از خانه تا کربلا: هفت درس اخلاقی از مسیر اربعین برای خانواده

در این مقاله می‌خواهیم نشان دهیم چگونه پیاده‌روی اربعین با هفت بعد آرامش، الگوپذیری، صبر، خدمت، وحدت، سبکبالی و هدفمندی، فضایی ارزشمند برای تربیت خانواده است.
سه‌شنبه، 7 مرداد 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
از خانه تا کربلا: هفت درس اخلاقی از مسیر اربعین برای خانواده

مقدمه:

پیاده‌روی اربعین، تنها یک زیارت نیست، بلکه یک تجربه معنوی گسترده و یک آزمایشگاه زنده از تربیت اخلاقی است. این حرکت جمعی، فراتر از یک سنت دینی، فرصتی استثنایی برای خانواده‌ها فراهم می‌کند تا در مسیری پرچالش، ارزش‌های اسلامی را نه به صورت نظری، بلکه در عمل به فرزندانشان بیاموزند.
 
 از لحظه تصمیم گرفتن تا بازگشت به خانه، خانواده درگیر فرآیندی عمیق از تربیت، تحول و اتحاد است. در این مسیر، صبر، سبکبالی، خدمت، وحدت، آرامش روحی، الگوپذیری و هدفمندی معنوی، به شکلی ملموس زیسته می‌شوند. هر قدم پیاده به سوی کربلا، درسی از عشق به اهل بیت (ع) و تسلیم در برابر ولایت الهی است.
 
این سفر، فضایی منحصربه‌فرد ایجاد می‌کند که در آن، والدین نه فقط زائر، بلکه مربیان عملی اخلاق هستند. تجربه مشترک خانواده در این مسیر، پیوند عاطفی را تقویت می‌کند و هویت ایمانی نسل جدید را شکل می‌دهد.
 
مقاله حاضر با تأکید بر هفت بعد اخلاقی-تربیتی این سفر، به بررسی این سؤال می‌پردازد که چگونه پیاده‌روی اربعین می‌تواند به یک فصل از تربیت معنوی خانواده تبدیل شود.
 

از خانه تا کربلا: هفت درس اخلاقی از مسیر اربعین برای خانواده"

1- نگاه خدا به دل‌ها و اعمال: پیاده‌روی اربعین به عنوان آموزش عملی ارزش‌های اسلامی

نگاه الهی به بشر، نه بر اساس ظواهر، چهره یا ثروت، بلکه مبتنی بر کیفیت قلب و ارزش اعمال است. این نگاه، در یکی از مشهورترین احادیث از پیامبر اکرم (ص) به وضوح بیان شده است:
 
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا یَنْظُرُ إِلَى صُوَرِکُمْ وَلَا إِلَى أَمْوَالِکُمْ، وَلَکِنْ یَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِکُمْ وَأَعْمَالِکُمْ:بی‌گمان خداوند متعال به صورت‌های شما و اموال شما نگاه نمی‌کند، بلکه به دلهای شما و اعمال شما نگاه می‌کند.(1)
 
این حدیث، محوریت اخلاق اسلامی را بر صدق نیت، سلامت قلب و ارزش عمل استوار می‌کند. در این چارچوب، پیاده‌روی اربعین به عنوان یک حرکت معنوی-عبادی، فرصتی استثنایی فراهم می‌کند تا انسان نه با سخن، که با عمل و رفتار، ایمان خود را اثبات کند.
 
در این مسیر، هیچ فضایی برای نمایش یا ریا وجود ندارد. همه در یک ردیف، در برابر گرما، خستگی و مشقت، پیاده قدم برمی‌دارند. هیچ تمایزی بین ثروتمند و فقیر، شناور و مظلوم، مسئول و عابر راه نیست. همه در خدمت و زیارت، در عالی‌ترین شکل ممکن از عمل الهی حضور دارند. این خود، تحقق عملی حدیث «الله یَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِکُمْ وَأَعْمالِکُمْ» است.
 
پیاده‌روی اربعین، یک آموزش عملی بدون سخنرانی است. در این مسیر، مردم با غیرِ زبان به سلامت، دعوت می‌کنند:  

1- با خدمت به گرسنه، به سخاوت دعوت می‌کنند
2- با تحمل مشقت، به صبر دعوت می‌کنند
2- با مهمان‌نوازی، به ایثار و انفاق دعوت می‌کنند
3- با پاکی محیط، به مسئولیت اجتماعی دعوت می‌کنند.

این دعوت، نه با میکروفون، بلکه با قدم‌های خسته، دستانی که آب می‌دهند، و دلی که برای حسین (ع) می‌تپد صورت می‌گیرد. در این فضای تربیتی، هر فرد یک مربی عملی است — به ویژه در خانواده، که والدین با رفتار خود، کتابی زنده از اخلاق اسلامی را در برابر چشمان فرزندان می‌گشایند.
 
این تجربه، فراتر از یک زیارت است؛ یک بازتعریف عملی از ایمان است که در آن، «نگاه خدا» به جای ترس، به انگیزه‌ای برای صداقت و خلوص تبدیل می‌شود.
 

2- الگوسازی عملی و ماندگاری اخلاق: تربیت از طریق رفتار والدین در پیاده‌روی اربعین

 یکی از مؤثرترین راه‌های تربیت اخلاقی، الگوسازی عملی است. رفتار والدین، به‌ویژه در موقعیت‌های معنوی و مشکل‌زا، تأثیری عمیق و ماندگار بر روان و شخصیت فرزندان دارد. در پیاده‌روی اربعین، این فرصت به اوج خود می‌رسد؛ زیرا خانواده در فضایی فراشخصی، تحت شرایط واقعی و پرچالش، به صورت عملی ارزش‌های اسلامی را زندگی می‌کند.
 
وقتی فرزندی می‌بیند که والدینش پس از روزی خسته‌کننده از پیاده‌روی، با وجود گرسنگی و خستگی، اولویت را به نماز می‌دهند، یا وقتی می‌بیند مادرش بدون خودخواهی به دیگران غذا می‌دهد، یا پدرش در باران به کمک زائران دیگر می‌شتابد، این تجربه حسی و عاطفی، بسیار فراتر از هر سخنرانی یا درس اخلاقی است. این رفتارها، الگوهای شناختی و اخلاقی پایدار در ذهن کودک شکل می‌دهند.
 
