نيروگاه هاي بادي اقتصادي نيستند؟
نويسنده: ژروم ژيلت و جان اوانز *
ترجمه : مجتبي صادقيان
ترجمه : مجتبي صادقيان
انرژي توليد شده از باد ، هنوز نتوانسته نگاه هاي زيادي را به خود جلب كند؛ چرا كه به اعتقاد بسياري ، كارايي و بازدهي لازم را ندارد و نمي تواند رقابت موثري نيز در بازار كار داشته باشد
منتقدان انرژي هاي بادي اين روزها بسيار زيادند و مدام نيز در گوشه و كنار از يارانه اي بودن توربين هاي بادي انتقاد مي كنند. اخيرا مقاله اي در روزنامه "ديلي تلگراف" انگلستان چاپ شد كه آماري دقيق در مورد ميزان دريافت رايانه در تورينهاي بادي را به نمايش مي گذاشت .بر اساس اين مقاله در كشور انگلستان به طور ميانگين هر توربين بادي درسال 138 هزار پوند يارانه دريافت مي كند و به عبارت بهتر ، سرمايه گذاران حوزه انرژي هاي بادي در حال استفاده بسيار زياد از پول ماليات دهندگاني هستند كه شايد علاقه اي نيز به گسترش اين انرژي نداشته باشند. علاوه بر اين ، خود مزارع بادي] محل هايي كه چندين توربين بادي در آنها نصب است و از انرژي باد ، برق توليد مي كند[نيز تا حدودي يارانه دولتي مي گيرند.
البته انتقادها در انگلستان صرفا به بحث يارانه نيست ، بلكه نحوه تعامل با انرژي هاي بادي نيز از اهميت برخوردار است .
در بسياري از كشورهاي جهان ، مزراع بادي حق دسترسي به شبكه انتقال برق و مدار را دارند و کمترين قيمت نيز براي برقي كه استفاده مي كنند در قبض هاي مصرف كنندگان براي اين برق توليدي منظور مي شود.
به عبارت ديگر ، وضعيت تعرفه گذاري و وضع قيمت برق در مزارع بادي به نحوي است كه براي توليد كنندگان برق ، هم استفاده از انرژي بادي صرفه اقتصادي داشته باشند.
اين نظام حمايتي ، اساسا براي ايجاد محيطي دلچسب و مطبوع براي انرژي بادي طراحي شده است . اساسا در نظام جهاني حمايت از انرژي بادي ، سيستمي در تعرفه گذاري وجود دارد كه اصطلاحا تعرفه گذاري درونگرا يا تغذيه محور ناميده مي شود و شركت هاي انتقال دهنده برق اين تعرفه ها را مي پردازند.
البته توليد كنندگان مي بايست با تعهدات توليد خود در زمينه انرژي هاي تجديد پذير نيز سازگاري لازم را داشته باشند. در هر مورد هزينه نهايي به دوش مصرف كنندگان مي افتد ، به عبارت ديگر ، افراد از طريق ماليات خود انرژي هاي بادي را مورد حمايت قرار نمي دهند ، بلكه از طريق مبلغي كه در قبض برق پرداخت مي كنند اين حمايت انجام مي شود. البته اين مسئله مي تواند منافعي را نيز به همراه داشته باشد ، افراد پول كمتري را براي برق مي پردازند در حالي كه مجموع برقي كه مصرف مي كنند مقداري به برق بادي اختصاص دارد.
غير از اين موضوع ، مسئله ديگر نوع ساختاربازارهاي برق در اروپا و آمريكاي شمالي است . در اين بازارها اساسا قيمت گذاري براي انرژي برق به صورت حاشيه اي انجام مي شود . به عبارت ديگر ، قيمت اسمي برق همان بالاترين قيمتي است كه شركت انتقال دهنه برق مي بايست در هر زماني آن را بپردازد.
پس بالاترين قيمت برق اصولا در زمان اوج مصرف اتفاق مي افتد ، يعني در زمان هايي كه منابع توليد برق مانند زغال سنگ، انرژي هسته اي يا انرژي تركيبي پاسخگوي نياز نيست . در اين ساعات اوج مصرف ، شبكه نيازمند راه اندازي نيروگاههاي اضافي است كه غالبا مبتني بر نفت يا گاز هستند. اين نيروگاه ها كه اساسا در زمان اوج مصرف كار مي كنند ، هزينه حاشيه اي كمي دارند ، و سود حاشيه اي كمتري دارند. چرا كه در ازاي خريد نفت و گاز ، مبلغ زيادي را مي پردازند و هزينه توليد هر واحد برق بسيار بالاتر از برقي است كه با زغال سنگ توليد مي شود. به همين دليل است كه اين نيروگاه ها باعث گران شدن برق مي شوند. با اين حال ، اضافه شدن سيتسم انرژي هاي بادي مي تواند سازوكار بازار و حالت آن را تغيير دهد . توربين هاي بادي اصلا سوختي مصرف نمي كنند، لذا هزينه هاي حاشيه اي آنها نيز پايين تر مي آيد. و نسبت به توليد برق با زغال سنگ ، يا منابع هسته اي و تركيبي ، هزينه هاي كمتري دارند. به اين ترتيب ، برق توليدي آنها برق ارزاني است و شركت هاي انتقال برق مطمئنا تمايل دارند برق آنها را خريداري كنند. در روزايي كه بادي نمي وزد ، شركت هاي توليد كننده برق از طريق باد نيز دريافتي نخواهند داشت . چرا كه اساسا در قبال برقي كه توليد مي كنند پول دريافت مي كنند. اما در روزهاي پر باد اين تضمين به وجود مي آيد كه ما به التفاوت مصرف در ساعات اوج از طريق اين توربين ها تامين مي شود، بدون اين كه نيازي براي رجوع به توليد كنندگان گران قيمت برق باشد.
به عبارت ديگر ، وقتي باد نباشد يا باد كمي موجود باشد ، قيمت ها در بازارطبيعي هستند، اما وقتي باد زياد بوزد ، وزش اين باد مي تواند تاثير خوبي بر قيمت ها داشته باشد و آن را متعادل تر مي كند.
نتيجه اين كه در گذر زمان و به صورت ميانگين ، قبض برقي كه مصرف كنندگان پرداخت مي كنند كمتر خواهد بود.
آثار كاهنده قيمت انرژي هاي بادي اصطلاحا با عبارت MOE شناخته مي شود و صرفه جويي اقتصادي ناشي از اين كاهش قيمت نيز بسيار بالاست .
بنابر برآوردهاي انجام شده ، آثار اقتصادي توليد برق از باد در كشورهاي اتحاديه اروپا چيزي حدود 3 تا 23 يورو به ازاي هر مگاوات ساعت است . يكي از اين پژوهش هايي كه در اين مورد در آلمان انجام شده ، نشان مي دهد كه مصرف كنندگان برق در آْلمان روي هم رفته در يك سال 5 ميليارد يورو در مصرف برق صرفه جويي كردند.
به اين ترتيب ، مصرف كنندگان برق نبايد آن چنان نگران باشند كه پول پرداختي آنها براي انرژي هاي بادي به هدر مي رود. از سوي ديگر ، يارانه هاي پرداخت شده براي انرژي بادي نيز چندان ضرري را براي ماليات دهندگان نخواهد داشت . چرا كه روي هم رفته ، صرفه جويي اقتصادي بسيار بالايي را هم براي مصرف كنندگان و هم براي توليد كنندگان خواهد داشت.
نيوساينتيست ، 24 جولاي 2010
دانشمند شماره 566
/ع
منتقدان انرژي هاي بادي اين روزها بسيار زيادند و مدام نيز در گوشه و كنار از يارانه اي بودن توربين هاي بادي انتقاد مي كنند. اخيرا مقاله اي در روزنامه "ديلي تلگراف" انگلستان چاپ شد كه آماري دقيق در مورد ميزان دريافت رايانه در تورينهاي بادي را به نمايش مي گذاشت .بر اساس اين مقاله در كشور انگلستان به طور ميانگين هر توربين بادي درسال 138 هزار پوند يارانه دريافت مي كند و به عبارت بهتر ، سرمايه گذاران حوزه انرژي هاي بادي در حال استفاده بسيار زياد از پول ماليات دهندگاني هستند كه شايد علاقه اي نيز به گسترش اين انرژي نداشته باشند. علاوه بر اين ، خود مزارع بادي] محل هايي كه چندين توربين بادي در آنها نصب است و از انرژي باد ، برق توليد مي كند[نيز تا حدودي يارانه دولتي مي گيرند.
البته انتقادها در انگلستان صرفا به بحث يارانه نيست ، بلكه نحوه تعامل با انرژي هاي بادي نيز از اهميت برخوردار است .
در بسياري از كشورهاي جهان ، مزراع بادي حق دسترسي به شبكه انتقال برق و مدار را دارند و کمترين قيمت نيز براي برقي كه استفاده مي كنند در قبض هاي مصرف كنندگان براي اين برق توليدي منظور مي شود.
به عبارت ديگر ، وضعيت تعرفه گذاري و وضع قيمت برق در مزارع بادي به نحوي است كه براي توليد كنندگان برق ، هم استفاده از انرژي بادي صرفه اقتصادي داشته باشند.
اين نظام حمايتي ، اساسا براي ايجاد محيطي دلچسب و مطبوع براي انرژي بادي طراحي شده است . اساسا در نظام جهاني حمايت از انرژي بادي ، سيستمي در تعرفه گذاري وجود دارد كه اصطلاحا تعرفه گذاري درونگرا يا تغذيه محور ناميده مي شود و شركت هاي انتقال دهنده برق اين تعرفه ها را مي پردازند.
البته توليد كنندگان مي بايست با تعهدات توليد خود در زمينه انرژي هاي تجديد پذير نيز سازگاري لازم را داشته باشند. در هر مورد هزينه نهايي به دوش مصرف كنندگان مي افتد ، به عبارت ديگر ، افراد از طريق ماليات خود انرژي هاي بادي را مورد حمايت قرار نمي دهند ، بلكه از طريق مبلغي كه در قبض برق پرداخت مي كنند اين حمايت انجام مي شود. البته اين مسئله مي تواند منافعي را نيز به همراه داشته باشد ، افراد پول كمتري را براي برق مي پردازند در حالي كه مجموع برقي كه مصرف مي كنند مقداري به برق بادي اختصاص دارد.
غير از اين موضوع ، مسئله ديگر نوع ساختاربازارهاي برق در اروپا و آمريكاي شمالي است . در اين بازارها اساسا قيمت گذاري براي انرژي برق به صورت حاشيه اي انجام مي شود . به عبارت ديگر ، قيمت اسمي برق همان بالاترين قيمتي است كه شركت انتقال دهنه برق مي بايست در هر زماني آن را بپردازد.
پس بالاترين قيمت برق اصولا در زمان اوج مصرف اتفاق مي افتد ، يعني در زمان هايي كه منابع توليد برق مانند زغال سنگ، انرژي هسته اي يا انرژي تركيبي پاسخگوي نياز نيست . در اين ساعات اوج مصرف ، شبكه نيازمند راه اندازي نيروگاههاي اضافي است كه غالبا مبتني بر نفت يا گاز هستند. اين نيروگاه ها كه اساسا در زمان اوج مصرف كار مي كنند ، هزينه حاشيه اي كمي دارند ، و سود حاشيه اي كمتري دارند. چرا كه در ازاي خريد نفت و گاز ، مبلغ زيادي را مي پردازند و هزينه توليد هر واحد برق بسيار بالاتر از برقي است كه با زغال سنگ توليد مي شود. به همين دليل است كه اين نيروگاه ها باعث گران شدن برق مي شوند. با اين حال ، اضافه شدن سيتسم انرژي هاي بادي مي تواند سازوكار بازار و حالت آن را تغيير دهد . توربين هاي بادي اصلا سوختي مصرف نمي كنند، لذا هزينه هاي حاشيه اي آنها نيز پايين تر مي آيد. و نسبت به توليد برق با زغال سنگ ، يا منابع هسته اي و تركيبي ، هزينه هاي كمتري دارند. به اين ترتيب ، برق توليدي آنها برق ارزاني است و شركت هاي انتقال برق مطمئنا تمايل دارند برق آنها را خريداري كنند. در روزايي كه بادي نمي وزد ، شركت هاي توليد كننده برق از طريق باد نيز دريافتي نخواهند داشت . چرا كه اساسا در قبال برقي كه توليد مي كنند پول دريافت مي كنند. اما در روزهاي پر باد اين تضمين به وجود مي آيد كه ما به التفاوت مصرف در ساعات اوج از طريق اين توربين ها تامين مي شود، بدون اين كه نيازي براي رجوع به توليد كنندگان گران قيمت برق باشد.
به عبارت ديگر ، وقتي باد نباشد يا باد كمي موجود باشد ، قيمت ها در بازارطبيعي هستند، اما وقتي باد زياد بوزد ، وزش اين باد مي تواند تاثير خوبي بر قيمت ها داشته باشد و آن را متعادل تر مي كند.
نتيجه اين كه در گذر زمان و به صورت ميانگين ، قبض برقي كه مصرف كنندگان پرداخت مي كنند كمتر خواهد بود.
آثار كاهنده قيمت انرژي هاي بادي اصطلاحا با عبارت MOE شناخته مي شود و صرفه جويي اقتصادي ناشي از اين كاهش قيمت نيز بسيار بالاست .
بنابر برآوردهاي انجام شده ، آثار اقتصادي توليد برق از باد در كشورهاي اتحاديه اروپا چيزي حدود 3 تا 23 يورو به ازاي هر مگاوات ساعت است . يكي از اين پژوهش هايي كه در اين مورد در آلمان انجام شده ، نشان مي دهد كه مصرف كنندگان برق در آْلمان روي هم رفته در يك سال 5 ميليارد يورو در مصرف برق صرفه جويي كردند.
به اين ترتيب ، مصرف كنندگان برق نبايد آن چنان نگران باشند كه پول پرداختي آنها براي انرژي هاي بادي به هدر مي رود. از سوي ديگر ، يارانه هاي پرداخت شده براي انرژي بادي نيز چندان ضرري را براي ماليات دهندگان نخواهد داشت . چرا كه روي هم رفته ، صرفه جويي اقتصادي بسيار بالايي را هم براي مصرف كنندگان و هم براي توليد كنندگان خواهد داشت.
پي نوشت ها :
*ژروم ژيلت سرمايه گذار بانکي و فعال در بخش انرژي ،و هم چنين يکي از دبيرانوب سايت Tribune European به نشاني eurotrib.com است.
جان اوانز نويسنده و يکي از دبيران سايت Tribune European است.
نيوساينتيست ، 24 جولاي 2010
دانشمند شماره 566
/ع