محمدکاظم والهاصفهانی (۱۱۵۲ - ح ۱۲۲۹ ه.ق) از خوشنویسان شیوههای تعلیق، نستعلیق و ناخنی است او از شاعران و خوشنویسان اواخر زند، اوایل قاجار بهشمار میآید.
هنر اصلی محمدکاظم والهاصفهانی خوشنویسی است. اگر چه برخی از معاصران و حتی خود او شعرش را نیز ستودهاند، اما بسیاری هم عقیده دارند که واله درشعروشاعری همسنگ همعصران و معاصرانش نیست.
او از خوشنویسان نامدار خط تعلیق و سرآمد همهٔ خوشنویسان این رشته بوده است. علاوه بر تعلیق، نستعلیق را نیز خوش مینوشته. مهمتر آنکه در خط «ناخنی» که نوعی خطاطی بدون استفاده از مرکب و بسیار قابلتوجه و مشکل است، استاد بوده است.
زندگی
محمدکاظم درطی سفرهای دوران جوانی که بیشتر آنها در عراق بوده و به کسب کمال و علم و فن کوشیده و درخط و رقاع نیز به استادی رسیده است. به طوری که پس از بازگشت به وطن علاوه بر مهارت فوقالعادهای که درخط کسب کرد، درعلم ریاضی و فن عروض و قافیه هم مدارجی را طی کرده و در این رشتهها نیز صاحب نظر شده است. یکی از همدورهایهای واله، محمدحسین خان صدر اصفهانی بود که در این هنگام بیگلیر بیگی اصفهان بوده و دوستی عمیقی بین او و واله وجود داشت.
محمدحسین خان صدر، محلی را در جنوب باغهای سعادت آباد، به او اختصاص داد و آن را «والهیه» نامید. واله ساختمان کوچک و زیبایی در آن محل بنا کرد وآرامگاهی نیز برای خود ساخت.[۳]
واله از مشاهیر ادبا، شعرا و خوشنویسان خط تعلیق بود که از فنون عربی، ادبی، حکمت و عرفان نیز بهرهٔ کافی داشت. وی در ایام پیری، زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار را درک کرد و نزد او و رجال دولت آن زمان صاحب شهرت و حرمت بود.
تاریخ وفات واله را به اختلاف سال ۱۲۲۹ و ۱۲۳۸ هجری قمری نوشتهاند. واله در اصفهان وفات یافت و در تکیه «والهیه» (واقع در خیابان فیض) تخت فولاد اصفهان، زیر گنبد زیبایی دفن گردیده است. سنگ آرامگاه او که قبل از مرگ به وسیله خود او نوشته شده، از نفایس ارزشمند هنر خوشنویسی ایران بهشمار میرود.
موقعیت هنری
محمد کاظم اصفهانی در خط تعلیق، استاد بود و شکسته و نستعلیق را نیز خوش مینوشت که این امور فعالیتهای آموزشی او را دربر میگرفتند. واله نه تنها درمیان شعرا و ادبا منزلتی داشت، بلکه سیاستمداران و مأموران کشورهای خارجی هم دوستی او را مغتنم شمرده و به دیدارش میشتافتند. همانند سرجان ملکم سفیردولت انگلیس در ایران و مؤلف کتاب «تاریخ ایران» که دریادداشتهای خود به ملاقاتی که با واله داشته است اشاره میکند.
نوشته ملکم این نکته را روشن میسازد که واله در آن روزگار درمسائل سیاسی و اوضاع بینالملل هم صاحب نظر بوده است. آنچه واله را درشمار یکی از چهرهای شاخص عصر قاجار درآورده، علاوه بر خوشنویسی، کمالات انسانی اوست.
ادب و متانت وی به حدی بود که هر کس با وی مینشست مفتون خوی خوش ورفتار احترامانگیز او میشد. به نوشته تذکرهها شاعران بسیاری زبان به هجو او گشودند، اما درتمامی اشعار واله حتی یک بیت درهجو کسی نمیبینیم.
دکتر بیانی در «احوال و آثار خوشنویسان» آورده است: «محمدکاظم واله نستعلیق را نیز خوش و استادانه مینوشت.» اثر مهم وی که هماکنون در میان سنگ نوشتهها بینظیر است، سنگ مزار آرامگاه او در تخت فولاد اصفهان میباشد که به دست خود نوشته و حرکات و استواری خط او را نشان میدهد.
گویند پس از مرگ واله دیگر قطعات خط تعلیق دیده نشده است و به تعبیر فضائلی در «اطلس خط»: «خط تعلیق در اصفهان به دست واله بر سنگ مزارش نقش بست و برای همیشه بر خاک واله نشست.»
آثار
«دیوان» شعر
از آثار خوشنویسی:
آثار ارزنده و زیبایی از این خوشنویس نزد مجموعهداران خطهای نفیس و موزهها، به ویژه در کتابخانه مجلس شورای ملی موجود است.
یک نسخه شش دفتر «مثنوی» مولانا، متن به قلم نستعلیق کتابت خوش و عنوانها به قلم رقاع کتابت عالی، با رقم: «انا العبد محمدکاظم الواله الاصفهانی»
یک نسخه «کلیات» سعدی، به قلم کتابت عالی که بر دیباچهٔ آن چنین آمده است: «... در این عهد که عهد کاتب کتاب محمدکاظم متخلص به واله اصفهانی است…»
پنج قطعه به قلم دو دانگ خوش، با رقم: «مشقه… محمدکاظم الواله الاصفهانی فی ۱۲۰۴ فی دارالسطنه اصفهان» و «محمدکاظم الواله الاصفهانی فی ۱۲۲۵».
سنگ مزار خود او در تخت فولاد اصفهان
خط تعلیق
خط تَعلیق عربی به فارسی آویختن یا تَرَسُّل اولین شیوه از خوشنویسی فارسی است که خاص ایرانیان پدید آمده است. به نظر میرسد این شیوه از خوشنویسی در اواسط سدهٔ هفتم هجری قَمری از ترکیب و توسعهٔ دو خط توقیع و رِقاع و تحت تأثیر خطوط ایرانی پیش از اسلام و با توجه به ذوق و روحیه ایرانی بهوجود آمده باشد.
خط تعلیق را میتوان نخستین خط کاملاً ایرانی دانست. درواقع این شیوه اولین نوع خوشنویسی بود که برای خط پارسی که از عربی منشعب شده بود، ابداع گشت و در آن علامتهای زیر و زبر و پیش بهکار نمیرفت. تعلیق خطی تودرتو و متصل بههم است و کلمات و حروف در آن یکنواخت نوشته نمیشوند، یعنی گاهی بزرگ و گاهی ریزند.
خط تعلیق دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت فراوان در ارائهٔ ترکیبهای متنوع را دارد. به همین سبب بیشتر در بین افرادی رواج داشت که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بودهاند. از آن جایی که این خط ویژه کاتبان دربارها و دیوانهای حکومتی بوده امروزه به تدریج کاربرد خود را از دست داده است.
این خط حدود صد سال رواج کامل داشت و پس از آن رفته رفته با پیدایش نستعلیق و سپس شکسته نستعلیق از رواج آن کاسته شد و رونق سابق را از دست داد. عدهای ابداع این خط را به خواجه تاج سلمانی اصفهانی نسبت میدهند. اما در واقع او این خط را قانونمند ساخت و بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استرآبادی برای آن قواعد و اصول بیشتری بهوجود آمد.
نستعلیق
نستعلیق یکی از شیوههای خوشنویسی ایرانی است. این واژه چنانکه در تَذکِرهها و مُرَقَّعات و اشعار آوردهاند، از دو واژهٔ نَسْخ و تَعلیق پدید آمده است. خطِّ نستعلیق دومین خطِّ ویژهٔ ایرانیان است. پیدایش نستعلیق پس از حملهٔ مغول و در روزگار ایلخانی با دگرگونیهای شگرف در نگارگری ایرانی همراه بود و این دو تحول، همزمان و در عصرِ زرّینِ هنرِ ایران شکل گرفتهاند و بنابراین بررسیِ یکی بدون توجه به دیگری درست نمینماید.
نستعلیق در محیطی پرورش یافت که در آن، نگارگری ایران فُرمِ قطعیِ خویش را در آثارِ احمد موسی در نیمهٔ نخست سدهٔ هشتم هجری یافته بود. بهگمانِ بسیار، نستعلیقهای نخستین، پیرامون اواخرِ زندگیِ احمد موسی همزمان با آغازِ ظهورِ میرعلی تبریزی در اوایلِ نیمهٔ دومِ سدهٔ هشتم هجری و در بخش بزرگی از غرب ایران پدیدار شدهاند.
هیچ نشانهای مبنی بر پیدایشِ نستعلیق پیش از نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجری وجود ندارد. با آنکه بیشتر پژوهشگران، واضعِ این خط را میرعلی تبریزی دانستهاند اما هیچ اطلاعاتِ مُتقَنی در اینباره وجود ندارد و تنها گفتهٔ سُلطانعلی مشهدی است که میرعلی را واضعِ این خط دانسته است. نشانهها این نتیجه را بهدست میدهند که نستعلیق به یکباره و توسط یک تن آفریده نشده و پیدایش آن تدریجی بوده است و احتمالاً میرعلی تبریزی برای نخستین بار آن را قاعدهمند و اصولش را مشخص کرده است و ازاینرو او را واضعِ نستعلیق نامیدهاند.
خط ناخنی
خط ناخنی از انواع خوشنویسیهای تفننی در دوره صفوی محسوب میشود. در این نوع خط که با استفاده از ناخن دو انگشت نوشته میشود، نوشتار به صورت برجسته بر کاغذ نقش میبندد و در زوایای خاصی از تابش نور قابل روئیت است.
این برجسته نگاری که به کمک فشار مابین انگشت شصت و انگشتر به وجود میآید اغلب دارای ابعادی کوچک است. خط ناخنی از هنرهای تفننی خوشنویسان قدیم بوده که قدمت آثار به جا مانده به قبل از دورهٔ صفویه میرسد، مرحوم زنده یاد کیمیا قلم احیا گر این هنر فاخر در دورهٔ معاصر بوده که جواهر پور از جمله شاگردان برجستهٔ ایشان و در روزگار ما احیا گر این هنر فراموش شده میباشد. خوشبختانه علیرغم تعداد اندک متولیان این هنر آثار جدید و فاخری بر دیوار نگارخانهها نقش میبندد که موجب امید واری به بسط و گسترش این هنر میشود.
از جمله هنر مندانی که به خلق آثار در این زمینه پرداختهاند میتوان به جعفر کیمیا قلم چهره ماندگار و فرزند کیمیاقلم، جواهرپور، علی علی، علیرضا آستانه، مهدی مهدی بیگ و رضا روحی که متولد ۱۳۵۵ در تهران، برگزاری ۳ نمایشگاه انفرادی خط ناخنی و نمایشگاه خوشنویسی، مدرس فرهنگ سراهای تهران اشاره نمود.
منابع
سید مهدی سجادی نایینی، آقا محمد کاظم واله، فصلنامه فرهنگ اصفهان، سال اول، شماره ۱۳، پاییز۱۳۷۸، ص ۱۲۹
فضاپلی، حبیبالله. اطلس خط. انتشارات مشعل اصفهان. چاپ دوم، اصفهان۱۳۶۲ش
استادان خط نستعلیق در اصفهان
فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)
زندگینامه هنرمندان ایرانی
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم، متعهد، متدین و مجاهدِ خود در کسوت شاگردی، از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی، سید حسن موسی زاده، ناصر طاووسی و ابوالفضل خزائی تقدیر و تشکر نمایم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.