مقدمه :
حجاب، به عنوان یکی از احکام مهم اسلامی، همواره در جوامع مسلمان مورد بحث و توجه بوده است. اما رویکردهای متفاوت کشورها در قبال آن، به ویژه در زمینه اجبار یا عدم اجبار، پرسشهایی را مطرح کرده است.در جمهوری اسلامی ایران، حجاب نه تنها یک دستور دینی، بلکه یک قانون لازمالاجرا محسوب میشود. این در حالی است که در بسیاری از دیگر کشورهای با اکثریت مسلمان، رعایت حجاب به انتخاب فردی واگذار شده است.
این تفاوت آشکار، شبههای اساسی را در ذهن بسیاری ایجاد میکند: اگر حجاب یک حکم شرعی است، چرا تنها در ایران جنبه قانونی و اجباری دارد؟
آیا این به معنای تفاوت در ماهیت حکم شرعی است، یا ناشی از رویکردهای متفاوت حکومتی؟ در این مقاله، ابتدا پاسخهای اجمالی به این شبهه ارائه خواهد شد و سپس به تبیین تفصیلی دلایل و مبانی آن خواهیم پرداخت.
ما دلایل و مبانی اجبار حجاب در ایران را از دیدگاه نظام حاکم و جامعه تبیین خواهیم کرد. همچنین، به چرایی عدم اجبار حجاب در سایر کشورهای اسلامی خواهیم پرداخت.
هدف روشن ساختن ابعاد این موضوع پیچیده و ارائه پاسخی جامع به شبهه مطرح شده است. این تفاوتها، نه به معنای نفی حکمیت حجاب در اسلام، بلکه تفاوت در رویکرد و شرایط است.
پاسخهای اجمالی به شبهه:
چرا حجاب در ایران اجباری است، اما در بسیاری از کشورهای اسلامی خیر؟
1. ماهیت حکومت اسلامی: نظام سیاسی ایران خود را حکومتی اسلامی میداند که مکلف به قانونگذاری و اجرای احکام شریعت، از جمله حجاب، در جامعه است.2. خواست اکثریت ملت: اجبار حجاب در ایران با خواست اکثریت مردم که مسلمان و مقید به رعایت احکام اسلامی هستند، همسو است و به عنوان یک هنجار اجتماعی پذیرفته شده است.
3. حجاب به عنوان زیرساختار: در ایران، حجاب نه تنها یک حکم شرعی، بلکه یک زیرساختار اساسی برای ارتقای فرهنگ، اخلاق و سلامت اجتماعی جامعه تلقی میشود.
4. مقابله با فساد: تمرکز بر حجاب بخشی از رویکرد کلی نظام برای مقابله با بیبند و باری و انواع فساد اجتماعی است که موجب انحطاط جامعه میگردد.
5. حق اجتماعی، نه فردی: پوشش مناسب در انظار عمومی در ایران یک حق اجتماعی محسوب میشود که بر تعاملات و فرهنگ عمومی تأثیرگذار است، نه صرفاً یک حق فردی.
6. تفاوت در نوع حکومتها: بسیاری از کشورهای با اکثریت مسلمان، نظامهای حکومتی متفاوتی دارند و خود را به معنای ایران، "حکومت اسلامی" نمیدانند.
7. عدم تعهد به اجرای تمام شریعت: دولتهای این کشورها ممکن است خود را متعهد به اجرای اجباری تمام احکام شرعی در حوزه عمومی ندانند و آن را به انتخاب فردی واگذار کنند.
8. سیستمهای حقوقی متفاوت: ساختار حقوقی و قضایی در این کشورها لزوماً بر پایه اجرای اجباری احکام فقهی در تمام ابعاد زندگی اجتماعی نیست.
9. تفاوت در اولویتها و رواداری: برخی از این کشورها ممکن است به دلایل مختلف، از جمله رویکردهای سکولار یا مصلحتاندیشی، رواداری بیشتری نسبت به برخی مفاسد داشته باشند.
10. تأکید بر انتخاب فردی: در بسیاری از این جوامع، رعایت حجاب به عنوان یک عمل عبادی و شخصی، به انتخاب و اراده فرد واگذار شده و دولت در آن دخالتی نمیکند.
پاسخهای تفصیلی:
پاسخ اول:
ایران تنها کشوری با قوانین حجاب نیست: نگاهی به قوانین پوشش در جهان
اینکه تصور شود تنها ایران یا چند کشور مسلمان دیگر دارای قوانین مشخصی برای پوشش در انظار عمومی هستند، تصوری نادرست است.در واقع، بسیاری از کشورهای غیرمسلمان و حتی غربی نیز به اشکال مختلف، قوانینی برای پوشش عمومی دارند یا اقدام به ممنوعیت برخی انواع پوشش کردهاند. این قوانین ممکن است به دلایل فرهنگی، امنیتی، سکولاریسم یا حتی حفظ ارزشهای اجتماعی وضع شده باشند. [1] [2]
کشورهای غربی و غیرمسلمان با قوانین پوشش:
برخلاف تصور رایج که پوشش در کشورهای غربی کاملاً آزاد است، بسیاری از این کشورها نیز قوانین و محدودیتهایی در این زمینه دارند:
ممنوعیت پوشش کامل صورت (برقع و نقاب): چندین کشور اروپایی از جمله فرانسه، بلژیک، اتریش، هلند و دانمارک قوانینی را برای ممنوعیت پوشش کامل صورت (مانند برقع و نقاب) در اماکن عمومی وضع کردهاند. [3] دلایل این ممنوعیتها اغلب شامل مسائل امنیتی (مانع شناسایی افراد)، ترویج یکپارچگی اجتماعی و حفظ ارزشهای سکولاریسم عنوان شده است. [4]
فرانسه: اولین کشور اروپایی بود که در سال ۲۰۱۱ پوشاندن چهره در اماکن عمومی را ممنوع کرد. این قانون شامل هرگونه لباسی است که مانع شناسایی فرد شود، از جمله برقع و نقاب. همچنین، از سال ۲۰۰۴، هرگونه لباس و نمادهای مذهبی در مدارس این کشور ممنوع شده است. [5]
بلژیک: نیز از سال ۲۰۱۱ ممنوعیت مشابهی برای پوشش کامل صورت دارد. [6]
اتریش: پوشاندن کامل چهره در اماکن عمومی ممنوع است و هدف آن "ادغام پناهجویان و شهروندان" و "حفظ ارزشهای سرزمین" عنوان شده است.
هلند: پوشیدن برقع در اماکنی مانند مدارس، بیمارستانها و وسایل نقلیه عمومی ممنوع است.
دانمارک: در سال ۲۰۱۸ قانونی را تصویب کرد که پوشیدن لباسهایی که صورت را پنهان میکند، در محیط عمومی ممنوع است. [7]
آلمان: در برخی مدارس و ادارات دولتی، استفاده از حجاب ممنوع است و این کشور مواضع تندی در قبال حجاب اتخاذ کرده است. [8]
روسیه: در برخی مناطق مانند جمهوری موردویا و قلمرو استاوروپل، حجاب در مدارس و دانشگاهها ممنوع است.
قوانین پوشش در محیطهای خاص: حتی در کشورهایی که ممنوعیت سراسری برای حجاب ندارند، ممکن است نهادها و شرکتهای خصوصی محدودیتهایی را اعمال کنند. به عنوان مثال، دادگاه عالی اروپا در سال گذشته ممنوعیت حجاب در فضای کاری را قانونی اعلام کرد. [9]
محدودیتهای پوشش نامتعارف یا "نامناسب
ب": بسیاری از کشورها، صرف نظر از مذهب، قوانینی علیه "برهنگی نامناسب"، "بیعفتی عمومی" یا "پوشش نامتعارف" دارند. این قوانین معمولاً به قاضی اجازه میدهند تا در هر مورد خاص، مناسب بودن پوشش را تعیین کند.
اوگاندا: قوانین سختگیرانهای علیه "پوشش نامناسب" دارد و پوشیدن دامن یا شورت "بالاتر از زانو" میتواند منجر به بازداشت شود. [10]
کامبوج: در سال ۲۰۲۰ قانونی را برای جلوگیری از پوشیدن لباسهای "نامناسب" به منظور حفظ ارزشهای فرهنگی معرفی کرد.
هند: در برخی مناطق محافظهکار، به ویژه مناطق روستایی یا مذهبی، زنان باید پوشش مناسب داشته باشند و شانهها و زانوها پوشیده باشد. [11]
کارولینای جنوبی (آمریکا): در گذشته طرحهایی برای ممنوعیت پوشیدن شلوارهای افتان (sagging pants) ارائه شده بود. [12]
نتیجهگیری:
بنابراین، این ایده که تنها ایران یا کشورهای اسلامی دارای قوانین پوشش هستند، دقیق نیست. در بسیاری از نقاط جهان، چه به صورت قانونی و چه به صورت عرفی، محدودیتها یا الزامات خاصی برای پوشش در انظار عمومی وجود دارد.
این قوانین میتوانند شامل ممنوعیت برخی انواع پوشش (مانند پوشش کامل صورت)، الزامات پوشش در اماکن خاص (مانند اماکن مذهبی) یا حتی ممنوعیت پوششهای "نامناسب" باشند. این نشان میدهد که تنظیم پوشش در جامعه، پدیدهای جهانی است که ریشههای مختلفی دارد.
پاسخ دوم:
تبیین دلایل اجبار حجاب در ایران و تفاوت رویکرد در سایر کشورهای اسلامی
این پاسخ به دو پرسش کلیدی پیرامون حجاب میپردازد: چرایی اجبار آن در ایران و عدم اجبار آن در بسیاری از دیگر کشورهای اسلامی.چرا در ایران اجباری است؟
اجبار حجاب در ایران ریشه در ماهیت نظام سیاسی و اجتماعی این کشور دارد. جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک حکومت اسلامی، خود را مکلف به قانونگذاری و اجرای احکام شریعت میداند و حجاب را نیز از جمله احکام اجتماعی و حکومتی تلقی میکند.
این رویکرد با خواست اکثریت ملت ایران که مسلمان و مقید به رعایت احکام اسلامی هستند، همسو است؛ حتی بسیاری از غیرمسلمانان نیز با بیبند و باری و فساد مخالفند و انتظار میرود به هنجارهای اجتماعی اکثریت احترام بگذارند.
تمرکز بر حجاب در ایران، نه تنها به دلیل مخالفت عمومی با فسادهایی چون شرابخواری و قمار است، بلکه به نقش بنیادین آن در ارتقای فرهنگ، اخلاق و رفتار فردی و اجتماعی، و حتی تأثیرات آن بر ابعاد سیاسی و اقتصادی جامعه باور دارند.
از این منظر، حجاب به عنوان یک "زیرساختار" برای سلامت و پیشرفت جامعه تلقی میشود و بدحجابی عامل انحطاط و تحمیل تحریک جنسی به جامعه و دارای مفاسد اجتماعی گستردهای دانسته میشود.
چرا در سایر کشورهای اسلامی اجباری نیست؟
عدم اجبار حجاب در بسیاری از کشورهای اسلامی، به تفاوت در نوع و رویکرد حکومتها بازمیگردد. قانونگذاری و اجرای قوانین، وظیفه حکومتهاست و صرف اینکه اکثریت جمعیت یک کشور مسلمان باشند، به معنای اسلامی بودن حکومت آن کشور نیست].
بسیاری از این کشورها، نظامهای حقوقی متفاوتی دارند و دولتهایشان خود را متعهد به اجرای تمام احکام شرعی به شکل اجباری نمیدانند.
برای مثال، کشورهایی چون عربستان سعودی، با وجود داشتن اماکن مقدس اسلامی، به دلیل رویکردهای سیاسی و روابط بینالمللی خاص خود، از سوی منتقدان به عنوان حکومتی اسلامی که احکام الهی را به درستی اجرا میکند، شناخته نمیشوند.
همچنین، کشورهایی مانند ترکیه، با وجود اکثریت مسلمان، به دلیل رواج گسترده برخی مفاسد مانند قمارخانهها و فاحشهخانهها که رسماً فعالیت میکنند، از منظر برخی، یک حکومت کاملاً اسلامی محسوب نمیشوند.
در نهایت، مسلمانان در هر کشوری، چه تحت حکومت اسلامی باشند یا نباشند، رعایت احکام الهی را واجب میدانند. اما در جوامعی که حکومت اسلامی نیست، این امر به انتخاب فردی واگذار شده است.
انتظار میرود در یک جامعه اسلامی، حتی اقلیتها نیز به فرهنگ و خواست عمومی احترام بگذارند و با اقدامات خود امنیت جامعه را به مخاطره نیندازند [13].
نتیجهگیری :
در مجموع، اجبار حجاب در ایران ناشی از ماهیت نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی، خواست اکثریت جامعه و اعتقاد به نقش زیرساختی حجاب در سلامت و پیشرفت اجتماعی است.
این رویکرد در تضاد با بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر قرار دارد که با وجود جمعیت مسلمان، به دلیل نوع حکومتهایشان، تعهدی به اجرای اجباری تمام احکام شرعی ندارند. این تفاوتها
پاسخ سوم:
کارکرد و ضرورت قوانین در جامعه: بستری برای درک قانونگذاری پوشش و حجاب در ایران
در بخش پیشین، دیدیم که قوانین پوشش، پدیدهای منحصر به ایران نیست و بسیاری از کشورهای غیرمسلمان و غربی نیز به دلایل مختلف، محدودیتها یا الزاماتی در این زمینه دارند.اکنون، پیش از ورود به بحثهای جزئیتر درباره حجاب، لازم است به یک پرسش بنیادیتر بپردازیم: چرا اساساً وجود قانون در جامعه ضروری است؟ این درک کلی از کارکرد قوانین، به ما کمک میکند تا لزوم وجود هر قانونی، از جمله قانون پوشش و حجاب، را در یک جامعه دریابیم و آن را در بستر منطقی خود ارزیابی کنیم.
جامعه بشری از دیرباز برای حفظ نظم، امنیت، عدالت و پیشرفت، به وضع و اجرای قوانین نیازمند بوده است. قوانین، چارچوبهایی هستند که رفتارهای فردی و جمعی را تنظیم میکنند و از هرج و مرج و تضییع حقوق جلوگیری به عمل میآورند. درک این ضرورت، پیشنیاز هرگونه بحثی درباره قوانین خاص، از جمله قانون پوشش است.
۱. قوانین، حتی در حوزه پوشش و حجاب، ضامن نظم اجتماعی: پاسخی به شبهه دخالت دولت در آزادیهای فردی
یکی از اساسیترین کارکردهای قوانین، ایجاد و حفظ نظم و امنیت در جامعه است. بدون قوانین، هرج و مرج و آنارشیسم حاکم خواهد شد و افراد نمیتوانند با اطمینان خاطر به زندگی خود ادامه دهند.
این اصل کلی، شامل قوانینی که به ساماندهی رفتارهای اجتماعی، از جمله پوشش و حجاب میپردازند نیز میشود. قوانین، با تعیین حدود و ثغور رفتارهای مجاز و غیرمجاز، پیشبینیپذیری را در روابط اجتماعی افزایش میدهند و از بروز درگیریها و تضییع حقوق جلوگیری میکنند.
به عنوان مثال، قوانین راهنمایی و رانندگی، قوانین مربوط به مالکیت، یا قوانین کیفری، همگی برای ایجاد نظمی ضروری هستند که بدون آنها زندگی اجتماعی مختل خواهد شد.
۲. هدف قوانین، حتی در موضوعات حساس، تحقق عدالت است: آیا قانون حجاب از این قاعده مستثنی است؟
قوانین، نه تنها نظم را برقرار میکنند، بلکه ابزاری برای تحقق عدالت و تضمین حقوق شهروندان نیز هستند. آنها به افراد این امکان را میدهند که در صورت تضییع حقوقشان، به مراجع قانونی مراجعه کرده و از حمایت قانون برخوردار شوند.
این هدف کلی قوانین، فارغ از موقعیت اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی افراد، سعی در اعمال یکسان عدالت دارد و از تبعیض جلوگیری میکند. بنابراین، هر قانونی، از جمله قانون حجاب، با هدف خاصی برای ایجاد نظم و عدالت در یک حوزه خاص وضع میشود و از این قاعده کلی مستثنی نیست.
۳. توسعه جامعه در گرو قانونمداری: چرا به قوانین، حتی در حوزههای فرهنگی و پوشش، نیاز داریم؟
وجود قوانین مدون و کارآمد، بستر لازم برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم میآورد. سرمایهگذاریها، فعالیتهای اقتصادی، پژوهشهای علمی و برنامهریزیهای اجتماعی، همگی نیازمند یک چارچوب قانونی پایدار و قابل اعتماد هستند.
این نیاز به قانونمداری، تنها به حوزههای اقتصادی محدود نمیشود، بلکه شامل حوزههای فرهنگی و اجتماعی، از جمله قوانین مربوط به پوشش نیز میگردد. بدون این چارچوب، ریسکها افزایش یافته و انگیزهها برای فعالیتهای سازنده کاهش مییابد.
۴. شبهه ناکارآمدی قوانین به دلیل وجود تخلف: چرا وجود قانونشکن، دلیل بر بیفایدگی قانون حجاب نیست؟
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که هیچ قانونی در هیچ جامعهای، ادعا نمیکند که میتواند آمار تخلفات را به صفر برساند.
هدف اصلی وضع قانون، نه ریشهکن کردن کامل جرم و تخلف، بلکه کاهش آن به حداقل ممکن و ایجاد بازدارندگی است. حتی در پیشرفتهترین و قانونمدارترین جوامع نیز، همواره افرادی هستند که قانونشکنی میکنند.
وجود قانونشکنان، دلیل بر بیفایدگی یا عدم ضرورت قانون نیست، بلکه نشاندهنده پیچیدگیهای رفتار انسانی و نیاز مستمر به نظارت و اجرای قانون است. این اصل در مورد قانون حجاب نیز صدق میکند؛ وجود تخلفات محدود، به معنای ناکارآمدی یا بیفایده بودن اصل قانون نیست [14].
۵. پیامدهای عدم وجود قانون: تصور جامعهای بدون چارچوب قانونی پوشش و حجاب
تصور جامعهای بدون هیچ قانونی، تصویری از هرج و مرج مطلق و "جنگ همه علیه همه" است. اگر قوانین وجود نداشتند، نه تنها تخلفات کاهش نمییافت، بلکه به شدت افزایش مییافت و زندگی اجتماعی غیرممکن میشد.
نبود قانون به معنای نبود هیچگونه بازدارندگی، هیچگونه مجازات و هیچگونه مرجع رسیدگی است. در چنین شرایطی، هر فردی میتوانست هر کاری را انجام دهد، بدون اینکه نگران پیامدهای آن باشد.
بنابراین، حتی اگر قوانین نتوانند جلوی همه تخلفات را بگیرند، وجود آنها به مراتب بهتر از عدم وجود آنهاست و از بدتر شدن وضعیت جلوگیری میکند. این اصل در مورد چارچوبهای قانونی پوشش و حجاب نیز صادق است.
نتیجهگیری:
در نهایت، قوانین ستون فقرات هر جامعهای هستند. آنها نه تنها نظم و امنیت را فراهم میآورند، بلکه به تحقق عدالت کمک کرده و بستر رشد و توسعه را مهیا میسازند.
این درک عمومی از ضرورت قانون، راه را برای بحثهای بعدی درباره قوانین خاص، از جمله قانون پوشش و حجاب، هموار میسازد؛ چرا که هر قانونی، با هدف ساماندهی بخشی از روابط اجتماعی و جلوگیری از مفاسد احتمالی وضع میشود.
بنابراین، همانطور که در بخش پیشین مشاهده شد که قوانین پوشش در بسیاری از نقاط جهان وجود دارد، درک این کارکرد عمومی قوانین، توجیه اولیه برای وجود چارچوبهای قانونی در هر جامعهای، از جمله ایران، را فراهم میآورد و زمینه را برای بررسی دقیقتر قانون حجاب در بستر آن جامعه مهیا میکند.
پاسخ چهارم :
فطرت و تاریخ گواه جهانشمولی پوشش و حجاب؛ پاسخی به شبهه تحمیلی بودن آن
در بخشهای پیشین، ابتدا نشان دادیم که قوانین پوشش پدیدهای منحصر به ایران نیست و در بسیاری از جوامع، حتی غیرمسلمان، وجود دارد [15].سپس به کارکرد و ضرورت عمومی قوانین در جامعه پرداختیم تا بستر لازم برای درک لزوم قانونگذاری در هر حوزهای، از جمله پوشش، فراهم شود
اکنون به یکی از مهمترین شبهات میپردازیم: آیا حجاب تنها یک دستور مذهبی خاص اسلام است که به جامعه تحمیل شده، یا ریشههای عمیقتری در فطرت و تاریخ بشر دارد؟
بررسی شواهد تاریخی و روانشناختی نشان میدهد که مفهوم پوشش، حیا و عفاف، امری فطری و جهانشمول است که در طول تاریخ و در فرهنگها و ادیان مختلف، به اشکال گوناگون نمود یافته است.
۱. حیا و پوشش، ریشهای در فطرت انسانی: درسی از داستان آفرینش
گرایش به حیا و پوشیدگی، یک امر فطری در وجود انسان است. این میل درونی به پنهان کردن بخشهایی از بدن، حتی پیش از هرگونه آموزش یا دستور بیرونی، در انسان وجود داشته است.
داستان حضرت آدم و حوا در متون مقدس، گواه روشنی بر این فطرت است. هم در قرآن کریم و هم در تورات، پس از چشیدن میوه ممنوعه و آشکار شدن عورتشان، اولین واکنش آنها تلاش برای پوشاندن خود با برگهای درختان بهشتی بود.
این اقدام خودجوش و بدون آموزش قبلی، نشان میدهد که احساس شرم از برهنگی و میل به پوشش، جزئی از سرشت اولیه انسان است و تنها یک دستور دینی متأخر نیست.
۲. پوشش و حجاب در تمدنهای باستانی: شاهدی بر جهانشمولی تاریخی
برخلاف تصور برخی که حجاب را پدیدهای نوظهور یا مختص اسلام میدانند، شواهد تاریخی فراوانی از وجود پوشش و حتی حجاب کامل در تمدنهای باستانی، سالها پیش از ظهور اسلام، در دست است:
بینالنهرین و آشور: قدیمیترین اشاره به پوشش سر به حدود ۱۴۰۰ تا ۱۱۰۰ سال قبل از میلاد در قوانین آشوری بازمیگردد.
در این تمدنها، زنان طبقه اشراف و محترم از پوشش سر استفاده میکردند، در حالی که بردگان و زنان بدنام از آن منع شده بودند. این نشان میدهد که پوشش، نماد جایگاه اجتماعی و احترام بوده است.
مصر باستان: شواهد باستانشناسی و نقوش، استفاده از پوشش سر و لباسهای بلند و پوشیده را در میان زنان مصری نشان میدهد.
یونان و روم باستان: در یونان، زنان به ویژه در آتن، ملزم به رعایت پوشش در مکانهای عمومی بودند و حتی صورت و اندام خود را میپوشاندند. در روم نیز زنان متأهل برای نشان دادن عفت و نجابت خود، سر و بدن را میپوشاندند و حتی در برخی موارد، عدم پوشش سر میتوانست به طلاق منجر شود.
ایران باستان: تاریخ ایران نیز مملو از شواهد پوشش زنان است. در دورههای مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، زنان ایرانی از پوششهای کامل و حتی چادر استفاده میکردند که نشانهای از دینداری، نجابت و جایگاه اجتماعی بود. نقوش تخت جمشید و سایر آثار باستانی، زنان را با پوششهای کامل به تصویر کشیده است [16].
این شواهد تاریخی نشان میدهد که پوشش، نه یک پدیده خاص اسلامی، بلکه بخشی جداییناپذیر از فرهنگ و تمدنهای بشری در طول اعصار بوده است.
۳. پوشش در ادیان ابراهیمی پیش از اسلام: حجاب، میراث مشترک الهی
مفهوم پوشش و حیا تنها به تمدنهای باستانی محدود نمیشود، بلکه در ادیان الهی پیش از اسلام نیز جایگاه ویژهای داشته است:
یهودیت: در دین یهود، تأکید زیادی بر پوشش زنان، به ویژه پوشش سر، وجود داشته است. بر اساس برخی متون، ظاهر شدن زن بدون پوشش سر در انظار عمومی میتوانست منجر به طلاق بدون مهریه شود. زنان یهودی ارتدوکس امروزه نیز به پوشش کامل سر و بدن پایبند هستند.
مسیحیت: در مسیحیت اولیه و تا قرون اخیر، پوشش سر و رعایت عفت در لباس برای زنان مسیحی امری رایج و مورد تأکید بوده است
. بسیاری از راهبههای مسیحی تا به امروز نیز از پوشش کامل استفاده میکنند. متون مقدس مسیحی و آموزههای آبای کلیسا بر لزوم پوشیدگی و حیا برای زنان تأکید داشتهاند [17].
این اشتراکات نشان میدهد که مفهوم پوشش و حیا، یک دستور الهی مشترک در ادیان توحیدی است و اسلام تنها به تکمیل و تبیین حدود آن پرداخته است [18].
نتیجهگیری:
با توجه به آنچه گفته شد، این شبهه که حجاب پدیدهای تحمیلی و صرفاً اسلامی است، با شواهد تاریخی و فطری در تضاد است. میل به پوشش و حیا، ریشهای عمیق در فطرت انسانی دارد و در طول تاریخ، در تمدنها و ادیان مختلف، به اشکال گوناگون وجود داشته است [19].
بنابراین، قانونگذاری در مورد حجاب در ایران، نه یک بدعت بیسابقه، بلکه در امتداد یک سنت کهن و جهانشمول انسانی و دینی قرار دارد که در طول تاریخ، جوامع مختلف، از جمله ایران، آن را به رسمیت شناخته و به آن عمل کردهاند. تفاوتها در جزئیات و حدود پوشش است، نه در اصل وجود آن. [20].
پاسخ پنجم:
فلسفههای حجاب: از امنیت اجتماعی تا تحکیم خانواده و سلامت روان؛ پاسخی به شبهه محدودیت بیدلیل
در بخشهای پیشین، ابتدا نشان دادیم که قوانین پوشش پدیدهای منحصر به ایران نیست و در بسیاری از جوامع، حتی غیرمسلمان، وجود دارد [21].سپس به کارکرد و ضرورت عمومی قوانین در جامعه پرداختیم تا بستر لازم برای درک لزوم قانونگذاری در هر حوزهای، از جمله پوشش، فراهم شود
در ادامه، به فطری بودن و جهانشمولی مفهوم پوشش و حیا پرداختیم و نشان دادیم که این پدیده ریشهای عمیق در فطرت انسانی و تاریخ تمدنها و ادیان دارد
کنون به این پرسش میپردازیم که آیا حجاب صرفاً یک محدودیت بیدلیل است، یا دارای فلسفهها و کارکردهای عمیق فردی و اجتماعی است که به نفع فرد و جامعه عمل میکند؟ بررسیها نشان میدهد که حجاب، با اهداف و فلسفههای متعددی از جمله حفظ امنیت اجتماعی، تحکیم بنیان خانواده، ارتقاء بهداشت روانی و حفظ کرامت زن، تشریع شده است. [22].
۱. حجاب و امنیت اجتماعی: مصونیت از آزار و کاهش مفاسد؛ پاسخی به شبهه سلب آزادی
یکی از مهمترین فلسفههای حجاب، ایجاد و تضمین امنیت اجتماعی است. حجاب به زن کمک میکند تا از نگاههای هوسآلود و مزاحمتهای احتمالی در امان باشد و در جامعه با آرامش بیشتری حضور یابد.
قرآن کریم نیز در آیه ۵۹ سوره احزاب، هدف از پوشش (جلباب) را "شناخته شدن زنان عفیف و عدم آزار دیدن آنها" بیان میکند. این به معنای آن است که حجاب، نه تنها محدودیت نیست، بلکه نوعی مصونیت و محافظت برای زن در برابر تعرضات و نگاههای آزاردهنده است. [23]
بیحجابی و خودنمایی میتواند غرایز جنسی را تحریک کرده و منجر به افزایش آمار مزاحمتها و حتی بزهدیدگی زنان شود. بنابراین، حجاب با کاهش زمینههای تحریک و فساد، به سلامت اخلاقی و امنیت روانی جامعه کمک شایانی میکند. [24].
۲. حجاب و تحکیم بنیان خانواده: حفظ صمیمیت و جلوگیری از فروپاشی؛ پاسخی به شبهه ناکارآمدی در دنیای مدرن
حجاب نقش کلیدی در حفظ و تقویت بنیان خانواده ایفا میکند. با محدود کردن لذتهای جنسی به محیط خانواده و چارچوب ازدواج، حجاب به افزایش عشق و محبت بین زوجین و تقویت اعتماد متقابل کمک میکند.
در جامعهای که روابط جنسی آزاد و بیقید و شرط رایج باشد، کانون خانواده تضعیف شده و روابط زناشویی با چالشهای جدی مواجه میشود.
حجاب با جلوگیری از "تنوعطلبی جنسی" و "مقایسههای مخرب" در خارج از محیط خانواده، به پایداری و ثبات آن کمک میکند.
این امر، محیطی آرام و مطمئن برای رشد و تربیت فرزندان فراهم میآورد و از فروپاشی نهاد خانواده که هسته اصلی جامعه است، جلوگیری میکند. [25].
۳. حجاب و بهداشت روانی: آرامش فردی و اجتماعی؛ پاسخی به شبهه افسردگی و محدودیت روحی
حجاب نه تنها به امنیت فیزیکی، بلکه به سلامت و آرامش روانی فرد و جامعه نیز کمک میکند. زمانی که زن از نگاههای مزاحم و قضاوتهای سطحی در امان باشد، احساس امنیت و آرامش بیشتری پیدا میکند.
این امر به افزایش عزت نفس و تمرکز بر ابعاد معنوی و کرامت انسانی کمک میکند، به جای اینکه فرد نگران ظاهر و جلب توجه دیگران باشد.
همچنین، حجاب به تعدیل غرایز جنسی در جامعه کمک کرده و از ایجاد هیجانات و التهابات جنسی بیمورد جلوگیری میکند.
این تعدیل، به نوبه خود، به سلامت روانی مردان نیز کمک میکند؛ زیرا مواجهه مداوم با صحنههای تحریککننده میتواند منجر به مشکلات روحی و افسردگی شود. بنابراین، حجاب با فراهم آوردن محیطی عفیفانه، به آرامش روانی و سلامت اخلاقی جامعه کمک میکند. [26].
۴. حجاب و کرامت زن: ارتقاء جایگاه انسانی؛ پاسخی به شبهه تحقیر و کالاییسازی
برخلاف این تصور که حجاب به معنای تحقیر یا محدود کردن زن است، بسیاری از اندیشمندان و متون دینی، حجاب را عاملی برای حفظ کرامت، ارزش و جایگاه والای زن میدانند.
حجاب به زن کمک میکند تا از نگاه ابزاری و کالایی شدن در جامعه رها شود و به عنوان یک انسان با شخصیت و توانمندیهای فکری و روحی مورد احترام قرار گیرد.
در دیدگاه اسلامی، ارزش زن به جسم و زیباییهای ظاهری او محدود نمیشود، بلکه به عفت، حیا، علم و فضایل اخلاقی اوست.
حجاب، این امکان را فراهم میآورد که زن با تمرکز بر تواناییها و استعدادهای خود، بدون دغدغه خودنمایی، در عرصههای مختلف اجتماعی، علمی، فرهنگی و سیاسی فعالیت کند و به پیشرفت جامعه کمک کند. [27].
نتیجهگیری:
با توجه به آنچه گفته شد، حجاب نه تنها یک محدودیت بیدلیل نیست، بلکه دارای فلسفههای عمیق و کارکردهای چندوجهی در ابعاد فردی و اجتماعی است. این فلسفهها شامل تضمین امنیت اجتماعی، تحکیم بنیان خانواده، ارتقاء بهداشت روانی و حفظ کرامت و جایگاه والای زن میشود.
این دلایل، حجاب را به عنوان یک راهکار منطقی و سازنده برای ایجاد جامعهای سالمتر، آرامتر و باثباتتر معرفی میکنند و به شبهه "محدودیت بیدلیل" پاسخ میدهند.
در بستر جامعه ایران نیز، قانونگذاری حجاب بر پایه همین فلسفهها و با هدف صیانت از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی و حفظ سلامت جامعه صورت گرفته است. [28].
پاسخ ششم:
حجاب و آزادی: تفاوت نگاهها و مفهوم آزادی مسئولانه؛ پاسخی به شبهه سلب آزادی
در بخشهای پیشین، به وجود قوانین پوشش در جوامع مختلف، ضرورت وجود قانون در جامعه، و فطری بودن و جهانشمولی مفهوم پوشش و حیا پرداختیم.همچنین، فلسفههای حجاب از جمله امنیت اجتماعی، تحکیم خانواده و بهداشت روانی را بررسی کردیم. [29] اکنون به یکی از مهمترین شبهات پیرامون حجاب میپردازیم: آیا حجاب به معنای سلب آزادی فردی است؟
برای پاسخ به این شبهه، لازم است ابتدا به تفاوت بنیادین مفهوم "آزادی" در مکاتب فکری مختلف، به ویژه در نگاه غربی و اسلامی، بپردازیم و سپس جایگاه حجاب را در چارچوب "آزادی مسئولانه" تبیین کنیم.
۱. مفهوم آزادی در نگاه غربی: آزادی منفی و فردگرایی مطلق؛ زمینهساز بیقیدی؟
در اندیشه غربی، به ویژه در سنت لیبرالیسم، مفهوم آزادی غالباً به معنای "آزادی منفی" (Freedom from) تعریف میشود؛ یعنی رهایی از هرگونه قید و بند، مداخله یا اجبار بیرونی. در این دیدگاه، انسان آزاد است تا هر کاری که میخواهد انجام دهد، تا زمانی که به آزادی دیگران لطمهای وارد نکند.
این برداشت از آزادی، ریشه در اصالت انسان و خواستههای او دارد و در برخی تعابیر افراطی، به معنای آزادی مطلق و بیقند و شرط، حتی بدون در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی یا معنوی است.
این نوع آزادی، میتواند منجر به فردگرایی افراطی، مسئولیتناپذیری و حتی تباهی فرد و جامعه شود، چرا که هیچ محدودیتی جز عدم تعرض به آزادی دیگران برای آن قائل نیست.
برخی منتقدان معتقدند که در این نگاه، آزادی به ابزاری برای تحقق بیقید و شرط امیال فردی تبدیل شده و میتواند به تضعیف اخلاق عمومی و سقوط ارزشهای معنوی منجر شود. [30]
۲. مفهوم آزادی در نگاه اسلامی: رهایی از بندگی غیر خدا و نفس؛ آزادی تکلیفمدار و مسئولانه
در مقابل، مفهوم آزادی در اسلام ریشهای عمیق در جهانبینی توحیدی دارد. آزادی در اسلام به معنای رهایی انسان از بندگی هر چیز غیر از خداوند است؛ از جمله رهایی از بندگی نفسانیات، شهوات، حرص و طمع، و همچنین رهایی از ظلم و استبداد حاکمان
ین آزادی، نه یک هدف فینفسه، بلکه ابزاری برای رسیدن انسان به سعادت و کمال حقیقی است. در اسلام، آزادی با "تکلیف" و "مسئولیتپذیری" همراه است.
انسان آزاد آفریده شده، اما این آزادی در چارچوب قوانین الهی و با در نظر گرفتن مصالح فرد و جامعه معنا پیدا میکند.
امام خمینی (ره) آزادی را حق ابتدایی بشر میدانستند که قانون وظیفه تأمین آن را بر عهده دارد و قلمرو آن را در جامعه مسلمان تعیین میکند.
ایشان آزادی به معنای غربی آن را که منجر به تباهی میشود، نمیپذیرفتند. در اسلام، مرز آزادی تنها عدم تعرض به حقوق دیگران نیست، بلکه عدم ضرر رساندن به خود و حرکت در مسیر کمال و سعادت نیز از حدود آزادی محسوب میشود. [31]
۳. حجاب و آزادی مسئولانه: مصونیت، نه محدودیت؛ پاسخی به شبهه سلب آزادی
با توجه به تفاوت مفاهیم آزادی، حجاب در نگاه اسلامی نه تنها منافاتی با آزادی ندارد، بلکه در چارچوب "آزادی مسئولانه" و "مصونیت" معنا پیدا میکند.
آزادی از نگاههای مزاحم و کالایی شدن: حجاب به زن این آزادی را میدهد که از نگاههای هوسآلود و مزاحمتهای احتمالی در امان باشد و شخصیت او به جای ظاهر، بر اساس توانمندیها و فضایل انسانیاش مورد قضاوت قرار گیرد. این رهایی از تبدیل شدن به "کالا" یا "ابزار لذت" نوعی آزادی حقیقی است.
آزادی فعالیت اجتماعی: حجاب مانع حضور فعال و مؤثر زن در عرصههای اجتماعی، علمی، فرهنگی و سیاسی نیست. [۱۸, ۲۶] بسیاری از زنان محجبه در طول تاریخ و در عصر حاضر، در بالاترین سطوح علمی و مدیریتی فعالیت داشتهاند و حجاب هرگز مانع پیشرفت و آزادی فعالیت اجتماعی آنها نبوده است.
آزادی از اسارت نفس و مدگرایی: حجاب به زن کمک میکند تا از اسارت مدها و خودنماییهای افراطی رها شود و به جای تمرکز بر جلب توجه دیگران، بر رشد فکری و معنوی خود تمرکز کند. این رهایی از قید و بندهای ظاهری و نفسانی، خود نوعی آزادی درونی است.
بنابراین، حجاب در نگاه اسلامی، نه سلب آزادی، بلکه تضمینکننده نوعی آزادی عمیقتر و مسئولانهتر است که به کرامت انسانی زن و سلامت جامعه کمک میکند. این برداشت، با نگاه سطحی به آزادی که آن را صرفاً در رهایی از قید و بندهای ظاهری میبیند، متفاوت است. [32]
نتیجهگیری:
شبهه "حجاب به معنای سلب آزادی" ناشی از تفاوت در درک مفهوم آزادی است. در حالی که آزادی غربی عمدتاً بر رهایی از قید و بندهای بیرونی تأکید دارد، آزادی اسلامی بر رهایی از بندگی غیر خدا و نفسانیات، و حرکت در مسیر کمال و مسئولیتپذیری استوار است.
از این منظر، حجاب نه تنها مانع آزادی نیست، بلکه ابزاری برای دستیابی به آزادیهای عمیقتر، امنیت و کرامت انسانی است و به زن امکان میدهد تا با حفظ ارزشهای خود، حضوری مؤثر و سالم در جامعه داشته باشد.
در جمهوری اسلامی ایران نیز، حجاب به عنوان یک تکلیف شرعی و قانونی، در راستای همین مفهوم "آزادی مسئولانه" و با هدف ایجاد جامعهای سالم و کرامتبخش برای زنان تبیین و اجرا میشود.
پاسخ هفتم:
حجاب و پیشرفت: تبیین همزیستی و پاسخ به شبهه تعارض با حضور اجتماعی زن
در بخشهای پیشین، به وجود قوانین پوشش در جوامع مختلف، ضرورت وجود قانون، فطری بودن و جهانشمولی مفهوم پوشش، و فلسفههای حجاب از جمله امنیت اجتماعی و تحکیم خانواده پرداختیم.همچنین، تفاوت مفهوم آزادی در نگاه غربی و اسلامی و جایگاه حجاب در آزادی مسئولانه را تبیین کردیم. [33] اکنون به یکی از شبهات رایج و مهم میپردازیم:
آیا حجاب، مانعی بر سر راه پیشرفت علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان است و منجر به خانهنشینی آنها میشود؟
بررسیها و شواهد تاریخی و معاصر نشان میدهد که نه تنها حجاب مانع پیشرفت و حضور فعال زنان نیست، بلکه در بسیاری موارد، میتواند عاملی برای تمرکز بیشتر بر توانمندیها و ارتقاء جایگاه حقیقی زن باشد.
۱. حجاب، نه مانع خانه نشینی، بلکه بستری برای حضور هدفمند اجتماعی:
برخلاف این ادعا که حجاب زنان را خانهنشین میکند، فلسفه حجاب در اسلام هرگز به معنای محصور کردن زن در خانه و سلب فعالیتهای او نیست.
اسلام به هیچ وجه نگفته است که زنان باید در خانه محصور شوند و از انجام وظایف اجتماعی خود باز بمانند. بلکه حجاب با تعیین ضوابط و حدود مشخص، به زن امکان میدهد تا در عین رعایت تقوا و عفاف، حضوری فعال و سازنده در جامعه داشته باشد.
بسیاری از فقها نیز حجاب را مانع فعالیتهای زنان مسلمان در اموری چون اشتغال و تحصیل نمیدانند و بین این دو منافاتی را متذکر نشدهاند. حجاب به زن هویت انسانی میدهد و در دنیا مظهر عفت و حیا تلقی میگردد. [34]
۲. حجاب، عامل تمرکز بر توانمندیها و شخصیت، نه ظاهر:
یکی از مهمترین کارکردهای حجاب در زمینه پیشرفت، سوق دادن توجهات از ظاهر و زیباییهای جسمانی به سمت توانمندیها، فکر، شخصیت و استعدادهای زن است.
زمانی که زن با پوشش مناسب در جامعه ظاهر میشود، انتظارات از او بر اساس ظاهرش شکل نمیگیرد و این امر به او اجازه میدهد تا بر مهارتها، دانش و قابلیتهای خود تمرکز کند.
این تمرکز فکری و روحی، کارایی فرد را افزایش میدهد و از رقابتهای ناسالم در خودآرایی و خودنمایی که بخشی از تمرکز فرد را به خود مشغول میکند، جلوگیری مینماید.
در واقع، حجاب به زن کمک میکند تا از کالایی شدن و تبدیل شدن به ابزاری برای لذت بصری رها شود و به عنوان یک انسان صاحب اندیشه و توانایی مورد احترام قرار گیرد. [35]
۳. شواهد تاریخی و معاصر: زنان محجبه پیشرو در عرصههای مختلف:
تاریخ اسلام و دوران معاصر، مملو از نمونههای زنانی است که با حفظ حجاب، به بالاترین مدارج علمی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و هنری دست یافتهاند:
در طول تاریخ: از صدر اسلام تاکنون، زنان با رعایت حجاب حضوری پررنگ در تمامی عرصههای اجتماعی داشتهاند و حجاب آنها را تا حد اعلای انسانی اوج داده است.
علم و فناوری: زنان محجبه بسیاری در عرصههای جهانی علم و فناوری خوش درخشیدهاند. نمونههایی مانند سهیلا سامی، جراح مغز و اعصاب، بهناز حیدرچی، محقق در کشف پادتن ایدز ، و تاهانی عامر، دانشمند برجسته ناسا، بورجین موتلو-پاکدل، ستارهشناس نشان میدهند که حجاب مانع دستیابی به قلههای دانش نیست.
بسیاری از دختران محجبه ایرانی با رتبههای بالا در زمینههای مختلف علمی به تحصیل و پژوهش مشغولند.
ورزش: بانوان ورزشکار محجبه ایرانی و سایر کشورهای اسلامی ثابت کردهاند که حجاب مانع درخشش در عرصه ورزش نیست. آنها با پوشش اسلامی خود در بزرگترین آوردگاههای ورزشی جهان حاضر شده و افتخارآفرینی کردهاند و حتی روی سکوی قهرمانی رفتهاند.
این حضور نه تنها محدودیت نیست، بلکه الگویی برای سایر بانوان مسلمان شده و راه را برای حضور آنها با حجاب کامل در میادین ورزشی باز کرده است.
هنر: هنرمندان زن محجبه نیز در عرصههای مختلف هنری فعالیت میکنند و حجاب را مانع پیشرفت در هنر نمیدانند.
سیاست و مدیریت: زنان محجبه در ردههای بالا و مسئولیتهای مهم اجتماعی و مدارج عالیه تحصیلی، حتی در محیطهای مردانه، حجابشان را حفظ میکنند و آزادانه به فعالیت مشغولند.
رهبر معظم انقلاب نیز تأکید کردهاند که حجاب محرومیت نیست و برخی مشاغل مانند پزشکی و معلمی برای زنان واجب کفایی است. [36]
۴. حجاب، سکوی پرتاب، نه مانع:
بسیاری از زنان موفق معتقدند که حجاب نه تنها مانع پیشرفت آنها نبوده، بلکه در بسیاری از موارد ضامن و عامل اصلی موفقیتها بوده است.
حجاب میتواند به افزایش اعتماد به نفس و ایجاد روابط سالم و صحیح در جامعه کمک کند. این امر، به زن امکان میدهد تا با آرامش خاطر و بدون دغدغههای ناشی از خودنمایی، تمام تمرکز و انرژی خود را صرف رشد و شکوفایی استعدادهایش کند.
نتیجهگیری:
شبهه تعارض حجاب با پیشرفت و حضور اجتماعی زن، برداشتی نادرست و سطحی است که با واقعیتهای تاریخی و معاصر در تضاد کامل قرار دارد.
حجاب نه تنها مانع فعالیتهای علمی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ورزشی زنان نیست، بلکه با ایجاد مصونیت و تمرکز بر توانمندیهای درونی، میتواند سکوی پرتابی برای رشد و تعالی حقیقی زنان باشد.
زنان محجبه در سراسر جهان، و به ویژه در ایران، توانستهاند بر قلههای علم و دانش، ورزش و فرهنگ بایستند و موفق باشند، که این خود بهترین گواه بر عدم وجود چنین تعارضی است.
پاسخ هشتم:
حجاب و حقوق بشر: تفاوت دیدگاهها و مفهوم آزادی مسئولانه؛ پاسخی به شبهه تعارض با آزادیهای مدنی
در بخشهای پیشین، به وجود قوانین پوشش در جوامع مختلف، ضرورت وجود قانون، فطری بودن و جهانشمولی مفهوم پوشش، و فلسفههای حجاب از جمله امنیت اجتماعی و تحکیم خانواده پرداختیمهمچنین، تفاوت مفهوم آزادی در نگاه غربی و اسلامی و جایگاه حجاب در آزادی مسئولانه را تبیین کردیم. اکنون به یکی از حساسترین و پرچالشترین شبهات در مورد حجاب میپردازیم:
آیا حجاب اجباری، مغایر با اصول حقوق بشر و آزادیهای فردی است و کرامت انسانی را نقض میکند؟
برای پاسخ به این شبهه، لازم است ابتدا به درک مفاهیم حقوق بشر و آزادیهای مدنی بپردازیم و سپس تفاوت دیدگاهها در این زمینه را بررسی کنیم.
۱. حقوق بشر و آزادیهای مدنی: مفاهیم بنیادین و حدود آنها
حقوق بشر، حقوقی اساسی و ابتدایی است که هر فرد به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود این حقوق جهانشمول، غیرقابل سلب و بدون تبعیض هستند و شامل آزادیهایی چون آزادی فکر، وجدان، دین، بیان و انتخاب پوشش میشوند
اسناد بینالمللی حقوق بشر، از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، بر حق افراد در انتخاب پوشش خود، به عنوان بخشی از آزادی بیان و مذهب، تأکید دارند.
با این حال، آزادیها در حقوق بشر مطلق نیستند و میتوانند تحت شرایطی محدود شوند. ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح میکنند که آزادی ابراز مذهب یا عقیده و آزادی بیان را میتوان تابع محدودیتهایی نمود که منحصراً به موجب قانون پیشبینی شده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادیهای اساسی دیگران ضرورت داشته باشد این محدودیتها در اغلب نظامهای حقوقی جهان به رسمیت شناخته شدهاند [37]
۲. حجاب اجباری و حقوق بشر: تفاوت دیدگاهها
در مورد حجاب اجباری و تعارض آن با حقوق بشر، دو دیدگاه اصلی وجود دارد:
دیدگاه منتقد حجاب اجباری: بسیاری از نهادهای بینالمللی حقوق بشر، سازمانهای مدافع حقوق زنان و فعالان مدنی، حجاب اجباری را نقض آشکار حقوق بشر و آزادیهای فردی زنان میدانند [استدلال آنها این است که:
نقض حق انتخاب و آزادی پوشش: اجبار به پوشیدن نوع خاصی از لباس، حق بنیادین انسان در انتخاب پوشش خود را که جزئی از آزادیهای فردی و حق بر حریم خصوصی است، نقض میکند
نقض آزادی دین و عقیده: برای بسیاری از زنان، حجاب یک انتخاب مذهبی و بیانگر باورهای آنهاست. اما اجبار به آن، به معنای نادیده گرفتن حق آزادی دین و عقیده برای کسانی است که به آن باور ندارند یا تفسیر متفاوتی از آن دارند .
کمیسیون آمریکا در امور آزادیهای مذهبی بینالمللی و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل نیز اعمال قانون حجاب اجباری را نقض آزادی افراد برای پوشیدن لباس مطابق با مذهب یا باورهایشان میدانند.
تبعیض جنسیتی: تحمیل حجاب بر زنان، نوعی تبعیض جنسیتی محسوب میشود که با اصول برابری و عدم تبعیض در حقوق بشر مغایرت دارد.
تعارض با کرامت انسانی: تحمیل یک پوشش خاص، میتواند به معنای نادیده گرفتن کرامت انسانی و خودگردانی فرد باشد.
دیدگاه مدافع حجاب اجباری (از منظر جمهوری اسلامی ایران و برخی فقها): در مقابل، برخی از فقها و مقامات در جمهوری اسلامی ایران، با استناد به مبانی فقهی و فلسفههای اجتماعی حجاب، آن را نه تنها مغایر با حقوق بشر نمیدانند، بلکه در چارچوب "آزادی مسئولانه" و "نظم عمومی" آن را توجیه میکنند. استدلالهای این دیدگاه عبارتند از:
آزادی مسئولانه در چارچوب شریعت: در نگاه اسلامی، آزادی مطلق و بیحد و مرز پذیرفته نیست و آزادی در چارچوب قوانین الهی و مسئولیتپذیری در قبال خود، جامعه و خداوند معنا پیدا میکند از این منظر، حجاب یک حکم شرعی است که پس از پذیرش اسلام، فرد ملزم به رعایت آن است [38].
حفظ نظم و اخلاق عمومی: حجاب به عنوان یک قانون اجتماعی، در راستای حفظ نظم عمومی، اخلاق عمومی و سلامت جامعه (که در بخش چهارم به تفصیل بیان شد) ضروری تلقی میشود .
این دیدگاه معتقد است که همانگونه که در اسناد بینالمللی حقوق بشر، آزادیها میتوانند به دلیل حفظ نظم و اخلاق عمومی محدود شوند، حجاب نیز در همین راستا قابل توجیه است .
مصونیت، نه محدودیت: حجاب را عاملی برای حفظ کرامت زن و مصونیت او از آسیبهای اجتماعی میدانند که در نهایت به نفع خود فرد و جامعه است
حقوق بشر اسلامی: برخی از اندیشمندان اسلامی معتقدند که اسلام خود دارای مبانی قوی برای حقوق بشر است که گاهی فراتر از مفاهیم غربی میرود در اعلامیه قاهره درباره حقوق بشر در اسلام (۱۹۹۰) نیز، حقوق بشر از منظر اسلام مطرح شده است [39].
۳. حق آزادی پوشش مذهبی در غرب در مقابل ممنوعیت حجاب:
نکته مهمی که در این بحث باید به آن توجه کرد، تناقض موجود در برخی کشورهای غربی است. در حالی که حجاب اجباری در ایران مورد انتقاد قرار میگیرد، در برخی کشورهای غربی، ممنوعیت پوشش مذهبی (از جمله حجاب) در اماکن عمومی یا آموزشی، خود به عنوان نقض آزادی مذهب و حقوق بشر زنان مسلمان تلقی میشود .
این نشان میدهد که موضوع پوشش و حقوق بشر، پیچیدگیهای زیادی دارد و دوگانگیهایی در رویکردهای جهانی مشاهده میشود.
نتیجهگیری:
بهه تعارض حجاب با حقوق بشر و آزادیهای مدنی، ریشه در تفاوت بنیادین در تعریف و حدود "آزادی" و "حقوق بشر" در مکاتب فکری مختلف دارد.
در حالی که در نگاه لیبرال غربی، آزادی فردی و حق انتخاب پوشش، بدون قید و شرط (مگر عدم تعرض به حقوق دیگران) مورد تأکید است، در نگاه اسلامی، آزادی در چارچوب مسئولیتپذیری و قوانین الهی برای رسیدن به سعادت فردی و اجتماعی معنا پیدا میکند.
مدافعان حجاب ، مانند آنچه در جمهوری اسلامی ایران اعمال میشود، آن را در راستای حفظ نظم و اخلاق عمومی و مصالح جامعه میدانند که در چارچوب محدودیتهای پذیرفته شده در اسناد بینالمللی حقوق بشر نیز قابل توجیه است.
در مقابل، منتقدان آن را نقض آشکار آزادیهای فردی، حق انتخاب و کرامت انسانی زنان میدانند. این بحث همچنان یکی از نقاط اصلی اختلافنظر بین این دو دیدگاه است.
پاسخ نهم:
عدم رعایت یا اجبار یک حکم اسلامی در برخی جوامع، دلیلی بر عدم حکمیت آن نیست
عدم رعایت یا عدم اجبار یک حکم اسلامی در برخی جوامع، به هیچ وجه دلیلی بر عدم حکمیت آن از سوی اسلام نیست. در واقع، این موارد، به جای زیر سؤال بردن اصل حکم، وضعیت و عملکرد آن جوامع را به چالش میکشند.برای نمونه سه مثال را به تفصیل بیان می کنیم:
الف. جهاد و مقاومت در برابر دشمنان:
جهاد و ایستادگی و مقاومت در مقابل دشمنان اسلام، مسلمین و بشریت، یک حکم صریح و بنیادین اسلامی است که در قرآن کریم و سنت پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) به کرات بر آن تأکید شده است .این حکم، برای حفظ عزت، استقلال و امنیت جامعه اسلامی و دفاع از مظلومان وضع شده است [40].
واقعیت این است که: بسیاری از حکومتهای کشورهای مسلماننشین، به دلایل مختلفی از جمله وابستگی به قدرتهای استکباری، منافع سیاسی خاص، یا ضعف و عدم توانایی، این حکم الهی را به طور کامل اجرا نمیکنند و حتی گاهی در مقابل آن میایستند [41].
اما آیا این عدم اجرا توسط برخی حکومتها، به این معناست که ما باید در اصل "حکم الهی و اسلامی بودن جهاد" تردید کنیم؟ قطعاً خیر. حکم جهاد، یک واقعیت دینی و شرعی است، فارغ از اینکه چه کسانی و در کجا آن را رعایت یا اجرا نکنند.
ب. پرهیز از شراب، قمار و فحشا:
اسلام به صراحت، مصرف شراب، قمار و فحشا را حرام و گناه کبیره اعلام کرده است. فلسفه این احکام، حفظ سلامت فردی و اجتماعی، کرامت انسانی، و جلوگیری از فروپاشی بنیان خانواده و جامعه است [42].
واقعیت این است که: در بسیاری از کشورهای اسلامی، به دلایل مختلفی چون تأثیرپذیری از فرهنگ غرب، فشارها و اوامر خارجی، یا ضعف در اجرای قوانین اسلامی، این احکام به طور کامل رعایت نمیشوند و حتی ممکن است فاحشهخانهها، قمارخانهها (کازینوها) و رقاصخانهها (دانسینگ) به صورت رسمی یا غیررسمی فعالیت داشته باشند .
اما آیا وجود این ناهنجاریها و عدم رعایت احکام الهی در این کشورها، به این معناست که ما باید در "اصل حرام بودن شراب، قمار و فحشا" تردید کنیم؟ قطعاً خیر. این احکام، ثابت و تغییرناپذیر هستند، صرفنظر از اینکه چه کسانی و در کجا آنها را نقض میکنند.
ج. توحید و دوری از شرک:
توحید و دوری از شرک، اولین و اساسیترین اصل در تمامی ادیان الهی و به ویژه در اسلام است. ایمان به خدای یگانه و نفی هرگونه شریک برای او، پایه و اساس جهانبینی اسلامی و تمامی عبادات و احکام است [43].
واقعیت این است که: بسیاری از مردم دنیا، کافر، مشرک و بیدین هستند و حتی در کشورهای به ظاهر پیشرفتهای چون ژاپن، چین، هندوستان و ...، با آن همه جمعیت، معبد و بتپرستی رایج است
اما آیا این واقعیت که بخش بزرگی از جمعیت جهان به توحید ایمان ندارند و به شرک و بتپرستی مشغولند، به این معناست که ما باید در "اصل الهی و اسلامی بودن توحید و معاد" تردید کنیم؟ قطعاً خیر.
توحید، یک حقیقت بنیادین و اصلی الهی است که وجود یا عدم ایمان دیگران به آن، خللی در حقانیت آن وارد نمیکند.
نتیجهگیری:
همانگونه که این سه مثال به وضوح نشان میدهند، عدم رعایت، عدم اجرای کامل، یا عدم اجبار یک حکم اسلامی در برخی جوامع یا توسط برخی حکومتها، هرگز به معنای نفی حکمیت آن از سوی اسلام نیست.
احکام اسلامی، بر اساس مبانی قرآنی و روایی، ثابت و پایدار هستند و عمل یا عدم عمل افراد یا دولتها، ماهیت این احکام را تغییر نمیدهد.
بنابراین، در حالی که رویکرد ایران در قبال حجاب اجباری، ناشی از تفسیر خاصی از نقش حکومت در اجرای قوانین دینی و حفظ نظم عمومی است، این واقعیت که در برخی کشورهای اسلامی دیگر، حجاب به صورت قانونی اجباری نیست، به هیچ وجه دلیلی بر عدم حکمیت حجاب در اسلام نیست، بلکه نشاندهنده تفاوت در رویکردها، تفسیرها و شرایط اجتماعی-سیاسی آن جوامع است.
نتیجهگیری نهایی:
آنها نشأت میگیرد. در ایران، اجبار حجاب ریشه در ماهیت نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی، خواست اکثریت جامعه و اعتقاد به نقش زیرساختی حجاب در سلامت و پیشرفت اجتماعی دارد.این در حالی است که بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر، با وجود جمعیت مسلمان، خود را ملزم به اجرای اجباری تمام احکام شرعی در حوزه عمومی نمیدانند و رعایت حجاب را به انتخاب فردی واگذار کردهاند.
این تفاوتها نشاندهنده گوناگونی در تفسیر و اجرای احکام اسلامی در بستر حکومتها و جوامع مختلف است و به معنای نفی حکمیت حجاب در اسلام نیست، بلکه تفاوت در رویکرد و شرایط حاکمیتی و اجتماعی است.
منابع:
[1].1. Clothing laws by country – Wikipedia[2] فرهنگ پوشش و حجاب در اروپا چگونه است؟ قوانین پوشش و حجاب در اروپا - راه بیداری
[3] ممنوعیت حجاب در کشورهای مختلف
[4] حجاب در کدام کشورها ممنوع است؟ ۳کشورمعروف ۳ کشور معروف۳کشورمعروف - تریپ من
[5] لیست کشورهایی که پوشش حجاب را ممنوع کردهاند - دینو
[6] چه کشورهایی پوشیدن برقع و نقاب را در اماکن عمومی ممنوع کردهاند؟ - دینآنلاین
[7] دنمارک پوشش کامل صورت در محیط عمومی را ممنوع کرد - DW
[8] ممنوعیت حجاب در کشورهای اروپایی/فشارهای سازمان یافته آلمان به مسلمانان - خبرگزاری میزان
[9]. کشورهای اتحادیه اروپا درباره حجاب چه قوانینی دارند؟ - دینآنلاین
[10].. Are there any non-Muslim countries with strict dress codes for women? - Quora
[11].. Countries with the Strictest Dress Codes for Women - SoFe Travel
[12] قوانین پوشش در کشورهای مختلف دنیا
[13].. Countries with the Strictest Dress Codes for Women - SoFe Travel
[14]. سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم، ص ۲۰۲.
[15]. https://www.luxcare-clothing.com/blogs/strength-style-journal/evolution-of-headscarves
[16]. تاریخچـه حجـاب در دوران باســتان - ایران، مصر، یونان و روم باستان - های حجاب. Available at: [https://www.hi-
[17].حجاب و پوشش زنان در ادیان مختلف - راسخون. Available at:
[18].انواع حجاب در ادیان، از اسلام تا مسیحیت!. Available at:
[19].فطری بودن حجاب و پوشش - راسخون. Available at: [https://rasekhoon.net/article/show/653144]
[20].انواع حجاب در ادیان، از اسلام تا مسیحیت!. Available at:
[21].فطری بودن حجاب و پوشش - راسخون. Available at: [https://rasekhoon.net/article/show/653144]
[22]. حجاب و امنیت اجتماعی - گناه شناسی. Available at:
[23]. حجاب و تأثیر آن در پیشگیری از بزهدیدگی زنان - ایرنا. Available at:
[24]. حجاب و بهداشت روان در اجتماع از منظر قرآن و حدیث - سراج اندیشه. Available at:
[25]. حجاب و عفاف باعث استحکام بنیان خانواده میشود - خبرگزاری پانا. Available at:
[26]. نقش حجاب در امنیت و آرامش روانی - خبرگزاری ایسنا. Available at:
[27]. پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی - پرتال جامع علوم انسانی. Available at:
[28]. https://hejabkhorshid.com/philosophy-of-hijab/
[29]. https://www.irna.ir/news/85167175
[30]. https://www.irna.ir/news/84919562
[31]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=2642
[32]. https://tahoor.com/fa/article/view/111367
[32]. https://www.porseman.com/article/آزادی در اسلام و جوامع غربی
[33].https://sarallah.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIBLIST&RADIF=0000024356
[34]. https://defapress.ir/fa/news/686630/
[35].https://www.jahannews.com/report/811434
[36]. https://defapress.ir/fa/news/640750/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C
[37].https://jcl.illrc.ac.ir/article_239492.html
[38].https://hejabkhorshid.com/philosophy-of-hijab/
[39]. https://fa.wikipedia.org/wikiحقوق بشر
[40]..https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF
[41].https://www.porseman.com/?cat=16968&type=2
[42. https://fa.wikifeqh.ir/گناه کبیره
[43].https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF
تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون