ابريشم در عصر قاجار و تجارت آن (3)
بر اساس نوشته ي سفارت ايران در واشنگتن به تاريخ 23محرم 1323مقدار محصول ابريشم ايران در سال 1902م/1320ق.نهصد و يازده هزار و سيصد کيلوگرم(911300کيلوگرم)بود که همه ي اين پيله به فرانسه صادر شد.در سال 1903م/1321ق بيست و سه هزار پارچه ي ابريشم به وزن يک ميليون و پانصد هزار کيلوگرم(1/500/000)از ايران صادر شد.در سال 1323تا1324ق/1905تا1906م.صادرات پيله ي ابريشم، لاس ابريشم، تارهاي شانه نشده 1/702/357قران بود که اين مقدار در سال 1324/تا1324/1906تا1907م.به 12/848/202قران و 4/219/640قران رسيد.از سال 1320تا1324ق /1902تا1906م.و مدتها پس از اين تاريخ، بيشتر ابريشم ايران به فرانسه و ايتاليا صادر مي شد.جدول زير نشان دهنده ي صادرات ابريشم ايران از سال 1325تا1329ق/1907تا1911م.است (جمالزاده ،1362،ص26)
جدول شماره 2:صادرات ابریشم ایران (1325-1329ق)
ايت ئيل |
تخاقوي ئيل |
پيچي ئيل |
قوي ئيل |
اسم مملكت |
735/433/11قران |
720/442/6قران |
710/908/3قران |
355/806/9قران |
فرانسه |
640/973/3قران |
000/281/9قران |
970/314/6قران |
910/195/13قران |
ايتاليا |
665/999قران |
160/015/1قران |
423/101/1قران |
070/410/1قران |
روسيه |
595/179قران |
207/93قران |
705/14قران |
455/129قران |
عثماني |
در سال 1900م/1318ق.کل صادرات ابريشم ايران 1/5ميليون روبل بود.در اين زمان روس ها ابريشم خود را تا اندازه اي از ترکستان فراهم مي کردند و به همين دليل به ابريشم ايران علاقه نشان نمي دادند .با نک استقراضي در ابتدا تمايل چنداني به ابريشم نداشت، اما بعدها با حضور بازرگانان فرانسوي و ايتاليايي در ايران و به ويژه در گيلان تغيير جهت داد و به وارد کردن تخم نوغان پرداخت.و تخم نوغان را به خرده فروشهاي ارمني و ترک مي داد که با ابريشم کاران معامله مي کردند.بانک در تبديل فرانک به قران(در ايران)و تبديل قران به فرانک/(در فرانسه)سودي سرشمار مي برد.بانک استقراضي از سال 1903-1904م/1321-1322ق در تجارت ابريشم سرمايه گذاري کرد و به تدريج به جاي بازرگانان ترک، ايتاليايي و فرانسوي، افراد ايراني و ارمني که به بانک استقراضي وابسته بودند، وارد عرصه ي تجارت ابريشم ايران شدند.اين بانک در سال 1909م1327ق حدود يک سوم محصولات پيله ي گيلان را خريداري کرد؛ البته از اين مقدار فقط شانزده درصد متعلق به روس ها بود و بقيه از راه اين کشور مانند برخي کالاهاي ديگر به اروپا صادر شد(همان،ص123-124)محصول ابريشم ايران تا قبل از بيماري کرم ابريشم رونق خوبي داشت، اما پس از سرايت بيماري ، توليد ابريشم با افت شديد روبه رو شد و در سال 1294ق/1877م. به 33/800من رسيد که مقدار 14/000من از آن به گيلان تعلق داشت .در مجموع بايد گفت که سه چهارم ابريشم توليدي ايران به خارج صادر مي شد(جمالزاده،1362،ص25).
انواع ابريشم و قيمت ان در عصر قاجار
1.ابريشم درجه ي يک که به ابريشم ميلاني(نوع فوق العاده ي گيلان) شهرت داشت و با ارزش ترين نوع ابريشم به شمار مي آمد؛
2.ابريشم شعربافي(زربفت)
3.ابريشم لاجي که مورد علاقه ي بازرگانان بود و بهترين نوع آن در رشت به عمل مي آمد.گويا اين ابريشم نام خود را از لاهيجان گرفته باشد و به ابريشم خرواري شهرت داشت و اروپايي ها ان را لاکي يا لي ژي مي خواندند؛
4.ابريشم شيرواني، اين نوع ابريشم کيفيت ابريشم لاجي را نداشت؛
5.ابريشم لاس که کم ارزش ترين نوع ابريشم بود و در مازندران توليد مي شد
6.ابريشم را در دوره هاي بعدي نيز بر اساس کيفيت محصول و قيمت ان درجه بندي کرده اند ، از جمله ابريشم شعر بافي، اعلا، تاجري، علاقه بندي دويل، کج و ميلاني(لافون و رابينو، 1372،ص112)که در عصر قاجار اين تقسيم بندي با اندکي تغيير وجود داشت
7.لامبر يکي از محققان فرانسوي در مورد انواع نژاد نوغان ايران تحقيقاتي انجام داد و در بررسيهاي خود نوغان ايران را به سه گونه تقسيم کرد:
1.نژاد خراساني معروف به نژاد سبزوار که پيله هاي آن درشت بود و به اندازه يک تخم مرغ کوچک مي رسيد؛
2.نژادهاي خراسان به نام نژاد تربت مالا وان که پيله هاي آن سفيد، زرد و نارنجي يا سبز و مخروطي شکل بود؛
3.نژاد هراتي که پيله هاي آن درشت و نامنظم و از يک طرف پهن و گرد و از طرف ديگر نوکدار، زرد روشن، سفيد و يا سبز بود (بهرامي،1330،ص103)
تقسيم بندي زير که بر اساس قيمت ابريشم در رشت در سال 1327ق/1909م.تهيه شده گوياي انواع ابريشم محلي است
1.ابريشم شعربافي(خيلي اعلا)که بهترين نوع ابريشم است.بخش عمده ي اين نوع ابريشم براي نساجي در يزد، کاشان و اصفهان فرستاده مي شد؛
2.ابريشم شعربافي براي بغداد (اعلا)، اين نوع ابريشم از نظر کيفيت در درجه دوم قرار داشت و خود به سه گونه ؛ شامل سه اعلا ممتاز، دو اعلا باب بغدادي، و بغدادي علاقه بندي اعلا تقسيم مي شد ؛
3.تاجري، اين نوع ابريشم از لحاظ کيفيت در درجه ي سوم قرار داشت؛
4.تائي، جزو ابريشم در جه ي سوم بوده است.
5.علاقه بندي دويل(وسط، زرد باب)، به ابريشمي گفته مي شد که از پيله ي دولا تشکيل مي شد و سفت و ضخيم بود؛
6.کج، نوعي از ابريشم بود که از ابريشمهاي سفت و ضخيم تشکيل مي شد (لافون و رابينو،1372،ص112؛عيسوي، 1369،ص 364جمالزاده ،1362،ص29
بهترين نوع ابريشم در رشت و اطراف آن، به عمل مي آمد(جمالزاده ،1362،ص27)؛ روستاهاي نزديک سفيد رو د مانند رشت اباد، فوشتوم، ابراهيم سرا و چلاب در کنار چپ سفيد رود و بازگي گوراب، کسوم و آستانه در ساحل راست رود، محل توليد ابريشم بود، البته در شفت و فومن ، لنگرود، گسکر و طالش هم مقداري ابريشم به عمل مي آمد.مراکز فروش تخم نوغان که محل توليد ابريشم هم بود شامل رشت،لاهيجان(گيلان)، بار فروش (در مازندران)، بجنورد، سبزوار و تربت (در خراسان)و کاشان و يزد در استانهاي مرکزي بود(عيسوي، 1369،ص263-364)
ابريشم در همه ي فصلها به ويژه در فصل تابستان و هنگام بهره برداري در شهريور و اوايل مهر(پايان ژوئن تا سپتامبر)به فروش مي رسيد (فصل توليد و بهره برداري ابريشم بهار و تابستان بود).براي فروش ابريشم واحد وزن درهم (2)و برابر با 30/16گرم بود (جمالزاده،1362،ص27؛عيسوي، همانجا)
در امر خريد و فروش تخم نوغان و پيله ي ابريشم افزون بر تاجران داخلي، تاجران خارجي و اروپايي هم نقش داشتند، بسياري از اروپايي ها به ويژه مردم اروپاي شرقي، يوناني ها و فرانسوي ها به سبب اشتغال به تجارت باريشم در شهر رشت زندگي مي کردندو تجارتخانه هايي که در زمينه ي تجارت ابريشم فعال بودد مانند رالي، طومانيانس و لاسقاريد يس بيشتر در فصل عرضه ي ابريشم کار مي کردند.با نک استقراضي و بانک شاهنشاهي در مناطق شمالي ايران، رشت و بار فروش و استر آباد شعبه هايي داشتند .نمايندگان انها در شهر رشت براي تنظيم معاملات بازرگاني در مورد ابريشم کار مي کردند (رابينو، 1366،ص90-91انتنر ، 1369،ص122-123)افرادي با نام طوافان(خرده فروش و عمده فروش)ابريشم خريد و فروش مي کردند؛ طوافان در واقع دوره گرد محلي بودند که پس از جمع آوري پيله به روستاها مي رفتند
قيمت ابريشم همانند اروپا به دليل تقاضا از ناحيه ي کارخانه، فراواني يا کمبود اين کالا در بازار متغير بود.در سال 1840م/1256ق.ابريشم فوق العاده ي گيلان(ميلاني)-که به ويژه براي بازار تبريز توليد مي شد از 28قران، در هر کيلوگرم به 32قران، ابريشم شعربافي از 25قران به 27قران ، ابريشم اعلا از 21قران به 22قران، ابريشم تاجري از 20قران به 27قران و ابريشم پس مانده از 4قران به 5قران رسيد(در آن زمان قران معادل يک فرانک بود )؛ در تابستان 1857م/1274ق.قيمت انواع ابريشم بدين قرار بود:فروشندگان محلي هر کيلوگرم ابريشم درجه اول را 54تا58فرانک و برادران رالي هر کيلو ابريشم را 45تا50فرانک مي فروختند.ابريشم درجه دوم هر کيلوگرم به 42/50فرانک و درجه سوم 40فرانک و درجه ي چهارم 75/22فرانک به فروش مي رسيد (عيسوي،1369ص365)در سال 1864تا1865م/1281تا1283ق.قيمت ابريشم به 65فرانک و حتي 70فرانک افزايش يافت کاهش محصول ابريشم اروپا دليل اين رشد بود و بعدها قيمتهاي پايين آمد (لافون و رابينو 1372،ص114؛ عيسوي ، همانجا)از سال 1866-1867/1283-1284ق. قيمت ابريشم سقوط کرد و به شکل زير در آمد (عيسوي، همانجا
-1866-1867م/1283-1284ق.هر کيلوکرم 19فرانک ( هر جعبه 5فرانک ).
-1871م-1288ق.هر کيلو گرم 12/50تا25فرانک .
-1872م/1289ق.هر کيلوگرم 14فرانک
-1878م/1295ق.هر کيلوگرم 13فرانک
-1905م/1323ق.هر کيلوگرم 33 الي 42فرانک
-ژانويه ي 1325/1907ق.هر کيلوگرم 33/30فرانک (ابريشم امين الضرب)
-هر کيلوگرم ابريشم شعربافي 24تا26/60فرانک، تاجري 24فرانک، تائي21/60فرانک، علاقه مندي 20فرانک و ابريشم دويل 13/30فرانک بوده است.ابريشمي که از تخم نوغان ژاپن و ابريشمي که از پيله ي بومي به عمل مي آمد، گران و کمياب بود.بعدها در سال 1909م/1327ق. قيمتها نسبت به گذشته تا حدي افزايش يافت (عيسوي، 1369،ص365-366)
ابريشم ايران به شکلهاي گوناگون به کشورهاي ديگر صادر مي شد، مهم ترين آنها به قرار زير بوده است:
1.پيله ي ابريشم و لاس ابريشم و تارهاي شانه شده اي شانه نشده؛
2.ابريشم روي پيله و ابريشم مخلوع و ابريشم رنگ شده يا بي رنگ؛
3.منسوجات ابريشمي، در قالب انواع پارچه ي ابريشمي ، مخملي و زربفت انواع قالي و قاليچه ي ابريشمي و گلدوزي
از ميان موارد بالا، پيله ي ابريشم ، لاس و منسوجات ابريشمي خالص در صادرات اهميت بيشتري داشتند(جمالزاده، 1362،ص25)
موارد کاربرد ابريشم
ابريشم ايران افزون بر کاربرد در صنايع نساجي و توليد انواع پارچه ي ابريشمي ، مخملي زربفت و ..در بافت انواع قالي و قاليچه هاي ابريشمي استفاده مي شد اين محصول از گذشته هاي دور تا عصر قاجار در توليد لباس، دستمال شال و يا حتي در بافت خيمه ها و چادرهاي ابريشمي ، پوشش و زينت اسبهاي سواري سپاه و پادشاهان همواره مورد توجه بود
در دوران قاجار پس از آنکه در سال 1864م/1281ق.توليد ابريشم غبه اوج خود رسيد با بروز بيماري کرم ابريشم، عملکرد نامناسب دولتمنردان ايران و ورود بي رويه ي منسوجات صنعتي ارزان قيمت اروپا به ويژه انگلستان و روسيه و برخي مسائل جانبي، بسياري از پرورش دهندگان و توليد کنندگان ابريشم ايالات شمال به ويژه گيلان از سال 1875م/1292ق .به تدريج کشت محصولات ديگر از جمله توتون، زيتون، خشخاش و برنج روي آوردند (کرزن، 1373،ص485؛جمالزاده، همانجا )
نتيجه
اين پژوهش واسناد و مدارکي که بدان اشاره شد تجارت ابريشم و تحولات اين محصول نفيس و گرانبها را در عصر قاجار به خوبي آشکار مي سازد اگر چه توليد ابريشم براي مدتي با رکود روبه رو شد، با کوشش دولت و ديگران توليد اين محصول دوباره ترقي پيدا کرد .در اواخر دوره قاجاريه (آستانه ي جنگ جهاني اول به بعد)صادرات ابريشم شکوفايي گذشته را از دست داد؛ در نتيجه بسياي از مناطق توليد و کشت ابريشم به ويژه در گيلان، مازندران و استر آباد ، به شکت محصولات ديگر نظير توتون و تنباکو، پنبه و برنج اختصاص يافت
پی نوشت ها :
1.کارشناس ارشد تاريخ ايران دوره ي اسلامي از دانشگاه شهيد بهشتي .
2. درهم معادل 6/40 مثقال و هر مثقال 4/64 گرم بود.
1.آدميت ، فريدون و هما ناطق، افکار اجتماعي و سياسي و اقتصادي در آثار منتشر نشده دوران قاجار چ1،تهران :آگاه 1356
2.انتنر ، مروين ل .روابط بازرگاني روس و ايران (1828-1912م)،چ 1، برگردان:احمد توکلي، تهران :دکتر محمود افشار يزدي ،1369
3.بهرامي، تقي ، تاريخ کشاورزي ايران ، تهران :دانشگاه تهران،1330
4.تاجبخش ، احمد، سياستهاي استعماري روسيه تزاري، انگلستان و فرانسه در ايران (د ر نيمه اول قرن نزودهم ميلاي)، چ1،تهران، اقبال ، 1362
5.ثواقب ، جهانبخش ، ابريشم گيلان پژوهشنامه دانشکده ادبيات و علوم انساني ، تهران:دانشگاه شهيد بهشتي ، 1381،ش34
6.جمالزاده ، محمد علي گنج شايگان، چ1،تهران:کتاب تهران،1362
7.رابينو، هل ، ولايات دارالمرز ايران، گيلان برگردان:جعفر خمامي زاده، چ3، رشت :طاعتي،1366
8.سيوري،راجر،ايران عصر صفوي،برگردان :كامبيز عزيزي ،چ2،تهران:سحر،1366
9.عيسوي چارلز، تاريخ اقتصادي ايران ودر عصر قاجار (از 1800تا 1914م)برگردان، يعقوب اژند ، چ3،تهران :گسترده 1369
10.فلور، ويلم، اولين سفراي ايران و هلند، به کوشش داريوش مجلسي و حسين ابوترابيان تهران ، طهوري،1356
11.کرزن ، جرج ن.ايران و قضيه ي ايران برگردان:غلامعلي وحيد مازندراني، چ4، تهران علمي و فرهنگي 1373
12.گابريل ،آلفونس تحقيقات جغرافيايي راجع به ايران، برگردان:فتحعلي خواجه نوري به تصحيح همايون خواجه نوري ، تهران:سينا، 1348
13.لافون ف ، رابينو، هل ، صنعت نوغان در ايران، برگردان:جعفر خمامي زاده تهران:مؤسسه ي مطالعات و تحقيقات فرهنگي 1372
14مارکوپولو، نيکولو، سفرنامه ي مارکوپولو، برگردان :حبيب الله صحيحي تهران:بنگاه ترجمه و نشر کتاب 1350
اسناد
1.بايگاني، مرکز اسناد و تاريخ ديپلماسي وزارت امور خارجه سند شمار 16-3-252ق
2.همان، سند شماره ي :28-3-1253ق.تاريخ سوم ذي القعده ي 1253
3.همان، سند شماره ي:8-15-1293ق تاريخ رمضان 1293
4.همان ، سند شماره ي:17-10-80،1279ق
5.همان، سند شماره ي :18-29-1317ق تاريخ 22صفر 1317
6.همانجا
7.همان سند شماره ي:20-29-1317ق تاريخ 222ذيحجه ي 1317؛ سند شماره ي: 8-31-1321ق تاريخ صفر 1321
8.همان، سند شماره ي:18-29-1317ق تاريخ 4ذيقعده ي 1317
9.همان، سند شماره ي:20-22-1317ق
10.همان، سند شماره ي:1-10-31-1321ق
11.همان،سند شماره14-6-25-1323ق
12.همان، سند شماره ي:78-5-25-1323ق
13.همانجا
14.همان، سند شماره ي:4-5-25-1323ق
15.همان، سند شماره ي: 70-5-25-1323ق
16.همانجا
17.همانجا
18.همان، سند شماره ي:22-5-25-1323ق و سند شماره 95-6-29-1324ق
19.همان، سند شماره ي:،95و91-5-20-1323ق
20.همان ، سند شماره ي:93-6-29-1324ق
21.همان،سند شماره ي:145-6-29-1324
22.همان، سند شماره ي:137-5-25-1323ق
23.همان، سند شماره ي: 14-6-25-1323ق
24.همان ، سند شماره ي:6-6-29-1324ق.
منبع:نشريه پايگاه نور، شماره24.
/ج