آرامش در مبتلايان به سرطان

بحث در مورد بيماران مبتلا به سرطان به‌ويژه خانم‌هاي دچار سرطان پستان همواره حول و حوش شيوه‌هاي جراحي، شيمي‌درماني، تغذيه و يا طول عمر بيمار مي‌گردد اما به نظر مي‌رسد مشکل عمده‌اي که ذهن اين مبتلايان را به خود مشغول مي‌کند موضوعات رواني است. مساله ذهني که در اکثر بيماران تحت درمان وجود دارد اين دغدغه است
پنجشنبه، 28 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آرامش در مبتلايان به سرطان

آرامش در مبتلايان به سرطان
آرامش در مبتلايان به سرطان


 

نويسنده: دکتر محمدرضا مير




 
بحث در مورد بيماران مبتلا به سرطان به‌ويژه خانم‌هاي دچار سرطان پستان همواره حول و حوش شيوه‌هاي جراحي، شيمي‌درماني، تغذيه و يا طول عمر بيمار مي‌گردد اما به نظر مي‌رسد مشکل عمده‌اي که ذهن اين مبتلايان را به خود مشغول مي‌کند موضوعات رواني است. مساله ذهني که در اکثر بيماران تحت درمان وجود دارد اين دغدغه است آيا بيماري آنها حتي پس از برداشتن پستان عود مي‌کند. اين افراد در سالگرد رخداد حوادث مثلا تاريخي که پارسال در آن روز سرطان‌اش را تشخيص دادند، روزي که با جراحي سينه‌اش را برداشته‌اند و تاريخ شروع شيمي‌درماني دچار هيجان و اضطراب خاصي مي‌شوند.
البته ارتباط يک خانم با پزشک خود و پرسنل بهداشتي بعد از جراحي سرطان پستان بسيار حايز اهميت است. اگر اين ارتباط و تطابق وجود نداشته باشد کسب آرامش و امنيت آن خانم خدشه‌دار مي‌شود. گذشته از اين سيستم‌هاي اعتقادي مردم روي تحمل آثار ناشي از سرطان موثر است. ما بايد به بيمار مبتلا به سرطان پستان بگوييم که مسوول واکنش‌‌هاي اطرافيان خود نيست. امکان دارد هريک از اطرافيان پس از شنيدن اين خبر بد واکنش خاصي را از خود نشان دهد. بعضي‌ها مي‌ترسند که مبادا من هم روزي به اين بيماري دچار شوم. بعضي ديگر داستان‌هاي خشن از تجربه سرطان‌هاي ديگران براي آن خانم مبتلا نقل مي‌کنند. بعضي هم با کمک کردن و توصيه‌هاي ناخواسته‌اي که براي او دارند به قول خودشان قصد هم‌دردي دارند. آنچه در اين يادداشت قصد دارم تاکيد کنم اين است که گذشته از اصول و آدابي که اطرافيان بيمار در صحبت با او بايد رعايت کنند، خود بيمار بايد نکاتي را بداند. من به‌عنوان پزشک هميشه به يک خانم مبتلا مي‌گويم که شما مسوول واکنش‌هاي آنها نيستيد و نبايد نقش فردي که مورد ترحم واقع شده را بپذيريد و تصور کنيد ناچاريد که هر کلامي را بشنويد يا ناچاريد به هر کسي بگوييد که بيمار شده‌ايد. شما موظف نيستيد بيماري خود و دغدغه‌هايتان را با همه در ميان بگذاريد. اول از همه بايد به کسي که بيشترين احساس امنيت را داريد بگوييد. اين فرد مي‌تواند همسر شما، دوست‌تان و يا حتي يک مشاور باشد. اغلب خانم‌ها وقتي به واکنش مردم در مورد بيماري‌شان فکر مي‌کنند از گفتن مشکل خود اجتناب مي‌کنند. نکته دوم اينکه نبايد حرف‌هاي مردم اميد شما را از ادامه درمان بگيرد. هنر يک پزشک اين است که در بيمارش اطمينان ايجاد کند و به او اميد بدهد. مي‌پرسيد آيا اميد مي‌تواند موجب بهبود شما شود؟ خير. اما قطعا موجب بهبود کيفيت زندگي‌تان مي‌شود. همه ما مي‌دانيم کيفيت زندگي‌مان است که موجب رضايت و لذت ما از زندگي‌مان مي‌شود نه فقط طول عمرمان. برخي از شما خانم‌ها بسته به مذهبي که داريد دل‌تان مي‌خواهد قبل از هر اقدام درماني سري به مسجد بزنيد، به يک زيارتگاه برويد و يا سفري به اماکن مقدس داشته باشيد. به عقيده من آنچه به شما آرامش مي‌دهد را انجام دهيد چون تاخير چند روزه و کوتاه مدت خلل جدي وارد نخواهد کرد، به شرط آنکه اين سفر به شما کمک کند جدي‌تر و با روحيه خوب درمان را شروع کرده و ادامه دهيد.
منبع:www.salamat.com



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط