اذان، رسانه‌اي از جهان ملكوت

اذان، پيامي «آسماني» و رسانه‌اي «رحماني» است كه پژواك روح‌بخش و آواي دل‌انگيز آن هر روز گوش «ناسوتيان» گرفتار در غل و زنجيرها را نوازش مي‌دهد و آنان را به رهايي از اسارت‌ها و پرواز به سوي «لاهوتيان» فرا مي‌خواند.
شنبه، 9 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اذان، رسانه‌اي از جهان ملكوت

اذان، رسانه‌اي از جهان ملكوت
اذان، رسانه‌اي از جهان ملكوت


 

نويسنده: محمدعلي مروجي طبسي




 

مقدمه
 

اذان، پيامي «آسماني» و رسانه‌اي «رحماني» است كه پژواك روح‌بخش و آواي دل‌انگيز آن هر روز گوش «ناسوتيان» گرفتار در غل و زنجيرها را نوازش مي‌دهد و آنان را به رهايي از اسارت‌ها و پرواز به سوي «لاهوتيان» فرا مي‌خواند.
اين نوشتار بر آن است تا با رويكرد رسانه‌اي، نگاهي نو به «اذان» افكند و آن را از زواياي گوناگون بررسي كند.

1. معناي اذان
 

واژه اذان در لغت، به معناي آگاهي و اعلام(1) است و در اصطلاح شرع، جملات خاصي است كه پيامبرگرامي اسلام(ص) آنها را از عالم غيب دريافت و به مردم ابلاغ كرده است. اين جملات معمولاً در اوقات شرعي قبل از اقامه نماز گفته مي‌شود. در اينجا بادقت در معناي لغوي اذان مي‌توان به دو نكته پي برد:
يك: اذان، نوعي «اعلام» وقت شرعي و اجازه ورود به حريم نوراني نماز است. اين معنا، در اصطلاح «اذانِ اعلام» نيز- كه به معناي آگاه ساختن مردم به فرا رسيدن اوقات نماز است(2)- ديده مي‌شود.
دوم: از آنجا كه مفهوم اذان برپايه «آگاهي بخشي» و «اطلاع رساني» استوار است، مي‌توان آن را رسانه‌اي كلامي دانست.

