سياست نويسي در ايران (4)

فيرحي نظريه هاي نظام سياسي اسلام را به سه دسته شيعه، سني و خوارج و بعد به دو دوران قديم و جديد و در مجموع شش نظريه تقسيم مي کند.مشکل مهم روش شناختي اين اثر مفاهيم و تعاريف هستند که هر کدام از گوشه اي و به نحوي التقاطي جمع شده اند تعريف«دولت»از کتاب آستين رني به نام حکومت که اثري مهم در عرصه سياست گذاري
سه‌شنبه، 14 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سياست نويسي در ايران (4)

سياست نويسي در ايران (4)
سياست نويسي در ايران (4)


 

نويسنده :سيد رضا شاکري*




 
فيرحي نظريه هاي نظام سياسي اسلام را به سه دسته شيعه، سني و خوارج و بعد به دو دوران قديم و جديد و در مجموع شش نظريه تقسيم مي کند.مشکل مهم روش شناختي اين اثر مفاهيم و تعاريف هستند که هر کدام از گوشه اي و به نحوي التقاطي جمع شده اند تعريف«دولت»از کتاب آستين رني به نام حکومت که اثري مهم در عرصه سياست گذاري عملي و فن حکومت کردن است اخذ شده است.اين کتاب به يکي از مهم ترين نظام هاي حکومتي معاصر يعني امريکا و چند مورد ديگر مي پردازد .در حالي که کتاب وينسنت صبغه اي کامل در سياست نظري دارد و در واقع مقدم بر حکومت است.رني در مقدمه کتاب خود مي گويد «متفکران درباره ماهيت دولت و حکومت تعمق کرده اند ولي امروزه مطالعه حکومت فوريت دارد »(رني ،3:1374)کتاب رني حاصل تجربه آموزشي وي در مطالعه سيستم سياسي آمريکا و فرايندهاي مرسوم قانوني آن است که عمدتاً براي دانشجويان علم سياست تدوين شده و هيچ ربطي به نظريه هاي دولت که در حوزه انديشه و فلسفه سياسي است، ندارد.تعريف رني از دولت فقط به معناي نهادو روايت تاريخي از آن است نه مرجعيتي مستقل که واجد ارزش ها، اهداف و غايات خاص فلسفه سياسي باشد.بنابراين اخذ و مبنا قرار دادن تعريف دولت از يك اثر مربوط به فن حکومت کردن -آن هم محدو د به آمريکا -و تعميم دادن ان به تاريخ دولت در اسلام کلاً غير روشمند و کاملاً آشفته است .متأسفانه نويسنده نظريه هاي دولت در اسلام ويژگي هاي دولت مدرن مدنظر رني را به عنوان ويژگي هاي دولت هاي اسلامي فهرست مي کند.ايا به راستي دولت در تاريخ اسلام واجد عناصر انحصاري مثل اقتدار عام و فراگير، مقررات آمرانه، حاکميت، انحصار مشروع قدرت يا عضويت غير ارادي افراد بوده است؟ بي هيچ گماني پيداست که اين اوصاف ،منحصر به دولت مدرن اند .
واپسين «سياست نوشته»مد نظر اين مقاله کتاب تاريخ تحول دولت و خلافت نوشته رسول جعفريان است .اين اثر اولين محصول گروه «تاريخ انديشه هاي سياسي در اسلام و ايران»وابسته به مرکز مطالعات و تحقيقات اسلامي دفتر تبليغات اسلامي قم است که در 1372منتشر شد.نگاه تاريخي مؤلف در آغاز کار مانع از سقوط وي در گرداب سياست نويسي مي گردد، زيرا مي کوشد سرگذشت تاريخي موضوعات مرتبط با سياست را در تاريخ دوره اسلامي روايت کند، اما متأسفانه به رغم اين هدف، ناخواسته در دام واژ ه هاي سياسي افتاده و در اولين قدم بدون توجه به معناي «سياست»و «سياسي»، واژه ها را به استخدا م کتاب در مي آورد .نويسنده، جامعه جاهلي پيش از اسلا را يک «واحد سياسي کوچک»مي داند(جعفريان،15:1380). اين تعبير در واقع تهي شدن «سياست»از بنيادهاي فکري و فلسفي ارزشمند است که اساس انديشه هاي سياسي اند.آيا به راستي در يک قبيله جاهلي موضوع«قدرت»يا حاکميت وجود داشته است؟ايا حاکميت در هر جامعه اي -حتي کوچک- قابل انشعاب و تقسيم شدن است؟ چه ضرورتي دارد که ساختار قبيله را که در هيات اجتماعي ابتدايي خود زنده و فعال است با واژه هاي سياسي همراه کنيم ؟
جست و جوي سياست در قبيله باعث جعل ترکيب هاي سليقه اي مثل «دولت قبيله اي»و ساير مفاهيم سياسي قبيله اي مي شود که به تعبير جواد طباطبايي معلول قدرت تصوير گري ادبيات فارسي است.اين شيوه باعث گرديده که نويسنده الفاظي مثل بيعت، ملأ ، نقيب و شعب را مفاهيم سياسي بداند و حکومت را به معناي انضباط سياسي ميان افراد و جامعه تلقي کند که اساسًا از بيعت مستفاد شده و در ادامه اولين اقدام سياسي با دو شاخص انضباط سياسي و دو رانديشي رهبر، همين بيعت انگاشته شده است .فقه که بر نيازهاي جامعه پديد آمد، محتواي خود را در «پيمان عمومي»ميان مسلمانان، يهوديان و مشرکان نشان داده ، و بدين ترتيب قانون اساسي توليد شده است .امور عمومي که رهبري سياسي متکفل ان است، تنها شامل جنگ، قضاوت و تقسيم غنايم است(همان:76)اگر در کنار اين اثر که شديداً متأثر از منازعات سياسي است، به کتاب مشابهي که پيش از انقلاب از حسن ابراهيم حسن با نام تاريخ سياسي اسلام ترجمه شده است ، نظري بيفکنيم، هرگز با تحميل برنامه ريزي شده واژه هاي سياسي و تعميم ان به جاهليت و حتي دوره اسلامي مواجه نمي شويم.ابراهيم حسن تاريخ سياسي اسلام را به درستي و با درک منطق دروني قبيله مطالعه مي کند.او معتقد است که «در دوره جاهليت نظم سياسي وجود نداشت و امور، شخصي بود »(ابراهيم حسن، 39:1376).پيمان «فضول»که جعفريان آن را به عنوان نماد و بنيادي از «امور عمومي»قلمداد مي کند، از نظر حسن ابراهيم حسن صرفاً مقوله اي اخلاقي و انساني است که نمي توان دريافت سياسي از آن داشت
در مجموع مشکلات بنيادين سياسي نويسان ايراني به مسائل تمهيدات و مقدمات بحث هاي انديشه سياسي ، فقدان مباني نظري و معرفتي، مشکلات روش شناسي، نداشتن چارچوب هاي مفهومي و عدم وفاداري به اصول و مباني و روش در آثار مورد استناد و عدم درک شرايط تاريخي خود باز مي گردد.اين مشکلات را مي توان در مجموع به گونه زير فهرست نمود:
1.عدم امکان تعيين حدود سياست و انديشه سياسي (اينکه به چه چيزهايي نبايد و به کدام ها بايد پرداخت)
2.مشکل تاريخي در باب آغاز انديشه سياسي در تاريخ اسلام، چنان که اشاره شد برخي انديشه سياسي را اصطلاحي جديد دانشته و به گذشته تسري مي دهند.برخي آغاز ولايت سياسي فقيهان را -که خود مضموني مبهم است -آغاز انديشه سياسي مي دانند، برخي طبقه بندي اثار فقهي و پيدايش ابواب فقه به ويژه کتاب بيع و قضا يا امر به معروف را آغاز انديشه سياسي مي دانند. برخي انديشه سياسي در تاريخ اسلام را به دوره جاهلي هم توسعه مي دهند
3.عدم وضوح ميان اصطلاحات گوناگون مثل فلسفه سياسي، انديشه سياسي، نظريه سياسي و ..
4.پردازش سلبي و عارضي به سياست و فقدان تأملات اصيل در باب نفس مقوله سياست «چيستي سياسي»و پيگيري مفهومي -تاريخي آن در آثار دوره هاي مختلف تمدن اسلامي
5.تحميل مفاهيم انديشه سياسي جديد به محتواي تاريخ سياسي دوره اسلامي

نتيجه گيري
 

هيأت و هويت دفاعي سياست نويسي باعث گرديده که در پرتو نگاه منفي به سياست رايج در دوران جديد که از غرب آغاز و فراگير شده است، هر نوع امکان تأمل اصيل درباره سياست تا حدود زيادي از ميان برود وصرفاً هدف تکاپوهاي سياست نويسان نشان دادن اين نکته است که سياست اسلامي يا سياست مد نظر اسلام، سياست رايج نيست.در واقع سياست نوشته ها با تقليدهاي سطحي و غير روشمند از ترجمه هاي غربي يا تفسيرهاي به عمل آمده از متون معتبر فلسفه سياسي غرب، کوشيده اند از همسنخي سياست اسلامي با سياست جديد تبري بجويند و درواقع شکافي پرنشدني از اين دو دنيا در نسبت با سياست ترسيم کنند و پيش از انکه دغدغه معرفت به سياست و تأمل در شناخت چگونگي تمشيت امور عمومي را داشته باشند، دل نگران پاسداري از هويت سياست اسلامي باشند؛ هويتي که ماهيت آن چندان روشن نيست.
رضا داوري که رساله دکتري خود را در باب فلسفه مدني فارابي نوشته و به کرات در قالب کتاب، مقاله ...در آراي سياسي مهم ترين فيلسوف سياسي واضع مدينه فاضله در اسلام تحقيق کرده است، تعريفي ايجابي از سياست در نزد فارابي عرضه نمي کند.او مي نويسد«سياست فارابي به معناي صورت دادن به عالم و آدم بر طبق رأي و برداشت ما نيست، بلکه سياست خاصي مورد نظر اوست .»(داوري،همان :97)در جايي هم مي نويسد اسلام سياست خود را دارد و لازم نيست که آن را طريقي براي رسيدن به سياست غربي و شرقي قرار دهيم (داوري، 16:1362)اما هرگز توضيح نمي دهد که سياست فارابي يا اسلام چيست و در کجا بايد آن را جست و جو کرد .داوري بعدها در فصلنامه فرهنگ، در موضوع مقايسه رئيس اول در مدينه ميان فارابي و ملاصدار به مسئله پيوستگي شريعت و سياست گريز زده است(داوري،133:1383-130)محمد باقر صدر متأثر از شرايط زمان خود مي گويد سياست بازتاب مبارزات طبقاتي نيست، حکمراني و سلطه هم نيست.عميد زنجاني سياست را به معناي کارکرد حکومت يا دولت و در مديريت امور همگاني و فعاليت احزاب سياسي، و تدابيري که حکومت به منظور اداره کشور اتخاذ مي کند، مي داند (عميد زنجاني، 28:1379-29)با اينکه دو کتاب جمهور افلاطون و سياست ارسطو دست کم حق تقدم در پرداختن به تعريف سياست دارند، نويسندگان سياسي بسيار اندک به اين آثار رجوع مي کنند و زحمت مطالعه روشمند آن دو را به خود نمي دهند و ما کمترين استنادها را به افلاطون و ارسطو داريم.
يکي از مشکلات تاريخي سياست نويسان اين است که به تفاوت سياست در دوران قديم و جديد بي توجه اند.اينکه حکومت در دوره جديد از سيطره ملک طلق شخصي خارج شده و سازمان سياسي جاي ان را گرفته است و بدين ترتيب کيستي حاکم جاي خد را به چيستي و چگونگي سازمان ونهاد داده است. قرار داد معياري مهم در سياست جديد است و دولت بر مبناي اين قرار داد مرجعيت پيدا کرده است .سازمان سياسي آن قدر قدرت و اهميت دارد که به تعبير کانت مي تواند شياطين را هم به اطاعت از قانون وا دارد، مشروط بر اينکه آن سازمان قانوني داشته باشد که بر عقل سليم تنظيم و وضع شده باشد (لئواشتراوس،153:1374).
در نظرگاه و دوران جديد، دولت دستگاهي ساختگي است و شر محسوب مي شود، منتهي يک شر لازم و ضروري که توسط عقل آدمي و بر پايه يک ميثاق بر پا مي گردد .در حالي که در انديشه ديني اگر هم سياست وجود داشته باشد، تأسيسي و اصيل نيست و حکومت مصداق شر نمي تواند محسوب شود،زيرا به لحاظ کلامي خلق شرور ممتنع است .شهروند در سياست جديد آگاهانه در مي يابد که تحمل شري خودساخته به نام دولت بهتر از ناامني و شرور بزرگتري است که در زندگي غير سياسي وجود دارد .
جريان ادامه دار سياست نويسي در کشورمان به طرز فزاينده اي با انباشت اثار به خلق هويتي از سياست کمک مي کند که به تدريج از سياست اصيل و مستقل فاصله مي گيرد و در واقع به نوعي رويارويي با آن هم مي پردازد.و به تعبير ابن خلدون به تدريج طبيعت ثانويه اي در برابر طبيعتي اصيل شکل مي گيرد و بر آن چيره مي شود.سياست در حکم هويت پيش از آن که بتواند به بلوغ انديشه سياسي اصيل کمک کند و نتايج تأملاتش در نهايت در خدمت پيرايش سياست و اصلاح آن در ايران بينجامد ، طعمه منازعات سياسي مي گرددو به شخصي شدن سياست و محوريت سياستمداران منتهي خواهد شد و «دولت »مضموني نخواهد داشت جز آن چه در نزد حافظ به عنوان برآمد فرهنگي ايرانيان ذکر شده است؛ يعني بخت، اقبال و فرصت هاي شخصي که به يُمن نزديکي به قدرت به دست مي آيد

پي نوشت ها :
 

*عضو هيئت علمي پژوهشکده علوم انساني و اجتماعي جهاد دانشگاهي
1جالب است که در انگيزه تأسيس اين پژوهشکده ، گفته شده است که «ما بر خلاف آنچه مي گويند وارث ميراث عظيمي از انديشه هستيم »ار.ک .فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره 21و22ص289دقت در نام هاي رسمي اين مراکز نشان مي دهد که به چه ميزان غير واقعي و غير عالمانه هستند
2تأکيد از مرجع اصلي است.
 

منابع
ابراهيم حسن، حسن(1376)تاريخ سياسي اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاينده، چاپ نهم، تهران ،جاويدان
اشتراواس ، لئو(1374)فلسفه سياسي چيست؟ترجمه فرهنگ رجايي، تهران، علمي و فرهنگي
ت.بلوم ، ويليام (1373)نظريه هاي نظام سياسي ، ج اول ، ترجمه احمد تدين ، تهران، اران
جعفريان ، رسول (1380)تاريخ تحول دولت و خلافت، چاپ سوم قم، دفتر تبليغات اسلامي
داوري اردکاني ،رضا (1362)وضع کنوني تفکر در ايران، چاپ دوم ، تهران ، سروش
داوري اردکاني ،رضا (1377)فارابي مؤسس فلسفه اسلامي ، چاپ چهارم ،تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
داوري اردکاني، رضا(1383)فلسفه تطبيقي ، تهران، نشر ساقي
رني، آستين (1374)حکومت، ترجمه لي لاسازگار ، تهران ، مرکز نشر دانشگاهي
عميد زنجاني، عباسعلي(1379)مباني انديشه سياسي اسلام ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه سياسي
عنايت، حميد(1372)انديشه سياسي در اسلام معاصر، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي ، چاپ سوم، تهران، خوارزمي
فيرحي ، داود(1384)نظامي سياسي و دولت در اسلام، تهران، سمت
قادري ، حاتم (1370)انديشه سياسي غزالي ، تهران، دفتر مطالعات سياسي وزارت امور خارجه
قادري، حاتم(1384)انديشه سياسي در اسلام و ايران،چاپ ششم، تهران ، سمت
کديور،محسن(1376)نظريه هاي دولت در فقه شيعه، تهران، نشر ني
مصباح يزدي ،محمد تقي (1380)پرسش ها و پاسخ ها درباره نظام سياسي اسلام، قم ، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
منتظري، حسينعلي (1379)مباني فقهي حکومت اسلامي جمهوري اسلامي ايران، ترجمه و تحرير محمود صلواتي و ابوالفضل شکوري، چاپ دوم، تهران ، سرايي
نوروزي، محمد جواد(1380)نظام سياسي اسلام، چاپ دوم، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
هادوي تهراني، مهدي(1371)ولايت فقيه ، چاپ دوم، تهران، دانش و انديشه معاصر
وينسنت، اندرو(1376)نظريه هاي دولت ، ترجمه حسين بشيريه،چاپ دوم، تهران ، نشر ني
پژوهش علوم سياسي شماره سوم، پاييز و زمستان 1385،صص72-47



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما