اسماعیل امیرخیزی از بزرگان خوشنویسی و نویسنده و مترجم ایرانی

اسماعیل امیرخیزی از بزرگان خوشنویسی و نویسنده و مترجم ایرانی است.
شنبه، 8 آذر 1404
تخمین زمان مطالعه:
گردآورنده : ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
اسماعیل امیرخیزی از بزرگان خوشنویسی و نویسنده و مترجم ایرانی
اسماعیل امیرخیزی
اسماعیل امیرخیزی،(۱۲۵۵–۱۳۴۴ خورشیدی) نویسنده و از بزرگان خوشنویسی بوده است نویسنده و مترجم ایرانی است.
 
زادگاه امیرخیزی منطقه ارونق (بخش صوفیان) است ولی چون در محله امیرخیز تبریز زیسته‌ است، به امیرخیزی مشهور شده‌ است.
 
مهدی بیانی (۱۲۸۵–۱۷ بهمن ۱۳۴۶) بنیانگذار کتابخانه ملی ایران، کارشناس نسخه‌های خطی فارسی، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران  او را از جمله خوشنویسان خط نستعلیق و شاگرد می‌رسید حسین خوشنویس‌باشی ذکر کرده‌است.
 
وی در تیرماه ۱۳۲۸ ش بازنشسته شد و سرانجام در روز ۲۷ بهمن ماه ۱۳۴۴ ش در تهران درگذشت.
 
آثار
امیرخیزی در زمینه‌های ادبی و تاریخی، آثاری از خویش برجای نهاده‌است:
  1. تصحیح بوستان سعدی.
  2. قطعات منتخب زبان فارسی.
  3. تصحیح دیوان عنصری.
  4. قیام آذربایجان و ستارخان.
  5. تاریخ فرهنگ و ادب آذربایجان (چاپ نشده).
  6. قصاید و اشعار، که بیشتر در مجله ارمغان منتشر شده‌است.
  7. مقالات که بیشتر در مجله وحید منتشرشده‌است.
میرحسین خوشنویس استاد اسماعیل امیرخیزی
سید حسین خوشنویس‌باشی، شناخته‌شده به نام‌های میرحسین خوشنویس‌باشی، آقا سید حسین خطاط طهرانی، سید حسین خوشنویس‌باشی تبریزی و میرحسین ترک، خوشنویس ایرانی در نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم قمری بود.

زادروز او مشخص نیست اما سال درگذشت او را میرزا غلام‌رضا اصفهانی، دوست و هم‌دورهٔ او در خوشنویسی، در بیاض خود شنبه ۱۳ نوروز ۱۲۹۷ قمری معادل با ۲۰ ربیع‌الثانی ۱۲۹۷ قمری ذکر کرده است.

اعتمادالسلطنه نیز درگذشت او را به سال ۱۳۰۰ قمری و در دارالسلطنهٔ تبریز ثبت کرده است وی خوشنویسی را نزد پدر خود سید علی تهرانی آموخت.
که اسماعیل امیرخیزی خوشنویسی را در محضر ایشان آموخت و از ایشان لقب خوشنویس برتر دوران را گرفت.
 
زیبایی آثار اسماعیل امیرخیزی، خوشنویس برجسته نستعلیق

اسماعیل امیرخیزی (۱۲۵۵–۱۳۴۴ خورشیدی)، متخلص به "گرامی" و "هنر"، نه تنها یکی از رجال کلیدی نهضت مشروطه ایران و یار نزدیک ستارخان بود، بلکه به عنوان یک ادیب، شاعر، محقق و خوشنویس برجسته، آثاری ماندگار در عرصه خطاطی به جا گذاشت. او شاگرد مستقیم میر سیدحسین خوشنویس‌باشی (معروف به میرحسین خوشنویس، درگذشت ۱۳۰۳ قمری) بود، یکی از استادان نستعلیق‌نویسی دوره ناصری که به خاطر سیاه‌مشق‌های بدیع و زبردستانه‌اش شهرت داشت. امیرخیزی در خط نستعلیق، که به "عروس خطوط" معروف است، مهارتی مثال‌زدنی داشت و آثارش ترکیبی از دقت فنی، عمق ادبی و روحیه انقلابی‌اش را نشان می‌دهد. زیبایی آثار او نه تنها در جنبه‌های بصری، بلکه در پیوند عمیق با فرهنگ و تاریخ ایران ریشه دارد. در ادامه، به جنبه‌های کلیدی این زیبایی می‌پردازم:

۱. دقت و تعادل در ساختار نستعلیق: زیبایی هندسی و ریتمیک
نستعلیق، به عنوان سبکی که در قرن هشتم هجری توسط میرعلی تبریزی ابداع شد، بر پایه تعادل بین انحناهای نرم و خطوط صاف بنا شده است. امیرخیزی، به عنوان شاگرد میرحسین، این سبک را با ظرافتی خاص اجرا می‌کرد. آثار او، مانند نسخه‌های خطی دیوان خودش (کتابت‌شده در سال‌های ۱۳۱۹–۱۳۳۹ شمسی)، دارای سطرهای دایره‌وار و کمانی آرام هستند که تعادل کاملی ایجاد می‌کنند – شبیه به تأثیر از قطعات نادر میرحسین (۱۲۳۶–۱۲۹۷ قمری).

زیبایی در این است که خطوطش نه تنها خوانا، بلکه "موسیقایی" هستند: هر حرف مانند نغمه‌ای در شعر فارسی جریان دارد، بدون اینکه از هارمونی کلی خارج شود. دکتر مهدی بیانی در کتاب احوال و آثار خوشنویسان (چاپ دوم، انتشارات علمی)، امیرخیزی را "از جمله خوشنویسان شش‌دانگ نستعلیق" توصیف کرده و تأکید می‌کند که آثارش "عالی و ممتاز" است، با تمرکز بر صافی و تعادل که از استادش به ارث برده.

۲. پیوند با ادبیات و تاریخ: زیبایی معنوی و روایی
امیرخیزی خطاط نبود که صرفاً کلمات را بنویسد؛ او شاعر و مصحح متون کلاسیک (مانند بوستان سعدی و دیوان عنصری) بود. زیبایی آثارش در این است که خط، حامل محتوای ادبی عمیقی است – مثلاً در دیوان امیرخیزی (نسخه خطی کتابخانه مجلس، شماره ۱۰-۵۱۱۴)، شعرهای مشروطه‌خواهی‌اش با نستعلیقی روان نوشته شده که حس شور انقلابی را القا می‌کند.
این پیوند، خط را از یک هنر بصری به ابزاری برای حفظ هویت فرهنگی تبدیل کرده. همان‌طور که در کتاب قیام آذربایجان و ستارخان (تألیف خودش، چاپ ۱۳۵۶) دیده می‌شود، دست‌خط‌هایش در اسناد تاریخی، روایت‌گر مبارزه مشروطه است. زیبایی اینجا در "روح خط" نهفته: هر قلم‌زنش، یادآور تبریز محاصره‌شده و ستارخان است، و این عمق احساسی، آثار را فراتر از زیبایی ظاهری می‌برد.

۳. تأثیر از سنت تبریزی: زیبایی محلی و اصیل
تبریز، زادگاه امیرخیزی، مهد نستعلیق‌نویسان بزرگی مانند میرعلی تبریزی و محمدحسین تبریزی است. آثار او، مانند سیاه‌مشق‌هایش (که در مجموعه کتابخانه مجلس نگهداری می‌شود)، از این سنت تأثیر گرفته: خطوط نرم‌تر و متقارن‌تر از کتیبه‌های کوفی پیشین، با لمسی از زیبایی‌شناسی آذربایجانی – رنگ‌های گرم در حاشیه‌ها و تعادل در فضاهای خالی (سفیدخط).
جمشید علیزاده، محقق معاصر، در مصاحبه‌ای (منتشرشده در azariha.org، ۲۰۲۴) تأکید می‌کند که امیرخیزی "فراموش‌شده" است، اما خطوطش "قربانی توطئه سکوت" نشده؛ زیبایی‌شان در سادگی و اصالت است که حتی بدون تذهیب (تزئینات طلایی)، چشم‌نواز است.

نمونه آثار و دسترسی
دیوان امیرخیزی: نسخه خطی اصلی در کتابخانه مجلس (تهران)، با کتابت خودش. این دیوان، ترکیبی از غزل‌های عاشقانه و سیاسی است که زیبایی‌اش در جریان طبیعی کلمات (مانند "نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد" از حافظ، که او الهام‌بخش می‌گرفت) مشهود است.
تصحیح بوستان سعدی: خطی با نستعلیق درشت، که تعادل سطرها و انحنای حرف‌ها، حس آرامش سعدی را بازتاب می‌دهد.
برای دیدن تصاویر: جستجو در آرشیوهای دیجیتال مانند ویکی‌سورس یا کتابخانه دیجیتال مجلس (fa.wikisource.org) مفید است، هرچند آثار اصلی در موزه‌ها نگهداری می‌شوند.
در نهایت، زیبایی آثار امیرخیزی در "سادگی قدرتمند" نهفته: خطی که هم ابزار انقلاب بود، هم نگهبان شعر فارسی. همان‌طور که بیانی می‌گوید، "خط نستعلیق از قلب پاک می‌آید" – و قلب امیرخیزی، پر از عشق به ایران بود.

تخصص اسماعیل امیرخیزی در نستعلیق
در بین انواع خوشنویسی که از ابتدای اسلام تا به حال وجود داشته است، «خط نستعلیق» زیباترین نوع خوشنویسی محسوب می‌شود؛ بطوری که آن را «عروس خطوط اسلامی» لقب داده‌اند. نستعلیق که آمیختهٔ دو خط نسخ و خط تعلیق گفته شده، توسط میرعلی تبریزی به کمال دست یافت و در نتیجه، حرکتی نو آغاز شد.

خط نستعلیق از همهٔ شرایط زیبایی برخوردار است؛ از جمله: اعتدال، موزونی، استواری، تناسب، حسن ترکیب و هم‌آهنگی ذوق و سلیقه. علاوه بر زیبایی منظر، سهولت و سرعت تحریر نستعلیق و نیز آسانی قرائت کلمات و سطور از موجبات رواج آن بوده است. نستعلیق خطی است با قاعده و حروف این خط را ملهم از زیبایی طبیعت دانسته‌اند.

در حدود نیم قرن اخیر تا امروز توجه به خط نستعلیق روزافزون بوده است و خوشنویسانی توانا در این زمینه ظهور کرده‌اند. از هنرمندان خوشنویسی نستعلیق معاصر که در ترویج آن در دوران معاصر تلاش کرده و موجب رونق و ترویج این نوع خط شده‌اند، می‌توان از عماد‌الکتاب، سید حسین میرخانی، سید حسن میرخانی، علی‌اکبر کاوه و ... را می‌توان نام برد.

اصول خط نستعلیق امروزه همان است که میر عماد حسنی لحاظ کرده بود. هنرمند قرن سیزدهم بنام محمدرضا کلهر در چارچوب شیوۀ میر عماد تغییراتی ایجاد کرد که در زیباتر شدن و تطبیق آن با صنعت چاپ در آن زمان، نقش اساسی داشت.

میرزا غلامرضا اصفهانی نیز از هنرمندان همین دوره است که نستعلیق را بسیار استادانه می‌نوشت. به هرحال بارزترین مشخصهٔ نستعلیق زیبایی آن است.

که اسماعیل امیرخیزی از خوشنویسان برتر و برجسته خط نستعلیق که خطی گرم و روان و دوار و سیال داشته است معرف شده است و آثاری از خوشنویسی ایشان برجا مانده است.
 
منابع:
شرح حال امیرخیزی در کتاب قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران
مجتهدی، مهدی (۱۳۷۷). رجال آذربایجان در عصر مشروطیت. به کوشش غلامرضاطباطبائی مجد. تهران: انتشارات زرین. شابک ۹۶۴-۴۰۷-۱۴۵-X.
بیانی، مهدی. احوال و آثار خوشنویسان. انتشارات علمی. چاپ دوم. تهران ۱۳۶۳ش ص ۳۴۱
 
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم، متعهد، متدین و مجاهدِ خود در کسوت شاگردی، از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی، سید حسن موسی زاده، ناصر طاووسی و ابوالفضل خزائی تقدیر و تشکر نمایم.

شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران

© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط