تفکر تجسمی
مقدمه
به عنوان مثال از شما خواسته میشود ویژگیهای ظاهری معلم خود را توضیح دهید. برای اینکار شما چهره او را در ذهن خود مجسم میکنید به ویژگیهای او توجه میکنید و سپس آنها را توضیح میدهید. در واقع در طول وارسی ویژگیهای ظاهری او در ذهنتان ، شما مشغول تفکر تجسمی بودهاید. علاوه بر این شما میتوانید تغییراتی روی این تصاویر ایجاد کنید و مجددا آنها را در ذهن خود وارسی کنید. مثلا تفکر در مورد اینکه اگر شما یک لباس نظامی به تن کنید چه شکلی میشوید. با این تفکر شما خود را در لباس نظامی و در ذهن خود تصور میکنید و آن تصویر را وارسی میکنید.
تفکر تجسمی پیچیده
تفکر تجسمی ممکن است پیچیدهتر از این نیز اتفاق بیافتد. مثلا زمانی که شما میخواهید در ذهن خود تغییراتی در نقشه ساختمانی محل سکونت خود اعمال کنید. به صورت تجسمی تصویر محل سکونت فعلی را به تصویری که مورد نظر شماست تغییر میدهید. اجزا را بررسی می کنید و تغییرات لازم را میدهید. یا فرض کنید وقتی میخواهید مسیر حرکت خود را از محل فعلی خود تا مقصد خود در آن سوی شهر معین کنید. زمانی که در ذهن خود خیابانهای طول مسیر خود را تجسم میکنید تفکر تجسمی شما پیچیدهتر از زمانی است که چهره معلم خود را در ذهن وارسی میکنید.
تفاوتهای فردی در تفکر تجسمی
مطالعات انجام شده با کودکان نشان میدهند که تصاویر ذهنی دیداری که جزئیات روشن داشته باشند و بیش از نیم دقیقه پایدار بمانند تنها در 5 درصد کودکان دیده میشود. شواهد موجود حاکی از این است که پس از سنین نوجوانی تعداد افرادی که از چنین استعدادی برخوردارند حتی از رقم شده نیز کمتر است. هر چند تعداد افرادی که دارای قدرت تصویر سازی ذهنی روشن هستند بسیار نادر است. اما اغلب افراد و به عبارتی کلیه افراد از تفکر تجسمی استفاده میکنند که با فعالیتهای روزمره زندگی ، اهداف ، برنامهها و فعالیتهای آنها ارتباط نزدیک دارد.
کاربرد تفکر تجسمی
برای مثال انیشتین گفته است وی بندرت در قالب کلمات میاندیشید بلکه به جای آن مفاهیم نظری خود را کم و بیش به شکل صورتهای ذهنی روشنی که به دلخواه قابل بازآفرینی و همآمیزی بودند و شکل میداد در این مورد مشهورترین مورد از رشته شیمی میتوان فردریک کوله را نام برد که میخواست ساختمان مولکولی بنزن را مشخص کند. شبی د خواب دید که یک پیکری بیجان و مار گونه ناگهان به خود پیچیده و به صورت یک حلقه بسته درآمد دم خود را نیش زد. معلوم شد که ساختمان بنزن چیزی شبیه مار است. یک صورت ذهنی برخاسته از رویا راه حل مهم را بدست آورد. در میان نویسندگان نیز به عنوان یک نمونه جون دیدئون داستان نویس مشهور میگوید که داستانهایش از صورتهای ذهنی دیداری بر میخیزند.
منبع:daneshnameh.roshd.ir
ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh
/ج