نبرد نوین برای تسلط بر عرصه ادراک

حادثه اجبار شرکت «بایت‌دنس» چین به فروش سهام عمده شبکه اجتماعی تیک‌تاک به نهادهای آمریکایی، یا تهدید به ممنوعیت آن در ایالات متحده، تنها یک نزاع تجاری بر سر یک اپلیکیشن سرگرمی نیست. این رویداد، نماد بارزی...
يکشنبه، 9 آذر 1404
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : سید حسین خاتمی
موارد بیشتر برای شما
نبرد نوین برای تسلط بر عرصه ادراک

تیک‌تاک، رسانه‌ای راهبردی

حادثه اجبار شرکت «بایت‌دنس» چین به فروش سهام عمده شبکه اجتماعی تیک‌تاک به نهادهای آمریکایی، یا تهدید به ممنوعیت آن در ایالات متحده، تنها یک نزاع تجاری بر سر یک اپلیکیشن سرگرمی نیست. این رویداد، نماد بارزی از یک حقیقت عمیق‌تر در روابط بین‌الملل است: در عصر حاضر، تسلط بر پلتفرم‌های رسانه‌ای و اطلاعاتی، به اندازه تسلط بر منابع انرژی یا مسیرهای تجاری، دارای اهمیت راهبردی است. این نبرد، نبردی بر سر «سلطه بر ادراک» و «هژمونی فرهنگی» است.
 

۱. رسانه به مثابه عرصه‌ای راهبردی

در گذشته، قدرت‌های بزرگ برای تأمین منافع خود، به کنترل قلمروهای فیزیکی، پایگاه‌های نظامی و منابع زیرزمینی می‌پرداختند. اما در قرن بیست و یکم، «قلمرو» تعریف جدیدی یافته است. این قلمرو جدید، «فضای سایبر» و «فضای ادراکی» بشریت است. پلتفرم‌هایی مانند تیک‌تاک، فیسبوک، توییتر و اینستاگرام، تنها ابزارهای ارتباطی نیستند؛ آنها به موارد زیر تبدیل شده‌اند:
 
شریان‌های اصلی تبادل اطلاعات: آنها تعیین می‌کنند چه خبری دیده شود، چه صدایی شنیده شود و چه روایتی غالب گردد.
 
میدان شکل‌دهی به افکار عمومی: این پلتفرم‌ها با الگوریتم‌های خود می‌توانند عقاید، ترجیحات و حتی رفتارهای انتخاباتی میلیاردها کاربر را تحت تأثیر قرار دهند.
 
ابزار دیپلماسی عمومی و قدرت نرم: کشوری که مالک این پلتفرم‌ها باشد، می‌تواند ارزش‌ها، سبک زندگی و دیدگاه‌های سیاسی خود را به طور مستقیم و بدون واسطه به مردم دیگر کشورها صادر کند.
 

۲. مورد تیک‌تاک: چرا یک اپلیکیشن سرگرمی تا این حد حائز اهمیت شد؟

تیک‌تاک به دلایل متعددی به یک «دارایی راهبردی» تبدیل شد که کنترل آن برای «جریان سلطه» (در اینجا منظور غرب به رهبری ایالات متحده) غیرقابل چشم‌پوشی بود:
 
دسترسی به داده‌های حساس: تیک‌تاک با بیش از یک میلیارد کاربر فعال، حجم عظیمی از داده‌های رفتاری، علایق، موقعیت‌های جغرافیایی و حتی الگوهای ارتباطی کاربران را جمع‌آوری می‌کند. در دسترس بودن این داده‌ها برای یک رقیب ژئوپلیتیک مانند چین، یک تهدید امنیتی تلقی می‌شد.
 
قدرت الگوریتمی بی‌نظیر: موتور پیشنهاد محتوای تیک‌تاک به قدری قدرتمند و جذاب است که می‌تواند توجه کاربران را برای ساعت‌ها جلب کند. کنترل این الگوریتم به معنای توانایی جهت‌دهی به گفتمان‌های اجتماعی، برجسته یا حذف کردن موضوعات خاص و در نهایت، مهندسی افکار عمومی است.
 
تهدید هژمونی فرهنگی غرب: برای نخستین بار، یک پلتفرم غیرغربی (چینی) نه تنها در بازارهای شرقی، بلکه در قلب جوامع غربی نیز به موفقیتی چشمگیر دست یافته بود. تیک‌تاک در حال تبدیل شدن به کانالی برای انتشار فرهنگ، موسیقی، مدل‌های اقتصادی و حتی دیدگاه‌های سیاسی بود که می‌توانست انحصار سنتی پلتفرم‌های آمریکایی را بشکند.
 
امنیت ملی و امکان نفوذ: نگرانی اصلی مقامات آمریکایی این بود که دولت چین بتواند از طریق قوانین داخلی خود، به شرکت بایت‌دنس دستور دهد تا یا از پلتفرم برای تأثیرگذاری تبلیغاتی استفاده کند، یا داده‌های کاربران آمریکایی را در اختیار نهادهای امنیتی خود قرار دهد. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که «تسلط بر رسانه» به «امنیت ملی» گره می‌خورد.
 

۳. اقدام ایالات متحده: اعمال سلطه برای حفظ سلطه

واکنش ایالات متحده در قبال تیک‌تاک را می‌توان در چارچوب تلاش برای حفظ هژمونی خود در عرصه رسانه تفسیر کرد:
استفاده از ابراز قهرآمیز اقتصادی: تهدید به ممنوعیت کامل یک اپلیکیشن محبوب، نشان‌دهنده سطح بالای اهمیت این موضوع بود. این اقدام نشان داد که وقتی پای یک دارایی راهبردی رسانه‌ای در میان باشد، دولتها از ابزارهای قوی برای کنترل آن استفاده می‌کنند.
 
اجبار به «بومی‌سازی» مالکیت و داده‌ها: با تحت فشار قرار دادن بایت‌دنس برای انتقال مرکز داده‌های کاربران آمریکایی به خاک این کشور و واگذاری سهام به یک نهاد آمریکایی (مانند اوراکل)، در واقع ایالات متحده مطمئن شد که کنترل نهایی بر این پلتفرم و داده‌های حیاتی آن در دست نهادهای تحت حاکمیت خودش باقی می‌ماند.
 
ارسال پیام به دیگر رقبا: این حرکت، هشداری به سایر قدرت‌های فناوری (مانند اتحادیه اروپا، روسیه یا هند) بود که عرصه فناوری و رسانه، عرصه‌ای بی‌طرف نیست و ایالات متحده اجازه نخواهد داد رقبای ژئوپلیتیک، بر ابزارهای تأثیرگذاری بر شهروندانش مسلط شوند.
 
ماجرای تیک‌تاک به وضوح نشان می‌دهد که در جهان امروز، «قدرت» تنها در توپخانه‌ها و ناوهای هواپیمابر خلاصه نمی‌شود، بلکه در سرورهای داده و الگوریتم‌های هوشمندی نهفته است که روزانه میلیاردها انسان را هدایت می‌کنند. جریان سلطه‌گر جهانی می‌داند که سلطه بر رسانه، پیش‌نیاز سلطه بر اذهان است و سلطه بر اذهان، پایه و اساس سلطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در بلندمدت خواهد بود. بنابراین، نبرد بر سر تیک‌تاک را باید نخستین نبرد بزرگ در جنگ نوین «امپراتوری‌های اطلاعاتی» دانست؛ جنگی که میدان نبرد آن، صفحه موبایل هر یک از ماست.
عقل سلیم، با در نظر گرفتن تمامی ابعادی که شما به درستی به آنها اشاره کردید، حکم روشنی دارد.
عقل سلیم به ما می‌گوید: "هیچ ملتی، کلیدهای خانهٔ خود را به دست دشمن نمی‌سپارد."
 
بیایید این حکم را با تحلیل گزینه‌های پیش رو روشن‌تر کنیم:
 

۱. رهایی و سپردن داده‌ها به دست یک قدرت خارجی (در این مورد آمریکا)

این گزینه، بر اساس شواهد تاریخی و منطق استراتژیک، معادل است با:
خطر امنیتی مطلق: شما نه تنها داده‌های شخصی، بلکه الگوهای رفتاری، علایق، ارتباطات، عقاید سیاسی و ترس‌های جامعه خود را در اختیار یک بازیگر خارجی قرار می‌دهید. این اطلاعات در بهترین حالت برای سلطهٔ فرهنگی و اقتصادی، و در بدترین حالت برای نفوذ، خرابکاری، ایجاد اختلاف و شبیخون فرهنگی استفاده می‌شود.
 
از دست دادن حاکمیت دیجیتال: شما دیگر کنترل آنچه را که مردمتان می‌بینند، می‌خوانند و می‌اندیشند، از دست می‌دهید. الگوریتم‌های یک پلتفرم خارجی تعیین می‌کنند که چه ارزش‌هایی تبلیغ شود، چه تاریخ‌هایی بازنویسی شود و چه دشمنانی برای مردمتان ساخته شود.
 
آسیب‌پذیری در بحران: در زمان تنش‌های سیاسی یا درگیری‌ها، آن قدرت خارجی می‌تواند به راحتی دسترسی شما به آن پلتفرم را قطع کند، آن را به ابزاری برای جنگ روانی تبدیل کند یا از داده‌هایش برای هدفگیری‌های دقیق استفاده نماید. نمونه ساده آن، قطع کردن سرویس‌های شرکت‌های آمریکایی از روسیه پس از آغاز جنگ اوکراین بود.
 
شما به درستی اشاره کردید که "دشمنی او بارها برای همه انسان ها در این جهان ثابت شده است". تاریخ پر است از نمونه‌هایی که قدرت‌های سلطه‌گر از اطلاعات برای پیشبرد اهداف خود بدون توجه به منافع دیگر ملت‌ها استفاده کرده‌اند. سپردن روح و روان جامعه به چنین بازیگری، از نظر عقل سلیم، یک خودکشی استراتژیک است.
 

۲. هزینه‌کرد برای تولید سکوها و سرورهای داخلی

این گزینه، اگرچه در کوتاه‌مدت پرهزینه و چالش‌برانگیز به نظر می‌رسد اما در حقیقت یک سرمایه‌گذاری راهبردی برای بقا و عزت ملی است.
 
هزینه‌ای برای استقلال: بله، ساخت و توسعه پلتفرم‌های داخلی و زیرساخت‌های ابری هزینه‌بر است. اما این هزینه را باید همانند هزینه‌ای برای ساخت نیروی نظامی، دیپلماسی یا صنایع دفاعی در نظر گرفت. این هزینه، بیمه آینده دیجیتال کشور است.
 
هزینه در مقابل خسارت: باید پرسید: هزینه ساخت یک شبکه داخلی بیشتر است، یا خسارت ناشی از نفوذ دشمن به حریم خصوصی ملت، دستکاری افکار عمومی، و ایجاد ناامنی و اغتشاش؟ عقل سلیم می‌گوید هزینه پیشگیری، همواره به مراتب کمتر از هزینه درمان (یا جبران ناپذیری خسارات) است.
 
فرصت‌آفرینی: این مسیر تنها یک هزینه نیست، بلکه یک موتور محرک برای اقتصاد دیجیتال است. این راه، اشتغال متخصصان داخلی را ایجاد می‌کند، شرکت‌های دانش‌بنیان را تقویت می‌کند و در بلندمدت، کشور را از یک مصرف‌کننده محض به یک تولیدکننده در عرصه فناوری تبدیل می‌کند.
 

پیشنهاد عقل سلیم: یک راهبرد سه‌بُعدی

عقل سلیم یک راهبرد انفعالی نمی‌دهد، بلکه یک برنامهٔ فعال و هوشمندانه را پیشنهاد می‌کند:
۱. سرمایه‌گذاری و توسعه پلتفرم‌های بومی: اولویت اصلی باید ساخت و تقویت شبکه‌های اجتماعی، موتورهای جستجو و سرویس‌های ابری داخلی باشد. این پلتفرم‌ها باید از نظر کیفیت، کاربرپسندی و امنیت به گونه‌ای توسعه یابند که بتوانند رقبای خارجی را به چالش بکشند.
۲. تقویت سواد رسانه‌ای و دیجیتال: همزمان، باید به مردم در مورد خطرات استفاده از پلتفرم‌های خارجی و اهمیت حفاظت از داده‌های شخصی‌شان آموزش داده شود. یک جامعه آگاه، بهترین خط دفاعی است.
۳. وضع قوانین سختگیرانه برای حفاظت از داده: قوانینی مصوب شود که انتقال داده‌های شهروندان به خارج از مرزها را سخت‌تر کرده و شرکت‌های خارجی را ملزم به رعایت استانداردهای امنیتی داخلی کند.
 

جمع‌بندی نهایی

هزینه ساخت "خانه دیجیتال" امن برای ملت، هرچند سنگین، قابل محاسبه و پرداختی است. اما هزینه و خطر "اجازه دادن به دشمن برای ورود به خانه" غیرقابل محاسبه و جبران‌ناپذیر است. عقل سلیم با قاطعیت حکم می‌کند که امنیت، استقلال و حاکمیت ملی بر هر منفعت کوتاه‌مدت و صرفه‌جویی مالی اولویت دارد. راه دشوار خودکفایی دیجیتال، بسیار شرافتمندانه‌تر و عاقلانه‌تر از راه آسان وابستگی و در نهایت, اسارت در چنگال سلطه‌گری است که دشمنی خود را بارها اثبات کرده است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط