جوان و زيبايي
فطري بودن زيباييگرايي
گرايش به زيبايي و جمال، يكي از خواستههاي فطري انسان است و احساس لذت از زيبايي و آراستگي و پاكيزگي، با سرشت وي آميخته شده است.
همه انسانها ستايشگر زيبايي هستند و تماشاي زيبايي درختان، جنگلها، كوه، آسمان، افق، طلوع، و غروب خورشيد و حتي انسانهاي زيبارو و موجودات زيبا به روح آنها نشاط ميبخشد. از سوي ديگر، ارضاي ميل خودآرايي كه ميلي فطري است، به تكامل و شكوفايي احساسات كمك و روح و عاطفه را تقويت ميكند.
خداجويي و خداپرستي نيز كه در فطرت هر انساني نهاده شده است، نشاندهنده اوج زيبايي خواهي و كمال طلبي و عشق او به زيبايي مطلق است.
در مقابل، انسان از زشتي، ژوليدگي و پژمردگي به طور فطري متنفر است و از آنها ميگريزد.
در واقع بشر از آن زمان كه از خود اثري به جاي گذاشته و در تاريخ ثبت شده است، گرايش فطري به زيبايي داشته است و نشانههايي از آن باقي است.
ـ توصيه اسلام به آراستگي و زيبايي
اسلام همواره به پيروان خود توصيه ميكند كه مظاهر زشتي و پليدي و ژوليدگي و پژمردگي و بوهاي نامطبوع را از خود و محيط زندگي خويش دور سازند و خود را، به ويژه هنگام ملاقات با ديگران زينت كنند و با ظاهري آراسته و زيبا در معرض ديد همنوعانشان ظاهر شوند. البته اين آراستگي و زيبايي به زمان حضور در اجتماعات و معاشرتها اختصاص ندارد، بلكه اين توصيه براي حضور در خانواده و از آن مهمتر براي وقت عبادت نيز هست.
«اي فرزندان آدم، زينت خود را در هنگام رفتن به هر مسجدي با خود برداريد». (اعراف: 31)
ـ زيبايي
خداوند در قرآن كريم، نظر كساني را كه به غلط، آراستگي و زينت را با دين و آموزههاي آسماني مغاير ميپندارند، مردود ميشمارند و ميفرمايد: «بگو چه كسي زينتهاي الهي را كه [خداوند] براي بندگان خود آفريده و روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است». (اعراف: 32)
نگاه جمال گرايانه اسلام به پديده آراستگي و زيبايي، در آيات متعددي از قرآن به چشم ميخورد:
«ما انسان را در نيكوترين صورت و نظام خلقت آفريديم». (تين: 4)
«و شما را تصوير كرد، سپس صورتهايتان را زيبا نمود و سرانجام بازگشت به سوي اوست» (تغابن:3)
«خدايي كه هر موجودي را به نيكوترين شكل آفريد». (سجده: 7)
«ما آسمان دنيا را با زينت ستارگان آراستيم». (صافات: 6)
«آن كيست كه براي شما از آسمان، آبي فرستاد و با آن آب، باغهايي زيبا و سرور انگيز رويانديم». (نمل: 60)
پيشوايان ديني ما بيش از همه، به آراستگي و زيبايي توجه داشته و از محبوبيت آن در نزد آفريدگار هستي خبر دادهاند.
در سيره پيامبر اكرم(ص) آمده است كه هرگاه قصد خروج از منزل يا پذيرفتن كسي را داشت، موي سرش را شانه ميزد، ظاهر خود را مرتب ميكرد و خويش را ميآراست، وقتي علت را ميپرسيدند، فرمود: «خداوند متعال دوست دارد هنگامي كه بندهاش به سوي برادرانش ميرود، خود را براي ديدار آنان آماده كند و بيارايد».(2)
اميرمؤمنان، علي(ع) كه در نهايت زهد و سادگي ميزيست، هرگز سهل انگاري در آراستگي را روا نميدانست و ميفرمود: «هريك از شما خود را براي برادر مسلمانش همانگونه بيارايد كه در مقابل بيگانگان ـ كه دوست دارد وي را در بهترين حالت ببينند ـ ميآرايد».(3)
امام رضا(ع) نيز پاكيزگي را از اخلاق انبيا ميدانست.(4)
امام صادق(ع) در مورد روغن زدن به موها ميفرمايد: «روغن ژوليدگي را دور ميكند».(5)
همچنين آن حضرت ميفرمايد: «موقع روغن زدن موي سر بگو: بارالها! از تو درخواست زيبايي و زينت دارم».(6) و در جايي ديگر ميفرمايد: «اگر كسي به موهاي مؤمني روغن بزند، خداوند براي هر مو، نوري در روز قيامت براي او مينويسد».(7)
ـ اعتدال در زيباگرايي
استفاده از زيباييهاي طبيعت و بوهاي خوش و لباسهاي آراسته مجاز است و سفارش نيز شده است، ولي به اين شرط كه در استفاده از آنها ميانهروي رعايت شود.
آرايش و زيبايي در زنان نبايد در حدّي باشد كه نگاه ناپاكان حريص را به دنبال خود بكشاند و حريم عفت را بشكند و انسانيت را به خطر افكند. آراستگي بايد با پايبندي به حدود الهي همراه باشد و نبايد گوهر وجود را با زيباييهاي مصنوعي آراست و آن را به صحن كوچه و خيابان كشاند؛ چرا كه اين كار باعث سلب آسايش از خود و ديگران ميشود. انسان با زيباييهاي بيحد و مصنوعي، نقابي نقاشي شده با رنگهاي به ظاهر زيباست كه انديشههاي بيپناه را سردرگم ميسازد.
همانگونه كه آراستگي شايسته، سبب نشاط و سلامت و استحكام روابط ميشود، آراستگي ناشايست و زيادهروي در خودآرايي، فساد و فتنه در جامعه ايجاد ميكند.
توجه به زيبايي، زماني كه از حالت عادي خارج شود و تمام فكر و ذهن فرد را به خود مشغول سازد نگرانكننده ميشود، و در بسياري از مواقع باعث بروز انواع بيماريها و ناهنجاريها ميشود.
كساني كه بيش از اندازه به زيبايي خود اهميت ميدهند، يا دچار اعتماد به نفس كاذب ميشوند يا افرادي هستند كه اعتماد به نفس خود را در زيادهروي در آرايش و زيبايي ميجويند كه هر دو حالت خطرناك است.
پوششهاي توجه برانگيز و آرايشهاي تند، نشانه اعتماد به نفس پايين است و فرد سعي دارد با اين روش، مورد توجه و پذيرش افراد جامعه قرار گيرد. اگر انسان آراسته، عفيف نيز باشد، جسم و ظاهر خود را وسيله جلب توجه ديگران نميسازد. بايد توجه داشت كه هرقدر عفاف در روح انسان ضعيف شود، نوع آراستگي و پوشش، جنبه خودنمايي پيدا ميكند.
ـ زيبايي سيرت يا زيبايي صورت
اگر آدمي به چشم است و دهان و گوش و بيني
چه ميان نقش ديوار و ميان آدميت
سعدي
زيبايي، تنها به ظاهر آدمي يا به طبيعت محدود نميشود، به ويژه در انسان كه سيرت زيبا يك اصل و گاه حتي مقدّم بر صورت است. تا آنجا كه سعدي گفته است:
صورت زيباي ظاهر هيچ نيست
اي برادر سيرت زيبا بيار
همانگونه كه هر فردي به آراستگي ظاهر خود توجه دارد و ميكوشد جسم و محل زندگي خود را پاكيزه و با نشاط نگاه دارد، بايد دل را هم كه خانه خداوند است زيبا و با طراوت نگه دارد. براي زيبا ساختن سيرت نيز به لوازم آرايشي نياز داريم، ولي اين لوازم آرايشي بايد الهي باشند.
براي آراسته ساختن درون بايد رفتارهايمان را اصلاح كنيم و انصاف، تحمل، وفا، مدارا با مردم، حيا و عفت، قناعت، شجاعت، ايثار، دوستي با مسكينان، بردباري، سخاوت و... را به مجموعهي زيباييهايمان بيفزاييم و دروغ، دشنام، غيبت، تهمت، بدگويي و... را از درونمان بزداييم.
برخي بر اين باورند كه داشتن ايمان، كافي است و ظاهر و پوشش به هر گونهاي كه باشد عيبي ندارد.
چنين تصوري از نظر اسلام باطل است و در بسياري از آيات و روايات درباره آراستگي ظاهر نيز سفارشهاي خاصي شده است.
