یاری هروی خوشنویس زبردست خط نستعلیق

یاری هروی کاتب از خوشنویسان زبردست خط نستعلیق سده دهم هجری در هرات است. خوشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد خوشنویس (خطاط) نام دارد، به‌خصوص زمانی که خوش‌نویسی حرفهٔ شخص باشد.
جمعه، 25 مهر 1404
تخمین زمان مطالعه:
گردآورنده : ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
یاری هروی خوشنویس زبردست خط نستعلیق
یاری هروی کاتب
یاری هروی کاتب (درگذشت ۹۸۰ ه‍.ق) از خوشنویسان زبردست خط نستعلیق سده دهم هجری در هرات است.

او از شاگردان محمد اوبهی بود و خطش را به پاکیزگی و مزه ستوده‌اند و گفته‌اند که جلی و خفی (درشت و ریز) هر دو را خوش می‌نوشت.

از آثار او معلوم است که باید وی را یکی از خوشنویسان زبردست سده دهم دانست. او شاعر هم بود و برخی از اشعارش به خط خود وی موجود است.

گفته شده که از هرات بیرون نرفت و چنانچه هدایت الله سپهر در تذکره خوشنویسان ذکر کرده در سال ۹۸۰ ه‍.ق در آن شهر بدرود حیات گفته‌است.

او هم عصر با تذهیب‌کار و نقاش و خوشنویس زبردست یاری هروی مذهب و همچنین خوشنویس نام دار یاری شیرازی می‌زیست که تشابه اسمی و تشابه تخصص نباید موجب اشتباه در یکی دانستن آنها شود. برخی یاری هروی را از شاگردان محمدقاسم شادیشاه ذکر کرده‌اند ولی مشخص نکرده‌اند مراد یاری هروی کاتب است یا مذهّب.

خط نستعلیق
نستعلیق یکی از شیوه‌های خوشنویسی ایرانی است. این واژه چنانکه در تَذکِره‌ها و مُرَقَّعات و اشعار آورده‌اند، از دو واژهٔ نَسْخ و تَعلیق پدید آمده است. خطِّ نستعلیق دومین خطِّ ویژهٔ ایرانیان است.

پیدایش نستعلیق پس از حملهٔ مغول و در روزگار ایلخانی با دگرگونی‌های شگرف در نگارگری ایرانی همراه بود و این دو تحول، همزمان و در عصرِ زرّینِ هنرِ ایران شکل گرفته‌اند و بنابراین بررسیِ یکی بدون توجه به دیگری درست نمی‌نماید.

نستعلیق در محیطی پرورش یافت که در آن، نگارگری ایران فُرمِ قطعیِ خویش را در آثارِ احمد موسی در نیمهٔ نخست سدهٔ هشتم هجری یافته بود. به‌گمانِ بسیار، نستعلیق‌های نخستین، پیرامون اواخرِ زندگیِ احمد موسی همزمان با آغازِ ظهورِ میرعلی تبریزی در اوایلِ نیمهٔ دومِ سدهٔ هشتم هجری و در بخش بزرگی از غرب ایران پدیدار شده‌اند.

هیچ نشانه‌ای مبنی بر پیدایشِ نستعلیق پیش از نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجری وجود ندارد. با آنکه بیشتر پژوهشگران، واضعِ این خط را میرعلی تبریزی دانسته‌اند اما هیچ اطلاعاتِ مُتقَنی در این‌باره وجود ندارد و تنها گفتهٔ سُلطانعلی مشهدی است که میرعلی را واضعِ این خط دانسته است.

نشانه‌ها این نتیجه را به‌دست می‌دهند که نستعلیق به یک‌باره و توسط یک تن آفریده نشده و پیدایش آن تدریجی بوده است و احتمالاً میرعلی تبریزی برای نخستین بار آن را قاعده‌مند و اصولش را مشخص کرده است و ازاین‌رو او را واضعِ نستعلیق نامیده‌اند.

در ایران دو سبک نگارش نستعلیق به‌کار رفت: یکی به‌نام سبک جعفر یا اَظهَر که بسیار تحسین‌برانگیز بود و پس از پیرایش به‌دست سلطانعلی مشهدی در خراسان رواج گرفت و ازهمین‌رو، به شیوهٔ «نستعلیق خراسانی یا شرقی» شناخته می‌شود.

سبک دوم، شیوهٔ عبدُالرَّحمن خوارَزمی و پسرانش، عبدُالرَّحیم و عبدُالْکَریم بود که در غرب و جنوب ایران استفاده می‌شد و ازاین‌رو «شیوهٔ غربی» نامیده شده است. سرانجام سبک غربی در ایران از بین رفت اما می‌توان اثر آن را در نستعلیق افغان، هندی و پاکستانی شناسایی کرد. اما شیوهٔ شرقی که در سده‌های پسین تکامل یافت، نستعلیقی است که در حال حاضر در ایران رواج دارد.

نستعلیق در مسیرِ تکاملش به‌دست سلطانعلی مشهدی قوی شد و به حرکت آمد؛ میر علی هِرَوی و مالک دیلَمی و باباشاه اصفهانی و محمدحسین تبریزی آن را قوام دادند و میرعماد حسنی آن را به کمال رساند.

بسیاری از خوشنویسان از دربارِ صفوی به دربارِ گورکانیان هند یا عثمانی رفتند و خطّ نستعلیق را در آن سرزمین‌ها رواج دادند و نستعلیق از آنجا به بسیاری از کشورهای اسلامی راه پیدا کرد. پس از میرعماد نستعلیق کم‌کم جایگاهِ رفیعِ خود را در خوشنویسیِ جهان باز کرد.

شاگردان و پیروانِ میرعماد شیوهٔ او را محفوظ داشتند و آن را رواج دادند و تا سدهٔ دوازدهم هجری قمری آن را با همان فرم و صورت، به پسینیان سپردند. سدهٔ دوازدهم دورانِ افولِ خوشنویسیِ ایرانی بود و این وضع تا ابتدای سدهٔ سیزدهم هجری قمری ادامه یافت.

در نیمهٔ دوم این سده، نستعلیق دوباره جان گرفت و تا اوایل سدهٔ چهاردهم هجری قمری، شماری از چیره‌دست‌ترین خوشنویسان پا به عرصه گذاشتند که آثارشان نمایشگرِ یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خوشنویسی در ایران است. در سدهٔ سیزدهم هجری قمری، همچنان نستعلیق جایگاهِ برترش را در خوشنویسی نگاه داشت.

آغازِ عصر قاجاری، دورانِ رکودِ خوشنویسی است. اما بعدها خوشنویسانی نامدار مانند میرزا غلامرضا اصفهانی و میرزا محمدرضا کَلْهُر پدید آمدند. در سدهٔ چهاردهم دوباره خوشنویسی از کانون توجه به کنار نهاده شد و خوشنویسانِ اندکی در مدت چهل سالِ اوایل این سده، ظهور کردند که نامدارترین‌شان عِمادُالْکُتّاب در نستعلیق بود. نستعلیق در سدهٔ چهارده هجری خورشیدی اعتبار خود را حفظ کرد و اصولش همان اصول بنیادگذاردهٔ میرعماد است.

به‌گفتهٔ فضائلی، نستعلیق از نظرِ جایگاهِ آفرینش، پس از تعلیق و در جایگاهِ هشتم قرار دارد. از نظرِ رسایی و بیان مطلب و آسانیِ خوانش، در جایگاهِ دوم و سوم از نسخ، از نگاهِ آسان‌نویسی و سرعت در جایگاهِ سوم و چهارم از شکسته و از نظرِ زیبایی در جایگاهِ نخست و زیباترین خطوط است.

نستعلیق خطّی است قاعده‌مند و با اندازه‌های مشخص؛ در قاعده‌مندی، وضوح و تعادل مانند نسخ است و در سرعتِ نوشتن به تعلیق شباهت دارد؛ اما در زیبایی و لطافت از هر دو برتر است. این خط کندنویسیِ نسخ و کاستی‌های تعلیق را ندارد. نظم و اعتدال، استحکام و متانت، و تزئینات ظریف و دلپذیر، آن را مُصَفّا، دلگشا و شادی‌آفرین می‌نمایاند.

بیشترین کاربردِ نستعلیق در نگارشِ کتاب‌های عادی، ادبی و متن‌های غیرمذهبی است. از ابتدای پیدایش تاکنون به‌ندرت متن‌های عربی مانند قرآن، احادیث یا ادعیه با این خط نوشته شده و اغلب دیوان شاعران و کتاب‌های ادبی با این خط نگارش یافته است.

به‌گفتهٔ علی حصوری، تاریخ‌نگاران بر این اتفاقند که زیباترین خطِّ جهان، نستعلیق است. شماری از متخصصانِ برجستهٔ تاریخِ هنر نیز نستعلیق را ستوده‌اند و آن را شگفت خوانده‌اند.


منابع
بیانی، مهدی. احوال و آثار خوشنویسان. انتشارات علمی. چاپ دوم. تهران ۱۳۶۳ش ص ۹۶۵ و ۹۶۶
فضایلی، حبیب‌الله. اطلس خط. انتشارات مشعل اصفهان. چاپ دوم، اصفهان۱۳۶۲ش


در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم، متعهد، متدین و مجاهدِ خود در کسوت شاگردی، از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی، سید حسن موسی زاده، ناصر طاووسی و ابوالفضل خزائی تقدیر و تشکر نمایم.

شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران

© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط