رويارويي امريكا با انقلاب اسلامي در سه دهه گذشته(2)
نويسنده: جواد رحماني
اعمال تحريمها و فشارهاي اقتصادي
طبق دستور كارتر صادرات به ايران ممنوع و واردات از ايران نيز قطع گرديد. كليه لوازم و تجهيزات نظامي كه در زمان شاه پول آنها نيز پرداخت شده بود، توقيف و از ارسال آنها به ايران جلوگيري به عمل آمد». (1)
اين فشارها و تحريمها به صورت گستردهتر در سالهاي پس از انقلاب نيز ادامه يافت، ولي نتوانست در انقلاب و انگيزههاي راستين و پولادين مردم ايران، هيچ تأثيري بگذارد.
كودتاي نوژه
كودتا، به سواحل ايران نزديك شوند و با حملات موضعي، كودتا را ياري رسانند و پس از وقوع كودتا دول بزرگي از جمله دولت امريكا بلافاصله دولت جديد را به رسميت بشناسند.
عمليات كودتا قرار بود به طور هم زمان در تهران و ديگر شهرهاي بزرگ به اجرا درآيد و اماكني مانند مدرسه فيضيه، اقامتگاه امام، كميته مركزي، نخست وزيري، ميعادگاههاي نماز جمعه و... توسط هواپيماها بمباران شود. آنها 30 فروند هواپيما، 60 خلبان و 500 نفر افراد فني و نظامي را براي شركت در عمليات آماده كرده بودند.
تمامي هماهنگيهاي لازم بين كشورهاي عضو بازارمشترك اروپا و ستاد دكتر بختيار در پاريس از طريق سيا انجام ميگرفته است . هماهنگي بين اسرائيل و كشورهاي مرتجع منطقه، نظير عربستان، مصر و عراق توسط نماينده سازمان سيا كه در دفتر بختيار در پاريس بود، صورت ميگرفت.
توطئه كودتا با الطاف خداي متعال در روز 18 تير ماه 1359 چند ساعت پيش از اجراي كودتا، كشف و بسياري از دست اندركاران آن شناسايي و دستگير شدند».(2)
تحريك عراق به حمله نظامي به ايران
« برژينسكي مشاور امنيت ملي كارتر، براي زمينه سازي و اطلاع از وضع عراق براي شروع جنگ، سفرهاي محرمانه مكررّي به بغداد كرد و با صدام حسين ملاقاتهاي داشت. جوليتو كيه زا نيز در كتاب خود به نام تهاجم كارتر و وقايع پشت پرده مي نويسد: امريكا در تحريك و تشويق كشورهاي هم مرز ايران- در وهله نخست عراق – براي يك تهاجم نظامي عليه اين كشور كوششهاي فراواني كرده است.
كنت تيمر من نيز ميگويد: در تابستان 1359 عراقيها علاقهمند بودند موافقت امريكا را براي حملهشان به ايران كسب كنند . آنها وزير خارجه خود را به عربستان
و اردن فرستادند تا با مقامات امريكايي مذاكره كند و اطمينان يابد كه امريكا مخالف حمله عراق به ايران نيست، طبعاً امريكا مخالفتي نداشت».(3)
حمايت هاي امريكا از عراق در طول جنگ با ايران
شبكه تلويزيوني «ان بي سي» امريكا نيز در گزارشي اعلام كرد كه در اوايل دهه 1360، مركز كنترل بيماريهاي ايالات متحده، باكتريهاي كشنده براي دانشمندان عراقي ( به منظور ساخت سلاحهاي ميكروبي) ارسال كرده است.
همچنين روزنامه واشنگتن پست در آذر 1369 با استناد به يك سند رسمي دولت امريكا مينويسد: دولت امريكا در پنج سال گذشته معادل يك و نيم ميليارد دلار تجهيزات الكترونيك، انواع ماشين آلات، دستگاههاي حساس و كامپيوترهاي فوق العاده قوي كه در امر توليد سلاحهاي شيميايي، موشكي و هستهاي نقش حساسي دارند، به دولت عراق فروخته است.»(4) افزون بر موارد گفته شده، همكاريهاي اطلاعاتي امريكا با عراق در جنگ ايران و تشويق عراق به بمباران مراكز صنعتي و نظامي ايران، نمونههاي ديگري از حمايت امريكا از جنگ عراق است.
مشاركت نظامي مستقيم امريكا در جنگ عليه ايران
استراتژيك فاو را پس گرفتند. كارشناسان نظامي امريكا با كمك نقشههايي كه توسط سيا تهيه شده بود، تمام راههاي تعرض واحدهاي عراق را به دقت مشخص كرده و براي انجام اين تعرض، فرماندهان عراقي زير نظر دقيق افسران اطلاعاتي امريكا به مدت يك سال آموزش ديده بودند، به گونهاي كه پس از شروع حمله عراقيها، توانستند تمامي شبه جزيره را ظرف 36 ساعت دوباره اشغال كنند.
همكاري ناوهاي جنگي امريكا با جنگندههاي عراقي، در راستاي از بين بردن نفتكشهاي ايراني در خليج فارس و انهدام ترمينالهاي نفتي ايران، جرئي از اين ماجرا بود. در سيام شهريور 1366 هليكوپترهاي امريكايي با شليك موشك، يك كشتي تجاري ايران را غرق كردند. در بيست و هفتم مهر 1366 چهارناو امريكايي به دو سكوي نفتي ايران حمله كردند و چند ساعت پس از حمله، ريگان با انتشار بيانيهاي گفت كه وي شخصاً دستور حمله را داده است.»(5) و نمونههاي بسيار ديگري كه در تاريخ ياد شده است.
انهدام هواپيماهاي ايرباس
تلاش براي جلوگيري از دست يابي ايران به دانش و فن آوري هستهاي
«روزنامه نيويورك تايمز در طي مقالهاي مينويسد: دولت امريكا كشورهاي آرژانتين، هندوستان، اسپانيا، آلمان و فرانسه را تشويق كرده كه از فروش تكنولوژي هستهاي براي برنامههاي غير نظامي ايران نيز خودداري كنند. با اين باور كه اين تجهيزات ميتوانند، در طرحهاي بمب اتمي استفاده شوند».(6)
«كلينتون نيز در دي 1378 طي نطقي در كنگره امريكا تصريح كرد: جلوگيري از دسترسي دشمنان امريكا به سلاحهاي كشتار جمعي، جزو هدفهاي مهم سياست
خارجي امريكا است و نبايد بگذاريم كه تروريستها و كشورهاي دشمن مانند ايران و كره شمالي، به سلاحهاي هستهاي و تكنولوژي حساس دست پيدا كنند».(7)
همچنين در سالهاي اخير قطعنامههايي كه عليه جمهوري اسلامي ايران در مجامع بين المللي صادر ميشود، در راستاي همين سياست دولتمردان امريكاست.
مانع تراشي در راه توان منديهاي ملي ايران
- «ممانعت از دست يابي ايران به تكنولوژيهاي پيشرفته، به ويژه در بخشهاي هستهاي، شيميايي، فضايي و الكترونيك؛
- جلوگيري از اعطاي وام به ايران از سوي مؤسسههاي مالي جهاني نظير صندوق بين المللي پول، بانك جهاني و...؛
- ممنوع كردن ورود هرنوع كالاي ايراني به امريكا و صدور هر نوع كالاي امريكايي به ايران؛
- ممنوع كردن انتقال اعتبارات و مبادله ارز با ايران؛
- اعمال مجازاتهاي سنگين عليه شركتها و مؤسسههاي غير امريكايي كه به ارتقاي توان ايران براي توسعه منابع نفت و گاز كمك كنند؛
- اعمال تحريم عليه كشورها و مؤسسههاي خارجي كه بيش از 40 ميليون دلار در سال در صنايع انرژي ايران سرمايه گذاري كنند؛
- مقابله جدي و پي گير با گسترش روابط اقتصادي ايران با كشورهاي پيشرفته؛
- ايجاد مشكلات و تنگناهاي پي در پي براي شركتها و مؤسسههاي خصوصي ايران در ديگر كشورها؛
- جلوگيري از مهلت دادن ديگر كشورها به ايران، براي پرداخت بدهيهايش؛
- تبليغات گسترده براي ناامن جلوه دادن اغراق آميز اوضاع داخلي ايران با هدف جلوگيري از سرمايه گذاري مؤسسههاي تجاري و مالي ديگر كشورها در ايران».(8)
اختصاص بودجه براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران
« امريكا در سال 2005، نيز به اختصاص بودجهاي 3 ميليون دلاري با عنوان حمايت از دموكراسي در ايران پرداخت. پس از آن كاندوليزا رايس خواستار بودجهاي 75 ميليون دلاري براي ارتقاي آزادي و حقوق بشر درداخل ايران شد. كنگره امريكا در سال 2007 نيز در راستاي گسترش دموكراسي در ايران، حدود 66 ميليون دلار اختصاص داد.
همچنين در سال 2008، 75 ميليون دلار براي آنچه «حمايت و پيشبرد دموكراسي در ايران» ناميده شد، بودجه اختصاص يافت».(10)
پی نوشت ها :
1. خلاصهاي از امريكا و براندازي جمهوري اسلامي ايران، صص86 و 87.
2. همان، صص98 و 99.
3. همان، صص 100 و101.
4. همان، صص 153 و154.
5. همان، صص 157 و158.
6. همان، ص199.
7.همان، صص 207 و208.
8. ايران و امريكا، صص 123 و125.
9. خلاصهاي از امريكا و براندازي جمهوري اسلامي ايران، ص211.
10. Irnon.com
، 31 /5 /1388.
/ج