بررسي مقدماتي دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه Hypera postica در ياسوج
نويسنده:کريم سعيدي*
تاريخ دريافت: 86/1/20 - تاريخ پذيرش: 86/6/1
1- زنبور پارازيتوئيد. Anaphes =(patasson) sp. طي سه سال بررسي، اين زنبور به طور متوسط باعث پارازيته شدن 3/1 درصد تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه گرديد.
2- زنبور پارازيتوئيد Bathylectes sp. اين زنبور پارازيتوئيد طي سه سال بررسي به طور متوسط باعث پارازيته شدن 30/5 درصد لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه گرديد.
3- سن شکارگر Geocoris megacephalus اين سن شکارچي در حال تغذيه از لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه، در بعضي از مزارع مشاهده شد، ولي انبوهي جمعيت آن بسيار ناچيز بود.
4- سن شکارگر.Nabis sp اين سن شکارگر نيز از لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه تعذيه مي نمايد. اين شکارچي در مزارع يونجه داراي تراکم نسبتا ً کمي مي باشد.
5- بالتوري سبز شکارگر Chrysoperla carnea: انبوهي جمعيت اين شکارچي در روي بوته هاي يونجه قبل از خرداد ماه بسيار ناچيز بود و از آن به بعد به تدريچ افزايش يافت. در بررسي ها ي آزمايشگاهي متوسط تغذيه روزانه هر لارو سن دوم اين بالتوري 1/2 عدد و هر لارو سن سوم بالتوري 3/2 عدد لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه تعيين گرديد. 6
- کفشدوزک شکارگر Coccinella septempunctata انبوهي جمعيت اين کفشدوزک شکارچي از اوائل فصل بهار به طرف انتهاي فصل و تابستان افزايش مي يابد. لاروها و حشرات کامل اين کفشدوزک از تخم و لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه تغذيه مي نمايند.
7- قارچ بيماريزاي Beauveria bassiana طي سه سال اين قارچ به طور متوسط باعث تلف شدن 38/1 درصد حشرات کامل زمستان گذران سرخرطومي يونجه گرديد. اين قارچ تحت شرايط آزمايشگاهي پس از آلوده سازي مصنوعي به طور متوسط در جمعيت حشرات کامل، لارو و شفيره سرخرطومي برگ يونجه به ترتيب 86، 56 و 38/5 درصد مرگ و مير به وجود آورد. بنابر اين پيشنهاد مي شود که استفاده از قارچ B. bassiana به صورت اسپورپاشي در فصل پاييز بر روي خاک مزارع يونجه براي کاهش انبوهي حشرات کامل اين آفت توأم با پرورش انبوه و رها سازي بالتوري سبز شکارگر C. carnea در فصل بهار مورد تحقيق بيشتر قرار گيرد.
کلمات کليدي: سرخرطومي برگ يونجه، ياسوج، دشمنان طبيعي
سرخرطومي برگ يونجه Hypera postica,
(Gyll.) ،(Col.: Curculionidae) يکي از مهمترين و خطرناک ترين آفات يونجه مي باشد که گاهي بيش از 90 درصد محصول چين اول يونجه را از بين مي برد و در تمامي يونجه زارهاي استان داراي تراکم بسيار بالايي مي باشد. اين حشره امروزه به صورت يک آفت جدي، توليد يونجه را به مخاطره انداخته است. در حال حاضر فقط از روش شيميايي براي کنترل اين آفت در منطقه بويراحمد استفاده مي شود ولي با توجه به مشکلات عديده روش کنترل شيميايي و اثرات زيان بار و مخرب کار برد آفت کشها، چون آلودگي محيط زيست، ايجاد مقاومت در حشرات آفت، طفيان مجدد آفات، طغيان آفات درجه دو و سه، از بين رفتن دشمنان طبيعي آفات و بالاخره تهديد سلامتي انسان و دام و ساير جانوران، ضرورت ادامه تحقيقات پيرامون روش هاي کنترل غير شيميايي، به ويژه کنترل بيولوژيک را هر چه بيشتر آشکار مي سازد. تاکنون بيش از دوازده گونه پارازيت در سراسر جهان بر روي سرخرطومي برگ يونجه شناسايي شده و تعدادي از آنها نيز در برخي از نقاط جهان عملاً در کنترل بيولوژيکي اين آفت مورد استفاده قرار گرفته است (27،11،7)، گونه اي زنبور پارازيتوئيد موسوم به Anaphes luna
(Hymenoptera, Mymaridae) در آمريکا و کانادا از روي تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري شده و کارآيي آن در کنترل بيولوژيک آفت مورد ارزيابي قرار گرفته است. تحقيقات انجام شده در آمريکا نشان مي دهد که زنبور پارازيتوئيد A.luna باعث پارازيته شدن 6 تا 8 درصد تخم ها ي سرخرطومي برگ يونجه شده است. زنبور پارازيتوئيدي موسوم به Bathyplectes curculionis به طور وسيعي از اروپاي شمالي و جنوبي، تونس و آفريقاي شمالي از روي لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري. کارايي احتمالي آن در کنترل بيولوژيکي سرخرطومي برگ يونجه بررسي شده است. کارايي زنبورهاي پارازيتوئيد متعلق به جنس Bathyplectes در آمريکا مورد بررسي و ارزيابي مکرر قرار گرفته است.
کارايي سن هاي شکارگر Geocoris pallens pallens (Hemiptera, Lygaeidae و Nabis spp. (Hemiptera, Nabidae و در نوادا (Nevada) آمريکا مورد بررسي و ارزيابي مکرر قرار گرفته است. اين سن هاي شکارگر وتعدادي از زنبورهاي متعلق به خانواده Ichneuomonidae، در برخي از نقاط جهان تاثير رضايت بخشي در کاهش انبوهي جمعيت سرخرطومي برگ يونجه نشان داده اند.
همچنين گونه هاي متعددي از بالتوري هاي سبز متعلق به خانواده Chrysopidae نيز از روي مراحل مختلف زيستي اين آفت جمع آوري و در برخي موارد به صورت مصنوعي پرورش و رها سازي شده اند. کفشدوزک شکارگر موسوم به .C septempunctata L در شوروي سابق و يوگسلاوي از روي مراحل مختلف زيستي اين آفت جمع آوري و کارآيي آن در کنترل بيولوژيکي سرخرطومي برگ يونجه بررسي شده است. فرمولاسيون ها ي مختلفي از باکتري Bacillus thuringiensis در آمريکا، روسيه و شماري از کشورهاي اروپايي تهيه شده و مورد استفاده مي باشند.
قارچ Beauveria bassiana با نام تجارتي Boverin در اروپاي شرقي و آمريکا فرموله شده و بر عليه لاروها و حشرات کامل اين آفت به کار برده مي شود. قارچ بيماري زاي Erynia phytonomi براي اولين بار در سال 1983شناسايي گرديد و در حال حاضر به ميزان وسيعي در سراسر آمريکا بر عليه لاروها و حشرات کامل سرخرطومي برگ يونجه به کار برده مي شود.
به منظور شناسايي پارازيتوئيدهاي احتمالي تخم، بدين ترتيب عمل شد که پس از ورود به مزارع انتخابي نمونه برداري به شکل m انجام و ده قدم برداشته و سپس ساقه هاي قرار گرفته در داخل کادر چوبي به مساحت نيم متر مربع را کف بر نموده و به همراه کاه و کلش و ساقه هاي خشک و نازک و خار و خاشاک موجود در کف مزرعه و داخل کادر چوبي را در کيسه هاي نايلوني ريخته و با ثبت مشخصات محل نمونه برداري، به آزمايشگاه حمل شد. در آزمايشگاه ساقه هاي يونجه به قطعات کوچک تقسيم و هر قطعه از وسط شکافته مي شد. بعد از اين مرحله تخم هاي موجود در ساقه هاي خشک به قطر يک ميلي متر را توسط قلم موي نرم از داخل ساقه برداشته و در داخل ظروف پرورش کوچک حاوي پنبه مرطوب به منظور تأمين رطوبت قرار مي گرفت و بعد از اين مرحله روزانه، اين ظروف جهت پيدا نمودن پارازيتوئيدهاي احتمالي و همچنين جهت تأمين رطوبت مورد بررسي قرار مي گرفتند.
جهت پيدا نمودن پارازيتوئيدهاي احتمالي هر يک از سنين لاروي، بدين ترتيب عمل شد که بعد از اينکه بيش از پنجاه درصد از تخم ها در هر کدام از مناطق فوق الذکر تفريخ شدند، هر يک يا هر دو هفته يکبار با استفاده از تور حشره گيري به تعداد يک صد تور در هر مزرعه که معمولا سعي مي شد عمل تور زني نيز بر روي اقطار انجام شود و بعد از اين مرحله محتويات تورها در کيسه هاي نايلوني به همراه مقداري برگ و ساقه يونجه به آزمايشگاه حمل مي شد. در آزمايشگاه لاروها به تعداد معين در ظروف پلاستيکي به ابعاد 10×15×20 سانتي متر که درب آنها توسط تور پارچه اي بسته شده بود، قرار مي گرفتند و جهت تغذيه آنها، قطعات برگ و ساقه يونجه درون ظروف آزمايش گذاشته مي شد. بعد از اين مرحله، هر کدام از ظروف تا سپري شدن مرحله رشدي مربوطه به طور مرتب هر 24 ساعت، جهت تعويض غذا و خروج پارازيتوئيدهاي احتمالي و محاسبه درصد پارازيتيسم مورد بررسي قرار مي گرفتند.
جهت شناسايي پارازيتوئيدهاي احتمالي شفيره هاي سرخرطومي برگ يونجه با توجه به اينکه پيله هاي حاوي شفيره ها در بين ساقه هاي سبز يونجه تشکيل مي شود، لذا در هر مزرعه تعداد قابل توجهي پيله حاوي شفيره سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري و با ثبت مشخصات محل جمع آوري به آزمايشگاه انتقال داده مي شدند. در آزمايشگاه شفيره ها را به تعداد معين در ظروف پرورش به ابعاد 10×15×20 سانتي متر که درب آنها توسط تور پار چه اي بسته شده بود قرار مي گرفتند و سپس جهت تأمين رطوبت داخل ظروف از پنبه مرطوب و يا لوله هاي شيشه اي باريک حاوي آب با در پوش اسفنجي استفاده مي گرديد و بعد از اين مرحله اين ظروف روزانه مورد بازبيني قرار مي گرفتند. (شکل 1)
به منظور جمع آوري شکارچياني که در قسمت هاي هوائي گياه زندگي و فعاليت مي کردند از تور حشره گيري استفاده گرديد. بدين ترتيب که در طول دوره رشد يونجه (از اواسط اسفند ماه تا اواخر آبان ماه) پس از ورود به مزرعه بر روي اقطار حرکت شروع به تور زني مي شد و سپس محتويات تورها را در کيسه هاي نايلوني ريخته و بعد از انتقال به آزمايشگاه محتويات تورها را در شيشه سم خالي شده و بعد از بي جان شدن بند پايان، آنها را ابتدا براساس راسته جدا و در ظروف جداگانه قرار مي گرفتند. جهت جمع آوري آن دسته از شکارچياني که در کف مزرعه فعاليت داشتند از تله هاي pit fall استفاده گرديد. در اين نوع تله از شيشه ها ي مربا به عمق 12تا 20 و قطر 6 تا10 سانتي متر استفاده شد و در داخل خاک مزرعه به صورتي که لبه ظروف کاملا همسطح کف مزرعه باشند قرار داده مي شد تا حرکت شکارچي و در نتيجه افتادن آن در تله راحت تر انجام گيرد. اين تله ها روز بعد مورد بازديد و تخليه قرار مي گرفت و محتويات آنها بعد از اينکه توسط شيشه سم بيجان مي شدند، براساس راسته از يکديگر جدا مي گرديدند. همچنين هر نوع حشره و يا بندپاي شکاري که در طي نمونه برداري ها در خاک شکار و يا در حال تغذيه از مراحل مختلف زيستي سرخرطومي برگ يونجه مشاهده گرديد به دقت جمع آوري و به همراه مرحله زيستي مورد حمله در داخل يک کيسه نايلوني کد گذاري شده به آزمايشگاه منتقل گرديد. در آزمايشگاه پس از حصول اطمينان از تغذيه هر يک از اين دشمنان طبيعي از يک و يا چند مرحله زيستي آفت، نسبت به تشخيص آنها با استفاده از منابع علمي و ارسال نمونه ها به مراجع ذيصلاح اقدام گرديد.
جهت شناسايي عوامل بيماري زاي حشرات کامل سرخرطومي برگ يونجه، در طول پاييز و زمستان سال هاي 1378،1377،1376 در ايامي که خاک مزارع يونجه نسبتا خشک بود از حشرات کامل زمستان گذران در روستاهاي منطق سردسيري و در مزارعي که جهت نمونه برداري انتخاب شده بودند نمونه برداري شد. براي نمونه برداري، در هر يک از مناطق سردسيري استان مزارعي به طور تصادفي انتخاب و در هر مزرعه از پنج نقطه (چهار گوشه مزرعه و مرکز مزرعه) که به طور تصادفي و به صورت کادراندازي انتخاب مي شدند با استفاده از بيل معمولي از سطح نيم متر مربع و با عمق 30 سانتي متر خاک برداري شد. سپس نمونه هاي خاک جمع آوري شده به همراه يک بر چسب حاوي تاريخ و محل جمع آوري به داخل کيسه هاي پلاستيک ريخته و سپس به آزمايشگاه انتقال گرديد. در آزمايشگاه هر نمونه خاک از الک معمولي گذرانده شده و حشرات کامل موجود در هر نمونه جمع آوري مي شدند. بعد از اين مرحله حشرات کامل جمع آوري در داخل يخچال معمولي با دماي 2 درجه سانتي گراد نگهداري شده تا از آنها قطع حيات شود. بدين ترتيب طي سه سال بررسي مجموعا ً 5843 عدد حشره کامل زمستان گذران جمع آوري شد. سپس در آزمايشگاه حشرات کامل سرخرطومي برگ يونچه را که توسط توده متراکم ميسليوم هاي قارچ احاطه شده بودند را در زير جريان ملايم آب به مدت کوتاهي قرار داده و سپس آنها را با کاغذ حشک کن خشک نموده و براي چند ثانيه در محلول 10 درصد کلراکس نگه داشته و بعد از خشک نمودن مجدد، حشرات را در داخل پتري ديش هاي محتوي محيط کشت PDA گذاشته و اجازه داده مي شد تا قارچ بر روي محيط کشت رشد نمايد. سپس از قارچ پرپاراسيون تهيه نموده و بعد از شناسايي، آن را به روش متداول تک اسپور نموده و به داخل لوله هاي آزمايش محتوي محيط کشت انتقال داده و درب لوله هاي آزمايش را مسدود نموده و در يخچال نگه داري شدند.
1- زنبور پارازيتوئيد.Hymenoptera, Mymaridae) Anaphes sp): زنبور پارازيتوئيد خارج شده از تخم هاي پارازيت شده سرخرطومي برگ يونجه A sp. تشخيص داده شد (مکاتبات شخصي با شادروان دکتر علي اصغر احمدي). درصد تلفات ناشي از اين زنبور پارازيتوئيد بر روي تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه در شرايط طبيعي، در سال هاي 1378،1377،1376 به ترتيب 2/9و 3/3و 3/1 درصد برآورد گرديد که معرف ناچيز بودن تأثير اين زنبور بر روي سرخرطومي برگ يونجه در نواحي سردسيري استان کهکيلويه و بويراحمد در سالهاي مطالعه است. تحقيقات انجام شده در آمريکا نشان داده است که اين زنبور در طبيعت باعث مرگ ومير 6-8 درصد تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه مي شود. بررسي هاي انجام شده در استان فارس درصد پارازيتيسم اين زنبور را صفر تا 4/5 درصد گزارش کرده است (3). وجود اختلاف از نظر درصد پارازيتيسم اين زنبور در منطقه مورد مطالعه با ساير مناطق احتمالاً از تفاوت موجود در شرايط محيطي ناشي شده است. در اکثر مناطق براي مبارزه با سرخرطومي برگ يونجه، بقاياي حاصل از برداشت محصول را مي سوزانند و يا عمليات يخ آب زمستانه را به مرحله اجرا مي گذارند، که هر دو اين روش هاي مبارزه ممکن است باعث از بين رفتن اين پارازيتوئيد گردد. مگر اينکه نتيجه اين اعمال در کاهش خسارت حاصله در اثر کارائي اين زنبور پارازيتوئيد باشد. بنابراين پيشنهاد مي شود که در آينده بيولوژي و عوامل محدود کننده کارايي اين زنبور مورد تحقيق بيشتر قرار گيرد.
2- زنبور پارازيتوئيد. Bathyplectes sp
(Hymenoptera, lchneumonidae): ميزان پارازيتيسم توسط زنبور.B. SP در مناطق با ارتفاع بيشتر مثل سي سخت (2400 متر) در مقايسه با مناطق با ارتفاع کمتر مانند ياسوج (1850 متر)، بيشتر بوده به طوريکه درصد پارازيتيسم در سي سخت از 6/2 تا 68/8 درصد بوده، و به طور متوسط درصد پارازيتيسم در طول فصل رشد سرخرطومي برگ يونجه در سي سخت 37/5 درصد ورد ياسوج 23/5 درصد بوده است(شکل3). در مناطق مورد مطاله، اين زنبور پارازيتوئيد در طي ماه ها ي ارديبهشت و خرداد در بالاترين مقدرا تراکم خود مي باشد. تحقيقات انجام شده در منطقه ماکو و چالدران، درصد پارازيتيسم اين زنبور را تا 56 درصد ذکر مي کند (2). مطالعات صورت گرفته بر روي ميزان کارآيي اين زنبور پارازيتوئيد در چهار محال و بختياري نشان مي دهد که بيشترين و کمترين ميزان پارازيتيسم اين زنبور در سال 1377 به ترتيب 63 و 1/25 درصد بوده است (1). بررسي هاي انجام شده در کرج نشان داده که ميزان پارازيتيسم گونه B. curculionis بين 44 تا 56 درصد بوده است (6،5). تحقيقات انجام شده در آمريکا، درصد پارازيتيسم را طي سال هاي 1930 تا 1933 به ترتيب 30/5، 32/23، 70/84، 96/6، درصد ذکر مي کند. نتايج بدست آمده در نقاط مختلف جهان نشان دهنده اختلافات قابل ملاحظه اي در ارتباط با ميزان پارازيتيسم اين زنبور مي باشد که ممکن است به دلايل مختلفي بوجود آمده باشد. به عقيده بعضي از محققان، گونه هاي زنبور متعلق به جنس Bathyplectes در مزارع يونجه دو نوع رشد و نمو را از خود نشان مي دهند، به طور ي که بيش از 80 درصد از لاروهاي زنبور B. curculionis در مزارع يونجه به حالت دياپوز رفته و قسمت اعظم سال را به همان صورت باقي مي مانند و تنها 20 درصد ديگر از لاروهاي B. curculionis وارد دياپوز نشده و به طور فعالي زندگي خود را ادامه و توليد نسل مي کنند. بنابراين دياپوز طولاني لاروها مي تواند درصد پارازيتيسم را به ميزان زيادي کاهش دهد. تحقيقات انجام شده در آمريکا و کاندا نشان دهنده اثر هيپرپارازيتوئيدها در کاهش درصد پارازيتيسم زنبورB. curculionis است. پديده کپسوله شدن نيز بر روي درصد پارازيتيسم گونه هاي .B. spp اثر مي گذارد.
تحقيقات صورت گرفته در خوزستان نشان مي دهد که درصد پارازيتيسم گونه B. curculionis روي گونه Hypera brunnipennis تنها 0/5 درصد مي باشد که احتمالا کم بودن درصد پارازيتيسم اين پارازيتوئيد مي تواند به علت پديده کپسوله شدن تخم هاي زنبور پارازيتوئيد باشد (3).
3- سن شکار گر
Geocoris megacephalus: در بهار سال 1377 در يک مزرعه يونجه در منطقه کاکان (روستاي قلندري) که در حاشيه آن درختان تبريزي کاشته شده بود نوعي سن شکارگر مشاهده گرديد که خرطوم خود را در بدن لاروهاي سنين يک و دو سرخرطومي برگ يونجه فرو برده واز محتويات بدن آنها تغذيه مي کرد. بنابراين نمونه اي از اين سن شکارگر جمع آوري و جهت شناسايي به مراجع ذيصلاح ارسال و نام علمي آن G. megacephalus تعيين گرديد (مکاتبات شخصي با شادروان دکتر علي اصغر احمدي). در پرورش آزمايشگاهي به طور متوسط روزانه هر سن کامل 1/1 عدد لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه را مورد تغذيه قرار داد. انبوهي جمعيت اين سن شکارگر در مزارع يونجه مناطق مورد مطالعه بسيار ناچيز بوده و در طي فصول بهار و تابستان نيز تغييرات چنداني نداشته است. با توجه به ميزان تغذيه بسيار کم اين شکارچي از لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه تصور مي رود که تغذيه مشاهده شده جنبه اتفاقي داشته و سن مذکور اهميت قابل توجهي از نظر کنترل آفت ندارد (شکل 4).
4- سن شکارگر.Nabis sp: در تابستان 1377 در يکي از مزارع يونجه روستاي قلندري تعدادي سن شکارگر در حال تغذيه اc لاروهاي سن دو سرخرطومي برگ يونجه مشاهده و جمع آوري شد. نمونه هايي از اين سن هاي جمع آوري شده جهت شناسايي به افراد ذيصلاح ارسال گرديد که (N.sp.( Hem., Nabidae تشخيص داده شد (مکاتبات شخصي با شادروان دکتر علي اصغر احمدي ). البته با توجه به اينکه اين شکارچيان در مزارع يونجه داراي تراکم کمي مي باشند. بنابراين تلاش هاي بعدي به عمل آمده براي جمع آوري تعداد بيشتر ي از اين سن ها از ساير مزارع يونجه به نتيجه اي نرسيد و پرورش آزمايشگاهي آن در روي مراحل مختلف زيستي سرخرطومي برگ يونجه نيز با شکست مواجه شد.
در پرورش آزمايشگاهي به طور متوسط روزانه هر سن کامل. 4/8Nabis sp عدد لارو سن دو سرخرطومي برگ يونجه را مورد تغذيه قرار داد. در بسياري از مناطق جهان از انواع مختلفي از سن هاي شکارچي به عنوان دشمنان طبيعي موثر سرخرطومي برگ يونجه نام برده شده است. مثلا در سال 1987 نوعي سن شکارچي موسوم به Nabis pseudoferus از خانواده Nabidae در آمريکا از روي لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري شده و ميزان کارايي آن مورد ارزيابي قرار گرفته است به طوري که در سال1990حشره فوق الذکر به طور موفقيت آميزي در آمريکا پرورش داده شده و در چندين نقطه از کشور مزبور براي کنترل بيولوژيکي سرخرطومي برگ يونجه رها سازي شده است.
5- بالتوري سبز شکارگر Chrysoperl carnea طي سه سال اجراي طرح در اکثر مزارع يونجه لاروهاي يک نوع بالتوري سبز در حال تغذيه از لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه مشاهده گرديد. تعدادي از اين لاروها جمع آوري شده و در آزمايشگاه پرورش داده شدند و حشرات کامل حاصل شده گونه C. carnea ( Neu.: Chrysopidae) تشخص داده شد (مکاتبات شخصي با آقاي S.J.Brooks از موسسه C.A.B. International Institute of (Entomology بررسي هاي بيشتر که در فصول زراعي سال هاي 1377و 78 انجام گرفت نشان داد که ا نبوهي اين بالتوري در اوايل فصل در مزارع يونجه بسيار پايين است ولي همزمان با افزايش درجه حرارت محيط، به تدريج انبوهي آن در مزارع يونجه افزايش مي يابد. در پرورش آزمايشگاهي، اين حشره به سهولت در اطاقک رشد در روي لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه پرورش داده شد و حشرات کامل بالتوري بدست آمد. متوسط تغذيه روزانه هر لارو سن دوم بالتوري 2/1 عدد و هر لارو سن سوم آن 3/2 عدد لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه تعيين گرديد. گونه هاي مختلف بالتوري سبز در چندين کشور جهان بعنوان دشمنان طبيعي موثر سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري و شناسايي شده اند. در کاندا ميزان تغذيه لاروهاي سن دو و سه C. oculata از لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه به ترتيب 4و 5 ذکر شده است. تأثير گونه C. cornea در کنترل جمعيت سرخرطومي برگ يونجه در ايالت ويسکانسين جنوبي آمريکا مورد ارزيابي قرار گرفته و نتايج اميدبخشي حاصل شده است. در سال 1373 در استان فارس C. cornea به عنوان يکي از دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري و شناسايي شد. لذا پيشنهاد مي شود که در مورد ارزيابي ميزان کارايي بالتوري سبز در کنترل اين آفت در منطقه ياسوج تحقيقات بيشتري صورت گيرد تا شايد در قالب يک برنامه IPM بتوان از اين حشره مفيد نيز استفاده نمود .
6- کفشدوزک شکارگر Coccinella septempunctata. طي سه سال بررسي، در تمامي مزارع يونجه مورد بازديد بخصوص در فصل تابستان تعداد قابل توجهي لارو و حشره کامل کفشدوزک هفت نقطه اي در حال تغذيه از تخم و لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه مشاهده و جمع آوري شد. نمونه هايي از اين کفشدوزک هاي جمع آوري شده جهت شناسايي به آزمايشگاه حمل که پس از تهيه اسلايد ميکروسکوپي از ژنيتالياي حشرات نر، C.septempunctata تشخيص داده شد. در پرورش آزمايشگاهي، اين حشره به سهولت در اطاقک رشد در روي تخم و لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه پرورش داده شد و حشرات کامل کفشدوزک به دست آمد. متوسط تغذيه روزانه هر حشره کامل کفشدوزک هفت نقطه اي از لاروهاي سن دو، سه و چهار سرخرطومي برگ يونجه به ترتيب 12/7، 6/5، 4/3 عدد تعيين گرديد. اين کفشدوزک از اوايل بهار در مزارع يونجه وجود دارد و به تدريج با نزديک شدن به تابستان، انبوهي آن افزايش مي يابد، به طوري که در اواخر مرداد ماه انبوهي جمعيت آن به حداکثر خود مي رسد. غير از اين کفشدوزک چندين کفشدوزک ديگر در مزارع يونجه جمع آوري شدند که جمعيت آنها نيز در طول فصل نمونه گيري از چندين عدد در مزارع يونجه نمونه گيري شده تجاوز نمي کرد و آنها نيز به ميزان بسيار کمي از مراحل مختلف رشدي سرخرطومي برگ يونجه تغذيه مي کردند. بنابر اين نقش کفشدوزک ها در کنترل آفت ضعيف است. (شکل5).
7- قارچ بيماري زاي Beauveria bassiana: از مجموع 5843 عدد حشره کامل زمستان گذران جمع آوري شده طي زمستان هاي سال هاي 1376 تا 1378، در سطح بدن 223 عدد حشره کامل توده هاي سفيد قارچي رشد کرده بود (شکل 6).
قارچ خالص سازي شده از بدن اين حشرات B. bassiana تشخيص داده شد (مکاتبات شخصي با مهندس سعيد رضايي، دانشجوي دکتري بيماري شناسي گياهي). ميانگين تلفات ناشي از اين قارچ در شرايط طبيعي در زمستان هاي 1376، 77 و 78 به ترتيب 13، 22، 20 درصد برآورد گرديد.
تحقيقات انجام شده در ايران قارچ B. bassiana را يکي از دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه نشان داده ولي نقش آن را در کنترل آفت ضعيف اعلام نموده است (6). همچنين بررسي هاي انجام شده در فارس در ارتباط با دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه، نشان مي دهد که قارچ مذکور از روي حشرات کامل سرخرطومي برگ يونجه جدا و ميزان پارازيتيسم آن صفر تا 93/3 درصد گزارش شده است (3). تحقيقات انجام شده در آمريکا نشان داده است که اين قارچ در طبيعت باعث مرگ و مير 3-2 درصد حشرات کامل زمستان گذران مي شود. همچنين در آمريکا نيز اين قارچ به عنوان يکي از عوامل تلفات طبيعي تشخيص داده شده است.
1. روشندل س. 1379. بررسي بيولوژي و ميزان کارائي زنبور Bathyplectes anurus در کنترل بيولوژيک آفت سرخرطومي برگ يونجه Hypera postica خلاصه مقالات چهاردهمين کنگره گياه پزشکي ايران دانشگاه صنعتي اصفهان، صفحه 28.
2. عليزاده ا. م. ح. عليزاده و ن. شاسته. 1379. بيولوژي سرخرطومي برگ يونجه Hypera potica و شناسايي پارازيتوئيدها و تعيين گونه غالب آن در مناطق ماکو و چالدران. خلاصه مقالات چهاردهمين کنگره گياه پزشکي ايران، دانشگاه صنعتي اصفهان، اصفهان، صفحه 27.
3. قائمي ن.1371. دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه (Col., (Curculionidae) (Gyll
Hypera postica در استان فارس. پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه شيراز، 112 صفحه.
4. کريمي ه. 1369. يونجه. مرکز نشر دانشگاهي، تهران، 371 صفحه.
5. منجمي ن. 1353. معرفي سه گونه از پارازيت هاي سرخرطومي برگ يونجه در ايران. نامه انجمن حشره شناسان ايران، جلد دوم، شماره 2، صفحات 85 تا 99.
6. ميراب زاده ع. 1360. بررسي نوسان انبوهي جمعيت سرخرطومي برگ يونجه در کرج و مقايسه سمپاشي پاييزه و بهاره عليه آن. پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تهران، 175صفحه.
پژوهش در علوم کشاورزي
چکيده
1- زنبور پارازيتوئيد. Anaphes =(patasson) sp. طي سه سال بررسي، اين زنبور به طور متوسط باعث پارازيته شدن 3/1 درصد تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه گرديد.
2- زنبور پارازيتوئيد Bathylectes sp. اين زنبور پارازيتوئيد طي سه سال بررسي به طور متوسط باعث پارازيته شدن 30/5 درصد لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه گرديد.
3- سن شکارگر Geocoris megacephalus اين سن شکارچي در حال تغذيه از لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه، در بعضي از مزارع مشاهده شد، ولي انبوهي جمعيت آن بسيار ناچيز بود.
4- سن شکارگر.Nabis sp اين سن شکارگر نيز از لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه تعذيه مي نمايد. اين شکارچي در مزارع يونجه داراي تراکم نسبتا ً کمي مي باشد.
5- بالتوري سبز شکارگر Chrysoperla carnea: انبوهي جمعيت اين شکارچي در روي بوته هاي يونجه قبل از خرداد ماه بسيار ناچيز بود و از آن به بعد به تدريچ افزايش يافت. در بررسي ها ي آزمايشگاهي متوسط تغذيه روزانه هر لارو سن دوم اين بالتوري 1/2 عدد و هر لارو سن سوم بالتوري 3/2 عدد لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه تعيين گرديد. 6
- کفشدوزک شکارگر Coccinella septempunctata انبوهي جمعيت اين کفشدوزک شکارچي از اوائل فصل بهار به طرف انتهاي فصل و تابستان افزايش مي يابد. لاروها و حشرات کامل اين کفشدوزک از تخم و لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه تغذيه مي نمايند.
7- قارچ بيماريزاي Beauveria bassiana طي سه سال اين قارچ به طور متوسط باعث تلف شدن 38/1 درصد حشرات کامل زمستان گذران سرخرطومي يونجه گرديد. اين قارچ تحت شرايط آزمايشگاهي پس از آلوده سازي مصنوعي به طور متوسط در جمعيت حشرات کامل، لارو و شفيره سرخرطومي برگ يونجه به ترتيب 86، 56 و 38/5 درصد مرگ و مير به وجود آورد. بنابر اين پيشنهاد مي شود که استفاده از قارچ B. bassiana به صورت اسپورپاشي در فصل پاييز بر روي خاک مزارع يونجه براي کاهش انبوهي حشرات کامل اين آفت توأم با پرورش انبوه و رها سازي بالتوري سبز شکارگر C. carnea در فصل بهار مورد تحقيق بيشتر قرار گيرد.
کلمات کليدي: سرخرطومي برگ يونجه، ياسوج، دشمنان طبيعي
مقدمه
سرخرطومي برگ يونجه Hypera postica,
(Gyll.) ،(Col.: Curculionidae) يکي از مهمترين و خطرناک ترين آفات يونجه مي باشد که گاهي بيش از 90 درصد محصول چين اول يونجه را از بين مي برد و در تمامي يونجه زارهاي استان داراي تراکم بسيار بالايي مي باشد. اين حشره امروزه به صورت يک آفت جدي، توليد يونجه را به مخاطره انداخته است. در حال حاضر فقط از روش شيميايي براي کنترل اين آفت در منطقه بويراحمد استفاده مي شود ولي با توجه به مشکلات عديده روش کنترل شيميايي و اثرات زيان بار و مخرب کار برد آفت کشها، چون آلودگي محيط زيست، ايجاد مقاومت در حشرات آفت، طفيان مجدد آفات، طغيان آفات درجه دو و سه، از بين رفتن دشمنان طبيعي آفات و بالاخره تهديد سلامتي انسان و دام و ساير جانوران، ضرورت ادامه تحقيقات پيرامون روش هاي کنترل غير شيميايي، به ويژه کنترل بيولوژيک را هر چه بيشتر آشکار مي سازد. تاکنون بيش از دوازده گونه پارازيت در سراسر جهان بر روي سرخرطومي برگ يونجه شناسايي شده و تعدادي از آنها نيز در برخي از نقاط جهان عملاً در کنترل بيولوژيکي اين آفت مورد استفاده قرار گرفته است (27،11،7)، گونه اي زنبور پارازيتوئيد موسوم به Anaphes luna
(Hymenoptera, Mymaridae) در آمريکا و کانادا از روي تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري شده و کارآيي آن در کنترل بيولوژيک آفت مورد ارزيابي قرار گرفته است. تحقيقات انجام شده در آمريکا نشان مي دهد که زنبور پارازيتوئيد A.luna باعث پارازيته شدن 6 تا 8 درصد تخم ها ي سرخرطومي برگ يونجه شده است. زنبور پارازيتوئيدي موسوم به Bathyplectes curculionis به طور وسيعي از اروپاي شمالي و جنوبي، تونس و آفريقاي شمالي از روي لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري. کارايي احتمالي آن در کنترل بيولوژيکي سرخرطومي برگ يونجه بررسي شده است. کارايي زنبورهاي پارازيتوئيد متعلق به جنس Bathyplectes در آمريکا مورد بررسي و ارزيابي مکرر قرار گرفته است.
کارايي سن هاي شکارگر Geocoris pallens pallens (Hemiptera, Lygaeidae و Nabis spp. (Hemiptera, Nabidae و در نوادا (Nevada) آمريکا مورد بررسي و ارزيابي مکرر قرار گرفته است. اين سن هاي شکارگر وتعدادي از زنبورهاي متعلق به خانواده Ichneuomonidae، در برخي از نقاط جهان تاثير رضايت بخشي در کاهش انبوهي جمعيت سرخرطومي برگ يونجه نشان داده اند.
همچنين گونه هاي متعددي از بالتوري هاي سبز متعلق به خانواده Chrysopidae نيز از روي مراحل مختلف زيستي اين آفت جمع آوري و در برخي موارد به صورت مصنوعي پرورش و رها سازي شده اند. کفشدوزک شکارگر موسوم به .C septempunctata L در شوروي سابق و يوگسلاوي از روي مراحل مختلف زيستي اين آفت جمع آوري و کارآيي آن در کنترل بيولوژيکي سرخرطومي برگ يونجه بررسي شده است. فرمولاسيون ها ي مختلفي از باکتري Bacillus thuringiensis در آمريکا، روسيه و شماري از کشورهاي اروپايي تهيه شده و مورد استفاده مي باشند.
قارچ Beauveria bassiana با نام تجارتي Boverin در اروپاي شرقي و آمريکا فرموله شده و بر عليه لاروها و حشرات کامل اين آفت به کار برده مي شود. قارچ بيماري زاي Erynia phytonomi براي اولين بار در سال 1983شناسايي گرديد و در حال حاضر به ميزان وسيعي در سراسر آمريکا بر عليه لاروها و حشرات کامل سرخرطومي برگ يونجه به کار برده مي شود.
مواد و روش ها
به منظور شناسايي پارازيتوئيدهاي احتمالي تخم، بدين ترتيب عمل شد که پس از ورود به مزارع انتخابي نمونه برداري به شکل m انجام و ده قدم برداشته و سپس ساقه هاي قرار گرفته در داخل کادر چوبي به مساحت نيم متر مربع را کف بر نموده و به همراه کاه و کلش و ساقه هاي خشک و نازک و خار و خاشاک موجود در کف مزرعه و داخل کادر چوبي را در کيسه هاي نايلوني ريخته و با ثبت مشخصات محل نمونه برداري، به آزمايشگاه حمل شد. در آزمايشگاه ساقه هاي يونجه به قطعات کوچک تقسيم و هر قطعه از وسط شکافته مي شد. بعد از اين مرحله تخم هاي موجود در ساقه هاي خشک به قطر يک ميلي متر را توسط قلم موي نرم از داخل ساقه برداشته و در داخل ظروف پرورش کوچک حاوي پنبه مرطوب به منظور تأمين رطوبت قرار مي گرفت و بعد از اين مرحله روزانه، اين ظروف جهت پيدا نمودن پارازيتوئيدهاي احتمالي و همچنين جهت تأمين رطوبت مورد بررسي قرار مي گرفتند.
جهت پيدا نمودن پارازيتوئيدهاي احتمالي هر يک از سنين لاروي، بدين ترتيب عمل شد که بعد از اينکه بيش از پنجاه درصد از تخم ها در هر کدام از مناطق فوق الذکر تفريخ شدند، هر يک يا هر دو هفته يکبار با استفاده از تور حشره گيري به تعداد يک صد تور در هر مزرعه که معمولا سعي مي شد عمل تور زني نيز بر روي اقطار انجام شود و بعد از اين مرحله محتويات تورها در کيسه هاي نايلوني به همراه مقداري برگ و ساقه يونجه به آزمايشگاه حمل مي شد. در آزمايشگاه لاروها به تعداد معين در ظروف پلاستيکي به ابعاد 10×15×20 سانتي متر که درب آنها توسط تور پارچه اي بسته شده بود، قرار مي گرفتند و جهت تغذيه آنها، قطعات برگ و ساقه يونجه درون ظروف آزمايش گذاشته مي شد. بعد از اين مرحله، هر کدام از ظروف تا سپري شدن مرحله رشدي مربوطه به طور مرتب هر 24 ساعت، جهت تعويض غذا و خروج پارازيتوئيدهاي احتمالي و محاسبه درصد پارازيتيسم مورد بررسي قرار مي گرفتند.
جهت شناسايي پارازيتوئيدهاي احتمالي شفيره هاي سرخرطومي برگ يونجه با توجه به اينکه پيله هاي حاوي شفيره ها در بين ساقه هاي سبز يونجه تشکيل مي شود، لذا در هر مزرعه تعداد قابل توجهي پيله حاوي شفيره سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري و با ثبت مشخصات محل جمع آوري به آزمايشگاه انتقال داده مي شدند. در آزمايشگاه شفيره ها را به تعداد معين در ظروف پرورش به ابعاد 10×15×20 سانتي متر که درب آنها توسط تور پار چه اي بسته شده بود قرار مي گرفتند و سپس جهت تأمين رطوبت داخل ظروف از پنبه مرطوب و يا لوله هاي شيشه اي باريک حاوي آب با در پوش اسفنجي استفاده مي گرديد و بعد از اين مرحله اين ظروف روزانه مورد بازبيني قرار مي گرفتند. (شکل 1)
به منظور جمع آوري شکارچياني که در قسمت هاي هوائي گياه زندگي و فعاليت مي کردند از تور حشره گيري استفاده گرديد. بدين ترتيب که در طول دوره رشد يونجه (از اواسط اسفند ماه تا اواخر آبان ماه) پس از ورود به مزرعه بر روي اقطار حرکت شروع به تور زني مي شد و سپس محتويات تورها را در کيسه هاي نايلوني ريخته و بعد از انتقال به آزمايشگاه محتويات تورها را در شيشه سم خالي شده و بعد از بي جان شدن بند پايان، آنها را ابتدا براساس راسته جدا و در ظروف جداگانه قرار مي گرفتند. جهت جمع آوري آن دسته از شکارچياني که در کف مزرعه فعاليت داشتند از تله هاي pit fall استفاده گرديد. در اين نوع تله از شيشه ها ي مربا به عمق 12تا 20 و قطر 6 تا10 سانتي متر استفاده شد و در داخل خاک مزرعه به صورتي که لبه ظروف کاملا همسطح کف مزرعه باشند قرار داده مي شد تا حرکت شکارچي و در نتيجه افتادن آن در تله راحت تر انجام گيرد. اين تله ها روز بعد مورد بازديد و تخليه قرار مي گرفت و محتويات آنها بعد از اينکه توسط شيشه سم بيجان مي شدند، براساس راسته از يکديگر جدا مي گرديدند. همچنين هر نوع حشره و يا بندپاي شکاري که در طي نمونه برداري ها در خاک شکار و يا در حال تغذيه از مراحل مختلف زيستي سرخرطومي برگ يونجه مشاهده گرديد به دقت جمع آوري و به همراه مرحله زيستي مورد حمله در داخل يک کيسه نايلوني کد گذاري شده به آزمايشگاه منتقل گرديد. در آزمايشگاه پس از حصول اطمينان از تغذيه هر يک از اين دشمنان طبيعي از يک و يا چند مرحله زيستي آفت، نسبت به تشخيص آنها با استفاده از منابع علمي و ارسال نمونه ها به مراجع ذيصلاح اقدام گرديد.
جهت شناسايي عوامل بيماري زاي حشرات کامل سرخرطومي برگ يونجه، در طول پاييز و زمستان سال هاي 1378،1377،1376 در ايامي که خاک مزارع يونجه نسبتا خشک بود از حشرات کامل زمستان گذران در روستاهاي منطق سردسيري و در مزارعي که جهت نمونه برداري انتخاب شده بودند نمونه برداري شد. براي نمونه برداري، در هر يک از مناطق سردسيري استان مزارعي به طور تصادفي انتخاب و در هر مزرعه از پنج نقطه (چهار گوشه مزرعه و مرکز مزرعه) که به طور تصادفي و به صورت کادراندازي انتخاب مي شدند با استفاده از بيل معمولي از سطح نيم متر مربع و با عمق 30 سانتي متر خاک برداري شد. سپس نمونه هاي خاک جمع آوري شده به همراه يک بر چسب حاوي تاريخ و محل جمع آوري به داخل کيسه هاي پلاستيک ريخته و سپس به آزمايشگاه انتقال گرديد. در آزمايشگاه هر نمونه خاک از الک معمولي گذرانده شده و حشرات کامل موجود در هر نمونه جمع آوري مي شدند. بعد از اين مرحله حشرات کامل جمع آوري در داخل يخچال معمولي با دماي 2 درجه سانتي گراد نگهداري شده تا از آنها قطع حيات شود. بدين ترتيب طي سه سال بررسي مجموعا ً 5843 عدد حشره کامل زمستان گذران جمع آوري شد. سپس در آزمايشگاه حشرات کامل سرخرطومي برگ يونچه را که توسط توده متراکم ميسليوم هاي قارچ احاطه شده بودند را در زير جريان ملايم آب به مدت کوتاهي قرار داده و سپس آنها را با کاغذ حشک کن خشک نموده و براي چند ثانيه در محلول 10 درصد کلراکس نگه داشته و بعد از خشک نمودن مجدد، حشرات را در داخل پتري ديش هاي محتوي محيط کشت PDA گذاشته و اجازه داده مي شد تا قارچ بر روي محيط کشت رشد نمايد. سپس از قارچ پرپاراسيون تهيه نموده و بعد از شناسايي، آن را به روش متداول تک اسپور نموده و به داخل لوله هاي آزمايش محتوي محيط کشت انتقال داده و درب لوله هاي آزمايش را مسدود نموده و در يخچال نگه داري شدند.
نتايج و بحث
1- زنبور پارازيتوئيد.Hymenoptera, Mymaridae) Anaphes sp): زنبور پارازيتوئيد خارج شده از تخم هاي پارازيت شده سرخرطومي برگ يونجه A sp. تشخيص داده شد (مکاتبات شخصي با شادروان دکتر علي اصغر احمدي). درصد تلفات ناشي از اين زنبور پارازيتوئيد بر روي تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه در شرايط طبيعي، در سال هاي 1378،1377،1376 به ترتيب 2/9و 3/3و 3/1 درصد برآورد گرديد که معرف ناچيز بودن تأثير اين زنبور بر روي سرخرطومي برگ يونجه در نواحي سردسيري استان کهکيلويه و بويراحمد در سالهاي مطالعه است. تحقيقات انجام شده در آمريکا نشان داده است که اين زنبور در طبيعت باعث مرگ ومير 6-8 درصد تخم هاي سرخرطومي برگ يونجه مي شود. بررسي هاي انجام شده در استان فارس درصد پارازيتيسم اين زنبور را صفر تا 4/5 درصد گزارش کرده است (3). وجود اختلاف از نظر درصد پارازيتيسم اين زنبور در منطقه مورد مطالعه با ساير مناطق احتمالاً از تفاوت موجود در شرايط محيطي ناشي شده است. در اکثر مناطق براي مبارزه با سرخرطومي برگ يونجه، بقاياي حاصل از برداشت محصول را مي سوزانند و يا عمليات يخ آب زمستانه را به مرحله اجرا مي گذارند، که هر دو اين روش هاي مبارزه ممکن است باعث از بين رفتن اين پارازيتوئيد گردد. مگر اينکه نتيجه اين اعمال در کاهش خسارت حاصله در اثر کارائي اين زنبور پارازيتوئيد باشد. بنابراين پيشنهاد مي شود که در آينده بيولوژي و عوامل محدود کننده کارايي اين زنبور مورد تحقيق بيشتر قرار گيرد.
2- زنبور پارازيتوئيد. Bathyplectes sp
(Hymenoptera, lchneumonidae): ميزان پارازيتيسم توسط زنبور.B. SP در مناطق با ارتفاع بيشتر مثل سي سخت (2400 متر) در مقايسه با مناطق با ارتفاع کمتر مانند ياسوج (1850 متر)، بيشتر بوده به طوريکه درصد پارازيتيسم در سي سخت از 6/2 تا 68/8 درصد بوده، و به طور متوسط درصد پارازيتيسم در طول فصل رشد سرخرطومي برگ يونجه در سي سخت 37/5 درصد ورد ياسوج 23/5 درصد بوده است(شکل3). در مناطق مورد مطاله، اين زنبور پارازيتوئيد در طي ماه ها ي ارديبهشت و خرداد در بالاترين مقدرا تراکم خود مي باشد. تحقيقات انجام شده در منطقه ماکو و چالدران، درصد پارازيتيسم اين زنبور را تا 56 درصد ذکر مي کند (2). مطالعات صورت گرفته بر روي ميزان کارآيي اين زنبور پارازيتوئيد در چهار محال و بختياري نشان مي دهد که بيشترين و کمترين ميزان پارازيتيسم اين زنبور در سال 1377 به ترتيب 63 و 1/25 درصد بوده است (1). بررسي هاي انجام شده در کرج نشان داده که ميزان پارازيتيسم گونه B. curculionis بين 44 تا 56 درصد بوده است (6،5). تحقيقات انجام شده در آمريکا، درصد پارازيتيسم را طي سال هاي 1930 تا 1933 به ترتيب 30/5، 32/23، 70/84، 96/6، درصد ذکر مي کند. نتايج بدست آمده در نقاط مختلف جهان نشان دهنده اختلافات قابل ملاحظه اي در ارتباط با ميزان پارازيتيسم اين زنبور مي باشد که ممکن است به دلايل مختلفي بوجود آمده باشد. به عقيده بعضي از محققان، گونه هاي زنبور متعلق به جنس Bathyplectes در مزارع يونجه دو نوع رشد و نمو را از خود نشان مي دهند، به طور ي که بيش از 80 درصد از لاروهاي زنبور B. curculionis در مزارع يونجه به حالت دياپوز رفته و قسمت اعظم سال را به همان صورت باقي مي مانند و تنها 20 درصد ديگر از لاروهاي B. curculionis وارد دياپوز نشده و به طور فعالي زندگي خود را ادامه و توليد نسل مي کنند. بنابراين دياپوز طولاني لاروها مي تواند درصد پارازيتيسم را به ميزان زيادي کاهش دهد. تحقيقات انجام شده در آمريکا و کاندا نشان دهنده اثر هيپرپارازيتوئيدها در کاهش درصد پارازيتيسم زنبورB. curculionis است. پديده کپسوله شدن نيز بر روي درصد پارازيتيسم گونه هاي .B. spp اثر مي گذارد.
تحقيقات صورت گرفته در خوزستان نشان مي دهد که درصد پارازيتيسم گونه B. curculionis روي گونه Hypera brunnipennis تنها 0/5 درصد مي باشد که احتمالا کم بودن درصد پارازيتيسم اين پارازيتوئيد مي تواند به علت پديده کپسوله شدن تخم هاي زنبور پارازيتوئيد باشد (3).
3- سن شکار گر
Geocoris megacephalus: در بهار سال 1377 در يک مزرعه يونجه در منطقه کاکان (روستاي قلندري) که در حاشيه آن درختان تبريزي کاشته شده بود نوعي سن شکارگر مشاهده گرديد که خرطوم خود را در بدن لاروهاي سنين يک و دو سرخرطومي برگ يونجه فرو برده واز محتويات بدن آنها تغذيه مي کرد. بنابراين نمونه اي از اين سن شکارگر جمع آوري و جهت شناسايي به مراجع ذيصلاح ارسال و نام علمي آن G. megacephalus تعيين گرديد (مکاتبات شخصي با شادروان دکتر علي اصغر احمدي). در پرورش آزمايشگاهي به طور متوسط روزانه هر سن کامل 1/1 عدد لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه را مورد تغذيه قرار داد. انبوهي جمعيت اين سن شکارگر در مزارع يونجه مناطق مورد مطالعه بسيار ناچيز بوده و در طي فصول بهار و تابستان نيز تغييرات چنداني نداشته است. با توجه به ميزان تغذيه بسيار کم اين شکارچي از لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه تصور مي رود که تغذيه مشاهده شده جنبه اتفاقي داشته و سن مذکور اهميت قابل توجهي از نظر کنترل آفت ندارد (شکل 4).
4- سن شکارگر.Nabis sp: در تابستان 1377 در يکي از مزارع يونجه روستاي قلندري تعدادي سن شکارگر در حال تغذيه اc لاروهاي سن دو سرخرطومي برگ يونجه مشاهده و جمع آوري شد. نمونه هايي از اين سن هاي جمع آوري شده جهت شناسايي به افراد ذيصلاح ارسال گرديد که (N.sp.( Hem., Nabidae تشخيص داده شد (مکاتبات شخصي با شادروان دکتر علي اصغر احمدي ). البته با توجه به اينکه اين شکارچيان در مزارع يونجه داراي تراکم کمي مي باشند. بنابراين تلاش هاي بعدي به عمل آمده براي جمع آوري تعداد بيشتر ي از اين سن ها از ساير مزارع يونجه به نتيجه اي نرسيد و پرورش آزمايشگاهي آن در روي مراحل مختلف زيستي سرخرطومي برگ يونجه نيز با شکست مواجه شد.
در پرورش آزمايشگاهي به طور متوسط روزانه هر سن کامل. 4/8Nabis sp عدد لارو سن دو سرخرطومي برگ يونجه را مورد تغذيه قرار داد. در بسياري از مناطق جهان از انواع مختلفي از سن هاي شکارچي به عنوان دشمنان طبيعي موثر سرخرطومي برگ يونجه نام برده شده است. مثلا در سال 1987 نوعي سن شکارچي موسوم به Nabis pseudoferus از خانواده Nabidae در آمريکا از روي لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري شده و ميزان کارايي آن مورد ارزيابي قرار گرفته است به طوري که در سال1990حشره فوق الذکر به طور موفقيت آميزي در آمريکا پرورش داده شده و در چندين نقطه از کشور مزبور براي کنترل بيولوژيکي سرخرطومي برگ يونجه رها سازي شده است.
5- بالتوري سبز شکارگر Chrysoperl carnea طي سه سال اجراي طرح در اکثر مزارع يونجه لاروهاي يک نوع بالتوري سبز در حال تغذيه از لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه مشاهده گرديد. تعدادي از اين لاروها جمع آوري شده و در آزمايشگاه پرورش داده شدند و حشرات کامل حاصل شده گونه C. carnea ( Neu.: Chrysopidae) تشخص داده شد (مکاتبات شخصي با آقاي S.J.Brooks از موسسه C.A.B. International Institute of (Entomology بررسي هاي بيشتر که در فصول زراعي سال هاي 1377و 78 انجام گرفت نشان داد که ا نبوهي اين بالتوري در اوايل فصل در مزارع يونجه بسيار پايين است ولي همزمان با افزايش درجه حرارت محيط، به تدريج انبوهي آن در مزارع يونجه افزايش مي يابد. در پرورش آزمايشگاهي، اين حشره به سهولت در اطاقک رشد در روي لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه پرورش داده شد و حشرات کامل بالتوري بدست آمد. متوسط تغذيه روزانه هر لارو سن دوم بالتوري 2/1 عدد و هر لارو سن سوم آن 3/2 عدد لارو سن يک سرخرطومي برگ يونجه تعيين گرديد. گونه هاي مختلف بالتوري سبز در چندين کشور جهان بعنوان دشمنان طبيعي موثر سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري و شناسايي شده اند. در کاندا ميزان تغذيه لاروهاي سن دو و سه C. oculata از لاروهاي سن يک سرخرطومي برگ يونجه به ترتيب 4و 5 ذکر شده است. تأثير گونه C. cornea در کنترل جمعيت سرخرطومي برگ يونجه در ايالت ويسکانسين جنوبي آمريکا مورد ارزيابي قرار گرفته و نتايج اميدبخشي حاصل شده است. در سال 1373 در استان فارس C. cornea به عنوان يکي از دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه جمع آوري و شناسايي شد. لذا پيشنهاد مي شود که در مورد ارزيابي ميزان کارايي بالتوري سبز در کنترل اين آفت در منطقه ياسوج تحقيقات بيشتري صورت گيرد تا شايد در قالب يک برنامه IPM بتوان از اين حشره مفيد نيز استفاده نمود .
6- کفشدوزک شکارگر Coccinella septempunctata. طي سه سال بررسي، در تمامي مزارع يونجه مورد بازديد بخصوص در فصل تابستان تعداد قابل توجهي لارو و حشره کامل کفشدوزک هفت نقطه اي در حال تغذيه از تخم و لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه مشاهده و جمع آوري شد. نمونه هايي از اين کفشدوزک هاي جمع آوري شده جهت شناسايي به آزمايشگاه حمل که پس از تهيه اسلايد ميکروسکوپي از ژنيتالياي حشرات نر، C.septempunctata تشخيص داده شد. در پرورش آزمايشگاهي، اين حشره به سهولت در اطاقک رشد در روي تخم و لاروهاي سرخرطومي برگ يونجه پرورش داده شد و حشرات کامل کفشدوزک به دست آمد. متوسط تغذيه روزانه هر حشره کامل کفشدوزک هفت نقطه اي از لاروهاي سن دو، سه و چهار سرخرطومي برگ يونجه به ترتيب 12/7، 6/5، 4/3 عدد تعيين گرديد. اين کفشدوزک از اوايل بهار در مزارع يونجه وجود دارد و به تدريج با نزديک شدن به تابستان، انبوهي آن افزايش مي يابد، به طوري که در اواخر مرداد ماه انبوهي جمعيت آن به حداکثر خود مي رسد. غير از اين کفشدوزک چندين کفشدوزک ديگر در مزارع يونجه جمع آوري شدند که جمعيت آنها نيز در طول فصل نمونه گيري از چندين عدد در مزارع يونجه نمونه گيري شده تجاوز نمي کرد و آنها نيز به ميزان بسيار کمي از مراحل مختلف رشدي سرخرطومي برگ يونجه تغذيه مي کردند. بنابر اين نقش کفشدوزک ها در کنترل آفت ضعيف است. (شکل5).
7- قارچ بيماري زاي Beauveria bassiana: از مجموع 5843 عدد حشره کامل زمستان گذران جمع آوري شده طي زمستان هاي سال هاي 1376 تا 1378، در سطح بدن 223 عدد حشره کامل توده هاي سفيد قارچي رشد کرده بود (شکل 6).
قارچ خالص سازي شده از بدن اين حشرات B. bassiana تشخيص داده شد (مکاتبات شخصي با مهندس سعيد رضايي، دانشجوي دکتري بيماري شناسي گياهي). ميانگين تلفات ناشي از اين قارچ در شرايط طبيعي در زمستان هاي 1376، 77 و 78 به ترتيب 13، 22، 20 درصد برآورد گرديد.
تحقيقات انجام شده در ايران قارچ B. bassiana را يکي از دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه نشان داده ولي نقش آن را در کنترل آفت ضعيف اعلام نموده است (6). همچنين بررسي هاي انجام شده در فارس در ارتباط با دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه، نشان مي دهد که قارچ مذکور از روي حشرات کامل سرخرطومي برگ يونجه جدا و ميزان پارازيتيسم آن صفر تا 93/3 درصد گزارش شده است (3). تحقيقات انجام شده در آمريکا نشان داده است که اين قارچ در طبيعت باعث مرگ و مير 3-2 درصد حشرات کامل زمستان گذران مي شود. همچنين در آمريکا نيز اين قارچ به عنوان يکي از عوامل تلفات طبيعي تشخيص داده شده است.
سپاسگزاري
پی نوشت ها :
مربي مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي يا سوج
منابع1. روشندل س. 1379. بررسي بيولوژي و ميزان کارائي زنبور Bathyplectes anurus در کنترل بيولوژيک آفت سرخرطومي برگ يونجه Hypera postica خلاصه مقالات چهاردهمين کنگره گياه پزشکي ايران دانشگاه صنعتي اصفهان، صفحه 28.
2. عليزاده ا. م. ح. عليزاده و ن. شاسته. 1379. بيولوژي سرخرطومي برگ يونجه Hypera potica و شناسايي پارازيتوئيدها و تعيين گونه غالب آن در مناطق ماکو و چالدران. خلاصه مقالات چهاردهمين کنگره گياه پزشکي ايران، دانشگاه صنعتي اصفهان، اصفهان، صفحه 27.
3. قائمي ن.1371. دشمنان طبيعي سرخرطومي برگ يونجه (Col., (Curculionidae) (Gyll
Hypera postica در استان فارس. پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه شيراز، 112 صفحه.
4. کريمي ه. 1369. يونجه. مرکز نشر دانشگاهي، تهران، 371 صفحه.
5. منجمي ن. 1353. معرفي سه گونه از پارازيت هاي سرخرطومي برگ يونجه در ايران. نامه انجمن حشره شناسان ايران، جلد دوم، شماره 2، صفحات 85 تا 99.
6. ميراب زاده ع. 1360. بررسي نوسان انبوهي جمعيت سرخرطومي برگ يونجه در کرج و مقايسه سمپاشي پاييزه و بهاره عليه آن. پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تهران، 175صفحه.
پژوهش در علوم کشاورزي