تاريخچه شگفت انگيز و راز گونه اينترنت و پايه گذاران آن
موج دوم
MCI Telecommunications سرويس پست الکترونيکي 100 ميليون دلاري خود را با نام MCI Mail در سپتامبر سال 1983 راه اندازي کرد.ورود MCI Mail به اين بازاردر حال رشد، از جنبه هاي مختلفي داراي اهميت بود. بعنوان مهمترين نکته، مي توان به اين واقعيت اشاره نمود که اين اولين شرکت بزرگ با يک نام تجاري معتبر بود که يک سرويس آنلاين تجاري را راه اندازي مي کرد.MCI Mail که يک سرويس business/consumer ترکيبي به حساب مي آمد، پتانسيل لازم براي رشدي سريعتر از سرويس هاي آنلاين موجود ( در آن زمان ) و احتمالاً حتي انتقال پست الکترونيکي به يک سطح عمومي را در اختيار داشت.فروشندگان مختلفي از جمله Dialcom( که در اين زمان توسط British Telecom خريداري شده بود) Compuserve وساير سرويس هاي آنلاين عمومي و اختصاصي، از قبل به بازارeMail تجاري سرويس دهي مي کردند. درواقع تعدادي از شرکت ها در بازار مصرف کنندگان و گروه ديگري در بازار بنگاه هاي تجاري فعال بودند.MCI Mail هردو بازار مذکور را هدف گرفته بود.
سيستم MCI براي بنگاه هاي تجاري کوچک و اشخاصي که مي توانستند از يک سرويس" فقط eMail " بهره گيري نمايند، فوق العاده بود. با اينحال، سرويس مذکور به آساني مقياس دهي شده بود تا شبکه هاي eMail شرکتي که همانند شبکه هاي خصوصي عمل مي کردند را ميزباني نمايد ( همانند کاري که Compuserve در اوايل دهه 1970 براي شرکت هائي نظير General Motors انجام داده بود).
MCI Mail از هر ويژگي قابل تصور eMail برخوردار بود. علاوه بر ارسال، پاسخ دهي ( Replying)، بايگاني، کپي، فهرستهاي پستي و تأييديه تحويل، سرويس MCI Mail گزينه هاي خصوصي تري نظير صدور صورتحساب پروژه سرويس Fax، سرويس هاي ارسال کپي چاپي ( Hardcopy Mailing) و همچنين تلکس را ارائه مي کرد.
يک ويژگي منحصر به فرد در اين سرويس، تحويل نسخه چاپي نامه در همان روز بود. اين يک فرآيند کاملاً سرراست و آسان به حساب مي آمد. کاربر مي توانست يک نامه چند صفحه اي را Upload يا تايپ نموده، نام و آدرس پستي گيرنده ( يا گيرندگان ) را وارد کرده و سپس گزينه send را انتخاب نمايد. نامه مربوطه در نزديک ترين شهر به آدرس هاي مورد نظر چاپ مي شد. از اينجا به بعد، يک پيک بايد نامه را بطور دستي به گيرنده تحويل ميداد. اين روش کاملاً موفق بود و Federal Express بعداً ايده مذکور را در سرويس ZapMail خود کپي کرد.
در ابتدا، MCI Mail يک Gateway را به سرويس Dow Jones News/Retrieval ارائه مي کرد.MCI در اولين روز فعاليت خود شاهد بود که 55000 نفر از مشتريان DJNS از اين Gateway استفاده کردند.اين سرويس در عين حال پيشگام برقراري ارتباط eMail با اينترنت به حساب مي آيد و Vint Cerf را براي سرپرستي اين تلاش استخدام کرده بود. از سوي ديگر، MCI Mail بعداً به يک بخش مهم از چيزي بود که وقتي NSFNet(National Science Foudation Network را در اواخر دهه 1980 ايجاد کرد، به Backbone اينترنت تبديل گرديد.
AT&T با AT&T Mail به اين سرويس پاسخ داد که به عنوان يک محصول ارتباطي شرکتي بازاريابي مي شد. AT&T Mail از نظر سرويس ها کاملاً با MCIMail انطباق داشت، اما استفاده از آن پيچيده تر بود. يک ويژگي جديد در اين سرويس، Mail Talk بود که به کاربر امکان ميداد با يک شماره صوتي رايگان تماس گرفته و قرائت eMail خود با يک صداي مصنوعي را بشنود. حضور اين بازيکنان بزرگ، تأثير چنداني بر سرويس هاي آنلاين مخصوص مصرف کنندگان عام نداشت. اکثر صاحبان کامپيوترها، تلاش مي کردند تا کاري بيش از صرفاً ارسال و دريافت eMail را انجام دهند. استقرار سرويسها براي اضافه نمودن اعضاي جديد ادامه پيدا کرد و گروهي از پيشگامان نيز مشغول کار بر روي دومين موج از سرويس هاي ويژه مصرف کنندگان بودند.
DELPHI
دايره المعارف مورد نظر او Cadillac Modern Encyclopedia بود که در سال 1973 توسط Random House منتشر شده بود. Kussmaul براي دريافت حق امتيازهاي مربوطه به مذاکره پرداخت و سپس ترتيبي داد تا اين دايره المعارف 1951 صفحه اي به صورت فايلهاي متني ASCII تايپ شود. در مرحله بعد، او قراردادي را براي ميزباني فايل هاي دايره المعارف به همراه يک برنامه بانک اطلاعاتي، يک برنامه صدور صورتحساب و چند برنامه ساده ديگر، با يک سرويس Time-Sharing در تگزاس منعقد نمود. اين يک مثال کتاب درسي از " خود راه اندازي " يک تجارت به حساب مي آمد، چيزي شبيه به آنچه که von Meister با The Source انجام داده بود، اما با عرضه يک محصول منحصر به فرد.
اين سرويس مخصوص مصرف کنندگان عام در ابتدا با نام Kussmaul Encyclopedia شناخته مي شد، اما در ماه مارس 1983 به DELPHI تغيير نام داد ( به ياد Delphic Oracle از افسانه هاي اساطير يونان باستان ). DELPHI نيز بايد همانند الهه مذکور به مرجع دانش و احتمالاً فرزانگي تبديل مي شد.
Dan Bruns که بعداً رياست شرکت مادر DELPHI يعني (GVC (General Videotex Crop. را بر عهده گرفت، در سال 1983 به اين شرکت پيوست يعني زماني که سرويس مذکور يک گسترش سريع را آغاز کرده بود. او در خاطرات خود مي آورد:" ما سيستمهاي گپ زني و يک تابلوي اعلانات ساده داشتيم. همچنين يک برنامه پيش نمونه وجود داشت که Collaborative Novel ناميده مي شد و ايده اصلي آن همکاري عده اي از کاربران براي ايجاد يک رمان جديد بود."