در اینجا، حدیثی از امام علی (ع) به زیبایی این اولویت‌گذاری معنوی را نشان می‌دهد: «کانَ رَسولُ اللّهِ صَلّی اللّهُ علیه و آله لا یُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاهِ عَشاءً وَ لا غَیْرَهُ، وَ کانَ إذَا دَخَلَ وَقْتُها کَاَنـَّهُ لا یَعْرِفُ أَهْلاً وَ لا حَمیما»
 
«رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر نماز، چه شام و چه چیز دیگری را ترجیح نمی‌داد، و هنگامی که وقت نماز فرا می‌رسید، گویی که هیچ یک از اهل خانه و نزدیکانش را نمی‌شناخت.»(2)
 
این حدیث، تصویری از اولویت الهی بر انسانی ارائه می‌دهد. پیامبر (ص) در لحظه ارتباط با خدا، از تمام روابط دنیوی فاصله می‌گیرد. این رفتار، الگویی است برای والدینی که در مسیر اربعین، با وجود خستگی فرزندان، اولویت را به نماز، ذکر و خدمت می‌دهند و نشان می‌دهند که معنویت، بالاتر از راحتی و عاطفه شخصی است.
 
این نوع تربیت، اثرپذیری عمیق و ماندگاری رفتاری در فرزندان ایجاد می‌کند. چرا که:
1- یادگیری در موقعیت واقعی رخ می‌دهد (نه در کلاس).
2- الگو، فرد محبوب و نزدیک است (والدین).
3- رفتار، مکرر و پایدار است (در طول سفر).
4- انگیزه، اخلاقی و معنوی است (نه اجباری).
 
بنابراین، اگر خانواده‌ها به‌ویژه والدین، در پیاده‌روی اربعین آگاهانه حضور یابند و رفتار خود را به عنوان یک فرصت تربیتی ببینند، این حرکت می‌تواند بازه‌ای از تربیت اخلاقی پایدار برای نسل جدید ایجاد کند.
 

3- اربعین، تجربه‌ای منحصربه‌فرد از تربیت معنوی: از سفر لقمان تا مسیر کربلا

 پیاده‌روی اربعین امام حسین (ع) تنها یک زیارت نیست، بلکه یک تجربه معنوی منحصربه‌فرد است که در آن، انسان نه فقط از نظر جغرافیایی، بلکه از نظر وجودی و اخلاقی جابجا می‌شود. سفر، به طور ذاتی، یک تجربه است و تجربه، تنها راه دریافت برخی حقایقی است که از طریق سخن و کتاب ممکن نیست به دست آیند.
 
در این مسیر، انسان با چیزهایی روبرو می‌شود که شاید فقط یکبار در زندگی اتفاق بیفتند، یا برای اولین و آخرین بار تجربه شوند:  
اولین بار که فرزندش را در مسیر اربعین پیاده می‌بیند. 
آخرین بار که والدش را در کربلا همراهی می‌کند. 
لحظه‌ای که در میان میلیون‌ها ناشناخته، احساس وحدتی بی‌نهایت با مسلمانان دیگر پیدا می‌کند.
    
این تجربه، فضایی فراهم می‌کند برای تجلی حقیقت، شفافیت قلب، میل به رشد معنوی و کمال‌جویی. در این مسیر، انسان از تعلقات دنیوی دور می‌شود، از خود می‌گذرد، و به استعدادهای پنهان خود دست می‌یابد:  

1- استعداد خدمت بدون چشم‌داشت 
2- استعداد تحمل مشقت برای عشق به حسین (ع) 
3- استعداد عشق به خدا در میان خستگی و گرما
4- مهم‌تر از همه، این تجربه، فقط در این فضا و در این شرایط قابل دستیابی است.

جای دیگری در دنیای امروز، چنین فضایی از وحدت، ایثار، صبر و معنویت جمعی وجود ندارد. همان‌گونه که عاشورا فقط یک‌بار رخ داد، اما هر ساله تجدید می‌شود، اربعین نیز هر ساله تجربه‌ای تازه از زنده‌نگه‌داشتن عاشورا است.
 
1- لقمان حکیم و سفر معنوی: آموزه‌ای کهن از تربیت در مسیر
 این درک از سفر به عنوان فضایی برای تربیت و رشد معنوی، ریشه در سنت‌های الهی و حکمت‌های کهن دارد. لقمان حکیم (ع)، در اندرز معروفش به فرزندش، سفر را نه تنها یک حرکت جغرافیایی، بلکه فرصتی حیاتی برای تربیت مسئولیت، آمادگی فردی و سلامت اخلاقی می‌داند. او می‌گوید:
«یا بُنَیَّ ! سافِرْ بِسَیفِکَ و خُفِّکَ و عِمامَتِکَ و خِبائکَ و سِقائکَ و خُیُوطِکَ و مِخْرَزِکَ و تَزَوَّدْ مَعکَ مِنَ الأدوِیَةِ ما تَنتَفِعُ بهِ أنتَ و مَن مَعَکَ
و کُن لأَصحابِکَ مُوافِقا ، إلاّ فی مَعصیَةِ اللّهِ»  
 
«ای پسرم! با شمشیرت، پاافزار، دستارت، چادر، مشک آب، نخ و سوزن و درفش خود مسافرت کن.و داروهایی را که برای تو و همراهانت مفید است، با خود ببر.و با همراهانت سازگار باش، مگر جایی که معصیت خدا در میان باشد.»(3)
 
این اندرز، فراتر از یک راهنمای عملی برای سفر است؛ یک چارچوب تربیتی کامل است که در آن، هر وسیله، نمادی از مسئولیت، و هر دستور، نشانه‌ای از اخلاق است. لقمان به فرزندش یاد می‌دهد که سفر، زمانی است که انسان باید از خودگذشتگی، آمادگی و مرزهای اخلاقی دست نکشد.
 
در پیاده‌روی اربعین، این آموزه‌های کهن، به شکلی زنده و گسترده تحقق می‌یابند. خانواده‌ها با کیف‌هایی از دارو، نخ، پماد و آب، مسیر را می‌پیمایند و هر یک از اعضایشان مسئول تجهیزات خود و دیگران است.
 
والدین به فرزندانشان می‌آموزند که «این دارو را برای کسی که نیاز دارد نگه دار»، و این‌گونه، خدمت به دیگران نه یک عمل منحصربه‌فرد، بلکه عادتی معنوی می‌شود. نوجوانان و کودکان نیز در این مسیر یاد می‌گیرند که با هر فردی که در راه است، با مهربانی رفتار کنند، اما در عین حال، از شرکت در رفتارهایی که به احکام الهی تجاوز کند — چه ریا باشد، چه بی‌احترامی، چه شوخی نامناسب — خودداری کنند. این، همان سازگاری با دیگران در چارچوب ایمان است که لقمان به فرزندش توصیه کرده بود.
 
بنابراین، پیاده‌روی اربعین، تنها یک سنت معاصر نیست، بلکه ادامه‌ای زنده از سنت‌های تربیتی الهی است که از لقمان تا امروز، از طریق خانواده‌ها، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.
 
2- رشد معنوی والدین و تربیت فرزندان در مسیر اربعین
وقتی والدین از تجربه معنوی پیاده‌روی اربعین، معرفت و بینش معنوی کسب می‌کنند، این خود نشانه‌ای از رشد معنوی آنهاست. اما مهم‌تر این است که این رشد، در خدمت تربیت فرزندانشان قرار گیرد. والدینی که در این مسیر تغییر یافته‌اند، می‌توانند:
 
۱. با زبان رفتار، ارزش‌ها را به فرزندان منتقل کنند
در این مسیر، سخن کم و عمل زیاد است. فرزندان نه به دلیل چیزی که والدینشان می‌گویند، بلکه به دلیل آنچه می‌بینند، یاد می‌گیرند. وقتی می‌بینند مادرشان پس از روزی خسته‌کننده، اولویت را به نماز می‌دهد، یا پدرشان بدون چشم‌داشت، آب آخرش را به یک غریبه می‌دهد، این رفتارها، کتابی زنده از اخلاق اسلامی است که در قلب آنها حک می‌شود. این، تربیتی است که هیچ کلاس درسی نمی‌تواند جایگزین آن شود.
 
۲. تجربیات خود را به شکل داستان‌های معنوی به نسل بعدی برسانند
تجربه پیاده‌روی اربعین، پر از لحظه‌های یادمانی است: لحظه‌ای که در باران به یک زائر کمک کردند، روزی که فرزندشان برای اولین بار در میان میلیون‌ها نفر نماز خواند، یا شبی که در کنار چادر، با هم دعا کردند. این تجربیات، اگر به شکل داستان‌های معنوی در خانواده روایت شوند، نه تنها فراموش نمی‌شوند، بلکه به ابزاری تربیتی تبدیل می‌شوند که در طول سال، هویت ایمانی فرزندان را شکل می‌دهند.
 
۳. خانواده را به نهادی تبدیل کنند که هر سال، یک فصل از تربیت اخلاقی را در مسیر کربلا می‌گذراند
پیاده‌روی اربعین می‌تواند فراتر از یک زیارت سالانه باشد؛ می‌تواند به یک فصل تربیتی سالانه تبدیل شود. خانواده‌هایی که این سفر را به صورت آگاهانه برنامه‌ریزی می‌کنند، هر سال یک هدف تربیتی مشخص دارند: امسال، آموزش صبر به فرزند؛ سال آینده، مسئولیت‌پذیری در نوجوان؛ یا تجربه خدمت برای کودک. این رویکرد، خانواده را از یک واحد مصرف‌کننده تبدیل به یک نهاد تولیدکننده ایمان و اخلاق می‌کند.  
 

4- آرامش روحی در مسیر اربعین: تجربه‌ای معنوی برای تربیت خانواده

۱. آرامشی فراتر از خستگی: تجربه معنوی پیاده‌روی اربعین
پیاده‌روی اربعین، فراتر از یک حرکت جسمی، تجربه‌ای است که در آن روح انسان با خود واقعی‌اش ملاقات می‌کند. در میان هزاران قدم، در گرما، خستگی و ازدحام، فرد به نوعی آرامش عجیب و غریبی دست می‌یابد؛ آرامشی که نه از راحتی جسمی، که از پاکی قلب، حضور در معنا و توجه به لذت‌های روحی سرچشمه می‌گیرد.
 
این آرامش، نه تنها نشانه‌ای از تجربه معنوی عمیق است، بلکه خود یکی از ثمرات اصلی سفر به سوی حسین (ع) محسوب می‌شود. در این مسیر، فرد از دغدغه‌های روزمره فاصله می‌گیرد، از صدای دل به جای صدای دنیا گوش می‌دهد، و در میان ازدحام مردم، تنها با خدا و حسین (ع) همراه می‌شود.
 
۲. سه خصلت از مروّت: اخلاق عملی در مسیر
در این راستا، حدیثی از اهل‌بیت (ع) به زیبایی سه ویژگی اخلاقی کلیدی در سفر را برمی‌شمارد:
«ثلاثٌ مِن المُرُوَّةِ فی السَّفرِ: بَذلُ الزّادِ وَ حُسنُ الخُلقِ وَ المِزاحُ فی غَیرِ المَعاصی»
«سه چیز از نشانه‌های مروّت و جوانمردی در سفر است: دادن توشه و ساز و برگ خود به دیگران، داشتن اخلاق نیکو، و شوخی در غیر از معصیت.»(4)
 
این حدیث، سه رکن اخلاقی سفر را مشخص می‌کند:
بَذلِ الزاد، یعنی خدمت و انفاق نه به عنوان التزام، بلکه به عنوان نشانه‌ای از شرافت روحی.
حُسنُ الخلق، یعنی مهربانی، تحمل و آرامش در برابر دیگران، حتی در شرایط دشوار.
المِزاح فی غَیرِ المَعاصی، یعنی شادی و شوخی، اما در چارچوب اخلاقی — یعنی شادی معنوی، نه شادی گناه.
 
در پیاده‌روی اربعین، این سه خصلت به صورت گسترده دیده می‌شود: از دادن آب و غذا تا لبخندی که در میان خستگی به زائر دیگری زده می‌شود. این، فرصتی است برای خانواده‌ها تا به فرزندانشان یاد بدهند که اخلاق، در سختی نمایان می‌شود.
 
۳. سفر عاقل: از معیشت تا لذت معنوی
حدیث دوم، نگاهی فلسفی‌تر به سفر دارد. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «عَلَی العاقِلِ أنْ لایَکونَ ظاعِناً اِلاّ فِی‌ ثلاثٍ: تَزَوُّدٍ لِمَعادٍ أَو مَرَمَّةٍ لِمعاشٍ اَو لَذَّةٍ فی غیرِ مُحَرّمٍ»
«انسان عاقل جز برای یکی از سه چیز مسافرت نمی‌کند: یا برای ذخیره‌داری برای آخرت، یا جهت تأمین معاش، یا برای لذت‌بردن در غیر از حرام.»(5)
    
این حدیث، معنای عمیق سفر را باز می‌کند. پیاده‌روی اربعین، در بالاترین حد، سفری برای «تزودٍ لِمَعاد» است — یعنی ذخیره‌داری برای آخرت. اما همزمان، در آن لذت معنوی نیز وجود دارد: لذت خدمت، لذت حضور در جمع مؤمنین، لذت عشق به حسین (ع). این لذت، نه تنها مجاز است، بلکه جزئی از عبادت محسوب می‌شود، چون در «غیر محَرّم» است و در راه خدا.
 
۴. آرامش، نتیجه پرهیز از گناه
آرامش معنوی در اربعین، تنها نتیجه خدمت یا پیاده‌روی نیست، بلکه محصول پرهیز از گناه و تمرکز بر اعمال صالح است. وقتی فرد در این فضای مقدس، از گناهان کوچک و بزرگ دوری می‌کند، دلش روشن می‌شود، ایمانش نورانی می‌گردد، و آرامشی در وجودش جاری می‌شود که در هیچ فضای دیگری قابل دستیابی نیست. این پرهیز، تنها برای خود فرد مفید نیست، بلکه الگویی برای دیگران است. در جمع زیارتی، رفتار یک فرد می‌تواند ده‌ها نفر را تحت تأثیر قرار دهد.
 
۵. خانواده در فضای آرامش معنوی
برای خانواده‌ها، این آرامش معنوی، فرصتی است برای تقویت پیوند عاطفی در فضایی فراتر از دنیوی. در این مسیر، از دغدغه‌های روزمره، تلفن‌های همراه و تجملات دور می‌شوند و به جای آن، در کنار هم قدم می‌زنند، با هم دعا می‌کنند، و در سکوتِ طولانی مسیر، بدون سخن، به یکدیگر نزدیک می‌شوند. این نزدیکی، نه بر اساس راحتی یا سرگرمی است، بلکه بر اساس هم‌عقیدگی، هم‌هدفی و هم‌دلی در راه حسین (ع).
 
همزمان، این فضا، زمینه‌ای مناسب برای آموزش سکوت، تأمل و ذکر به فرزندان فراهم می‌کند. کودکی که در میان میلیون‌ها نفر، کلمه "لا اله الا الله" را زمزمه می‌کند، یا نوجوانی که در خستگی، به جای شکایت، دعا می‌خواند، دارد زبان معنویت را یاد می‌گیرد. و در میان همه این مشقت‌ها، شادی‌ای غیرمنتظره حاکم است: شادی معنوی. این شادی، به خانواده‌ها نشان می‌دهد که شادی واقعی در عشق به خدا و اهل بیت (ع) است، نه در تجمل و آسایش.
 
جمع‌بندی :
پیاده‌روی اربعین، با وجود دشواری‌های جسمی، فضایی از آرامش روحی، لذت معنوی و پاکی دل است. این آرامش، نه از راحتی، که از صدق نیت، پرهیز از گناه و حضور در معنا سرچشمه می‌گیرد. و وقتی این تجربه در کنار خانواده رقم بخورد، می‌تواند تحولی پایدار در شخصیت فردی و خانوادگی ایجاد کند. این سفر، تنها زیارت نیست، بلکه تربیتی است که در قدم‌ها زیسته می‌شود.
 

5- سبکبالی در سفر اربعین: سفری با ره‌توشه سبک و قلب سنگین عشق

در تمام سفرهای دنیا، مسافران کیف‌های سنگینی از وسایل، لوازم تجملی و پیش‌بینی‌های اضافی با خود می‌برند. اما پیاده‌روی اربعین، برعکس همه سفرهاست: کمترین بار، بیشترین معنا. در این سفر، میزبان امام حسین (ع) است و مهمان‌نوازی، به دست مردم عراقی شکل می‌گیرد. آنها نه تنها غذا و آب، بلکه راحتی، امنیت و محبت را فراهم می‌کنند. پس چه نیازی به بار سنگین است؟
 
در این سفر، ساده‌زیستی و سبکبالی تنها یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت معنوی است. سختی‌های جسمی زیاد است: گرما، خستگی، مسافت طولانی. اگر به این سختی، بار مادی اضافی نیز افزوده شود، ممکن است فرد از عبادت، ذکر و یاد خدا غافل شود. پس باید با عشق، هر کس فقط ره‌توشه سبک خود را ببرد — نه بیشتر، نه کمتر.
 
1.خدمت، معیار سروری در سفر معنوی
در فرهنگ اسلامی، سروری و رهبری معنایی متفاوت با جهان مادی دارد. در دنیا، سرور کسی است که بیشترین تسهیلات را داشته باشد و دیگران به او خدمت کنند. اما در سفرهای معنوی، به ویژه در پیاده‌روی اربعین، معیار سروری، خدمت به دیگران است.
 
پیامبر اکرم (ص) در این باره فرموده‌اند: «سَیِّدُ القَومِ، خادِمُهُم فی السَّفَرِ»«سرور مردم، کسی است که در سفر خدمتگزار آنان باشد.»(6)
    
این حدیث، تصور ما از رهبری و بزرگی را متحول می‌کند. در مسیر اربعین، این مفهوم به زیبایی تجربه می‌شود: کسی که به زائر خسته کمک می‌کند، کسی که کیف فرد دیگری را برای مدتی به دوش می‌کشد، یا کسی که در صف طولانی به دیگران جا می‌دهد — همه، در حال تحقق این حدیث هستند. این، فرصتی است برای والدین تا به فرزندانشان نشان دهند که بزرگی واقعی در خدمت است، نه در فرمانروایی.  
 
۲. حق مسافر: اتراق برادران در بیماری
«حَقُّ المُسافِرِ أن یُقِیمَ علَیهِ إخوانُهُ، إذا مَرِضَ ثلاثاً.»  «حق مسافر آن است که اگر بیمار شد، برادرانش سه روز برای او اُتراق کنند.»(7)
 
این حدیث، نشان می‌دهد که در سفر، فرد تنها نیست. اگر چه هر کس باید بار خود را ببرد، اما در لحظه ضعف، جامعه مؤمنانه او را می‌پذیرد. در اربعین، این وعده الهی به صورت عملی تحقق می‌یابد: درمانگاه‌ها، مراکز بهداشتی، خادمانی که بیماران را حمل می‌کنند. این، فرصتی است برای تربیت فرزندان درباره اعتماد به جامعه ایمانی و اینکه: «هرگز تنها نیستی، وقتی در راه خدا حرکت کنی.»
 
۳. مروّت در سفر: بخشش، سازگاری و ذکر خدا
«أمّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ، فَبَذلُ الزّادِ و قِلَّةُ الخِلافِ على مَن صَحِبَکَ، و کَثرَةُ ذِکرِ اللّهِ فی کُلِّ مَصعَدٍ و مَهبِطٍ، و نُزُولٍ، و قِیامٍ، و قُعودٍ.»
«جوانمردی در سفر، عبارت است از: بخشیدن ره‌توشه، کمتر ناسازگاری کردن با همراهان، و بسیار یاد خدا در هر فراز و نشیب، هر فرودآمدن، برخاستن و نشستن.»(8)
    
این حدیث، سه رکن اخلاقی سفر را مشخص می‌کند:
1- بخشش ره‌توشه: نشانه‌ای از سخاوت و انفاق
2- کمتر اختلاف کردن: نشانه‌ای از تحمل و سبکبالی روحی
3- ذکر خدا در هر حرکت: نشانه‌ای از حضور قلبی
 
در پیاده‌روی اربعین، این مروّت، در هر قدم دیده می‌شود: از دادن آب تا لبخندی که در خستگی زده می‌شود، از سکوت در برابر ترافیک تا ذکر «لا اله الا الله» در بالای تپه. این، سفری نیست برای راحتی، بلکه سفری است برای تکامل اخلاقی.
 
۴. هشدار معنوی: سفری که دین را در خطر نیندازد
«لا یَخرُجِ الرَّجُلُ فی سَفَرٍ یَخافُ فیهِ على دِینِهِ و صَلاتِهِ.» «آدمی نباید به سفری برون رود که در آن از دین و نمازش بترسد.» (9)
 
این حدیث، یادآوری مهمی است: سفر، نباید به گونه‌ای باشد که فرد از نماز، ذکر یا احکام دینی غافل شود. اگر بار مادی زیاد باشد، یا برنامه‌ریزی نادرست باشد، ممکن است فرد از خستگی، نماز را قضا کند یا از ذکر غافل شود. پس سبکبالی، تنها برای جسم نیست، بلکه برای حفظ معنویت است. بار سنگین، نباید بهانه‌ای شود برای فراموشی خدا.
 
تربیت مسئولیت فردی و همکاری خانوادگی در حمل وسایل
 در پیاده‌روی اربعین، مدیریت وسایل و بار هر فرد، تنها یک مسئله لجستیکی نیست، بلکه فرصتی است برای تربیت مسئولیت‌پذیری، احترام متقابل و ساده‌زیستی در خانواده. والدین می‌توانند این لحظه را به یک درس عملی از مدیریت شخصی و همکاری جمعی تبدیل کنند، به گونه‌ای که هم فردیت حفظ شود، و هم وحدت خانوادگی تقویت گردد.
 
1- هر کس به اندازه جسمش و توانش، وسیله ببرد
این اصل، نه تنها از نظر جسمی ضروری است، بلکه یک اصل تربیتی عمیق دارد: هر فرد مسئول خودش است. کودکی که بستنی و شیرینی زیاد نمی‌برد، یا نوجوانی که فقط کیف کوچکی از دارو و آب دارد، دارد یاد می‌گیرد که مسئولیت فردی، بخشی از حرکت معنوی است. این، تربیتی برای زندگی است: نه بار دیگران را بکش، نه از بار خود فرار کن.
 
2- هیچ کس بار دیگری را به دوش نکشد
در خانواده، گاهی یک نفر (معمولاً والدین) تمام بارها را به دوش می‌کشد. اما در این سفر، این شرایط تغییر می‌کند. هر عضو خانواده باید بار خود را ببرد، نه اینکه دیگران از رحمش بیفتند. این، نه تنها از اذیت جسمی جلوگیری می‌کند، بلکه احترام به دیگران و عدم تحمیل زحمت را تربیت می‌کند. کسی که بار خود را می‌برد، حق ندارد از دیگران بخواهد که بارش را بکشند.
 
3- حرکت، با راحتی و زندگی باشد، نه با اذیت
هدف سفر، تحمل بی‌دلیل نیست، بلکه عبادت با صحت نفس است. اگر بار زیاد باشد، یا وسایل نامناسب، فرد از خستگی، از ذکر و نماز غافل می‌شود. پس باید طوری حرکت کرد که بدن درد نکشد، قلب شاد باشد، و روح به یاد خدا مشغول باشد. این، توازنی است بین جهاد نفس و حفظ سلامت — و همین توازن، زیبایی سفر را حفظ می‌کند.
 
4- همکاری در حمل وسایل، اما بدون تحمیل زحمت
البته، تربیت مسئولیت فردی به معنای انزوا نیست. در مواقع لازم، کمک کردن به دیگران — به ویژه کودکان، سالمندان یا بیماران — وظیفه‌ای معنوی است. اما این همکاری باید با میل و بدون اجبار باشد، نه اینکه بهانه‌ای شود برای تحمیل بار بر کسی که توان آن را ندارد. همکاری، وقتی ارزشمند است که هر کس از توان خود فراتر نرود.
 

6- خانواده در مسیر اربعین: درس‌های معنوی از روایات زیارت حسین (ع)

پیاده‌روی اربعین، تنها یک حرکت فردی نیست، بلکه تجربه‌ای جمعی و خانوادگی است که در آن، هر قدم، بار معنوی دارد. خانواده‌ها در این مسیر، نه فقط زائر، بلکه یادگیرنده، مربی و تربیت‌شونده هستند.
 
 و روایاتی که از اهل بیت (ع) درباره زیارت امام حسین (ع) آمده، تنها نشانه‌های معنوی نیستند، بلکه دستورالعمل‌های تربیتی برای خانواده‌هایی هستند که می‌خواهند این سفر را به یک فصل از تربیت ایمانی تبدیل کنند.
 
در ادامه، هر حدیث را با یک عنوان مرتبط با سفر و خانواده می‌آورم و آن را به کاربرد تربیتی در خانواده متصل می‌کنم.
 
۱. قدم‌های عشق: وقتی خدا قلب فرزندتان را برای سفر باز می‌کند
«مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ»    «هر کسی را که خدا خیرش را بخواهد، عشق به حسین (ع) و تمایل به زیارت او را در قلبش می‌اندازد.»(10)
    
این حدیث، والدین را به تأمل دعوت می‌کند: وقتی فرزندشان با اشتیاق می‌گوید «بابا، امسال می‌خوام برم اربعین»، این فقط یک تمایل عادی نیست، بلکه نشانه‌ای از خیرخواهی الهی است. والدین باید این عشق را تقویت کنند، نه سرکوب. این فرصتی است تا این تمایل را به هویت ایمانی پایدار تبدیل کنند. اگر خدا عشق به حسین (ع) را در قلب فرزندتان ریخته، شما مسئول آبیاری این نهال هستید.
 
