فرهنگ در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، نه یک حوزه منفرد و تخصصی، بلکه روح و جهتدهنده همه عرصههای حیات اجتماعی، اقتصادی، علمی و سیاسی کشور است.
هرگونه تغییر پایدار در کشور، از سطح اقتصاد کلان تا سبک زندگی خانوادگی، وابسته به ساماندهی فرهنگی است. در این چارچوب، «مهندسی فرهنگی» به عنوان فرآیند طراحی، هدایت و نظارت آگاهانه بر جریانهای فرهنگی معنا پیدا میکند؛ فرآیندی که هدف آن اصلاح آسیبها، تثبیت ارزشها و شکلدهی به سبکی از زندگی است که با هویت ایرانی ـ اسلامی هماهنگ باشد.
با وجود تدوین اسناد مهمی چون نقشه جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند راهبردی نخبگان، بخش عمدهای از این برنامهها هنوز به مرحله تحقق کامل نرسیدهاند. یکی از چالشهای مزمن، فاصله میان تصویب مصوبات و اجرای واقعی آنها است؛ فاصلهای که موجب شده حتی پس از گذشت سالها، برخی اهداف آرمانی انقلاب در عرصه فرهنگ بهطور کامل محقق نشود.
مقام معظم رهبری بارها هشدار دادهاند که غفلت از اجرای نقشه مهندسی فرهنگی، آثار بلندمدت و زیانبار بر هویت ملی، باورهای دینی و سرمایه انسانی کشور خواهد داشت. همچنین، تهدیدهایی مانند نفوذ سبک زندگی غربی، پیر شدن جمعیت ناشی از کاهش فرزندآوری، انزوای نخبگان و ضعف در پیوند حوزه علم و فرهنگ از جمله پیامدهای نبود یک برنامه مهندسی فرهنگی قدرتمند و الزامآور است.
امروز، با شرایط پیچیده جنگ نرم و فشارهای رسانهای ـ اجتماعی دشمنان، ضرورت پرداختن به مهندسی فرهنگی نه یک انتخاب، بلکه یک الزام راهبردی برای حفظ و توسعه هویت ایرانی ـ اسلامی است. غفلت از این مسأله به معنای پذیرش آرام و ناخواسته تغییرات فرهنگی است که بنیانهای معنوی و اجتماعی کشور را تهدید میکند.
هدف این نوشتار، تبیین جامع و نظاممند رهنمودهای حکیمانه و راهگشای رهبر معظم انقلاب درباره مهندسی فرهنگی است تا:
۱. چارچوب نظری و عملی مهندسی فرهنگی، همان گونه که در بیانات معظم له ترسیم شده، روشن شود.
۲. ضرورتها و اولویتهای اجرایی این نقشه در اسناد و ساختارهای فرهنگی کشور تبیین گردد.
۳. موانع تحقق و چالشهای موجود شناسایی و راههای برطرف کردن آنها ارائه شود.
۴. راهکارهای عملیاتی و تضمین اجرا بر اساس متن بیانات استخراج و دستهبندی گردد.
۵. پیوند موضوع با مسائل راهبردی کشور چون سبک زندگی اسلامی، پیوست فرهنگی، تحول علوم انسانی، توازن علوم و ساماندهی نخبگان برقرار شود.
این مقاله تحلیلی - تبیینی میخواهد پلی باشد میان هدایتهای کلان رهبری و برنامهریزی عملیاتی دستگاهها؛ پلی که هم برای پژوهشگران و سیاستگذاران فرهنگی، و هم برای نهادهای اجرایی بتواند یک نقشه راه روشن و کاربردی فراهم کند تا مهندسی فرهنگی از شعار و سند، به واقعیت میدانی زندگی مردم تبدیل شود.

فراز ۱: مهندسی فرهنگی؛ نقشهراه اصلاح بنیادین سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی
رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (1401/09/15) ایجاد حرکتهای عمومی برای فرهنگسازی و یا اصلاح فرهنگهای غلط را بخشی از مهندسی فرهنگی دانستند و در مورد هدایت دستگاههای فرهنگی دولتی، افزودند:«در مورد دستگاههایی همچون فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و صداوسیما، هدایت فرهنگی، فقط با ابلاغ سندهای تحول امکانپذیر نمیشود بلکه باید این سندها محقق و اجرایی شوند و ضمانت اجرای آنها هم حضور رؤسای سه قوه در شورایعالی انقلاب فرهنگی است.»
ایشان مهندسی صحیح فرهنگی را کاری بنیانی برای اصلاح ساختار فرهنگی خواندند و گفتند:
«هوشیاری دائم، شناخت دقیق ضعفهای فرهنگی در عرصههایی نظیر اجتماع، سیاست، خانواده، سبک زندگی و دیگر عرصهها و تلاش برای دستیابی به راهحلهای عالمانه برای رفع نقاط ضعف و ترویج گزارههای صحیح فرهنگی، از الزامات اساسی مهندسی فرهنگی کشور است.»
مقام معظم رهبری، مهندسی فرهنگی را موجب روشن شدن تکالیف دستگاههای مختلف از جمله آموزش و پرورش، صداوسیما، آموزش عالی، مراکز مرتبط با جوانان و همچنین تشکلهای مردمی دانستند و افزودند:
«اگر اینگونه دستگاهها دچار غفلت از وظایف مهم خود شوند، جامعه ضرر فراوانی خواهد کرد.»(۱)
شرح تبیینی:
مفهوم و ضرورت مهندسی فرهنگی
مهندسی فرهنگی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، به معنای طراحی و هدایت آگاهانه جریانهای فرهنگی کشور با هدف اصلاح آسیبها، تثبیت ارزشها و تغییر هوشمندانه الگوهای رفتاری جامعه است. این نگاه برخلاف رویکردهای سطحی و مقطعی، بر تحول بنیادین و عمیق ساختار فرهنگی تکیه دارد.رهبر معظم انقلاب در دیدار ۱۵ آذر ۱۴۰۱ با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، مهندسی فرهنگی را نه صرفا یک «اصطلاح دانشگاهی» بلکه یک وظیفه راهبردی نظام اسلامی دانستند که اگر به درستی به اجرا درنیاید، جامعه آسیبهای خسارتبار و غیرقابل جبران را تجربه خواهد کرد.
تفاوت سندمحوری و اقداممحوری
یکی از نکات کلیدی بیانات ایشان، تأکید بر این بود که فرهنگ با ابلاغ سند متحول نمیشود؛ اسناد و برنامهها ارزشمندند، اما بدون اراده اجرایی، ضمانت عملی و نظارت مستمر، به کاغذهایی بیاثر تبدیل خواهند شد.ایشان بر حضور مستمر نمایندگان عالیرتبه سه قوه در شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان ضمانت اجرایی مصوبات تأکید کردند؛ موضوعی که نشان میدهد فرهنگسازی یک اقدام صرفاً اداری نیست، بلکه نیازمند اراده حاکمیتی و پیگیری میدانی است.
حوزههای اصلی مهندسی فرهنگی
رهبر معظم انقلاب، عرصههای نیازمند مهندسی فرهنگی را اجتماع، سیاست، خانواده، سبک زندگی و سایر حوزههای حیات جمعی معرفی کردند. این نگاه چندبُعدی نشان میدهد که تحول فرهنگی صرفاً محدود به هنر و رسانه نیست، بلکه باید در روح سیاستگذاری عمومی، روابط اجتماعی و حتی رفتارهای روزمره مردم جریان یابد.الزامات اجرایی مهندسی فرهنگی
بر اساس بیانات ایشان، مهندسی فرهنگی نیازمند چند رکن کلیدی است:۱. هوشیاری دائم: رصد مستمر تحولات فرهنگی داخلی و جهانی و جلوگیری از رخنه آسیبهای نرم.
۲. شناخت دقیق ضعفها: آسیبشناسی علمی در حوزههایی مانند روابط خانوادگی، مشارکت اجتماعی، اخلاق سیاسی و سبک زندگی.
۳. راهحلهای عالمانه و بومی: استفاده از چارچوب فکری اسلام و تجربیات موفق داخلی برای درمان آسیبها.
۴. ترویج گزارههای صحیح فرهنگی: جایگزینی فرهنگهای غلط با هنجارهای دینی و ملی از طریق الگوهای مثبت.
نقش نهادهای مسئول
بیانات ایشان تأکید خاصی بر مسئولیت نهادهایی چون:* وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (ترویج هنر و ادبیات ارزشمحور)
* وزارت آموزش و پرورش (نهادینهسازی تربیت فرهنگی از سنین پایین)
* سازمان تبلیغات اسلامی (شبکهسازی فرهنگی مردمی)
* صدا و سیما (ایجاد جریان رسانهای امیدآفرین و هویتساز)
* آموزش عالی و مراکز جوانان (پرورش نسل جهادگر و متعهد)
این بخش از رهنمودها نشان میدهد که مهندسی فرهنگی تنها با هماهنگی همه دستگاهها و مشارکت مردمی به ثمر میرسد.
هشدار راهبردی
رهبر معظم انقلاب هشدار دادند که غفلت این دستگاهها از مأموریتهای خود، خسارات فراوان برای جامعه در پی خواهد داشت. این سخن از منظر تحلیل گفتمان، یادآور اهمیت «جهاد تبیین» در عرصه فرهنگ است؛ چرا که رخوت، بیتفاوتی و تأخیر در اصلاح فرهنگی، معمولاً راه را برای نفوذ و جایگزینی ارزشهای بیگانه هموار میکند.جمعبندی راهبردی:
مهندسی فرهنگی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، یک پروژه ملی ـ انقلابی است؛ پروژهای که هدف نهایی آن ساخت تمدن نوین اسلامی در تراز گفتمان انقلاب است.تحقق این هدف نه تنها مستلزم سند و برنامهریزی علمی بلکه نیازمند تعهد انقلابی، نظارت دقیق و کنشگری مستمر از سوی مسئولان و مردم است.
مهندسی فرهنگی نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای بقا و پیشرفت جامعه اسلامی است. بدون آن، کشور در برابر هجمه فرهنگ بیگانه بیدفاع خواهد شد؛ اما با اجرای دقیق آن، میتوان الگویی موفق از پیوند بین ایمان، علم و عمل در عرصه فرهنگ ارائه داد.

فراز ۲: مهندسی فرهنگی در ازدواج و جمعیت؛ آیندهسازی با جوانان
«امروز یکی از مشکلات جامعهی ما مسألهی جوانها: مسألهی اشتغال جوانها، ازدواج جوانها. دختران و پسران جوان فراوان، [امّا] ازدواج دشوار و گاهی ناممکن است.خب باید کمک کنند؛ باید افراد در این زمینهها کار کنند، تلاش کنند، باید فرهنگسازی بشود. وقتی با تبلیغات چندجانبه و همهجانبه روی فرزندآوریِ کمتر تبلیغ میشود، میرسیم به وضعیّت فعلی که آدمهای وارد، هشدار میدهند نسبت به بیست سال دیگر، سی سال دیگر، از لحاظ پیر شدن کشور، پیر شدن جامعه. جامعهی پیر نمیتواند به آن قلّهها برسد؛ همهی پیشرفتهای ما تا امروز به برکت حضور جوانها بوده.
بنده گفتهام که پیرها بلاشک نقش ایفا میکنند، امّا موتور، جوانهایند. اگر این جامعه محروم بماند از یک جمعیّت قابلِ جوان، دشمن بر این جامعه مسلّط خواهد شد.
خب این فرهنگسازی لازم دارد؛ فرهنگسازی دست شما است. تشکیل خانواده فرهنگسازی میخواهد، ازدواج آسان فرهنگسازی میخواهد، سختگیری نکردن در امر ازدواج فرهنگسازی لازم دارد؛ این فرهنگسازی از شما برمیآید، این کار شما است. جامعهی مدّاح خیلی کار میتواند انجام بدهد.»(۲)
شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این بخش از بیانات خود، مسأله جوانان، ازدواج، فرزندآوری و پویایی جمعیت را به عنوان یک چالش راهبردی و تهدید آینده کشور مطرح میکنند.این سخنان نه تنها یک هشدار اجتماعی است، بلکه نقشهراهی برای مهندسی فرهنگی در حوزه خانواده نیز به شمار میرود. ایشان ریشه حل این مسائل را در «فرهنگسازی هدفمند و هماهنگ» میدانند و نقش گروههای مرجع به ویژه جامعه مداحان را در این عرصه برجسته میکنند.
اشتغال و ازدواج؛ دو گره اساسی جوانان
بیانات مقام معظم رهبری از یک واقعیت تلخ آغاز میشود: اشتغال دشوار، ازدواج دشوارتر. وجود دختران و پسران جوان آماده تشکیل خانواده در کنار موانع اقتصادی، فرهنگی و ذهنی، پیامدهای اجتماعی متعددی دارد.از نگاه مهندسی فرهنگی، پیش از سیاستگذاری اقتصادی یا حقوقی، باید نگرش جامعه نسبت به ازدواج و خانواده اصلاح شود و ارزشهای سادهزیستی، مسئولیتپذیری و پرهیز از تجملگرایی احیا گردد.
فرهنگسازی؛ راهبرد پیشگیری از بحران جمعیت
رهبر معظم انقلاب با اشاره به تبلیغات جهانی و داخلی علیه فرزندآوری، هشدار میدهند که نتیجه این روند، پیرشدن کشور طی دو تا سه دهه آینده است. جامعهای که موتور محرک آن - یعنی جمعیت جوان - تضعیف شود، در برابر تهدیدات خارجی و داخلی آسیبپذیر خواهد بود.از منظر سیاست فرهنگی، این هشدار به معنای ضرورت تشکیل یک جبهه رسانهای و مردمی برای القای اهمیت فرزندآوری در بقاء هویت و پیشرفت ملی است.
ازدواج آسان؛ نقطه آغاز مهندسی فرهنگی خانواده
ایشان سه محور مهم را برای اصلاح فرهنگ ازدواج برمیشمارند:۱. تشکیل خانواده به عنوان فرهنگ اصیل و ارزشمند
۲. ازدواج آسان به جای تشریفات و تجملات پرهزینه
۳. رفع سختگیریهای سنتی یا مدرن که مانع ازدواج جوانان میشود
این موارد صرفاً دستورالعمل رفتاری نیستند؛ بلکه شاخصهای مهندسی فرهنگی خانوادهمحور هستند که میتوانند در سیاستهای آموزشی، رسانهای و دینی نهادینه شوند.
نقش جامعه مداحان در جهاد فرهنگی
رهبر معظم انقلاب، مداحان و هیئتهای مذهبی را به عنوان یک بازوی فرهنگی و تربیتی تأثیرگذار معرفی میکنند. ظرفیت مداحی فراتر از مدح و مرثیه، میتواند به تقویت ارزشهای خانواده، ترویج ازدواج آسان و فرزندآوری کمک کند.هیئتهای مذهبی به دلیل گستره مخاطب، پیوند عاطفی با مردم و قدرت ایجاد الگو، میتوانند در کوتاهمدت فضای عمومی را به نفع فرهنگ خانواده تغییر دهند.
جمعبندی راهبردی:
سخنان مقام معظم رهبری نشان میدهد که ازدواج و فرزندآوری فقط موضوع فردی یا اقتصادی نیست، بلکه بخشی از امنیت ملی، قدرت اجتماعی و آینده تمدنی ایران اسلامی است. مهندسی فرهنگی در این حوزه باید با:* سیاستگذاری هماهنگ بین دستگاههای فرهنگی و آموزشی
* تولید محتوای انگیزشی و هویتساز در رسانهها
* استفاده از ظرفیت گروههای مرجع مانند مداحان، نخبگان فرهنگی و اساتید دانشگاه
به یک کارزار هوشمند و مداوم تبدیل شود.
به تعبیر ایشان، حفظ موتور محرک جوانی کشور، یک جهاد فرهنگی دائمی است.

فراز ۳: رویش حماسه در فرهنگ انقلاب؛ نقشآفرینی جامعه مداحان
«بحمدالله روح حماسه در کشور ما زنده است. در همهی قضایایی که نیاز به حضور حماسی مردم و حضور پُرشور مردم احساس میشده است، مردم به معنای واقعی کلمه با همان شور و با همان حماسه وارد میدان شدهاند. این شور و معنویّت و احساس باید عمق پیدا کند، بخصوص در جوانها؛ بایستی به معنای یک فرهنگ کامل، ذهنها را قانع کند. این با فرهنگسازی امکانپذیر است و این کار، کار شما است، کار جامعهی مدّاح است.»(۳)شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این بیانات، روح حماسه را به عنوان یکی از سرمایههای بیبدیل ملت ایران معرفی میکنند؛ سرمایهای که در لحظات سرنوشتساز، مسیر تاریخ کشور را تغییر داده است.تأکید ایشان بر زنده بودن این روحیه در میان مردم، بهویژه جوانان، نشان میدهد که این ویژگی یک عنصر ثابت و راهبردی در ماندگاری انقلاب اسلامی است.
روح حماسه؛ میراث زنده ملت ایران
حماسه به عنوان انرژی اجتماعیاز نگاه مقام معظم رهبری، حماسه صرفاً یک رخداد تاریخی یا احساس لحظهای نیست، بلکه یک انرژی اجتماعی پایدار است که در بزنگاهها بروز میکند. نمونه آن را میتوان در دفاع مقدس هشتساله، جنگ تحمیلی دوازدهروزه، حضور میلیونی مردم در مناسبتهای انقلابی و مقاومت در برابر فشارهای دشمن مشاهده کرد.
پیوند حماسه و معنویت
ایشان بر همزمانی شور و معنویت تأکید دارند؛ یعنی حماسه وقتی اثربخش است که از باور عمیق، ایمان و هدف الهی سرچشمه بگیرد. این پیوند، همان عامل تمایز حماسه ایرانیـاسلامی با شورشها و جنبشهای مقطعی بیریشه است.
از احساس به فرهنگ؛ عمقبخشی به حماسه
ضرورت قانعسازی ذهنهارهبر معظم انقلاب هشدار میدهند که شور و هیجان، اگر به فرهنگ پایدار و نهادینهشده بدل نشود، عمر کوتاهی خواهد داشت. بنابراین باید از مسیر «فرهنگسازی»، حماسه را به عنصری ماندگار در فکر و عمل جامعه تبدیل کرد.
این فرهنگسازی شامل تبیین عقلانی ارزشهای جهاد، ایثار و ایستادگی برای نسل جوان و ایجاد باور درونی نسبت به ضرورت آن است.
نقش جامعه مداحان در مهندسی فرهنگی حماسه
مداحی؛ رسانه ایمان و احساسرهبر معظم انقلاب جامعه مداحان را به عنوان پیشگامان جهاد فرهنگی خطاب میکنند. هیئتهای مذهبی و مداحان به دلیل نفوذ عاطفی در قلب مردم و ارتباط مستقیم با جوانان، میتوانند:
* روایتهای حماسی عاشورا و دفاع مقدس را با زبان روز نقل کنند.
* ارزشهای ایثار و مقاومت را به نسل جدید منتقل کنند.
* فضای هیئت را به مدرسهای برای تربیت انسانهای مسئولیتپذیر بدل سازند.
از هیئت تا میدان عمل اجتماعی
مداحان با بهرهگیری از مضامین دینی، میتوانند شور حماسی را از سطح مراسم مذهبی به میدان عمل اجتماعی و انقلابی منتقل کنند؛ همان گونه که در دفاع مقدس، مداحی و روضهخوانی جبههها را به سنگرهای ایمان بدل کرد.
جمعبندی راهبردی:
بیانات رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که زنده نگهداشتن روح حماسه، یک پروژه دائمی مهندسی فرهنگی است. این پروژه سه مرحله اساسی دارد:۱. شناسایی و تقویت نقاط بروز شور حماسی
۲. تبدیل این شور به فرهنگ عقلانی نهادینهشده
۳. بهکارگیری ظرفیت گروههای مرجع مانند جامعه مداحان در انتقال این فرهنگ
به بیان دیگر، حماسه بیمعنویت ماندنی نیست و معنویت بیحماسه، ناکارآمد است؛ ترکیب این دو، موتور حرکت جامعه اسلامی به سوی اهداف بلند انقلاب خواهد بود.

فراز ۴: روح حماسه و فرهنگسازی انقلابی؛ مأموریت ماندگار جامعه مداحان
«بحمدالله روح حماسه در کشور ما زنده است. در همهی قضایایی که نیاز به حضور حماسی مردم و حضور پُرشور مردم احساس میشده است، مردم به معنای واقعی کلمه با همان شور و با همان حماسه وارد میدان شدهاند. این شور و معنویّت و احساس باید عمق پیدا کند، بخصوص در جوانها؛ بایستی به معنای یک فرهنگ کامل، ذهنها را قانع کند. این با فرهنگسازی امکانپذیر است و این کار، کار شما است، کار جامعهی مدّاح است.»(۴)شرح تبیینی:
یکی از شاخصههای برجسته ملت ایران در دوران انقلاب اسلامی و پس از آن، روح حماسه و حضور شورانگیز مردم در میدانهای سرنوشتساز است. رهبر معظم انقلاب با تأکید بر زنده بودن این روحیه در ملت، به ویژه جوانان، بر لزوم تبدیل شور حماسی به یک فرهنگ پایدار و عقلانی اشاره دارند؛ فرهنگی که بتواند نسلها را به حرکت در مسیر آرمانها و ارزشهای اسلامی قانع و متعهد سازد.حماسه؛ سرمایه ماندگار انقلاب اسلامی
حضور تاریخی مردم در بزنگاههاملت ایران بارها در رخدادهایی مانند دفاع مقدس، حوادث سیاسی، مقابله با توطئههای دشمن و راهپیماییهای ملی، با شور و حماسه بینظیر وارد صحنه شده است. از نگاه مقام معظم رهبری، این روحیه تنها یک ویژگی مقطعی نیست، بلکه سرمایهای هویتی و تمدنی است که باید حفظ و تقویت شود.
عناصر حماسه ایرانی-اسلامی
ویژگیهای حماسه در فرهنگ انقلاب اسلامی شامل موارد ذیال است:
* ایمان الهی و معنویت
* شجاعت و ایستادگی
* بصیرت و شناخت دشمن
* همبستگی ملی و وحدت اجتماعی
از شور لحظهای تا فرهنگ نهادینهشده
ضرورت تعمیق حماسه در ذهنهارهبر معظم انقلاب هشدار میدهند که شور و هیجان، اگر به مرتبه باور فرهنگی و عقلانیت اجتماعی نرسد، دوام نخواهد داشت. قانعسازی فکری نسل جوان نسبت به ارزشهای مقاومت، ایثار و استکبارستیزی، لازمه تداوم این مسیر است.
فرهنگسازی؛ ابزار ماندگاری حماسه
فرهنگسازی در این زمینه به معنای:
* روایت صحیح و مستند از قهرمانان و حوادث تاریخی
* تولید محتوا در قالب هنر، رسانه و ادبیات انقلابی
* آموزش مفاهیم جهاد و مقاومت در فضای آموزشی و مذهبی
* بازنمایی نقش مردم، بهویژه جوانان، در موفقیتهای ملی
جامعه مداحان؛ رسانه جوانان و فرهنگ حماسه
مداحی به عنوان بستر انتقال معارف حماسیمقام معظم رهبری، جامعه مداحان را به عنوان یکی از مهمترین گروههای مرجع فرهنگی خطاب میکنند؛ افرادی که با هنر بیان و شعر، میتوانند شور و معنویت را به صورت یک منظومه فکری و فرهنگی منتقل کنند.
وظیفه تاریخی مداحان
* بازخوانی مفاهیم عاشورا و دفاع مقدس در زبان امروز
* تشویق جوانان به ایفای نقش در عرصههای فرهنگی و اجتماعی
* ایجاد پیوند عاطفی و فکری میان نسل جدید و ارزشهای جهادی
* مقابله با روایتهای تحریفشده دشمن درباره تاریخ و هویت ایرانی-اسلامی
جمعبندی راهبردی:
بیانات رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که روح حماسه نه تنها یک نیاز مقطعی، بلکه یک ضرورت دائمی برای پیشرفت و عزت کشور است. مهندسی فرهنگی در این حوزه باید به گونهای عمل کند که:۱. شور حماسی به باور فرهنگی ماندگار تبدیل شود.
۲. نسل جوان خود را وارث و ادامهدهنده این میراث بداند.
۳. جامعه مداحان به عنوان خط مقدم رسانه حماسه، نقش فعال و خلاق ایفا کند.
با چنین رویکردی، حماسه و معنویت در بستر فرهنگ ملی جاری شده و انقلاب اسلامی نسل به نسل زنده و پویا خواهد ماند.

فراز ۵: مهندسی فرهنگی سبک زندگی اسلامی؛ جبهه مقابله با تهاجم نرم دشمن
«یکی از چیزهایی که در این مجالس [اهل بیت علیهم السلام] باید حتماً به فضل الهی دنبال بشود، مسألهی سبک زندگی اسلامی است؛ من میخواهم خواهش کنم که برادران عزیز در مطالعات خودشان، در پیگیریهای خودشان روی مسألهی سبک زندگی ائمّه (علیهم السّلام) و سبک زندگی اسلامی کار کنند؛ شعرای متعهّد و برجستهی ما -که امروز نمونهی کارهایشان را اینجا شنیدید- این را به هنر شعر مزیّن کنند و در مجالس خوانده بشود تا فرهنگسازی بشود.اگر بخواهیم سبک زندگی را به صورت درست در مقابل موج جبههی دشمن به حالت اسلامی برگردانیم، راهش این است؛ یعنی فرهنگسازی باید بشود. ببینید شما در دعا میگویید: اللَهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛ خب محیا یعنی چه؟ محیا یعنی زندگی من را شبیه زندگی آنها قرار بده؛ یعنی سبک زندگی؛ ما این را میخواهیم؛ این را از ما خواستهاند که بگوییم و بخواهیم و انجام بدهیم. این مسألهی سبک زندگی باید دنبال بشود.
دشمن متأسّفانه با استفادهی از ضعف و خیانت سران وابستهی نظامهای اسلامی، از جمله در کشور ما در طول سالهای پیش از انقلاب، توانسته سبک زندگی خودش را رایج کند. ما اگر بیمبالاتی مشاهده میکنیم، اگر اسراف مشاهده میکنیم، اگر مشکلات گوناگون را در داخل کشور مشاهده میکنیم، این به خاطر دور افتادن از اخلاق اسلامی و از سبک زندگی اسلامی است.
اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی را حاکم کنیم، باید فرهنگسازی بشود. فرهنگسازی به این وسیله انجام میگیرد و شما بهترین کسانی هستید که میتوانید در میان مردم فرهنگسازی کنید و به معنای واقعی کلمه جریان را به سمت اسلام برگردانید.»(۵)
شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در سخنان خود، سبک زندگی اسلامی را یکی از مهمترین جبهههای نبرد فرهنگی امروز معرفی میکنند. ایشان تأکید دارند که اگر ملت ایران بخواهد در برابر موج تهاجم فرهنگی دشمن ایستادگی کند و هویت اصیل خود را حفظ نماید، باید از بستر فرهنگسازی، سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) را به هنجار عمومی جامعه بدل کند.این نگاه بخشی از مهندسی فرهنگی کلان است؛ جریانی که تنها با شعار ممکن نمیشود، بلکه نیازمند اقدام هماهنگ، آگاهیبخشی فراگیر و مشارکت فعال خادمان فرهنگ دینی به ویژه شاعران متعهّد و جامعه مداحان است.
سبک زندگی از نگاه دین و فرهنگ
تعریف «محیا» در منظومه اسلامیمقام معظم رهبری با یادآوری دعای مشهور «اللَّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»، سبک زندگی را برابر با الگوبرداری عملی از شیوه زیست پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) میدانند. در این نگاه، سبک زندگی شامل رفتار فردی، معاشرت اجتماعی، روابط خانوادگی، اقتصاد، مصرف و حتی آداب روزمره است.
سبک زندگی؛ سپر فرهنگی جامعه
تجربه انقلاب و تاریخ معاصر نشان میدهد که سلطه فرهنگی غرب، ابتدا از تغییر سبک زندگی مردم آغاز شده است. تغییر الگوهای پوشش، مصرف، روابط خانوادگی و تفریحات، پیش از هر چیز روحیه و باور جامعه را دگرگون میکند.
علتهای فاصله گرفتن از سبک زندگی اسلامی
رهبر معظم انقلاب، نفوذ سبک زندگی بیگانه را نتیجه دو عامل میدانند:
۱. ضعف و خیانت برخی سران وابسته به نظامهای اسلامی پیش از انقلاب، که بستری برای ترویج فرهنگ غربی فراهم کردند.
۲. بیمبالاتی و اسراف به عنوان نشانههای دوری از اخلاق اسلامی، که امروز نیز در بخشی از جامعه دیده میشود.
این عوامل، بخشی از پروژه مهندسی معکوس فرهنگی دشمن محسوب میشوند و نیازمند پاسخ راهبردی هستند.
فرهنگسازی؛ کلید حاکمیت سبک زندگی اسلامی
نقش شعر و محافل مذهبیایشان از شاعران متعهد و برجسته میخواهند که مفاهیم سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) را با زبان هنر و شعر بیان کنند تا در محافل مذهبی خوانده و به فرهنگ عمومی تبدیل شود. این روش، پیوندی میان احساس، هنر و معرفت ایجاد میکند که برای تثبیت ارزشها بسیار مؤثر است.
مسئولیت جامعه مداحان
مداحان و برگزارکنندگان هیئتها به عنوان رسانههای زنده دین باید سبک زندگی اسلامی را به زبان قابل فهم و جذاب برای نسل جوان ارائه دهند. این جریان میتواند در عمل، مسیر عمومی جامعه را به سوی اصلاح الگوهای رفتاری و مصرفی برگرداند.
راهبرد مهندسی فرهنگی در سبک زندگی
مراحل پیشنهادی۱. گفتمانسازی عمومی با محوریت رسانههای دینی و هنری.
۲. آموزش نظاممند در مدارس، دانشگاهها و مراکز فرهنگی.
۳. معرفی الگوهای عملی از زندگی ائمه (علیهم السلام) برای کاربرد در خانواده، کسبوکار و اجتماع.
۴. پاسخ به شبهات و مقابله با الگوهای ناسالم از طریق پژوهش و تولید محتوا.
جمعبندی راهبردی:
بیانات مقام معظم رهبری به روشنی بیان میکند که حاکمیت سبک زندگی اسلامی، ضامن بقای هویت فرهنگی و استقلال ملی است. برای رسیدن به این هدف باید:* از ظرفیت هنر و ادبیات متعهد بهره گرفت؛
* نهادهای تمدنی همچون هیئتهای مذهبی را فعالتر کرد؛
* و در برابر تهاجم نرم دشمن، با مهندسی فرهنگی دقیق، جامعه را به مسیر زندگی محمدی و علوی بازگرداند.

فراز ۶: مهندسی فرهنگی و مأموریت تمدنساز شورای عالی انقلاب فرهنگی
«عرصههای کلیدی و اساسی همچون تولید علم، سبک زندگی، آموزش و پژوهش، فرهنگ عمومی، مهندسی فرهنگی، حوزههای مهمی هستند که ساماندهی آن در جمهوری اسلامی به شورای عالی انقلاب فرهنگی سپرده شده است.»(۶)شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب با اشاره به عرصههای حیاتی کشور همچون تولید علم، سبک زندگی، آموزش و پژوهش، فرهنگ عمومی و مهندسی فرهنگی، مسئولیت راهبری و ساماندهی این حوزهها را به عنوان یک وظیفه مرکزی بر عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی میدانند.این نگاه، جایگاه شورا را نه صرفاً به عنوان یک نهاد مشورتی، بلکه به مثابه قرارگاه کلانِ سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی و علمی کشور تثبیت میکند.
عرصههای کلیدی در چشمانداز فرهنگی انقلاب
۱. تولید علم؛ زیربنای اقتدار ملیدر نظر مقام معظم رهبری، تولید علم نه یک هدف صرفاً دانشگاهی، بلکه مؤلفهای حیاتی برای قدرت ملی و استقلال است. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید:
* مسیر پژوهشهای بنیادین و کاربردی را تقویت کند.
* از مهاجرت نخبگان جلوگیری کرده و چرخه تحقیقات را به اقتصاد و صنعت متصل نماید.
۲. سبک زندگی؛ هویت اجتماعی امت اسلامی
سبک زندگی اسلامی–ایرانی، شاکله رفتاری، اخلاقی و اقتصادی ملت است. مهندسی فرهنگی این بخش باید:
* ارزشها و هنجارهای دینی را در عادات و رفتار روزمره نهادینه کند.
* با نفوذ سبک زندگی بیگانه مقابله علمی-فرهنگی داشته باشد.
۳. آموزش و پژوهش؛ موتور محرک پیشرفت
ساماندهی نظام آموزشی و پژوهشی با محوریت عدالت علمی، پرورش مهارتها و ایجاد زیرساختهای نوآوری، بخشی از مسئولیت راهبردی شورای عالی است.
۴. فرهنگ عمومی؛ هوای تنفسی جامعه
فرهنگ عمومی همان فضای روانی و ارزشی حاکم بر جامعه است. سیاستگذاری در این حوزه باید:
* نشاط معنوی و اجتماعی را ارتقا دهد.
* با آسیبهای اخلاقی و فرهنگی مقابله هوشمندانه داشته باشد.
مهندسی فرهنگی؛ راهبرد یکپارچهسازی ارزشها
تعریف و ضرورتمهندسی فرهنگی، همان طراحی کلان برای هماهنگسازی تمام جریانهای فرهنگی، علمی و اجتماعی با آرمانهای انقلاب اسلامی است. بدون این هماهنگی، ظرفیتهای علمی و فرهنگی کشور پراکنده و کماثر باقی میمانند.
جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی
شورا باید به عنوان مغز متفکر فرهنگ ملی:
* اولویتها را شناسایی و سلسلهمراتبی کند.
* نهادهای فرهنگی و علمی را با سندهای راهبردی منسجم سازد.
* ضمانت اجرایی مصوبات را از طریق پیوند با قوای سهگانه پیگیری کند.
چرا این عرصهها به شورای عالی سپرده شدهاند؟
۱. ماهیت فرابخشی و ملی مسائل فرهنگی و علمی که نیازمند هماهنگی میان دستگاهها است.
۲. لزوم داشتن یک مرجع واحد سیاستگذاری برای جلوگیری از موازیکاری و اتلاف منابع.
۳. تضمین پیوند علم و فرهنگ با ارزشهای انقلاب اسلامی.
جمعبندی راهبردی:
بیانات رهبر معظم انقلاب، نقشهای روشن برای مدیریت کلان کشور در حوزه فرهنگ و علم ترسیم میکند:* تولید علم باید به مهندسی فرهنگی پیوند بخورد.
* سبک زندگی باید در مسیر ارزشهای اهل بیت (علیهم السلام) بازطراحی شود.
* آموزش، پژوهش و فرهنگ عمومی باید بر پایه هویت اسلامی-انقلابی سامان یابند.
و همه اینها تنها با شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان فرمانده میدان فرهنگ و علم، قابلیت تحقق دارد.

فراز ۷: مهندسی فرهنگی و تحول علمی؛ مأموریت ناتمام برای آینده انقلاب
«مهندسی فرهنگی و موضوع تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش و نیز تحول در علوم انسانی که در دورههای گذشته نیز مورد تأکید بوده است، هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است، به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد، لذا باید این امور جدیتر گرفته شده و با یک بازنگری و برنامهریزی جدید طی مدت زمان معقول و ممکن به سرانجام خود برسد.»(۷)شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این بیانات، به یکی از محورهای بنیادین مهندسی فرهنگی کشور یعنی تحول و نوسازی نظام آموزشی و علمی پرداختهاند. این تحول شامل آموزش عالی، آموزش و پرورش و علوم انسانی است؛ عرصههایی که در دورههای پیشین نیز مورد تأکید قرار گرفته اما هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است.هشدار ایشان صریح است: هرگونه تعویق در این پروژهها، خسارت بزرگی به انقلاب اسلامی وارد خواهد کرد، چرا که بستر اصلی پیشرفت کشور بر تولید علم، تربیت نیروی انسانی مؤمن و کارآمد و شکلدهی به هویت فکری جامعه استوار است.
ضرورت تحول در نظام آموزشی و علمی
۱. آموزش عالی؛ سکوی پرتاب به مرجعیت علمیتحول در دانشگاهها به معنای حرکت از آموزش صرف و مدرکگرایی به سمت پژوهش مسألهمحور و فناوری نوآورانه است. این تحول نیازمند:
* پیوند عمیق دانشگاه با صنعت، کشاورزی و فناوری.
* تربیت متخصصان متعهد به ارزشهای انقلاب.
* بازنگری در محتوای آموزشی با رویکرد حل مسائل ملی.
۲. آموزش و پرورش؛ کانون تربیت نسل آینده
آموزش عمومی و متوسطه باید بستر پرورش هویت ملی و دینی و تقویت خلاقیت و مهارتهای زندگی اسلامی باشد. اصلاح برنامههای درسی، تقویت معلمان در حوزه تربیتی و بهروزرسانی روشهای آموزشی، بخشی از این تحول است.
۳. علوم انسانی؛ قلب مهندسی فرهنگی
مقام معظم رهبری بارها گفتهاند که علوم انسانی غربی نمیتواند مبنای جامعهسازی اسلامی باشد. بنابراین:
* باید بازتولید علوم انسانی بر اساس مبانی معرفتی اسلام انجام شود.
* اندیشکدهها و مراکز پژوهشی باید نقش الگوسازی مفهومی ایفا کنند.
* دروس نظری باید با نیازهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور پیوند بخورد.
خطرات تعویق در تحول آموزشی و علمی
پیامدهای کوتاهمدت* کاهش کیفیت آموزشی و علمی.
* عدم پاسخگویی نهادهای آموزشی به نیازهای واقعی کشور.
پیامدهای بلندمدت
* وابستگی علمی و فکری به الگوهای بیگانه.
* تضعیف هویت ملی و دینی.
* از دست رفتن فرصت تربیت نسل نخبه متعهد.
راهبرد پیشنهادی برای اجراییسازی تحول
۱. بازنگری جامع در سیاستهای آموزشی* تدوین اسناد راهبردی با ضمانت اجرایی.
* اصلاح ساختار مدیریتی دستگاههای آموزشی.
۲. برنامهریزی زمانبندیشده
رهبر معظم انقلاب بر مدت زمان معقول و ممکن تأکید دارند؛ یعنی پروژهها باید دارای جدول زمانی مشخص، بودجه پایدار و نظارت مستمر باشند.
۳. پیوند مهندسی فرهنگی با آموزش
* استفاده از ظرفیت رسانهها برای ترویج الگوی آموزشی بومی.
* همافزایی میان دانشگاه، مدارس و نهادهای فرهنگی.
جمعبندی راهبردی:
این بیانات روشن میسازد که مهندسی فرهنگی بدون تحول نظام آموزشی و علمی، ناقص خواهد بود. شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستگاههای ذیربط باید:* با بازنگری عمیق و برنامهریزی دقیق، مسیر تحول را سرعت بخشند.
* با نهادینهسازی مبانی اسلامی در آموزش و پژوهش، از خسارتهای جبرانناپذیر جلوگیری کنند.

فراز ۸: قرارگاه مرکزی فرهنگ کشور؛ ضرورت ضمانت اجرای مصوبات راهبردی
«مصوّبات اینجا (شورای عالی انقلاب فرهنگی) بایستی اجرا بشود؛ حالا سازوکاری برای ضمانت اجرا تدوین میکنید، فبهاونعمة؛ اگر فرض کنیم که یک سازوکار خاصّی هم برای ضمانت اجرای مصوّباتِ اینجا تدوین نمیشود، خودِ حضور رئیس جمهور و رئیس قوّهی مقنّنه برای قانونگذاری - آنجاهایی که احتیاج به قانونگذاری است - و وزرای محترم و مسئولان دستگاههای ذیربط، باید به معنای ضمانت اجرا باشد؛ یعنی وقتی که فرض بفرمایید نقشهی جامع علمی - که واقعاً یکی از کارهای بزرگ شورا تدوین این سند نقشهی جامع علمی کشور بود که کار بسیار خوبی شد و سازوکار اجرایی خوبی هم برای آن تدوین شد که این جزو کارها است - تدوین میشود، دستگاههای اجرایی هر کدام به سهم خودشان بایستی اهتمام داشته باشند به اینکه این انجام بگیرد؛ یا مثلاً فرض کنید سند مهندسی فرهنگی - که شنیدم کار آن نزدیک به اتمام [است] یا اتمام پیداکرده - [که] باید برای آن هم سازوکار اجرایی حتماً تهیّه بشود که تحقّق پیداکند؛ یا سند دانشگاه اسلامی؛ یا سند تحوّل بنیادی آموزش و پرورش که وزیر محترم آموزش و پرورش خود را متعهّد بدانند که این را عملی کنند و اجرایی کنند؛ یا سند راهبردی نخبگان کشور - که در آن جلسه خود بنده هم شرکت کردم که سند بسیار مهمّی است - که این مسأله را خب معاونت محترم رئیس جمهور بایستی تعقیب کنند؛ و خلاصه باید خود اعضا و دستگاههای فرهنگی قبول کنند و باور داشته باشند که ما این جایگاه را بهعنوان یک قرارگاه مرکزی [قرار دادیم].»(۸)شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این بخش از بیاناتشان، به یکی از مهمترین چالشهای سیاستگذاری فرهنگی کشور یعنی فقدان ضمانت اجرایی مؤثر برای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی میپردازند.ایشان با تأکید بر جایگاه شورا به عنوان قرارگاه مرکزی فرهنگ و علم کشور، اجرای دقیق و کامل اسناد ملی همچون نقشه جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی، سند دانشگاه اسلامی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند راهبردی نخبگان را ضرورتی حیاتی برای پیشرفت همهجانبه میدانند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ قرارگاه مرکزی سیاستگذاری
تعریف جایگاه شورااز نگاه مقام معظم رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی صرفاً یک نهاد مشورتی یا پژوهشی نیست، بلکه مرکز فرماندهی فرهنگی کشور است که باید بر هماهنگی، همافزایی و انسجام اقدامات در حوزههای علم، فرهنگ و آموزش نظارت داشته باشد.
حضور سران قوا به عنوان ضمانت اجرا
رهبر معظم انقلاب، حضور شخص رئیسجمهور، رئیس مجلس، وزرا و مسئولان عالی دستگاههای مرتبط در جلسات شورا را به خودی خود، یک سازوکار ضمانتبخش اجرایی برای مصوبات میدانند. این حضور باید به معنای تعهد عملی دستگاهها به اجرای تصمیمات باشد، نه صرفاً شرکت تشریفاتی.
اسناد راهبردی و نقش عملیاتی آنها
۱. نقشه جامع علمی کشوریکی از کارهای ماندگار شورای عالی انقلاب فرهنگی، تدوین نقشهای ملی برای توسعه علمی در عرصههای راهبردی است. این نقشه:
* اولویتهای علمی کشور را مشخص کرده
* سازوکار اجرایی تعریف نموده است
اما اجرای کامل آن به همکاری همه دستگاههای اجرایی و علمی نیاز دارد.
۲. سند مهندسی فرهنگی
سندی که آماده اجراست و باید برای آن سازوکار دقیق عملیاتی تهیه شود. اهمیت این سند در یکپارچه کردن جهتگیریهای فرهنگی کشور و مقابله با تهدیدهای نرم بیگانه است.
۳. سند دانشگاه اسلامی
بازطراحی ماهیت علمی و معنوی دانشگاهها بر اساس مبانی اسلامی و نیازهای بومی، هدف این سند است.
۴. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
وزیر آموزش و پرورش موظف است این سند را نهتنها ابلاغ، بلکه مرحله به مرحله اجرا و ارزیابی کند.
۵. سند راهبردی نخبگان
نقشهای کلان برای حفظ، حمایت و بهکارگیری نخبگان کشور که باید با پشتیبانی معاونت علمی ریاست جمهوری پیگیری شود.
چالش اصلی؛ فاصله از اجرا
مشکل ساختاریبسیاری از اسناد کلان، سالها پس از تصویب همچنان در مرحله شعار باقی میمانند، زیرا بین تصویب، ابلاغ و پیگیری اجرای مصوبات شکاف وجود دارد.
هشدار رهبر معظم انقلاب
به تعویق افتادن اجرای این اسناد، معادل توقف موتور محرک علمی و فرهنگی کشور است و خسارتهای جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت.
راهبردهای پیشنهادی برای تحقق ضمانت اجرا
۱. الزام حقوقی و قانونی برای تبدیل مصوبات شورا به تعهدات اجرایی نهادهای ذیربط.۲. پایش و ارزیابی مستمر روند اجرا توسط کمیتههای تخصصی.
۳. گزارشدهی شفاف از عملکرد دستگاهها به افکار عمومی.
۴. پیوند بودجه و امکانات به سطح پیشرفت برنامهها.
جمعبندی راهبردی:
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه مرکزی مدیریت فرهنگی کشور است، یک پیام روشن به مسئولان میدهند:مصوبات و اسناد راهبردی، تنها زمانی ارزشمندند که از کاغذ خارج شده و به ابزار عملی تحول در جامعه بدل گردند. برای این هدف، اراده و باور مدیران ارشد و همکاری در بالاترین سطح کشور شرط نخست است.

فراز ۹: نقشه مهندسی فرهنگی؛ راهنمای جامع برای ساخت آینده ایران اسلامی
«یکی از سندهای بالادستی مورد نیاز کشور، تدوین نقشه مهندسی فرهنگی است که باید در آن، ضمن ترسیم وضع مطلوب، نیازها نیز دیده شود.»(۹)شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این بیان کوتاه اما عمیق، بر ضرورت تدوین نقشه مهندسی فرهنگی به عنوان یکی از اسناد بالادستی و حیاتی کشور تأکید میکنند. این نقشه باید همچون یک طرح جامع راهبردی، دو محور اصلی را دربرگیرد:۱. ترسیم وضع مطلوب فرهنگی که جامعه آرمانی ایران اسلامی را دربر میگیرد.
۲. شناسایی دقیق نیازها و کاستیها برای رسیدن به آن وضع مطلوب.
این سخن، در حقیقت هشدار و راهنمایی برای جلوگیری از نگاه مقطعی و واکنشی به فرهنگ است و به جای آن، بر ضرورت برنامهریزی منسجم و آیندهنگرانه تأکید دارد.
ترسیم وضع مطلوب فرهنگی؛ تصویر آیندهای روشن
۱. مفهوم وضع مطلوب«وضع مطلوب» همان تصویری است که جامعه اسلامی باید در افق تمدنی خود ببیند؛ جامعهای با:
* سبک زندگی اسلامی
* هویت دینی ـ ملی مستحکم
* پیشرفت علمی و عدالت اجتماعی
* اخلاق و معنویت به عنوان مبنای تعاملات انسانی
۲. نقش نقشه مهندسی فرهنگی در دستیابی به وضع مطلوب
بدون یک نقشه کلان، سیاستها پراکنده، گاه متناقض و بیاثر خواهند شد. این سند بالادستی وظیفه ایجاد انسجام، هماهنگی و همسویی میان همه برنامههای فرهنگی را برعهده دارد.
شناسایی نیازها؛ شناخت میدان واقعیت
۱. پایش وضعیت فعلیپیش از حرکت به سمت آرمانها، باید واقعیتهای موجود را شناخت. نیازها میتوانند شامل موارد ذیل باشند:
* اصلاح نظام آموزشی
* تقویت تولیدات فرهنگی بومی
* مقابله با تهاجم نرم دشمن
* تقویت نهاد خانواده
۲. نقش نیازسنجی در سیاستگذاری
نیازسنجی دقیق، از هدررفت منابع جلوگیری کرده و اقدامات فرهنگی را به سمت نقاط اولویتدار هدایت میکند.
چرایی جایگاه بالادستی نقشه مهندسی فرهنگی
۱. بالادستی بودن سندمقام معظم رهبری از این نقشه با عنوان سند بالادستی یاد میکنند؛ سندی که باید بر همه برنامههای کوتاهمدت و پروژههای اجرایی اولویت داشته باشد و چارچوب کلی سیاستهای فرهنگی کشور را مشخص نماید.
۲. ارتباط با سایر اسناد ملی
نقشه مهندسی فرهنگی همافق با اسناد کلانی چون:
* نقشه جامع علمی کشور
* سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
* برنامههای توسعه پنجساله هفتم
باید طراحی و اجرا شود تا یکپارچگی راهبردی محقق گردد.
ضمانت اجرا؛ کلید موفقیت نقشه فرهنگی
تنها تدوین این نقشه کافی نیست؛ باید سازوکارهای الزامآور اجرایی و نظارتی طراحی شود تا تمامی نهادها وظیفه خود را در اجرای آن بپذیرند و پاسخگو باشند.جمعبندی راهبردی:
بیان رهبر معظم انقلاب درباره نقشه مهندسی فرهنگی، یک پیام آیندهساز دارد:فرهنگ ایران اسلامی نیازمند قطبنما و نقشه راهی جامع است که با ترسیم افق مطلوب و شناسایی نیازهای واقعی، بتواند مسیر پیشرفت فرهنگی را هدفمند کند. این سند، زمانی اثرگذار خواهد بود که هم بر بالادستی بودن آن اجماع ملی وجود داشته باشد و هم اجرای آن با اراده و نظارت قوی دنبال شود.

فراز ۱۰: مهندسی فرهنگی؛ مأموریت سخت اما حیاتی برای آینده ایران
«یک نقشهی مهندسی فرهنگی لازم است. ما وضع فرهنگی مطلوب کشور را تصویر کنیم و اجزاء متشکل آن را در مقابل خودمان ترسیم کنیم، بعد ببینیم کجاها اولویت دارد، کجاها احتیاج به مراقبت بیشتر دارد؛ به آنجاهائی که در این مدت مغفولعنه باقی مانده، برسیم و مسأله را دنبال کنیم؛ یک جاهائی سرمایهگذاری بیشتری لازم دارد، به اینها توجه کنیم.این، مهندسی فرهنگی است؛ که خب، کار سختی است؛ از نقشهی جامع علمی سختتر است. به همین دلیل هم که کار سختتری است، کمتر پیش رفته. الان چند سال است که در شورای عالی انقلاب فرهنگی مسألهی مهندسی فرهنگی مطرح است؛ حالا تازه آقای دکتر مخبر گزارش میدهند که این موضوع، مورد بحث است! بایستی به این مسأله پرداخت؛ مسألهی مهمی است.»(۱۰)
شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب، با نگاه راهبردی به وضعیت فرهنگی کشور، مهندسی فرهنگی را فرآیند طراحی یک نقشه جامع و هوشمندانه برای دستیابی به وضع مطلوب فرهنگی میدانند. در این بیانات، ایشان بر چند نکته کلیدی تأکید دارند:* تصویر دقیق وضع مطلوب فرهنگی
* ترسیم اجزای تشکیلدهنده این وضع مطلوب
* تعیین اولویتها و نقاط نیاز به مراقبت
* سرمایهگذاری هدفمند در حوزههای ضروری و مغفول
این نگاه، نه یک توصیه کلی، بلکه نقشه راهی دقیق برای سیاستگذاری فرهنگی کشور است که بدون آن، هیچ تحول پایدار فرهنگی ممکن نیست.
ترسیم وضع مطلوب فرهنگی؛ گام نخست مهندسی فرهنگی
۱. تعریف وضع مطلوب فرهنگیوضع مطلوب فرهنگی، همان جامعهای است که در آن:
* ارزشهای دینی، ملی و انسانی در سبک زندگی مردم جاری است.
* نهاد خانواده، آموزش و رسانه در خدمت هویت اسلامی ـ ایرانی هستند.
* تولیدات فرهنگی و هنری، مولد امید، وحدت و پیشرفتاند.
۲. اجزای تشکیلدهنده وضع مطلوب
مقام معظم رهبری تأکید میکنند که این تصویر روشن باید به اجزای مشخص تقسیم شود؛ یعنی در هر حوزه (آموزش، هنر، رسانه، فضای مجازی، سبک زندگی، جمعیت و خانواده) اهداف شفاف تعیین گردد.
تعیین اولویتها و نقاط نیازمند مراقبت
۱. شناسایی حوزههای اولویتداربرخی حوزهها به دلیل تأثیرگذاری بر هویت نسل آینده، اهمیت فوری دارند. مانند:
* آموزش و پرورش
* فضای مجازی و رسانه
* خانواده و جمعیت
۲. توجه به نقاط مغفول
رهبر معظم انقلاب هشدار میدهند که برخی عرصهها سالها مغفولعنه ماندهاند. مثال بارز، حوزههایی است که در ساختار فرهنگی کشور کمتر دیده شده یا بیبرنامه رها شدهاند.
سرمایهگذاری هدفمند؛ شرط موفقیت مهندسی فرهنگی
۱. تخصیص منابع به حوزههای اثرگذارسرمایهگذاری مالی، نیروی انسانی متخصص، و امکانات مدیریتی باید بر اساس اولویت اثرگذاری فرهنگی صورت گیرد، نه بر مبنای نفوذ یا فشار سیاسی.
۲. پیگیری مستمر اجرای نقشه
مقام معظم رهبری تأکید میکنند که مهندسی فرهنگی نیازمند تعقیب و اجرای مستمر است، نه طرحنویسی صرف. توقف یا تعویق این پروژه به معنای غفلت راهبردی در برابر تهدیدات نرم دشمن است.
چالشها و دلیل عقبماندگی
۱. پیچیدگی کاربه تصریح ایشان، مهندسی فرهنگی از نقشه جامع علمی کشور سختتر است، زیرا با لایههای ظریف و پیچیده فرهنگ در همه سطوح اجتماعی سروکار دارد.
۲. کمکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی
با وجود گذشت سالها از طرح این مسأله در شورای عالی انقلاب فرهنگی، پیشرفت آن اندک بوده و هنوز در مرحله بحث و گزارش باقی مانده است.
جمعبندی راهبردی:
رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه مهندسی فرهنگی کاری سخت اما ضروری است، این پیام را منتقل میکنند:بدون نقشه جامع و اجرای دقیق آن، فرهنگ کشور مانند کشتی بدون سکان در دریای متلاطم تهاجم نرم دشمنان خواهد بود. اولویت دادن به این پروژه و رفع موانع اجرایی، وظیفهای فوری برای شورای عالی انقلاب فرهنگی و همه نهادهای مسئول است.

فراز ۱۱: مهندسی فرهنگی و پیوست فرهنگی؛ تضمین هویت ایرانی ـ اسلامی
«تکمیل و اجرای طرح مهندسی فرهنگی کشور و تهیه پیوست فرهنگی برای طرحهای مهم.»(۱۱)شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب با این سخن کوتاه اما عمیق، دو مأموریت کلیدی را برای پیشبرد فرهنگ در کشور مشخص میکنند:۱. تکمیل و اجرای طرح مهندسی فرهنگی کشور به عنوان سند بالادستی نظام فرهنگی.
۲. تهیه پیوست فرهنگی برای همه طرحهای مهم ملی تا اثرات آنها بر هویت و ارزشهای جامعه پیشبینی و مدیریت شود.
ایشان بر این نکته تأکید دارند که فرهنگ، صرفاً یک حوزه مجزا نیست، بلکه روح حاکم بر همه برنامهها و پروژههای ملی باید باشد.
تکمیل و اجرای طرح مهندسی فرهنگی کشور
۱. مفهوم و اهمیتطرح مهندسی فرهنگی کشور، نقشهای جامع برای تنظیم مسیر فرهنگی ایران اسلامی است. این سند:
* وضع مطلوب فرهنگی را ترسیم میکند.
* مسیر رسیدن به آن را با راهکارهای عملی مشخص میسازد.
* نظام فرهنگی کشور را با سایر عرصهها همافزا میکند.
۲. دو گام حیاتی
* تکمیل سند: شناسایی همه حوزههای فرهنگی، اولویتها، تهدیدها و فرصتها.
* اجرای مؤثر: ایجاد ضمانت اجرا، نظارت مستمر و تخصیص منابع کافی.
۳. پیامد کمکاری
تعویق در تکمیل یا اجرا، موجب پراکندگی برنامههای فرهنگی، هدررفت منابع و افزایش نفوذ الگوهای بیگانه خواهد شد.
پیوست فرهنگی برای طرحهای مهم
۱. تعریف پیوست فرهنگیپیوست فرهنگی، سندی است که پیش از اجرای هر طرح یا پروژه کلان، تأثیرات فرهنگی آن بر جامعه را ارزیابی و مدیریت میکند.
۲. ضرورت
* جلوگیری از آسیبهای فرهنگی ناخواسته.
* همسو کردن اهداف اقتصادی، عمرانی و علمی با ارزشهای اسلامی ـ ایرانی.
۳. نمونه کاربردی
برای مثال، ساخت یک شهرک صنعتی یا توسعه یک شبکه ملی فناوری باید همراه با پیوست فرهنگی باشد تا اثر آن بر سبک زندگی، هویت بومی و پیوند اجتماعی به دقت بررسی شود.
حلقه پیوند مهندسی فرهنگی و پیوست فرهنگی
* مهندسی فرهنگی مسیر کلان را مشخص میکند.* پیوست فرهنگی تضمین میکند هر اقدام جزئی در همین مسیر حرکت کند.
بدون پیوست فرهنگی، حتی بهترین نقشه مهندسی فرهنگی نیز در اجرا با انحراف و آسیب روبهرو خواهد شد.
جمعبندی راهبردی:
فرهنگ باید در همه سطوح تصمیمگیری کشور حضور واقعی داشته باشد. تکمیل و اجرای سند مهندسی فرهنگی و الزامی کردن پیوست فرهنگی، نه یک توصیه، بلکه شرط اساسی برای حفظ هویت ملی و تحقق تمدن نوین اسلامی است.
فراز ۱۲: مهندسی فرهنگی؛ پیوند علوم انسانی و علوم پایه برای پیشرفت متوازن کشور
«من در جلسهی شورای عالی انقلاب فرهنگی هم به آن آقایانی که مؤثرین در فرهنگ هستند، گفتهام که شماها جایگاه مهندسی فرهنگی را در این کشور دارید. در آن جلسه گفتهام که دو تا شاخهی اصلی وجود دارد: علوم انسانی و علوم پایه؛ هر کدام به جای خود.اگر ما اینجا روی علوم انسانی تکیه میکنیم، معنایش این نیست که روی ریاضی و فیزیک و شیمی و علوم زیستی تکیه نمیکنیم، چرا؛ آنجا هم بنده یک تکیهی صددرصدی دارم؛ آنها هم برای خودشان مردانی و کسانی دارند؛ علوم انسانی هم بایستی مردان و کسانی برای خودشان داشته باشد.
باید روی این دو شاخه - دو شاخهی اصلی؛ یعنی علوم انسانی و علوم پایه - در کشور، سرمایهگذاری فکری، علمی، پولی و تبلیغی بشود تا اینکه پیش بروند. علم را بایستی در حد اعلا دنبال کنید.»(۱۲)
شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب، در جمع مسئولان و مؤثران عرصه فرهنگ، شورای عالی انقلاب فرهنگی را به عنوان جایگاه مهندسی فرهنگی کشور معرفی کرده و دو شاخه کلیدی دانش را به طور ویژه مورد تأکید قرار میدهند: علوم انسانی و علوم پایه.ایشان روشن میکنند که توجه به یکی از این دو شاخه، هرگز به معنای غفلت از دیگری نیست؛ بلکه باید توازن راهبردی و سرمایهگذاری همزمان در هر دو حوزه برقرار باشد تا پیشرفت علمی کشور در مسیری هماهنگ و تمدنساز حرکت کند.
مهندسی فرهنگی؛ ترسیمگر مسیر توسعه علمی کشور
۱. جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگیمقام معظم رهبری، این شورا را مرکز طراحی مسیر فرهنگی و علمی کشور میدانند. مهندسی فرهنگی در اینجا به معنای تنظیم نسبت علم، فرهنگ و هویت ملی است تا نظام علمی کشور بر محور ارزشهای اسلامی ـ ایرانی رشد کند.
۲. ضرورت نگاه جامع به علوم
تأکید مضاعف بر علوم انسانی، صرفاً برای جبران ضعفها و عقبماندگیها در این حوزه است؛ اما در کنار آن، علوم پایه نیز به عنوان زیرساخت پیشرفت صنعتی و فناوری، نیازمند توجه حداکثری هستند.
دو شاخه اصلی پیشرفت علمی کشور
۱. علوم انسانی؛ مهندسی ذهن و جامعه* کارویژه: تبیین فلسفه پیشرفت، ارائه مدلهای مدیریتی و اجتماعی اسلامی، و تربیت نخبگان سیاستگذار.
* نیاز امروز: تربیت متفکران و نظریهپردازانی که بتوانند بر اساس مبانی دینی و بومی، نظامسازی کنند.
۲. علوم پایه؛ موتور محرک فناوری و صنعت
* کارویژه: بنیانگذاری فناوریهای نوین در حوزههایی چون انرژی، زیستفناوری، هوش مصنوعی و نانوتکنولوژی.
* نیاز امروز: سرمایهگذاری در پژوهشهای بنیادین و حمایت از نخبگان علمی برای تولید دستاوردهای راهبردی.
سرمایهگذاری جامع؛ چهار بُعد مورد تأکید
رهبر معظم انقلاب مشخص میکنند که سرمایهگذاری در علوم انسانی و علوم پایه باید چند جانبه باشد:۱. سرمایهگذاری فکری: تولید نظریه، روششناسی و ایدههای بنیادین.
۲. سرمایهگذاری علمی: پشتیبانی از پژوهشهای کاربردی و بنیادی.
۳. سرمایهگذاری مالی: تأمین بودجه پایدار برای مراکز علمی مؤثر.
۴. سرمایهگذاری تبلیغی: ترویج اهمیت این علوم در رسانهها و افکار عمومی.
پیوند علم و فرهنگ؛ راه رسیدن به حد اعلا
مقام معظم رهبری با جمله «علم را بایستی در حد اعلا دنبال کنید» بر این نکته تأکید دارند که:* پیشرفت علمی بدون پیوست فرهنگی، گرفتار تقلید و وابستگی خواهد شد.
* توسعه فرهنگی بدون اتکا به دستاوردهای علمی، در عمل دچار رکود و انفعال میشود.
* مهندسی فرهنگی، پلی استراتژیک میان علم و فرهنگ ایجاد میکند تا کشور در مسیر تمدن نوین اسلامی حرکت کند.
جمعبندی راهبردی:
بیانات رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که توسعه علمی و فرهنگی دو مسیر جدا نیستند بلکه دو روی یک سکه پیشرفت ملی به شمار میروند. با سرمایهگذاری متوازن و هوشمندانه در هر دو شاخه علوم انسانی و علوم پایه، و با هدایت مهندسی فرهنگی، میتوان به جامعهای رسید که هم از نظر علمی به اوج رسیده و هم از منظر فرهنگی و هویتی، مستقل و ریشهدار است.
فراز ۱۳: مهندسی فرهنگی و نخبگان؛ پیشرانهای تمدن نوین اسلامی
«ما سال گذشته اینجا (دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی) عرض کردیم «مهندسی فرهنگی کشور» به عهدهی شماست؛ گفتیم اینجا «قرارگاه اصلی» است، عقبهی شما هم دبیرخانه و ملحقات دبیرخانه است و شوراهای اقماری و شورای معین و کمیتههای کارشناسی و جمعهای دیگری که هستند؛ خطوط مقدّم اجرایی شما هم وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزشعالی، وزارت ارشاد و دستگاههای مختلف هستند، آقایان هم تلقیِ به قبول کردید؛ یعنی اینطور نبود که ما این حرف را بزنیم، بعد بشنویم که دوستان گفتهاند نه، ما عقیده نداریم به مهندسی فرهنگی و اینکه جایگاهش اینجاست؛ نه، من خبر دارم که بعد در جلسه که صحبت شده و دوستان که با هم بحث کردهاند - نظرات آقایان را برای من آوردند - همه تأیید کردهاند که بله، همین درست است.خیلی خوب، حالا الان باید نقشهی مهندسی فرهنگی کشور روی میز آماده باشد و باید روی آن بحث شده باشد؛ کار شده باشد؛ تصمیمگیری شده باشد و نقشهی کلان با راهکارها - نه فقط چیزهایی که صرفاً آرزو و آمال است - کاملاً کشیده شده و مشخص شده باشد؛ این حرف اصلی ماست به شما دوستان.
بنیاد نخبگان در ابتدا به همت آقای دکتر عارف راه افتاد؛ یعنی اساسنامهی آن نوشته شد و کارهایی انجام گرفت و اینجا فرستادند که ما هم نظراتی داشتیم و برگرداندیم. من وقتی به روی زمین نگاه میکنم که ببینم از این نقشه - نقشه مهندسی فرهنگی کشور که در ابتدای صحبت عرض شد - روی زمین دربارهی نخبگان چه هست، چیزی نمیبینم.
شما میدانید که نخبگان - دانشجوهای نخبه، دانشآموزان نخبه، المپیادیها و سایر افراد نخبه - هر سال دو، سه مرتبه با بنده ملاقات دارند و من هم به آنها میدان میدهم، تا جوانها حرف بزنند؛ اما آنچه از مجموع حرفهای آنها به دست میآید، این است که هنوز در عمل، کاری برای نخبگان انجام نگرفته است.
من اصرار دارم که برای آنها به طور جدی کار انجام بگیرد. یکی از کارها، جذب نخبگان است که این کار باید حتماً در این بنیاد مورد توجه باشد؛ دیگری، شناسایی و سازماندهی این افراد است، تا بتوانیم از آنها برای کشور بهرهگیری کنیم.
الان جاهای زیادی هست که اگر یک جوانِ نخبه در آن جاها حضور داشته باشد، میتواند کلی کار برای ما انجام بدهد؛ ولی ما نمیدانیم افراد را برای چه جایی باید به کار بگیریم.
این طرحی که آقای دکتر احمدینژاد از اول در ذهنشان بود - طرح بهکارگیری جوانان در وزارتخانهها - نمیدانم چقدر پیش رفته، که البته این طرح، طرح بسیار خوبی است و باید با شرایطش انجام بگیرد؛ اما بهترین کسانی که میتوانند به این طرح کمک کنند، نخبگان هستند.
ما نخبگان کشور را پیدا کنیم، شناسایی کنیم، سازماندهی کنیم و بدانیم که چه کسی برای کجا لازم است. این کار، از جمله کارهایی است که در بنیاد نخبگان میتواند انجام بگیرد. بعد، رفع نیازهای پژوهشیِ آنهاست - که در برنامهی بنیاد نخبگان هم هست - و رفع نیازهای شخصیِشان.
در این صورت، نخبگان تشویق میشوند و راه جلوگیری از مهاجرت یا فرار آنها هم - یا هرچه که اسمش را میگذارید، که دایم میگویند رفتند و نیامدند؛ یا رفتند و آمدند، که یکمقدار هم بزرگنمایی میشود - فقط با این روش امکانپذیر است؛ چون آنها لازم است که در اینجا دلگرم شوند.
البته یک بخشی از این کار هم به دانشگاهها ارتباط پیدا میکند که من این موضوع را به گمانم در جلسهیی که آقای دکتر زاهدی پیش من آمد، گفتم، حالا هم به ایشان عرض میکنم که مراقب باشید که در دانشگاهها، جوانهای نخبهی ما احساس تبعیض نکنند؛ بخصوص در پذیرش دورههای علوم تکمیلی، دورهی دکتری و در دادن بورس. اگر جوانها احساس کنند که نخبگیِ آنها در اینجا به دردشان نمیخورد، اثرات ویرانگری دارد، که مواردی از این مسأله را من اطلاع دارم و میدانم.»(۱۳)
شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی، مهندسی فرهنگی کشور را مسئولیت اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی دانسته و آن را یک مأموریت عملیاتی و نه صرفاً نظری معرفی میکنند.از نظر ایشان، شورا قرارگاه اصلی مهندسی فرهنگی است و ساختارهای وابسته مانند دبیرخانه، شوراهای اقماری، کمیتههای کارشناسی و دستگاههای خط مقدم اجرا (آموزش و پرورش، آموزش عالی، فرهنگ و ارشاد اسلامی و…) باید به صورت هماهنگ عمل کنند.
ایشان سپس نمونهای مشخص یعنی بنیاد ملی نخبگان را بررسی کرده و ضعفهای عملیاتی در بهکارگیری، شناسایی، سازماندهی و حمایت از نخبگان علمی کشور را مورد انتقاد قرار میدهند. هدف اصلی، بهرهگیری از استعداد نخبگان در پیشبرد نقشه مهندسی فرهنگی و توسعه ملی است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ قرارگاه اصلی مهندسی فرهنگی
۱. مسئولیت مستقیم* شورا باید نقشه کلان مهندسی فرهنگی کشور را طراحی، آماده و تصویب کند.
* این نقشه نباید فقط شامل آرزوها و شعارها باشد، بلکه باید راهکارهای عملی، جدول زمانی و متولیان اجرای مشخص داشته باشد.
۲. ساختار پشتیبان
* دبیرخانه و ملحقات آن: هدایت اجرایی و پشتیبانی مستمر.
* شوراهای معین و اقماری: مشورت تخصصی و تدوین برنامههای بخشی.
* کمیتههای کارشناسی: تحلیل دادهها، بررسی نیازها و پیشنهاد راهکار.
بنیاد ملی نخبگان؛ گنجینهای که باید فعال شود
۱. شناسایی و سازماندهی نخبگانمقام معظم رهبری بر این نکته تأکید دارند که کشور باید بداند چه نخبهای برای کدام جایگاه مناسب است. این شناخت، شرط استفاده حداکثری از ظرفیت علمی و مدیریتی نخبگان است.
۲. جذب و حمایت مؤثر
حمایت از نخبگان تنها به معنای اعطای کمکهزینه مالی نیست، بلکه شامل:
* رفع نیازهای پژوهشی
* برطرفکردن مشکلات شخصی و رفاهی
* اطمینانبخشی از ارزشمندی نقش آنان در نظام علمی و فرهنگی کشور
۳. جلوگیری از مهاجرت نخبگان
دلگرم کردن نخبگان با فراهم کردن بستر فعالیت واقعی، تنها راه مقابله با فرار مغزها است. فضای ناامیدی یا تبعیض، بزرگترین عامل برای ترک کشور توسط استعدادهای برتر خواهد بود.
دانشگاهها؛ میداندار حفظ و پرورش نخبگان
* در پذیرش تحصیلات تکمیلی و دکتری نباید نخبگان احساس تبعیض کنند.* بورسها و فرصتهای علمی باید بر اساس شایستگی واقعی و نه روابط یا فشارهای غیرعلمی توزیع شوند.
* تجربههای تلخ بیتوجهی به نخبگان، اثرات تخریبی جدی بر سرمایه انسانی کشور دارد.
نخبگان به عنوان شتابدهنده مهندسی فرهنگی
با استفاده هدفمند از نخبگان در دستگاههای اجرایی و علمی:* سیاستها و طرحهای فرهنگی و علمی سریعتر و دقیقتر عملیاتی میشوند.
* حلقه اتصال میان نقشه کلان فرهنگی کشور و واقعیتهای میدانی تشکیل میگردد.
* توان کشور در رقابت علمی، فناوری و فرهنگی به سطح بینالمللی ارتقا مییابد.
جمعبندی راهبردی:
بیانات رهبر معظم انقلاب در این بخش، پیامی کاملاً روشن دارد:مهندسی فرهنگی تنها با رسم نقشه روی کاغذ محقق نمیشود، بلکه نیازمند ساختار قوی، اجرای هماهنگ و استفاده حداکثری از نخبهترین نیروهای علمی کشور است.
بنیاد ملی نخبگان باید از یک نهاد تشریفاتی به یک مرکز فرماندهی عملیاتی برای شناسایی، جذب و بهکارگیری نخبگان تبدیل شود؛ تا با مشارکت آنان، شکاف میان سیاستگذاری و اجرا بسته شود.

جمعبندی و نتیجهگیری نهایی:
الف) جمعبندی کلان
بررسی ۱۳ فراز بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) درباره مهندسی فرهنگی نشان میدهد که این مفهوم نه یک برنامه محدود، بلکه نقشه مادر برای مهندسی آینده فرهنگی، علمی و اجتماعی کشور است. این نقشه، چهار محور اصلی و مکمل دارد که هرکدام بدون دیگری ناقص میماند:۱. ترسیم نقشه کلان فرهنگی کشور
این محور شامل تعیین وضع مطلوب جامعه بر اساس ارزشهای اسلامی و انقلابی، شناسایی نیازها و خلاها، اولویتبندی اقدامها و تخصیص هدفمند منابع است. در این نقشه، سبک زندگی اسلامی، ارتقای اخلاق اجتماعی، و دفاع فرهنگی در برابر تهاجم نرم دشمن جایگاه ویژه دارد.
۲. تضمین اجرا و نظارت مؤثر بر اسناد ملی فرهنگی و علمی
تصویب اسناد و سیاستهای کلان کافی نیست؛ کلید موفقیت، ضمانت اجرای واقعی آنهاست. حضور سران سه قوه در شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به معنای پایبندی کامل دستگاههای اجرایی به اجرای مصوبات باشد. نظارت مؤثر، ارزیابی دورهای و برخورد با کمکاری یا انحراف، جزء جدانشدنی این روند است.
۳. تقویت جبهه اجتماعی و مردمی فرهنگ
فرهنگ زمانی ماندگار میشود که به یک جریان زنده اجتماعی تبدیل گردد. نهادهایی همچون جامعه مداحان، رسانهها، آموزش و پرورش و دانشگاهها خط مقدم ترویج ارزشها و مقابله با نفوذ فرهنگی بیگانگان هستند. ایجاد روح حماسه، مسئولیتپذیری اجتماعی و خودباوری در بدنه مردم، بخش مهم این محور است.
۴. تربیت و بهکارگیری نخبگان به عنوان پیشرانهای تحول
نخبگان علمی، فرهنگی و هنری باید شناسایی، سازماندهی و در جایگاههای اثرگذار بهکار گرفته شوند. پدیدههایی چون مهاجرت نخبگان، محرومیت از فرصتهای برابر و بیتوجهی به ایدههای آنان، بزرگترین تهدید برای آیندهسازی فرهنگی و علمی کشور است. بنیاد ملی نخبگان و دانشگاهها باید نقشی فعال و منسجم در این مسیر ایفا کنند.
ب) راهکارهای نهایی پیشنهادی
۱. نهادینهسازی ضمانت اجراایجاد چارچوب حقوقی الزامآور که تمام دستگاهها را مکلف به اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی کند. این ضمانت باید با ابزارهای قانونی، پیگیری قضایی و نظارت مستمر همراه باشد تا سندها و طرحها در حد کاغذ نمانند.
۲. پیوست فرهنگی اجباری
هر پروژه ملی، اقتصادی، عمرانی یا اجتماعی باید پیش از اجرا دارای یک پیوست فرهنگی دقیق باشد که اثرات آن بر باورها، سبک زندگی و هویت ملی را تحلیل و مدیریت کند. این پیوست باید معیار ارزیابی برای صدور مجوزهای کلان باشد.
۳. بازمهندسی نظام آموزشی
تحول بنیادین در علوم انسانی بر اساس مبانی معرفتی اسلام، بازنگری روشها و محتوای آموزشی، و برقراری پیوند میان علوم انسانی و علوم پایه ضروری است. همچنین باید نظام آموزش عالی و عمومی را با نیازهای واقعی کشور سازگار کرد تا تربیت نیروی انسانی متناسب با اهداف فرهنگی و علمی صورت گیرد.
۴. ارتقای سبک زندگی اسلامی
اجرای برنامههای فرهنگسازی میدانی با استفاده از ظرفیت رسانهها، هنر متعهد، هیئتهای مذهبی و فضای مجازی. این اقدام باید ارزشهایی چون قناعت، سادهزیستی، نظم، احترام متقابل، و اولویت خانواده را به گفتمان غالب جامعه تبدیل کند و در برابر الگوهای مصرفگرایانه و فردگرایانه غربی ایستادگی نماید.
۵. مدیریت و سازماندهی نخبگان
طراحی بانک اطلاعات ملی نخبگان، تعریف نقشهای مأموریتی برای ایشان، پشتیبانی مادی و معنوی، و رفع موانع شغلی و پژوهشی. همچنین ضروری است نظام حمایت از نخبگان به گونهای عمل کند که حس تبعیض یا بیعدالتی در بهرهگیری از امکانات و فرصتها از بین برود.
۶. پایش مستمر شاخصهای فرهنگی
راهاندازی یک مرکز ملی رصد فرهنگ برای جمعآوری، تحلیل و انتشار منظم دادهها درباره وضعیت فرهنگی کشور. این شاخصها باید هر ساله با اهداف نقشه مهندسی فرهنگی مقایسه و بر اساس آن اصلاحات لازم در سیاستها انجام شود.
در نتیجه، مهندسی فرهنگی در نگاه مقام معظم رهبری، یک پروژه ملی-تمدنی است که بهطور همزمان نیازمند حکمرانی فرهنگی مقتدر، سرمایهگذاری علمی، همراهی اجتماعی، و حضور فعال نخبگان است.
سخن پایانی:
فرهنگ، ریشه درخت انقلاب و ستون خیمه تمدن نوین اسلامی است. اگر این ریشه به دست باغبانان دلسوز و آگاه ـ با نقشهای روشن، تدبیری دقیق و عزمی راسخ ـ پرورش نیابد، طوفان هجوم بیگانه و سستی در داخل، آن را خواهد خشکاند.امروز بیش از هر زمان دیگر، مهندسی فرهنگی نه یک برنامه اختیاری، که تکلیف مسئولان کشور برای حفظ هویت و آینده ایران اسلامی است.
پینوشتها:
۱. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (1401/09/15)
۲. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مداحان اهل بیت علیهم السلام (1398/11/26)
۳. همان
۴. همان
۵. همان
۶. حکم رهبر معظم انقلاب برای آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی (1393/07/26)
۷. همان
۸. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (1392/09/19)
۹. دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر معظم انقلاب (1390/03/23)
۱۰. همان
۱۱. ابلاغ سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه (1387/10/21)
۱۲. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام (1384/10/29)
۱۳. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (1384/10/13)
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.