تست گروهي سه مدل مادربورد با چيپ ست هاي H55 و H57
نويسنده: بابک ولي زاده
رقابت در پايين بازار!
اينتل در پردازنده هاي Lynnfield علاوه بر کنترلر حافظه، کنترلري براي مديريت رابط PCI-E x16 داخل پردازنده مرکزي تعبيه کرده است. به طور معمول، پردازنده گرافيکي درون چيپ ست ها تعبيه مي شوند، اما اينتل اين بار پردازنده گرافيکي را در کنار پردازنده مرکزي قرار داده و براي استفاده از قابليت هاي آن، چيپ ست هاي H55، H57 و Q57 را معرفي کرده که به وسيله مسير FDI اطلاعات پردازش شده توسط واحد پردازش گرافيکي داخل پردازنده را به خروجي تصويري انتقال مي دهد. با توجه به اين موضوع و بحث داغ اين چيپ ست، تصميم گرفتيم در اين مقاله دو چيپ ست H55 و H57 را بررسي کرده و ببينيم چه امکانات و تواني را در اختيار کاربران قرار مي دهند و کارايي پردازنده هاي گرافيکي مجتمع اينتل در مقايسه با ديگر کارت هاي گرافيکي مجتمع در چه حدي است. قبل از هر چيز با ساختار پردازنده مورد استفاده در تست هاي خود ( Intel Core i5 670) و ساختار چيپ ست هاي H55 و H57 آشنا مي شويم.
اين پردازنده دو هسته اي به فناوري هاي Hyper Threading و Turbo Boost نيز مجهز است که به کمک آن فرکانس پردازنده حداکثر به 3/73 گيگاهرتز مي رسد. هر هسته به 256 کيلوبايت حافظه نهان L2 مجهز است که در کنار چهار مگابايت حافظه مشترک L3، باعث افزايش کارايي اين پردازنده در پردازش ها مي شود.
براساس اطلاعات ارائه شده، پردازنده گرافيکي مجتمع در اين پردازنده روي يک Die مجزا از پردازنده مرکزي قرار دارد( در حقيقت، پردازنده شامل پردازنده مرکزي و پردازنده گرافيکي است). نکته جالب اين است که پردازنده گرافيکي مجتمع برخلاف پردازنده هاي مرکزي از فناوري ساخت 45 نانومتري استفاه مي کند و اندازه بزرگ تري از پردازنده مرکزي دارد( تصوير 2 سمت چپ پردازنده و سمت راست پردازنده گرافيکي). اين پردازنده Intel HD نام داشته و توانايي پشتيباني از رابط DirectX 10، OpenGL 2.1، Shader Model 4.0 و رابط تصويري HDMI 1.3 و DisplayPort را دارد. جدول 1 مشخصات پردازنده هاي اين سري و نيز Core i5 670 را نشان مي دهد.
با توجه به جدول 1 به اين نتيجه خواهيد رسيد که فرکانس بالاتر پردازنده گرافيکي موجود در Core i5 661 باعث افزايش توان مصرفي نسبت به ديگر پردازنده ها خواهد شد. همچنين فرکانس حاصل از Turbo Mode نيز تنها در صورتي به اين مقدار مي رسد که فقط يکي از هسته هاي پردازنده مرکزي فعال باشد( اين مقدار هنگام فعال بودن هر دو هسته تنها حدود چهار درصد نسبت به مقدار اوليه افزايش پيدا مي کند).
دستورالعمل هاي AES نيز که شامل شش دستورالعمل براي کدگذاري و کدگشايي اطلاعات است، براي اولين بار در اين سري پردازنده ها استفاده شده است. اين دستورالعمل ها با Bitlocker سيستم عامل Windows7 نيز سازگار بوده و در نتيجه کدگذاري و کدگشايي اطلاعات با اين روش به صورت سخت افزاري صورت مي گيرد و در کل فشار کمتري به سيستم وارد مي شود. فرکانس پردازنده گرافيکي مجتمع در چيپ ست G45 اينتل حداکثر به هشتصد مگاهرتز مي رسيد، پس انتظار نداريم در اينجا با جهشي عظيم در کارايي رو به رو شويم. با اين حال، در زمينه کاربردهاي چند رسانه شاهد نکات مثبتي هستيم. قابليت کدگشايي سخت افزاري فرمت هاي H.264/AVC ، VC-1 و MPEG-2 در پردازنده گرافيکي جديد تعبيه شده که با وجود آن مي توان دو فيلم Blu-ray را همزمان پخش کرد و فيلم هاي DVD را به ابعاد بزرگ تر تغيير سايز داد.
اما درون پردازنده نسبت به مدل هاي قبلي کمي تغيير کرده که مي تواند دليل خوبي براي کوچک تر شدن اندازه آن باشد. از آنجا که پردازنده گرافيکي داراي حافظه مستقل نبوده و بايد از حافظه سيستم استفاده کند، کنترلر حافظه از درون پردازنده مرکزي به کنترلر حافظه گرافيکي( GMCH) منتقل شده است( تأثير آن بر کارايي حافظه را در تست ها خواهيم ديد) (تصوير 2). پردازنده نيز براي استفاده از حافظه به کمک رابط QPI با اين کنترلر در ارتباط است( تصوير 3). کنترلر حافظه حداکثر از حافظه هاي DDR3 1333 به صورت دو کاناله پشتيباني مي کند. کنترلر مربوط به شانزده مسير PCI-Express x16 نيز در GMCH قرار دارد.
در بخش کنترل توان مصرفي نيز بهبودهايي صورت گرفته است. علاوه بر کنترل ولتاژ در هر زمان، قابليتي به نام Power Gate در اين پردازنده ها در نظر گرفته شده که امکان خاموش کردن يک هسته پردازشي غير فعال و قرار دادن آن در حالت Sleep C6 را که قبلاً تنها در پردازنده هاي کامپيوترهاي همراه به کار گرفته مي شد، فراهم مي کند.
سؤال مطرح شده اين است که اينتل چه مدت براي طراحي اين پردازنده وقت صرف کرده است؟ Clarkdale جزء وارثان پردازنده هاي نسل Nehalem به شمار مي آيد و از طراحي ماژولار اين نسل از پردازنده ها استفاده مي کند. اين نوع طراحي به اينتل امکان مي دهد تا در هر زمان که بخواهد و براساس نياز، تعداد هسته هاي پردازنده را کم يا زياد کرده، حافظه نهان L3 و تعداد کانال هاي حافظه و کنترلر آن ها را تغيير دهد يا حتي به آن پردازنده گرافيکي اضافه کند. بنابراين طرح و الگوي کلي به طراحي دوباره نياز نداشته و تنها بخش هاي مختلف جا به جا مي شوند.
همچنين قيمت پردازنده هاي Core i5 سري Clarkdale نيز باعث مي شود خريدار کمي با ترديد به سراغ اين محصول برود. براساس اطلاعات سايت هاي مختلف، ارزان ترين پردازنده اين سري 176 دلار و گران ترين محصول اين خانواده، Core i5 670 حدود 200 دلار قيمت دارد و داراي چهار هسته پردازشي واقعي است.
خنک کننده چيپ ست چندان داغ نمي شود و با نصب کارت گرافيک دو اسلاتي نيمي از سطح آن پوشانده خواهد شد.در اين قسمت شش پورت SATA ديده مي شود که تنها دو عدد از آن ها موازي با مادربورد هستند و بعيد به نظر مي رسد کارت گرافيکي بتواند روي آن ها را بپوشاند( مگر اين که از مدل هايي با خنک کننده هاي بسيار بزرگ استفاده مي شود). يک سوييچ با دو کليد نيز در کنار پورت هاي SATA ديده مي شود که با تغيير وضعيت آن ها مي توان تا حداکثر بيست درصد پردازنده را اورکلاک کرد. همچنين در اين مادربورد محلي براي نصب پورت LPT ديده مي شود که مي تواند براي کاربراني که پرينترهاي قديمي دارند، مفيد باشد.
متأسفانه در رابط هاي پشت مادربورد از پورت هاي IEEE 1394 و eSATA خبري نيست( البته مي توان با استفاده از مبدل به پورت eSATA دسترسي پيدا کرد). در کنار پورت هاي خروجي تصوير D-Sub، DVI و HDMI، شش پورت USB 2.0، پورت هاي PS/2، اتصال کابل شبکه گيگابيتي و شش اتصال 3/5 ميلي متري صدا قرار گرفته اند( تصوير 9). خروجي صدا توسط چيپ ست ALC889 توليد شده و اتصال شبکه نيز توسط کنترلر RTL81110L مديريت مي شود. يکي از فناوري هايي که MSI روي آن تأکيد دارد، حفاظت مادربورد در برابر الکتريسيته ساکن است. به اين ترتيب که هنگام اتصال يک حافظه فلش به کامپيوتر که مي تواند به تخليه الکتريسيته ساکن بدن نيز منجر شود، قطعات مادربورد در برابر اين الکتريسيته ساکن در امان خواهند بود.
بايوس AMI در اين مادربورد تنظيمات به نسبت سرراستي داشته و ظاهري شبيه بايوس هاي Phoenix دارد . در بخش Memory Z تنظيمات ذخيره شده در حافظه و پروفايل هاي XMP موجود در آن نمايش داده مي شود. حداکثر مقدار VGA Share Memory در بايوس اين مادربورد 128 مگابايت بود که ما اين مقدار را براي تست انتخاب کرديم. در صورتي که تنظيمات اورکلاک با مشکل مواجه شود، به ريست بايوس نياز نخواهد بود و بعد از سه بار بوت شدن ناموفق، تنظيمات به حالت اوليه باز مي گردند. همچنين در صورتي که به هر دليل بايوس سيستم دچار مشکل شود، مي توان فايل هاي مربوط به بايوس را روي يک حافظه فلش کپي کرده و بايوس را با استفاده از آن فايل ها بازيابي کرد.
مانند مادربورد MSI، باتري بايوس در اينجا نيز پايين سوکت پردازنده قرار دارد، اما در مادربوردهاي گيگابايت يک چيپ ست ساخت شرکت NEC با شماره شناسه D720200F1 سمت چپ سوکت پردازنده ديده مي شود که در حقيقت، کنترلر دو پورت USB 3.0 پشت مادربورد است( تصوير 12). در کنار هم قرار گرفتن اتصال برق 24 پين، رابط IDE و رابط فلاپي باعث شده تا اسلات هاي حافظه به سوکت پردازنده نزديک شوند( تصوير 13). براساس اطلاعات ارائه شده مي توان شانزده گيگابايت حافظه DDR3 2200 ( در حالت اورکلاک) را روي اين مادربوردها نصب کرد. البته در وب سايت اين شرکت به اين نکته اشاره شده که براي رسيدن به اين فرکانس بايد از پردازنده هاي سري Core i5 و Core i7 چهار هسته اي استفاده کرد و پردازنده تست ما( و ديگر اقوامش) حداکثر از فرکانس DDR3 1666 پشتيباني خواهند کرد.
در ادامه نيز خواهيد ديد که هنگام اورکلاک به محض گذر فرکانس حافظه از 1666 مگاهرتز، سيستم به هيچ عنوان بوت نمي شد. رابط IDE در اين مادربورد به وسيله چيپ ست Gigabyte SATA2 ( که دو رابط SATA2 سفيد رنگ روي مادربورد را نيز کنترل کرده و گرماي به نسبت بالايي توليد مي کند) و رابط فلاپي به وسيله کنترلر iTE IT8720 مديريت مي شوند.
رابط PCI-E x16 بسيار به اسلات هاي حافظه نزديک است و در صورتي که کارت گرافيک بزرگي روي مادربورد نصب کنيد، ديگر امکان جا به جايي حافظه ها وجود نخواهد داشت( در نتيجه براي برداشتن يا قرار دادن حافظه ها نخست بايد کارت گرافيک را خارج کنيد).
دومين رابط PCI-E x16 در مدل GA-H55M-USB3 با سرعت x4 فعاليت مي کند. همچنين در GA-H57M-USB3 مي توان دو کارت گرافيک را روي اين دو رابط به صورت Crossfire نصب کرد( يک رابط با سرعت x16 و ديگري با سرعت x4). خنک کننده کوچک چيپ ست نسبت به مدلي که در مادربورد MSI استفاده شده کارايي کمتري داشته و گرماي اين قسمت به طور محسوسي از مادربورد MSI بالاتر است( البته هيچ وقت شاهد گرماي زياد اين بخش حتي هنگام اورکلاک نبوديم). در کنار اين خنک کننده، محلي براي قرارگيري يک جامپر وجود دارد که براي پاک کردن بايوس مورد استفاده قرار مي گيرد، اما هيچ جامپري براي انجام اين کار در اين بخش قرار ندارد و در صورت نياز بايد از جايي يک جامپر جور کنيد!
پنج پورت SATA2 که توسط چيپ ست کنترل مي شوند به رنگ آبي روي مادربورد قرار دارند و پورت ششم به صورت رابط eSATA در کنار رابط هاي پشت مادربورد قرار گرفته است. در نزديکي پورت هاي SATA دو بايوس اين مادربورد نيز ديده مي شوند که در مادربوردهاي اين شرکت ديگر به يک استاندارد تبديل شده است( تصوير 14).
شايد بتوان اين دو مادربورد را در دسته کامل ترين مادربوردهاي micro ATX در زمينه امکانات ارتباطي دانست. چهار خروجي تصوير شامل D-Sub، DVI و HDMI و حتي خروجي تصويري جديد DisplayPort پشت مادربورد قرار دارند. براساس اطلاعات دفترچه مادربورد، در هر زمان تنها يکي از خروجي هاي تصوير ديجيتال قابل استفاده است و صداي خروجي در اتصال HDMI فقط فرمت هاي دو کاناله LPCM، AC3 و DTS را پشتيباني مي کند. در بخش صدا که توسط چيپ ست ALC889 کنترل شده و از استاندارد Dolby Home Theater پشتيباني مي کند، علاوه بر شش خروجي صداي 3/5 ميلي متري، خروجي صداي Optical نيز وجود دارد. چهار پورت USB 2.0 و دو پورت USB 3.0، يک پورت PS/2، يک پورت eSATA و يک پورت IEEE 1394 نيز تکميل کننده رابط هاي پشت مادربورد هستند( تصوير 15). در مادربوردهاي جديد اين شرکت به تدريج علامت Ultra Durable 3 کوچک تر شده و آنچه بيشتر جلب توجه مي کند علامت 333 و 3x USB Power Boost است. در اين حالت جرياني که از پورت USB منتقل مي شود سه برابر شده و به گفته Gigabyte نياز دستگاه هايي با برق بيشتر را برطرف خواهد کرد( احتمالاً تعداد دستگاه هايي که ممکن است اين قابليت برايشان مفيد واقع شود به سختي به تعداد انگشتان دست برسد!). مورد ديگر اين مجموعه فناوري، کاهش مقاومت فيوزهاي به کار رفته در اين قسمت و يکنواخت کردن جريان انتقالي از اين قسمت است که در نتيجه باعث افزايش ثبات جريان برق در اين قسمت مي شود.
هر دوي مادربوردها از Phoenix BIOS استفاده کرده و تنظيمات هر دو نيز بسيار مشابه يکديگر است. در هر دو، بخشي براي ديدن خلاصه اي از قطعات سيستم وجود دارد. تنظيمات مربوط به پردازنده، حافظه و ولتاژ در دسته بندي هاي جدا از هم قرار گرفته اند. اما دفترچه مادربورد هيچ گونه توضيحي درباره گزينه هاي بايوس در خود ندارد. به روز رساني بايوس همچون ديگر مادربوردهاي گيگابايت بوده و به آساني انجام مي شود.
علاوه بر نمودار اول، در نمودار دوم مربوط به اين تست، با توجه به امتيازهاي CPU و GPU مي توان امتياز نهايي کمتر مادربورد MSI را به امتياز پايين تر بخش پردازنده نسبت داد ( نمودارهاي 1 و 2).
مادربورد MSI در تمام تست ها مدار رگولاتور کاملاً خنکي داشت و شاهد گرماي چنداني در اين بخش نبوديم. در اين مادربورد مجبور شديم قابليت EIST و Turbo Boost را در بايوس خاموش کنيم و ضريب را به صورت دستي به 27 برسانيم.
در اين حالت سيستم بوت شده و به سادگي وارد سيستم عامل شديم. اما به محض اجراي برنامه Wprime براي بررسي ثبات سيستم، مقدار ضريب به طور خودکار به 26 کاهش پيدا مي کرد. در نهايت، ضريب 26( 27 در بايوس) و فرکانس 175 حداکثر مقداري بود که توانستيم به آن دست پيدا کنيم.
مادربوردهاي گيگابايت نيز به سادگي اورکلاک مي شدند. مرتب بودن گزينه هاي بايوس به پيدا کردن گزينه هاي مورد نياز کمک مي کرد و مقدار ضريب نيز به طور خودکار کاهش پيدا نمي کرد. در تست هايي که انجام داديم GA-H55M-USB3 به حداکثر ضريب 27 و فرکانس 165 رسيد که در اين حالت مدار رگولاتور گرم بود.
در مدل GA-H55M-USB3 نيز توانستيم فرکانس را کمي بيشتر افزايش داده و به 170 برسانيم. در اين مادربورد در حالت اورکلاک MOSFET ها به نسبت گرم بودند( نمودار 11).
منبع:عصر شبکه، شماره 104.
/ج
اينتل در پردازنده هاي Lynnfield علاوه بر کنترلر حافظه، کنترلري براي مديريت رابط PCI-E x16 داخل پردازنده مرکزي تعبيه کرده است. به طور معمول، پردازنده گرافيکي درون چيپ ست ها تعبيه مي شوند، اما اينتل اين بار پردازنده گرافيکي را در کنار پردازنده مرکزي قرار داده و براي استفاده از قابليت هاي آن، چيپ ست هاي H55، H57 و Q57 را معرفي کرده که به وسيله مسير FDI اطلاعات پردازش شده توسط واحد پردازش گرافيکي داخل پردازنده را به خروجي تصويري انتقال مي دهد. با توجه به اين موضوع و بحث داغ اين چيپ ست، تصميم گرفتيم در اين مقاله دو چيپ ست H55 و H57 را بررسي کرده و ببينيم چه امکانات و تواني را در اختيار کاربران قرار مي دهند و کارايي پردازنده هاي گرافيکي مجتمع اينتل در مقايسه با ديگر کارت هاي گرافيکي مجتمع در چه حدي است. قبل از هر چيز با ساختار پردازنده مورد استفاده در تست هاي خود ( Intel Core i5 670) و ساختار چيپ ست هاي H55 و H57 آشنا مي شويم.
بررسي ساختار پردازنده
اين پردازنده دو هسته اي به فناوري هاي Hyper Threading و Turbo Boost نيز مجهز است که به کمک آن فرکانس پردازنده حداکثر به 3/73 گيگاهرتز مي رسد. هر هسته به 256 کيلوبايت حافظه نهان L2 مجهز است که در کنار چهار مگابايت حافظه مشترک L3، باعث افزايش کارايي اين پردازنده در پردازش ها مي شود.
براساس اطلاعات ارائه شده، پردازنده گرافيکي مجتمع در اين پردازنده روي يک Die مجزا از پردازنده مرکزي قرار دارد( در حقيقت، پردازنده شامل پردازنده مرکزي و پردازنده گرافيکي است). نکته جالب اين است که پردازنده گرافيکي مجتمع برخلاف پردازنده هاي مرکزي از فناوري ساخت 45 نانومتري استفاه مي کند و اندازه بزرگ تري از پردازنده مرکزي دارد( تصوير 2 سمت چپ پردازنده و سمت راست پردازنده گرافيکي). اين پردازنده Intel HD نام داشته و توانايي پشتيباني از رابط DirectX 10، OpenGL 2.1، Shader Model 4.0 و رابط تصويري HDMI 1.3 و DisplayPort را دارد. جدول 1 مشخصات پردازنده هاي اين سري و نيز Core i5 670 را نشان مي دهد.
با توجه به جدول 1 به اين نتيجه خواهيد رسيد که فرکانس بالاتر پردازنده گرافيکي موجود در Core i5 661 باعث افزايش توان مصرفي نسبت به ديگر پردازنده ها خواهد شد. همچنين فرکانس حاصل از Turbo Mode نيز تنها در صورتي به اين مقدار مي رسد که فقط يکي از هسته هاي پردازنده مرکزي فعال باشد( اين مقدار هنگام فعال بودن هر دو هسته تنها حدود چهار درصد نسبت به مقدار اوليه افزايش پيدا مي کند).
دستورالعمل هاي AES نيز که شامل شش دستورالعمل براي کدگذاري و کدگشايي اطلاعات است، براي اولين بار در اين سري پردازنده ها استفاده شده است. اين دستورالعمل ها با Bitlocker سيستم عامل Windows7 نيز سازگار بوده و در نتيجه کدگذاري و کدگشايي اطلاعات با اين روش به صورت سخت افزاري صورت مي گيرد و در کل فشار کمتري به سيستم وارد مي شود. فرکانس پردازنده گرافيکي مجتمع در چيپ ست G45 اينتل حداکثر به هشتصد مگاهرتز مي رسيد، پس انتظار نداريم در اينجا با جهشي عظيم در کارايي رو به رو شويم. با اين حال، در زمينه کاربردهاي چند رسانه شاهد نکات مثبتي هستيم. قابليت کدگشايي سخت افزاري فرمت هاي H.264/AVC ، VC-1 و MPEG-2 در پردازنده گرافيکي جديد تعبيه شده که با وجود آن مي توان دو فيلم Blu-ray را همزمان پخش کرد و فيلم هاي DVD را به ابعاد بزرگ تر تغيير سايز داد.
اما درون پردازنده نسبت به مدل هاي قبلي کمي تغيير کرده که مي تواند دليل خوبي براي کوچک تر شدن اندازه آن باشد. از آنجا که پردازنده گرافيکي داراي حافظه مستقل نبوده و بايد از حافظه سيستم استفاده کند، کنترلر حافظه از درون پردازنده مرکزي به کنترلر حافظه گرافيکي( GMCH) منتقل شده است( تأثير آن بر کارايي حافظه را در تست ها خواهيم ديد) (تصوير 2). پردازنده نيز براي استفاده از حافظه به کمک رابط QPI با اين کنترلر در ارتباط است( تصوير 3). کنترلر حافظه حداکثر از حافظه هاي DDR3 1333 به صورت دو کاناله پشتيباني مي کند. کنترلر مربوط به شانزده مسير PCI-Express x16 نيز در GMCH قرار دارد.
در بخش کنترل توان مصرفي نيز بهبودهايي صورت گرفته است. علاوه بر کنترل ولتاژ در هر زمان، قابليتي به نام Power Gate در اين پردازنده ها در نظر گرفته شده که امکان خاموش کردن يک هسته پردازشي غير فعال و قرار دادن آن در حالت Sleep C6 را که قبلاً تنها در پردازنده هاي کامپيوترهاي همراه به کار گرفته مي شد، فراهم مي کند.
سؤال مطرح شده اين است که اينتل چه مدت براي طراحي اين پردازنده وقت صرف کرده است؟ Clarkdale جزء وارثان پردازنده هاي نسل Nehalem به شمار مي آيد و از طراحي ماژولار اين نسل از پردازنده ها استفاده مي کند. اين نوع طراحي به اينتل امکان مي دهد تا در هر زمان که بخواهد و براساس نياز، تعداد هسته هاي پردازنده را کم يا زياد کرده، حافظه نهان L3 و تعداد کانال هاي حافظه و کنترلر آن ها را تغيير دهد يا حتي به آن پردازنده گرافيکي اضافه کند. بنابراين طرح و الگوي کلي به طراحي دوباره نياز نداشته و تنها بخش هاي مختلف جا به جا مي شوند.
چيپ ست هاي جديد
همچنين قيمت پردازنده هاي Core i5 سري Clarkdale نيز باعث مي شود خريدار کمي با ترديد به سراغ اين محصول برود. براساس اطلاعات سايت هاي مختلف، ارزان ترين پردازنده اين سري 176 دلار و گران ترين محصول اين خانواده، Core i5 670 حدود 200 دلار قيمت دارد و داراي چهار هسته پردازشي واقعي است.
مادربوردهاي مورد آزمايش
MSI H55M-E33
خنک کننده چيپ ست چندان داغ نمي شود و با نصب کارت گرافيک دو اسلاتي نيمي از سطح آن پوشانده خواهد شد.در اين قسمت شش پورت SATA ديده مي شود که تنها دو عدد از آن ها موازي با مادربورد هستند و بعيد به نظر مي رسد کارت گرافيکي بتواند روي آن ها را بپوشاند( مگر اين که از مدل هايي با خنک کننده هاي بسيار بزرگ استفاده مي شود). يک سوييچ با دو کليد نيز در کنار پورت هاي SATA ديده مي شود که با تغيير وضعيت آن ها مي توان تا حداکثر بيست درصد پردازنده را اورکلاک کرد. همچنين در اين مادربورد محلي براي نصب پورت LPT ديده مي شود که مي تواند براي کاربراني که پرينترهاي قديمي دارند، مفيد باشد.
متأسفانه در رابط هاي پشت مادربورد از پورت هاي IEEE 1394 و eSATA خبري نيست( البته مي توان با استفاده از مبدل به پورت eSATA دسترسي پيدا کرد). در کنار پورت هاي خروجي تصوير D-Sub، DVI و HDMI، شش پورت USB 2.0، پورت هاي PS/2، اتصال کابل شبکه گيگابيتي و شش اتصال 3/5 ميلي متري صدا قرار گرفته اند( تصوير 9). خروجي صدا توسط چيپ ست ALC889 توليد شده و اتصال شبکه نيز توسط کنترلر RTL81110L مديريت مي شود. يکي از فناوري هايي که MSI روي آن تأکيد دارد، حفاظت مادربورد در برابر الکتريسيته ساکن است. به اين ترتيب که هنگام اتصال يک حافظه فلش به کامپيوتر که مي تواند به تخليه الکتريسيته ساکن بدن نيز منجر شود، قطعات مادربورد در برابر اين الکتريسيته ساکن در امان خواهند بود.
بايوس AMI در اين مادربورد تنظيمات به نسبت سرراستي داشته و ظاهري شبيه بايوس هاي Phoenix دارد . در بخش Memory Z تنظيمات ذخيره شده در حافظه و پروفايل هاي XMP موجود در آن نمايش داده مي شود. حداکثر مقدار VGA Share Memory در بايوس اين مادربورد 128 مگابايت بود که ما اين مقدار را براي تست انتخاب کرديم. در صورتي که تنظيمات اورکلاک با مشکل مواجه شود، به ريست بايوس نياز نخواهد بود و بعد از سه بار بوت شدن ناموفق، تنظيمات به حالت اوليه باز مي گردند. همچنين در صورتي که به هر دليل بايوس سيستم دچار مشکل شود، مي توان فايل هاي مربوط به بايوس را روي يک حافظه فلش کپي کرده و بايوس را با استفاده از آن فايل ها بازيابي کرد.
GA-H55M-USB3 و Gigabyte GA-H57M-USB3
مانند مادربورد MSI، باتري بايوس در اينجا نيز پايين سوکت پردازنده قرار دارد، اما در مادربوردهاي گيگابايت يک چيپ ست ساخت شرکت NEC با شماره شناسه D720200F1 سمت چپ سوکت پردازنده ديده مي شود که در حقيقت، کنترلر دو پورت USB 3.0 پشت مادربورد است( تصوير 12). در کنار هم قرار گرفتن اتصال برق 24 پين، رابط IDE و رابط فلاپي باعث شده تا اسلات هاي حافظه به سوکت پردازنده نزديک شوند( تصوير 13). براساس اطلاعات ارائه شده مي توان شانزده گيگابايت حافظه DDR3 2200 ( در حالت اورکلاک) را روي اين مادربوردها نصب کرد. البته در وب سايت اين شرکت به اين نکته اشاره شده که براي رسيدن به اين فرکانس بايد از پردازنده هاي سري Core i5 و Core i7 چهار هسته اي استفاده کرد و پردازنده تست ما( و ديگر اقوامش) حداکثر از فرکانس DDR3 1666 پشتيباني خواهند کرد.
در ادامه نيز خواهيد ديد که هنگام اورکلاک به محض گذر فرکانس حافظه از 1666 مگاهرتز، سيستم به هيچ عنوان بوت نمي شد. رابط IDE در اين مادربورد به وسيله چيپ ست Gigabyte SATA2 ( که دو رابط SATA2 سفيد رنگ روي مادربورد را نيز کنترل کرده و گرماي به نسبت بالايي توليد مي کند) و رابط فلاپي به وسيله کنترلر iTE IT8720 مديريت مي شوند.
رابط PCI-E x16 بسيار به اسلات هاي حافظه نزديک است و در صورتي که کارت گرافيک بزرگي روي مادربورد نصب کنيد، ديگر امکان جا به جايي حافظه ها وجود نخواهد داشت( در نتيجه براي برداشتن يا قرار دادن حافظه ها نخست بايد کارت گرافيک را خارج کنيد).
دومين رابط PCI-E x16 در مدل GA-H55M-USB3 با سرعت x4 فعاليت مي کند. همچنين در GA-H57M-USB3 مي توان دو کارت گرافيک را روي اين دو رابط به صورت Crossfire نصب کرد( يک رابط با سرعت x16 و ديگري با سرعت x4). خنک کننده کوچک چيپ ست نسبت به مدلي که در مادربورد MSI استفاده شده کارايي کمتري داشته و گرماي اين قسمت به طور محسوسي از مادربورد MSI بالاتر است( البته هيچ وقت شاهد گرماي زياد اين بخش حتي هنگام اورکلاک نبوديم). در کنار اين خنک کننده، محلي براي قرارگيري يک جامپر وجود دارد که براي پاک کردن بايوس مورد استفاده قرار مي گيرد، اما هيچ جامپري براي انجام اين کار در اين بخش قرار ندارد و در صورت نياز بايد از جايي يک جامپر جور کنيد!
پنج پورت SATA2 که توسط چيپ ست کنترل مي شوند به رنگ آبي روي مادربورد قرار دارند و پورت ششم به صورت رابط eSATA در کنار رابط هاي پشت مادربورد قرار گرفته است. در نزديکي پورت هاي SATA دو بايوس اين مادربورد نيز ديده مي شوند که در مادربوردهاي اين شرکت ديگر به يک استاندارد تبديل شده است( تصوير 14).
شايد بتوان اين دو مادربورد را در دسته کامل ترين مادربوردهاي micro ATX در زمينه امکانات ارتباطي دانست. چهار خروجي تصوير شامل D-Sub، DVI و HDMI و حتي خروجي تصويري جديد DisplayPort پشت مادربورد قرار دارند. براساس اطلاعات دفترچه مادربورد، در هر زمان تنها يکي از خروجي هاي تصوير ديجيتال قابل استفاده است و صداي خروجي در اتصال HDMI فقط فرمت هاي دو کاناله LPCM، AC3 و DTS را پشتيباني مي کند. در بخش صدا که توسط چيپ ست ALC889 کنترل شده و از استاندارد Dolby Home Theater پشتيباني مي کند، علاوه بر شش خروجي صداي 3/5 ميلي متري، خروجي صداي Optical نيز وجود دارد. چهار پورت USB 2.0 و دو پورت USB 3.0، يک پورت PS/2، يک پورت eSATA و يک پورت IEEE 1394 نيز تکميل کننده رابط هاي پشت مادربورد هستند( تصوير 15). در مادربوردهاي جديد اين شرکت به تدريج علامت Ultra Durable 3 کوچک تر شده و آنچه بيشتر جلب توجه مي کند علامت 333 و 3x USB Power Boost است. در اين حالت جرياني که از پورت USB منتقل مي شود سه برابر شده و به گفته Gigabyte نياز دستگاه هايي با برق بيشتر را برطرف خواهد کرد( احتمالاً تعداد دستگاه هايي که ممکن است اين قابليت برايشان مفيد واقع شود به سختي به تعداد انگشتان دست برسد!). مورد ديگر اين مجموعه فناوري، کاهش مقاومت فيوزهاي به کار رفته در اين قسمت و يکنواخت کردن جريان انتقالي از اين قسمت است که در نتيجه باعث افزايش ثبات جريان برق در اين قسمت مي شود.
هر دوي مادربوردها از Phoenix BIOS استفاده کرده و تنظيمات هر دو نيز بسيار مشابه يکديگر است. در هر دو، بخشي براي ديدن خلاصه اي از قطعات سيستم وجود دارد. تنظيمات مربوط به پردازنده، حافظه و ولتاژ در دسته بندي هاي جدا از هم قرار گرفته اند. اما دفترچه مادربورد هيچ گونه توضيحي درباره گزينه هاي بايوس در خود ندارد. به روز رساني بايوس همچون ديگر مادربوردهاي گيگابايت بوده و به آساني انجام مي شود.
سيستم مورد آزمايش و نتايج تست
3D Mark Vantage 1.02
علاوه بر نمودار اول، در نمودار دوم مربوط به اين تست، با توجه به امتيازهاي CPU و GPU مي توان امتياز نهايي کمتر مادربورد MSI را به امتياز پايين تر بخش پردازنده نسبت داد ( نمودارهاي 1 و 2).
Wprime 2.0
Cinebench R11.5
Cinebench R10
PC Mark Vantage
Everest Ultimate 5.3
HD Tune Pro 4.01
Residend Evil 5
Far Cry 2
اورکلاک
مادربورد MSI در تمام تست ها مدار رگولاتور کاملاً خنکي داشت و شاهد گرماي چنداني در اين بخش نبوديم. در اين مادربورد مجبور شديم قابليت EIST و Turbo Boost را در بايوس خاموش کنيم و ضريب را به صورت دستي به 27 برسانيم.
در اين حالت سيستم بوت شده و به سادگي وارد سيستم عامل شديم. اما به محض اجراي برنامه Wprime براي بررسي ثبات سيستم، مقدار ضريب به طور خودکار به 26 کاهش پيدا مي کرد. در نهايت، ضريب 26( 27 در بايوس) و فرکانس 175 حداکثر مقداري بود که توانستيم به آن دست پيدا کنيم.
مادربوردهاي گيگابايت نيز به سادگي اورکلاک مي شدند. مرتب بودن گزينه هاي بايوس به پيدا کردن گزينه هاي مورد نياز کمک مي کرد و مقدار ضريب نيز به طور خودکار کاهش پيدا نمي کرد. در تست هايي که انجام داديم GA-H55M-USB3 به حداکثر ضريب 27 و فرکانس 165 رسيد که در اين حالت مدار رگولاتور گرم بود.
در مدل GA-H55M-USB3 نيز توانستيم فرکانس را کمي بيشتر افزايش داده و به 170 برسانيم. در اين مادربورد در حالت اورکلاک MOSFET ها به نسبت گرم بودند( نمودار 11).
منبع:عصر شبکه، شماره 104.
/ج