۲. حسرت نکنید: والدینی که فرزندانشان را به اربعین نمی‌برند
«مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ... لَمَّا یَرَى مَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِهِ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ»(11)
 
این حدیث، هشداری است برای والدین: اگر امکان داشته باشد و شما فرزندتان را به این سفر نبرید، شاید روزی در قلبش حسرتی جاودانه بماند. نه حسرت یک سفر عادی، بلکه حسرت فرصت معنوی از دست‌رفته. والدین می‌توانند این حدیث را به فرزندانشان بگویند: «این سفر، فقط یک زیارت نیست، بلکه سرمایه‌ای برای آخرت توست.»
 
۳. زیارت کربلا: نزدیکی به خدا، درسی برای فرزندان
«مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ»(12)
این حدیث، می‌تواند درسی تأملی در مسیر باشد. وقتی فرزندی خسته می‌شود و می‌پرسد «چرا این همه راه می‌رویم؟»، والد می‌تواند بگوید: «چون هر قدمت، تو را به خدا نزدیک‌تر می‌کند. زیارت امام حسین (ع)، مثل زیارت خداست.» این، آموزش معنوی در عمل است — یادگیری اینکه عبادت، فقط در مسجد نیست، بلکه در هر قدمی که با عشق برداری.
 
۴. هم سفر کربلا هم  درجوار در آخرت
جوار در آخرت: خانواده‌ای که با هم به کربلا می‌روند، در آخرت هم جوار هم خواهند بود
«مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی جِوَارِ نَبِیِّهِ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ فَلَا یَدَعْ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ»(13)
 
این حدیث، امیدی بزرگ برای خانواده‌هاست. والدین می‌توانند به فرزندانشان بگویند: «اگر می‌خواهی در آخرت کنار پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) باشی، باید امروز کنار ما به سوی حسین (ع) حرکت کنی.» این، تربیت هویت ایمانی است — نه با ترس، بلکه با امید و عشق.
 
۵. کربلا، قبل از مکه: ارزش این سفر، فراتر از تصور است
«اللَّهُ اتَّخَذَ کَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَکاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَ مَکَّةَ حَرَماً»(14)
 
این حدیث، والدین را به این مسئله دعوت می‌کند که اهمیت معنوی اربعین را جدی بگیرند. بسیاری فکر می‌کنند حج مهم‌تر است و اربعین فقط یک سنت است. اما این حدیث نشان می‌دهد که کربلا، از نظر الهی، جایگاهی والاتر داشته. پس والدین باید این سفر را به اندازه یک فریضه معنوی برنامه‌ریزی کنند، نه یک سفر گردشگری.
 
خانواده، نهاد انتقال این درس‌ها
هر یک از این روایات، فقط یک اطلاع معنوی نیست، بلکه فرمانی تربیتی از اهل بیت (ع) است که خانواده‌ها می‌توانند آن را در مسیر اربعین به زندگی بخشند.
 
وقتی والدین در میان راه، به فرزندشان حدیثی از امام صادق (ع) درباره حسرت روز قیامت می‌گویند، یا در حال استراحت، با آرامش توضیح می‌دهند که «زیارت حسین (ع) مثل زیارت خداست»، دیگر این سفر یک حرکت جسمی نیست، بلکه درسگاهی زنده از ایمان می‌شود.
 
 این گونه، کلمات مقدس به جای آنکه فقط در کتاب بمانند، در قدم‌ها، نفس‌ها و قلب‌ها زیسته می‌شوند. خانواده، با این کار، نه فقط شرکت‌کننده، بلکه خالق فضای تربیتی می‌شود.
 
پیاده‌روی اربعین، در ذات خود، یک تربیت است — تربیتی که در سکوت، در خستگی، در خدمت و در عشق زیسته می‌شود. و خانواده، تنها نهادی است که می‌تواند این تربیت را به صورت پیوسته و عاطفی از نسلی به نسل دیگر منتقل کند.
 
 داستانی که پدر از سفرش به کربلا تعریف می‌کند، دعایی که مادر در بالای تپه با صدای لرزان می‌خواند، یا لحظه‌ای که نوجوانی برای اولین بار خود را در میان میلیون‌ها زائر می‌بیند و احساس وحدت می‌کند — همه این‌ها، دانه‌هایی از ایمان هستند که خانواده کاشته و سال‌ها پس از آن سفر، در وجود فرزندان جوانه می‌زنند. این، تربیتی است که در مدرسه آموزش داده نمی‌شود، اما در مسیر کربلا، در هر قدم، زنده می‌ماند.
  

7. پیاده‌روی اربعین: آزمایشگاهی از صبر، تحمل و تربیت اخلاقی خانواده

 پیاده‌روی اربعین، یکی از سخت‌ترین و در عین حال والاترین تجربه‌های معنوی عصر حاضر است. این سفر، تنها یک حرکت فردی به سوی کربلا نیست، بلکه یک تحمل جمعی، یک تربیت اخلاقی گسترده و یک آزمایشگاه زنده از صبر و رضا است. در این مسیر، میلیون‌ها نفر، از سنین، ملیت‌ها و شرایط جسمی مختلف، پیاده قدم می‌برند. این، خود یک معجزه اجتماعی است؛ اما برای خانواده‌ها، این سفر فراتر از یک زیارت است: یک فرصت تربیتی بی‌نظیر.
 
شرایط سفر، از همان ابتدا، پر از چالش است: مسافت طولانی (گاهی بیش از ۸۰ کیلومتر)، گرمای شدید، ازدحام، کمبود آب و وسایل، نبود مراقبه کافی، و حضور افراد خردسال و سالمند در کنار خانواده. این عوامل، سختی راه را آشکار می‌کنند. اما در این مشقت، فرصتی طلایی برای تربیت ارزش‌های اخلاقی فراهم می‌شود. خانواده‌ها در این مسیر، نه فقط زائر، بلکه مربی عملی از صبر، تحمل، رضا و ایثار هستند.
 
وقتی والدین با وجود خستگی، قدم برمی‌دارند، وقتی مادری فرزند کوچکش را به دوش می‌کشد و پدری به پیرزنی کمک می‌کند، دیگر این فقط حرکت نیست، بلکه درسی زنده از اخلاق اسلامی است. فرزندان نه به دلیل سخن والدین، بلکه به دلیل رفتارشان یاد می‌گیرند که صبر چیست، تحمل چگونه است، و عشق به حسین (ع) چه قدر باید عمیق باشد تا بتوان با پا درد به کربلا رسید.
 
سختی، معیار ارزش معنوی
در اسلام، هرچه عبادت سخت‌تر باشد، ارزش معنوی بیشتری دارد. پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: «أفضلُ الأعمال أحمزها»  «بهترین اعمال، سخت‌ترین آنهاست.»(15)
این حدیث، راز فضیلت پیاده‌روی اربعین را آشکار می‌کند. نه فقط زیارت، بلکه پیاده‌روی به زیارت، آن را ممتاز می‌کند. چون سختی، نشانه‌ای از صدق نیت و عشق است.
 
در روایات متعددی از اهل بیت (ع) آمده است که هر قدم پیاده به سوی قبر امام حسین (ع)، هزار حسنه دارد، هزار گناه از بین می‌رود و هزار درجه معنوی بالا می‌رود. امام صادق (ع) فرموده‌اند: «مَنْ أَتَى الْحُسَیْنَ مَاشِیًا، کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفُ حَسَنَةٍ، وَمُحِیَ عَنْهُ أَلْفُ سَیِّئَةٍ، وَرُفِعَ لَهُ أَلْفُ دَرَجَةٍ»(67)
 
و وقتی زائر به حرم می‌رسد، خداوند با او مناجات می‌کند: «عَبْدِی سَلْنِی أُعْطِکَ، ادْعُنِی أُجِبْکَ، سَلْنِی أُعْطِکَ»  «بندۀ من، از من بخواه، به تو می‌دهم؛ دعا کن، اجابت می‌کنم.» (17)
 
این پاداش بی‌نهایت، سختی راه را در مقابل خود بی‌معنا می‌کند. و این، درسی بزرگ برای خانواده‌هاست: هرچه رنج بیشتر، ثواب بیشتر. پس وقتی فرزندی خسته می‌شود و می‌پرسد «چرا این همه راه می‌رویم؟»، والد می‌تواند بگوید: «چون هر قدمت، تو را هزار بار به خدا نزدیک‌تر می‌کند.»
 
تربیت در برابر مشکلات واقعی: خانواده در آزمایشگاه معنوی پیاده‌روی اربعین
 ۱. پیاده‌روی اربعین: سفری فراتر از نمادین بودن
پیاده‌روی اربعین، هرگز یک حرکت نمادین یا مراسمی سطحی نبوده است. این، یک تجربه واقعی و زنده از زندگی معنوی است که در آن، انسان با تمام ضعف‌ها، خستگی‌ها و محدودیت‌های جسمی و روانی خود، در مسیر عشق به امام حسین (ع) قدم برمی‌دارد. برخلاف کلاس‌های درس یا سخنرانی‌های معنوی، اینجا مشکلات واقعی وجود دارند: کودکی که از خستگی گریه می‌کند، پیرمردی که پایش درد می‌کشد، آبی که تمام شده، یا ترافیک پیاده‌رویی که ساعت‌ها طول می‌کشد. این شرایط، نه مانع، بلکه زمینه‌ای برای تربیت اخلاقی است — تربیتی که در هیچ محیط دیگری به این شکل ممکن نیست.
 
۲. والدین، مربیان عملی در مسیر
والدین در این مسیر، نقش یک مربی عملی را بر عهده دارند. آنها نه با سخن، بلکه با رفتار، به فرزندانشان یاد می‌دهند که چگونه در برابر مشکلات ایستادگی کنند. وقتی فرزندی می‌بیند مادرش با وجود خستگی، به جای شکایت، به او لبخند می‌زند و آب آخرش را به او می‌دهد، یا پدرش با پا درد، اما با قلب شاد، نماز را اولویت می‌دهد، این تصاویر در قلب او حک می‌شود.
 
 این، تربیتی است که در مدرسه یا مسجد آموزش داده نمی‌شود، بلکه در نفس‌های کوتاه، در قدم‌های سنگین، در سکوت‌های عبادی زیسته می‌شود. شکایت کردن در این فضا، نه تنها از عبادت کم می‌کند، بلکه فضای معنوی خانواده را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
 
۳. خدمت، جزئی از زیارت
همزمان، این سفر فرصتی است تا والدین به فرزندانشان بفهمانند که خدمت به دیگران، جزئی از زیارت است. وقتی کودکی می‌بیند والدینش به یک غریبه کمک می‌کنند، یا نوجوانی می‌بیند خواهرش آبی به زائر دیگری می‌دهد، دارد یاد می‌گیرد که این سفر فقط برای خودش نیست، بلکه برای همه است.
 
 این، درسی از همدلی، مسئولیت‌پذیری و نوع‌دوستی است که در هیچ کتابی به این شکل یاد نمی‌گیرد. خدمت در این مسیر، تنها یک عمل خیر نیست، بلکه عبادتی است که در حرکت زیسته می‌شود.
 
۴. پیاده‌روی، سنتی مستحب و ماندگار
پیاده‌روی به زیارت، در اسلام، همیشه از اعمال مستحب بوده است. چه به سوی مسجد، چه به نماز عید، چه در حج و رمی جمرات — همیشه پیاده‌روی، نشانه‌ای از تواضع و عبودیت بوده است.
 
اما پیاده‌روی اربعین، به دلیل جمعیت بی‌سابقه، مدیریت مردمی از طریق داوطلبان، و خدمات گسترده بدون چشم‌داشت، تجربه‌ای منحصربه‌فرد دارد. این، تنها یک سنت نیست، بلکه یک حرکت تمدن‌ساز معنوی است. بزرگان گذشته نیز این سنت را زنده نگه داشتند: شیخ مرتضی انصاری، میرزا حسین نوری، شیخ جعفر کاشف‌الغطا و آیت‌الله مرعشی نجفی — همه این‌ها نشان می‌دهند که این سفر، فقط برای عادی‌ها نیست، بلکه برای کسانی است که می‌خواهند معنویت را در جان خود زیسته باشند.
 
۵. خانواده، نهاد انتقال تربیت معنوی
در نهایت، خانواده، تنها نهادی است که می‌تواند این تجربه عمیق را به نسل بعدی منتقل کند. وقتی فرزندی می‌بیند والدینش با وجود خستگی، با لبخند قدم برمی‌دارند، یا در میان ازدحام، دعا می‌خوانند، این تصویر، برایش الگویی ماندگار می‌شود. این سفر، تنها زیارت نیست، بلکه تربیتی است که در قدم‌ها زیسته می‌شود. و این، فرصتی است که خانواده‌ها نباید از دست بدهند. زیرا آنچه در این مسیر آموخته می‌شود، سال‌ها در قلب فرزندان باقی می‌ماند.
 

جمع‌بندی

پیاده‌روی اربعین، در واقع، بازسازی عملی عاشورا در عصر حاضر است. اینجا، نه تنها به حسین (ع) زیارت می‌شود، بلکه با حسین (ع) زندگی می‌شود. خانواده‌ها، با حضور در این مسیر، نه فقط یک فریضه معنوی را انجام می‌دهند، بلکه در حال ساختن هویت ایمانی نسل بعدی هستند. هر قدم، درسی از صبر است. هر کمک، درسی از ایثار است. هر سکوت در برابر مشکل، درسی از رضا است. و هر لحظه‌ای که در این مسیر سپری می‌شود، سرمایه‌ای برای آخرت است.
 
این سفر، به خانواده‌ها یاد می‌دهد که تربیت، فقط در خانه نیست، بلکه در مسیر نیز هست. و گاهی، محکم‌ترین درس‌ها، در سخت‌ترین لحظات آموخته می‌شوند. پس پیاده‌روی اربعین، فقط یک زیارت نیست، بلکه یک فصل از تربیت اخلاقی، یک اثر ماندگار بر قلب فرزندان، و یک سهم از ولایت حسین (ع) است که خانواده‌ها می‌توانند در آن شریک شوند.
 

نتیجه نهایی:

پیاده‌روی اربعین، در واقع، حرکتی از «خانه» به سوی «کربلا» است نه فقط در فضا، بلکه در وجود. این سفر، هفت درس اخلاقی بزرگ را به خانواده‌ها می‌آموزد: صبر در برابر مشقت، سبکبالی در برابر تجمل، خدمت بی‌چشم‌داشت، وحدت فراتر از تفاوت‌ها، آرامش در میان خستگی، الگوپذیری از والدین و هدفمندی معنوی در زندگی. این درس‌ها، در کلاس درس یا کتاب آموزش داده نمی‌شوند، بلکه در قدم‌ها، نفس‌ها و قلب‌ها زیسته می‌شوند. خانواده، به عنوان نخستین نهاد تربیتی، می‌تواند این تجربه را به یک فرآیند بلندمدت تبدیل کند و هر سال، یک فصل از تربیت ایمانی را در مسیر حسین (ع) بگذراند. این سفر، نه فقط زیارت است، بلکه تربیتی است که در حرکت زیسته می‌شود. و در نهایت، خانواده‌ای که با هم به کربلا می‌رود، ممکن است در آخرت نیز در جوار یکدیگر و در جوار اهل بیت (ع) باشد.
 

پی نوشت:

1. بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۸۸
2. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۷۸؛ الکافی، ج ۳، ص ۳۴۶؛ تحف العقول، ص ۲۵۰
3. مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۵۴۰، ح ۱۸۷۵
4. الخصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۵۷
5. المحجّة البیضاء، ج ۴، صص ۵۶–۵۵
6. مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۵۳۶، ح ۱۸۶۶
7. بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۲۷۳، ح ۳۱
8. بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۲۶۶، ح ۱
9. بحارالأنوار، ج ۱۰، ص ۱۰۸، ح ۱
10. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۹۶
11. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۲۴
12. تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۴۶
13. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۲۵
14. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱۴
15. مفاتیح الغیب (التفاسیر الکبیر)، ج ۲، ص ۴۳۱
16. بحارالأنوار، ج ۹۸، ص ۱۴۳
17. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج 1، ص 91  
 
منایع:
http://chelhadith.ir/post/Forty%20Hadiths%20about%20deeds
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3881/3887/21347
https://hawzah.net/fa/Article/View/110311
https://ahlolbait.com/content/4672
تهیه و تنظیم : تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
سبک زندگی فنلاندی‌ها و رتبه هشتم شادترین کشور دنیا
سبک زندگی فنلاندی‌ها و رتبه هشتم شادترین کشور دنیا
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا؛ فصل 5 - ماده 53: تعهدات ارائه‌دهندگان مدل‌های هوش مصنوعی با کاربری عمومی
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا؛ فصل 5 - ماده 53: تعهدات ارائه‌دهندگان مدل‌های هوش مصنوعی با کاربری عمومی
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا ( رویه ها ) فصل 5 - ماده 52
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا ( رویه ها ) فصل 5 - ماده 52
فلامینگوهای مهاجر در تالاب میانکاله
play_arrow
فلامینگوهای مهاجر در تالاب میانکاله
آیا ماجرای نگرانی از تاثیر گذاری حرفه‌ای‌ها بر روند یک پرونده قضایی ادامه دارد؟
play_arrow
آیا ماجرای نگرانی از تاثیر گذاری حرفه‌ای‌ها بر روند یک پرونده قضایی ادامه دارد؟
تصاویر تازه منتشر شده از اتاق عمل پزشک قلابی
play_arrow
تصاویر تازه منتشر شده از اتاق عمل پزشک قلابی
سقوط در چاله آب وسط خیابان!
play_arrow
سقوط در چاله آب وسط خیابان!
خلاصه بازی پیکان ۰ - پرسپولیس ۱
play_arrow
خلاصه بازی پیکان ۰ - پرسپولیس ۱
تکنولوژی اما خطرناک؛ عینک‌های AI
play_arrow
تکنولوژی اما خطرناک؛ عینک‌های AI
هتک حرمت مسجد الاقصی از سوی صهیونیست‌ها
play_arrow
هتک حرمت مسجد الاقصی از سوی صهیونیست‌ها
سردار رادان: هدف من عصبانی کردن دشمن است
play_arrow
سردار رادان: هدف من عصبانی کردن دشمن است
روایت کمال تبریزی از حضورش در ماجرای اشغال سفارت آمریکا
play_arrow
روایت کمال تبریزی از حضورش در ماجرای اشغال سفارت آمریکا
رییس صداوسیما: گرای حمله به ایران از داخل داده شد!
play_arrow
رییس صداوسیما: گرای حمله به ایران از داخل داده شد!
آنفلوآنزا در کمین کودکان و نوجوانان؟
play_arrow
آنفلوآنزا در کمین کودکان و نوجوانان؟
رازهای سقوط بشار اسد؛ وقتی نتانیاهو و اردوغان لب به اعتراف می‌گشایند
play_arrow
رازهای سقوط بشار اسد؛ وقتی نتانیاهو و اردوغان لب به اعتراف می‌گشایند