مقدمه:
در تقویم حماسی ملت ایران، هفته دفاع مقدس نه فقط یادآور هشت سال نبرد سرنوشتساز با دشمنان این سرزمین است، بلکه آیینهای تمامنما از ایمان، غیرت و مقاومت مردم ایران است که در سختترین شرایط، پرچم عزت و استقلال را برافراشتند.در کنار آن، روز مهمانی لالهها به عنوان روز تجدید عهد با شهیدان، فرصتی برای بازخوانی آرمانهای ایثار و شهادت است؛ روزی که مزار شهیدان در سراسر کشور غبارروبی، عطرافشانی و گلباران میشوند و فضای جامعه با روح حماسه آکنده میشود.
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) در 2 مهرماه ۱۴۰۴ به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز مهمانی لالهها، تجلیل از شهادت و مجاهدت در دفاع مقدس و نبردهای منطقهای نظیر آنچه در جنگ دوازدهروزه رخ داد، و همزمان بیانیهای راهبردی برای امت اسلامی در عصر جنگ شناختی و نبرد ارادههاست.
این پیام، همچون همیشه، نه تنها بازتابدهنده روح حماسه گذشته، بلکه نقشه راهی برای مواجهه با چالشهای امروز و فردای جهان اسلام است.
در این نوشتار، ابتدا متن این پیام میآید و سپس به بسط و شرح ابعاد گوناگون این پیام ارزشمند پرداخته و تلاش میشود تا با نگاهی تحلیلی و راهبردی، پیوند عمیق میان دفاع هشتساله، نبرد دوازدهروزه، روز مهمانی لالهها و ضرورت مقاومت اسلامی در گستره منطقهای و جهانی تبیین گردد.
۱. پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز مهمانی لالهها
بسم الله الرّحمن الرّحیمامسال، هفتهی دفاع مقدّس، با شهادت جمعی از برجستگان مسیر مقاومت اسلامی و جوانان شجاع در نقاط گوناگون، جلوه و شکوه دیگری یافته است.
شهادت پاداش مجاهدت است؛ چه در دفاع هشتساله، چه در نبرد قهرمانانهی دوازدهروزه، و چه در لبنان و غزّه و فلسطین. ملّتها با این مجاهدتها رشد میکنند و با این شهادتها جلوه و جلا مییابند.
مهم آن است که به وعدهی الهی دربارهی پیروزی حق و زوال باطل یقین کنیم و به وظیفهی خود در نصرت دین خدا پایبند باشیم.
سیّدعلی خامنهای
۲ مهرماه ۱۴۰۴

۲. جایگاه هفته دفاع مقدس در فرهنگ مقاومت ایران
دفاع مقدس، مدرسه انسانسازی
دفاع مقدس، دورانی هشتساله از تاریخ معاصر ایران است که از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ به طول انجامید. این جنگ تحمیلی، که با تهاجم گسترده رژیم بعث عراق به خاک ایران آغاز شد، به سرعت به یکی از طولانیترین و خونینترین درگیریهای قرن بیستم تبدیل گردید. اما فراتر از ابعاد نظامی و جغرافیایی، دفاع مقدس، یک مکتب بود؛ مکتبی برای انسانسازی.در این دوران، جامعه ایران به مثابه کلاسی بزرگ، شاهد تربیت نسلی بود که معنای واقعی ایثار، فداکاری، شجاعت، و پایبندی به آرمانها را آموخت.
رزمندگان اسلام، که از اقشار مختلف جامعه بودند – از جوانان دانشآموز و دانشجو گرفته تا کارگران، کشاورزان و کارمندان – با حضوری آگاهانه و داوطلبانه در جبهههای نبرد، مفهوم «جهاد» را در عمل معنا کردند. آنها با حداقل امکانات در برابر ارتشی مجهز و مورد حمایت قدرتهای جهانی ایستادند و حماسههایی آفریدند که در تاریخ ماندگار شد.
نقش فرماندهان برجستهای چون سرداران رشید اسلام شهیدان حسین خرازی، محمدابراهیم همت، مهدی باکری، قاسم سلیمانی، محمد جهان آرا، مهدی زینالدین و فرماندهان و رزمنده گمنام دیگر، در شکلگیری و هدایت این مقاومت بیبدیل بود. آنها نه تنها در نبرد نظامی، بلکه در هدایت معنوی و روحی رزمندگان نیز نقش محوری داشتند. ایثارگری آنان، از جانفشانی در سنگرها تا تحمل سختیهای طاقتفرسا در اسارت و جبهه، الگویی برای نسلهای آینده شد.
دفاع مقدس، هویت ملی-دینی ملت ایران را بازتعریف کرد. در این دوران، مفهوم «خودباوری» و «اتکا به توان داخلی» در مقابل اتکای به قدرتهای بیگانه، معنایی عینی یافت. تحریمها، تهدیدها، و انزوای سیاسی، همگی به ابزارهایی برای آزمودن مقاومت ملت ایران تبدیل شدند و ملت شریف و مقاوم ایران در این آزمون، سربلند بیرون آمد.
روحیه جهادی، فداکاری برای خدا و خلق، و دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی مردم ایران، عناصر کلیدی هویت ملی-دینی را تشکیل دادند که تا امروز نیز سرمایه اصلی ملت ما محسوب میشود.

پیوند پیام مقام معظم رهبری با حماسه دفاع مقدس
پیام رهبر معظم انقلاب در ۲ مهرماه ۱۴۰۴، به شکلی هنرمندانه و راهبردی، بین حماسه دفاع مقدس، حوادث جاری منطقه و ایران و آینده مقاومت اسلامی پیوند برقرار میکند. خط استدلال ایشان، مسیری را از گذشته به حال و سپس به آینده ترسیم مینماید:* گذشته (دفاع مقدس(: مقام معظم رهبری با اشاره به "هفته دفاع مقدّس" و "شهادت جمعی از برجستگان مسیر مقاومت اسلامی"، یادآور دوران پرافتخار جنگ تحمیلی میشوند.
این یادآوری صرفا یک نگاه به گذشته نیست، بلکه پاسخی به این پرسش است که چگونه ملتی با دست خالی در برابر قدرتی بزرگ ایستادگی کرد. این دوران، نمادی از "مجاهدت" است که در نهایت به "پاداش" شهادت ختم شد.
* حال (نبرد دوازدهروزه و مقاومت ایران(: ایشان بلافاصله این مجاهدتها را به "نبرد قهرمانانه دوازدهروزه" و "لبنان و غزّه و فلسطین" پیوند میزنند.
این نشان میدهد که روحیه و فرهنگ دفاع مقدس، نه تنها در مرزهای ایران محدود نمانده، بلکه به دیگر ملتهای مسلمان و مبارز در منطقه نیز سرایت کرده و الهامبخش مقاومت آنان شده است. شهادت در این صحنهها نیز همان "پاداش مجاهدت" است.
* آینده (یقین به وعده الهی و نصرت دین(: هسته اصلی پیام، حرکت به سوی آینده است. رهبر معظم انقلاب تأکید میکنند که "مهم آن است که به وعدهی الهی دربارهی پیروزی حق و زوال باطل یقین کنیم و به وظیفهی خود در نصرت دین خدا پایبند باشیم."
این بخش، چشمانداز نهایی مقاومت را ترسیم میکند. پیروزی حق، یک وعده الهی است که نباید به فراموشی سپرده شود. وظیفه ما، "نصرت دین خدا" است که این نصرت، از طریق همین مجاهدتها و مقاومتها تحقق مییابد.
این خط استدلال، پیام را از یک تجلیل صرف از گذشته، به یک بیانیه راهبردی برای امت اسلامی در زمان حال و آینده تبدیل میکند. این پیوند، نشان میدهد که دفاع مقدس، نقطهای در تاریخ نبوده، بلکه جریانی مستمر و رو به جلو است که ریشههای آن در ارزشهای اسلامی و آرمانهای الهی قرار دارد.

۳. روز مهمانی لالهها؛ آیین عهد و تجدید بیعت
ریشههای فرهنگی و دینی آیین
"روز مهمانی لالهها" که معمولا با نام "روز بزرگداشت شهدا" یا "روز تجلیل از شهدا" نیز شناخته میشود، یکی از جلوههای زیبای فرهنگ ایثار و شهادت در ایران اسلامی است. این روز، فرصتی مغتنم برای پاسداشت مقام کسانی است که جان شیرین خود را در راه دفاع از دین، انقلاب، و میهن فدا کردند. ریشههای این آیین، عمیقاً در فرهنگ دینی و ملی ما تنیده شده است.در اسلام، شهادت جایگاهی رفیع دارد. قرآن کریم، شهدا را زندگان ابدی نزد پروردگار معرفی میکند:
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.» (آل عمران، ۱۶۹)
این آیه، معنای واقعی حیات را به شهدا اختصاص میدهد و آنان را از مرگ متعارف جدا میسازد. سیره پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام)، سرشار از نمونههای ایثار و شهادت است.
واقعه کربلا و شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش، نقطه عطفی در تاریخ تشیع است که الگوی جاودانه مقاومت در برابر ظلم را به بشریت ارائه داده است.
در فرهنگ ملی ایران نیز، داستانهای قهرمانی و فداکاری از دیرباز مورد ستایش بوده است. شخصیتهایی چون رستم در شاهنامه، اگرچه اسطورهای هستند، اما روحیه دفاع از وطن و مبارزه با دشمنان را در خود دارند. با ورود اسلام به ایران، این روحیه با مفاهیم دینی درآمیخت و نمادهای شهادت، ایثار، و جانبازی، جایگاه ویژهای یافتند.
روز مهمانی لالهها، تجلی عملی این ریشههای عمیق فرهنگی و دینی است. در این روز، جامعه در قالب زیارت مزار شهدا، برگزاری یادوارهها، و برنامههای فرهنگی، با آرمانهای آنان تجدید پیمان میکند.
این آیین، صرفا یک مراسم تشریفاتی نیست، بلکه بازخوانی عهد ناگسستنی میان جامعه زندگان و شهیدان است؛ عهدی برای ادامه راه آنان، حفظ دستاوردها، و پاسداری از ارزشهایی که برای آن جان باختند.
لاله به عنوان نماد خون شهید
نماد "لاله" در فرهنگ شیعی و ایرانی، به طور خاص و عمیقی با مفهوم شهادت پیوند خورده است. انتخاب لاله برای نامگذاری این روز و همچنین نمادپردازی در یادبود شهدا، بیدلیل نیست.لاله، گلی است که در بهار میروید و اغلب با رنگهای سرخ و آتشین خود، یادآور شور و حرارت است. در ادبیات فارسی، لاله نمادی از عشق، زیبایی، و گاهی اندوه بوده است. اما در دوران پس از واقعه عاشورا و با گسترش فرهنگ شهادت، لاله معنایی نو یافت.
رنگ سرخ لاله، مستقیما تداعیکننده خون است. خون شهید، عنصری است که در معارف دینی، حیاتی مجدد به جامعه میبخشد و ارزشهای الهی را زنده نگه میدارد. لاله، با رنگ سرخ تند خود، این مفهوم را به زیبایی منتقل میکند. گویی هر گل لاله، قطرهای از خون شهید است که در خاک روییده و عطر ایثار را پراکنده میکند.
از نظر فلسفی، لاله نماد زندگی است که از دل مرگ (خون ریخته شده) برمیخیزد. شهادت، ظاهرا پایان زندگی است، اما در فرهنگ شهادت، آغاز حیاتی جاودانه و تأثیرگذار است. لاله، با شکفتن خود، این چرخه زندگی و مرگ و تولد دوباره را به نمایش میگذارد.
در روز مهمانی لالهها، این نماد در اوج خود به کار گرفته میشود. گلباران مزار شهدا با گلهای لاله، عطرافشانی، و قرائت فاتحه، همگی نشانههایی از این پیوند عمیق هستند. جامعه در این روز، با حضور بر مزار عزیزان شهیدش، در واقع مهمان لالههای سرخرنگ است که نماد فداکاری آنان هستند و این مهمانی، سرآغاز تجدید عهد و ادای احترام به آنان است.

۴. پیوند دفاع مقدس و نبرد دوازدهروزه
مقایسه راهبردی دو نبرد
پیام مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، با قرار دادن "دفاع مقدس هشتساله" و "نبرد قهرمانانه دوازدهروزه" در کنار هم، نکتهای راهبردی را برجسته میسازد: پیوستگی تاریخ مقاومت و تکامل الگوی نبرد.اگرچه این دو رویداد از نظر زمانی و مکانی متفاوتند، اما شباهتهای ساختاری و درسهای مشترکی دارند که درک آنها برای فهم راهبرد مقاومت اسلامی ضروری است.
شباهتهای ساختاری
۱. ماهیت دفاعی در برابر تهاجم: هر دو نبرد، در پاسخ به تهاجم آغاز شدند. دفاع مقدس 8 ساله، واکنشی به تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران بود. نبرد دوازدهروزه نیز، پاسخی از سوی ملت مقاوم ایران در برابر حملات رژیم صهیونیستی بود. در هر دو مورد، مردم و رزمندگان مقاوم ایران، مدافعان تمامیت ارضی، هویت، و حق حاکمیت خود بودهاند.۲. عدم تقارن در نیروها و تجهیزات: در هر دو نبرد، نیروهای ملت ایران با ارتشهای بسیار مجهز و قدرتمند مواجه بودند. در دفاع مقدس، ایران در برابر ارتش عراق که مورد حمایت قدرتهای جهانی بود، ایستاد. در نبردهای 12 روزه نیز با ارتشی مواجه بود که از حمایتهای گسترده غرب برخوردار است. این عدم تقارن، مقاومت را به نبردی فرسایشی و مبتنی بر هوشمندی، خلاقیت، و روحیه تبدیل میکند.
۳. نقش اراده و ایمان در پیروزی: در هر دو نبرد، عاملی فراتر از قدرت نظامی، تعیینکننده نتیجه نبرد بود: اراده ملت، ایمان به خدا، و روحیه جهادی. این عوامل، به نیروهای مسلح ایران اجازه داد تا در برابر نابرابری تسلیحاتی، دست برتر را داشته باشند و دشمن را به عقبنشینی وادار کنند.
۴. تأثیر روانی و تبلیغاتی: هر دو نبرد، صحنه نبرد روانی و تبلیغاتی نیز بودهاند. دشمنان تلاش کردهاند تا با جنگ روانی، روحیهی مقاومت ملت ایران را در هم بشکنند. اما در هر دو مورد، مقاومت و اتحاد ملی توانسته با پیروزیهای میدانی و حفظ انسجام داخلی، روایت خود را به کرسی بنشاند.
تفاوتهای محیطی
۱. مقیاس جغرافیایی و مدت زمان: دفاع مقدس، جنگی هشت ساله در مقیاسی جغرافیایی وسیع با نفوذ دشمن به خاک ایران بود که سرانجام با دفاع همهجانبه رزمندگان ایران اسلامی، دشمن از همه مکانهایی که تصرف کرده بود، عقب نشینی نمود. نبرد دوازدهروزه در مقیاس و زمان محدودتر اما فشردگی بالا اتفاق افتاد، به گونهای که حملات دشمن، هوایی و با تخریب تأسیسات هستهای و دفاعی صورت گرفت که با پاسخ محکم و متقابل ایران مواجه شد.۲. شرایط سیاسی بینالمللی: شرایط سیاسی بینالمللی در زمان دفاع مقدس و در دوران نبردهای اخیر منطقه از جمله جنگ تحمیلی دوازدهروزه، متفاوت بوده است. در دوران دفاع مقدس، بلوکبندیهای جهانی نقش پررنگتری داشتند. امروزه، شاهد ظهور بازیگران جدید و پیچیدگیهای منطقهای و جهانی بیشتری هستیم.
۳. تکنولوژی نبرد: با گذشت زمان، تکنولوژیهای نظامی نیز تحول یافته است. اگرچه اصول مقاومت پایدار است، اما ابزارها و تاکتیکهای نبرد نیز تغییر کرده است. اما از حیث دفاع در برابر تهاجم دشمن، این مقایسه نشان میدهد که "نبرد دوازدهروزه" نه یک رویداد مستقل، بلکه ادامه منطقی و تکاملیافته همان روحیه و الگوی مقاومت است که در دفاع مقدس هشتساله شاهد آن بودیم.
تاثیر تجربه دفاع مقدس بر جبهه مقاومت منطقه
تجربه هشت سال دفاع مقدس، گنجینهای بیبدیل از دانش، تجربه، و روحیه برای جبهه مقاومت اسلامی در منطقه است. ایران، پس از دفاع مقدس، به عنوان یک قدرت منطقهای و الهامبخش مقاومت، نقش مهمی در انتقال این آموختهها ایفا کرده است.۱. انتقال دانش و تاکتیکهای نوین: در دوران دفاع مقدس، رزمندگان ایرانی تاکتیکهای مبتکرانه و منحصر به فردی را در جنگ نامنظم، جنگ چریکی، نفوذ، و عملیات ایذایی به کار گرفتند. این تاکتیکها، به خصوص در مواجهه با ارتشهای تا دندان مسلح، کارایی بالایی از خود نشان دادند.
گروههای مقاومت در لبنان، فلسطین، یمن و سایر مناطق، با مطالعه و تحلیل این تجربیات، توانستهاند تاکتیکهای خود را ارتقا دهند. به عنوان مثال، استفاده از تونلها، جنگ نامنظم در محیطهای شهری، و عملیاتهای نفوذی، از جمله مواردی هستند که میتوان ردپای آنها را در نبردهای منطقه مشاهده کرد.
۲. الهامبخشی روحی و معنوی: مهمترین میراث دوران دفاع مقدس، روحیه مقاومت، ایثار و خودباوری است. داستانهای شجاعت فرماندهان و رزمندگان، خاطرات اسرا و حماسههای ایثار، منبع الهامبخشی عمیقی برای مبارزان در جبهههای دیگر است.
رهبر معظم انقلاب نیز در پیام خود به این "رشد" و "جلوه و جلا" یافتن ملتها از طریق مجاهدتها و شهادتها اشاره میکنند. دفاع مقدس نشان داد که چگونه یک ملت میتواند با تکیه بر ایمان و اراده، بر ابرقدرتها غلبه کند. این پیام، برای ملتهایی که تحت ستم و اشغال هستند، بسیار حیاتی است.
۳. تقویت باور به پیروزی: دفاع مقدس، به طور عملی ثابت کرد که پیروزی بر قدرتهای بزرگ، امری دستیافتنی است، حتی اگر در کوتاهمدت محقق نشود. این باور، که "حق پیروز است" و "باطل زوالپذیر"، سنگ بنای مقاومت پایدار است. تجربه ایران، الگویی برای دیگران شد تا باور کنند که میتوانند در برابر اشغالگران و زورگویان بایستند و پیروز شوند.
۴. ایجاد شبکه و اتحاد مقاومت: پس از دفاع مقدس، ایران تلاش کرده است تا با حمایت از گروههای مقاومت در منطقه، شبکهای از جبهه واحد اسلامی را شکل دهد. این حمایتها، چه در زمینه تسلیحاتی (در صورت امکان)، چه در زمینه آموزشی، و چه در زمینه تبادل تجربیات، به تقویت این گروهها کمک کرده است.
"محور مقاومت" که امروز در منطقه نقش کلیدی دارد، تا حد زیادی مرهون پایهریزی و تداوم فرهنگ و استراتژی مقاومت از سوی ایران پس از دفاع مقدس است.
به این ترتیب، دفاع مقدس، نه تنها برای ایران، بلکه برای کل منطقه، یک "مدرسه مقاومت" بوده است و انتقال درسهای آن، به جبهه مقاومت منطقهای، توان و صلابت بخشیده است.

۵. شهادت؛ پاداش مجاهدت و موتور رشد ملتها
مفهوم شهادت در فرهنگ شیعه
شهادت در فرهنگ شیعه، نه تنها یک پایان، بلکه آغاز حیاتی است که با جایگاهی والا نزد خداوند همراه است. از واقعه عاشورا به این سو، شهادت به نماد جاودانه مبارزه با ظلم و دفاع از حقیقت تبدیل شده است. این مفهوم، ریشه در آموزههای قرآنی و سیره اهل بیت (علیهم السلام) دارد.قرآن کریم در آیه 169 سوره آل عمران، شهدا را نه مرده، بلکه زندگان جاوید میداند که از خوان نعمت الهی بهرهمندند. این آیه، تلقی رایج از مرگ را دگرگون ساخته و به شهادت معنایی فراطبیعی میبخشد. در روایات اسلامی، شهادت را اوج کمال انسانی و پاداش الهی برای کسانی میدانند که خالصانه در راه خدا جانفشانی کردهاند.
اما در تشیع، مفهوم شهادت با واقعه کربلا گره خورده است. شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش، نه تنها یک رویداد تاریخی، بلکه یک آموزه جاودانه شد. امام حسین (علیه السلام) با ایستادگی در برابر یزید، نماد مبارزه مظلوم با ظالم و دفاع از ارزشهای اصیل اسلام گردید.
فداکاری یاران امام حسین (علیه السلام)، هر یک در مقام خود، الگویی از وفاداری، شجاعت، و تسلیم در برابر امر الهی بود. از آن پس، هر شهیدی که در راه دین و حق به شهادت میرسد، نامی از کربلا را زنده میکند و گویی در کاروان حسینی حضور دارد.
این پیوند عاشورایی، شهادت را به موتور محرکه تحولات اجتماعی و سیاسی در تاریخ تشیع تبدیل کرده است. جنبشها و قیامهای بسیاری در طول تاریخ، با الهام از کربلا، راه شهادت را پیش گرفتهاند. انقلاب اسلامی ایران نیز، با تکیه بر همین فرهنگ شهادت، توانست رژیم طاغوت را سرنگون کند و امروز نیز، مقاومت اسلامی در منطقه، همین راه را ادامه میدهد.
مقام معظم رهبری در پیام خود، شهادت را "پاداش مجاهدت" معرفی میکنند که در "دفاع هشتساله"، "نبرد دوازدهروزه"، و "لبنان و غزّه و فلسطین" مصداق پیدا کرده است. این یعنی، همان روحیه و همان جایگاه برای شهدا در تمام این عرصهها قائلند. شهادت، نه تنها پاداش فردی، بلکه عامل رشد و تعالی ملتهاست.
تولید قدرت نرم
شهادت، فراتر از پاداش اخروی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تولید "قدرت نرم" در جوامع است. قدرت نرم، توانایی تأثیرگذاری بر افکار، باورها، و ارزشهای دیگران از طریق جاذبه و نه اجبار است. ایثار و شهادت، به دلایل زیر، به شدت در این زمینه مؤثرند:۱. انسجام ملی و همبستگی اجتماعی: یاد و خاطره شهدا، پیوندی ناگسستنی میان اعضای یک جامعه ایجاد میکند. زمانی که افراد، خود را در غم و افتخار خانواده شهدا شریک میدانند، همبستگی ملی تقویت میشود. شهدا، نمادهای وحدت ملی هستند که فراتر از اختلافات گروهی و جناحی، مورد احترام همه قرار میگیرند.
۲. الهامبخشی و ارتقای روحیه: داستانهای ایثار و فداکاری شهدا، روحیهای از امید، شجاعت، و تلاش در جامعه میدمد. این روایتها، افراد را به سمت مقابله با سختیها و ایستادگی در برابر ظلم تشویق میکنند. ملتها با الهام از شهدا، باور میکنند که میتوانند بر چالشها غلبه کنند.
۳. ترویج ارزشهای اخلاقی و معنوی: شهادت، اوج فداکاری و ایثار است. این ارزشها، وقتی در عمل توسط قهرمانان جامعه به نمایش گذاشته میشوند، تأثیر عمیقی بر فرهنگ عمومی دارند. شهدا، حاملان ارزشهای اخلاقی چون صداقت، شجاعت، مسئولیتپذیری، و از خودگذشتگی هستند که الگوی جامعه قرار میگیرند.
۴. جذابیت فرهنگی و ایدئولوژیک: فرهنگ شهادت، برای جوامع دیگر، به خصوص جوامعی که با استبداد یا اشغال مواجهند، بسیار جذاب است. این فرهنگ، در مقابل فرهنگ مادیگرایی و فردگرایی که توسط قدرتهای سلطهگر ترویج میشود، ایدئولوژی مقاومت و پایداری را تقویت میکند.
۵. تضعیف دشمن: هرچه فرهنگ شهادت در جامعهای قویتر باشد، روحیه مقاومت در برابر دشمن افزایش یافته و توان دشمن برای ارعاب و تسلط بر آن جامعه کاهش مییابد. شهدا، نماد شکستناپذیری روحی ملت هستند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه "ملّتها با این مجاهدتها رشد میکنند و با این شهادتها جلوه و جلا مییابند"، دقیقا به همین نقش شهادت در تولید قدرت نرم و رشد ملتها اشاره دارند. شهادت، نه تنها برای خود شهید، بلکه برای جامعهای که او را به یاد دارد و راهش را ادامه میدهد، منشأ قدرت و شکوفایی است.

۶. وعده الهی و یقین به پیروزی حق
جایگاه یقین در نصرت دین خدا
"یقین" یکی از ارکان اصلی در مسیر نصرت دین خدا و تحقق وعدههای الهی است. در اسلام، یقین به معنای علم و باور راسخ است که هیچ شک و تردیدی در آن راه ندارد. این مفهوم، نه تنها در بعد فردی، بلکه در بعد اجتماعی و جمعی نیز از اهمیت حیاتی برخوردار است.ریشههای قرآنی و روایی
قرآن کریم بارها بر اهمیت یقین تأکید کرده است. در آیات 3 و 4 سوره لقمان آمده است:
«هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ * الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ؛ که سراسر هدایت و رحمتی است برای نیکوکاران * همانان که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به آخرت یقین دارند.»
همچنین در آیه ۱۱۱ سوره هود در مذمت کسانی که به وعدههای الهی یقین ندارند، آمده است:
«وَإِنَّ کُلًّا لَمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّکَ أَعْمَالَهُمْ ۚ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ؛ و یقینا پروردگارت [پاداشِ] اعمال همه آنان را [در قیامت] کامل و تمام پرداخت خواهد کرد؛ زیرا او به آنچه انجام میدهند، آگاه است.»
در احادیث و روایات نیز، یقین به عنوان بالاترین مرتبه ایمان شناخته شده است. چنانچه حضرت امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
«أفضَلُ الإیمانِ حُسنُ الإیقانِ؛ برترین ایمان، یقین نیکوست.» (غرر الحکم: 2992)
یقین، موتور محرکه اقدام و پشتوانه مقاومت در برابر سختیهاست. بدون یقین، انگیزه برای جهاد و فداکاری سست میشود و در مواجهه با مشکلات، فرد یا جامعه دچار تردید و ناامیدی میگردد.
کاربرد در نصرت دین خدا
نصرت دین خدا، مسیری پر از فراز و نشیب است. در این مسیر، مؤمنان با چالشهای فراوانی روبرو میشوند:
سرکوب، تحریم، جنگ روانی، و ناملایمات اجتماعی.
در چنین شرایطی، یقین به وعده الهی، یعنی پیروزی نهایی حق بر باطل، به مؤمنان قدرت میدهد تا پایداری کنند.
مقام معظم رهبری در پیام حکیمانه خود میفرمایند:
"مهم آن است که به وعدهی الهی دربارهی پیروزی حق و زوال باطل یقین کنیم."
این جمله، چکیده راهبرد مقاومت است. وعده الهی، نه یک آرزوی دستنیافتنی، بلکه یک حقیقت قطعی است که در زمان خود محقق خواهد شد. یقین به این وعده، به افراد انگیزه میدهد تا نقش خود را در تحقق آن به درستی ایفا کنند. این یقین، باعث میشود تا شکستهای موقت، مایه دلسردی نشوند، بلکه به عنوان بخشی از فرایند پیروزی نهایی تلقی گردند.
اگر مؤمنان و ملتها به این وعده الهی یقین داشته باشند، هرگز در برابر ظلم و باطل تسلیم نخواهند شد. یقین، به آنها قدرت تحمل سختیها، ادامه مقاومت، و امید به آینده را میبخشد. بنابراین، یقین، نه تنها یک فضیلت اخلاقی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای تحقق اهداف الهی در زمین است.
چالشهای امروز تحقق وعده الهی
با وجود وعده الهی به پیروزی حق و زوال باطل، تحقق این وعده در دنیای امروز با چالشهای متعددی روبروست. این چالشها، به خصوص در عصر حاضر که با پیچیدگیهای سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی همراه است، نیازمند درک عمیق و رویکردی هوشمندانه هستند.۱. جنگ شناختی و تحریف حقیقت: یکی از بزرگترین چالشهای امروز، پدیده "جنگ شناختی" است. دشمنان با استفاده از ابزارهای رسانهای، شبکههای اجتماعی، و فضاهای مجازی، به طور گستردهای در صدد تحریف واقعیت، ایجاد شکاف در جامعه، و تضعیف باورهای دینی و انقلابی هستند.
آنها تلاش میکنند تا با وارونهنمایی حقایق، نمادهای مقاومت را تخریب کنند، روایت پیروزی را مخدوش سازند، و وعده الهی را به سخره بگیرند. این جنگ، نه با سلاح، بلکه با ذهن و فکر انسانها درگیر است و مقابله با آن، نیازمند بصیرت، آگاهی، و سواد رسانهای بالاست.
۲. سستی در یقین و ضعف ایمان: با وجود تأکید رهبر معظم انقلاب بر "یقین"، متأسفانه در برخی بخشهای جامعه، شاهد سستی در این باور و ضعف در ایمان هستیم. تأثیرپذیری از تبلیغات دشمن، مشکلات اقتصادی، و سختیهای زندگی، میتواند ایمان برخی را متزلزل کند. این ضعف، باعث میشود تا وعده الهی به جای یک حقیقت قطعی، به یک آرزوی دور تلقی شود و اراده برای عمل و مقاومت تضعیف گردد.
۳. نفوذ فرهنگی و تهاجم ارزشها: دشمنان، علاوه بر جنگ شناختی، از تهاجم فرهنگی نیز برای تضعیف ملتها استفاده میکنند. اشاعه فرهنگ مصرفگرایی، فردگرایی افراطی، و ارزشهای غربی که با فرهنگ اسلامی در تضاد است، میتواند هویت ملی و دینی را مورد تهدید قرار دهد. این تهاجم، به طور غیرمستقیم، باور به حق و باطل را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و زمینه را برای پذیرش روایتهای باطل فراهم میکند.
۴. عدم پایبندی به وظایف و مسئولیتها: نصرت دین خدا، مستلزم انجام وظایف و پذیرش مسئولیتهاست. زمانی که افراد و جوامع از انجام وظایف خود، چه در سطح فردی و چه جمعی، باز میمانند، تحقق وعده الهی به تأخیر میافتد. این وظایف شامل مبارزه با فساد، رعایت عدالت، تلاش برای خودکفایی، و دفاع از مظلومان است.
۵. تفرقه میان امت اسلامی: دشمنان، همواره تلاش کردهاند تا میان امت اسلامی تفرقه بیندازند. این تفرقه، مانع از شکلگیری یک جبهه متحد در برابر باطل میشود و تحقق وعده الهی مبنی بر پیروزی حق را دشوارتر میسازد. مقابله با این چالشها، نیازمند بازگشت به اصول، تقویت ایمان و یقین، هوشمندی در برابر فتنهها، و پایبندی به وظایف است. پیام رهبر معظم انقلاب، در واقع، پاسخی به این چالشها و راهنمایی برای عبور از آنهاست.
۷. مأموریت امروز امت اسلامی
وظایف نسل جوان
نسل جوان، همواره محور تحولات و موتور پیشران هر جامعهای بوده است. در عصر حاضر، که با چالشهای پیچیده و فرصتهای نوظهور همراه است، وظایف نسل جوان اهمیت مضاعفی پیدا میکند.پیام رهبر معظم انقلاب، با تأکید بر "مهم آن است که به وعدهی الهی دربارهی پیروزی حق و زوال باطل یقین کنیم و به وظیفهی خود در نصرت دین خدا پایبند باشیم"، خطاب به تمامی اقشار جامعه، به خصوص نسل جوان است.
وظایف نسل جوان در این مقطع حساس عبارتند از:
۱. پاسداری از آرمانها و ارزشها: نسل جوان، امانتدار آرمانهای انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی است. وظیفه اصلی آنها، حفظ این گنجینههای ارزشمند و انتقال آنها به نسلهای آینده است. این پاسداری، صرفاً در حرف خلاصه نمیشود، بلکه باید در عمل، در رفتار، و در انتخابهای زندگی نمود پیدا کند.
۲. مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ شناختی: نسل جوان، به دلیل حضور فعال در فضاهای مجازی و آشنایی با تکنولوژیهای نوین، بیش از هر قشر دیگری در معرض تهاجمات فرهنگی و جنگهای شناختی قرار دارد. وظیفه آنها، هوشیاری در برابر این تهاجمات، تشخیص صحیح حق از باطل، و مقابله فعال با پروپاگاندای دشمن است. این مقابله، میتواند از طریق تولید محتوای سالم، روشنگری در فضای مجازی، و نقد سازنده صورت گیرد.
۳. کسب علم و دانش و آمادگی برای جهاد علمی: برای پیشرفت جامعه و مقابله با استکبار جهانی، نیاز به تسلط بر علوم روز و توانایی تولید علم است. نسل جوان باید با جدیت به تحصیل علم پرداخته و خود را برای جهاد علمی، که امروز از اهمیت ویژهای برخوردار است، آماده سازد.
۴. فعالیت و حضور در عرصههای اجتماعی و سیاسی: امت اسلامی، نیازمند مشارکت فعال جوانان در تمامی عرصههای اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی است. این حضور، باید همراه با مسئولیتپذیری، ابتکار، و دوری از جناحگراییهای مخرب باشد.
۵. الگوبرداری از شهدا و پیشکسوتان مقاومت: شهدا، بهترین الگوهای ایثار، شجاعت، و اخلاص هستند. نسل جوان باید با مطالعه سیره شهدا و آشنایی با تجربیات پیشکسوتان مقاومت، از آنان درس گرفته و راهشان را ادامه دهند.
۶. تلاش برای تحقق وعده الهی: جوانان، نیروی جوانی خود را باید در راه تحقق وعده الهی مبنی بر پیروزی حق و زوال باطل به کار گیرند. این تلاش، در هر عرصهای که حضور دارند، میتواند مصداق پیدا کند؛ از تلاش در تحصیل و شغل گرفته تا حضور در جبهههای فرهنگی و اجتماعی.
بهرهگیری از تجربههای گذشته
رهبر معظم انقلاب در پیام خود، به طور ضمنی، بر اهمیت درسآموزی از تجربیات گذشته تأکید دارند. "هفته دفاع مقدس" و "روز مهمانی لالهها" یادآور همین تجربیات گرانبها هستند. بهرهگیری از این تجربهها، برای مواجهه با چالشهای امروز و آینده، امری حیاتی است.درسهای عملی دفاع مقدس
* خودباوری و اتکا به توان داخلی: دوران دفاع مقدس، به ملت ایران آموخت که میتوان با تکیه بر توان داخلی و ایمان به خدا، بر قدرتهای بزرگ غلبه کرد. تحریمها و تهدیدها، نه تنها مانع پیشرفت نشدند، بلکه عاملی برای شکوفایی نوآوری و خلاقیت گردیدند. این درس، برای وضعیت کنونی اقتصادی و سیاسی کشور، بسیار راهگشا است.
* وحدت و انسجام ملی: در دوران دفاع مقدس، ملت ایران با وحدت کلمه و همدلی، در برابر دشمن ایستاد. هرگونه تفرقه و اختلاف، در آن دوران، به نفع دشمن تمام میشد. این اصل، امروز نیز برای حفظ اقتدار ملی و عبور از بحرانها، حیاتی است.
* فرهنگ ایثار و شهادت: فرهنگ ایثار و شهادت، نه تنها در جبهه، بلکه در پشت جبهه نیز، جامعه را با شور و همدلی همراه میکرد. این فرهنگ، به عنوان سرمایه اجتماعی، به ملت قدرت میدهد تا در برابر سختیها مقاومت کند.
* مدیریت جهادی و خلاقانه: فرماندهان دفاع مقدس، با وجود محدودیتها، توانستند با مدیریت جهادی و خلاقانه، پیروزیهای بزرگی کسب کنند. این شیوه مدیریت، که بر پایه ابتکار، سرعت عمل، و تصمیمگیری قاطع استوار است، برای حل مشکلات امروز نیز ضروری است.
درسهای تجربههای مقاومت منطقه
* پایداری و مقاومت در برابر فشار: نبردهای اخیر در غزه، لبنان، و سایر مناطق، نشان دادهاند که مقاومت پایدار، حتی در برابر فشارهای شدید، میتواند به نتایج مطلوب دست یابد. این پایداری، نه تنها در عرصه نظامی، بلکه در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز اهمیت دارد.
* اهمیت اتحاد و همبستگی اسلامی: در مواجهه با دشمنان مشترک، اتحاد و همبستگی میان کشورهای اسلامی و گروههای مقاومت، قدرت چانهزنی و توان دفاعی را به شدت افزایش میدهد.
* استفاده از ابزارهای نوین: گروههای مقاومت، توانستهاند با بهرهگیری از ابزارهای نوین، از جمله جنگ سایبری و رسانهای، در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادگی کنند.
بهرهگیری صحیح از این تجربیات، به معنای تکرار صرف نیست، بلکه فهم عمق استراتژی مقاومت، درس گرفتن از نقاط قوت، و پرهیز از اشتباهات گذشته است. این درسها، چراغ راه ملتها در مسیر دستیابی به عزت و سربلندی هستند.

۸. پیام راهبردی برای آینده
گفتمان مقاومت به عنوان راهبرد کلان
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۲ مهرماه ۱۴۰۴، را میتوان به عنوان تبیین و تقویت "گفتمان مقاومت" به عنوان یک راهبرد کلان برای جهان اسلام و آزادیخواهان جهان در نظر گرفت. این گفتمان، نه تنها در ایران، بلکه در منطقه و فراتر از آن، تأثیرگذار است.۱. استقلال و عزت ملی: گفتمان مقاومت، بر پایه استقلال، عزت نفس، و عدم وابستگی به قدرتهای استکباری شکل گرفته است. این گفتمان، ملتها را تشویق میکند تا بر پای خود بایستند و سرنوشت خود را خود رقم بزنند. تجربه دفاع مقدس، شاهدی بر این مدعاست که ملت ایران با تکیه بر مقاومت، توانست استقلال و عزت خود را حفظ کند.
۲. عدالتخواهی و مبارزه با ظلم: مقاومت، در ذات خود، با ظلم و بیعدالتی در ستیز است. گفتمان مقاومت، از مظلومان در برابر ظالمان حمایت میکند و بر این باور است که نهایتاً، حق بر باطل پیروز خواهد شد. این جنبه، باعث میشود که گفتمان مقاومت، فراتر از مرزهای جغرافیایی، طرفدارانی در سراسر جهان پیدا کند.
۳. وحدت و همبستگی امت اسلامی: اگرچه گفتمان مقاومت، در اشکال مختلف منطقهای ظهور مییابد، اما زیربنای آن، بر وحدت و همبستگی امت اسلامی استوار است. پیام رهبر معظم انقلاب، با پیوند دادن مقاومت ایران به مبارزات فلسطین و لبنان، بر این وحدت تأکید میورزد. این وحدت، ابزار قدرتمندی در برابر دشمنان است که تلاش میکنند امت اسلامی را متفرق سازند.
۴. تداوم مبارزه در عرصههای نوین: گفتمان مقاومت، محدود به عرصه نظامی نیست. در عصر حاضر، این گفتمان در عرصههای فرهنگی، اقتصادی، و رسانهای نیز تبلور یافته است. جنگ شناختی، مبارزه در فضای مجازی، و تلاش برای حفظ هویت ملی و دینی، همگی بخشی از راهبرد مقاومت هستند.
جایگاه ایران در محور مقاومت
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان پایهگذار و حامی اصلی "محور مقاومت" در منطقه، نقش محوری در ترویج و تثبیت این گفتمان ایفا میکند. ایران با حمایت از گروههای مقاومت اسلامی، ارائه تجربیات، و ایستادگی در برابر فشارهای بینالمللی، الگویی از مقاومت فعال را به نمایش گذاشته است. پیام رهبر معظم انقلاب، به طور خاص، این جایگاه را تقویت و رویکرد مقاومت را به عنوان یک استراتژی بلندمدت، برای آینده روشن میسازد.
پیشبینی آینده نبرد حق و باطل
پیام رهبر معظم انقلاب، ضمن تأکید بر "یقین به وعدهی الهی دربارهی پیروزی حق و زوال باطل"، آینده نبرد حق و باطل را نیز ترسیم میکند. این پیشبینی، نه بر اساس تحلیلهای صرفاً مادی، بلکه بر مبنای ایمان به سنتهای الهی و روندهای تاریخی استوار است.روندهای منطقهای
در منطقه غرب آسیا، شاهد یک دگرگونی عمیق هستیم. محور مقاومت، با وجود تمام چالشها، همچنان در حال تقویت است. پیروزیهای مقاومت در لبنان و غزه، شکست طرحهای تجزیه منطقه، و تضعیف قدرتهای حامی تروریسم، نشانههایی از این روند هستند.
قدرتهای استکباری، با درک این تحولات، تلاش میکنند تا از طریق جنگ شناختی و ایجاد شکاف در جوامع، اهداف خود را دنبال کنند. اما همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، "ملّتها با این مجاهدتها رشد میکنند و با این شهادتها جلوه و جلا مییابند." این رشد، موتور محرکه پیروزی نهایی حق خواهد بود.
روندهای جهانی
در سطح جهانی نیز، شاهد شکافی عمیق میان نظام استکباری و ملتهای آزادیخواه هستیم. رویکرد زورمدارانه و سلطهگرایانه قدرتهای بزرگ، با مقاومت فزاینده ملتهای در حال توسعه مواجه شده است. بیداری اسلامی، تقویت گفتمانهای عدالتخواهانه، و تلاش برای ایجاد نظم نوین جهانی، همگی نشانههایی از زوال باطل و نزدیک شدن به پیروزی حق هستند.
نقش یقین و اقدام
آینده نبرد حق و باطل، وابسته به دو عامل کلیدی است:
۱. یقین: همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، "یقین به وعدهی الهی" حیاتی است. این یقین، مانع از ناامیدی در سختیها شده و اراده مقاومت را تقویت میکند.
۲. وظیفه در نصرت دین خدا: یقین به تنهایی کافی نیست. "وظیفه خود در نصرت دین خدا" را باید به درستی انجام داد. این وظیفه، شامل تلاش در تمام عرصهها، از مبارزه نظامی تا جهاد فرهنگی و علمی، است.
پیشبینی نهایی
با اتکا به سنتهای الهی و روندهای فعلی، میتوان پیشبینی کرد که نبرد حق و باطل، نبردی ادامهدار اما با چشمانداز روشن پیروزی نهایی حق است. هرچه باطل، با ابزارهای پیچیدهتر و فریبندهتر خود را نشان دهد، پیروزی حق نیز با شکوه و عظمت بیشتری محقق خواهد شد. نبردهای اخیر، و پیام رهبر معظم انقلاب، همگی نشانههایی از این گذار تاریخی هستند.

جمعبندی و نتیجهگیری:
پیام 2 مهرماه ۱۴۰۴ رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز مهمانی لالهها، سندی جامع و راهنما برای عمل در دنیای پر هیاهوی امروز است. این پیام، حلقه اتصالی قدرتمند میان حماسه سترگ دفاع مقدس، تجلیل از مقام شهیدان در روز مهمانی لالهها، و ضرورت مقاومت اسلامی در گستره منطقه و جهان است.پیام مقام معظم رهبری، یادآور میشود که دفاع هشتساله، نه یک حادثه تاریخی، بلکه مکتبی انسانساز و منبعی الهامبخش برای نسلهای پس از خود بوده است.
درک عمیق "روز مهمانی لالهها"، به عنوان روز تجدید عهد با شهدا، این حقیقت را آشکار میسازد که شهیدان، نه تنها یادگاران گذشته، بلکه سرمایههای زنده جامعه برای ساختن آیندهاند. آنان با ایثار جان خود، درس جاودانگی، شجاعت، و ایستادگی را به ما آموختند.
پیام راهبردی مقام معظم رهبری، با پیوند دادن تجربه "دفاع مقدس هشتساله" به "نبرد دوازدهروزه"، نشان میدهد که روحیه مقاومت اسلامی، امری پویا و تکاملیابنده است. شهادت، به عنوان "پاداش مجاهدت"، موتور محرکه این رشد و تعالی ملتهاست و "جلوه و جلا"ی آنان را در تاریخ تضمین میکند.
مهمترین آموزه این پیام، تأکید بر "یقین به وعده الهی دربارهی پیروزی حق و زوال باطل" و "پایبندی به وظیفه در نصرت دین خدا" است. امروز، همانگونه که در دفاع مقدس، اراده ملت ایران شکستناپذیر ماند و بر دشمن فائق آمد، در عرصههای جدید نیز، یقین به وعده الهی، مانع از زوال روح مقاومت خواهد شد.
چالشهای نوین، از جمله جنگ شناختی و تهاجم فرهنگی، تنها با تعمیق ایمان، هوشیاری، و عمل به وظایف، قابل عبورند.
شهیدان، نمادهای جاودانه این مسیرند؛ آنان که جان باختند تا جامعهای سربلند و مستقل شکل گیرد. شهیدان، نه تنها یادگاران گذشته، بلکه معماران آیندهاند؛ آیندهای که در آن، وعده الهی تحقق یافته و حق بر باطل پیروز خواهد شد. پیام مقام معظم رهبری، چراغ راهی است برای پیمودن این مسیر با عزمی راسخ و ایمانی استوار.
سخن پایانی:
در پایان این مسیر حماسی، باید یاد کنیم از آنان که با شجاعت خویش، صفحهای جاودانه از عزت را در تاریخ گشودند. شهادت برای آنان پایان نبود، بلکه آغاز پرواز بود؛ و برای ما، چراغی شد که راه را روشن میکند. امروز، هر مزار شهیدی، سنگر الهام و امید است؛ هر قطره خونشان، نهال استقامت را در دلها میرویاند؛ و هر یادشان، عهدی است بر ادامه راه.ما وارثان این لالههای سرخ، باید با قلبی مطمئن و گامی استوار، به وعده الهی بنگریم و بدانیم که «حق» هرگز در برابر «باطل» خاموش نخواهد شد. حماسه دفاع مقدس و مقاومت امروز، داستانی واحد است؛ داستان مردانی و زنانی که در میدان ایمان و ایثار، عظمت یک ملت را تثبیت کردند.
و چه زیباست که در مهمانی لالهها، همه یکصدا بگوییم: «راهتان ادامه دارد، تا سپیدهدم پیروزی حق».
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.