آگاهیبخشی به آنان درباره مباحث دینی و انقلابی نقش بسزایی داشت. شهید مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی از فعالان این مرکز بودهاند.
حسینیه اعظم زنجان
حسینیه اعظم زنجان از مراکز سوگواری محرم شیعیان در شهر زنجان است که بنا بر برخی اسناد قدمت آن حداقل به دوره افشاریان میرسد. هر ساله در عصر ۸ محرم برابر با شب تاسوعا در این مکان مراسم یوم العباس برگزار میشود. این مراسم به عنوان دهمین میراث معنوی ایران ثبت شده است. مسجد یا حسینیه اعظم، از نظر جغرافیایی در جنوبیترین منطقه شهر زنجان واقع شده است.(«تاریخچه حسینیه اعظم زنجان»، سایت حسینیه زنجان.)
سنگنوشته تاریخی موجود در حسینیه اعظم زنجان بر اساس گزارشی که سایت حسینیه منتشر شده است، وجود این حسینیه در دوره افشاریه قطعی و ساخت آن در دوره صفویه محتمل است. بنا بر این گزارش، قدیمیترین منبع موجود که نام حسینیه زنجان در آن آمده «تاریخ دارالعرفان خمسه» تألیف «رستم الحکما» (تألیف ۱۲۴۸ق) است. در این کتاب به محله حسینیه[۳] و سکونت حاکم زنجان در دوره کریمخان زند در آن محله اشاره شده است.(رستم الحکما، تاریخ دارالعرفان خمسه، ص۳۷.)
عَلَمی فلزی نیز در حسینیه موجود است که تاریخ ساخت ۱۲۲۱ق بر روی آن حک شده است. همچنین بر اساس سنگنوشتهای که بر دیوار حسینیه نصب است، ساخت این مسجد در ۱۲۶۱ق به پایان رسیده است. البته به گفته اهالی محل این تاریخ مربوط به تعمیر و بازسازی مسجد است.(«تاریخچه حسینیه اعظم زنجان»، سایت حسینیه زنجان.)
تکایا (بنای مذهبی و عاشورایی)
تکیه، در اصطلاح شیعیان ایرانی به محل برگزاری مراسم سوگواری پیشوایان دین به ویژه سوگواری محرم و اجرای تعزیه میگویند. این کلمه در طریقت برای اشاره به مکان گردآمدن صوفیان، مزار مشایخ صوفیه، اقامتگاه موقت صوفیان در سفر و مهمانپذیر رایگان در شهرهای زیارتی نیز به کار رفته است.
تکیه؛ محل برگزاری مراسم سوگواری
واژه تکیه به معنای پشت به چیزی گذاشتن، اعتماد کردن، پشت دادن و آسایش نمودن است. این واژه در زبان ترکی و فارسی و سپس عربی معنای اصطلاحی است. سبب این امر، آن بوده است که ساکنان تکیه برای گذران زندگی بر درآمد اوقاف و کمکهای نیکوکاران اتکا میکردهاند. این واژه قطعاً عربی نیست و در فرهنگهای کهن لغت عربی نظیر آثار ابن فارس، جوهری، ابن منظور و مرتضی زبیدی وجود ندارد.(مرعشلی، الموسوعة الفلسطینیة، ۱۹۸۴م، ذیل «تکایا».)
تکیه، مکان گردآمدن صوفیان، مزار مشایخ صوفیه، اقامتگاه موقت صوفیان در سفر، مهمانپذیر رایگان در شهرهای زیارتی، و بویژه در ایران محل برگزاری مراسم سوگواری پیشوایان دین بویژه سوگواریهای ماه محرّم و اجرای تعزیه است.(بنیاد دائره المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص ۳۸۱۲.)
تاریخ تکیه در ایران
در ایران تکیه در معانی مختلف، کاربرد گستردهای داشته است. عبدالرحیم ضرّابی در تاریخ کاشان از احداث مراکز بسیاری برای اسکان و پذیرایی از فقیران و صوفیان، توسط امیر بهلول دُنبَلی (متوفی ۷۶۲)، یاد کرده و آن مکانها را تکایا نامیده است. میرحیدر تونی (متوفی ۸۳۰ق)، پیشوای حیدریه، شاخهای از سلسله قلندریه، در شهرها تکیه میساخت و درویشی از مریدان خود را در آنجا ساکن میکرد. این گفته نصرآبادی که شاه عباس عنوان «بابایی» تکیه حیدر را در اصفهان به بابا سلطان قمی، متخلص به لوایی، داده است، این گمان را تقویت میکند که میان لقب بابا (عنوان درویشان قلندریه و حیدریه) و تکیه ارتباطی وجود داشته و شاید در ایران به خانقاههای حیدری، قلندری و بکتاشی تکیه میگفتهاند. اشاره صریحی وجود دارد که تکیه، خانقاهِ سلسله خاکساریه است.(چهاردهی، خاکسار و اهل حق، ۱۳۶۸ش، ص۱۸۵.)
تغییر در فضای تکایا
با تحول بخشی از سلسلهها و شکل گیری آیین فتوت، در نحوه اداره و کاربری و فضای تکیهها تغییراتی رخ داد و چون ورزش کردن نیز به دیگر مراسم معمول در تکیهها افزوده شد، تکیهها وسیعتر گردیدند. در متون متعلق به آیین فتوت دادهها و تفاسیر خاص فتیان درباره تکیه بیان شده است. از جمله در فتوت نامه سلطانی فصل کوتاهی درباره تکیه و آداب ورود به آن و شرایط اداره آن آمده است. به نوشته کاشفی، تکیه علاوه بر محل گرد آمدن صوفیان و فتیان، نوعی مهمانپذیر نیز بوده است که مسافران و البته بیشتر اهل طریقت در آن میآسودند. وی حتی، از واژه تکیه قرائتی صوفیانه دارد و حروف این کلمه را به ترتیب نشانه توکل، کَرَم، یکرنگی و هواداری از درویشان و مسافران میداند.(کاشفی، فتوتنامه سلطانی، ۱۳۵۰ش، ص۲۲۰ـ ۲۲۵.)
تکیه در عصر صفوی
در دوره صفوی، در اصفهان تکیههایی کاملاً صوفیانه برقرار بود. به نوشته شاردن، ایرانیان دیر یا صومعه درویشان را تکیه میگفتهاند، اما گسترش تشیع، منازعات فرقهای و جنگهای حیدری، نعمتی (نعمتی و حیدری ؛ نام دوفرقه ٔ غوغا که در غالب شهرهای ایران بوده اند. فرقه ٔنعمتی پیروان شاه نعمةاﷲ ولی بوده اند و فرقه ٔ حیدری پیروان طریقت شیخ حیدر زاوجی ولی و اغلب این دو فرقه با هم به نزاع برمیخاستند و اوضاع شهر را آشفته میکردند و جنگ و نزاع نعمتی و حیدری برای مخاصماتی که منشاء منطقی درستی ندارد و از تعصبات عوام سرچشمه گیرد مثل شده است.) وگاه سیاستهای منفی شاهانِ صفوی نسبت به صوفیان، موجب ویرانی تکیهها و تبدیل این مراکز به محل رفت و آمد اوباش شد.(کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۶۴ـ۲۶۵.)
تکیه پانخل کاشان در اواخر عصر صفوی
از اواخر دوره صفوی و با رواج تشیع، کاربرد تکیه در ایران بتدریج دگرگون شد. اغلب تکیهها با فضای وسیعی که برای اجرای سماع، رقص و چرخش داشتند، برای برگزاری مراسم سوگواری در ماه محرّم، به کار رفتند. این تغییر بویژه در شهرهای مرکزی ایران، که پیشینهای طولانی در تشیع داشتند، روشنتر بود، چنانکه در کاشان تکیه پانخل در ابتدای بازار، محل نگهداری توغ (به ترکی عَلَم و نشان) و عَلَم بوده است.
تکیه قزوین عصر صفوی
در قزوین، پایتخت نخست صفویان، در دوره سلطنت شاه طهماسب اول(۹۳۰ـ۹۸۴)، این کاربرد تکایا رواج بسیار یافت و تکایا کانون فعالیتهای فرهنگی گستردهای گردیدند، چنانکه گذشته از مراسم عزاداری، در برخی اوقات، بویژه در شبهای ماه رمضان، در تکیهها مناظرات ادبی، جلسات سخنوری و مشاعره نیز برگزار میشد. این محفلها در غرفههای تکیه تشکیل میشد که تزئین آنها را لوطیان محل بر عهده داشتند و ثروتمندان شیرینی، شربت، شمع و چراغ آن را تأمین میکردند. با این همه، توصیف جهانگردان اروپایی از تکایای ایرانی، بیش از هر چیز یادآور نوعی مهمانپذیر و قهوه خانه است.
تکیه در عصر قاجار
در زمان قاجار، تکیه در اصفهان، مفهومی تا حدی متفاوت یافت و به مزار زاهدان و نام آوران در گورستان تخت پولاد، اطلاق شد که معمولاً محل تجمع و عبادت بود. جز در گورستان مذکور، در برخی از دیگر محلههای اصفهان نیز چنین تکایایی وجود داشت، از جمله تکیه والهیه در چهارباغ که آرامگاه محمد کاظم واله اصفهانی شاعر و ادیب (متوفی ۱۲۲۹ق.) است.(هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ۱۳۴۴ش، ص۷۵۵ـ۷۵۶.)
در شیراز تا دوره قاجار، تکایای اهل تصوف همچنان رونق داشت، از جمله تکیههای چهل تنان (که آرامگاه بسحق اطعمه نیز در آن است) و هفت تنان.(کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۱۳.) در سدههای بعد و در دوره قاجار حتی به آرامگاههای سعدی و حافظ نیز تکیه میگفتند.(پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۱، ص۷۷، ۷۹.)
عصر قاجار رونق تعزیه و تکیه
در دوره قاجار با رونق تعزیه، تکیه در مفهومی که امروز برای ایرانیان آشناتر است، یعنی محل برگزاری مراسم تعزیه امام حسین(علیه السلام)، چنان فراگیر شد که دیگر، اقامتگاههای صوفیان به ندرت به این نام خوانده میشد. به نوشته سلطان زاده در این دوره اگر جایی برای اجرای تعزیه میساختند یا برای نخستین بار برای این منظور در نظر میگرفتند آن را تکیه مینامیدند. اوج رونق تکیهها از دوره ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تا انقلاب مشروطه بود.
