فتحعلی واشقانی فراهانی (زاده ۴ بهمن ۱۳۰۹ – درگذشته ۱۳ آبان ۱۳۹۱) خوشنویس صاحبنام معاصر در خط نستعلیق و اولین مدرس انجمن خوشنویسان ایران است.
استاد فتحعلی واشقانی طی سالها در کنار استادان دیگر جزو هیئت داوران انجمن خوشنویسان ایران در زمینه خط نستعلیق بودهاست. وی همچنین به عنوان مربی و معلم خط نستعلیق در کلاسهای انجمن خوشنویسان ایران از سال ۱۳۴۶ نیز فعالیت کردهاست و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان استان مرکزی است که از بدو تأسیس تا کنون، این همکاری ادامه داشته است.
وی شاگرد استادان سیدحسین میرخانی و سیدحسن میرخانی است. به یاد او امروزه خیابانی در شهر فرمهین به نام استاد واشقانی نامگذاری شده است.
فتحعلی واشقانی در سال ۱۳۰۹ در روستای واشقان از توابع فراهان استان مرکزی متولد شد. دراوان کودکی نخست به فراگیری قرآن و تحصیلات مکتبی و تمرین خوشنویسی پرداخت. اولین استادش در خط، میرزا ذبیحالله واشقانی بود که اولین سرمشق را بر لوح چوبی با عبارت «اول کارها به نام خدا» تعلیم کرد.
وی شاگرد استادان سیدحسین میرخانی و سیدحسن میرخانی است. به یاد او امروزه بلواری در شهر اراک با نصب سردیس ایشان در ابتدای این بلوار و خیابانی در شهرفرمهین به نام استاد واشقانی نامگذاری شده است.
زندگینامه
وی در سال ۱۳۳۵ به تهران مهاجرت کرد و در کلاس استادان بزرگی همچون سیدحسین و سیدحسن میرخانی شرکت نمود و مراحل رشد در خوشنویسی را طی کرد.
انجمن خوشنویسان ایران در سال ۱۳۴۳ او را به عنوان اولین مدرس خود انتخاب نمود و بسیاری از شاگردان ایشان هماکنون در انجمن خوشنویسان ایران به عنوان مدرس فعالیت میکنند. او در سال ۱۳۵۹ به تشخیص استادان سیدحسن و سیدحسین میرخانی، علی اکبر کاوه و ابراهیم بوذری به درجهٔ استادی رسید.
وی در سال ۱۳۶۷ به استناد آثار قلمی و نمایشگاه و فعالیت فرهنگی هنری که از وی به جا مانده بودگواهینامه درجه یک هنری که معادل مدرک دکتری است را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد.
استاد ضمن برگزاری کلاسهای آموزشی به تأسیس انجمن خوشنویسان در شهرهای اراک، فراهان، تفرش، آشتیان، ساوه، مامونیه، دلیجان، محلات، خمین، شازند، کمیجان، خنج، اوز، گراش، لار، لامر و بستک اهتمام ورزید.
او در سال ۱۳۷۱ بهعنوان نماینده ایران برای اشاعه هنر خوشنویسی به کشور یمن رفت و در سال ۱۳۷۵ نیز به همراه سایر استادان به کشور جمهوری آذربایجان سفر کرد. وی در سال ۱۳۷۵ از اکبر هاشمی رفسنجانی لوح تقدیر دریافت کرد.
وفات
فتحعلی واشقانی فراهانی مدتها از بیماری سرطان ریه و سرطان مثانه رنج میبرد و سرانجام در روز ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۳۰ بر اثر پیشرفت بیماری سرطان در سن ۸۲ سالگی درگذشت. پیکر وی در روز ۱۶ آبان در روستای واشقان به خاک سپرده شد.
آثار
تاکنون کتابهای زیر به خط فتحعلی واشقانی به چاپ رسیدهاست:
ترجمه قرآن مجید
جلی قلم
کلک مشکین
آیت مهر
دیوان حافظ
مشق مشکین
کتاب آموزش خط نستعلیق
نستعلیق
نستعلیق یکی از شیوههای خوشنویسی ایرانی است. این واژه چنانکه در تَذکِرهها و مُرَقَّعات و اشعار آوردهاند، از دو واژهٔ نَسْخ و تَعلیق پدید آمده است. خطِّ نستعلیق دومین خطِّ ویژهٔ ایرانیان است. پیدایش نستعلیق پس از حملهٔ مغول و در روزگار ایلخانی با دگرگونیهای شگرف در نگارگری ایرانی همراه بود و این دو تحول، همزمان و در عصرِ زرّینِ هنرِ ایران شکل گرفتهاند و بنابراین بررسیِ یکی بدون توجه به دیگری درست نمینماید.
نستعلیق در محیطی پرورش یافت که در آن، نگارگری ایران فُرمِ قطعیِ خویش را در آثارِ احمد موسی در نیمهٔ نخست سدهٔ هشتم هجری یافته بود. بهگمانِ بسیار، نستعلیقهای نخستین، پیرامون اواخرِ زندگیِ احمد موسی همزمان با آغازِ ظهورِ میرعلی تبریزی در اوایلِ نیمهٔ دومِ سدهٔ هشتم هجری و در بخش بزرگی از غرب ایران پدیدار شدهاند.
هیچ نشانهای مبنی بر پیدایشِ نستعلیق پیش از نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجری وجود ندارد. با آنکه بیشتر پژوهشگران، واضعِ این خط را میرعلی تبریزی دانستهاند اما هیچ اطلاعاتِ مُتقَنی در اینباره وجود ندارد و تنها گفتهٔ سُلطانعلی مشهدی است که میرعلی را واضعِ این خط دانسته است.
نشانهها این نتیجه را بهدست میدهند که نستعلیق به یکباره و توسط یک تن آفریده نشده و پیدایش آن تدریجی بوده است و احتمالاً میرعلی تبریزی برای نخستین بار آن را قاعدهمند و اصولش را مشخص کرده است و ازاینرو او را واضعِ نستعلیق نامیدهاند.
در ایران دو سبک نگارش نستعلیق بهکار رفت: یکی بهنام سبک جعفر یا اَظهَر که بسیار تحسینبرانگیز بود و پس از پیرایش بهدست سلطانعلی مشهدی در خراسان رواج گرفت و ازهمینرو، به شیوهٔ «نستعلیق خراسانی یا شرقی» شناخته میشود.
سبک دوم، شیوهٔ عبدُالرَّحمن خوارَزمی و پسرانش، عبدُالرَّحیم و عبدُالْکَریم بود که در غرب و جنوب ایران استفاده میشد و ازاینرو «شیوهٔ غربی» نامیده شده است. سرانجام سبک غربی در ایران از بین رفت اما میتوان اثر آن را در نستعلیق افغان، هندی و پاکستانی شناسایی کرد. اما شیوهٔ شرقی که در سدههای پسین تکامل یافت، نستعلیقی است که در حال حاضر در ایران رواج دارد.
نستعلیق در مسیرِ تکاملش بهدست سلطانعلی مشهدی قوی شد و به حرکت آمد؛ میر علی هِرَوی و مالک دیلَمی و باباشاه اصفهانی و محمدحسین تبریزی آن را قوام دادند و میرعماد حسنی آن را به کمال رساند. بسیاری از خوشنویسان از دربارِ صفوی به دربارِ گورکانیان هند یا عثمانی رفتند و خطّ نستعلیق را در آن سرزمینها رواج دادند و نستعلیق از آنجا به بسیاری از کشورهای اسلامی راه پیدا کرد. پس از میرعماد نستعلیق کمکم جایگاهِ رفیعِ خود را در خوشنویسیِ جهان باز کرد.
شاگردان و پیروانِ میرعماد شیوهٔ او را محفوظ داشتند و آن را رواج دادند و تا سدهٔ دوازدهم هجری قمری آن را با همان فرم و صورت، به پسینیان سپردند. سدهٔ دوازدهم دورانِ افولِ خوشنویسیِ ایرانی بود و این وضع تا ابتدای سدهٔ سیزدهم هجری قمری ادامه یافت.
در نیمهٔ دوم این سده، نستعلیق دوباره جان گرفت و تا اوایل سدهٔ چهاردهم هجری قمری، شماری از چیرهدستترین خوشنویسان پا به عرصه گذاشتند که آثارشان نمایشگرِ یکی از درخشانترین دورههای خوشنویسی در ایران است. در سدهٔ سیزدهم هجری قمری، همچنان نستعلیق جایگاهِ برترش را در خوشنویسی نگاه داشت.
آغازِ عصر قاجاری، دورانِ رکودِ خوشنویسی است. اما بعدها خوشنویسانی نامدار مانند میرزا غلامرضا اصفهانی و میرزا محمدرضا کَلْهُر پدید آمدند. در سدهٔ چهاردهم دوباره خوشنویسی از کانون توجه به کنار نهاده شد و خوشنویسانِ اندکی در مدت چهل سالِ اوایل این سده، ظهور کردند که نامدارترینشان عِمادُالْکُتّاب در نستعلیق بود. نستعلیق در سدهٔ چهارده هجری خورشیدی اعتبار خود را حفظ کرد و اصولش همان اصول بنیادگذاردهٔ میرعماد است.
بهگفتهٔ فضائلی، نستعلیق از نظرِ جایگاهِ آفرینش، پس از تعلیق و در جایگاهِ هشتم قرار دارد. از نظرِ رسایی و بیان مطلب و آسانیِ خوانش، در جایگاهِ دوم و سوم از نسخ، از نگاهِ آساننویسی و سرعت در جایگاهِ سوم و چهارم از شکسته و از نظرِ زیبایی در جایگاهِ نخست و زیباترین خطوط است.
نستعلیق خطّی است قاعدهمند و با اندازههای مشخص؛ در قاعدهمندی، وضوح و تعادل مانند نسخ است و در سرعتِ نوشتن به تعلیق شباهت دارد؛ اما در زیبایی و لطافت از هر دو برتر است. این خط کندنویسیِ نسخ و کاستیهای تعلیق را ندارد. نظم و اعتدال، استحکام و متانت، و تزئینات ظریف و دلپذیر، آن را مُصَفّا، دلگشا و شادیآفرین مینمایاند.
بیشترین کاربردِ نستعلیق در نگارشِ کتابهای عادی، ادبی و متنهای غیرمذهبی است. از ابتدای پیدایش تاکنون بهندرت متنهای عربی مانند قرآن، احادیث یا ادعیه با این خط نوشته شده و اغلب دیوان شاعران و کتابهای ادبی با این خط نگارش یافته است. بهگفتهٔ علی حصوری، تاریخنگاران بر این اتفاقند که زیباترین خطِّ جهان، نستعلیق است. شماری از متخصصانِ برجستهٔ تاریخِ هنر نیز نستعلیق را ستودهاند و آن را شگفت خواندهاند.
منابع
مقدمه آموزش خط نستعلیق استاد واشقانی، انتشارات میر سعیدی فراهانی
فرهنگ هنرمندان ایرانی از آغاز تا امروز، عبدالرفیع حقیقت، انتشارات کومش
مقدمه کتاب مشق مشکین انتشارات منادی تربیت
اهمیت موزه در جامعه و موزه مفاخر استان مرکزی، میراث فرهنگی استان مرکزی.
فضایلی، حبیبالله. اطلس خط. انتشارات مشعل اصفهان. چاپ دوم، اصفهان۱۳۶۲ش
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم، متعهد، متدین و مجاهدِ خود در کسوت شاگردی، از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی، سید حسن موسی زاده، ناصر طاووسی و ابوالفضل خزائی تقدیر و تشکر نمایم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.