2. جايگاه ارزشي اذان در آموزه‌هاي ديني
 

در نگاه خاندان پاك پيامبر(ص) اذان رسانه‌اي ارزشي به شمار مي‌رود؛ زيرا انسان- مهمترين گيرنده ي پيام- را از لغزش‌ها و آسيب‌ها مصون مي‌سازد، موجب عزت‌مندي و سرافرازي او مي‌شود و وي را در جايگاه شايسته و بايسته خود قرار مي‌دهد. به تعبير روايات، اذان گوينده‌اش را بهشتي و از آتش دوزخ ايمن مي‌كند و به او در قيامت قامتي بلند مي‌بخشد. مؤذن از ديدگاه پيشوايان معصوم(ع) حق سپاس و قدرداني به گردن جامعه اسلامي دارد. برخي از روايات نقل شده در اين زمينه را ذكر مي‌كنيم:
امام‌صادق(ع) مي‌فرمايد: أطْوَلُ النَّاسِ أعْنَاقاً يَوْمَ الْقِيَامة الْمُؤَذَّنُونَ(3)؛ سربلندترين و بلندقامت‌ترين مردم در قيامت، اذان گويان‌اند».
امام زين‌العابدين(ع) مي‌فرمايد: «وَ حقُّ المؤذِّن أن تعلم أنَّه مذكِّر لك ربَّك عزَّ و جلَّ و داعٍ لك إلي حظَّك و عونك علي قضاء فرض الله عليك فاشكره علي ذلك شكرك للمحسن إليك(4)؛ حق مؤذن اين است كه بداني او، تو را به ياد پروردگارت- عزوجل- مي‌اندازد و به سوي بهره و نصيب كاملت فرا مي‌خواند و ياري‌كننده توست كه واجبت را انجام دهي. پس او را به اين جهت سپاس گو، مانند سپاسگزاري از كسي كه به تو نيكي كرده است».
عن عليٍّ(ع) قال: قال رسول‌الله(ص) للمؤذِّن فيما بيتن الأذان والإقامهًْ مثل أجر الشَّهيد المتشحِّط بدمه في سبيل الله تعالي قال: قلت: يا رسول‌الله‌إنَّهم يختارون علي الأذان والإقامة. فقال: كلَّا إنَّه يأتي علي النَّاس زمانٌ يطرحون الأذان علي ضعفائهم فتلك لحومٌ حرَّمها الله علي النَّار؛(5) از امام‌علي(ع) روايت شده كه فرمود: رسول‌خدا(ص) فرمود: پاداش مؤذن در ميان اذان و اقامه مانند اجر شهيدي است كه در راه خدا به خون خود غلطيده است. عرض كردم: يا رسول‌الله! همانا آنان از اين به بعد به خاطر (ثواب) اذان آن‌چنان از هم سبقت مي‌گيرند كه باهم درگير خواهندشد! پيامبر(ص) فرمود: «نه، اين چنين نيست. همانا زماني بر مردم خواهد آمد كه اذان را به گردن ضعيفان خود اندازند. آن ضعيفان، كساني هستند كه خداوند گوشت‌هايشان را بر آتش حرام كرده است».
مضمون اين روايات، به خوبي جايگاه ارزشي اين رسانه قدسي و آسماني را در فرهنگ باورهاي ديني ما نشان مي‌دهد.

3. اذان، پيامي وحياني
 

در مكتب اهل‌بيت عصمت و طهارت(ع) اذان، پيامي وحياني و آسماني است؛ يعني مبدأ فرستنده پيام، خداوند است كه آن را ازطريق وحي به پيامبر(ص) ارسال مي‌كند تا او نيز پس ار دريافت اين سروش غيبي از شبكه نورآفرين ملكوت، آن را در سطح جهاني بازتاب دهد. در روايتي از امام‌صادق(ع) نقل شده كه فرمود:
«لمّا هبط جبرئيل(ع) بالأذان علي رسول‌الله، كان رأسه في حجر عليّ(ع). فأذن جبرئيل(ع) و أقام. فلمّا انتبه رسول الله قال: يا عليُّ سمعت؟ قال: نعم. قال: حفظت؟ قال: نعم. قال: ادع بالا فعلّمه. فدعا عليٌّ(ع) بلالا فعلّمه؛(6) هنگامي‌كه جبرئيل(ع) به همراه اذان بر رسول‌خدا(ص) نازل شد، سر مبارك پيامبر(ص) در دامان علي(ع) بود. جبرئيل(ع) اذان و اقامه گفت. وقتي كه پيامبر(ص) از حالت وحي خارج شد، فرمود: يا علي! شنيدي؟ گفت: آري. فرمود: حفظ كردي؟ گفت: آري. فرمود: بلال را صدا بزن. علي(ع) بلال را فراخواند و آنگاه اذان را به بلال ياد داد».
روايات ديگري نيز وجود دارد كه بر وحياني بودن اذان پافشاري مي‌كند. امام صادق(ع) ضمن موضع‌گيري سرسختانه دربرابر كساني كه خاستگاه اذان را رؤياي برخي افراد مي‌دانند، فرمود:
«ينزل الوحي علي نبيكم فتزعموم انه اخذ الاذان من عبدالله بن زيد؟(7)؛ بر پيامبر شما وحي نازل مي‌شود، اما گمان مي‌كنيد كه اذان را از عبدالله‌بن زيد دريافت كرده است؟!».
بنابراين نگاهمان به اذان، رسانه‌اي قدسي، پيامي آسماني و برخاسته از جهان ملكوت خواهد بود.

4. نقش اذان از بُعد محتوايي
 

اذان به عنوان رسانه‌اي الهي، چكيده‌اي از انديشه‌هاي ناب اسلامي را در قالب زيباترين، شيواترين و رساترين عبارات منعكس كرده است. از اين‌رو، مي‌توان گفت اذان از بُعد محتوايي، نقش رسانه‌اي بسيار مهم و ارزنده‌اي را براي مخاطبان خود ايفا مي‌كند؛ نقشي كه مي‌تواند الگوي مناسبي براي ديگر رسانه‌ها قرار گيرد. مهم ترين محورهايي كه اين رسانه قدسي به آنها پرداخته و افكار عمومي را بدان سوق مي‌دهد، عبارتند از:

دگرگوني در گفتمان و نظام‌هاي فكري
 

دنياي مدرن و متمدن امروز كه «عصر ارتباطات» لقب گرفته است، عرصه مناسبي براي خودنمايي ايسم‌ها، فلسفه‌ها و نظام‌هاي فكري گوناگون و گاه متضاد است؛ مكاتبي كه جهان بيني‌شان معمولاً برپايه ماده‌گرايي، پوچ‌گرايي و يا انسان‌محوري بنا شده است.
در چنين فضايي «اذان» تنها رسانه‌اي است كه با محتوايي رسا و گويا، تمامي گفتمان‌ها و نظام‌هاي فكري غيرديني را به چالش مي‌كشد و آنها را با سلاح «بيان» دگرگون مي‌سازد. اذان رسانه‌اي كلامي است كه نقطه آغاز و پايانش لفظ جلاله«الله» است. با تكرار «الله‌اكبر» شروع و به «لاإله الاّالله» ختم مي‌شود. چنين آغاز و پاياني، پيامي مهم براي شنوندگان و مخاطبان به همراه دارد. آن پيام، اين است كه اين جهان از «او» و بازگشتش به سوي «او»ست. فقط اوست كه «خالق» «مالك» و «رب» هستي است. از اين‌رو، گفتمان‌ها و بايدها و نبايدهايي كه خاستگاه و مقصد خدايي ندارند، بر پايه‌هاي استواري بنا نشده‌اند و هيچ ارزش و اعتباري ندارند.
اذان، رسانه‌اي است كه بندگي و مسئوليت انسان را يادآوري مي‌كند و شخصيت او را در اين چهارچوب قرار مي‌دهد؛ مسئوليتي كه خداوند ازطريق آخرين و برترين پيامبرش حضرت محمد(ص) به انسان‌ها بلاغ كرده است (اشهد انّ محمداً رسول‌الله). در روايتي از امام‌رضا(ع) نقل شده كه ايشان درباره علت تشريع اذان فرمود:
«لعلل كثيرة منها أن يكون تذكيراً للسَّاهي و تنبيهاً للغافل و تعريفاً لمن جهل الوقت واشتغل عن الصَّلاة و ليكون ذلك داعياً إلي عبادة الخالق مرغِّباً فيها مقرّاً له بالتّوحيد مجاهراً بالأيمان معلناً بالإسلام...؛(8) اذان به دلايل فراواني تشريع شد؛ ازجمله آنها اين است كه... به عبادت خالق تشويق و دعوت مي‌كند و موجب مي‌شود بنده به توحيد اقرار كند و ايمان و اسلامش را آشكار سازد...».
آنچه از اين حديث نوراني فهميده مي‌شود، قدرت تأثيرگذاريِ مثبت و هدفمندِ اذان در مخاطبان است. بنابراين مي‌توان گفت ايجاد تحول و دگرگوني در گفتمان‌ها، نگرش‌ها و نظام‌هاي فكري، نخستين نقش رسانه‌اي اذان در بُعد محتوايي است.

شعار آزادي و آزادگي
 

اسلام، مكتبي حماسي است كه هر روز ازطريق رسانه اذان، پيام هيجان‌ساز و حركت‌بخش «آزادي» و «آزادگي» را به گوش جهانيان مي‌رساند. به بياني ديگر، رسانه اذان نگاهي فراگير به «آزادي» دارد. هم شعار آزادي مي‌دهد و هم اصول و مباني آزادي را بيان مي‌كند.(9) اينكه عوامل اسارت و سلب آزادي چيست و چگونه مي‌توان آزاد زيست؟ درحقيقت همان اصول و مباني آزادي است كه همراه جنبه شعاري آن در اين دو فصل اذان: «اشهد أن لاإله إلاّالله؛ گواهي مي‌دهم معبودي جز خداي يكتا نيست» و «لاإله إلاالله» تبلور يافته است.
«لاإله إلاّالله» تركيبي از «نه» و «آري»، «نفي» و «اثبات» و «عصيان» و «تسليم» است؛ عصيان و تمرد دربرابر «خدايان ديگر» و تسليم دربرابر «خداوند يكتا». تسليم بدون نفي خدايان ديگر، امكان‌پذير نيست. چنين نفي و اثباتي هم شعار آزادي است و هم بيانگر اين است كه آنچه موجب اسارت انسان و مانع آزادي او مي‌شود، تسليم شدن و بندگي دربرابر «آلهه» است.
از ديدگاه قرآن‌كريم«آلهه» مصاديق متعددي دارد كه هريك از آنها ممكن است معبود انسان قرار گيرد و درنتيجه آزادي او را سلب كند. به طور كلي، با استفاده از آيات قرآن مي‌توان سه عامل مهم را در ازبين بردن آزادي انسان مؤثر دانست:
الف) هواپرستي: «أرأيت من اتَّخذ إلهه هواه أفأنت تكون عليه وكيلاً»(10)؛ «آيا ديدي كسي را كه هواي نفسش را معبود خود برگزيده است؟ آيا تو مي‌تواني او را هدايت كني (يا به دفاع از او برخيزي)؟».
باتوجه به اين آيه، كسي كه خواسته‌هاي نفساني مانند حرص، طمع، خشم و شهوت را معيار و محور قرار مي‌دهد، درحقيقت خود را بنده و تسليم آنها كرده است.
ب) سلطه‌جويي و سلطه‌پذيري: «وقال فرعون يا أيّها الملأ ما علمت لكم من إله غيري»؛(11) «فرعون گفت: اي جمعيت اشراف! من خدايي جز خودم براي شما سراغ ندارم».
فرعون از ديدگاه قرآن، «طاغوت»(12) و «مستكبري»(13) بود كه با ادعاي «أنا ربّكم الأعلي»(14) توانسته بود قوم خود را «گمراه»(15) و آنان را برده خود كند. طبق آيه شريفه، سرسپردن به قدرت‌هاي سلطه‌گر و استكباري، بردگي و اسارت اجتماعي را به دنبال دارد.
ج) خرافه‌گرايي: «فأخرج لهم عجلاً جسداً له خوارٌ فقالو هذا إلهكم و إله موسي فنسي؛(16) «و براي آنان مجسمّه گوساله‌اي كه صدايي همچون صداي گوساله(واقعي) داشت، پديد آورد و (به يكديگر) گفتند:
اين خداي شما، و خداي موسي است!، و او فراموش كرد (پيماني را كه با خدا بسته بود)».
گوساله‌پرست، مظهري از خرافه‌گرايي و اوهام‌پرستي است كه مي‌تواند عقل و انديشه انسان را به غل و زنجير كشد.
پس در يك جمع‌بندي از آيات ياد شده، مي‌توان گفت كه انسان براي رسيدن به عبوديت «الله» تعالي، نيازمند دو نوع آزادي است: نخست، «آزادي اجتماعي» كه به معناي رهايي از سلطه سران طاغوت و استكبار است و ديگر، «آزادي معنوي» كه به معناي رهايي فكر از خرافات و اوهام و نيز آزادي روح و اراده از خواسته‌هاي حيواني و هواهاي نفساني است.(17) جان سخن آنكه شعار «آزادي» و «آزادگي» همراه اصول و مباني‌اش در قالب زيباترين بيان در رسانه اذان جلوه‌گر شده است.

اتحاد بر محور «يكتاپرستي» و «ولايت‌پذيري»
 

چه بايد كرد تا كشور روح انسان تجزيه نشود و جامعه ي يكپارچه ي انساني به «من»ها، «گروه»ها و «طبقات ناهماهنگ» تبديل نگردد؟ به راستي، عامل جلوگيري از تفرقه و متلاشي شدن اجتماعات بشري چيست؟
رسانه آسماني اذان، پاسخي روشن و راهكاري اطمينان‌بخش براي اين پرسش‌ها دارد. از ديدگاه اين رسانه قدسي، آنچه موجب وحدت و يگانگي ميان جوامع انساني مي‌شود، حركت و جهت‌گيري بر محور «توحيد» و «ولايت‌پذيري» الله تعالي است. در اين رسانه «الله اكبر» و «لا إله إلاّ الله» سرفصل‌هاي مهمي هستند كه پرده از راز اين معما برمي‌دارند.
«الله» همان خداي يكتا، بي‌همتا و بي‌نيازي است كه همه چيز به او نيازمند و وابسته است،(18) نيكوترين نام‌ها، بالاترين اوصاف و همه صفات كامل از آن اوست(19-20)، بي‌آنكه نقص و كاستي داشته باشد.(21) علت‌ها و سبب‌ها وجود و تأثير خود را از او دارند،(22-23)، و به همين، جهت، فقط چنين خدايي سزاوار پرستش و اطاعت است: (24-25) و فقط اوست كه بايد قبله روح و جهت حركت قرار گيرد: «إنّي وجّهت وجهي للّذي فطرالسَّماوات والأرض حنيفاً و ما أنا من المشركين».(26)
آري، «الله» تعالي همان خدايي است كه پذيرش ولايت او موجب ورود انسان به سرزمين نور مي‌شود؛(27) همان‌طور كه خروج از ولايتش پيامدي جز پيوستن به طاغوتيان و گام برداشتن در تاريكي‌ها همراه ندارد.(28)
اما چگونه مي‌توان به سرزمين نور كه همان مقام والاي «ولايت مداري» است، گام نهاد؟ از ديدگاه قرآن‌كريم، مهم ترين نشانه ولايت‌مداري، اطاعت از خداوند و فرمان‌برداري از دستورهاي پيامبرگرامي اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) است. خداوند متعال مي‌فرمايد:
«يا أيّها الَّذين آمنوا أطيعوالله و أطيعوا الرَّسول و أولي الأمر منكم فإن تنازعتم في شيءٍ فردّوه إلي‌الله و الرَّسول أن كنتم تؤمنون بالله واليوم الآخر ذلك خيرٌ و أحسن تأويلاً»؛(29) «آي كساني كه ايمان آورده‌ايد! خدا را و پيامبر خدا و اولوالأمر [اوصياي پيامبر] را اطاعت كنيد و هرگاه در چيزي نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داوري بطلبيد)، اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد. اين (كار) براي شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است».
در اين آيه شريفه باتوجه به سياق آيه و روايات، مقصود از «اولي‌الأمر» امامان معصوم(ع) است.(30)
بنابراين آنچه به شخصيت انسان، جامعه بشري و امت اسلامي كمال، اتحاد و يگانگي مي‌دهد، قرارگرفتن در نظام توحيدي و ولايي است؛ نظامي كه در آن هرگونه هواپرستي، جاه‌پرستي، پول‌پرستي، بردگي طاغوت، تبعيض و بي‌عدالتي به شدت نفي و طرد مي‌شود. رسانه آسماني اذان هر روز اين پيام را كوتاه و گويا به مخاطبان خود ارسال مي‌كند.

ايجاد انگيزه براي عمل‌گرايي و بالندگي
 

تعاليم روح‌بخش اسلام، «عمل» را شرط لازم براي نيك‌بختي و بالندگي جامعه بشري به ويژه امت اسلامي مي‌داند. «عمل صالح» در نگاه اين مكتب جاودانه، ملتي را از «حيات طيبه» برخوردار و از پاداش بي‌پايان الهي بهره‌مند مي‌كند. قرآن‌كريم مي‌فرمايد:
«من عمل صالحاً من ذكر أو أنثي و هو مؤمنٌ فلنجيينَّه حياة طيِّبة و لنجزينَّهم أجرهم بأحسن ما كانوا يعملون»؛(31) هركس كار شايسته‌اي انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، درحالي‌كه مؤمن است، او را به حياتي پاك زنده مي‌داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالي كه انجام مي‌دادند، خواهيم داد»
«و أن ليس للإنسان إلاّ ما سعي»؛(32) «و اينكه براي انسان بهره‌اي جز سعي و كوشش او نيست».
در احاديث اهل‌بيت(ع) نيز تأكيد بر عمل، بسيار چشمگير و شگفت‌انگيز است. در روايتي تكان‌دهنده و دلنشين از اميرمؤمنان علي(ع) نقل شده كه فرمود:
«لا تكن ممَّن يرجو الآخرهًْ بغير عمل و يرجيّ التّوبة بطول الأمل...؛(33) از كساني مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاي دراز به تأخير مي‌اندازد. چون زاهدان، درباره ي دنيا سخن مي‌گويد، اما در رفتار همانند دنياپرستان است. اگر نعمت‌ها به او برسد، سير نمي‌شود، و در محروميّت قناعت ندارد... نيكوكاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد. گناهكاران را دشمن دارد، اما خود يكي از گناهكاران است... براي ديگران كه گناهي كمتر از او دارند، نگران، و بيش از آنچه عمل كرده، اميدوار است...».
عصاره اين انديشه ناب و تابناك، در دو فصل «حيّ علي الصلوهًْ؛ بشتابيد به سوي نماز» و «حيّ علي خيرالعمل؛ بشتابيد به سوي بهترين عمل» تجلي پيدا كرده است. از ديدگاه اين رسانه قدسي، نماز و ولايت، اين حلقه وصل ميان عبد و معبود و بهترين «عمل» است؛ عملي كه انسان براي پاكي از آلودگي‌ها و پرواز به سمت «لاهوتيان» سخت بدان نيازمند است. از اين‌رو، بايد به سوي او بشتابد. پس مي‌توان گفت كه پيام اين دو فصل در اذان، آن است كه انسان بهره‌مند از عنصر ايمان، بايد عمل‌گرايي را شعار و معيار رستگاري و بالندگي خود قرار دهد.

اميدبخشي نسبت به آينده
 

اميدواري به آينده‌اي روشن و درخشان، روح حركت و پيشرفت است؛ به طوري‌كه نبود آن هنگام شكست‌ها و سختي‌ها، موجب مي‌شود عمر انسان خزان شود و مرگ تدريجي بر زندگي او سايه افكند.
اذان رسانه‌اي است كه روزانه جمله «حي علي‌الفلاح» در آن تكرار مي‌گردد و بارقه اميد در دل‌ها مي‌تاباند. «فلاح» در اصل به معناي شكافتن و بريدن است و به هرنوع پيروزي و رسيدن به مقصد و خوشبختي اطلاق مي‌شود.(34) گويا پيروزمندان و رستگاران كساني هستند كه با شكافتن موانع و شكستن سدها، به مقصد نهايي مي‌رسند. شعار «بشتابيد به سوي رستگاري» چشم‌انداز آينده ايمان و عمل است؛ آينده‌اي همراه با پيروزي و كاميابي و رسيدن به قله‌هاي كمال. چنين نويدِ اميدبخشيِ به آينده را مي‌توان نقشي ديگر براي رسانه آسمانيِ اذان از بُعد محتوايي برشمرد.

نتيجه
 

1. اذان، رسانه‌اي ملكوتي و سرشار از مضامين بلند آسماني است. توجه همگان خصوصاً متوليان فرهنگ به اهميت و جايگاه ارزشي آن مي‌تواند به احياي اين شعار پرمحتوا وتبديل شدن آن به جزئي از فرهنگ غالب منجر شود.
2. جهاد اصحاب رسانه در جنگ رواني و رسانه‌اي دشمن، آن است كه با رفتار و گفتار خود انديشه‌هاي ناب اسلامي را در سطح گسترده‌اي به افكار عمومي عرضه و اطلاع‌رساني كنند.
3. اذان به عنوان رسانه‌اي از جهان ملكوت، مي‌تواند در اين زمينه‌ها، الگوي مناسبي براي ديگر رسانه‌ها باشد: شناسايي و به چالش كشاندن گفتمان‌ها و نظام‌هاي فكريِ بي‌پايه در عصر ارتباطات، پرداختن به شعار آزادي و آزادگي و تبيين اصول و مباني آن از ديدگاه عقل و دين، ايجاد اتحاد و همدلي بر محور توحيد و ولايت‌پذيري، دوري كردن از تفرقه و اختلاف‌افكني، ايجاد شوق و انگيزه براي عمل‌گرايي به عنوان معيار رستگاري و بالندگي، اميدبخشي به آينده‌اي درخشان در پرتو نظام توحيدي و ولايي.

پي‌نوشت ها :
 

1. معجم مقاييس اللغه، ص51.
2. مصطلح الفقه، ص50.
3. ثواب الأعمال، ص64.
4. خصال، شيخ صدوق، ص569.
5. همان، ج5، ص372، ح4 [6820].
6. فروع كافي، كتاب الصلوهًْ، باب بدء الأذان و الإقامه، ص154، ح2.
7. وسائل الشيعه، ج5، ص370، ح3 [6816].
8. بحارالأنوار، ج81، ص143.
9. يادداشت‌هاي استاد مطهري(ره)، ج1، ص57 و58.
10. فرقان/43.
11. قصص/38.
12. طه/24 و43.
13. مؤمنون/23.
14. نازعات/24.
15. طه/79.
16. همان/88.
17. يادداشت‌هاي استاد مطهري(ره)، ج1، ص99.
18. فاطر/15.
19. حشر/24.
20. روم/27.
21. اسرا/43.
22. انعام/102.
23. كهف/39.
24. هود/26.
25. محمد/19.
26. انعام/79.
27. بقره/257.
28. همان.
29. نساء/59.
30. براي تفصيل بيشتر، ر.ك: آيات ولايت در قرآن، آيت‌الله ناصر مكارم شيرازي، ص109-130.
31. نحل/97.
32. نجم/39.
33. نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتي، كلمه قصار151.
34. تفسير نمونه، ج14، ص194.
 

منبع:نشريه فرهنگ کوثر شماره 80



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
استوری تبریک عید سعید قربان
play_arrow
استوری تبریک عید سعید قربان
معنی اسم سروش و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سروش و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دیلان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دیلان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آریانا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آریانا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دارا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دارا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم رادین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم رادین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ویدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ویدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زاهد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زاهد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم عارفه و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم عارفه و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هیوا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هیوا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم رزا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم رزا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوزیه و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوزیه و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
نظر حاج قاسم سلیمانی درباره فلسطین
play_arrow
نظر حاج قاسم سلیمانی درباره فلسطین