جايگاه و تأثير آيين مسيحيت در آفريقا (6)
نويسنده: محمدرضا شكيبا*
جايگاه آيين مسيحيت در آفريقا
در هر حال، تغيير و تحولات مادي ومعنوي در دو قرن اخير، هر چند گاهي آهسته و گاهي سريع بوده، اما چهره آفريقا را تا حد بسيار زيادي دگرگون ساخته است. به همين دليل، آفريقايي امروز با گذشته آن و حتي با دوران دهه هشتاد نيز تفاوت بسياري دارد. مسيحيت آفريقايي، ديري است كه به همه نهادها توجه داشته و در پي فراهم آوردن تكيه گاهي براي تحكيم و گسترش مراوده و پيوند با مردم است. اكنون نهاد كليسا چنان در آفريقا ريشه دوانده و بارور شده كه برخي رؤياي پاپ آفريقايي را در سر مي پرورانند. گفتني است كه هفتاد و دو سال پيش، نخستين اسقف آفريقايي، كاتوليك انگليسي زبان انتخاب شد و از آن تاريخ تاكنون، آفريقا در زمينه ديني بسيار رشد كرده است.
گفتني است كه آيين مسيحيت پس از معرفي به آفريقايي ها در قرن نوزدهم با آداب و رسوم فرهنگي ــ تاريخي، زبان، باورهاي قبيله اي و به طور كلي هويت ملي و قبيله اي آنها به چالش پرداخت. گروه هاي تبشيري، هويت و سنت هاي آفريقايي ها را هدف قرار داده و درصدد محو آن بودند كه از جمله مي توان به زبان، سنت ها، باورها، و حتي خويشاوندي و ارث در ميان قبايل اشاره كرد. البته از آنجايي كه تلاش هاي آنها چندان با موفقيت همراه نبود؛ از اين رو پژوهش گران در خصوص آداب و سنت مردم انديشه كرده و نقاط مشترك و هماهنگ آنها را با آيين خود برجسته نموده و به عنوان آيين هاي مسيحي پذيرفتند. به اين ترتيب، يك جلوه مهم از مسيحيت كه در آن مقطع ظاهر گرديد، همانا مسيحي كردن نسبي آداب مذهبي سنتي در ميان آفريقا بوده است.
زنان آفريقايي و توسعه فعاليت هاي كليسايي
زنان به دليل نقش و جايگاه حساس در خانواده و اجتماع، در كانون توجهات آيين هاي مسيحي در آفريقا قرار گرفته و در امور كليسايي به آنان توجه ويژه اي مبذول مي گردد. نهضت آموزش مردمي وتلاش براي رستگاري كه از سوي گروه هاي تبشيري آغاز شده بود، موجب حضور روز افزون زنان در كارهاي اجتماعي گرديد كه تا پيش از آن سابقه، نداشت. زنان در جوامع سنتي آفريقايي در خدمت خانواده بوده و مهم ترين وظيفه آنها، حفظ حريم خانواده بود. كليسا اين ديدگاه را تا حدودي تغيير داده و نقش و منزلت بهتري را براي آنها به وجود آورده كه با استقبال آنها روبه رو شده است. زنان با مديريت بخش هاي كليسايي به طور انفرادي و جمعي در نهادها و بخش هاي مربوط به خود به فعاليت مي پردازند. حضور زنان به عنوان يك نيروي كارآمد مسيحي نشانگر اهميت و موقعيت آماري و اجتماعي آنها و همچنين حضور فعالانه و موفقيت آميز در امور غير رسمي مي باشد.
تأسيس و تشكيل شاخه هاي كليساي وابسته به آيين هاي مسيحيت به ويژه براي زنان و جوانان، از اهداف اصلي صاحبان كليسا بوده و موجب رشد و گسترش بيشتر آن آيين در آفريقا گرديد. براي مثال، شوراي زنان جوان كاتوليك علاوه بر تصدي امور مذهبي در نهادها و مؤسسات از امكانات رفاهي نيز برخوردار بوده و مي تواند از نظر مادي نيز افراد را خشنود كرده و بر ادامه روابط بين آنها و حلقه ديني بي افزايد. آن شورا علاوه بر كارگاه و مؤسسات آموزشي داراي هتل، از برخي امكانات اقتصادي نيز برخوردار بوده و در ميان مردم و دولتمردان نفوذ دارد.
به نظر مي رسد كه شرايط نامناسب زنان در آفريقا، به دليل بي توجهي، به كرامت انساني، فقدان عدالت و غفلت انسانها از آموزش هاي ديني و به ويژه اسلام باشد. در گذشته، تنازعات ديني و نژادي در آفريقا بسيار بيشتر بوده و اين امر، علاوه بر تشديد و استمرار دشمني، سرمايه و امكانات كشورها را از بين مي برد. اكنون، مؤسسات و سازمان هاي ديني و ارباب مذاهب با علم به اينكه بايد محيط مسالمت آميزي را فراهم آورد تا در آن، مسيحيت و اسلام و پيروان ديگر اديان بتوانند ضمن حفظ باورها و عقايد خود، از حقوق جهان شمول و مزاياي مردم سالاري بهره مند باشند، با يكديگر ارتباط بهتري داشته و براي رفع سوء تفاهم ها مي كوشند.
نتيجه گيري
مهم ترين هدف عملي مسيحي ها در آفريقا، تأسيس يك جامعه مبتني بر آموزه هاي مسيحي بوده كه از آداب و رسوم محلي پاك و مبرا بوده باشد. آنها در تلاش هاي خود براي پيشبرد مقاصدشان، نه تنها با رويكرد سنتي و قبيله اي غالب به چالش برخاستند، بلكه گاهي حتي حاكميت دولتي را نيز نشانه مي گرفتند. در واقع، برخي اوقات چالش در خصوص مسائل مهم در جوامع آفريقايي منجر به پيش گرفتن رويكرد مخالفت با دولت نيز مي شد: از اين رو مسيحيت به عنوان يك نيروي كارآمد سياسي يا چنين نگرشي جايگاه ويژه اي در ميان مردم پيدا كرده است.
مسئوولان مذهبي درآفريقا، دو رسالت مهم به عهده دارند: نخست اينكه، دين را از زنگارهاي قبيله اي و سنتي پاك كرده و آن را فارغ از پيرايه ها به مردم معرفي كنند. دوم اينكه، گفتماني را در بخش هاي خود برقرار سازند كه موجب آرامش و همدلي مردم و پيروان گردد. اينكه در برخي كشورها برخي ارباب اديان موجب نزاع و خصومت بين مردم شده و يا پيروان اديان ديگر را مورد تعرض و نكوهش قرار مي دهند، براي آينده قاره و اديان زيانبار خواهد بود. مبلغان بايد چنان پيوندي بين دين و گروه هاي انساني به وجود آورند كه نشاط و پويايي در مردم پديد آمده و آنها را به همكاري، همفكري و زندگي مسالمت آميز ترغيب و تشويق كند.
پي نوشت ها :
*کارشناس مسائل آفريقا
منبع:1 . Ayittey. George (1999). Africa in Chaos Macmillan USA.
2. Soyinca, Wole (1996). The Open sore of a continent. New York: Oxford Unni Press.
3.پایگاه نور 35
/ع