ازدواج موفق

در ازدواج های موفق ، زن و مرد یکدیگر را همان طوری که هستند ، دوست می دارند و اشتباه ها و عیب های یکدیگر را نادیده می گیرند . در حقیقت ، آنان چنان مجذوب یکدیگر می شوند و خود را دیگری می پندارند که احساس خوشبختی همسرشان
دوشنبه، 8 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
ازدواج موفق

 ازدواج موفق
 


 

نویسندگان : حمیدرضا غلامرضایی / زهره اسماعیل بیگی





 

معجزه صمیمیت ...
 

در ازدواج های موفق ، زن و مرد یکدیگر را همان طوری که هستند ، دوست می دارند و اشتباه ها و عیب های یکدیگر را نادیده می گیرند . در حقیقت ، آنان چنان مجذوب یکدیگر می شوند و خود را دیگری می پندارند که احساس خوشبختی همسرشان ، سعادت آنان هم هست و آنچنان به سرنوشت یکدیگر علاقه مندند که خود را فراموش می کنند و در واقع به یاری هم ، سعادت و خوشبختی یکدیگر را تضمین می نمایند . البته این کار ، چندان ساده نبوده و نیست . در حقیقت این زن و شوهر ، شخصیت و خصوصیت های اخلاقی یکدیگر را دوست دارند ، حتی اگر با مذاق یکی سازگار نباشد . آنان بدون هیچ قید و شرطی ، یکدل و صمیمی ، تا آخر عمر از هم حمایت می کنند گر چه ممکن است این موقعیت در همه حال امکان پذیر نباشد اما آنان در حقیقت یکدیگر را دوست داشته و به هم تعلق دارند .

ویژگی های زوج های موفق :
 

ـ هر کدام از طرفین ، در راهی که برای شان معنی دار است ، قدم بر می دارند ، برای کیفیت زندگی خود ، ارزش قائل اند و می خواهند نیازها و خواسته های شان بر طرف شود . زن و مرد نه تنها برای نیازها و خواسته های یکدیگر ارزش قائل اند بلکه به کار ، تفریح و روابط خود با دیگر دوستان شان نیز احترام می گذارند .
ـ رابطه ای روشن و صریح بین زوج ها برقرار می شود ؛ طوری که هر یک به سمت رشد و تعالی در حرکت است . هر یک از دو طرف ازدواج ، حقوق دیگری را شناخته و تا حد امکان ، سعی در رعایت آن دارد . در این گونه روابط ، هر شرایطی که به نظر مناسب می آید و یکی از زوج ها برای خود می خواهد و ایده آل است را برای شریک زندگی خویش نیز طلب می کند و سعی در فراهم کردن آن را دارد . در این گونه روابط ، هر شرایطی که به نظر مناسب می آید و یکی از زوج ها برای خود می خواهد و ایده آل است را برای شریک زندگی خویش نیز طلب می کند و سعی در فراهم کردن آن دارد .
ـ افراد ، انجام کاری را که خود از عهده ی آن بر می آیند ، به دیگری محول نمی کنند .در یک رابطه ی معنی دار ، اشخاص هر کدام برای رسیدن به هویت مستقل ، تلاش می کنند .
ـ طرفین ، مسئول خوشبختی خود هستند و دیگری را سبب بدبختی شان قلمداد نمی کنند .
ـ اعضای خانواده ی سالم ، انتقادهای به جا و اصولی دیگران را با گشاده رویی پذیرا می شوند و در جهت رفع آنها بر می آیند . در خانواده ی سالم ، هر یک از اعضاء سعی دارند دیگران را در احساس ها و تجربه های مثبت و سازنده ی خود ، شریک کنند تا همگی از شادابی و سرزندگی برخوردار شوند . ابراز صادقانه ی احساس ها ، بهترین راه ایجاد رابطه ای عمیق تر در ازدواج موفق است . احترام به عزت نفس شریک زندگی ، از دیگر خصلت های زن و مرد در ازدواج سالم و موفق می باشد .
ـ طرفین از سلطه جویی بر دیگری ، اجتناب می کنند . در این رابطه ، هر دو طرف به یکدیگر احترام می گذارند و تا حد امکان ، دنیا را از دریچه ی چشم دیگری نگاه می کنند .
ـ اشخاص به خلوت و سکوتی که به آن نیاز دارند ، احترام می گذارند . به یکدیگر اجازه می دهند تا از خلوت خود برخوردار باشند . یکدیگر را زیر فشار نمی گذارند تا مسائل و جنبه های خصوصی خود را افشا کنند .
ـ زن و شوهر با هم برای حل مسائل اقتصادی ، تلاش نموده و بر اساس توافق ، کارها را بین خود تقسیم می کنند . هیچ گونه اجباری در کار نیست و همه ی امور بر مبنای علاقه ، عشق و توافق ، استوار است . هیچ یک از آنان مجبور نیستند اوامر منطقی یکدیگر را تحمل کنند . نقش ها و تقسیم کارها مشخص است و قابلیت مانور روی آنها وجود دارد . پذیرش نقش ها و وظیفه های بین دو طرف ، بر اساس آگاهی و اختیار است و هیچ گونه تحمیلی در کار نیست .
ـ گرچه طرفین ، یکدیگر را طلب می کنند ، هر کدام می توانند بدون دیگری نیز به بقای خود ادامه دهند . این ویژگی نشان می دهد که اشخاص با علاقه ی خود ، در رابطه باقی مانده اند .
ـ به امکانات مادی ، به عنوان عامل های ایمنی بخش مطلق ، نگریسته نمی شود چرا که برای بقای آن ، هیچ گونه ضمانتی در کار نیست . در ازدواج پایدار ، عشق و علاقه ، همیشه دوسویه و عمیق است و امنیت لازمه ، به وسیله ی اعضا ایجاد می شود . عشق را دو طرف با مشارکت یکدیگر ، ایجاد و ریشه دار می کنند . بسیاری از توقع ها و انتظارهای دست و پاگیر وابسته به ازدواج ، در ذهن دو طرف وجود ندارد در حالی که هدف هر دو ، رشد و تکاملی فکری است ؛ رشد و تکاملی که امنیت خاطر به وجود می آورد و آرامش لازم را به هر دو طرف می دهد .
ـ دو طرف برای رشد و بالندگی خود ، به منابع بیرونی نیز توجه دارند ، در یک رابطه ی سالم ، افراد ، تملک جو نیستند .
ـ زن و شوهر از پیش داوری در مورد شریک زندگی خود ، خودداری می کنند . دو طرف با کمال صداقت ، با هم ارتباط برقرار نموده و پیام ها و نظرهای خود را با صراحت و روشنی لازم بیان می کنند . هیچ گاه احتیاجی به حدس و گمان و پیش داوری ندارند . هر یک از آنان ، نه تنها باشریک زندگی و دیگر اعضای خانواده ی خود رو راست است ، بلکه باخود نیز صراحت و روراستی لازم را دارد . گه گاهی هر دو طرف ، خود را مورد ارزیابی قرار می دهند تا خود را بهتر بشناسند . این کار به آنان این فرصت را می دهد که بدون غرض ، فکرها و احساسات خود را مورد کنکاش قرار دهند و در صورت منفی بودن ، آنها را اصلاح کنند .
ـ هر یک از طرفین می توانند آشکارا درباره ی آنچه در رابطه شان مهم و معنی دار است ، حرف بزنند .در یک رابطه ی معنی دار ، هر دو می توانند درباره ی مسائل خود ، با یکدیگر حرف بزنند و نظریه های خود را بیان کنند . می توانند خواسته های خود را مطرح سازند و انتظار داشته باشند تا مخاطب آنان ، حرف شان را درک کند و به آن اهمیت بدهد .(برای نمونه ، اگر احساس می کنید در رابطه ی خود با همسرتان دچار مشکل هستید ، می توانید قدم اول را شما بردارید و با او درباره ی مشکل تان حرف بزنید . در این زمینه به جای اینکه به همسرتان بگویید چگونه رفتاری دارد و چه تغییری باید در خود ایجاد بکند ، با او درباره ی احساس خودتان حرف بزنید و توضیح دهید که در رابطه با او چه احساسی دارید ).
ـ هریک از طرفین ، فعالانه به دیگری توجه می کند و علاقه نشان می دهد . فقط کافی نیست بگوییم برای یکدیگر ارزش و اهمیت قائل هستیم ، باید این توجه را در عمل نشان دهیم .
ـ اصل زندگی ، بر زمان حال استوار است و هر دو طرف بر این امر واقف اند که زندگی ، هیچ گاه بر اساس شانس و تصورهای موهوم استوار نیست . بسیاری از توقع ها به دور ریخته می شود و طرفین برای آرامش بخشیدن به هم ،با یکدیگر ازدواج می کنند و دوست دارند خانواده ای سعادتمند را بنا نهند .
ـ طرفین نسبت به یکدیگر متعهدند . تعهد ، بخش حیاتی یک رابطه ی صمیمانه است .تعهد ، نشانه ی آن است که اشخاص می خواهند و مایل اند در بحران ها کنار هم باقی بمانند .
ـ موقعیت شناسی ، شنیدن و گوش دادن به حرف های همسر و همین طور شناخت فرصت مناسب برای صحبت کردن و یا درمیان گذاشتن موضوعی خاص ، از دیگر خصیصه های ازدواج موفق است . هر یک از طرفین اگر زمانی ، حوصله ی شنیدن حرف های همسر خود را نداشته باشد ، از او خواهش می کند وقت دیگری را برای این کار در نظر بگیرد .شنیدن آزادانه ی حرف های شریک زندگی ، موجب اعتماد و صداقت بیشتری بین آنان می شود .در ازدواج سالم ، برای رفع اختلاف ها ، دو طرف با مشاوره و تبادل فکرها ، بر مبنای مساوات و برابری ، به توافق منطقی می رسند و راه حل مشترک را انتخاب می کنند .
ـ پرورش و بزرگ کردن فرزند ، از وظیفه های زن و شوهر است و هر دو در این کار با هم شریک هستند و با تفاهم دو سویه و هماهنگی لازم ، بازدهی کارشان را افزایش می دهند .
ـ هر دو طرف ، خود را برابر و مساوی و موظف می دانند که به جنبه های نابرابر در رابطه ی خود ، توجه کنند و آن را از میان بردارند .
ـ هر دو طرف بدون هیچ گونه محدودیتی ، می توانند به هدف های آرمانی خود برسند و حمایت بی دریغ اعضای خانواده از هم ، موجب می شود سریع تر به هدف های شان دست یابند .گذشت زمان ، تفاهم و پیوند را قوی تر می کند و باعث می شود هیچ فشار و عامل درونی ، نتواند پیوند را از هم بگسلد . هر کس استعدادها و تجربه های فردی اش را در اختیار همسر یا دیگر اعضای خانواده قرار می دهد و موجب استحکام و دوام ازدواج می شود . در ازدواج سالم و موفق ، استقلال فردی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است .
ـ طرفین یکدیگر را تشویق می کنند تا به آن چه شایستگی اش را دارند ، برسند .متاسفانه بسیاری از اشخاص به ویژه در روابط صمیمانه ، مانع از تغییر و تحول یکدیگر می شوند .ممکن است انتظارها ، توقع ها و نیازهای آنان ، سببی باشد که از ایجاد تغییر و تحول در طرف مقابل ، جلوگیری کند . اگر این اشخاص از علت هراس های خود آگاه شوند ، می توانند این هراس ها را از بین ببرند .
ـ دو طرف ، برای خود هویتی جداگانه دارند .«جبران خلیل جبران » موضوع را به خوبی در این عبارت توضیح می دهد :«بگذارید در با هم بودن شما هم ، فاصله ای وجود داشته باشد ، بگذارید نسیم بهشت ، میان شما به رقص درآید ».
ـ هر یک از دو طرف ، رشد و بالندگی دارند ، می توانند تغییر کنند و تجربه های جدید داشته باشند .اگر یک زوج برای موفقیت خود به طرف مقابل متکی باشد، با زحمت و دشواری رو به رو می گردد . در یک رابطه ی سالم ، هر یک از دو طرف برای ایجاد شخصیت خاص خود ، تلاش می کند .
ـ اعتماد کامل ، مهمترین اصل ازدواج موفق است . این اعتماد ، یک باره به دست نمی آید بلکه با تلاش و همدلی هر دو طرف محقق می شود و یک ازدواج سالم و پویا ، همواره از این موهبت برخوردار است . بدون اعتماد ، در اصل ، ازدواج موفق معنی ندارد . با افزایش اعتماد ، ارتباطات اعضای خانواده سالم می گردد ، اعتماد به نفس و هویت فردی هر یک از آنان ، تقویت می شود و میزان رنجش و کدورت خانوادگی ، به صفر می رسد . اعتماد ، سبب ترقی و پیشرفت می شود و هر دو طرف را به یک آگاهی می رساند که بتوانند با حقیقت ها و مشکل ها ، برخوردی مناسب داشته باشند .
منبع: مجله ی شادکامی و موفقیت شماره ی 66



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط