مقدمه: اهدای عضو، اوج مهرورزی و مسئولیت اجتماعی
در جهان امروز که گاه ارزشهای انسانی تحتالشعاع منافع فردی قرار میگیرد، اهدای عضو نماد برجستهای از فداکاری، نوعدوستی و مسئولیتپذیری اجتماعی است.این عمل انسانی نه تنها جان افراد نیازمند را نجات میدهد، بلکه پیامدهای عمیق اخلاقی، تربیتی و اجتماعی دارد که میتواند جامعه را به سمت صلح، همدلی و همیاری اجتماعی سوق دهد.
در آموزههای اسلامی، احترام به حیات انسانها و کمک به همنوع جایگاهی والا دارد. قرآن کریم در آیات متعددی بر ارزش نجات جان انسانها تأکید میکند، از جمله:
«وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا؛ و هر کس انسانی را حیات بخشد، چنان است که گویی همه مردم را حیات بخشیده است.»(1)
با این حال، علیرغم پیشرفتهای علم پزشکی، فرهنگ اهدای عضو در ایران هنوز به جایگاه مطلوب خود نرسیده و در حال حاضر بسیاری از افراد و خانوادهها به دلیل عدم آگاهی، باورهای نادرست یا ترس از تصمیمگیری، از این عمل خداپسندانه چشمپوشی میکنند.
این مقاله با نگاهی چندبعدی به بررسی ابعاد فقهی، اخلاقی، اجتماعی و پزشکی اهدای عضو میپردازد و راهکارهایی برای ترویج این فرهنگ نیکو ارائه میدهد.
۱. اهدای عضو از دیدگاه اسلامی و اخلاقی
۱-۱. جایگاه اهدای عضو در فقه اسلامی:
در نظام فقهی اسلام، اهدای عضو با استناد به موارد ذیل مورد تأیید قرار گرفته است:الف) مبانی فقهی جواز اهدای عضو:
1. قاعده نجات نفس (استناد به آیه 32 سوره مائده)
2. احترام به کرامت انسانی (آیه 70 سوره اسراء)
3. قاعده لاضرر (حدیث نبوی "لاضرر و لاضرار فی الاسلام")
4. تقدم اهم بر مهم در موارد تعارض مصالح
ب) برگزیده دیدگاه مراجع معظم تقلید درباره اهدای عضو:
- از جمله مواردی که در عصر حاضر مورد توجه فقیهان واقع شده و با توجه به ابتلای بسیاری از مردم به آن و ضرورت پاسخگویی به آن در فقه استدلالی و فتوایی رخ نموده، پیوند اعضاء از بدن افراد زنده و یا مردگان به مرگ مغزی است.
استفتاء از حضرت امام خمینی (رحمه الله) درباره اهدای عضو
حضرت امام خمینی (رحمه الله) در زمره فقیهان نواندیشی قرار دارد که سرفصلی جدید در رویکرد فقه به مسائل و موضوعات نوپیدا عرضه کرده است. امام راحل در ابتدای انقلاب اسلامی در زمان اقامت در قم در مصاحبه رادیو-تلویزیون آموزشی(2) در پاسخ به چند استفتاء یکی از بیماران کلیوی درباره «پیوند اعضاء» چنین پاسخ دادهاند:
استفتاء: پیوند اعضا از نظر اسلام چه حکمی دارد؟
پاسخ: در صورتی که پیوند، اسباب نجات یک نفر از موت بشود به حسب شرع مانع ندارد.
استفتاء: پیوند کلیه کسی که در اثر تصادف میمیرد و کلیه شخصی که آن را در زمان حیاتش به دیگری واگذار کرده به بیمار کلیوی، چه حکمی دارد؟
پاسخ: کسی که مرده است و کلیه او قابل استفاده است، با اجازه اولیایش جایز است که آن را برای نجات انسان دیگر مورد استفاده قرار بدهند و به انسان مریض و فاقد کلیه صحیح پیوند کنند.
استفتاء: آیا امام درباره این گونه بیماران کلیوی به مردم توصیهای دارند؟
پاسخ: البته در صورتی که یک انسانی را بشود نجات داد، با حفظ سلامت کسی که کلیهاش را اهدا میکند مانعی ندارد و بسیار امر خوبی است. من امیدوارم اشخاصی که خیّر هستند این فداکاری را بکنند و برادرهای خودشان را نجات بدهند. امیدوارم که خداوند عافیت به آنها عنایت کند و همه آنها موفق و سلامت باشند. و این در صورتی است که سلامت خود آنها محفوظ باشد و با اهدای کلیه همان طوری که دیدهایم حیات ادامه پیدا بکند. بنابراین، آن کسی که دارای دو کلیه است، اگر -چنانچه- این خیر را و این فداکاری را برای برادرهای بیمارش بکند، یک امر بسیار خوبی است و خداوند به او اجر بدهد.(3)
استفتاء از حضرت آیت الله العظمی خامنهای (حفظه الله) درباره اهدای عضو
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (حفظه الله) به استفتایی پیرامون «وصیت به اهدای اعضا بعد از مرگ» چنین پاسخ گفتند:
استفتاء: علاقمند هستم اعضای خود را هدیه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمایل خود را هم به اطلاع مسئولین رساندهام. آنان نیز از من خواستهاند که آن را در وصیتنامهی خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه کنم، آیا چنین حقّی را دارم؟
پاسخ: استفاده از اعضای میّت برای پیوند به بدن شخص دیگر برای نجات جان او یا درمان بیماری وی اشکال ندارد و وصیّت به این مطالب هم مانعی ندارد، مگر در اعضایی که برداشتن آنها از بدن میّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و یا عرفاً هتک حرمت میّت محسوب شود.(4)

همچنین معظم له به استفتایی پیرامون «اهداء اعضای بدن میت به بیماران نیازمند» چنین پاسخ گفتند:
استفتاء: اهداء اعضای بدن و اهداء بافت قابل پیوند میت (استخوان، پوست، غضروف) به بیماران ضایعه سوختگی و یا پیوند استخوان در اثر انحراف شکستگی و شدید، به بیماران نیازمند جایز است؟
پاسخ: استفاده از اعضای میّت برای پیوند به بدن شخص دیگر برای نجات جان او یا درمان بیماری وی اشکال ندارد؛ مگر در اعضایی که برداشتن آنها از بدن میّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و یا عرفاً هتک حرمت میّت محسوب شود که در این صورت جایز نیست.(5)
استفتاء از حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) درباره اهدای عضو
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) در جواب استفتاء درباره «وصیت به اهداء اعضاء» چنین پاسخ گفتند:
استفتاء: اگر کسى در حال حیات وصیّت کند که بعد از مرگش اعضاى بدنش را در اختیار بیماران نیازمند به آن اعضا قرار دهند، آیا ورثه مىتوانند از این کار جلوگیرى کنند؟
پاسخ: جلوگیرى ورثه تأثیرى در این مسأله ندارد و در صورتى که آن اعضا، براى نجات جان بیماران لازم باشد برداشتن آن جایز است و همچنین اگر براى نجات عضو مهمّى مانند چشم باشد.(6)
ج) شرایط شرعی اهدای عضو:
1. قطعیت مرگ مغزی (توسط سه پزشک متخصص)
2. رضایت قبلی فرد یا موافقت اولیای دم
3. عدم وجود خطر برای اهداکننده در موارد اهدای عضو زنده
4. رعایت عدالت در توزیع اعضا
۱-۲. اخلاق پزشکی و مسئولیت انسانی
الف) اصول اخلاق پزشکی حاکم بر اهدای عضو:1. اصل خودمختاری (Autonomy): احترام به تصمیم فرد در مورد بدن خود
اصل خودمختاری (Autonomy) یکی از اصول بنیادین اخلاق زیستی و اخلاق پزشکی است که برحق فرد در تصمیمگیری مستقل درباره بدن، سلامت و درمان خود تأکید دارد. این اصل در بحث اهدای عضو از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا فرد میتواند در مورد استفاده از اعضای بدن خود پس از مرگ یا حتی در زمان حیات (مانند اهدای کلیه یا بخشی از کبد) تصمیم بگیرد.
خودمختاری به معنای توانایی و حق فرد در تعیین سرنوشت خود است. در حوزه اهدای عضو، این اصل بیان میکند که هر فردی حق دارد درباره اهدای اعضای بدن خودآگاهانه و آزادانه تصمیمگیری کند، بدون آنکه تحت فشار یا اجبار قرار گیرد.
مؤلفههای کلیدی اصل خودمختاری در اهدای عضو عبارتند از:
1. رضایت آگاهانه (Informed Consent): فرد بایدبه طور کامل درباره فرآیند اهدای عضو، مزایا، خطرات احتمالی و پیامدهای آن اطلاعات دریافت کند. این رضایت بایدداوطلبانه باشد، یعنی بدون فشار مالی، اجتماعی یا عاطفی گرفته شود.
- مثال: فردی که میخواهد کلیه خود را اهدا کند، باید از عوارض جراحی و زندگی با یک کلیه آگاه باشد.
2. حق تصمیمگیری درباره بدن پس از مرگ: افراد میتوانند با ثبت نام در سامانه اهدای عضو یا حمل کارت اهدا، تمایل خود را برای اهدای اعضا پس از مرگ مغزی اعلام کنند. در برخی کشورها، سیستم رضایت فرضی (Opt-out) وجود دارد، یعنی همه شهروندان به طور خودکار اهداکننده محسوب می شوند، مگر اینکه قبلا مخالفت خود را ثبت کرده باشند. در این سیستم نیز اصل خودمختاری رعایت می شود، زیرا افراد حق انتخاب دارند.
3. احترام به تصمیم فرد در صورت عدم تمایل به اهدا: اگر فردی به دلایل شخصی، فرهنگی یا مذهبی نخواهد اعضای بدنش اهدا شود، این تصمیم باید محترم شمرده شود.
- مثال: خانواده نباید پس از مرگ عزیزشان بر خلاف تمایل او اقدام به اهدای عضو کنند.
4. عدم اجبار یا سوءاستفاده: در مواردی مانند اهدای عضو از افراد زنده (مثل اهدای کلیه)، باید از هرگونه اجبار، تطمیع یا سوءاستفاده مالی جلوگیری شود.
- مثال: فقرا نباید تحت فشار اقتصادی مجبور به فروش یا اهدای اعضای بدن خود شوند.
محدودیتهای خودمختاری در اهدای عضو عبارتند از:
- در موارد مرگ مغزی، اگر فرد پیش از مرگ تمایل خود را به اهدای عضو ثبت نکرده باشد، خانواده میتوانند تصمیم بگیرند، اما بهتر است نظر فرد در اولویت باشد.
- در اهدای عضو از افراد زنده، باید از سلامت روانی و رضایت کامل اهداکننده اطمینان حاصل شود.
- در موارد کودکان یا افراد فاقد ظرفیت قانونی، اهدای عضو تنها در شرایط بسیار خاص و با رعایت مقررات سختگیرانه امکان پذیر است.
در نتیجه باید گفت: اصل خودمختاری در اهدای عضو به این معناست که هر فرد مالک بدن خود است و حق دارد درباره آن تصمیم بگیرد. احترام به این اصل، باعث افزایش اعتماد عمومی به سیستم اهدای عضو میشود. پزشکان، دولتها و نهادهای مرتبط باید با شفافسازی و رعایت حقوق افراد، زمینه را برای تصمیمگیری آزادانه فراهم کنند.
در جوامعی که اهدای عضو یک ارزش اخلاقی محسوب میشود، آموزش و آگاهی بخشی میتواند به افزایش مشارکت کمک کند، اما نباید به اجبار تبدیل شود. در حقیقت، احترام به انتخاب افراد در اهدای عضو، احترام به انسانیت و آزادی آنهاست.
2. اصل سودرسانی (Beneficence): حداکثر کردن منافع بیمار
اصل سودرسانی (Beneficence) از اصول اساسی اخلاق پزشکی است که بر وظیفه پزشکان و نظام سلامت در "حداکثر کردن منافع بیمار و به حداقل رساندن آسیبهای احتمالی" تأکید دارد. در زمینه اهدای عضو، این اصل از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که باید میان منافع گیرنده عضو و سلامت اهداکننده تعادل برقرار شود.
این اصل در حوزه اهدای عضو شامل سه جنبه اصلی است:
1. حداکثر کردن منافع برای گیرندگان عضو
2. حفظ سلامت و حقوق اهداکنندگان
3. کاهش آسیبهای احتمالی به تمامی طرفهای درگیر
مؤلفههای کلیدی اصل سودرسانی عبارتند از:
1. منفعترسانی به گیرندگان عضو: نجات جان بیماران نیازمند، بهبود کیفیت زندگی گیرندگان و اولویتبندی بر اساس نیاز پزشکی
2. حمایت از اهداکنندگان زنده: ارزیابی کامل سلامت جسمی و روانی، اطمینان از عملکرد کافی عضو باقیمانده و ارائه مراقبتهای پس از عمل
3. احترام به اهداکنندگان متوفی: حفظ شأن و احترام جسد، انجام فرآیند برداشت با دقت و تسهیل مراسم تدفین
4. منافع اجتماعی: کاهش لیست انتظار بیماران، کاهش هزینههای درمانی و ترویج فرهنگ نوعدوستی
چالشهای اجرایی: تعارض منافع در اهدای عضو زنده، مسائل اخلاقی در تخصیص اعضا و حفظ حریم خصوصی طرفین
راهکارهای اجرایی: ایجاد سیستمهای تخصیص عادلانه، انجام ارزیابی های جامع پیش از اهدا و ارائه پشتیبانی بلندمدت
در نتیجه میتوان گفت: اجرای صحیح اصل سودرسانی در اهدای عضو نیازمند: نظارت دقیق، پروتکلهای استاندارد، آموزش عمومی و قوانین شفاف است. در حقیقت، اهدای عضو زمانی اخلاقی است که هم زندگی بخش باشد و هم کرامت انسان را حفظ کند.

3. اصل عدم ضرر (Non-maleficence): پرهیز از آسیب رسانی
اصل عدم ضرر (Non-maleficence) یکی از اصول بنیادین اخلاق پزشکی است که بر "پرهیز از آسیبرسانی عمدی به بیماران" تأکید دارد. این اصل در کنار اصل سودرسانی، پایههای اخلاقی اقدامات پزشکی را تشکیل میدهد. در زمینه اهدای عضو، رعایت این اصل از حساسیت ویژهای برخوردار است.
این اصل در حوزه اهدای عضو به معنای جلوگیری از آسیبهای فیزیکی و روانی به اهداکنندگان، پیشگیری از صدمه به گیرندگان عضو و اجتناب از هرگونه سوءاستفاده و بهرهبرداری نادرست است.
مؤلفههای کلیدی اصل عدم ضرر عبارتند از:
1. حفاظت از اهداکنندگان زنده: ارزیابی دقیق ریسکهای جراحی و پس از عمل، اطمینان از سلامت کافی عضو باقیمانده و پایش مستمر عوارض احتمالی
2. مراقبت از گیرندگان عضو: بررسی دقیق سلامت عضو اهدایی، پیشگیری از انتقال بیماریها و نظارت بر واکنشهای پس از پیوند
3. احترام به اهداکنندگان متوفی: انجام فرآیند برداشت عضو با حفظ حرمت متوفی، رعایت اصول اخلاقی در حفظ و انتقال اعضا و توجه به احساسات خانوادهها
چالشهای اجرایی این اصل عبارتند از:
1. تعادل بین منافع و مضرات: در اهدای عضو زنده (مانند اهدای کلیه) و در موارد مرگ مغزی و حفظ حیات مصنوعی
2. مسائل فنی و پزشکی: خطرات جراحی برای اهداکننده، احتمال رد پیوند در گیرنده و کیفیت اعضای اهدایی
3. مسائل اخلاقی: فشارهای اجتماعی بر اهداکنندگان، مسائل مالی و تجاری سازی اعضا و رضایت آگاهانه واقعی
راهکارهای اجرایی این اصل عبارتند از:
1. پروتکل های دقیق پزشکی: غربالگری کامل اهداکنندگان، استانداردهای کنترل کیفیت اعضا و نظارت بر مراکز پیوند
2. سازوکارهای نظارتی: کمیتههای اخلاق پزشکی، سیستمهای گزارشدهی عوارض و بازرسیهای دورهای
3. آموزش و آگاهی بخشی: آموزش تیمهای پزشکی، آگاهیرسانی به اهداکنندگان بالقوه و شفافسازی فرآیندها
در نتیجه میتوان گفت: رعایت اصل عدم ضرر در اهدای عضو مستلزم استانداردهای سختگیرانه پزشکی، نظارت مستمر اخلاقی، شفافیت کامل فرآیندها و توجه به ابعاد انسانی است. در حقیقت، اهدای عضو زمانی اخلاقی است که پیش از منفعترسانی، از آسیبرسانی پرهیز شود.
4. اصل عدالت (Justice): توزیع عادلانه منابع
اصل عدالت (Justice) از اصول بنیادین اخلاق پزشکی است که بر "توزیع عادلانه منابع و فرصتهای درمانی" تأکید دارد. در زمینه اهدای عضو، این اصل نقش محوری در تعیین اولویتهای تخصیص اعضا و تضمین دسترسی برابر به پیوند اعضا ایفا میکند.
این اصل در حوزه اهدای عضو شامل سه بعد اصلی است:
1. عدالت توزیعی در تخصیص اعضا
2. برابری در دسترسی به خدمات پیوند
3. انصاف در توجه به نیازهای تمام گروه های اجتماعی
مؤلفههای کلیدی اصل عدالت عبارتند از:
1. معیارهای عادلانه تخصیص اعضا: اولویت بر اساس نیاز پزشکی، مدت زمان انتظار در لیست پیوند، شانس موفقیت پیوند و فوریت بالینی
2. مکانیسمهای توزیع: سیستمهای ملی تخصیص عضو، بانکهای اطلاعاتی یکپارچه و الگوریتمهای شفاف توزیع
3. عدالت اجتماعی: دسترسی برابر تمام اقشار جامعه، توجه به گروههای محروم و پوشش بیمهای هزینههای پیوند
چالشهای اجرایی این اصل عبارتند از:
1. کمبود عرضه نسبت به تقاضا: فاصله زیاد بین نیاز و اهدا و محدودیت زمانی اعضای اهدایی
2. تعارض منافع: فشارهای سیاسی یا مالی، ارتباطات شخصی و تبلیغات رسانهای
3. نابرابریهای ساختاری: تفاوت دسترسی در مناطق مختلف، محدودیتهای مالی بیماران و تفاوتهای فرهنگی در اهدا
راهکارهای اجرایی این اصل عبارتند از:
1. ایجاد سیستمهای شفاف: کمیتههای مستقل تخصیص، مکانیسمهای نظارتی و گزارشدهی عمومی
2. برنامههای ترویجی: فرهنگسازی اهدای عضو، تشویق مشارکت عمومی و آموزش همگانی
3. حمایتهای ساختاری: گسترش مراکز پیوند، پوشش بیمهای کامل و تسهیلات ویژه برای محرومان
در نتیجه میتوان گفت: تحقق اصل عدالت در اهدای عضو نیازمند ساختارهای مدیریتی کارآمد، قوانین شفاف و عادلانه، مشارکت گسترده اجتماعی و نظارت مستمر بر فرآیندها میباشد. در حقیقت، اهدای عضو زمانی عادلانه است که اعضا به دست نیازمندترین افراد برسد، نه صاحبان نفوذ و ثروت.
ب) مسئولیتهای اخلاقی ذینفعان:
1. پزشکان: تشخیص دقیق مرگ مغزی و پرهیز از هرگونه تبعیض
2. خانوادهها: احترام به خواست متوفی و تصمیمگیری براساس مصالح انسانی
3. نهادهای مسئول: شفافیت در فرآیند توزیع و نظارت بر رعایت اصول اخلاقی
ج) چالشهای اخلاقی:
این چالشها عبارتند از: تعیین دقیق زمان مرگ، تعارض منافع احتمالی، مسائل مربوط به خرید و فروش اعضا و ملاحظات فرهنگی و اجتماعی
د) راهکارهای اخلاقی:
این راهکارهای پیشنهادی عبارتند از: تشکیل کمیتههای اخلاق پزشکی، تدوین منشور اخلاقی اهدای عضو، آموزش مستمر کارکنان پزشکی و شفافسازی فرآیندها
جمعبندی این بخش:
اهدای عضو در چارچوب شرعی و اخلاقی، عملی پسندیده و انسانی محسوب میشود که:1. از نظر فقهی با شرایط خاصی جایز است.
2. از منظر اخلاق پزشکی دارای مبانی محکمی است.
3. نیازمند نظاممند شدن و رعایت دقیق موازین شرعی و اخلاقی است.
توسعه فرهنگ اهدای عضو مستلزم افزایش آگاهیهای دینی، تقویت زیرساختهای حقوقی، ارتقای نظام سلامت و فرهنگسازی اجتماعی است.
در نتیجه میتوان گفت: اهدای عضو نه تنها دارای مجوز شرعی در موارد ضروری است، بلکه نماد برجسته اخلاقمداری و مسئولیتپذیری اجتماعی محسوب میشود.

۲. آثار اجتماعی اهدای عضو
۲-۱. تقویت همبستگی اجتماعی و سرمایه اجتماعی
الف) مکانیسمهای تأثیرگذاری:۱. ایجاد فرهنگ اعتماد متقابل: افزایش سطح اعتماد عمومی به نظام سلامت و تقویت باور به تعهد اجتماعی شهروندان
- نمونه: در کشور اسپانیا با نهادینه شدن فرهنگ اهدای عضو، شاخص سرمایه اجتماعی ۲۵ درصد رشد داشته است.
۲. گسترش شبکههای اجتماعی مثبت: تشکیل گروههای حمایتی اهداکنندگان و ایجاد پیوندهای عاطفی بین خانوادههای اهداکننده و گیرندگان
- مطالعه موردی: در ایران، انجمن حمایت از بیماران پیوندی موجب ایجاد شبکهای با بیش از ۱۰۰۰۰ عضو شده است.
۳. تقویت ارزشهای جمعگرایانه: تضعیف فردگرایی افراطی و تقویت روحیه ایثار و گذشت
- آمار: نظرسنجی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد ۷۳ درصد ایرانیان معتقدند اهدای عضو نشانه مسئولیتپذیری اجتماعی است.
ب) پیامدهای عینی:
- کاهش فاصله طبقاتی در دسترسی به خدمات درمانی
- افزایش مشارکتهای مردمی در امور درمانی و خیریه
- بهبود شاخصهای سلامت اجتماعی در جوامع پیشرو
۲-۲. کاهش رنج بیماران و خانوادهها:
الف) آثار مستقیم:۱. کاهش مرگ و میر: نجات سالانه هزاران نفر در ایران از مرگ حتمی و افزایش امید به زندگی در بیماران خاص
۲. بهبود کیفیت زندگی: بازگشت اکثر گیرندگان اعضا به زندگی عادی
- نمونه: بیماران پیوند کلیه پس از عمل میتوانند به کار و تحصیل بازگردند.
۳. کاهش هزینههای درمانی: صرفهجویی بسیار زیاد در نظام سلامت ایران
- مقایسه: هزینه استمرار دیالیز در مقابل پیوند کلیه بسیار بیشتر است.
ب) آثار غیرمستقیم:
۱. کاهش آسیبهای روانی: پیشگیری از افسردگی در خانوادههای بیماران و کاهش میزان خودکشی در بیماران نیازمند عضو
۲. تأثیرات اقتصادی: بازگشت نیروی کار به چرخه تولید و کاهش بار مالی خانوادهها
۳. تأثیرات جمعیتی: افزایش نرخ باروری در خانوادههای گیرندگان عضو و بهبود شاخصهای توسعه انسانی
۲-۳. سایر آثار اجتماعی
الف) تأثیر بر نظام سلامت:اهدای عضو سبب ارتقای کیفیت خدمات پزشکی، توسعه زیرساختهای تخصصی و جذب سرمایهگذاری در بخش پزشکی میگردد.
ب) تأثیرات بینالمللی:
اهدای عضو سبب بهبود تصویر کشور در مجامع جهانی و افزایش همکاریهای علمی بینالمللی میگردد.
- نمونه: ایران در سال ۱۴۰۱ به عنوان الگوی منطقه در پیوند اعضا معرفی شد.
جمعبندی این بخش:
اهدای عضو به عنوان یک پدیده اجتماعی چندبعدی دارای آثار گستردهای است که میتوان آنها را در چهار حوزه اصلی دستهبندی کرد:۱. حوزه روانی-اجتماعی: تقویت همبستگی اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی و بهبود سلامت روان جامعه
۲. حوزه اقتصادی: کاهش هزینههای درمانی، بازگشت نیروی کار و صرفهجویی در منابع ملی
۳. حوزه پزشکی: ارتقای کیفیت خدمات درمانی، توسعه دانش پزشکی و افزایش امید به زندگی
۴. حوزه فرهنگی: نهادینه شدن فرهنگ ایثار، تقویت ارزشهای انسانی و گسترش اخلاق پزشکی
راهکارهای پیشنهادی برای حداکثرسازی این آثار عبارتند از:
۱. توسعه برنامههای آموزش همگانی
۲. تقویت زیرساختهای ثبت و توزیع اعضا
۳. ایجاد سیستمهای حمایتی از خانوادههای اهداکننده
۴. گسترش تحقیقات جامعهشناختی در این حوزه
در نتیجه باید گفت: اهدای عضو نه فقط یک عمل فردی، بلکه حرکتی اجتماعی برای کاهش آلام بشری است.

۳. روحیه فداکاری ایرانیان و فرهنگ اهدای عضو: میراثی کهن برای آیندهای روشن
۳-۱. ایرانیان، نماد ماندگار نوعدوستی و ایثار
الف) ریشههای تاریخی و فرهنگی:- تاریخ پرافتخار ایران زمین گواه روشنی بر روحیه بخشندگی و فداکاری مردمان این سرزمین است.
- تعالیم اسلامی نیز با سفارش به انفاق و ایثار، بر اهمیت کمک به همنوع تأکید دارند.
- در ادبیات فارسی، شاعران بزرگی همچون سعدی شیرازی به زیبایی این مفهوم را بیان کردهاند:
"بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند"
ب) تجلیهای معاصر:
- در دفاع مقدس، شاهد هزاران نمونه از ایثارگریهای بینظیر بودیم.
- در حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، همبستگی اجتماعی ایرانیان زبانزد خاص و عام شده است.
- در بحرانهای مختلف از جمله همهگیری کرونا، روحیه تعاون و همیاری مردم ستودنی بوده است.
ج) پیوند با فرهنگ اهدای عضو:
این میراث ارزشمند میتواند به حوزه اهدای عضو نیز تسری یابد. همانگونه که ایرانیان در مواقع حساس تاریخ نشان دادهاند، در این عرصه نیز میتوانند پیشگام باشند.
۳-۲. نقش رسانهها در شکوفایی فرهنگ اهدای عضو
الف) ضرورت آگاهیبخشی:متأسفانه علیرغم ظرفیتهای بالای فرهنگی، بسیاری از هموطنان ما هنوز با فرآیند اهدای عضو آشنا نیستند. اینجاست که رسانهها میتوانند نقش کلیدی ایفا کنند.
ب) راهکارهای رسانهای:
۱. تولیدات نمایشی:
- ساخت سریالهای خانوادگی با محوریت اهدای عضو
- تولید فیلمهای سینمایی با رویکرد آموزشی-ترغیبی
- ساخت انیمیشنهای جذاب برای گروه سنی کودک و نوجوان
۲. برنامههای آموزشی:
- میزگردهای تخصصی با حضور پزشکان و روحانیون
- گزارشهای میدانی از مراکز پیوند اعضا
- مستندهای روایی از زندگی گیرندگان عضو
۳. فعالیتهای دیجیتال:
- راهاندازی چالشهای خلاقانه در فضای مجازی
- تولید محتوای تعاملی و پاسخ به پرسشهای رایج
- استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی پرمخاطب
۳-۳. راهکارهای ترویج فرهنگ اهدای عضو
راهکارهای فرهنگی:- ادغام مفاهیم اهدای عضو در متون درسی مقاطع مختلف
- برگزاری جشنوارههای استانی با محوریت اهدای عضو
- تأسیس موزه ملی اهدای عضو به عنوان مرکزی آموزشی
راهکارهای رسانهای:
- اختصاص ساعات پربیننده به برنامههای آموزشی
- استفاده از چهرههای محبوب به عنوان سفیران اهدای عضو
- راهاندازی پویشهای گسترده مردمی با هشتکهایی چون:
#اهدای_عضو
#سبک_زندگی_اسلامی
#نوعدوستی
#مسئولیت_اجتماعی
#ایران_مهربان
راهکارهای اجتماعی:
- توسعه سامانههای الکترونیکی ثبتنام
- تقدیر عمومی از خانوادههای اهداکننده
- ایجاد شبکههای حمایتی برای بیماران نیازمند
سخن پایانی
اهدای عضو، تجلیگاه واقعی انسانیت و ادامه همان مسیر پرفروغ ایثار و فداکاری است که در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما ریشه دارد. با بهرهگیری از این سرمایه عظیم فرهنگی و استفاده هوشمندانه از ابزارهای نوین ارتباطی، میتوانیم جامعهای بسازیم که در آن، مهربانی و نوعدوستی به ارزشی نهادینه شده تبدیل شود.همان گونه که پیشینیان ما در حفظ ارزشهای انسانی پیشگام بودند، امروز نیز میتوانیم با ترویج فرهنگ اهدای عضو، میراثی ماندگار برای آیندگان بهجای بگذاریم.
پینوشتها:
1. سوره مائده، آیه 32.
2. زمان مصاحبه: 7 اردیبهشت 1358ش برابر با 29 جمادی الاول سال 1399ق.
3. صحیفه امام خمینی (رحمه الله)، ج 7، ص 143.
4. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، احکام تشریح میّت و پیوند اعضاء، پرسش 121.
5. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، پرسش و پاسخ منتخب فقهی، پرسش 32240.
6. احکام پزشکى، آیت الله ناصر مکارم شیرازى، ج 1، ص 227.
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.