به مناسبت ۱۹ شهریور؛ دومین روز هفته وقف ۱۴۰۴: روز وقف و سنت نبوی، سرمایه‌ای برای مهرورزی

وقف و سنت نبوی؛ نسخه جاودانه اسلام برای مهرورزی و عدالت اجتماعی

در این مقاله، با بررسی نقش وقف در سنت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) به ‌عنوان سرمایه‌ای برای مهرورزی، تمدن‌سازی و عدالت اجتماعی، راهکارهایی برای احیای فرهنگ وقف در تراز تمدن نوین اسلامی ارایه می‌نماییم.
چهارشنبه، 19 شهريور 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقف و سنت نبوی؛ نسخه جاودانه اسلام برای مهرورزی و عدالت اجتماعی

طرح مسأله و ضرورت بحث

وقف، از نخستین روزهای طلوع تمدن اسلامی تاکنون، همچون یک شریان زنده و جاری، نقش بی‌بدیلی در حیات دینی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مسلمانان ایفا کرده است.
 
این نهاد، فراتر از یک عمل خیر فردی، به منزله یک نظام پایدار و ماندگار توزیع منابع و خلق فرصت‌ها، توانسته است نیازهای نسل‌های پی‌درپی را تأمین کند، بی‌آنکه وابسته به تغییر دولت‌ها یا فراز و فرودهای اقتصادی باشد.
 
ریشه‌های این نهاد نه ‌تنها در قرآن کریم و احکام شریعت، بلکه در سیره عملی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و اهل ‌بیت (علیهم السلام) به وضوح نمایان است. پیامبری که آموزگار بزرگ مهرورزی و عدالت بود، با عمل به وقف، الگویی جاودان برای همگان به‌جا گذاشت؛ الگویی که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با مدیریت حکیمانه منابع، آثار معنوی و مادی را تا ابد باقی نگاه داشت.
 
با وجود این جایگاه تاریخی و اعتقادی، امروز شاهد کمرنگ‌شدن آگاهی عمومی نسبت به اهمیت و کارکرد وقف، و محدودشدن آن به برخی قالب‌های سنتی هستیم.
 
این در حالی است که جامعه معاصر با چالش‌هایی بی‌سابقه همچون شکاف‌های اقتصادی، ازهم‌گسیختگی اجتماعی، تضعیف سرمایه اجتماعی، بحران محیط زیست، و تحولات شتابان فناوری روبه‌روست؛ مسائلی که حل آنها صرفا در گرو ابزارهای مادی یا دولتی نیست، بلکه نیازمند بازخوانی ظرفیت‌های فرهنگی-دینی و بازآفرینی سنت‌های اصیل همچون وقف است.
 
نام‌گذاری ۱۹ شهریور ۱۴۰۴ به‌ عنوان «روز وقف و سنت نبوی، سرمایه‌ای برای مهرورزی» دقیقا پاسخی به همین نیاز روزافزون است.
 
این عنوان یادآور آن است که سنت نبوی نه یک خاطره تاریخی، بلکه یک سرمایه راهبردی برای امروز و فردای ماست؛ سرمایه‌ای که می‌تواند نظامی از همدلی ساختاریافته پدید آورد؛ نظامی که در آن، مهرورزی نه یک رفتار احساسی مقطعی، بلکه رویکردی پایدار و برنامه‌محور برای توسعه جوامع باشد.
 
از همین رو، ضرورت دارد که وقف را نه ‌تنها در بُعد تاریخی، بلکه در بُعد تمدن‌ساز و آینده‌نگرانه آن بررسی کنیم. باید نشان دهیم که چگونه همان رویکرد پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در سازماندهی اوقاف -از ایجاد مراکز علمی و بهداشتی گرفته تا امکانات عمومی- امروز می‌تواند پاسخی مؤثر به چالش‌های ملی و جهانی باشد.
 
این مقاله، بر پایه این ضرورت، به بررسی موارد ذیل می‌پردازد:
* مبانی نظری و قرآنی وقف با تأکید بر سیره نبوی؛
* نمونه‌های تاریخی وقف در صدر اسلام و دوران اهل ‌بیت (علیهم السلام) و آثار اجتماعی و فرهنگی آن؛
* تحلیل چالش‌های موجود در فرهنگ وقف امروز؛
* ارائه راهکارهای نوین و متناسب با نیازهای معاصر برای احیای کارکرد مهرورزانه وقف.
 
در واقع، پرداختن به موضوع «وقف و سنت نبوی» به معنای بازخوانی یکی از ستون‌های تمدن اسلامی و ایجاد پلی میان دیروز و امروز است؛ پلی که می‌تواند ما را در مسیر ساخت جامعه‌ای عادلانه‌تر، همدل‌تر و ماندگارتر هدایت کند.
 

۱. بررسی پیشینه تاریخی و فقهی وقف

وقف، در معنای اصطلاحی فقه اسلامی، عبارت است از حبس عین مال و تسبیل منفعت آن در راه خدا، به‌ گونه‌ای که مالکیت عین از گردش معاملات خارج شده و منافع آن در قالبی معین و دائمی، صرف امور عام‌المنفعه یا مصارف خاص مورد نظر واقف گردد.
 
این تعریف، هرچند در قالب واژگانی تخصصی فقهی بیان می‌شود، اما ریشه در یک حس مشترک انسانی دارد: میل به جاودانه کردن خیر و کار نیک، و تبدیل دارایی زودگذر به اثری پایدار برای نسل‌های آینده.
 
۱-۱. پیشینه پیشااسلامی وقف
پیش از اسلام نیز در میان ادیان ابراهیمی و حتی جوامع غیرتوحیدی، اشکال گوناگونی از «حبس مال» برای اهداف اجتماعی یا آیینی وجود داشته است.
 
در یهودیت، «کتوبوت» و «هدیه به معبد» نمونه‌ای از این رفتار بود. در مسیحیت نخستین، سنت اعطای املاک یا دارایی برای حمایت از کلیساها، صومعه‌ها، یتیمان و فقرا رواج داشت.
 
حتی در شبه‌جزیره عربستان، در دوران جاهلیت، برخی بزرگان قبایل، اموال یا چاه‌های آب را از مالکیت شخصی خارج و استفاده همگانی از آن را آزاد می‌کردند.
 
با این حال، این اقدامات غالبا فاقد چارچوب حقوقی دقیق و ضمانت اجرایی بودند و بیش از آنکه یک نهاد پایدار اجتماعی باشند، جلوه‌ای از بخشش فردی یا افتخار قبیله‌ای محسوب می‌شدند.
 
۱-۲. وقف در آغاز اسلام
با طلوع اسلام، این رفتار خیرخواهانه وارد مرحله‌ای تازه و بی‌سابقه شد. اسلام، با قانونمند کردن وقف، به آن ساختار حقوقی، ضمانت شرعی و هدف‌گذاری الهی بخشید. وحی الهی در قالب آیات متعددی بر انفاق، احسان، ابرار و صدقات جاریه تأکید کرد: 

* «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ؛
هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقینا خدا به آن داناست.» (آل عمران: ۹۲)
 
* «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛
مَثَل آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند، مانند دانه‌ای است که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه صد دانه باشد؛ و خدا برای هر که بخواهد چند برابر می‌کند و خدا بسیار عطاکننده و داناست.» (بقره: ۲۶۱)
 
این تشبیه نشان می‌دهد که کار خیر وقتی ساختار یابد، مانند بذری است که هزاران بذر می‌دهد. وقف دقیقا چنین ساختاری را برای انفاق ایجاد می‌کند، چون اصل مال باقی و منافع آن پیوسته حاصل می‌شود.
 
۱-۳. مصادیق وقف در دوران حیات پیامبر (صلّی الله علیه و آله)
پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله) خود الگوی بی‌بدیلی در وقف بودند. سیره پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نیز نشان می‌دهد که ایشان نه‌ تنها دیگران را به وقف فرا می‌خواند، بلکه خود نیز در این امر پیش‌گام بود.
 
اولین واقف در اسلام، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) است. نخستین موقوفه در اسلام، زمین‌های «مخیریق» است که آنها را با وصیت در اختیار رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) قرار داد و پیامبر آنها را وقف کرد.
 
همچنین، ایشان زمین‌هایی را برای مصارف عام‌المنفعه مانند ایجاد مساجد، مراکز آموزش و رفاه نیازمندان اختصاص دادند. نمونه‌های دیگر شامل وقف خانه‌ها برای سکونت فقرا و مهاجرین، و تخصیص درآمد حاصل از زمین‌های کشاورزی برای مصارف خیریه بود.
 
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) با تشویق یاران خود به وقف، فرهنگ ایثار و انفاق را در جامعه اسلامی نهادینه کردند.
 
۱-۴. توسعه مفهوم وقف در عصر اهل‌ بیت (علیهم السلام)
همسر گرامی پیامبر، حضرت خدیجه (علیها السلام)، از اولین و فعال‌ترین بانوان در عرصه وقف بودند. ایشان قبل از هجرت، اموال و دارایی‌های ارزشمند خود را وقف ترویج اسلام و حمایت از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و مسلمانان نمودند.
 
همچنین، ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز همواره در راستای ترویج وقف و عمل به آن کوشا بودند. ایشان با وقف اموال و دارایی‌های خود، و تشویق شیعیان به این امر، نقش مهمی در توسعه نهاد وقف در طول تاریخ ایفا کردند.
 
این وقف‌ها، اغلب در راستای حمایت از مظلومان، گسترش علم و دانش، و کمک به نیازمندان صورت می‌گرفت.

اهل‌ بیت (علیهم السلام) با رفتار عملی و توصیه‌های موکد خود، ابعاد اخلاقی، اجتماعی و تمدنی وقف را تعمیق بخشیدند. از امام علی (علیه السلام) موقوفات متعددی در مدینه و کوفه باقی ماند که برای مهاجران، فقرا، آزادسازی بردگان و پشتیبانی از مستضعفان تعیین شده بود.
 
در روایات ائمه (علیهم السلام) همواره بر «صدقه جاریه» به‌ عنوان باقیات صالحات تأکید شده است. این گفتمان معنوی، وقف را نه ‌تنها یک عمل نیک، بلکه یک وظیفه اجتماعی و برنامه‌ریزی الهی برای پایداری امت معرفی می‌کند.
 
وقف‌های انجام شده در دوران حیات بابرکت اهل ‌بیت (علیهم السلام) تأثیرات عمیق و پایدار اجتماعی در جامعه مدینه و پس از آن در سراسر جهان اسلام داشت.
 
این وقف‌ها، با تأمین نیازهای اولیه مردم، باعث کاهش فقر و گرسنگی شد. ایجاد مراکز درمانی و آموزشی، سطح سلامت و دانش جامعه را ارتقاء بخشید.
 
همچنین، این اقدامات، روحیه همبستگی، همدلی و اعتماد متقابل را در میان مسلمانان تقویت کرد و پایه‌های یک جامعه متعادل و پویا را بنا نهاد. این میراث گرانبها، سنگ بنای تمدنی شد که بر پایه مهرورزی و خدمت بنا شده بود.
 
۱-۵. جایگاه فقهی وقف
در فقه اسلامی، وقف از عقود لازم به ‌شمار می‌آید؛ بدین معنا که پس از تحقق آن با شرایط شرعی، واقف نمی‌تواند از تصمیم خود بازگردد. از شرایط اصلی صحت وقف، تعیین عین موقوفه، مشروعیت منفعت، دائمی بودن وقف، و خروج آن از مالکیت واقف است.
 
ویژگی «لزوم» در وقف، باعث شده این نهاد در طول قرون، علی‌رغم تحولات سیاسی و اقتصادی، از آسیب‌پذیری شدید مصون بماند.
 
فقها علاوه بر تحلیل حقوقی، همواره به ابعاد اخلاقی و اجتماعی وقف توجه داشته‌اند. وقف در نگاه آنان، پلی است میان مالکیت فردی و نیازهای عمومی؛ مکانیسمی برای تبدیل یک دارایی ایستا به منبعی پویا و ماندگار برای تقویت روح تعاون، همدلی، عدالت اجتماعی و رفاه عمومی.
 
۱-۶. هم‌نشینی معنا و ساختار
ویژگی ممتاز وقف در تمدن اسلامی آن است که معنویت (قصد قربت و نیت الهی) با ساختار حقوقی و کارکرد اجتماعی در هم تنیده شده است. این پیوند سه‌گانه -معنا، قانون و کارکرد- باعث شده وقف نه یک رفتار صرفا عبادی و نه صرفا اقتصادی، بلکه نهادی جامع‌الابعاد و تمدن‌ساز گردد.
 

۲. ارتباط وقف با مفاهیمی چون صدقه جاریه و تعاون اجتماعی

وقف، در حقیقت تجسم عینی و نهادینه‌شده مفهوم «صدقه جاریه» است؛ مفهومی که ریشه در قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) دارد و به‌ عنوان یکی از ماندگارترین اَشکال عمل صالح معرفی شده است.
 
صدقه جاریه به معنای عملی نیکو است که آثار و برکات آن استمرار داشته باشد و پاداش آن پس از وفات صاحب عمل نیز همچنان در نامه اعمال او ثبت گردد. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در حدیث معروف فرمودند:

«إذا ماتَ الإنسانُ انقَطَعَ عَمَلُهُ إلاّ مِن ثَلاثٍ: إلاّ مِن صَدَقَةٍ جارِیَةٍ، أو عِلمٍ یُنتَفَعُ بِهِ، أو وَلَدٍ صالِحٍ یَدعو لَهُ؛
هر گاه انسان بمیرد، رشته عملش قطع مى‌شود مگر سه چیز که دنباله دارد: صدقه جاریه، یا دانشى که مردم از آن بهره‌مند شوند، یا فرزند نیکوکارى که برایش دعا کند.» (کنز العمّال: 43655)
 
از این منظر، وقف، به ‌دلیل ذات مستمر خود، از کامل‌ترین نمودهای صدقه جاریه به شمار می‌رود. زیرا در وقف، «اصل مال» (عین موقوفه) همچنان محفوظ بوده و منافع آن به شکل منظم و پایدار در مسیر خیر صرف می‌شود.
 
این استمرار بهره‌مندی، هم در حوزه مادی (مانند وقف زمین برای کشاورزی یا ساختمان برای مدرسه) و هم در حوزه معنوی (مانند تأسیس کتابخانه یا مرکز فرهنگی) مصداق دارد.
 
۲-۱. پیوند وقف با تعاون اجتماعی
از سوی دیگر، وقف نه ‌تنها یک عمل فردی برای تقرب به خداست، بلکه یک سازوکار نهادی برای تعاون اجتماعی نیز محسوب می‌شود. در قرآن کریم، دستور صریح آمده است:

«...وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى...؛ و در نیکی و تقوا، با یکدیگر همکاری کنید...» (مائده:۲)
 
وقف، مصداقی عملی از همین دستور الهی است؛ زیرا واقف، با کنار گذاشتن بهره‌برداری صرفا شخصی از مال خویش، آن را در اختیار جامعه قرار می‌دهد و به این ترتیب، فضایی برای مشارکت سایرین در استفاده، توسعه و نگهداری این منبع مشترک فراهم می‌آورد.
 
این رفتار، شبکه‌ای از کمک‌های متقابل، حس تعلق اجتماعی و مسئولیت جمعی ایجاد می‌کند که ستون فقرات یک جامعه پویا و پایدار است.
 
۲-۲. بُعد تمدن‌ساز وقف در تعاون اجتماعی
وقف در منظومه تمدنی اسلام نه یک کمک عبوری، بلکه یک «زیرساخت اجتماعی پایدار» محسوب می‌شود که توانسته است شبکه‌ای هم‌پیوند از افراد، گروه‌ها، حرفه‌ها و اقشار مختلف را گرد هم آورد. در این نظام، تعاون اجتماعی نه صرفا یک توصیه اخلاقی بلکه یک سازوکار عملی و نهادینه بوده است.
 
۲-۲-۱. زیرساخت‌سازی با سرمایه اجتماعی و ایمانی
از قرون اولیه تا دوران شکوفایی علمی و فرهنگی اسلام، منابع وقفی نیروی محرکه اصلی ایجاد زیرساخت‌ها بودند:

* مدارس نظامیه در بغداد، نیشابور، اصفهان و سایر شهرها، که با وقف اراضی، ساختمان‌ها و کتابخانه‌های مجهز، نه ‌تنها محیط آموزش علوم دینی، بلکه محلی برای پیشبرد علوم عقلی و تجربی نیز بودند.

* بیمارستان‌های وقفی (مانند بیمارستان منصوری در قاهره یا بیمارستان ادرنه در عثمانی) که هم خدمات پزشکی رایگان ارائه می‌دادند و هم دانشکده‌ای برای تربیت طبیبان آینده محسوب می‌شدند.

* کاروانسراها و رباط‌ها که امنیت و رفاه مسافران و بازرگانان را تضمین می‌کردند و مسیرهای تجاری-فرهنگی جهان اسلام را تقویت می‌نمودند.

* پل‌ها، آب‌انبارها و قنوات که علاوه بر خدمت به جوامع محلی، حیات اقتصادی و کشاورزی منطقه را پایدار می‌ساختند.
 
وجه مشترک همه این پروژه‌ها، اتصال اقتصاد، دانش، فرهنگ و معنویت در یک چرخه خودتقویت‌کننده بود.
 
۲-۲-۲. نقش چندلایه اقشار در بقای وقف
این زیرساخت‌ها محصول تلاش جمعی بودند:

* واقفان، که با انگیزه قرب الهی، سرمایه اولیه را تأمین می‌کردند.

* متولیان، که امانت‌دار موقوفه و ناظر بر اجرای نیت واقف بودند.

* کارکنان و متخصصان، که با مدیریت، آموزش یا خدمات‌رسانی، کارکرد موقوفه را فعال نگه می‌داشتند.

* جامعه بهره‌بردار، که نه ‌تنها مصرف‌کننده خدمات بود، بلکه در نگهداری، نظارت و حتی توسعه آن مشارکت می‌کرد.
 
این هم‌پیوندی هدفمند، شکل‌گیری «سرمایه اجتماعی» را تضمین می‌کرد؛ سرمایه‌ای که نه با زور قدرت سیاسی بلکه با اعتماد و حس مشترک مسئولیت شکل می‌گرفت.
 
۲-۲-۳. اثرات تمدنی و پایداری چندقرنی
وقف به‌ عنوان موتور تعاون اجتماعی، اثراتی فراتر از یک نسل بر جای گذاشت:

* انتقال دانش از طریق مدارس و مراکز علمی وقفی، که نسل‌های پی‌درپی را به هم متصل کرد.

* حفظ هویت فرهنگی از راه نگهداری آثار خطی، معماری اصیل و آداب علمی.

* پایداری اقتصادی با جلوگیری از فرسایش دارایی‌ها و تبدیل آن‌ها به منابع مولد.

* گسترش عدالت خدماتی با رساندن امکانات به مناطق و اقشار کم‌برخوردار.
 
به بیان دیگر، وقف ساختاری فراهم آورد که در آن حتی کوچک‌ترین کمک یا مشارکت می‌توانست بخشی از یک پروژه بزرگ تمدنی باشد؛ پروژه‌ای که قرن‌ها دوام آورد و نام واقف و منافع آن را تا امروز زنده نگه داشت.
 
۲-۳. هم‌افزایی معنویت و کارکرد اجتماعی
وقف در تمدن اسلامی از معدود نهادهایی است که توانسته بین دو عرصه به ظاهر متفاوت -امر قدسی و نیازهای مادی جامعه- یک پیوند ارگانیک برقرار کند. این پیوند، نه حاصل مصالحه‌ای موقت، بلکه نتیجه یک جهان‌بینی منسجم است که در آن خدمت به خلق، جلوه‌ای از عبادت و مسیر «قرب الی‌الله» قلمداد می‌شود.
 
۲-۳-۱. انگیزه معنوی به‌ عنوان عامل پایداری
وا‌قف، با نیت تقرب به خداوند و طلب رضایت او، از بهره‌برداری مستقیم مادی از مال خویش چشم‌پوشی می‌کند. این «انگیزه متعالی» سبب می‌شود که وقف، برخلاف بسیاری از پروژه‌های خیریه موقت، قابلیت ماندگاری و ثبات چندین ‌قرنی پیدا کند.
 
چرا؟ چون وقف از ابتدا بر محور نیت صادقانه‌ای بنیان گذاشته می‌شود که به‌واسطه نصوص شرعی، ضمانت استمرار پیدا می‌کند.
 
۲-۳-۲. کارکرد اجتماعی-اقتصادی به‌ عنوان ضامن کارآمدی
در همان حال که انگیزه معنوی، شالوده نهادی وقف را شکل می‌دهد، کارکرد اجتماعی و اقتصادی آن مسیر بهره‌وری و اثربخشی را تعیین می‌کند. یک موقوفه کارآمد:

* گردش اقتصادی محلی را افزایش می‌دهد (مثلاً وقف زمین برای کشاورزی یا بازارچه‌ها).

* خدمات عمومی مانند آموزش، درمان، یا حمل‌ونقل را بدون بار مالی مستقیم بر دوش دولت فراهم می‌سازد.

* مکانیزم نظارت اجتماعی ایجاد می‌کند که موجب شفافیت و اعتماد عمومی می‌شود.
 
۲-۳-۳. کاهش شکاف طبقاتی و تقویت همبستگی
وقف، با تبدیل منافع اختصاصی به منابع عمومی، یک کانال واقعی برای توزیع مجدد ثروت ایجاد می‌کند، بی‌آن‌که مالکیت خصوصی را به چالش بنیادین بکشد. این ویژگی سبب می‌شود که:

* فقرا و نیازمندان به خدماتی دسترسی پیدا کنند که قبلاً خارج از توان مالی‌شان بود.

* اقشار مرفه، با ایفای نقش در ایجاد و نگهداری موقوفه، از نهادهای عمومی و اجتماعی دور نشوند.

* «اعتماد اجتماعی» به‌ عنوان یک سرمایه ناملموس ولی حیاتی شکل بگیرد.
 
۲-۳-۴. پل ارتباطی میان اقشار
هر موقوفه -خواه یک مدرسه علمی در قرن پنجم هجری یا یک بیمارستان وقفی مدرن- همواره به محل برخورد و تعامل اقشار مختلف جامعه بدل می‌شود:

* دانش‌پژوه فقیر در کنار فرزند تاجر ثروتمند بر یک نیمکت مدرسه نظامیه می‌نشیند.

* بیمار روستایی و بازرگان شهری از یک پزشک در بیمارستان منصوری بهره می‌گیرند.

* اهالی محله در اداره یک مسجد یا حسینیه وقفی همکار می‌شوند.
 
این «پل‌های اجتماعی» فراتر از کارکرد خدماتی، هویت مشترک و فرهنگ تعاون را ایجاد می‌کنند که جوامع را در برابر بحران‌ها مقاوم‌تر می‌سازد.
 
۲-۳-۵. هم‌افزایی تمدنی
زمانی که انگیزه معنوی و کارکرد اجتماعی به این شکل هم‌افزا عمل کنند، نتیجه نه‌ فقط خدمات پایدار، بلکه تکوین یک الگوی تمدنی است. تمدنی که در آن، پیشرفت مادی نه به قیمت زوال معنویت، و رشد معنوی نه به قیمت فقر مادی، بلکه در یک «تعادل سازنده» حاصل می‌شود.
 

۳. وقف؛ ابزار گسترش مهرورزی

۳-۱. وقف برای رفاه عمومی
وقف، به‌ عنوان یکی از پایدارترین نهادهای اقتصادی-اجتماعی در جهان اسلام، نقشی بی‌بدیل در تحقق رفاه عمومی و گسترش دامنه مهرورزی در جامعه دارد. این نهاد با ساختاری که هم به لحاظ شرعی و هم به لحاظ حقوقی ضمانت اجرا دارد، می‌تواند بسیاری از نیازهای بنیادین انسان را بدون ایجاد فشار مالی بر ساختارهای حکومتی برآورده کند.
 

۳-۱-۱. ابعاد حوزه‌های رفاهی وقف

* تأمین مسکن برای محرومان: از موقوفات تاریخی خانه‌ها و کاروانسراهایی که اجاره‌بهای آن صرف تأمین سرپناه نیازمندان می‌شد، تا نمونه‌های معاصر که زمین یا آپارتمان برای خانواده‌های بی‌سرپرست وقف می‌گردد.
 
* حمایت از ایتام و خانواده‌های بی‌سرپرست: بسیاری از موقوفات در طول تاریخ، مخارج تحصیل، خوراک، پوشاک و حتی جهیزیه یتیمان را تأمین کرده‌اند، چنانکه در اسناد وقفی دوره صفویه و عثمانی، بندهای ویژه برای این امر وجود دارد.
 
* ایجاد مراکز بهداشتی و درمانی: بیمارستان‌های وقفی مانند «بیماستان نورالدین» در دمشق یا «بیمارستان منصوری» در قاهره نه تنها رایگان، بلکه با بالاترین استانداردهای پزشکی وقت اداره می‌شدند.
 
* توسعه آموزش عمومی: از مدارس نظامیه و مراکز علوم دینی گرفته تا دانشگاه‌های وقفی معاصر، اهداف روشنی در ارتقاء سطح علمی جامعه دنبال شده است.
 
* حمایت معیشتی مستقیم: موقوفاتی که درآمد آن‌ها صرف تهیه نان رایگان، تامین پوشاک زمستانی، یا پرداخت کمک‌هزینه زندگی به خانواده‌های نیازمند می‌شده است.
 

۳-۱-۲. اثرگذاری وقف بر عدالت اجتماعی

وقف با تخصیص منابع پایدار برای نیازهای جمعی، فشار بر بودجه عمومی دولت‌ها را کاهش و امکان سرمایه‌گذاری در حوزه‌های دیگر را فراهم می‌کند.
 
مهم‌تر از آن، این منابع نه از طریق مالیات اجباری بلکه از انگیزه‌های داوطلبانه و معنوی تأمین می‌شوند، که نتیجه‌اش تقویت فرهنگ ایثار و مسئولیت‌پذیری در جامعه است.
 

۳-۱-۳. پیوند رفاه عمومی و حس تعلق اجتماعی

وقتی مردم می‌بینند که منبعی وقفی در محله‌شان -مثلا یک درمانگاه یا کتابخانه- برای همه به‌طور برابر در دسترس است، احساس تعلق و اعتماد به ساختار اجتماعی افزایش می‌یابد. این حس، نه تنها خود عامل حفظ موقوفه است، بلکه انگیزه‌ای برای ایجاد موقوفات جدید را نیز تقویت می‌کند.
 

۳-۱-۴. نمونه‌های تاریخی و معاصر

* وقف آب‌انبارهای عمومی در یزد که قرن‌ها آب شرب را برای همگان تأمین کردند.

* وقف نانوایی‌های رایگان در استانبول که در دوره عثمانی تا سحرگاه به پخت نان برای فقرا می‌پرداختند.

* وقف زمین برای بیمارستان‌های مدرن در برخی کشورهای اسلامی معاصر مانند ایران، مالزی و ترکیه.
 

۳-۱-۵. مزیّت تمدنی وقف در رفاه عمومی

برخلاف مدل‌های صرفاً دولتی یا کاملاً خصوصی رفاه، وقف قادر است پایداری بین‌نسلی را تضمین کند. نسل امروز از منافع موقوفه بهره‌مند می‌شود، و نسل‌های آینده بدون کاهش منابع، همان خدمات را دریافت می‌کنند؛ این همان «مهرورزی موروثی» است که در عمق تمدن اسلامی نهادینه شده.
 
۳-۲. نقش وقف در کاهش فقر و نابرابری اجتماعی
۳-۲-۱. مبنای شرعی و بینشی
فلسفه وجودی وقف، ریشه در آموزه‌های قرآنی و سنت نبوی دارد؛ آموزه‌هایی که تأکید می‌کنند مؤمنان با انفاق و خیرات نه ‌تنها «خیر دنیا و آخرت» را به دست می‌آورند، بلکه «موازنه عادلانه» در ساختار اجتماعی برقرار می‌سازند. آیاتی همچون:

* «وَفِی أَموالِهِم حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالمَحرُومِ؛ و در اموالشان حقّی برای سائل تهیدست و محروم از معیشت بود.» (ذاریات: ۱۹) که وجود سهمی دائمی برای نیازمندان را فریضه اخلاقی معرفی می‌کند.

* حدیث نبوی درباره «صدقه جاریه» که بیان شد و وقف را تضمین‌کننده ماندگاری کمک‌ها پس از وفات می‌داند.
 
از این منظر، وقف ابزاری است هم شرعی و هم تمدنی، برای ریشه‌کنی رنج‌های اقتصادی و اجتماعی.
 
۳-۲-۲. کارکرد اجتماعی-اقتصادی در کاهش شکاف طبقاتی
وقف با انتقال بخشی از منافع دارایی‌های خصوصی به مصرف عمومی، مدلی از بازتوزیع ثروت را ایجاد می‌کند که:

* بدون اجبار دولتی و با انگیزه داوطلبانه شکل گرفته، لذا مقاومت اجتماعی کمتری دارد.

* منافعش به ‌طور مستقیم به سمت طبقات محروم می‌رود و شامل خدماتی همچون مسکن، درمان، آموزش و تغذیه می‌شود.

* برخلاف کمک‌های نقدی مقطعی، با سازوکار پایدار (سرمایه ثابت + درآمد مستمر) عمل می‌کند.
 
۳-۲-۳. ایجاد فرصت‌های برابر
وقف می‌تواند سدهای ساختاری فقر را بشکند:

* آموزش: موقوفات مدرسه‌ساز یا بورس تحصیلی برای دانشجویان کم‌برخوردار. نمونه تاریخی بارز، مدارس نظامیه و ربع رشیدی است که امکان تحصیل برای طبقات مختلف را فراهم کردند.

* اشتغال: ایجاد کارگاه‌ها، بازارچه‌های وقفی، و حمایت مالی از مشاغل خرد. در برخی شهرهای اسلامی، وقف بازارها و دکان‌ها موجب اشتغال پایدار شد.

* خدمات درمانی: بیمارستان‌های وقفی که خدمات رایگان به اقشار کم‌درآمد ارائه می‌دادند.
 
۳-۲-۴. ابزار توانمندسازی اقتصادی
موقوفات می‌توانند از کمک‌های مصرفی فراتر رفته و به سمت سرمایه‌گذاری در توانمندی فردی و جمعی حرکت کنند، مثل:

* صندوق‌های وام قرض‌الحسنه وقفی ویژه کارآفرینان جوان یا زنان سرپرست خانوار.

* سرمایه‌گذاری وقفی در آموزش مهارت (فنی، کشاورزی، دیجیتال) برای حضور مؤثر در بازار کار.

* برنامه‌های مالکیت جمعی وقفی که با سود مشترک، امنیت اقتصادی جامعه هدف را ارتقا دهد.
 
۳-۲-۵. اثرات فرهنگی و تمدنی
*
کاستن از تنش‌های اجتماعی ناشی از نابرابری و ایجاد احساس هم‌سرنوشتی.

* تقویت فرهنگ «همدلی فعال»؛ یعنی شهروندان توانمند درمی‌یابند که مشارکت‌شان در رفاه همگان، نه وظیفه‌ای سنگین بلکه فرصتی معنوی است.

* ماندگاری تاثیرات تا نسل‌ها، به‌گونه‌ای که بهره‌مندشدگان امروز، بانیان وقف‌های فردا شوند.
 
۳-۳. ایجاد سرمایه اجتماعی پایدار
۳-۳-۱. تعریف و جایگاه سرمایه اجتماعی در سنت اسلامی
سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموعه‌ای از اعتماد متقابل، همبستگی، شبکه‌های ارتباطی و هنجارهای همکاری اجتماعی که جامعه را قادر می‌سازد مسائل خود را با کم‌ترین اصطکاک و بیش‌ترین هم‌افزایی حل کند. در فرهنگ اسلامی، این مفهوم ریشه در آموزه‌هایی چون:

* «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...؛ جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند...» (حجرات: ۱۰)؛ برادری ایمانی، که مبنای روابط اجتماعی را بر اعتماد و همبستگی می‌گذارد.

* «...وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى...؛ و در نیکی و تقوا، با یکدیگر همکاری کنید...» (مائده:۲)؛ دعوت قرآنی به همکاری در کار خیر و تقوا.
 
وقف، با ماهیت داوطلبانه، بلندمدت و غیرانتفاعی، یکی از کارآمدترین ابزارهای پرورش همین سرمایه اجتماعی است.
 
۳-۳-۲. مکانیزم‌های ایجاد سرمایه اجتماعی از مسیر وقف
وقف با ایجاد نهادها و برنامه‌های خدماتی، بر چند لایه حیاتی سرمایه اجتماعی اثر می‌گذارد:

* اعتماد نهادی: شفافیت در مدیریت موقوفات و مشاهده مستقیم منافع آن، اعتماد عمومی را به نهاد اوقاف و به‌طور کلی ساختار اجتماعی افزایش می‌دهد.

* همبستگی اجتماعی: بهره‌مندان از موقوفات احساس تعلق بیشتری به ساختار اجتماعی پیدا می‌کنند و این حس، مرزهای طبقاتی را نرم می‌کند.

* شبکه‌های ارتباطی: مراکز فرهنگی، علمی، یا خدماتی وقفی، بستری برای شکل‌گیری ارتباطات جدید و همکاری میان گروه‌های مختلف فراهم می‌کنند.

* مشارکت داوطلبانه: وقتی مردم ثمره وقف را می‌بینند، انگیزه بیشتری برای خرید سهم در این فرآیند یا پیشنهاد و اجرای وقف‌های جدید پیدا می‌کنند.
 
۳-۳-۳. چرخه بازتولید سرمایه اجتماعی
وقف نه‌ تنها سرمایه اجتماعی ایجاد می‌کند، بلکه با یک چرخه خودتقویت‌کننده، آن را بازتولید می‌کند:
۱. ایجاد اعتماد و همبستگی؛
2. افزایش مشارکت مردمی؛
3. افزایش منابع و گستره موقوفات؛
4. ارتقاء خدمات و کارکرد اجتماعی وقف؛
۵. تقویت بیشتر اعتماد و همبستگی.
 
این چرخه، ضریب تاب‌آوری جامعه را در برابر بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و حتی بلایای طبیعی بالا می‌برد.
 
۳-۳-۴. شواهد تاریخی
*
کاروانسراهای وقفی در مسیرهای تجاری که امنیت راه‌ها را تأمین می‌کردند، شبکه‌های همکاری بین بازرگانان و اهالی شهرها را توسعه دادند.

* کتابخانه‌های وقفی مانند «مکتبة القرویین» در مراکش یا «دارالعلم» در بغداد، کانون‌های تعامل فکری و شکل‌گیری شبکه‌های علمی بودند که فراتر از مرزهای جغرافیایی عمل می‌کردند.

* حسینیه‌ها و مساجد وقفی در شهرهای شیعه‌نشین ایران و عراق، نقطه اتصال نسل‌ها و گروه‌های اجتماعی در مناسبت‌های دینی و اجتماعی شدند.
 
۳-۳-۵. پیامدهای تمدنی
وقتی سرمایه اجتماعی بر پایه وقف ایجاد می‌شود:

* روابط اجتماعی بر اعتماد و همکاری پایدار استوار می‌شود، نه صرفاً بر منافع مادی زودگذر.

* جامعه ظرفیت بیشتری برای پروژه‌های بزرگ‌مقیاس فرهنگی، علمی و اقتصادی پیدا می‌کند.

* فرهنگ مهرورزی به‌صورت نهادی و بین‌نسلی منتقل می‌شود.
 

۴. کارکردهای تمدنی وقف

۴-۱. توسعه علمی و فرهنگی
وقف، نقشی بی‌بدیل در توسعه علمی و فرهنگی تمدن اسلامی ایفا کرده است. احداث مدارس، دانشگاه‌ها، کتابخانه‌ها، و مراکز تحقیقاتی از سوی واقفان، دسترسی به علم و دانش را برای عموم مردم، حتی قشر محروم، فراهم آورد.
 
بسیاری از بزرگ‌ترین مراکز علمی و فرهنگی جهان اسلام، از جمله دانشگاه الازهر، مدارس نظامیه، و کتابخانه‌های عظیم، در ابتدا به صورت اوقاف تأسیس و اداره می‌شدند. این مراکز، محل تربیت دانشمندان، نویسندگان، و هنرمندان بزرگی بودند که میراث علمی و فرهنگی بشریت را غنی ساختند.
 
۴-۲. پشتیبانی از نهادهای دینی و عبادی
وقف، ستون فقرات بسیاری از نهادهای دینی و عبادی در جهان اسلام بوده است. مساجد، حسینیه‌ها، تکایا، و اماکن مذهبی دیگر، بخش قابل توجهی از هزینه‌های جاری و عمرانی خود را از محل درآمد اوقاف تأمین می‌کنند.
 
این امر، به بقاء و شکوفایی این مراکز کمک کرده و امکان ارائه خدمات مذهبی و فرهنگی به مردم را فراهم می‌آورد. همچنین، وقف در زمینه آموزش علوم دینی و تربیت روحانیون نیز نقش بسزایی داشته است.
 
۴-۳. نقش وقف در زیرساخت‌های اقتصادی جوامع اسلامی
وقف، تنها به امور خیریه و مذهبی محدود نمی‌شود، بلکه در توسعه زیرساخت‌های اقتصادی جوامع اسلامی نیز نقش حیاتی ایفا کرده است. ایجاد کاروانسراها، پل‌ها، قنات‌ها، و حمام‌های عمومی، که بسیاری از آن‌ها موقوفه بودند، به تسهیل تجارت، حمل و نقل، و بهبود بهداشت عمومی کمک شایانی نمودند.
 
همچنین، بسیاری از کارگاه‌های تولیدی و واحدهای اقتصادی نیز با سرمایه‌گذاری اوقاف شکل گرفتند و به اشتغال‌زایی و رونق اقتصادی منجر شدند. این کارکردها، نشان‌دهنده گستردگی و پویایی نهاد وقف در طول تاریخ تمدن اسلامی است.
 

۵. چالش‌های احیای وقف در عصر حاضر

۵-۱. موانع حقوقی و ساختاری
یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در احیای وقف در عصر حاضر، وجود موانع حقوقی و ساختاری است. پیچیدگی قوانین مربوط به ثبت و اداره اوقاف، بروکراسی اداری، و گاهی تعارض منافع، می‌تواند فرآیند وقف و بهره‌برداری از آن را دشوار سازد.
 
عدم وجود سازوکارهای شفاف و کارآمد برای نظارت بر عملکرد متولیان، و همچنین احتمال سوءاستفاده از اموال موقوفه، از دیگر موانع حقوقی محسوب می‌شوند.
 
۵-۲. کمبود آگاهی عمومی
با وجود سابقه درخشان وقف، در جوامع امروز، سطح آگاهی عمومی نسبت به اهمیت، ابعاد و روش‌های وقف، به طور قابل توجهی کاهش یافته است. بسیاری از افراد، شناخت کافی از مفاهیم وقف، انواع آن، و چگونگی مشارکت در این سنت نیکو ندارند.
 
این کمبود آگاهی، مانع بزرگی در جهت تشویق مردم به وقف کردن اموال و دارایی‌های خود، و همچنین استفاده بهینه از منافع اوقاف موجود است.
 
۵-۳. تحدید نگاه وقف محدود به امور سنتی
یکی دیگر از چالش‌ها، محدود کردن نگاه به وقف در امور سنتی است. در حالی که وقف می‌تواند در حوزه‌های نوینی چون فناوری، محیط زیست، سلامت دیجیتال، و حتی حمایت از استارتاپ‌ها نقش ایفا کند، هنوز هم بسیاری از افراد، وقف را صرفا منحصر به امور مذهبی، آموزشی و عام‌المنفعه سنتی می‌دانند.
 
این نگاه محدود، پتانسیل عظیم وقف را برای پاسخگویی به نیازهای جدید جامعه نادیده می‌گیرد.
 

۶. راهکارهای نوین وقف

۶-۱. وقف فناورانه
در دنیای امروز، وقف می‌تواند با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، کارایی و اثرگذاری خود را به طور چشمگیری افزایش دهد. "وقف فناورانه" به معنای استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های دیجیتال برای جمع‌آوری، مدیریت، و توزیع منابع وقفی است.
 
ایجاد درگاه‌های آنلاین برای وقف، استفاده از بلاکچین برای شفافیت در تراکنش‌های وقفی، و به کارگیری هوش مصنوعی در تحلیل نیازهای جامعه و تخصیص بهینه منابع، نمونه‌هایی از این رویکرد هستند.
 
۶-۲. وقف محیط زیستی
با توجه به اهمیت روزافزون مسائل زیست‌محیطی، "وقف محیط زیستی" می‌تواند ابزاری مؤثر برای حفظ طبیعت و مقابله با آلودگی باشد.
 
این نوع وقف می‌تواند شامل اختصاص زمین برای ایجاد فضاهای سبز، حمایت از پروژه‌های بازیافت، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک، و یا حتی وقف برای آموزش عمومی در زمینه حفاظت از محیط زیست باشد.
 
۶-۳. وقف سلامت دیجیتال
با گسترش بیماری‌های نوظهور و اهمیت روزافزون سلامت، "وقف سلامت دیجیتال" نیز پتانسیل فراوانی دارد.
 
این نوع وقف می‌تواند شامل حمایت از توسعه اپلیکیشن‌های سلامت، دسترسی رایگان به خدمات مشاوره پزشکی آنلاین برای اقشار کم‌درآمد، سرمایه‌گذاری در تحقیقات پزشکی با استفاده از داده‌های دیجیتال، و یا حتی وقف برای آموزش سواد سلامت دیجیتال باشد.
 
۶-۴. شبکه‌سازی جهانی اوقاف
برای ارتقاء سطح اثرگذاری وقف در سطح بین‌المللی، "شبکه‌سازی جهانی اوقاف" امری ضروری است.
 
ایجاد پلتفرم‌هایی برای تبادل تجربیات، همکاری در پروژه‌های مشترک، و شناسایی نیازهای جهانی، می‌تواند به تقویت و گسترش نهاد وقف در سراسر جهان کمک کند. این شبکه‌سازی، امکان بهره‌گیری از ظرفیت‌های جهانی را برای حل مسائل مشترک بشریت فراهم می‌آورد.
 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

وقف، همان‌گونه که از نخستین روزهای رسالت پیامبر اکرم ‌(صلّی الله علیه و آله) در قالبی الهی و هوشمندانه نهادینه شد، نه یک عمل فردی گذرا که یک «نظام اجتماعیِ خودترمیم‌شونده» است.
 
این نظام با اتصال سه رکن ایمان، ساختار حقوقی و کارکرد اجتماعی توانسته است در تاریخ اسلام، خدماتی بین‌نسلی، جامع‌الاطراف و بی‌نیاز از وابستگی به قدرت‌های متغیر سیاسی ارائه کند.
 
بررسی پیشینه تاریخی و فقهی، پیوندهای عمیق آن با صدقه جاریه و تعاون اجتماعی، و آثار تمدنی در حوزه‌های علمی، اقتصادی و فرهنگی نشان داد که وقف توانسته است:

۱. به‌ عنوان ابزاری الهام‌گرفته از سنت نبوی، شکاف‌های طبقاتی را کاهش دهد و عدالت فرصت‌ها را گسترش بخشد.
2. سرمایه اجتماعی پایدار خلق کند که ستون فقرات تمدن‌ها و جوامع تاب‌آور است.
3. الگوی ترکیب معنویت با توسعه مادی را در قالبی منسجم و الهی ارائه دهد.
 
اما چالش‌های معاصر -از محدودیت دیدگاه‌ها به قالب‌های سنتی و کمبود آگاهی عمومی گرفته تا موانع حقوقی و کم‌توجهی به حوزه‌های نوپدید- نشان می‌دهند که بدون بازنگری و روزآمد کردن مدیریت و کارکرد وقف، بخشی از این ظرفیت عظیم در حاشیه خواهد ماند.
 
راهکارهای نهایی و عملیاتی
۱. نوسازی گفتمان وقف بر محور سنت نبوی
*
تولید محتوای هدفمند در رسانه‌ها و برنامه‌های آموزشی با محوریت الگوهای وقف پیامبر و اهل ‌بیت‌ (علیهم ‌السلام).

* روایت‌گری الهام‌بخش از موقوفات تاریخی و معاصر که توانسته‌اند چالش‌های اجتماعی را حل کنند.
 
۲. گسترش حوزه‌های وقف به نیازهای روز
*
وقف فناورانه (پلتفرم‌های دیجیتال، بلاکچین برای شفافیت، تحلیل داده‌ها برای بهینه‌سازی منابع).

* وقف محیط‌زیستی و سلامت دیجیتال برای پاسخ به بحران‌های فراملی.

* وقف حمایتی برای نوآوری و اقتصاد دانش‌بنیان.
 
۳. ایجاد الگوی مدیریت ترکیبی (مردمی–نهادی)
*
تشکیل شوراهای محلی اوقاف متشکل از واقفان، بهره‌برداران و متخصصان مدیریت اجتماعی.

* شفاف‌سازی کامل گردش مالی موقوفات با سازوکار گزارش‌دهی عمومی.
 
۴. سرمایه‌گذاری هدفمند بر تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی
*
تبدیل مراکز وقفی به مراکز پیوند اجتماعی و گفتگوی بین‌نسلی.

* پشتیبانی از رویدادها، آموزش‌ها و پروژه‌هایی که موجب افزایش اعتماد و همبستگی می‌شوند.
 
۵. شبکه‌سازی ملی و بین‌المللی اوقاف
*
ایجاد بانک اطلاعاتی مشترک موقوفات قابل‌همکاری در جهان اسلام.

* طرح‌های مشترک بین‌کشوری برای مقابله با بحران‌های جهانی (سلامت، محیط‌زیست، فقر).
 
سخن پایانی
نام‌گذاری ۱۹ شهریور ۱۴۰۴ به‌ عنوان «روز وقف و سنت نبوی، سرمایه‌ای برای مهرورزی» تنها یک یادبود تاریخی نیست؛ این روز، اعلام بازگشت به یک الگوی تمدنی است که در آن، خیرخواهی ساختاریافته جای کمک‌های پراکنده را می‌گیرد و مهرورزی، از یک احساس زودگذر به یک سامانه کارآمد و پایدار تبدیل می‌شود.
 
اگر سنت نبوی را با همان روح و با ادبیات امروزین در وقف جاری کنیم، می‌توانیم در برابر بحران‌های عصر جدید -از شکاف‌های اقتصادی و فرهنگی تا چالش‌های فناورانه- نه‌ تنها مقاوم بمانیم، بلکه از دل فرهنگ اسلامی خود، راه‌حل‌های جهانی ارائه دهیم. این همان معنای واقعی «سرمایه‌ای برای مهرورزی و تمدن‌سازی» است: سرمایه‌ای که هم به انسان خدمت می‌کند و هم به امت و هم به آیندگان.

نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط