سازمان همکاري شانگهاي: اهميت ژئواستراتژيک (3)

علاوه بر شش کشور عضو اصلي SCO اين سازمان داراي چهار عضو ناظر نيز مي باشد که عبارتند از: ايران، هند، پاکستان و مغولستان. بايد دانست که همه اعضاي ناظر SCO تقاضاي رسمي خود را براي پيوستن به اين سازمان به عنوان اعضاي اصلي و کامل مطرح نموده اند. بدين ترتيب چنانچه اعضاي ناظر به عضويت کامل اين سازمان درآيند، بيش از پيش
يکشنبه، 19 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سازمان همکاري شانگهاي: اهميت ژئواستراتژيک (3)

سازمان همکاري شانگهاي: اهميت ژئواستراتژيک (3)
سازمان همکاري شانگهاي: اهميت ژئواستراتژيک (3)


 

نويسنده:مسعود اخوان کاظمي*




 

الف 3) ساير اعضا
 

علاوه بر شش کشور عضو اصلي SCO اين سازمان داراي چهار عضو ناظر نيز مي باشد که عبارتند از: ايران، هند، پاکستان و مغولستان. بايد دانست که همه اعضاي ناظر SCO تقاضاي رسمي خود را براي پيوستن به اين سازمان به عنوان اعضاي اصلي و کامل مطرح نموده اند. بدين ترتيب چنانچه اعضاي ناظر به عضويت کامل اين سازمان درآيند، بيش از پيش برقدرت و اهميت ژئواستراتژيکي آن افزوده خواهد شد. در واقع، پيوستن هند و پاکستان،SCO را به سازماني با نصف جمعيت جهان تبديل خواهد کرد. اين در حالي است که چين با پاکستان روابط حسنه اي دارد و از پيوستن آن به SCO حمايت مي کند و روسيه نيز به شدت مايل به عضويت هند در SCO است. از سوي ديگر تحليلگران معتقدند که عدم عضويت هند و پاکستان در SCO باعث خواهد شد تا آنها در جهت کاهش نفوذ SCO اقداماتي را به عمل آورده و سلطه چين را بر منابع انرژي آسياي مرکزي و حوزه خزر خنثي سازند. لازم به ذکر است که هند در حال حاضر روابط نزديکي با تاجيکستان دارد و يک پايگاه هوايي نظامي در «آيني» تاجيکستان دارا مي باشد که 12 ميگ 29 از نيروي هوايي هند را در خود جاي داده است. هند همچنين از حمايت رسمي قزاقستان در جهت پيوستن به SCO برخوردار شده است. در عين حال، تا زماني که SCO قدرت و اعتبار لازم را کسب نکرده، از پذيرش اعضاي جديد بخصوص اعضايي که حضور آنها در SCO تنش زا خواهد بود و منجر به عکس العمل شديد آمريکا و يا اتحاديه اروپا خواهد شد خودداري خواهد ورزيد. ممکن است SCO ،پذيرش برخي از کشورهاي ديگر-مانند ايران- را به عنوان برگ برنده اي در بازي بر عليه غرب مطرح کند و از آن در جهت کسب امتياز استفاده نمايد. نکته بسيار جالب اينکه آمريکا نيز متقاضي عضويت ناظر در SCO شده و همچنين پيشنهاد کرده که در مانورهاي نظامي مشترک اعضاي SCO شرکت کند که هر دو تقاضا توسط اعضاي اين سازمان رد شده است. علاوه بر اين، بلاروس نيز درخواست عضويت در SCO را مطرح نموده که روسيه با طرح اين مسئله که «بلاروس يک کشور آسيايي نيست» هم با عضويت آن مخالفت کرده و هم بر عنصر«آسيايي بودن» SCO تأکيد به عمل آورده است. همچنين ولاديمير پوتين در ديدار خود از هند در سال 2002 ميلادي بر شاخصه آسيايي بودن SCO به عنوان «يک ساختار پان آسيايي» صحه گذاشته است.(لازم به ذکر است که در بيانيه پاياني اجلاس سران SCO در سال 2006نيز اعضاي SCO بر لزوم «آسيايي بودن» دبير کل آتي سازمان ملل متحد تاکيد بعمل آورده اند). در هر حال بايد اذعان نمود که آينده SCO تا حد زيادي به اعضاي جديد آن نيز بستگي خواهد داشت.
در مورد عضويت هند در SCO بايد خاطرنشان نمود که هند و روسيه روابط بسيار نزديک و صميمانه اي با يکديگر دارند که ريشه در گذشته دارد و سابقه آن به اوايل دهه 70 ميلادي باز مي گردد. به همين دليل است که روسيه از عضويت هند در SCO حمايت بعمل مي آورد. اين در حالي است که چين از حضور هند(بعنوان يک رقيب استراتژيک) در آسياي مرکزي نگران است. در عين حال، اگرچه چين تمايل زيادي به عضويت هند در SCO ندارد اما ملاحظات ضد آمريکايي مي تواند چين را به اين امر ترغيب و قانع سازد. عضويت هند در SCO با جمعيتي بيش از يک ميليارد نفر مي تواند قدرت فزاينده اي را براي اين سازمان بوجود آورد. هندي ها نيز هم به دليل لزوم مقابله با گروههاي افراطي اسلامگرا و هم به لحاظ دسترسي به منابع انرژي آسياي مرکزي به پيوستن به SCO تمايل دارند و علي رغم تلاشهاي آمريکا، هند گرايش بيشتري به طرف SCO پيدا کرده است. در واقع، هند در عين حالي که به روابط خود با آمريکا اهميت مي دهد، بخاطر ملاحظات فوق الذکر به همکاري با SCO تمايل بيشتري پيدا کرده است. در مورد عضويت پاکستان در SCO نيز بايد گفت که اعضاي SCO در مورد عضويت اين کشور در SCO ، بخاطر حمايت آن از طالبان و برخي گروههاي راديکال اسلامگرا دچار ترديد هستند.از سوي ديگر روسيه اعلام داشته که تنها در صورتي از عضويت پاکستان در SCO حمايت مي کند که هند هم به عضويت اين سازمان درآيد. با اين وجود، در اجلاس سران SCO در سال 2006 ميلادي در شانگهاي، پرويز مشرف رئيس جمهور پاکستان نيز به طور رسمي به عنوان عضو ناظر به اين اجلاس دعوت شده بود.
و اما در خصوص عضويت ايران در SCO بايد گفت که با توجه به مواضع ضد آمريکايي ايران، چين، و روسيه تمايل زيادي به استفاده از برگ عضويت ايران در اين سازمان در مقابل آمريکا دارند و برهمين اساس درسال 2006 ، از احمدي نژاد رئيس جمهور ايران براي شرکت در اجلاس سران SCO در شانگهاي دعوت بعمل آوردند و بدين ترتيب احمدي نژاد نيز ضمن اعلام صريح درخواست عضويت کامل ايران در SCO چنين گفت:
«ماخواستار گسترش SCO و تبديل آن به يک ساختار قدرتمند و تأثيرگذار در سياست هاي منطقه اي و بين المللي هستيم. اين سازمان بايد بتواند در مقابل تهديدات و دخالتهاي غيرقانوني و مداخلات نظامي ساير کشورها در منطقه ايستادگي کند».
اين اظهارات تلويحاً مخالفت ايران را باحضور و نفوذ آمريکا در منطقه آسياي مرکزي و قفقاز و حوزه خزر بخوبي نشان مي دهند. وي همچنين به نوعي تلاش کرد با ارائه امتيازاتي در زمينه انرژي توجه بيشتر اعضاء را به لزوم عضويت کامل ايران درSCO خاطرنشان سازد؛ وي افزود: «ايران چهارمين توليد کننده بزرگ نفت در جهان است و حاضر است ميزبان وزراي انرژي کشورهاي SCO باشد تا راههاي همکاري هاي بيشتر ايران را با اين کشورها در زمينه اکتشاف، بهره برداري، حمل و فرآوري نفت و گاز بررسي کنند».
اين در حالي است که ايران سومين تأمين کننده نفت وارداتي چين محسوب مي شود علاوه براين ،پوتين رئيس جمهور روسيه نيز دريک موضع گيري صريح طي ملاقات خود با احمدي نژاد در اجلاس 2006 سران SCO در شانگهاي، آشکارا از حق ايران در دستيباي به انرژي اتمي دفاع کرد.همچنين روسيه اخيراً فروش موشکهاي زمين به هوا TOR-1-M به ايران را اعلام کرد. ايران اين موشکها را براي دفاع از تأسيسات اتمي بوشهر در مقابل حملات هوايي احتمالي آمريکا و اسرائيل خريداري کرده است. لازم به ذکر است که امکان پيوستن ايران به SCO به عنوان عضو اصلي و کامل در مذاکرات سفير ايران با وزير امور خارجه روسيه نيز مورد بحث قرار گرفته است. در عين حال بايد توجه داشت که قزاقستان و قرقيزستان شديداً با عضويت ايران در SCO مخالفند زيرا باتوجه به تقابل ايران با آمريکا بخصوص در مسايل هسته اي، اين امر را عامل تحريک و خصومت آمريکا نسبت به SCO دانسته و معتقدند که چنين موضوعي SCO را وارد بحرانهاي مهمي مي کند که ثبات و جايگاه آن را در معرض مخاطره قرار مي دهند. بدين ترتيب بايد اذعان نمود که اعضاي SCO در حال حاضر مايل نيستند دست به اقداماتي بزنند که نگراني و وحشت شديد آمريکا را باعث شود. لذا در وضعيت کنوني بعيد است مسئله عضويت رسمي ايران را در SCO در دستور کار خود قرار دهند.

ب)همکاري هايي در چارچوب SCO
 

براساس منشور SCO کشورهاي عضو در حوزه هاي متنوع سياسي، اقتصادي، نظامي و امنيتي، فرهنگي، کمک رساني در حوادث غيرمترقبه و مقابله با قاچاق مواد مخدر با يکديگر همکاري مي کنند. با اين وجود، همکاري هاي اصلي بين اعضاي SCO در دو حوزه اقتصادي و نظامي -امنيتي صورت مي پذيرد که در زير به برخي ابعاد اين همکاري ها اشاره مي گردد:

ب)همکاري هاي اقتصادي
 

چين و روسيه موتور محرکه همکاري هاي اقتصادي بين اعضا در چارچوب SCO مي باشند. در واقع،SCO به صحنه مسابقه چين و روسيه در کسب امتيازات اقتصادي و تجاري و عقد توافقنامه هاي دو يا چند جانبه اقتصادي با کشورهاي آسياي مرکزي تبديل شده است. البته در اين ميان نبايد از همکاري هاي اقتصادي چين و روسيه با يکديگر نيز غافل شد. چيني ها سرمايه گذاري هاي کلاني در مناطق استراتژيک روسيه مانند شرق دور و سيبري انجام داده اند و حتي در ساخت بزرگراه مسکو- سنت پطرزبورگ نيز سهم عمده اي ايفا نموده اند.
در اجلاس ساليانه سران SCO در سال 2003، توافقنامه تقويت همکاري هاي اقتصادي توسط اعضاي سازمان به امضا رسيد و چين نيز پيشنهاد ايجاد يک منطقه آزاد تجاري را بين دولتهاي عضو مطرح ساخت.همچنين بايد به تأسيس يک بانک منطقه اي سرمايه گذاري نيز اشاره نمود که توسط روسيه و قزاقستان با سرمايه اوليه 1/5 ميليارد دلار تشکيل گرديده و بخش عمده سرمايه آن توسط روسيه تأمين شده است. در اجلاس سران SCO در مسکو در سال 2005 ميلادي نيز توافقاتي بين اعضاي سازمان در زمينه انجام پروژه هاي مشترک در زمينه انرژي در حوزه نفت و گاز(بايد خاطرنشان نمود که اعضاي ناظر SCO در مجموع 20 درصد توليد جهاني نفت و 50 درصد کل استخراج گاز دنيار ا در اختيار خود دارند.)، استفاده مشترک از منابع آب، بهره برداري از ذخاير جديد هيدروکربني و تأسيس شوراي بين بانکي بعمل آمد. در عين حال بايد به حجم عمده توافقات اقتصادي و سرمايه گذاري چين با کشورهاي آسياي مرکزي نيز اشاره نمود. چين سرمايه گذاري هاي عظيمي در تأسيسات زيربنايي راه آهن و حمل و نقل جاده اي کشورهاي آسياي مرکزي بعمل آورده است. چيني ها همچنين اعتبارات مالي قابل توجهي را در اختيار تاجيکستان قرار داده و ساخت يک بزرگراه را دراين کشور در دست اجرا دارند. علاوه براين، چين سرمايه گذاري در ساخت يک کارخانه سيمان را در قرقيزستان متقبل شده و علاوه بر اين، ايجاد يک خط لوله گاز که ترکمنستان را به ازبکستان و چين متصل مي سازد، در دست اجرا دارد. اين در حالي است که ساخت يک خط لوله گاز بين قزاقستان و چين نيز به موازات خط لوله نفت بين دو کشور توسط چيني ها در دست احداث است. بايد دانست که يک خط لوله 1000 کيلومتري نفت قزاقستان را به چين متصل مي سازد.

پي نوشت ها :
 

* استاديار علوم سياسي دانشگاه رازي
 

منبع: فصلنامه مطالعات آسياي مرکزي و قفقاز، سال پانزدهم ، دوره چهارم، شماره 55،پاييز 1385
ادامه دارد...



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.