همسران از هم چه مي‌خواهند؟

مردي کم‌کم نسبت به همسرش علاقه‌اش را از دست مي‌دهد و اين موجب جدايي آنها مي‌شود. وقتي به روند ارتباطات آنها طي ازدواج نگاه مي‌کنيد، مي‌بينيد زمان‌هايي بوده است که زن مي‌خواسته درباره چيزهايي صحبت کند اما مرد سعي در حل مشکلات او داشته است، و هر دو بحث را بي‌نتيجه رها کرده‌اند. آن مرد متوجه نبوده است که
شنبه، 30 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همسران از هم چه مي‌خواهند؟

همسران از هم چه مي‌خواهند؟
همسران از هم چه مي‌خواهند؟


 





 

اصول برقراري ارتباط سالم بين زن و شوهر
 

مردي کم‌کم نسبت به همسرش علاقه‌اش را از دست مي‌دهد و اين موجب جدايي آنها مي‌شود. وقتي به روند ارتباطات آنها طي ازدواج نگاه مي‌کنيد، مي‌بينيد زمان‌هايي بوده است که زن مي‌خواسته درباره چيزهايي صحبت کند اما مرد سعي در حل مشکلات او داشته است، و هر دو بحث را بي‌نتيجه رها کرده‌اند. آن مرد متوجه نبوده است که زن‌ها گاهي دوست دارند فقط درباره مشکلات‌شان صحبت کنند و همان موقع قصد حل کردن آن را ندارند. وقتي مردي سعي در حل مشکل مي‌کند و موفق نمي‌شود، خيلي زود دست از گوش کردن به حرف‌هاي همسرش برمي‌دارد، در حالي که زن هنوز دوست دارد درباره مشکلش صحبت کند. اين طريقه ارتباطي به طور کامل بيهوده و بي‌نتيجه است و به هيچ وجه سبب صميميت نمي‌شود.
هرچه زنان احساس استقلال و آزادي بيشتري بکنند، کمتر نياز به مردي پيدا مي‌کنند که صرفا يک حامي‌خوب باشد. به همين ترتيب، نيازهاي ديگري روي کار مي‌آيند: نياز به عشق، صميميت و ارتباط. در گذشته، عمدتا کار مرد اين بود که از خانه بيرون برود و به خاطر خانواده‌اش بجنگد و حتي از جانش نيز براي خانواده‌اش بگذرد، خانواده نيز به اين نياز داشت و آن را تقدير مي‌کرد. اما اين چيزي نيست که زن‌هاي امروزي از همسران‌شان توقع دارند. آنها مي‌خواهند اميدها، آرزوها و دنياي دروني‌شان را با آنها تقسيم کنند. مي‌خواهند که کارهايشان را با هم و درکنار هم انجام دهند. براي اين توقعات، به سطح بالاتري از صميميت نياز داريم که هنوز خيلي از ما ياد نگرفته‌ايم که چطور آن را به دست آوريم.
در گذشته عشق نوعي وظيفه و الزام بود اما اين روزها عشق چيزي در قلب است، يک شور و شوق و ميل به فرد مقابل است. احساسي جادويي است. اگر دقت کنيد که مردها بعد از ترک يک زن يا نارضايتي در يک رابطه چه احساسي دارند، ممکن است ببينيد که در ظاهر بگويند «اَه خيلي غر مي‌زد» اما احساس قلبي‌شان اين بوده است که «ديگر نمي‌توانستم او را خوشبخت کنم.»

توجه بيشتر، رابطه بهتر
 

زن نياز دارد که توجه و محبت شوهر را لحظه به لحظه احساس کند. هنگامي که زن احساس کند پراهميت‌ترين فرد در زندگي شوهرش است، اين مساله موجب شکوفايي زن شده و جذابيت او را نزد همسرش روز به روز بيشتر مي‌کند. ضرورت ديگر، رمانتيک و احساسي بودن است، حتي اگر دوست نداشته باشيد. مردها فکر مي‌کنند که اين کارها فقط براي دوران نامزدي است، پس از ازدواج، بيشتر مردها دست از اين کارها مي‌‌کشند. اما بايد به ياد داشته باشند که همين چيزها است که عشق مي‌آورد. اگر مي‌خواهيد رابطه‌تان دوام داشته باشد و روز به روز بهتر شود، بايد همان کارهايي را که در دوران نامزدي مي‌کرديد پس از ازدواج هم ادامه دهيد.

خانم‌ها هم مسوولند
 

همه تقصيرها گردن مردها نيست. اگر شوهري ديگر بعد از ازدواج براي زنش گل نمي‌خرد، شايد به اين دليل است که او هم ديگر شوهرش را حتي براي انجام کارهاي خيلي کوچک تعريف و تحسين نمي‌کند و به جاي تمجيد شروع به گوشزد کردن خطاها و کمبودها و شکست‌هايش مي‌کند. همين موجب مي‌شود که عشق در رابطه از بين برود. توصيه اکيد به خانم‌ها اين است که کوچک‌ترين موفقيت‌هاي همسران‌شان را جشن بگيرند، پيوسته آنها را تشويق و ترغيب کنند و شکست‌هايشان را به رخ آنها نکشند. اما تنها گوش دادن براي مرد مي‌تواند بسيار دشوار باشد، به خصوص درباره مسايل مربوط به طلاق، چون خيلي چيزهايي که از زبان همسرش مي‌شنود ممکن است ناراحت‌کننده باشد. چطور مي‌تواند بدون ناراحت شدن به گوش دادن ادامه دهد؟ کاري که زن مي‌تواند در اين موقعيت انجام دهد، اين است که بگويد: «مي‌دانم که شنيدن اين حرف ممکن است برايت ناراحت‌کننده باشد و اين‌طور به نظر مي‌رسد که مي‌خواهم تو را سرزنش کنم اما فقط مي‌خواهم احساساتم را بيان کنم. چون بعد از آن احساس بهتري خواهم داشت.» اين حرف‌ها هميشه کمک کننده خواهد بود. يا مي‌تواند بگويد: «لازم نيست کاري درباره اين مساله انجام دهي، من فقط مي‌خواهم حرف‌ها و احساساتم را با تو درميان بگذارم.»
بايد رابطه‌هايتان را بدون قضاوت ناعادلانه دوباره بررسي کنيد. اين همان بخشيدن است. بخشيدن، راه رفتن به سمت ارتباطات تازه است. بعضي افراد با مشاوره و صحبت کردن با ديگران بهبود مي‌يابند. هرکاري که مي‌کنيد، نبايد بگذاريد اين دردها درونتان باقي بماند، بايد به صورتي آنها را بيرون بريزيد.

شنونده خوبي باشيد
 

براي آنکه شنونده خوبي باشيد، هنگامي‌که به سخنان ديگران گوش مي‌دهيد، به نکات ذيل دقت کنيد: تمام توجه‌تان را به سوي او معطوف کنيد و به خوبي به سخنانش گوش دهيد. او را تشويق کنيد تا آزاد و راحت صحبت کند. درباره پاسخي که مي‌خواهيد بدهيد يا کاري که قرار است بعدها انجام دهيد، برنامه‌ريزي نکنيد. سخنان او را قطع نکنيد. به سرعت با سخنان وي موافقت يا مخالفت نکنيد. خود را با کار ديگري سرگرم نکنيد. براي آنکه به او نشان دهيد در حال گوش دادن به سخنانش هستيد از کلماتي مانند «بله» و عبارات کوتاهي مانند: «مي‌فهمم»، «و بعد» يا «ادامه دهيد» استفاده کنيد. فراموش نکنيد که خوب گوش کردن به ديگران، احترام گذاشتن به آنهاست. به شخص يا به جاي ديگري نگاه نکنيد. به رويا هم فرو نرويد.

حرف آخر
 

هرگاه صحبت از «سخن گفتن» و «گوش دادن» به ميان مي‌آيد ، اين تصور در ذهن تداعي مي‌شود که آنچه مهارت است «سخن گفتن» است نه «گوش دادن» و به همين دليل بشر بيش از آنکه به مهارت «گوش کردن» توجه داشته باشد، به تقويت مهارت «سخن گفتن» خود پرداخته است، در حالي که گوش دادن و سخن گفتن ، در واقع عمل متقابل يکديگر بوده و ميزان و چگونگي هر يک به ميزان و چگونگي ديگري وابسته است.
منبع: http://www.salamat.com



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.