رسانه ها از ديدگاه امام خميني (4)
صدا و سيما از ديدگاه امام(ره)
1. گستردگي مخاطبان
«اين رسانههايي كه ما الآن داريم، چه مطبوعات و مجلات و روزنامهها و چه سينماها و تئاترها و امثال ذلك و چه راديو و چه تلويزيون، در اينها آني كه از همه اين دستگاهها بيشتر رابطه با انسان دارد، تلويزيون است، از دوجهت: يك جهت اينكه مطبوعات هرچه هم تيراژش زياد باشد، اولاً به اندازه سطح يك مملكتي نيست و ثانياً، همه افراد ميتوانند استفاده كنند؛ براي اينكه الآن تقريباً نيمي از جمعيت ما سواد خواندن ندارند تا اينكه از مطبوعات و نوشتهها استفاده كنند. سينماها در يك محيط محدود ميتوانند كار خودشان را انجام بدهند. راديو همه در همهجا هست، در همهچيز هست، لكن فقط از راه سمع است. [اما] آن چيزي كه در همه كشور؛ يعني آن دهاتي كه توي خانه خود نشسته در مرز و هيچ سواد هم ندارد، لكن چشم و گوش دارد، اين از راديو- تلويزيون استفاده ميكند. هم استفاده سمعي ميكند، هم استفاده بصري؛ يعني راديو فقط استفاده سمعي دارد، راديو- تلويزيون استفاده سمعي و بصري دارد. هم آن آدم نقشهها را ميبيند و هم طرحها را ميبيند و هم ميشنود. بنابراين راديو- تلويزيون از تمام رسانههايي كه هست، حساستر است. راديو تلويزيون ميتواند يك مملكت را اصلاح كند و ميتواند به فساد بكشد. اين را نه روزنامه ميتواند، نه سينما ميتواند، نه تئاتر ميتواند، نه تبليغات لفظي كه در منابر است، ميتواند؛ براي اينكه اينها همه شعاعشان محدود است. راديو شعاعش مثل تلويزيون است، لكن فقط سمعي است. تلويزيون، هم سمع است و هم بصر».(1)
2. حساسترين رسانه
«آنوقت هم قضيه راديو- تلويزيون فرق دارد با قضاياي ديگر. ممكن است در يك وزارتخانه يك مطلب خلافي بشود، بعد از ده سال ديگر هم مردم نفهمند؛ اما راديو- تلويزيون اگر يك كار خلافي بشود و بخواهد يك چيزي باشد كه برخلاف شرع، برخلاف مسير ملت، يك چيزي نمايش داده بشود يا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همه كشور- الآن هم كه همه جا راديو هست، تلويزيون هم شايد اكثر جاها باشد- سرتاسر كشور يك دفعه ملتفت ميشوند كه يك همچو مسئلهاي است. از اينجهت، اين دستگاه حساسترين دستگاهي است كه در مملكت موجود است؛ يعني از حيث اينكه در راديو- تلويزيون هم چشم مي بيند، هم گوش ميشنود، آنهم در يك سطح وسيعِ همهجايي. و راديو در خارج هم پخش ميشود و همه آنجاهايي كه موجش ميرود، اطلاع بر آن پيدا ميكنند و اگر خداي نخواسته اين دستگاه يك وقتي نقيصه داشته باشد؛ يعني بر مسير ملت نباشد، بر مسير اسلام نباشد، اين خطرش بيشتر از اين است كه وزارت مثلاً فلان بر مسير اسلام نباشد. اين وقتي بر مسير اسلام نباشد، سرتاسر ايران و بسياري از كشورها ميفهمند به اينكه اين بر مسير اسلام نيست. و براي آنهايي كه غرض دارند، منعكس ميكنند كه رژيم شاهنشاهي لفظاً رفته، معناً باز هست. باز قلمها و قدمهايي كه ميخواهند اين رژيم را، اين نهضت را، آلوده كنند و اشكال كنند، آنها به كار ميافتند. و اگر يك مطلب باشد، يك مطلب را بزرگش ميكنند و چندين برابر. و روي اساس تلويزيون نميآيند صحبت ميكنند؛ روي اساس اسلام ميآيند صحبت ميكنند. اشكال حالا اين است... و اگر يك دستگاهي به اين وسيعي و به اين حساسي يك كار خلاف اسلام بكند، يا برخلاف مسير ملت يك كاري انجام بدهد و يك برنامهاي انجام بدهد، اينها نميآيند حساب بكنند به اينكه تلويزيون اينطور است، راديو اينطور است. حساب ميكنند كه جمهورياسلامي اينطور است. بنابراين، الآن حيثيت اسلام، حيثيت جمهورياسلامي بسته به اين دستگاههاست، كه يكياش هم دستگاه تلويزيون و راديو است، كه بيشتر از جاهاي ديگر، بستگي دارد».(2)
3. آموزشي كردن برنامهها
«حالا بايد جدي بگيريد مسائل را، از آن هزل و شوخي. و عرض ميكنم كه [از] مسائل غيرجدّي برگرديد به آن مسائل جدّي. مملكتتان را اداره كنيد، خودتان بايد اداره كنيد! دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو كه آموزنده بايد باشد، قدرت بدهد به جوانهاي ما. جوانهاي ما را نيرومند كند. نبايد دستگاه تلويزيون جوري باشد كه ده ساعت موسيقي بخوانند. جواني كه نيرومند هست، از نيرومندي برگردانند به به يك حال خُمار و به يك حال خَلْسَه(3). مثل همان ترياک ميماند. اين هم اينقدر با او فرق ندارد. اين يك جور خلسه ميآورد، آن يك جور خلسه ميآورد... و همينطور راديو يك دستگاهي باشد براي آموزندگي، پرورش يك ملتي. با راديو و تلويزيون از همه چيز بهتر ميشود پرورش داد مملكت را؛ براي اينكه راديو و تلويزيون هم مُلّا و يك آدمي كه سواد دارد، از او استفاده ميكند، هم آن كسي كه هيچ سواد ندارد».(4)
ايشان درباره اصلاح برنامههاي صدا و سيما ميفرمايد:
«و من از همه شما تقاضا دارم به اينكه برنامههايتان را اصلاح كنيد. برنامههايي باشد كه مفيد باشد براي جامعه. برنامههايي باشد كه مسائل [و] مشكلات جامعه را بگويد. از برنامههاي انحرافي پرهيز بكنيد. گاهي من ميبينم كه در راديو هست چيزهايي كه انحرافي است، و معالأسف آن انحرافي را چند دفعه ميگذارند، و آن چيزي كه صحيح است، يا نميگذارند و يا منحرفش ميكنند و ميگذارند. خوب، اين يك خيانت بزرگي است».(5)
4. تقويت اخلاق و فرهنگ اسلامي
«ما اگر اين دستگاه كه بايد يك دستگاه آموزنده باشد، يك دستگاهي باشد كه آن تباهيها، چيزهايي كه جوانهي ما را به تباهي كشيد و ميكشد، حذف بشود و به جاي آن آموزندگي باشد، امور اخلاقي باشد، امور فرهنگي باشد، چيزهايي كه به درد جوانهاي ما ميخورد و جوانهاي ما را تربيت ميكند».(6)
5. لزوم مراقبت در پخش فيلمها
6. بهرهگيري از هنرمندان متعهد
7. ساخت فيلم در ايران
«من غالباً فيلمهايي كه خود ايرانيها درست ميكنند، به نظرم بهتر از ديگران است؛ مثلاً فيلم گاو آموزنده بود. امّا حالا اين فيلمها بايد حتماً از آمريكا و يا از اروپا بيايد، با يك بيبندوباري، تا روشنفكران غربزده شاد شوند. فيلمهايي كه از خارج به ايران ميآيد، اكثراً استعماري است. لذا فيلمهاي خارجي استعماري را حذف كنيد، مگرصددرصد صحيح باشد. در هرصورت، اين به عهده شما و مسئولين آنجاست».(9)
پينوشت ها :
1. همان، ج9، ص153 و154.
2. همان، ج10، ص212-214.
3. حالتي ميان خواب و بيداري و كنايه از سرگرم شدن، بدون آنكه تحولي مثبت درميان مخاطبان باشد.
4. صحيفه امام، ج9، ص204-206.
5. همان، ج10، ص296.
6. همان، ج9، ص456.
7. همان، ج11، ص197.
8. همان، ج19، ص159.
9. همان، ج12، ص291 و292.
/ن