تکایای معروف تهران
در این دوره، در گزارشهایی درباره تهران، نام بیش از پنجاه تکیه آمده است، از جمله تکیههای آقا بهرام، اسماعیل بزاز، افشارها، بربریها، پهلوان شریف، پامنار، چالحصار، چهل تن، حاجی وکیل، خداآفرین، خشتیها، خلجها، دباغ خانه، درخونگاه، رضا قلیخان، زرگرها، سادات اخوی، سرپولک، سرتخت، عباس آباد، عربها، عودْلاجان، قاطرچیها، قمیها، کرمانیها، لوطی علیخان، ملک آباد، منوچهرخان، لوردَزخان و هفت تن.
تکیه مخصوص بانوان
در میان تکیههای تهران، برخی اهمیت بیشتر یا ویژگی بارزی داشتند، از جمله: تکیه سادات اخوی که در آن برای پاگرفتن و رشد کودک، شمع روشن میکردند و هر سال با قد کشیدن کودک، شمع بلندتری روشن میکردند، چنانکه باغچه این تکیه هر سال از شمعهای قدی پر میشد، تکیه عباسآباد یا حاج میرزا آغاسی که محل برگزاری تعزیههای دولتی بود، تکیه عزت الدوله، خواهر ناصرالدین شاه، که مراسم تعزیه در آن اجرا میشد و به بانوان اختصاص داشت و سرانجام تکیه دولت.(مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۲۹۹.)
بانیان تکیه
از نام تکیهها برمیآید که بانیان آنها معمولاً اصناف، گروههای شهرستانی ساکنِ پایتخت، ثروتمندان و متنفذان بودهاند. اینانگاه بنایی مخصوصِ تکیه میساختند وگاه محل سکونت خود را، در ماه محرم به برگزاری مراسم تعزیه اختصاص میدادند و آن را وقف تعزیه و روضه خوانی میکردند. به همین دلیل بسیاری از منازل مسکونی شاهزادگان و اعیان به نحوی ساخته میشد که بتوان با نصب چادر بزرگی روی حیاط و پوشاندن حوضِ وسطِ حیاط، فضایی مناسب برای اجرای تعزیه فراهم کرد.(مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۲۹۹.)
مکانهای تکیه
بناهایی که اختصاصاً برای تکیه ساخته شده بود، اغلب در مسیر گذر اصلی، دو محله را به یکدیگر پیوند میداد.(توسلی، «حسینیهها، تکایا، مصلیها»، ص۸۱ ـ۸۳.)
فضای داخلی بنای تکیه اغلب به سه بخش تقسیم میشد:
1)حیاط که موسوم به عباسیه بود و در آنجا مراسم مربوط به حضرت عباس علم دار امام حسین(علیه السلام) بر گزار میشد.
2)فضای سرپوشیده حسینیه.
3)اتاقهای پشتی موسوم به زینبیه.(ایران آذین، «تزیین تکیهها در دهه ماه محرم»، ص۶-۷.)
تکیههایی که در گذر اصلی قرار نداشتند، مانند تکیه رضا قلیخان و سرتخت، در سراسر سال خالی و زبالهدان اهالی و محل خشک کردن پیاز بقالها و انبار خواربارفروشهای گذر بودند و تنها در روزهای عزاداری امام حسین(علیه السلام) به کوشش داشها و بابا شملهای محل تعمیر و پاکسازی میشدند.(مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۳۰۰.)
تکایا؛ مکانی برای طرح مشکلات صنفی و اقتصادی
اهمیت تکیه در زندگی شهری، بویژه در میان پیشه وران، به حدی بود که این نهاد افزون بر محل برگزاری مراسم مذهبی، مکانی برای طرح مشکلات صنفی و اقتصادی گردید. بخشی از مخارج اداره آن را نیز اغلب اهالی محل با پرداخت پول نقد یا اهدای لوازم و اسباب پذیرایی تأمین میکردند و بخشی دیگر، از درآمد موقوفاتی همچون دکان، حجره و تیمچه تأمین میشد.(مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۳۰۰ـ۳۰۱.)
تکیه نیاوران در شمال تهران
در شمال تهران و شمیرانات نیز تکیههایی با معماری قابل توجه وجود داشت که بسیاری از آنها اکنون نیز برجاست. از آن میان تکیه نیاوران یا تکیه پایین حصار بوعلی به سبب تابلوهای نقاشی محمد مدبّر و محمد ارژنگی و تخت هشت ضلعی وسط آن، و نیز تکیه امامزاده قاسم با دیوارْنگاره قوللر آقاسی شهرت خاصی دارند.(ستوده، جغرافیای تاریخی شمیران، ۱۳۷۱ش.)
تکایا؛ در شهرهای دیگر ایران
در دو استان گیلان و مازندران نیز تکیههای بسیاری با معماری و مصالح خاص و متناسب با محیط، از دوره قاجار، باقی مانده است. ملگونوف، جهانگرد روس، در ۱۲۷۵/ ۱۸۵۸ به ۳۶ تکیه در شهر رشت و تکایایی که جزء مجموعههای بزرگتر بناهای مذهبیاند، اشاره کرده است. شهرهای رودسر، لاهیجان و لنگرود نیز تکیههای قدیمی و زیبایی دارند. در مازندران علاوه بر شهرها، در روستاها نیز تکیههایی چهارگوش غالباً با سقف سفالی و نقشه کف بنا به شکل مستطیل، وجود دارد، از جمله تکیه مُقْری کلا در بندپی بابل، تکیه کله بست پازَوار در بابلسر و تکیه فیروزکلا در آمل. برخی از این تکیهها با تصاویری از گل و جانوران تزئین شده است، از جمله تکیه قرآن تالار در بابل کنار قائم شهر.(ستوده، از آستارا تا استارباد، ۱۳۴۹ش، ج۴، بخش ۱، ص۲۱۸ـ ۲۱۹، ۳۸۵.)
سقاخانه در کنار تکایا
گاه در کنار تکایا سقاخانه ساخته میشد، مانند سقاخانه مشبک چوبی تکیه یالْو رود نور در مازندران. به گفته جناب اسلامی در بافت شهری ساری، تکیه جزء تفکیک ناپذیر هر محله بود و در واقع هر محله با برپایی تکیه رسمیت مییافت.(اسلامی، جغرافیای تاریخی ساری، ۱۳۷۳ش، ص۱۶۵ـ۱۶۶.)
تکایای مهم و تاریخی
از تکایای مهم یا تاریخی دیگر در ایران میتوان از دو تکیه پهنه و ناسار در سمنان و تکیه عزاخانه و تکیه وزیر در کرمان نام برد. یکی از زیباترین و با شکوهترین تکیههای ایران، بویژه از حیث نقاشی و تصاویر، تکیه معاونالملک در کرمانشاه است.(مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۹۰.)
تکیهها در یزد
در استان یزد، تکیهها به لحاظ پیوند با دیگر فضاهای شهری و نیز به سبب عناصر بر جا مانده از معماری مذهبی کهن ایران در خور توجهاند. در این تکیهها، از جمله تکیه شاه ولی تفت و امیر چخماقِ یزد بر خلاف تکیه دولت تهران، و مانند تکایای شمال، نقشه کف بنا چهارگوش یا هشت ضلعی است. تکیه امیر چخماق دارای مناره و طاق نمابندی دو طبقهای است که الگو و نمونهای برای ساخت دیگر تکایای شهر محسوب میشود.(مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸۶ـ۳۸۷.)
تکایا زیاد و بیشمار در ایران
تکایا زیاد و بیشمار در ایران ساخته شده است، پراکندگی و شمار تکیههای ایران به حدی است که نام برخی از روستاها و آبادیها با واژه تکیه همراه شده است. برای مثال استان مازندران ۱۱۳۵ تکیه از مجموع ۱۸۰۷ تکیه کشور را داراست.(میرمحمدی، «پراکندگی جغرافیایی اماکن مذهبی کشور در قالب استانی»، ص۷۵.)
سقّانفار
سقانفار سقانپار یا سقاتالار آلونکها یا اتاقکهایی هستند که در مازندران در شمال ایران برای استفادههای گوناگون ساخته میشوند. از ویژگیهای جالب توجه تکیههای مازندران، وجود بناهایی به نام سَقّانَفار در کنار برخی از آنان است. سقّانفار (ساقی نفار، سقانپار، سقاتالار) بنای ساده و چهارگوشی است که بر روی پایههای چوبی قرار دارد و با پلکان یا نردبانی میتوان به بخش بالایی رسید (نفار/ نپار به لهجه مازندرانی به این سازه خاص اطلاق میشود). بنای سقّانفارها، کهگاه مستقل از تکیهها نیز ساخته شدهاند، متأثر از معماری سنّتی مازندران و بازتاب زندگی ساده کشاورزی و دامداری است و بر اساس نوشتههای روی آنها، تاریخ ساختشان به دوره قاجار میرسد. این بناها عمدتاً نذر حضرت ابوالفضل عباس(علیه السلام)، سقّای کربلا، هستند و زیارتگاه عمومی و مکانی برای پهن کردن سفره حضرت ابوالفضل(علیه السلام) به شمار میآیند. از نمونههای مهم این بناها میتوان به سقّانفارِ کیجاتکیه بابل اشاره کرد که دیوارهای آن با نقوش انسانی شامل سربازانی با آلات جنگی وادوات موسیقی و صحنههایی از زندگی روستایی و همچنین نگارههای اساطیری و نقوش گیاهی و خطوط خوش نویسی آراسته شده است.(رحیمزاده، «سقانفار، نوعی معماری آیینی»، ص۱۳۴ـ۱۳۶.)
تکیههای موقت
علاوه بر تکیههای ثابت، تعداد بیشماری تکیه موقتی، همه ساله در دهه محرم در شهرها و روستاهای ایران برپا میشود. «تکیه بستن» در کنار خیابانها و محصور کردن محوطه هاییگاه بسیار کوچک، آویختن تصاویر و پارچه نوشتههای حاوی عباراتی از دعاها و زیارتنامهها و احادیث و مراثی (که معروفترین آنها مرثیه محتشم کاشانی است) به این دیوارهای موقتی و فرش کردنِ زمین انجام میپذیرد. در این تکیههای موقت نیز، بسته به تمایل و قدرت اقتصادی اهالی محل و برپا کنندگان تکیه، وسایلی از قبیل علم و کُتَل و ظروفی برای پذیرایی از افراد قرار دارد. دستههای عزاداری و سینه زنی لحظاتی در برابر این تکیهها یا در درون آنها توقف میکنند. اهالی محل نیز اغلب نذورات خود را که بیشتر غذا و شربت و چای است، میان عزاداران تقسیم میکنند.گاه و بویژه در دهه اخیر اداره این تکیهها بر عهده جوانان و نوجوانان بوده است، گرچه سالخوردگان نیز در اداره و نظافت تکیه و پذیرایی از مهمانان مشارکت دارند.(رحیمزاده، «سقانفار، نوعی معماری آیینی»، ص۱۳۴ـ۱۳۶.)
مهدیه (بنای مذهبی و مهدوی)
مَهدیه مکانی مذهبی است که مراسمات مرتبط با امام مهدی(عج) مانند خواندن دعای ندبه و جشن نیمه شعبان در آن برگزار میشود و محل اجتماع دوستداران و منتظران ظهور او است.(موعودنامه، ۱۳۸۴ش، ص۷۲۰؛ سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۴۳۷.)
هدف از ساخت مهدیه و برگزاری مراسمات در آن ایجاد ارتباط روحی شرکتکنندگان با امام مهدی(عج) میباشد.(سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۴۳۷.)
مهدیه مانند حسینیه احکام مسجد را ندارد. مکانهای دیگری با نامهای قائمیه، منتظریه، بیت المهدی، دار المهدی و .. با مفهوم و هدف مهدیه در فرهنگ شیعیان وجود دارد.(تونهای، موعودنامه، ۱۳۸۴ش، ص۷۲۰.)
اولین مهدیه ایران
علیاصغر چراغچیباشی آستانه معروف به عابدزاده اولین مهدیه ایران را در سال ۱۳۲۵ش با هزینه خود در مشهد ساخت. بعدها این مکان در اثر فعالیتهای مختلف به یکی از مهمترین مراکز مذهبی مشهد تبدیل شد. گفته شده موفقیت این مهدیه در فعالیتهای مذهبی زمینه ساخت چنین مراکزی را در شهرهای دیگر فراهم کرد. احمد کافی در شهرهای مختلف، بنای ۷۲ مهدیه را با کمک اهالی پیریزی کرد. وی به گفته برادرش، حسن کافی ۳۶ مهدیه در شهرهای مختلف بنا نهاد. در ایران تا نیمه دهه ۱۳۹۰ش ۱۶۵ مهدیه در شهرهای مختلف فعالیت داشتند و مهدیه تهران دارای نقشی محوری گزارش شده است.(طاووسی مسرور، «مهدیه تهران»، ص۴۷۵.) و (میردامادی، «مهدیه»، ص۴۷۱ و ۴۷۳.)
مهدیههای مشهور
برخی از مهدیههای مشهور ایران عبارتند از:
مهدیه حاجی عابدزاده
مهدیه حاجی عابدزاده یا مهدیه عابدزاده اولین مهدیه ایران است که با سرمایه شخصی علیاصغر چراغچیباشی آستانه معروف به عابدزاده در سال ۱۳۲۵ش در مشهد بنا شد. عابدزاده از مبلغان مذهبی و منبریان فعال مشهد بود و هزینه ساخت مهدیه را از حلبیسازی تأمین کرد. برگزاری یک هفته جشن نیمه شعبان با نصب طاق نصرت و پذیراییهای متنوع، عزاداری محرم، برگزاری درس سید محمدهادی میلانی، سخنرانی سید ابوالقاسم کاشانی و سید مجتبی نواب صفوی از برنامهها و اتفاقات واقع در این مهدیه گزارش میشود. مهدیه عابدزاده با هدف تربیت طلاب به جامعة المصطفی العالمیه واگذار و ساختمانش در سال ۱۳۹۴ش با تصمیم دانشگاه مذکور تخریب شد. گفته شده این بنا با طراحی مناسب بازسازی خواهد شد.(میردامادی، «مهدیه»، ص۴۷۱.)
مهدیه تهران
مهدیه تهران را مشهورترین مهدیه در ایران و از مراکز مذهبی مهم این شهر از اواخر دهه ۱۳۴۰ش توصیف کردهاند. این بنا در ۱۹ بهمن ۱۳۴۷ش به همت احمد کافی و با حمایت تعدادی از بازاریان تهران تأسیس شد.در دوره حیات کافی این مهدیه علاوه بر برگزاری مراسمات مذهبی به خدمات اجتماعی و فرهنگی نیز اقدام کرد. در این راستا بخشهای قرضالحسنه، درمانگاه، حوزه علمیه و کتابخانه به آن افزوده شد. برنامههای مهدیه تهران پس از وفات کافی کاهش یافت، ولی در میانه دهه ۱۳۷۰ش دوباره رونق گرفت و مجالس هیئت رزمندگان اسلام در آن برگزار شد.(طاووسی مسرور، «مهدیه تهران»، ص۴۷۴ ـ ۴۷۵.)
مهدیه تهران با نام حقوقی مؤسسه مهدیه تهران، (تأسیس ۱۳۴۷ش) نخستین مهدیه شهر تهران است که شیخ احمد کافی آن را تأسیس کرد. در این مکان برنامههای فرهنگی و مذهبی مانند سخنرانی، دعای کمیل و ندبه برگزار میشود و برخی از برنامههای آن از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میگردد.
تاریخچه تأسیس مهدیه تهران
پیش از تأسیس مهدیه تهران، برنامههای مذهبی احمد کافی مانند دعای ندبه با عنوان جلسة المهدی در منزل او برگزار میشد؛ گفته شده است جمعیت زیادی برای شرکت در این برنامهها حضور مییافت و این امر اعتراض برخی از همسایگان وی را در پی داشت. در نتیجه شیخ احمد کافی با آیتالله اسدالله مدنی مشورت کرده، آیت الله مدنی از وی میخواهد که به امام زمان (عج) متوسل شود. به گفته حسن کافی از برادران شیخ احمد کافی در پی سفارش آیت الله مدنی حدود ۴۰ اتوبوس به مسجد جمکران برای توسل به امام زمان رفتند و در کمتر از دو هفته مکان مهدیه تهران خریداری شد و آیتالله مدنی کلنگ آن را به زمین زد.(مهاجری، این ملک قداست دارد، ص۱۲.)
اعلامیه برگزاری جلسه المهدی در منزل شیخ احمد کافی پیش از تأسیس مهدیه تهران
شیخ احمد کافی در سال ۱۳۴۷ش زمینی به مساحت ۱،۲۰۰ مترمربع و به قیمت ۶۰۰،۰۰۰ تومان برای ساخت مهدیه تهران خریداری کرد. پس از چندی با حمایت تنی چند از بازاریان تهران مساحت آن به ۳،۰۰۰ مترمربع افزایش یافت. پس از انقلاب اسلامی ایران نیز حدود ۲،۰۰۰ مترمربع به آن افزوده شد. اما بعدها حدود ۵۰۰ مترمربع از این فضا به دلیل عقبنشینی در جهت خیابان ولی عصر کاسته شد.(مهاجری، این ملک قداست دارد، ص۱۲.)
مساحت و بنا مهدیه تهران
مساحت زمین مهدیه تهران ۴،۵۰۰ متر مربع است. بنایی در چند طبقه به مساحت ۱۱،۰۰۰ مترمربع بر آن ساخته شده است که ظرفیت حدود ۸،۰۰۰ نفر را دارد. شرکت مترو در سال ۱۳۷۲ش بازسازی مهدیه را آغاز کرد. به گفته حسن کافی در سال ۱۳۹۳ش بیش از ۱،۰۰۰ مترمربع در قسمت جنوبی مهدیه خریداری و به آن اضافه شده است.(مهاجری، این ملک قداست دارد، ص۱۲.)
این مهدیه افزون بر دو سالن اصلی مردانه و زنانه، درمانگاه، کتابخانه، دارالقرآن و حوزه علمیه نیز دارد.(تاریخچه مهدیه تهران، مجمع مهدیههای سراسر کشور.)
فعالیتها مهدیه تهران
سخنرانیهای احمد کافی و مراسمهای مذهبی وی مانند دعای کمیل و ندبه در مهدیه تهران برگزار میشد. با تبعید احمد کافی در سال ۱۳۵۵ش به ایلام جلسات مهدیه به مدت یکسال تعطیل شد. در ۱۳۵۷ش نیز با درگذشت وی مهدیه به مدت ۵ ماه تعطیل گردید. این مکان از آذرماه ۱۳۵۷ش بازگشایی شد و فعالیت خود را آغاز کرد. پس از انقلاب در میانه دهه ۷۰ شمسی مهدیه تهران به محل برگزاری مجالس هیئت رزمندگان اسلام تبدیل شد و در این مرکز جلسات فرهنگی مانند سخنرانی، دعای کمیل، دعای ندبه برگزار میشود و برخی از برنامههای آن از صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میگردد. به گفته حسن کافی مدیر عامل مهدیه، هزینه مهدیه از کمکهای مردمی تأمین شده است.(مهاجری، این ملک قداست دارد، ص۱۲.)
مهدیه اصفهان
مجتمع خیریه مهدیه اصفهان در سال ۱۳۷۴ش با ترکیبی از موقوفات امام مهدی(عج) در اصفهان و زیر نظر سید احمد روضاتی آغاز به کار کرد. فعالیت فرهنگی و مذهبی، امور خیریه و حمایت از
محرومان، کمک به بخش درمان بیماران و ورزش با احداث درمانگاه و مجتمع سرپوشیده ورزشی و.. از جمله اهداف و اقدامات این مهدیه است.(«معرفی مهدیه اصفهان»، سایت مهدیه اصفهان.)
امامباره (بنای مذهبی و عاشورایی)
اِمامباره یا امامبارا، به مفهوم امامخانه، بناهایی در سرزمین هند که شیعیان برای برگزاری مراسم مذهبی خاص خود، در ماه محرم، در آنها گردهم میآیند. در روزهای سوگواری غالباً مرسوم بوده است که امامباره را چراغان کنند. گاه در بیرون امامباره در گودالی آتش روشن میکنند تا نشانه آتشافروزی یزیدیان در خیمهگاه امام حسین(علیه السلام) و یادآور ظلم آنان باشد. عبور از روی آتش (زغالهای گداخته) با پای برهنه از جمله رسوم این سوگواریها بوده است. نواب صفدر جنگ، فرمانروای ایالت اوده، نخستین امامباره را بنا نهاده است. امامباره آصف الدوله در لکهنو معتبرترین بنا از این نوع است.
مؤسس امامباره
امامبارهگاه به نامهایی چون خانقاه نیز خوانده میشود، چنانکه حسینیهها را در جنوب هند عاشورخانه مینامند. نخستین بار نواب صفدر جنگ (۱۱۶۷ق /۱۷۵۴م)، فرمانروای ایالت اوده، در دهلی ساختمانی برای برگزاری مراسم عزاداری محرم بنا نهاد که میتوان آن را نخستین نمونه امامباره دانست.(دهلوی، ج۱، ص۲۲۲؛ کول، ۹۵ ؛ ۲)
پس از بنای امامباره آصف الدوله در ۱۱۹۸ق /۱۷۸۴م، احداث امامبارهها رونق گرفت. سپس برای آرامگاه بزرگان نیز از آنها استفاده شد. تأمین هزینه برای امامباره در عرف شیعیان هند، همانند فرهنگ ایرانیان، ثواب شمرده میشده است.(هالیستر، ۱۶۶ -۱۶۵ ؛ کول، ۹۷ -۹۶ )
آیین خاص
در روزهای سوگواری غالباً مرسوم بوده است که امامباره را چراغان کنند؛ چنانکه شوشتری (د ۱۲۲۰ق /۱۸۰۵م) نوشته است، امامباره آصف الدوله را با شمع و چراغ، آیینهها و اسباب طلا و جواهر آذین میبستند. گاه در بیرون امامباره در گودالی آتش روشن میکنند تا نشانه آتش افروزی یزیدیان در خیمهگاه امام حسین(علیه السلام) و یادآور ظلم آنان باشد. عبور از روی آتش (زغالهای گداخته) با پای برهنه از جمله رسوم این سوگواریها بوده است. برخلاف امامبارههایی چون آصفیه، همه امامبارهها دارای سرای «زنانه» نیستند وگاه در مواردی خاص در اختیار زنان قرار میگیرند.(هالیستر، ۱۶۷-۱۶۸, ۱۷۴)
قبری نمادین
اتاقکی آراسته که نماد تابوت امام حسین(علیه السلام) است و در هند عموماً به آن تعزیه گفته میشود، مهمترین وسیله برگزاری مراسم در امامباره به شمار میآید. امامباره همچنین دارای ضریحی ثابت (قبری نمادین) است که «کربلا» نامیده میشود. دستههای عزاداری میان امامبارهها آمد و شد میکنند و در حالی که عَلَمها را به همراه دارند، تعزیه (تابوت)را نیز بر روی شانه حرکت میدهند.(جعفری، ۲۲۵, ۲۲۲-۲۲۳, ۲۲۶؛ هالیستر، ۱۷۲-۱۷۳ ,۱۶۶؛ لولین جونز، ۲۰۶)
معماری امامباره
در ساخت امامبارهها سنتهای معماری کاملاً یکسان اعمال نشده، اما پارهای خصوصیات حاکی از تعلق آنها به سبک معماری متأخر دوره گورکانی است، عناصر این سبک را در بناهایی چون امامباره لکهنو میتوان بازیافت.(رامپوری، ۳/۲۹۶-۲۹۷؛ هالیستر، ۱۵۸ -۱۵۷ ؛ کول،.۹۵-۹۸)
مهمترین امامباره
امامباره آصف الدوله که معتبرترین بنا از این نوع است، در مجموعهای از مسجد، صحنها و دروازههای آن قرار دارد و از مهمترین بناهای تاریخی لکهنو به شمار میآید. در این مجموعه، امامباره و مسجد جامع لکهنو با ۳ گنبد در محوطه اصلی قرار گرفتهاند، بنای اصلی این امامباره تالاری گنبددار به ابعاد تقریبی ۱۶ در ۴۹ متر است و ایوانهایی در دو طرف آن وجود دارد. تمامی بنا را سقفی سترگ از آجر و سیمان میپوشاند.(رامپوری، ۳/۲۹۶-۲۹۷؛ هالیستر، ۱۵۸ -۱۵۷ ؛ کول،.۹۵-۹۸)
امامباره حسین آباد کوچکتر از آصفیه است و یک صده پس از آن ساخته شده است. این امامباره که مدفن بانی آن است، هرچند تزییناتی چشمگیر دارد، اما از نظر استخوانبندی بنا کماهمیت شمرده میشود. امامباره شاه نجف در مُتی محل لکهنو نیز مقبره بانی آن را در خود دارد. گنبدخانه این امامباره محل برگزاری مراسم تعزیه است. بدین سان، مانند بسیاری از دیگر امامبارهها کارکردی چندگانه دارد.(هالیستر، ۱۵۹ ؛ داس،. ۷۵)
مسجد (معماری مذهبی و عاشورایی)
مَسْجد مکان عبادت خدا و خواندن نماز که ممکن است ساختمانی محصور یا زمین بدون سقف و دیوار باشد. مسجد قبا نخستین مسجدی است که در اسلام ساخته شد.
در شریعت اسلامی، مسجد آداب و احکامی ویژه دارد. از مسجد غالباً برای عبادت جمعی و فعالیتهای دینی گروهی استفاده میشود و مهمترین عبادتی که در آن به جا میآورند، نماز جماعت است. مساجد بعد از واقعه عاشورا محلی برای برگزاری مراسمهای عاشورایی شدند، مسجد را میتوان اولین مکان برای مراسماتی مانند روضه خوانی و مقتل خوانی و مرثیه خوانی در عزای حسینی دانست.
معنای کلمه مسجد
«مسجَد» در زبان عربی به معنای نهادن پیشانی بر زمین و به خاک افتادن به نشانه کمال خضوع است و مسجِد به معنای جایی است که در آنجا سجده میکنند. برخی معتقدند کلمه مسجد از واژهای غیر عربی «msgď» به معنای محل عبادت گرفته شده است که در متون زبان آرامی مربوط به قرن پنجم پیش از میلاد مسیح وجود دارد. در دوره پیش از اسلام این کلمه برای اشاره به هر مکان و معبدی بوده که در آن خدا را عبادت میکردهاند. برخی معتقدند کلمه «مساجد» در آیه چهلم سوره حج در همین معنا به کار رفته است.(دایرةالمعارف اسلام(انگلیسی)، ج۶، ص۶۴۴، ذیل مدخل مسجد.)
مسجد، مکانی برای سجود
دهخدا با استناد به منابع کهن و ذکر نمونههای بسیار از آنها نوشته است که کلمه عربی مسجد، در اصل، به صورت کلمه «مَزگِت» از زبان آرامی وارد عربی و فارسی شده است. او به نقل از این منابع آورده است که حروف «ز»، «گ» و «ت» در عربی به «س»، «ج» و «د» تغییر کرده و مسجد در عربی یعنی جای سجده کردن. به نقل این منابع، مزگت به معنای نمازخانه، خانۀ خدا، «خانهای که برای پرستش پروردگار بسازند و هرکس خواست در آن عبادت کند» و نظائر آن میآمده است.(دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه «مزگت».)
مسجد جامع
مسجد در اصطلاح رایج فعلی به معنای عبادتگاه خاص مسلمانان و محل نماز خواندن آنهاست. گفتهاند از آن رو که مسلمانان در نماز، سجده میکنند و سجده نهایت خضوع در عبادت است، این مکان را مسجد به معنای جای سجده نامیدهاند. مسجد، به لحاظ فقهی احکامی ویژه دارد و به لحاظ مادی ممکن است عبارت از یک ساختمان محصور میان دیوارها یا یک زمین بدون سقف و دیوار باشد. «مسجد جامع» نیز به معنای مسجد به کار میرود ولی غالبا مراد از این کلمه مسجدهای بزرگ یا مساجدی در شهرها است که نماز جمعه در آن اقامه میشود.
تعداد مساجد جهان
به گزارش مرکز توسعه اقتصاد اسلامی در دبی، تا سال ۲۰۱۹م در جهان حدود سه میلیون و ششصد هزار مسجد وجود داشته است. یعنی به ازاء هر ۵۰۰ مسلمان یک مسجد. بیشترین این مساجد در اندونزی است که حدود ۸۰۰ هزار تخمین زده شده است. در ایران نیز بیش از ۷۰ هزار مسجد وجود دارد.(«کم عدد المساجد فی العالم»، اکبر موقع عربی بالعالم.)
مسجد در قرآن
واژه مسجد بیست و هشت بار به شکل جمع و مفرد در قرآن به کار رفته است که در برخی از آنها از اهمیت مسجد و حفظ آن سخن رفته است؛ از جمله: {{متن قرآن «إِنَّما یعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ لَمْ یخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسی أُولئِک أَنْ یکونُوا مِنَ الْمُهْتَدِین... ترجمه = مساجد را فقط کسی آباد میکند که به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نماز را برپا دارد و زکات بدهد و از کسی جز خدا نترسد، امید است آنها هدایت یابند.(آیه ۱۸سوره توبه) مالکیت مسجد در قرآن به خدا نسبت داده شده است.(سوره جن/۱۸) از امام صادق(علیه السلام) از علت احترام مساجد پرسیدند، آن حضرت در پاسخ گفتند: «زیرا مساجد خانههای خدا در زمیناند». در روایتی امام جواد(علیه السلام) برای قطع دست دزد از مفاصل انگشتان به این آیه استدلال کرده است و کف دو دست را ازمصادیق مساجد دانسته(که برای خداست) که باید برای نماگزار باقی بماند و قطع نگردد. هم چنین کلمه مساجد در این آیه بر اساس برخی روایات به جانشینان پیامبر(امام) تفسیر شده است. امام باقر(علیه السلام) در روایتی در تفسیر(المساجد) فرمود: «آنها اوصیا و ائمّه (علیهم السلام) از ما، یکی پس از دیگری هستند.(مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۳۳۱.) بهسوی غیر آنها دعوت نکنید که در این صورت مثل کسانی میشوید که با خدا کس دیگری خوانده است». در «آیه ۱۲۵ سوره بقره» به مسجد مکه که همان مسجدالحرام است، به عنوان مکانی برای فعالیتهای آیینی و نیز محل گرد هم آمدن اشاره شده است و در «آیه ۹۶ سوره آل عمران» این مسجد به عنوان نخستین خانهای که برای عبادت مردم برپا شده، ذکر شده است.(سوره آل عمران، آیه۹۶.)
مسجد در اسلام
بنابر تعالیم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل وسلم)، عبادت خدا و نماز، به مکانی خاص نیاز ندارد و در هر جایی از زمین میتوان خدا را عبادت کرد و نماز گزارد؛ چنان که در حدیثی از آن حضرت نقل شده است: «جُعِلَت لِی ألارض مَسجِداً وَ طَهوراً (همه زمین برای من پاک و مسجد قرار داده شده است. بدین رو، مسلمانان پیش از هجرت، جایی خاص برای نماز گزاردن نداشتند و هر جا که امکان آن فراهم بود نماز میخواندند و پیامبر(صلی الله علیه و آل و سلم) همراه افرادی انگشتشمار مانند امام علی(علیه السلام) نماز را به صورت مخفیانه ادا میکرد. بنابر گزارشهایی در منابع تاریخ اسلام، آن حضرت پس از علنی شدن دعوت، گاهی کنار کعبه نماز میگزارد.(مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۱۰۳.)
مسجد قبا نخستین مسجدی است که در اسلام ساخته شد. وقتی پیامبر از مکه به مدینه میآمد، پیش از ورود به مدینه یک هفته در قبا ماند و در این مدت به درخواست مردم مسجدی در این منطقه ساخت. برخی گفتهاند این مسجد به پیشنهاد عمار یاسر ساخته شده است.(دایرةالمعارف اسلام(انگلیسی)، ج۶، ص۶۴۵، ذیل مدخل مسجد.)
با هجرت مسلمانان به مدینه، پیامبر مکانی را برای نماز جماعت و نیز گردهمایی مسلمانان برگزید و با همراهی مؤمنان آن مکان را به صورتی ساده برای این کار آماده کرد. این مسجد که مسجدالنبی یا مسجد پیامبر نام گرفت، به زودی جایگاه ویژهای نزد مسلمانان یافت و به مکانی برای عبادت، آموزش مذهبی، فعالیتهای جمعی و تصمیمگیریهای مهم سیاسی تبدیل شد. پیش از این، پیامبر در برخی مکانهای مکه به همراه مؤمنان نماز جماعت خوانده بود ولی جایی را به عنوان مسجد تعیین نکرده بود.(جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۰۱.)
مسجد بعد از هجرت رسول الله
مسجد پس از هجرت، افزون بر عبادت، مرکزی برای اداره حکومت بود و سپس به عنوان مکانی آموزشی و تبلیغی نیز به کار رفت. بعدها وقتی دارالحکومه و مدرسه ساختند، مسجد به عبادت اختصاص داده شد؛ گرچه گهگاه از آن به عنوان مدرسه نیز استفاده میشد. مسجد پس از هجرت، افزون بر عبادت، مرکزی برای اداره حکومت بود و سپس به عنوان مکانی آموزشی و تبلیغی نیز به کار رفت. بعدها وقتی دارالحکومه و مدرسه ساختند، مسجد به عبادت اختصاص داده شد؛ گرچه گهگاه از آن به عنوان مدرسه نیز استفاده میشد.(جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۰۱.)
در جریان فتوحات و فتح عراق و شمال آفریقا در قرن اول هجری، مسلمانان با الگوبرداری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل و سلم) در مدینه، معمولا فضایی را که در مرکز اردوگاههایشان قرار داشت به مسجد اصلی اختصاص میدادند. با تبدیل شدن پادگانها به شهرهایی چون بصره، کوفه، فُسطاط و قیروان این محلهای عبادت نیز به بناهایی دائمی تبدیل شدند. از همین الگو در بنیانگذاری بغداد در قرن دوم هجری و قاهره در قرن چهارم هجری استفاده شد. مسلمانان در شهرهایی که فتح میکردند مانند دمشق، بیت المقدس و مدائن مساجد خود را در محل معابد کلیساها و قصرها بنا مینهادند.
احداث مساجد پس از مسجد قبا و مسجد النبی در دیگر مناطقی که اسلام بدانها راه مییافت، انجام میگرفت. در قرن اول قمری مسجد کوفه(۱۷ق)، مسجد فُسطاط(۲۱ق.) و جامع بصره(۲۴ق) به اهتمام مسلمانان ساخته شد.(غنیمه، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱.)
بهگفته ابن خلدون (م ۸۰۸ق) دو نوع مسجد شهری وجود داشته است: مساجد بزرگ تحت اختیار دولت برای نمازهای جمعه و اجتماعات مهم مسلمانان و مساجد کوچک که به وسیله بخشهای گوناگون جمعیت شهری ساخته و اداره میشدند. در دوره اولیه معمول این بود که به پیروی از آداب و رسوم پیش از اسلام و نیز روش و سیره پیامبر در مدینه، خلفا یا فرمانداران منصوب آنها اقامتگاه خود را در کنار مسجد جامع برپا کنند در حالی که مردم عادی مساجد خود را در محلات قبیلهای خود میساختند. با افزایش شدید قدرت و ثروت امپراتوریهای اسلامی و جدا شدن اقامتگاه حاکمان، بر تعداد مساجد دولتی و غیردولتی به شدت افزوده شد. هر دو نوع معمولا به کمک مردم و درآمدهای اوقاف تأسیس و نگهداری میشدند.(دایرة المعارف نوین اسلام، ج۴، ص۱۶۷ و ۱۶۸، ذیل مدخل مسجد.)
کارآیی مسجد غالبا برای برپایی عبادات روزانه و نماز جمعه بوده که مردان بیشتر در آن شرکت میکردند. زنان در عقب صف مردان در حالی که پردهای میان آنها و مردان بود یا در اتاقی جداگانه و یا در طبقه بالا در مراسم حضور داشتند.( دایرة المعارف نوین اسلام، ج۴، ص۱۶۹، ذیل مدخل مسجد.)
حمایت آل بویه و حکومت صفوی از مساجد
به سبب وجود احکام خاص مسجد، غالباً مکانی خارج از محل عبادت برای وضو اختصاص داده میشد.در تاریخ شیعه همانند اهل تسنن، اهمیت مساجد و قدرت آنها فراز و نشیب فراوان داشته است. مسجد مرقدهای شیعیان در کربلا و نجف از حمایت آل بویه(قرنهای چهارم و تا پنجم قمری) و صفویه(قرنهای دهم تا یازدهم قمری) برخوردار بوده است.
سلسله فاطمی اسماعیلیه(قرنهای چهارم تا ششم قمری) مساجد بسیاری را در شمال آفریقا تا مصر و حجاز بنا کرد و در تحت حمایت قرار داد. صفویه همین کار را در ایران و کشورهای ساحل خلیج فارس انجام داد. با این حال، زمانی که جمعیت شیعه مقهور نیروهای سنی شدند، نه تنها روند مسجدسازی به میزان بسیاری کاهش یافت؛ بلکه برگزاری مراسمی مانند نماز جمعه نیز رو به کاستی نهاد.(همان مأخذ پیشین)
مساجد اولین محل برای برگزاری مراسم حسینی
بعد از سقوط بنی عباس و به قدرت رسیدن حکومت شیعی آل بویه و سپس حکومت صفوی اهمیت ویژه به برگزاری مراسمات حسینی در مساجد داده میشد، و از این گونه فعالیتها حمایتهای مختلفی میگشت. مسجد را میتوان اولین مکان برای مراسماتی مانند روضه خوانی و مقتل خوانی و مرثیه خوانی در عزای حسینی دانست، برگزاری مراسم حسینی در ماه محرم و صفر، در مساجد در زمان صفوی رونق چشم گیری گرفت، عزاداری در مساجد در ایران و دیگر نقاط شیعه نشین قدمت دیرینه داشته و با استقبال گسترده مردم برگزارمی شود. اما بعدها در اواسط عصر صفوی کم کم بناهای بنام حسینیه جهت برگزاری مراسم های عاشورایی پدید آمد.
احکام و آداب مسجد
از همان زمان که مسجد در اسلام بنیان گذاشته شد، احکام و آدابی برای حضور در آن و رفت و آمد به آن در قرآن و حدیث ذکر گشت. به ظاهر، نخستین احکام و آدابی که برای مسجد برشمرده شد، مربوط به اموری مانند طهارت و نظافت بود. برای نمونه، توصیههایی اکید از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل و سلم) درباره ثواب پاکیزه کردن مسجد و نکوهش آلوده کردن آن، در دست است که در موضوع «آداب» میگنجند. درباره شخص نمازگزار و اشیا و حالات مربوط به او نیز احکام فقهی خاصی وضع شده است؛ مثلا ورود به مسجد در حالت جنابت حرام شمرده شده یا پوشیدن لباس سفید و پاکیزه برای حضور در مسجد مستحب و لباس چرک مکروه است.(مجلسی، عین الحیاة، انتشارات امیرکبیر، ص۲۷۷-۲۷۵ و ص۵۷۴-۵۷۳.)
فضیلت مسجد
در فرهنگ اسلامی، متاثر از قرآن کریم و روایات بزرگان دینی، مسجد حرمت و جایگاه ویژهای دارد. قرآن کریم برپا داشتن و حفظ مسجد را کار کسانی خوانده که به خدا و روز قیامت ایمان دارند. قداست و فضیلت مسجد نزد مسلمانان از عوامل حفظ بنای آن بوده است. مسلمانان بنابر آموزههای اسلامی، خود را موظف به حفظ و تعمیر مساجد میدانستند و بدین رو، میکوشیدند در عمارت، حفظ و مرمت مسجد نقشی بر عهده گیرند.(امجد، معماری مساجد جهان، ۱۳۶۸ش، ص۸.)
مسجد مهمترین بنای حوزه فرهنگ اسلامی است زیرا در طول چهارده قرن همه نبوغ و استعداد معنوی و هنری و مهارتهای صنعتی در ساختن و بنای مسجد تمرکز یافته است.(همان مأخذ پیشین)
هنر معماری
مساجد در مناطق مختلف جهان به لحاظ معماری شباهتهایی بسیار به یکدیگر دارند؛ با این حال، در هر منطقهای پذیرای خصوصیات معماری و هنری آن منطقه نیز شده و تفاوتهایی با دیگر مساجد یافتهاند. بدین ترتیب، معماری مساجد هر کشور گویای ویژگیهای معماری بومی آن سرزمین شده است.
مساجد در کشورها و مناطق مختلف علیرغم اختلافهای معماری، بناها، بخشها و اشیای ذیل را همگی دارایند:
منبر مساجد
پیش از ظهور اسلام، منبر در حجاز وجود نداشت و سخنرانان برای سخنرانی بر نیزه تکیه میدادند و سخن میراندند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل و سلم) نیز در آغاز رسالت به صورت ایستاده و با تکیه بر درختی (استوانه حنانه) خطبه میخواند تا این که برای ایشان منبری با سه یا چهار پله ساختند. در برخی منابع روایی از کلمه «منبر» برای سخنرانی پیامبر(صلی الله علیه و آل و سلم) یاد شده که شاید بتوان از آن برداشت کرد که در آن زمان منبر به کار میرفته است؛ از جمله کلینی آورده است: «صعد رسول الله(صلی الله علیه و آل و سلم) المنبر ذات یوم فحمد الله و اثنی علیه و...؛ روزی پیامبر(صلی الله علیه و آل و سلم) از منبر بالا رفت و سپس خدای را سپاس و ثنا گفت و....» ولی در این که چه کسی برای ایشان منبر ساخت اختلاف است. منابع از غلام زنی از انصار، غلام زنی از مهاجران، یکی از صحابه یا مردی رومی نام بردهاند.(کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۵-۳۶.) و (دارمی، سنن دارمی، ج۱،ص ۱۸؛ فرهنگ مسجد، ص۲۹۰.)
منبر در آغاز، محل موعظه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل و سلم) برای مؤمنان و جایگاه تجلی کلام خدا بر زبان ایشان بود. پس از آن حضرت، در مساجد جامع شهرهای گوناگون منبر ساختند و به تدریج در قرون بعدی تا به امروز این سنت به همه مساجد شهرها و روستاهای گسترش یافت. منبر در طول تاریخ از کارآمدترین اجزای مسجد بوده است. منبر تریبون حکومت اسلامی بود، از آن برای ایراد خطبه و موعظه و اعلام مواضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استفاده میشد. با گذشت زمان، مبلغان و واعظان از آن برای تبلیغ دین، فقها برای بیان احکام دین و تدریس معارف اسلامی، مفسران برای تبیین نکات قرآنی و محدثان برای بیان و املای احادیث استفاده کردهاند.(فرهنگ مسجد، ص۲۹۰.)
محراب مساجد
محراب یک تورفتگی قوسدار است که در دیوار قبله تعبیه شده است و جهت مسجد الحرام را نشان میدهد. محراب به این شکل، در اواخر سده اول هجری ابداع شد. پیش از آن، جهت قبله را در مساجد باز بدون دیوار از طریق فرو کردن عمودی در ماسه یا چنان که در خانه پیامبر در مدینه عمل شد، به کمک یک قطعه سنگ نشان میدادند.(دایرة المعارف نوین اسلام، ج۴، ص۱۷۱، ذیل مدخل «مسجد».)
مناره مساجد
مناره، سازهای برجمانند است که کارکرد نخستیناش اذان گفتن بر فراز آن هنگام نمازهای پنجگانه بوده است. مأذنه (مئذنه)، منار، صومعه و گلدسته، نامهای دیگری هستند که برای این سازه به کار میروند. در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آل و سلم)مساجد مناره نداشتند. با توسعه دولت اسلامی و بزرگتر شدن شهرها، لازم شد تا در کنار هر مسجدی منارهای برای اذان گفتن و باخبر کردن مردم از وقت نماز بسازند. امروزه که مسلمانان از وسایل دیگری برای آگاهی از وقت نماز و شنیدن اذان بهره میبرند، کارکرد منارهها فقط تزئینی و تشخیص مساجد از دیگر بناهای شهر است. تعداد منارههای مساجد در مناطق مختلف یکسان نیست. در ایران، غالبا منارههای دوگانهای برای مساجد ساختهاند. جامع دمشق چهار مناره داشته که هر یک در گوشههای بنا واقع بودهاند و امروزه فقط دو مناره از آن باقی است به نقل برخی منابع، نخستین مناره به آن گونه که امروزه مرسوم است در سال ۴۴ یا ۴۵ قمری در مسجد کوفه ساخته شد.(دایرة المعارف نوین اسلام، ج۴، ص۱۷۲، ذیل مدخل مسجد.)
مقصوره
مقصوره یا حجاب و حافظ اطراف محراب، در لغت به معنای اتاق کوچک است و در اصطلاح اتاق کوچک محصوری در جلوی مسجد و محراب بوده که امام یا خلیفه در آن میایستاده است. مقصوره یک دریچه مُشَبَّک داشته که نمازگزاران تنها از آن دریچه امام جماعت را میدیدهاند. برخی مورخان عثمان بن عفان را نخستین کسی دانستهاند که مقصوره را برای امنیت خود به مسجد افزوده است و برخی دیگر، مروان بن حکم و یا دیگران را مُبدِع (نخستین پیشنهاد دهنده) مقصوره معرفی کردهاند.(اصلاح المساجد، ص۱۰۴؛ فرهنگ مسجد، ص۲۸۶.)
نقش مساجد
مساجد همواره نقشها و کارکردهای مختلفی داشتهاند که این به معنای اهمیت و اعتبار آنها در جامعه مسلمانان است. مساجد کانون عبادی، پایگاه قضایی، جایگاه پرداختن به امور حسبیه، کانون ارتباط جمعی، پایگاه جهاد، مرکز آموزش و... بودهاند. وظایف و کارکردهای پرشمار مسجد از دوران پیامبر آغاز گشت ولی گفته میشود که در دوره امپراطوری عثمانی به اوج خود رسید و اطلاق عنوان «کلّیه» به معنای مجموعه مسجد، در این دوره نشاندهنده این واقعیت است. برای مثال، کتابخانه سلیمانیه (قرن۱۰ق./۱۶م.) در استانبول از یک مسجد جامع، پنج مدرسه، دو مدرسه مقدماتی، یک بیمارستان و دانشکده پزشکی، یک خانقاه صوفیان، یک مهمانخانه یا کاروانسرا، یک حمام عمومی و حوض، یک آشپزخانه عمومی، اقامتگاه برای معلمان و سرایداران مسجد، یک زمین ورزش، قهوهخانه، فروشگاه، مراقد سلطنتی و یک گورستان تشکیل میشد.(دایرة المعارف نوین اسلام، ج۴، ص۱۷۰، ذیل مدخل مسجد.)
کارکرد آموزشی
نظر به این که مسجد جایی مناسب برای گردهمایی مسلمانان از طبقات و حرفههای مختلف است، این مکان مذهبی از همان آغاز در کنار کارکردهای عبادیاش، تبدیل به محلی مناسب برای آموزش نیز شد. مسلمانان در صدر اسلام، غالباً مسائل مذهبی و دینی خویش را در مسجد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل و سلم) میپرسیدند. آن حضرت در مسجد آیات قرآنی را بر مردم قرائت میکرد و به پرسشهای آنها پاسخ میگفت. کمکم برخی مسائل مربوط به موضوعات غیردینی نیز در مساجد مطرح شد؛ از جمله گفتهاند که حتی بحثهای ادبی و شعرخوانی در مساجد انجام میشده است.(جعفری، مسلمانان در بستر تاریخ، ص۱۴۴.)
در سالهای پس از پیامبر(ص) رفتهرفته آموزش علوم و دانستنیهایی که به دین و عبادت ارتباط داشتند در مساجد رواج بیشتری یافت و مسلمانان در مساجد قرآن، حدیث، فقه و صرف و نحو میآموختند. برخی مقامات معتبر مذهبی نیز ساعتهای معینی را در مساجد میگذراندند و وعظ و حکمت ارائه میکردند.(دایرة المعارف نوین اسلام، ج۴، ص۱۷۱، ذیل مدخل مسجد.)
کارکرد اجتماعی
مسجد تا پیش از دوران مدرن که رسانههای ارتباطی در کار نبودند، محلی منحصربهفرد برای اطلاعرسانی امور مهم جامعه مسلمانان نیز بود. مسلمانان از طبقات و صنوف مختلف، روزانه در مساجد یکدیگر را ملاقات میکردند و اخبار و اطلاعات مهم جامعه را در مسجد به یکدیگر میرساندند.
بنابر برخی گزارشها، مساجد گاهی برای رسیدگی به امور غیرمترقبه و بحرانها بهکار گرفته میشدند. این امر در تاریخ صدر اسلام سابقه دارد چنان که بنابر برخی روایات، در جنگ خندق، مسلمانان از مسجد برای کارهای بیمارستانی و مداوای زخمیهای جنگ استفاده کردند. بنابر گزارشهای تاریخی، رُفَیده بانوی مسلمان صدر اسلام، به دستور پیامبر اکرم(ص) خیمهای در مسجد مدینه برای رسیدگی به مجروحان جنگ بر پا کرد.(تاریخ بیمارستانها در اسلام، ص۱۵.)
بنابر برخی احادیث در منابع حدیثی اهل سنت، اجرای عقد ازدواج در مساجد مستحب است ولی این مطلب بر عالمان دینی شیعه ثابت نشده است.(فرهنگ مسجد، ص۱۱۹.)
روز جهانی مسجد
در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز ۳۱ مرداد مصادف با ۲۱ اوت به روز جهانی مسجد نامگذاری شده است.(«بیستویکم اوت، روز جهانی مسجد»، خبرگزاری صداوسیما.)
مناره و گلدسته (معماری مذهبی)
مَناره یا گلدسته سازهای برج مانند و مرتفع است که در کنار مساجد یا در میانۀ راهها ساخته میشود. مَأذنه، صُومعه و گلدسته از دیگر نامهای مناره هستند. رساندن صدای اذان به مناطق دور از مسجد، راهنمایی شهروندان به سوی مسجد، تمایز مساجد از دیگر بناهای شهر، تعیین مرزهای سرزمینی و راهنمایی مسافران در جادهها را از جمله کاربردهای مناره برمیشمارند. منابع تاریخی سابقۀ ساخت مناره را به پیش از اسلام برمیگردانند. با این حال، نخستین منارههای اسلامی در قرن اول قمری(در حکومت امویان) ساخته شد و تا قرن نهم قمری به مرور جزء ثابتی از ساختمان مساجد شد. برخی تاریخنگاران، مناره را نتیجۀ گسترش شهرهای اسلامی میدانند و دیگران آن را اقتباس مسلمانان از برج عبادتگاههای مسیحی یا آتشدانهای زرتشتی برمیشمارند.
شیوه معماری ملی یا مذهبی هر منطقه از جهان اسلام باعث شده تا تفاوتهایی میان اجزای معماری، مصالح و تزئینات منارهها(به ویژه میان مساجد شیعه و اهل سنت) وجود داشته باشد. برای مثال، شیعیان در طول تاریخ خود مناره مساجد را عموماً همارتفاع با بام یا گنبد مساجد و به صورت جفت ساختهاند.
مناره و گلدسته تمدن اسلامی
وجه نمادین مناره(به عنوان یکی از مظاهر تمدن اسلامی) باعث اهمیت آن در شهرسازی اسلامی شده و هم حساسیتهایی را در جوامع بیرون از جهان اسلام به وجود آورده است. از مشهورترین منارههای موجود میتوان به منارۀ مسجد ابنطولون مصر، مسجد قیروان تونس، مسجد جامع یزد، مسجد جامع ساوه، مسجد علی و دارالضیافۀ اصفهان و منارههای مسجدالنبی اشاره کرد.
لغتشناسان واژۀ مناره و گلدسته
لغتشناسان واژۀ مَناره را به معنی «چراغ پایه» میدادند. مَأذنه (محل اذان گفتن)، گلدسته، میل و صومعه از دیگر نامهای مناره هستند. شباهت ظاهری و کارکرد مشترک این سازه با آتشدانهای بینراهی (در عصر باستان) را دلیل انتخاب واژۀ «مناره» برای آن میدانند. انتخاب واژۀ «گلدسته» را نیز مربوط به طرحهای اسلیمی و گلهای خُتاییِ منقش بر کاشیهای منارههای ایرانی میدانند. همچنین برخی پژوهشگران معتقدند، به دلیل شباهتِ ظاهری مناره با عبادتگاههای بلند و باریکِ مسیحى، در برخى روایات و آثار فقیهان از مناره با نام صومعه یاد شده است. بعضی مورخان، اساساً شکل چهارگوشِ نخستین منارههای اسلامی را اقتباسی از این برجهای مسیحی میدانند.(گرابار، شکلگیری هنر اسلامی، ۱۳۷۹ش، ص ۱۳۰.)
کارکرد اصلی مناره در جامعه اسلامی
کارکرد اصلی مناره در جامعه اسلامی را اذان گفتن بر فراز آن هنگام نمازهای پنجگانه میدانند؛ اما کارکردهای دیگری نیز برای آن برشمرده شده است. برای مثال، سازۀ مترفع و نور آن باعث مىشود تا شهروندان مسجد را راحتتر پیدا کنند. برخی نیز کارکرد فعلی منارهها را تزئین مساجد و وسیلهای برای تمایز آنها از دیگر بناهای شهر میدانند. علاوه بر اینها، به گواه منابع تاریخی، منارهها برای تعیین مرز سرزمینهای مسلمانان و مشخص کردن مسیر راهها نیز کاربرد داشته است.(خسروآبادی، «کارکردهای امنیتی_ نظامی منارهها...»، ص۵۳-۵۴.)
شیعیان و اهل سنت، در طول تاریخ خود رسیدگی به امور منارهها را یکی از وظایف محتسب(از مناسب دولتی) برشمردهاند. از نظر آنها، محتسب بایستی مراقب میبود تا فرد غیر شایسته بر فراز مناره نرود، از مناره به خانههای مردم نَنگرد، اذان را به شیوۀ غنایی نخواند، وقتشناسى را به مؤذنان بیاموزد و اجازه ندهد کسی در غیر موقع اذان از مناره بالا رود.(سجادی، «حسبه» در دایرت المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۷۱۲؛ ابن اخوه، آیین)
تاریخچه مناره سازی
منابع تاریخی سابقۀ ساخت مناره را به پیش از اسلام برمیگردانند. فانوس اسکندریه (ساخته شده در قرن سوم یا چهارم پیش از میلاد) در مصر و میل نورآباد (ساخته شده در دورۀ اشکانیان) در ایران از این نمونهها هستند. در جزیرة العرب نیز أبرهة ابن رائش (از پادشاهان یمن) را نخستین کسی میدانند که دست به ساخت مناره زد و به همین دلیل به «ابرهۀ ذوالمنار» مشهور شد.(ابیکاریوس، نهایة الأرب فی تاریخ العرب، بیتا، ص۱۰.)
خطوط کوفی در منارها
در هر منطقه از جهان اسلام، منارهها با مصالح متفاوتی ساخته میشود. پژوهشگران، منارههای کمی را در عراق برمیشمارند که تماماً از سنگ و گچ ساخته شده باشد. در شام، الجزایر، مصر و مراکش مصالح مناره غالباً سنگ و گاهی هم سنگ و آجر است. در ایران و افغانستان بنای منارهها معمولاً فقط از آجر و گچ و در هندوستان سنگ و آجر است. با این حال برخی از تاریخدانان احتمال دادهاند که منارههای نخستین مساجد ایران خشت و گلی بودهاند و به همین دلیل نابود شدهاند. کتیبۀ بسیاری از منارهها به خط کوفی ساده و کوفی بنایی است. روی منارههای مساجد ایرانی، کاشیکاریهایی با طرح گلهای خُتایی (اسلیمی) نقش بسته است. گفته شده است که اساساً به همین دلیل، مناره را با نام «گلدسته» نیز یاد میکنند. منارههای بینراهی، به ویژه در دوران غزنوی و سلجوقی، شمال اشعاری با آرزوی سلامتی و پایداری مسافران بوده است. بعدها در حکومت شیعی آل بویه و صفوی اسامی اهل بیت(علیهم السلام) با خط کوفی بنایی در منارها و گلدسته های مساجد شیعه به وفور و گستردگی دیده میشود.
مناره و گلدسته جهت اذان گفتن
به عقیدۀ تاریخنگاران، نخستین مساجدِ اسلام (مسجدالنبی و مسجد قبا) سازههایی بسیار ساده و بدون مناره بودهاند. در آن زمان مؤذّن بالای بام مرتفعی میرفت و اذان میگفت. اما با گسترش شهرها، لازم شد که در کنار هر مسجد منارهای وجود داشته باشد تا صدای اذان به مناطق بیشتری برسد. اُلگ گرابار ۱۹۲۹-۲۰۱۱م.(به فرانسوی: Oleg Grabar) (پژوهشگر هنر اسلامی) معتقد است که وقتی که پرستشگاههای رومیِ دمشق به مسجد تبدیل شدند، برجهای چهارگوش (صومعه) آنها به جایی برای اذان گفتن تبدیل شد.(گرابار، شکلگیری هنر اسلامی، ۱۳۷۹ش، ص۱۳۲.)
مناره و گلدسته قبل از اسلام در ایران
در مقابل، بعضی از متخصصان هنر اسلامی معتقدند که مناره منشئی ایرانی دارد؛ زیرا معماران ایرانی مسجدهای عربی را بسیار ساده میدیدند و تصمیم گرفتند که ستونهایی شبیه آتشدانهای ساسانی به ساختمان مساجد اضافه کنند.(اوصانلو، «مناره در شهرهای اسلامی»، ص۲.) مورخان ساخت اولین منارههای اسلامی را به حکومت بنیامیه برمیگردانند.
مناره و گلدسته در حکومت امویان
بر اساس یک دیدگاه، نخستین مناره را زیاد بن ابیه، به دستور معاویه در سال ۴۴ یا ۴۵ قمری در مسجد کوفه ساخت.(بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۲ق، ص۳۴۲-۳۴۳.)
در مقابل برخی معتقدند که امویان، در فرایند تبدیل کلیسای دمشق به مسجد جامع اموی (در سال ۸۶ قمری)، برجهای کلیسا را باقی گذاشتند و از آنها به عنوان اولین مأذنههای اسلامی استفاده کردند. اولین منارۀ اسلامیِ ایران را نیز مناره میدان کهنه در قم (ساختۀ ۲۹۱ق) میدانند.( تاریخ هنر اسلامی، تهران، ص۱۴.)
با این حال از نظر مورخانی همچون جاناتان بلوم، این عنصر معماری تا قرن نهم قمری، جزء ثابتی از مساجد مسلمانان نبود.( تاریخ هنر اسلامی، تهران، ص۱۴.)
ساخت مناره و گلدسته در احادیث
از نظر پژوهشگران، در میان متون شیعی تأکید یا سفارشی برای ساخت مناره وجود ندارد؛ با این حال، شیعیان ساختن گلدسته برای مساجد و مصلیها را جزئی از توسعۀ «شعائر دینی»[۱۲] و ساخت مناره برای حرم امامان و بزرگان دینی خود را جزو شعائر مذهبی برمیشمارند.(اربابی و فولادی، «گستره آیین های مقدس»، ص۳۱.)
بنا بر روایات شیعی، امام علی(علیه السلام) دستور داد تا منارهها را کوتاهتر از ارتفاع بام مساجد و خانهها بسازند.(صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۳۹.)
در روایتی دیگر نیز از امام حسن عسکری(علیه السلام) نقل شده که منارهها را بدعت خواندند و گفتند با ظهور قائم منارهها فرو خواهد ریخت.(طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۰۶.)
علاوه بر این، طبق بعضی روایات شیعه اذان گفتن بر جای بلند بر خلاف سنت نبوی است؛ زیرا در زمان پیامبر(صلی الله) بر روى زمین اذان میگفتند.(طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۸۴.)
بر اساس این روایتها برخی از فقیهان شیعه مرتفعتر کردن مناره از بام یا گنبد مسجد را مکروه میدانند.(صادقینژاد، مسعودی، «بازشناسی جایگاه مناره»، ص۱۳.)
بعضی از متخصصان هنر اسلامی، همین مسائل را علت مناره نداشتنِ بسیاری از مساجد شیعی - مثل برخی مساجد فاطمیان مصر- برشمردهاند.(«مبنای پیدایش مناره»، ص۱۲۷.)
علاوه بر اینها، در احادیث شیعه، گاهی از قرآن به «منارۀ هدایت» تعبیر شده است.(مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۸ش، ج۲۵، ص۱۷)
همچنین در بعضی از روایات، امام على(علیه السلام) و اهلبیت(علیه السلام) به منارۀ هدایت تشبیه شدهاند.(حر عاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۱۷۵.)
عالمان شیعه معتقدند این تشبیهات به این دلیل است که قرآن و اهل بیت راهنمای راه هدایت هستند.(محمدی ریشهری، تفسیر قرآن ناطق، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۷۱.)
برخی پژوهشگران معتقدند که همین تشبیه، باعث شده تا شیعیان منارههای مساجد خود را جفت بسازند نه تک.(صیادنژاد، «بازخوانی نماد مناره»، ص۱۵.)
ویژگیهای ظاهری مناره و گلدسته
به گزارش متخصصان معماری اسلامی، اکثر مناره ها - به جز پلکانی که درون یا بیرون آنها قرار دارد - از چهار بخش اصلی ساخته شدهاند:
پایه (به صورت مربع، شش ضلعی یا دوازده ضلعی)
ساقه (به شکل استوانه یا مخروطی)
سرپوش (مربع و هشت گوش که مهمترین بخش مناره است)
رأس (سایبان یا سقف گنبدی مناره).(«پیدایش مناره در اسلام»، سایت دایرة المعارف بزرگ اسلامی.)
منارهها غالباً از همین اجزا تشکیل شدهاند؛ اما در هر منطقه از جهان اسلام از شیوه معماری ملی هر منطقه اثر پذیرفتهاند و شکلی خاص به خود گرفتهاند. در یک دستهبندی کلی، میتوان تفاوتهای روشنی میان منارههای مساجد شیعه (به ویژه شیعیان ایران) و مساجد اهل سنت (به ویژه در شمال آفریقا) دید:
منارههای بسیاری از مساجد شیعی (بهویژه در ایران) دوتایی ساخته میشوند، در حالی که منارههای اهل تسنن و کشورهای غرب اسلامی تک هستند.(زمانی، «منار و مناره تزئینی»، ص۷۲-۷۳.)
منارههای ایرانی به خلاف منارههای غرب جهان اسلام و ترکیه، شکلی مخروطی دارند.(ماخذ پیشین.)
پلکان منارههای ایرانی داخل آن قرار دارد؛ به خلاف بسیاری از منارههای غربی که پلکانشان بیرون از آنها ساخته میشود.
در مساجد شمال آفریقا گاهی مناره را جزئی از دیوار مساجد (مانند مسجد قیروان تونس) و گاهی بیرون از آن (مسجد جامع سامرا) میساختند. در مساجد ایران مناره به طور سنتی در کار در ورودی مسجد و یا در ورودی حیاط آن ساخته میشود.(زمانی، «منار و مناره تزئینی»، ص۷۲-۷۳.)
در شمال آفریقا منارهها حجیم و چهارگوش ساخته میشده است؛ اما منارههای ایران و مناطق همجوار به شکل استوانهای لاغر ولی رفیع هستند.(ماخذ پیشین.)
منارههای مسجد النبی
چهار مناره اصلی مسجدالنبی عبارتند از «مناره سلیمانیه» و «مناره مجیدیه» که هردو در دوران معاصر ساخته شده است؛ «منارۀ رئیسیه» که در کنار قبة الخضرا (گنبد سبز مسجدالنبی) است که در قرن نهم قمری ساخته شد و مناره «بابالسلام» که در سال ۷۰۶ق ساخته شده.(جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۷-۲۳۸.)
به گزارش گردشگران خارجی، اهالی مدینه برای منارۀ رئیسیه احترام ویژهای قائلند و فقط موذنان باسابقه را برای اذان گفتن به فراز آن میفرستند؛ زیرا بر این باورند که این مناره در جایی ساخته شده است که بلال (صحابی و مؤذن پیامبر(صلی الله علیه و آل و سلم)) در آن اذان میگفته است.(الخیاط، «مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی»، ص۱۶۵-۱۶۶.)
در دوران حکومت سعودی، شش مناره به این مسجد اضافه شده و اکنون مسجدالنبی ده مناره دارد.
منارههای شمال آفریقا
بسیاری از منارههای مساجد شمال آفریقا، از شاهکارهای معماری دوران امویان، فاطمیان و مملوکانند. برخی از مشهورترین منارهها عبارتند از:
مناره مسجد قیروان تونس، (قرن اول هجری قمری).
مناره مسجد ابن طولون، در قاهره (قرن سوم هجری).
مناره مسجد حاکم مصر، در قاهره، (قرن چهارم هجری قمری).
مناره مسجد جامع تلمسان، در الجزایر (قرن پنجم قمری).
همچنین در سال ۱۳۹۸ش دولت الجزایر اقدام به ساخت بلندترین منارۀ دنیا در مسجد جامع الجزایر کرد. این مناره ۲۷۰ متر ارتفاع دارد.(«ساخت سومین مسجد بزرگ دنیا در الجزایر»، سایت ایرنا.)
منارههای ایران
بسیاری از قدیمیترین منارههای برجا مانده در ایران را مربوط به دورۀ غزنویان و سلجوقیان میدانند.(«برسیان، مسجد»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، ص۱۵۱.)
اکثر منارههای پیش از این دو سلسله، نابود شدهاند.(زمانی، «منار و مناره تزئینی»، ص۷۲.)
بعضی از قدیمیترین منارههای بهجا مانده در ایران عبارتند از:
1)مناره میدان کهنه، در قم (ساختۀ ۲۹۱ق).
2)مناره مسجد ساوه، در ساوه (۴۵۳ قمری).
3)مناره مسجد پامنار، در زواره اصفهان (۴۶۱ قمری).
4)مناره مسجد جمعه، در کاشان (۴۶۶ قمری).
5)مناره زین الدین در کاشان (قرن پنجم قمری)
6)مناره مسجد برسیان، در اصفهان (۴۹۱ قمری).
7)مناره چهل دختران، در اصفهان (۵۰۱ قمری).
8)مناره گار، در اصفهان (۵۱۵ قمری).
9)مناره مسجد گز، در اصفهان (ربع اول قرن ششم قمری).
10)مناره مسجد سین، در اصفهان (۵۲۶ قمری).
11)مناره مسجد علی، در اصفهان (اواخر قرن پنجم).(فاضل، «پیدایش مناره در اسلام»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی.)
مناره حسینیه هُوْگلی هند
1)مناره حسینیه هُوْگلی در مرشدآباد (۱۸۴۱م).
حسینیه هُوْگلی از بناهای مذهبی و عاشورایی شیعیان در شهر مرشد آباد هند است که در آن مراسم عزاداری امام حسین(علیه السلام) برگزار میشود. این حسینیه را حاجی محمدمحسن در سال ۱۸۴۱م تأسیس کرد. هر ساله در هفتم محرم مراسم عزاداری برگزار میشود و مردم از جاهای مختلف ایالت به این مکان میآیند تا در این مراسم شرکت کنند. در محوطه حسینیه، مسجد و مدرسه علمیهای نیز احداث شده است. ساخت این حسینیه، ۲۰ سال بهطول انجامید و گردشگران فراوانی از آن دیدن میکنند.
این حسینیه مکانی است که شیعیان برای برگزاری سوگواری سومین امام خود، امام حسین(علیه السلام) و دیگر شهدای کربلا میسازند.(دائرۃالمعارف بزرگ اسلامی، ذیل “اِمامْ باره”؛ دایرۃالمعارف جهان اسلام آکسفورد، ذیل واژه؛ تاسی، ۵۳؛ فرهنگ، ص۳۰۸ـ۳۱۸؛ ولی، ص۱۲۵ـ۱۲۶)
مناره حسینیه آصفی هند
2)مناره حسینیه آصفی در لکهنو (۱۷۸۴م).
حسینیه آصفی (آصفی امام باره) از بناهای مذهبی و فرهنگی شیعه در لکهنو هند است. حسینیه آصفی در سال ۱۷۸۴م توسط آصفالدوله از نواب سلطنت اَوَدْ بنا شده است. این بنا از بزرگترین حسینیههای جهان و از آثار باستانی هند محسوب میشود که مشتمل بر یک مسجد، هزارتو و یک سرداب است.
نُوّاب سلطنت اَوَدْ، به عزاداری اهمیت بیشتری میدادند، و در همین راستا بعد از انتقال مرکزیت سلطنت اود از فیضآباد به لکهنو، حسینیه آصفی یا حسینیه بزرگ توسط آصفالدوله در سال ۱۷۸۴م تأسیس شد. گفته شده که مهندس حسینیه از ایران به هندوستان رفته بود.(پرساد اختر، انوار السعادت، ج۱، ص۲۱۰؛ شرر، عبدالعلیم، گذشته لکھنؤ، ص۷۴.)
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.