او همچنين اشاره مي کند که:" هنگامي که من کارم را آغاز کردم، گروه مشغول برقراري ارتباط با Newsfeed هاي گوناگون بود و تلاش مي کرد تا به تأمين کنندگان اطلاعات متصل شود. ما Gateway هائي را براي دسترسي به بانک هاي اطلاعاتي خارجي به سرويس هايي نظير Dialog و Dialcomايجاد کرديم."
در سال 1984، ويژگي گپ زني ( که Conference on DELPHI ناميده مي شد.) و سيستم تابلوي اعلانات با يک سيستم خبررساني، بانکهاي اطلاعاتي و رديابي کاربر در SIGs ترکيب شدند. Burns در آن زمان برنامه نويس اصلي سيستم SIG به حساب مي آمد.
SIGs در مرکز فعاليت DELPHI قرار گرفته بود، درست همان جايگاهي که تالارهاي گفتگو ( Forums ) بر روي Compuserve داشتند. بعنوان يک شباهت ديگربا Compuserve، هر مدير SIG درصدي از درآمد ناخالص ايجاد شده توسط SIG خود را دريافت مي کرد. در اواخر دهه 1980، اصطلاح SIGs جاي خود را به " Groups and Clubs" داد.
DELPHI کارخود را در ماه مارس سال 1983 آغاز کرد، علاوه بر eMail، دايره المعارف Kussmaul Encyclopedia ( که به طور مرتب بروزرساني مي شد)، بانک هاي اطلاعات و SIG ها، يک مجموعه از سرويس هاي تقريباً مشابه با عرضه هاي Compuserve نيز به آن اضافه شدند. اين سرويس ها مواردي نظير AP News، و پيش بيني هاي هوا شناسي،آگهي هاي تبليغاتي طبقه بندي شده، يک فهرست راهنماي اعضاء گزارش هاي Violette Wine ، سرويس هاي Security Objective، يک آژانس مسافرتي و تعدادي از سرويس هاي معادل با عرضه هايCompuserve را در بر مي گرفتند. تعداد زيادي از سرويسهاي Gateway نظيرU-Stor Online NAICO ( North American Investment Crop) Dialogcomp,Dialogcom,OAG سرويسهاي ترجمه GlobalLINK و امثالهم نيز در نظر گرفته شده بودند.
سيستم کنفرانس ( Chat DELPHI) احتمالاً محبوب ترين ويژگي آن به حساب مي آمد. همانند تالارهاي گفتگوي Compuserve ( و بعدها RoundTableهاي Genie) اکثر SIGهاي DELPHI اقدام به برگزاري Chat هاي هفتگي مي کردند. در ميان به ياد ماندني ترين گپ زنيهاي DELPHI مي توان به گفتگوي منظم چهارشنبه شب ها در تالار گفتگوي علمي تخيلي ( Science Fiction ) اشاره کرد. KZIN مدير SIG مربوطه از سال 1985 يک گپ هفتگي را ميزباني مي کرد که تعداد زيادي از نويسندگان و ناشرين حرفه اي علمي تخيلي نظير
Barbara Delaplace,Person,Martha Soukup,Resnick,Micheal A.Banks,Jack L. Chalker,Lawrence,Watt-Evans,Gardner Dozois,Pat Cadigan,Mike Lawerence مکرراً در آن شرکت داشتند.
عرضه هاي منحصر به فرد DELPHI، شامل يک رمان اشتراکي در حال پيشرفت، گروه هاي خصوصي ( GroupLink) و Delphi Oracle ( که قرار بود براي هر پرسشي جواب داشته باشد) بودند. Boston Computer Exchange ( که همچنين تحت عنوان BCEيا BoCoEx شناخته مي شد) نيز بر روي DELPHI حضور داشت. BCE در سال 1982 کارخود را بعنوان يک فهرست کاغذي که براي فروش يا معاوضه ارائه شده بودند، آغاز کرد.اين فهرست، مدت کوتاهي پس ازآغاز کار خود بعنوان يک BBC بصورت آنلاين نيز راه اندازي گرديد. در سال 1983، بانک اطلاعاتي مربوطه بر روي DELPHI قرار گرفت و تا توقف فعاليت تجاري اين سرويس در دهه 1990 همچنان قابل دسترسي بود ( و بطور منظم بروز رساني مي شد). بعلاوه، اين سرويس فرآيندي را توسعه داده که مي تواند بعنوان اولين سيستم حراجي آنلاين در نظر گرفته شود. هنگامي که Compuserve سرويس On line Mall خود را در سال 1989 راه اندازي کرد،BCE اولين فروشگاه آنلاين آن را در اختيار گرفت.
نهايتاً DELPHI به يک ميني کامپيوتر DEC VAX اجاره اي در Combridge انتقال پيدا کرد، يعني همان محلي که دفاتر مرکزي شرکت در آن قرار گرفته بودند. DELPHI بعداً يک VAN ديگر را نيز در اختيار گرفت تا سرعت و ظرفيت کاربران خود را افزايش دهد. بخشي از نقشه تجاري اصلي DELPHI عرضه نسخه هاي" محلي " از سرويس در شهرهاي بزرگ بود که در اواسط دهه 1980 با Boston و Kanasas City آغاز شد. اين سرويس ها بر ويژگي هاي ارتباطي و اطلاعاتي محلي تمرکزداشتند که به همراه چند عرضه سرويس کشوري ( مجموعاً ) با يک نرخ ثابت ارائه مي شدند. کاربران مي توانستند با يک شماره تلفن محلي تماس برقرار کنند که باعث حذف سربار هزينه هاي شبکه Packet-Switched مي گرديد. بعلاوه، کاربران محلي DELPHI در صورت تمايل مي توانستند از طريق يک Gateway به سرويس کشوري انتقال پيدا کرده و نرخ هاي معمولي DELPHI را بپردازد.
متأسفانه، نسخه هاي Boston و Kanasas City سرويس DELPHI نتوانستند مضمون محلي کافي را تهيه کرده و يا بيابند تا به عرضه هاي راضي کننده تبديل شوند، اما DELPHI همچنان به رشد کشوري خود ادامه مي داد. در طول سالهاي اوايل دهه 1980، اين سرويس باThe Source براي تصاحب مقام دومين سرويس بزرگ آنلاين ويژه مصرف کنندگان عام رقابت مي کرد. DELPHI در عين حال مجوز سرويس هاي خود را در آرژانتين ارائه کرد و يک اتصال ( Link) را در بين DELPHI/Argentina و نسخه آمريکائي سرويس خود برقرار نمود.
افزايش سرويس هاي آنلاين منطقه اي
DELPHI ايده بسيار خوبي را با سرويس هاي آنلاين منطقه اي خود ارائه نمود، حتي با وجود آنکه سرويس هاي مذکور چندان موفق نبودند. پس از مدتي، تنوعي از سرويس هاي آنلاين منطقه اي در شهرهاي سراسر ايالات متحده راه اندازي شدند. ما در اينجا بطور خلاصه به بررسي چند نمونه از اين سرويس ها خواهيم پرداخت: Keycom در شيکاگو،Gateway در لس آنجلس، Electra در سينسيناتي و Georgia On line در آتلانتا.
البته در نظر داشته باشيد که انبوهي از سرويس هاي Videotex,teletex و ساير تجربيات آنلايني که در اوايل دهه 1980 راه اندازي شدند، سرنوشتي غير از شکت نداشتند.Keycom بعنوان يک سرويس دو رگه در نظر گرفته شده بود که بايد همانند Telidon کانادائي کار مي کرد: پخش اطلاعات بصورت Teletext و دريافت فرامين و ساير ورودي هاي کاربر از طريق مودم. اما Keycom در فاصله ما بين مراحل اوليه طرح ريزي خود در سال 1981 و راه اندازي آنلاين نهائي خود در سال 1984 به يک سرويس کاملاً مبتني بر مودم تبديل گرديد. استفاده از اين سرويس با استفاده از يک ترمينال ويژه که توسط Honeywell توليد شده بود (چيزي شبيه به Sceptre شرکت AT&T) امکانپذير بود. اين ترمينال 750 دلار قيمت داشت اما کاربران مي توانستند آن را اجاره کنند. دسترسي Keycom به ترمينال محدود نشده بود و هر فردي با يک کامپيوتر شخصي IBM ( يا سازگار با آن ) مي توانست از طريق يک نرم افزار خاص با Keycom ارتباط برقرار نمايد. با اينحال، کاربران کامپيوتر با مشکل مواجه بودند زيرا کاربران تنها با بهره گيري از ترمينال Keycom مي توانستند گرافيک هاي NAPLPS سيستم را مشاهده کنند. اکثريت سهام Keycom به Centel ( يک تأمين کننده سرويس تلفن منطقه اي ) تعلق داشت و سرمايه گذاري بزرگ بعدي ( 30 درصد ) توسط Honeywell انجام شد. علاوه بر Honeywell ، مجموعه هاي بزرگي نظير Chicago Sun-Times و Field Enterprises نيز به Keycom علاقه نشان دادند. Rupert Murdoch که يک فرد با نفوذ در حوزه رسانه به حساب مي آمد نيز Keycom را بعنوان اولين مرحله شرکت News America Crop به دنياي آنلاين انتخاب نمود. البته اين آخرين تلاش Murdoch نيز نبود.
سرويس Los Angeles Gateway که در سايه توجه Times - Mirror Company راه اندازي گرديد، آزمايش هاي ميداني خود را در اواخر سال 1984آغاز کرد. Gateway به Viewtron شباهت داشت و از ترمينال Sceptre شرکت AT&T استفاده مي کرد. اين سرويس براي بهره گيري از قابليت هاي گرافيکي Sceptre شرکت AT&T استفاده مي کرد. اين سرويس براي بهره گيري از قابليت هاي Sceptre جهت ارائه آگهي هاي تبليغاتي در نظر گرفته شده بود. طرح تجاري اين سرويس بر اساس تأمين 70 درصد از درآمد با تکيه بر تبليغات و 30 درصد باقيمانده از هزينه هاي اشتراک پرداخت شده توسط مشترکين، ارائه شده بود.
کامپيوترهاي خانگي درابتدا از بازار اين سرويس کنار گذاشته شده بودند، تا زمانيکه Gateway يک نرم افزار تقليد ترمينال را براي کامپيوترهاي شخصي IBM و مدل هاي سازگار با آنها توسعه داد. با اين حال، کاربران کامپيوتري در اينجا نيز همانند Keycom نمي توانستند گرافيک هايي که بر روي نمايشگرهاي کاربران ترمينال ظاهر مي شدند را ببينند.
Electra يک سيستم Teletext رايگان بود که در فاصله سال هاي 1982 تا 1993 بصورت آنلاين ارائه مي شد. اين سرويس توسط Taft Broadcasting در سينسيناتي اوهايا اداره مي شد. عليرغم فعاليت براي مدتي بيش از يک دهه، Electra هرگز نتوانست به يک پايگاه اشتراک چشمگير دست پيدا کند و اکثر قريب به اتفاق جمعيت اين شهر هرگز از وجود آن آگاه نشدند. دسترسي به اين سرويس مستلزم استفاده از يک جعبه Decoder گرانقيمت ويا يک مدل خاص از تلويزيون Zenith با يک Decorder Teletext ويژه بود.
Taft فعاليت هاي تبليغاتي اندکي را ترتيب داد، حتي با وجود آنکه Electra براي هر شخصي که " Super Station "WTBS را از طريق کابل دريافت مي کرد و همچنين تمام ساکنين سينسيناتي قابل دسترسي بود.
اولين شکست دات کام
به گفته Louden، تعداد زيادي از 16 متخصصي که CIS را در ابتدا راه اندازي کرده بودند " توسط مديران بخش فعاليت هاي ويژه بنگاه هاي تجاري در Compuserve به حاشيه رانده شدند. آنها شاهد موفقيت در فعاليتهاي تجاري حوزه مصرف کنندگان عام بودند و بسياري از آنها تدريجاً ما را تحت فشار گذاشتند. ما مي ديديم که اين افراد هر روز وارد بخش هاي کاري ما مي شوند و کار خود را از همان سطحي که ما شروع کرده بوديم آغاز نمي کردند، بلکه آنها به رؤساي ما تبديل مي شدند. بنابراين، يک مشکل جدي در اين زمينه وجود داشت."
اين شرايط در سال 1984 به نقطه اوج خود رسيد، زمانيکه Louden و ساير همکاران او تصميم گرفتند تا يک فرصت جديد را دنبال کنند. او مي گويد:" همه ما اين فکر کلي براي راه اندازي يک سرويس جديد بهتر از Compuserve را در ذهن داشتيم. ما مي خواستيم اين سرويس را با اطلاعات محلي ايجاد کرده و آن را با استانداردهاي باز و بر اساس يونيکس ( در آن زمان 5 System) توسعه دهيم. تعداد ما درآن زمان به 8 نفر مي رسيد. شرکتي با نام Georgia On line را تأسيس نموده و تلاش کرديم تا سرويسي را در آتلانتا راه اندازي نمائيم.
او در پاسخ به پرسش در زمينه علت انتخاب آتلانتا مي گويد:" در آن زمان، آتلانتا بزرگترين ناحيه شماره گيري محلي در کشور به حساب مي آمد. در عين حال، ما Georgia Tech را نيز در اختيار داشتيم. اين سيستم بر اساس Convergent Technologies MegaFrames پايه گذاري شده بود. جعبه هاي مربوطه تقريباً 50000 دلار قيمت داشتند که در آن زمان نسبتاً ارزان، مستحکم و کاملاً مناسب بودند. متأسفانه اين محصولات بعداً با مشکلات فني فراوان در سخت افزار خود نيز مواجه شدند."
" تئوري اين بود که اگر ما توليد اين موارد و جمع آوري مضمون را بصورت محلي انجام دهيم، مي توانيم حق امتياز ارائه آنها واشنگتن و نيويورک را دريافت نمائيم. در واقع اين سرويس به Citysearch شباهت داشت، اما 10 سال زودتر".
Georgia On line بايد سرويس هاي خريد،eMail يک راهنماي رويدادهاي محلي و آگهي هاي تبليغاتي طبقه بندي شده را با يک نرخ ثابت ( 12 دلاردرماه) ارائه مي کرد. براي يک هزينه اضافي6 دلار براي هر ساعت، اعضاء مي توانستند به سرويس هاي Chat، تابلوي اعلانات وبازيهاي آنلاين دسترسي داشته باشند.
Georgia On line در واقع اولين سرويس دات کام نيز به حساب مي آيد که بخشي از آن بر روي منابع اينترنت ايجاد شده بود.همانطور که Louden بعداً توضيح داد،" در آن زمان، تنها 6 ماه از عمر دامنه دات کام مي گذشت. ما تلاش کرديم تا سيستم را با استفاده از منابع دات کام ايجاد کنيم: با Usenet و تمام قابليت هاي يونيکس در آن زمان. ما چند ماه وقت و احتمالاً سه چهارم ميليون دلار که توسط من و ساير سرمايه گذاران تأمين شده بود را براي توسعه محصول مورد نظر خود صرف کرديم."
اما مردم براي پيوستن به اين سرويس صف نکشيده بودند. Louden مي گويد: " بسيار دشوار بود که بيرون برويد و با بحث با مصرف کنندگان بپردازيد، زيرا پاسخ اکثر مردم اين بود که مگر ديوانه شده ايد؟ دات کام؟ ما هرگز براي چنين چيزي پول پرداخت نمي کنيم."
" در واقع ما به حدي از زمان جلوتر بوديم که هيچکس تصور نمي کرد حاضر به پرداخت پول براي چيزي باشد که مبتني بر Usenet يا اينترنت است. اکثر مشتريان احتمالي شامل سازمان هاي دولتي، نظامي و دانشجويان بودند که اين امکانات را به صورت کاملاً رايگان در اختيار داشتند. گرايش عمومي کاملاً مشخص بود و ما با اين واکنش مواجه مي شديم که: از ما مي خواهيد براي چنين چيزهائي پول پرداخت کنيم؟ ما برايCompuserve پول پرداخت خواهيم کرد اما اگر مي خواهيد سرويسي را بر اساس اين استانداردهاي باز و يونيکس برايمان ايجاد کنيد، ما هرگز پولي را بابت آن پرداخت نخواهيم نمود."
Louden و گروهش در زمينه جمع آوري مضمون محلي براي اين سرويس نيز با مشکلات فراواني مواجه بودند. Louden در جمع بندي خاطرات خود مي گويد:" ما محصول بسيار جالب توجهي را ايجاد کرديم، اما نتوانست کار خود را انجام دهد. از بعضي جنبه ها، من در سال 1984 مي توانستم پيش بيني کنم که ما اولين بمب دات کام خواهيم بود. شرکت مذکور نهايتاً دچار ورشکستگي گرديد."
« GEnie
هنگامي که Compu-Serv در سال 1969 پايه گذاري شد، General Electric بزرگترين بازيکن در تجارت Time-Sharing به حساب مي آمد. GE در سايه Comany GEIS(General Electric Information Services 40درصد از اين بازار 70 ميليون دلاري را در اختيار داشت. اين شرکت که از سال 1964 مشغول فعاليت بود، شبکه مخابراتي جهاني متعلق به خودش را در اختيار داشت و از کامپيوترهاي ساخته شده توسط خودش استفاده مي کرد، بنابراينTime-Sharing در واقع يک برآيند فرعي از کاري به حساب مي آمد که اين شرکت از قبل مشغول انجام آن بود. GE هيچ نيازي نداشت که يک زير ساخت ارتباطي را ايجاد کرده، کامپيوترهايي را خريداري نموده، برنامه نويساني را استخدام کرده و يا با شبکه هاي ديتا قرار داد منعقد نمايد.
همانند ساير فعاليت هاي Time-Sharing، کامپيوترهاي GEIS نيز در طول ساعت هاي غير اداري در ايالات متحده با بار کاري بسيار اندکي مواجه بودند ( GE دو مرکز کامپيوتر عمده را در اختيار داشت، يکي در Cleveland و ديگري در هلند). در سال 1984،گروهي از بخش بازاريابي GE به اين نتيجه رسيدند که بازار مناسبي براي توان کامپيوتري اين شرکت وجود خواهد داشت. شخصي که با سرويس هاي آنلاين ويژه مصرف کنندگان عام آشنائي داشت، پيشنهاد کرد که Bill Louden مي تواند فرد مناسبي براي کمک به اين پروژه باشد.
يکي از نمايندگان GE به Louden گفت:" ما اين شبکه جهاني را در اختيار داريم که در طول روز مورد استفاده قرار مي گيرد اما در طول شب تقريباً هيچ کاري به آن سپرده نمي شود. ما بايد اين وضعيت را تغيير داده و ترتيبي بدهيم تا مردم ازآن استفاده کنند آيا پيشنهادي براي حل اين مشکل داري؟"
او همان فردي بود که GE به آن نياز داشت و اين دقيقاً همان فرصتي بود که Louden جستجو مي کرد. او مي گويد:" به اين ترتيب من همکاري خود را با آنها شروع کردم. ما دو استراتژي داشتيم: مي توانستيم شبکه عظيم آنها را در اختيار سرويسي نظير Compuserve يا Source قراردهيم ( همانند Tymnet) و مبلغ اندکي را براي هر ساعت دريافت نمائيم. ما همچنين مي توانستيم سرويسي شبيه به Compuserve را بر روي اين شبکه ايجاد کنيم که درآمد آن براي هر ساعت را به 5 تا 6 برابر افزايش مي داد. اين همان کاري بود که انجام داديم."
تيم Louden سناريوهاي مختلفي را آزمايش کرد تا مطمئن شود که يک سرويس آنلاين واقعاً بهترين روش خواهد بود، خصوصاً از آنجائيکه در پيش گرفتن اين مسير به معناي سرمايه گذاري بسيار بيشتري در زمينه زمان، هزينه و منابع شرکت به حساب مي آمد.
اولين سرويس آنلاين جهان
آيا اولين سرويس آنلاين تجاري جهان توسط GE راه اندازي شد؟ تاريخ از اين ايده حمايت مي کند. General Electric کار توليد کامپيوترهاي Mainframe را در سال 1952 آغاز کرد، زماني که شرکت مذکور به اين نتيجه رسيد که چون بزرگترين کاربر سرويس هاي کامپيوتري در کشورت به حساب مي آيد ( البته به استثناء سازمان هاي دولتي فدرال )، مي تواند پول زيادي را با ورود به اين تجارت صرفه جوئي کند. تا سال 1964، GE يکي از 8 توليد کننده بزرگ کامپيوتر در جهان به حساب مي آمد.
GE براي بهره گيري از تخصص کامپيوتري خود و سخت افزارهاي موجود، تصميم گرفت تا دفاتر خدمات کامپيوتري را در 4 مرکز کامپيوتري خود ( Chicago,New York,Schenectady و Phoenix ) راه اندازي نمايد. نقشه کلي، استفاده از کامپيوترهاي هر محل براي انجام کارهاي پردازش دسته اي در مواقعي بود که براي شبيه سازي ها مورد استفاده قرار نمي گرفتند. سرپرست عمليات کامپيوتري يعني Louis Rader تصميم گرفت فردي را براي اداره اين تجارت استخدام نمايد.
او Warner Sinback را انتخاب کرد، سرپرست عمليات بازاريابي در واحد سيستم هاي دفاعي General Electric Sinback تازه از سرکشي به مراحل نصب سيستم هاي کنترل سلاح هاي هوايي در آلمان شرقي و غربي برگشته بود. Sinback با تجربيات اوليه Time-Sharing توسط John Kemeny ( که از يک کامپيوتر قرض داده شده به دانشگاه توسط GE براي توسعه آن استفاده کرده بود) در Dartmouth، آشنائي داشت. او به اين نتيجه رسيد که Time-Sharing از امکانات تجاري خوبي برخوردار است و اين ايده را با مهندسين GE مطرح نمود.
در اوريل سال 1965، نرم افزار Time-Sharingتوسعه يافته در Dartmouth با يک سيستم Time-Sharing مورد استفاده در داخل شرکت انطباق پيدا کرده بود. اين سيستم براي برقراري ارتباطات از شبکه تلفن کشوري اختصاصي GE استفاده مي کرد. تا انتهاي سال، تعداد مشتريان GEIS تقريباً به بالاترين سطحي رسيده بود که مي توانست اداره نمايد. در طول چند سال بعد، GEIS يک شبکه ديتاي بين المللي را بوجود آورد تا سرويس هائي را در خارج از ايالات متحده ارائه نمايد.
GEnie بر روي يک سيستم عامل Mainframe موجود با نام GCOS ( General Comprehensive Operating System ) پايه گذاري شده بود که Louden آن را بعنوان " محرمانه " ( Arcane) توصيف مي کرد. ايجاد يک سيستم Menu-Driven بر روي چارچوب موجود تا حدودي يک چالش به حساب مي آمد، همانطور که ايجاد يک سيستم eMail از يک سيستم منسوخ که به گفته Louden " براي ديوانگان کامپيوتري ساخته شده بود" چنين چالشي را به همراه داشت.
آنها توانستند بخش عمده اي از سيستم GCOS را با حيله هائي نظير امکانپذير نبودن اين فرآيند که هر کاربر يک آدرس eMail متفاوت با ID حساب کاربريش را به خود اختصاص دهد، مخفي نمايند. IDهاي حسابهاي کاربري GEnis چيزي شبيه به XVY61106,xxx بودند، درست همانند کد عددي آدرسهاي پست الکترونيکي Compuserve. آدرس eMail هر فرد در واقع " نام مستعار" او نيز به حساب مي آمد، همان نامي که او با آن در گپ زني ها، پستهاي BBS و امثالهم به ساير کاربران معرفي مي گرديد. اين نام مستعار که مي توانست چيزي شبيه به MIKEBANKS يا BILL باشد، يک سطح اضافي از امنيت را فراهم مي کرد. از آنجائيکه يک هکر احتمالي نمي توانست Logon ID يک عضو را بدون تمايل خود او بدست آورد، هيچ راهي براي Log-on نمودن بر روي سيستم بعنوان يک عضو ديگر وجود نداشت.
GEnie کار خود را در اکتبر سال 1985 آغاز کرد، با مواردي که عرضه هاي ابتدائي يک سرويس آنلاين به حساب مي آمدند:eMail يک شبيه ساز CB با نام LiveWire، تابلوهاي اعلانات و SIGهاي کامپيوترهاي شخصي ( RoundTable ها در فرهنگ لغات GEnie ) اخبار، پيش بيني هاي هوا شناسي و گزارش هاي ورزشي همانند اکثر سرويس هاي ديگري بودند که در آن زمان ارائه مي شدند.
عرضه هاي مربوط به بازي بسيار ابتدائي بودند، اما به سرعت تغيير کردند. Louden نيروي محرک توسعه بازي ها در Compuserve به حساب مي آمد و بازيهاي آنلاين چند کاربره به يک تمرکز عمده در GEnie تبديل شدند.
از جنبه قيمت، 5 دلار در ساعت براي هر دو ارتباط 1200bpsو2400bps باعث گرديد تا هزينه GEnie بطور کارآمدي نصف هزينه Compuserve) يک هزينه اضافي را براي سرعت هاي دسترسي بالاتر از 300pbs دريافت مي کرد).
چه چيزي در اين نام نهفته است؟
" من ملزومات خود را در اختيار آنها قرار دادم و گفتم: ببينيد، اين يک فعاليت تجاري شبانه است که يک تجارت مبتني بر سرويس به حساب مي آيد و ما مي خواهيم GE تحت هر شرايطي در نام آن وجود داشته باشد. ما مي خواهيم نامي جادوئي و مبتني بر فناوري را بدست آوريم. آنها پس از مدتي با يک فهرست از نامها به سراغ من آمدند که بهترين گزينه آن Albert براي نام آلبرت اينشتين بود".
من تقريباً به حالت گريه به خانه برگشتم زيرا 50 هزار دلار از بودجه 60000 دلاري را خرج کرده بودم. من و همسرم شروع به بررسي فرهنگ لغات کرديم. من گفتم:" بيا کار را با Gها شروع کنيم و ببينيم چه گزينه هائي را پيدا خواهيم کرد. در واقع ما به جستجوي هر نام احتمالي با شرط وجود GE نظير Imagine و Imagination پرداختيم. به اين ترتيب بود که عبارت genie را پيدا کرديم ، همان نامي که مي توانست همه جنبه هاي مورد نظر ما را برساند، ولي حالا بايد مشخص مي کرديم که اين نام مي تواند خلاصه ( سرنام ) چه عبارتي باشد.
به اين ترتيب ما نام GEnie را انتخاب کرديم که مي توانست سرنام " General Electric Network For Information Exchange" باشد. من پيدا کردن اين نام را مديون همسرم هستم و در واقع بايد 50000 دلار را به او مي دادم.
منوي اوليه GEnie چيزي شبيه به اين بود:
GEnie TOP Page 1
GE Information Services
About GEnie...2.New on GEnie.1
GE Mail 4.Livewire CB.3
Computing 6.travel.5
Finanace&.Shopping.7
News 10.Games.9
Professional 12.Leisure.11
Reference 14.Logoff.13
Enter#,< P > Revious,or < H >elp
-?Command
GEnie تمام ويژگي هاي ابتدايي آنلاين را ارائه مي کرد و سپس موارد بيشتري به آن اضافه شدند. در طول يک سال بعدي، آيتم هاي منوي اين سرويس به يک تنوع فزاينده از سرويس ها و محصولات غني گسترش پيدا کردند.
GEnie از پتانسيل لازم براي رقابت با Compuserve برخوردار بود، اما Louden در ابتدا از اين موضوع اطمينان نداشت. او اعتراف مي کند که " بزرگ ترين وحشت من اين بود که مستقيماً با Compuserve مواجه شويم. من تازه آنها را ترک کرده بودم و مي دانستم که تالارهاي گفتگو نقطه قوت اصلي آنها به حساب مي آيند، بنابراين فکر مي کردم که ما نمي توانيم با Forumهاي Compuserve بطور مستقيم مقابله کنيم. اينکار در آن زمان مي توانست يک خودکشي واقعي باشد. در نتيجه ما تلاش کرديم تا بيشتر به محصولات سرگرمي شخصي گرايش پيدا کنيم، مواردي نظير محصولات بازي که Compuserve پس از خروج من بر روي آن تمرکز نکرده بود. بعضي از محصولات براي بازار بنگاه هاي تجاري کوچک نيز مي توانستند در اين گروه قرار بگيرند".
" اما پس از گذشت يکسال، ما متوجه شديم که عملاً موفقيت هاي چشمگيري را در بخش RoundTable بدست آورده ايم، حتي بيش از آنچه که در حوزه Computing انتظار داشتيم. ما فکر نمي کرديم که بتوانيم مشتريان را براي سوئيچ به سرويس هاي خود متقاعد نمائيم. اما بسياري از کاربران معتقد بودند که Compuserve به آنها توجهي ندارد ( بسياري از مشتاقان کامپيوتري اوليه در ميان اين گروه قرار داشتند ). به اين ترتيب ما تعداد زيادي از مشتريان را بدست آورديم.
" در نهايت ما توانستيم 260000 دلار را تا انتهاي سال بدست آوريم " اين آماري است که Louden خصوصاً به آن افتخار مي کند، زيرا در يک دوره زماني 90 روزه بدست آمده، او مي گويد:" درست همانطور که Compuserve محل رشد من به حساب مي آمد، GEnie نيز فرزندم بود."
سرويس هاي ديگر نيز مشتريان خود را به GEnie واگذار کردند، اما احتمالاً تعداد مشترياني که از به سمت GEnie گرايش پيدا کردند از تعداد مشتريان مشابه در Compuserve کمتر بود، هر چند که از دست دادن هر مشتري براي The Source ناخوشايندتر بود. در هنگام آغاز فعاليت GEnie، سرويس هاي The Source و Compuserve به ترتيب 40000 و 130000 عضو داشتند( و هر دو شرکت در جايگاه پائين تري نسبت به DJNS قرار داشتند که ادعا مي کرد 300000 عضو دارد).
The Source اقدام به تقويت سخت افزارهاي خود نموده و چند ويژگي مهم جديد نظير Chat و SIGها را به منوي خود اضافه کرد. اين اقدامات باعث شدند که سرويس مذکور در شرايط رقابتي تري قرار گرفته و مشتريان کمتري را ( در مقايسه با وضعيت قبلي خود ) از دست دهد.
AOL DNA
با اينحال، تنها بخشي از DNA سرويس AOL به The Source تعلق دارد. اين DNA پيش از ظاهر شدن بصورت America Online، سه قالب تغيير شکل را پشت سر گذاشته است:Control,The Source,Video Corporation,Quantum Computing.
Gameline:AOL DNA و Control Video Corporation ،
William F. von Meister در حال تبديل شدن به کارآفريني بود که نمي توانست تلاش هاي خود را به اتمام برساند. او که در برنامه هاي خود براي ايجاد اولين سرويس بارگذاري موسيقي جهان ( Digital Music Company) با شکست مواجه شده بود، از ايده يک مدير Warner Records استفاده کرده و طرح خود را به بارگذاري بازيها براي صاحبان کنسولهاي بازي Atari 2600 تغيير داد. اين بازار بسيار عظيم بود و تنها در ايالات متحده نزديک به 14 ميليون دستگاه Atari وجود داشت.
von Meister با انجام کاري که بيشترين تبحر را در آن داشت، 400000 دلار را از مجموعه هاي سرمايه گذاري Caufied,Perkins,Kleiner,Buyers و Quist&Hambrecht جمع آوري کرد. او سپس شرکتي را با نام (CVC( Control Video Corporation) تأسيس نمود. اين نام از جذابيت بالائي برخوردار بود زيرا علاوه بر آنکه به محصول مورد نظر اشاره داشت ( کنترلرهاي مورد استفاده بازيهاي ويديوئي ) براي عده اي از مردم نيز بسيار آشنا به نظر مي رسيد زيرا يک شرکت کامپيوتري خوشنام يعني ( CDC ( Control Data Corporation ) نيز از نام مشابهي استفاده مي کرد.
نام Gameline براي سرويس بازي CVC انتخاب شد. اين سرويس مبتني بر يک جعبه با نام Gameline Master Module بود که به يک کارتريج بازي با اندازه بزرگترشباهت داشت و در اسلات کارتريج Atari2600 قرار مي گرفت. Master Module حاوي يک مودم و مداري بود که به آن امکان مي داد تا بازي را ذخيره سازي نموده و حرکت هاي جوي استيک يا کليدهاي آن را به صورت فراميني به کامپيوتر Mainframe ميزبان Gameline بر گرداند. اين جعبه با قيمت 59/95 دلار به فروش مي رسيد.
von Meister سرويس Gameline را بعنوان روشي براي کاربران در نظر گرفته بود تا بازيهائي بيش از تعدادي که قادر به خريد آن هستند را اجرا کرده و در عين حال بازيهاي مختلف را پيش از خريد آنها آزمايش نمايند. بطور طبيعي، شرکت هاي توليد کننده بازيها نيز حق امتيازهائي را دريافت مي کردند. محصول نهايي به اين ترتيب عمل مي کرد: مشترک Gameline يک خط تلفن را به Master Module متصل نموده، با يک شماره رايگان تماس گرفته و سپس Log-in مي کرد. در اين مرحله، سيستم منوئي از بازيهاي موجود را بر روي دستگاه تلويزيون کاربر نمايش مي داد. با استفاده از جوي استيک و کليدهاي شليک، کاربر مي توانست يک بازي را براي بارگذاري در حافظه Master Module انتخاب نمايد. پس از يک بارگذاري سريع، ارتباط مودم قطع مي شد و مشتري مي توانست تا زمان خاموش کردن کنسول خود يا بارگذاري يک بازي ديگر، به اجراي بازي بارگذار شده بپردازد. قيمت اين سرويس معادل 1 دلار براي هر بازي بود.
Mark Seriff طراح اصلي اين سيستم بود،مهندسي که اولين منوها را براي The Source طراحي کرده و بعداً زمانيکه von Meister تلاش مي کرد تا شرکت GTE Telenet را براي ايجاد يک سرويس آنلاين متقاعد سازد، براي همکاري با او به اين شرکت پيوست. هنگامي که GTE Telenet شرکتTelenet را براي راه اندازي Digital Music ترک کرد، Seriff را استخدام نمود تا مديرفني و عمليات اين شرکت باشد. به اين ترتيب وقتي von Meister مشغول راه اندازي Gameline بود Seriff نيز در گروه او حضور داشت.
حتي با وجود آنکه Gameline هيچ محصولي را براي نمايش در اختيار نداشت، von Meister به مصاحبه با مطبوعات پرداخت و اعلام کرد که قراردادهائي را با تمام توليد کنندگان کارتريج هاي بازي منعقد کرده است، البته به استثناء Atari و Activision. با اينحال او به خبرنگاران روزنامه ها قول داد که بزودي با اين دو شرکت نيز به نتيجه خواهد رسيد. او در ماه مه سال 1983 به واشنگتن پست گفت:" همه به من مي گويند که اين يک پيشنهاد غير قابل چشم پوشي است." او همچنين توضيح داد که چه برنامه اي براي ايجاد جامعه اي ازکاربران دارد تا از بازگشت کاربران اطمينان حاصل نمايد. در واقع او به يک مجله Gameline فکرکرده بود. از سوي ديگر، اعضاي برتر محلي، منطقه اي و کشوريGameline نيز شاهد نمايش امتيازهاي خود بر روي صفحه Logon بودند. او مي گفت:" Vanity Screen درست همانند صفحه مشابه در بازيهاي Arcade از اولين روز قابل دسترسي خواهد بود."
درپشت صحنه Mark Seriff يک تيم از مهندسين را وادار کرده بود تا بر روي " مهندسي معکوس" بازيهاي ويديوئي Atari2600 کارکنند. آنها براي ارسال بازيها به کنسولهاي اعضاي Gameline به کد مرجع بازيها نياز داشتند. با اينحال، هيچيک از شرکت هاي توليد کننده بازي هاي ويديوئي حاضر نبودند کدهاي مرجع خود را در اختيار آنها قراردهند. بنابراين، آنها با نفوذ تدريجي به بازيها، کدهاي برنامه نويسي را ايجاد مي کردند که بازي هاي مورد نظر را تقليد نمايند.
اگرکارها طبق برنامه پيش مي رفت، Gameline به چيزي بيش از صرفاً اجراي بازيها ارتباط پيدا مي کرد. کامپيوترهاي CVC مي توانستند به صاحبان Master Model امکان دهند تا به ارسال eMail پرداخته و از طريق جابه جائي يک مکان نما با حرکت جوي استيک Atari و فشار کليد شليک براي انتخاب حروف از يک الفباي نمايش داده شده در بالاي صفحه نمايش تلويزيون ، عبارات مورد نظر خود را وارد کنند( اگر فکر مي کنيد که اين روش بيش از حد پيچيده و طاقت فرسا است ،در اطراف خود به کاربراني نگاه کنيد که با چه سرعتي متنهاي طولاني را با دو انگشت شست خود بر روي صفحه کليد يک تلفن سلولي تايپ مي کنند.)
چند سرويس اطلاعاتي اختصاصي نيز در نظر گرفته شده بودند: Sportsline,Stockline,Bankline و Newslin von Meister با مباهات اعلام مي کردکه": ما جوي استيک بازي هاي ويديوئي را به يک ابزار اطلاعاتي تبديل مي کنيم." احتمالاً او در آينده به فروش بارگذاريهاي نرم افزاري براي کاربران کامپيوترهاي خانگي مي پرداخت. وضعيت مذکور تقريباً شبيه به اين بود که او مجدداً درحال ايجاد The Source است. اما سرنوشت Control Video Corporation ( که خيلي زود با يک سرويس آنلاين به نام Playnet برخورد کرد ) اين بود که به چيز بزرگتري تبديل گردد.
AOL DNA:Playnet
Rensselaer Business Incubator برنامه اي براي کمک به بنگاه هاي تجاري High-Tech جديدي بود که کارخود را به تازگي آغاز کرده بودند. بنگاه هاي تجاري داخل اين برنامه ( مجموعاً 13 بنگاه ) فضائي را در داخل يک ساختمان قديمي در محوطه RPI اجاره کرده بودند که تحت عنوان J Building شناخته مي شد. تمام مستأجرين، از شرکت هاي توسعه دهنده High-Tech با نام هايي نظير Applied Robotics و Intermagnetics General Crop بودند. اين شرکتها به منابع و تأسيسات دانشگاه دسترسي داشتند و درعين حال از مساعدتهاي مديريتي و کمک هايي براي جذب سرمايه گذاري نيز برخوردار بودند.Goldberg و Panzl تقريباً دو سال از وقت خود را جهت توسعه نرم افزار ويژه اي براي Playnet صرف کردند: چه خود سرويس و چه کامپيوترهاي کاربران آن ( نرم افزار کلاينت ). اين سرويس از جنبه هاي مختلفي مي توانست در ميان سرويس هاي آنلاين کشوري، منحصر به فرد باشد ( برخلاف سرويس هاي محدودي نظير Viewtron يا ساير سيستم هاي NAPLAPS ). پيش از هر چيز، اين سرويس داراي گرافيک و رنگ بود. استفاده از گرافيک ها تا حدود زيادي به اين دليل امکانپذير شده بود که بخش عمده اي از آنچه کاربران مشاهده مي کردند، از کامپيوتر Playnet انتقال پيدا نمي کرد. الگوهاي پر مصرف و تعدادي از عناصر گرافيکي از ديسکها بارگذاي مي شدند و مي توانستند در الگوهاي بيشماري با يکديگر ترکيب گردند. بازيها و ساير برنامه ها نيز بر روي ديسک کاربر قرار داشتند.
بدون حضور اين عناصر بر روي سيستم کاربر،انتقال گرافيک ها با مودمهاي bps1200-300 مورد استفاده در آن زمان بطور غير قابل تصوري طول مي کشيد. يک عنصر غير متعارف ديگر در اين سرويس، به بروزرساني هاي آن مربوط مي شد، اگر عناصر مختلف Playnet تغيير مي کردند، ديسک ها در طول مدتي که اعضاء آنلاين بودند بروز رساني مي شدند. اين يک مفهوم بسيار هوشمندانه بود که نهايتاً نقش مهمي را در تمام سرويس هاي آنلاين تجاري ايفا نمود. فرزند مستقيم Playnet يعني AOL اين روش را تا امروز ادامه داده است.
Playnet نرم افزار را بر روي سه ديسک فلاپي توزيع مي کرد. هيچ روش ديگري براي استفاده از Playnet وجود نداشت زيرا از پروتکل هاي نامتعارفي بهره گيري مي کرد، حتي با وجود آنکه از طريق Telenet يا Tymnet مورد دسترسي قرار مي گرفت.
توسعه Playnet به چنان وقت و تلاش فراواني نياز داشت که به تنها يک نام تجاري کامپيوتري محدود شده بود. در حاليکه نسخه هائي براي Apple,IBM و ساير مدلها در برنامه آتي اين شرکت قرار داشتند، Commodore براي بهره گيري از قابليت هاي گرافيکي آن انتخاب شد. اين واقعيت که Commodore از يک پايگاه نصب 3 ميليون دستگاهي برخوردار بود نيز نقش مهمي را در انتخاب آن ايفا کرد. در عين حال، تعداد زيادي از صاحبان کامپيوترهاي Commodore مودمهاي ساخت Commodore(VIC modem) ) را نيز خريداري کرده بودند. به گفته بعضي از منابع مرتبط با اين شرکت،تعداد مودمهاي فروخته شده توسط Commodore در سال هاي 1982 و 1983 از هر شرکت ديگري بيشتر بوده است.
Playnet در آوريل سال 1984 بطور منطقه اي افتتاح شد. اين سرويس، ويژگيهايي نظير eMail تابلوهاي اعلانات و ( مشهورتر از همه ) Chatو پيامهاي فوري را ارائه مي کرد. بازيهاي تک و چند کاربره نيز از طريق آن قابل دسترسي بودند و کاربران مي توانستند در حين بازي به گپ زني با يکديگر بپردازند. يک سرويس خريد اختصاصي نيز در برنامه هاي اين سرويس قرار داشت اما هرگز تحقق پيدا نکرد.
اين سرويس در ماه اکتبر همان سال به وضعيت کشوري سوئيچ کرد، البته با استراتژ ي ترک نرم افزارهاي کاربردي تجاري و تأکيد بر عناصر اجتماعي، هزينه ثبت نام اين سرويس در ابتدا معادل 49/95 دلار بود ( که خيلي زود به 29/95 دلار کاهش پيدا کرد) اما سه ديسک ارائه شده در هنگام عضويت باعث مي شدند که اين هزينه کمتر آزار دهنده باشد. در واقع، اين شرايط باعث مي شد که کاربران از نظر روانشناسي تصور کنند که چيز بيشتري را در مقابل پول پرداختي خود بدست مي آورند. پس از ثبت نام، يک هزينه نگهداري ماهيانه ( 6 دلار ) و همچنين 2 دلار براي هر ساعت استفاده از اعضاء دريافت مي شد. در مقايسه با ساير سرويس ها، Playnet يک گزينه دلپذير به حساب مي آمد.
البته Commodore نيز معتقد بود که Playnet يک ايده عالي است. در حاليکه اين شرکت هيچ سرمايه گذاري را در Playnet انجام نداده بود، نرم افزار Playnet وعضويت رايگان آن را در کنار عرضه هاي عضويت Compuserve,Dow Jones News/Retrieval Service و The Source به همراه مودم هاي خود ارائه مي کرد.
احتمالاً تصور کرده ايد که Commodore تصميم گرفت تا Playnet را به سرويس آنلاين رسمي خود تبديل نمايد. اما Commodore از قبل يک قرارداد بسيار سود آور را با Compuserve منعقد کرده بود که تحت آن يک Forum در اين سرويس بعنوان شبکه اطلاعاتي رسمي Commodore مي کرد. همانند ساير تالارهاي گفتگو، Commodore نيز درصدي از در آمد " زمان اتصال" مربوط به تالارهاي گفتگوي Commodore Information Network"" را دريافت مي کرد.
با اينحال Playnet بطور قابل ملاحظه اي پيشرفت کرد. در مدتي کمتر از يک سال،چند هزار نفر از صاحبان کامپيوترهاي Commodore به اين سرويس پيوسته وبه جست و خيز، گپ زني، اجراي بازيها، بارگذاري و دوست يابي در دنياي آنلاين خصوصي خودشان پرداختند.
منبع:نشريه بزرگراه رايانه شماره 122