ميل به زيبايي صورت، عيب نيست، ولي چرا در اسلام سيرت زيبا بر صورت زيبا مقدم است؟ چون:
ـ زيباييهاي ظاهري ماندگار نيستند. همانگونه كه منظرههاي زيباي طبيعت با يك طوفان، زيبايي خويش را از دست ميدهند، زيبارويان نيز ممكن است بر اثر حادثهاي زيبايي خود را از دست بدهند يا گذر زمان زيبايي رخسار آنان را بگيرد پس لذت اين گونه زيباييها موقت است، در حالي كه زيباييهاي نهاد و سيرت انسان، پايدار و بادوام است. به تعبير زيباي خيام نيشابوري:
هر صورت دلكش كه ترا روي نمود
خواهد فلكش ز دور چشم تو ربود
رو دل به كسي نه كه در اطوار وجود
بودست هميشه با تو و خواهد بود
ـ سيرت زيبا بسيار با ارزشتر از صورت زيباست؛ زيرا شخصيت و سيرت را نميتوان با عمل و جراحي زيبا كرد و اگر خودِ شخص آن را زيبا نسازد، هيچ دكتر و جراحي نميتواند چنين كاري براي وي بكند.
ـ فرد زيبا سيرت، زيباييهاي ظاهرياش را به مزايده نميگذارد.
ـ زيبايي باطني، زيباييهاي ظاهري را صد چندان ميكند، ولي زيباييهاي ظاهري نميتواند نيكو سيرتي به وجود آورد.
اگر افراد به اندازهاي كه در آراستگي صورت و ظاهر خود دقت داشتند، به سيرت و باطن خود نيز توجه ميكردند بسيار محبوبتر ميشدند. چه بسيار ازدواجهايي كه به خاطر زيبايي صورت انجام شده، ولي به خاطر زشتي سيرت به طلاق انجاميده است.
بنابراين، بايد به همان اندازه كه به زيبايي ظاهر ميپردازيم، به زيبايي و آراستگي اخلاق، و انديشه و عمل نيز توجه كنيم كه با هر دو زيبايي ميتوانيم جواني تكامل يافته و مفيد براي خود و كشورمان باشيم.
محوريت زيبايي در زندگي جوانان!
امروزه گرايش افراطي برخي جوانان به زيبايي و محور قرار گرفتن اين موضوع در زندگي آنها مشكلات زيادي پديد آورده است.
هر روز تعداد زيادي از مردم، به ويژه جوانان، براي داشتن زيبايي بيشتر، به تيغ جراحي تن ميسپارند و به تغيير شكل بيني، كوچك كردن شكم، پر حجم كردن لب، گونهسازي، كشيدن پوست و مانند اينها اقدام ميكنند و به دليل نداشتن تفكري جدي درباره مفهوم واقعي زيبايي، زيبايي را در تحسين و تشويق ديگران ميبينند.
راستي اين زيبايي چيست كه برخي دختران و پسران، چهره خود را بوم نقاشي ميسازند و با خرج هزينه هنگفت، ميكوشند، پلك و لب و بيني و گونه خود را با قلم تيغ جراحي به گونهاي ديگر رسم كنند، غافل از آنكه در بسياري از موارد همان نقش اوليه را نيز خراب ميكنند. متأسفانه امروزه در كشور ما، استقبال از جراحيهاي زيبايي، با وجود پيامدهاي بد آن، به يك مد تبديل شده است.
آيا به راستي با تراشيدن مجسمه جسممان و دستكاري كردن آن، انسان بهتري ميشويم؟ كساني كه ميخواهند خود را با تيغ جراحي زيبا كنند، اگر كمي اعتماد به نفس داشتند و واقعبين بودند، چهره واقعي و خدادادي خود را ميپذيرفتند.
اي كاش با جراحي بيني، علاوه بر زيبايي صورت خوش فكر هم ميشديم!!
به قول دوستي، «مشكل از بيني نيست، مشكل از جهانبيني است!»
پی نوشت ها :
1. كليات مفاتيح الجنان، مناجاتهاي خمس عشر، الثالثه «مناجات الخائفين»، ص 221.
2. مكارمالاخلاق، الباب الاول، الفصل الخامس، ص 35.
3. الكافي، ج 6، ص 439.
4. همان، ج 5، ص 567.
5. همان، ج 6، ص 488.
6. همان، ص 520.
7. همان، 8 .