23 نکته کليدي در تربيت فرزندان
کار کنيم تا کودکانمان رفتارهاي ناپسندشان را ترک کنند؟
بچهها لجباز، بيادب، پرخاشگر و يا خودخواه متولد نميشوند، اينها رفتارهايي اکتسابي هستند. از اين روشها استفاده ميکنند تا هرچه را که ميخواهند به دست آورند؛ مگر آن که شما مانع اين رفتار در آنها شويد.
براي شروع کار، دقت کنيد که نبايد توقع داشته باشيد تمام مشکلات را با هم برطرف کنيد. بايد حداقل سه هفته براي تغيير هر رفتار نادرستي که کودکتان دارد، وقت در نظر بگيريد. براي شروع، ميتوانيد با 23 تمرين زير شروع کنيد:
مقابله با زيادهطلبي: به درخواست کودک براي خريد کردن پاسخ منفي دهيد و هيچ احساس گناهي نکنيد. ايفاي وظايف، کار چندان آساني نيست. مواقعي وجود دارد که کودک تصميمهاي شما را دوست ندارد اما براي تربيت او، اتخاذ چنين تصميمهايي لازم است.
اولويتگذاري را به او بياموزيد: در اعياد و تولدها از کودکتان بخواهيد تا فهرستي از هداياي دلخواهش را به ترتيب اولويت تهيه کند. خردسالان ميتوانند عکس آنها را بکشند.
بخشش را به او بياموزيد: از کودکتان بخواهيد تا بخشي از پول توجيبياش را به حساب موسسه خيريه، با انتخاب خودش واريز کند. بچهها را تشويق کنيد تا از صميم قلب، هدايايي را به ديگران ببخشند. يک سنت خانوادگي را بنا کنيد. به اين ترتيب هديهاي را که به دست خود افراد خانواده ساخته شده، به يکديگر بدهيد. اين کار باعث ميشود بچهها، هدايايي را که از روي عشق و علاقه به آنها داده ميشود تشخيص دهند.
قاطعيت: حقيقت را همانطور که هست بگوييد. هرگاه از کودک رفتار بيادبانهاي سر زد، به او تذکر دهيد، به طور مثال به او بگوييد: «وقتي که دارم با تو حرف ميزنم، چشمهايت اين طرف و آن طرف ميچرخد، اين رفتار بيادبانهاي است. نبايد اين کار را بکني».
به کودکتان کم محلي کنيد: شانههايتان را بالا بيندازيد و از گفتگو با فرزندتان امتناع کنيد تا او متوجه اشتباهش شود و از رفتار بيادبانهاش دست بردارد.
کودک را تشويق کنيد تا مودب باشد: هرگاه متوجه شديد که رفتار مودبانهاي از کودکتان سر زد، از او قدرداني کنيد، به طور مثال بگوييد: «از تو متشکرم، به دليل اينکه وقتي داشتم با تو حرف ميزدم، تا اين حد مودبانه به حرفهاي من گوش کردي.»
مقابله با ناسزاگويي: لغات زشت و ناپسند را براي بچهها مشخص کنيد و برايشان محدوديت قرار دهيد. بهطور مثال به او بگوييد: «وقتي به درستي کلمهاي شک داري، آن را به زبان نياور.» توضيح دهيد که دشنام دادن، بد است زيرا باعث ناراحت شدن مردم ميشود: «اگر يکبار آن را بگويي، برايت به شکل عادت درميآيد و آن گاه اين کلمات زشت ممکن است به طور ناخودآگاه جلوي پدربزرگ، مادربزرگ و معلمان و يا والدين دوستانت، از دهانت خارج شود. آدمهاي خوب دشنام نميدهند، تو که نميخواهي مردم گمان کنند که تو آدم بدي هستي؟»
معادلهاي مناسبي را بيابيد: به جاي دشنام دادن ميتوانيد ابتکار جالبي به کار ببريد. به طور مثال، به جاي دشنامها، معادلي مانند آن بيابيد که توهينآميز نباشد. حتي او ميتواند لغاتي را براي خودش اختراع و نوآوري کند.
عصباني نشويد و واکنش شديد نشان ندهيد. وقتي که کودک براي اولين بار مرتکب خطا ميشود، عصباني نشويد. به او بگوييد: «ما در خانواده چنين لغاتي را استفاده نميکنيم.» به بچههاي بزرگتر بگوييد: «تو با مقررات آشنايي داري، نميخواهم آن کلمه را دوباره بشنوم.»
مقابله با دروغگويي: توضيح دهيد که دروغگويي غلط و ناپسند است چون باعث دردسر شما و رنجاندن ديگران ميشود و سبب ميشود ديگران کمتر به شما اطمينان کنند. دروغگويي ميتواند به شکل يک عادت درآيد که در آن صورت ترک آن مشکل خواهد بود.
پرسشهاي اخلاقي مطرح کنيد: اگر کودکتان را هنگام دروغگويي، غافلگير کرديد، پرسيدن پرسشهايي از او ميتواند موجب بيداري وجدانش شود به طور مثال از او بپرسيد: «آيا کار درستي انجام دادي؟ فکر ميکني علت نگراني من چيست؟ اگر همه در خانواده هميشه به هم دروغ بگويند، چه اتفاقي ميافتد؟»
انتظارات خود را تفهيم کنيد: به کودکتان بفهمانيد که لحن صحبتتان جدي است و درخواستتان را بايد انجام دهد. به طور مثال با لحني مودبانه بگوييد: «اگر واقعا براي انجام ندادن آنچه از تو ميخواهم دليل خوبي داري، به من بگو.» هر وقت که کودکتان سعي ميکند با شما جر و بحث کند، خواسته خود را لغت به لغت تکرار کنيد. به طور مثال بگوييد: «شام سر ساعت شش صرف ميشود، تو بايد سر ساعت، سر ميز غذا حاضر شوي.» به او کمي آزادي عمل بدهيد، به طور مثال بگوييد: «امروز بايد کارهايت را انجام دهي. دوست داري پيش از شام آن را تمام کني يا بعد از شام؟»
گاهي با او مدارا کنيد: ممکن است به کودکتان بگوييد: «خوب، تو الان بايد تکاليفت را انجام دهي اما ميبينم سخت مشغول بازي هستي. چطور است تا نيم ساعت ديگر به بازي ادامه بدهي، بعد تکاليفت را انجام دهي.»
مقابله با نق زدن: ممکن است نق زدن طوري براي او عادت شده باشد که حتي خودش هم خبر نداشته باشد. به او تفاوت ميان صداي نق زدن و يک لحن عادي صحبت کردن را نشان دهيد.
تفريح را متوقف کنيد: اگر کودکتان به هنگام بازي ناله و زاري کرد، به او بگوييد: «تو داري گريه ميکني؟ تو با قوانين آشنايي داري و ميداني قرارمان چيست؟ اگر دوباره گريه کني برميگرديم به خانه.»
رفتار سنجيده را به او بياموزيد: به کودکتان ياد بدهيد که پيش از عمل کردن، فکر کند. به کودکتان ياد بدهيد که از خود چنين سوالهايي را بپرسيد: «آيا اين کار باعث ناراحتي کسي ميشود يا نه؟ به او بياموزيد فکر کند که اگر آن کار را انجام دهد، چه اتفاقي ميافتد؟
رفتارهاي ديگري به او بياموزيد: اگر کودک نوپاي شما در حال دندان درآوردن است، از گاز گرفتن لذت ميبرد و دوست دارد اشيا را گاز بگيرد، بنابراين مطمئن شويد چيز مناسبي براي گاز گرفتن دارد. اگر کودکتان هنوز حرف نميزند، او را از وضعيتي که ممکن است کسي را گاز بگيرد، دور سازيد و فعاليت ديگري را به او پيشنهاد کنيد، به طور مثال بگوييد: «دوست داري با خاکرس بازي کني يا با قالبهايت؟
مقابله با حرف گوش نکردن: خودتان شنونده خوبي باشيد و به فرزندتان نشان دهيد که به حرفهاي همسرتان، دوستانتان و خود او گوش ميدهيد. اين ضربالمثل قديمي هميشه يادتان باشد: «تنها به يک دليل دو گوش و يک دهان داريم.» بيشتر از آنچه حرف ميزنيد، به حرفهاي کودکتان گوش کنيد.
با او با ادب و احترام صحبت کنيد: اگر از کودکتان به شدت انتقاد کنيد يا بر سر او فرياد بکشيد، او داد و فرياد خواهد کرد. از خود بپرسيد: «اگر بچه بودي، دوست داشتي چگونه با تو صحبت ميکردند؟» براي اينکه مطمئن شويد به شما نگاه ميکند، به آرامي چانهاش را بلند کنيد و بگوييد: «لطفا به من نگاه کن و گوش کن چه ميگويم!»
لحن صدايتان را آرامتر کنيد: اگر با لحني ملايم و آرام با کودکتان صحبت کنيد، احتمالا دست از جار و جنجال برخواهد داشت. معلمها به تاثير و کارکرد اين روش اطمينان دارند و از آن استفاده ميکنند. حرفهايتان را کوتاه و مختصر، با لحني شيرين و خوشايند و واضح و روشن بگوييد. گاهي اوقات گفتن تنها يک کلمه، تاثير بسيار خوبي دارد: «تکاليف! کارهايت!»
تا سه بشماريد: بچهها، پيش از پاسخ دادن به پرسشهاي شما، نياز به وقت بيشتري براي تفکر درباره آنچه شنيدهاند، دارند. وقتي که سوالي از آنها ميپرسيد يا خواهشي داريد، حداقل سه ثانيه صبر کنيد تا او آنچه را شنيده، فرا گيرد و درک کند.
نوبت را به او بياموزيد: به نوبت کار کردن و بازي کردن را به او بياموزيد. ترتيبي دهيد که بچهها طوري بازي کنند تا با قوانين نوبتگيري آشنايي پيدا کنند. به طور مثال به او بگوييد: «وقتي که بازي ميکني، حتما نوبت را رعايت کن. اول تو برو، بعد نوبت دوستت است.» وقتي که دو بچه نميتوانند تصميم بگيرند، شير يا خط انداختن به آنها حق انتخاب ميدهد، اين عمل به آنها ميگويد که چه کسي انتخاب کند، چه کار کنند، يا چه کسي اول برود.
قانون تساوي: اين قاعده ساده و عادلانه کارساز است. بهطور مثال بگوييد: «اگر تو اول کيک را ميبري، بعد ديگري تصميم ميگيرد که کدام تکه را بردارد.» اين کار ميتواند با روشهاي بسيار متفاوتي صورت بگيرد. بهطور مثال بگوييد: «اگر تو، نوع بازي را انتخاب ميکني، پس اول دوستت بازي را شروع ميکند.» وقتي که کودکتان قوانين تساوي حقوق را رعايت کرد، براي او توضيح دهيد که چه کار خوبي کرده است، در اين صورت او بيشتر راغب خواهد بود که دوباره آن را تکرار کند. به طور مثال بگوييد: «متوجه شدم که چطور اسباببازيهايت را قسمت کردي، حالا تو و دوستت هر دو به يک اندازه اسباببازي داريد.» گاهي لازم است کودکتان را تنبيه کنيد، در اينجا چند تنبيه را که اثرگذار هستند، ذکر ميکنيم:
روي پيشخوان آشپزخانه، يک شيشه خالي مربا بگذاريد. هر وقت خطايي از کودکتان سر زد، بايد سکهاي در شيشه بيندازد، وقتي شيشه پر شد آن را به يک موسسه خيريه با انتخاب خود او ببريد. اگر کودکتان خردسال است و پول تو جيبي ندارد، با کمک خودش فهرستي از کارهايي را که ميتواند انجام دهد، به جاي جبران کار اشتباهش تهيه کنيد. فهرستي از کارهاي روزانه (جاروبرقي کشيدن، گردگيري کردن، تا کردن لباسهاي شسته) که خارج از مسووليتهاي اوست تهيه کنيد. به او بفهمانيد که هر خطايي از او سر بزند، بايد يکي از اين کارها را انجام دهد. اگر رفتار بد کودک شما، ديگري را متاثر کرد، او را مجبور کنيد که به آن شخص، نامهاي بنويسد، يا گفتگويي رودررو با او داشته باشد يا براي او هديهاي را که خودش درست کرده است، بفرستد.
منبع: http://salamat.com
بچهها لجباز، بيادب، پرخاشگر و يا خودخواه متولد نميشوند، اينها رفتارهايي اکتسابي هستند. از اين روشها استفاده ميکنند تا هرچه را که ميخواهند به دست آورند؛ مگر آن که شما مانع اين رفتار در آنها شويد.
براي شروع کار، دقت کنيد که نبايد توقع داشته باشيد تمام مشکلات را با هم برطرف کنيد. بايد حداقل سه هفته براي تغيير هر رفتار نادرستي که کودکتان دارد، وقت در نظر بگيريد. براي شروع، ميتوانيد با 23 تمرين زير شروع کنيد:
مقابله با زيادهطلبي: به درخواست کودک براي خريد کردن پاسخ منفي دهيد و هيچ احساس گناهي نکنيد. ايفاي وظايف، کار چندان آساني نيست. مواقعي وجود دارد که کودک تصميمهاي شما را دوست ندارد اما براي تربيت او، اتخاذ چنين تصميمهايي لازم است.
اولويتگذاري را به او بياموزيد: در اعياد و تولدها از کودکتان بخواهيد تا فهرستي از هداياي دلخواهش را به ترتيب اولويت تهيه کند. خردسالان ميتوانند عکس آنها را بکشند.
بخشش را به او بياموزيد: از کودکتان بخواهيد تا بخشي از پول توجيبياش را به حساب موسسه خيريه، با انتخاب خودش واريز کند. بچهها را تشويق کنيد تا از صميم قلب، هدايايي را به ديگران ببخشند. يک سنت خانوادگي را بنا کنيد. به اين ترتيب هديهاي را که به دست خود افراد خانواده ساخته شده، به يکديگر بدهيد. اين کار باعث ميشود بچهها، هدايايي را که از روي عشق و علاقه به آنها داده ميشود تشخيص دهند.
قاطعيت: حقيقت را همانطور که هست بگوييد. هرگاه از کودک رفتار بيادبانهاي سر زد، به او تذکر دهيد، به طور مثال به او بگوييد: «وقتي که دارم با تو حرف ميزنم، چشمهايت اين طرف و آن طرف ميچرخد، اين رفتار بيادبانهاي است. نبايد اين کار را بکني».
به کودکتان کم محلي کنيد: شانههايتان را بالا بيندازيد و از گفتگو با فرزندتان امتناع کنيد تا او متوجه اشتباهش شود و از رفتار بيادبانهاش دست بردارد.
کودک را تشويق کنيد تا مودب باشد: هرگاه متوجه شديد که رفتار مودبانهاي از کودکتان سر زد، از او قدرداني کنيد، به طور مثال بگوييد: «از تو متشکرم، به دليل اينکه وقتي داشتم با تو حرف ميزدم، تا اين حد مودبانه به حرفهاي من گوش کردي.»
مقابله با ناسزاگويي: لغات زشت و ناپسند را براي بچهها مشخص کنيد و برايشان محدوديت قرار دهيد. بهطور مثال به او بگوييد: «وقتي به درستي کلمهاي شک داري، آن را به زبان نياور.» توضيح دهيد که دشنام دادن، بد است زيرا باعث ناراحت شدن مردم ميشود: «اگر يکبار آن را بگويي، برايت به شکل عادت درميآيد و آن گاه اين کلمات زشت ممکن است به طور ناخودآگاه جلوي پدربزرگ، مادربزرگ و معلمان و يا والدين دوستانت، از دهانت خارج شود. آدمهاي خوب دشنام نميدهند، تو که نميخواهي مردم گمان کنند که تو آدم بدي هستي؟»
معادلهاي مناسبي را بيابيد: به جاي دشنام دادن ميتوانيد ابتکار جالبي به کار ببريد. به طور مثال، به جاي دشنامها، معادلي مانند آن بيابيد که توهينآميز نباشد. حتي او ميتواند لغاتي را براي خودش اختراع و نوآوري کند.
عصباني نشويد و واکنش شديد نشان ندهيد. وقتي که کودک براي اولين بار مرتکب خطا ميشود، عصباني نشويد. به او بگوييد: «ما در خانواده چنين لغاتي را استفاده نميکنيم.» به بچههاي بزرگتر بگوييد: «تو با مقررات آشنايي داري، نميخواهم آن کلمه را دوباره بشنوم.»
مقابله با دروغگويي: توضيح دهيد که دروغگويي غلط و ناپسند است چون باعث دردسر شما و رنجاندن ديگران ميشود و سبب ميشود ديگران کمتر به شما اطمينان کنند. دروغگويي ميتواند به شکل يک عادت درآيد که در آن صورت ترک آن مشکل خواهد بود.
پرسشهاي اخلاقي مطرح کنيد: اگر کودکتان را هنگام دروغگويي، غافلگير کرديد، پرسيدن پرسشهايي از او ميتواند موجب بيداري وجدانش شود به طور مثال از او بپرسيد: «آيا کار درستي انجام دادي؟ فکر ميکني علت نگراني من چيست؟ اگر همه در خانواده هميشه به هم دروغ بگويند، چه اتفاقي ميافتد؟»
انتظارات خود را تفهيم کنيد: به کودکتان بفهمانيد که لحن صحبتتان جدي است و درخواستتان را بايد انجام دهد. به طور مثال با لحني مودبانه بگوييد: «اگر واقعا براي انجام ندادن آنچه از تو ميخواهم دليل خوبي داري، به من بگو.» هر وقت که کودکتان سعي ميکند با شما جر و بحث کند، خواسته خود را لغت به لغت تکرار کنيد. به طور مثال بگوييد: «شام سر ساعت شش صرف ميشود، تو بايد سر ساعت، سر ميز غذا حاضر شوي.» به او کمي آزادي عمل بدهيد، به طور مثال بگوييد: «امروز بايد کارهايت را انجام دهي. دوست داري پيش از شام آن را تمام کني يا بعد از شام؟»
گاهي با او مدارا کنيد: ممکن است به کودکتان بگوييد: «خوب، تو الان بايد تکاليفت را انجام دهي اما ميبينم سخت مشغول بازي هستي. چطور است تا نيم ساعت ديگر به بازي ادامه بدهي، بعد تکاليفت را انجام دهي.»
مقابله با نق زدن: ممکن است نق زدن طوري براي او عادت شده باشد که حتي خودش هم خبر نداشته باشد. به او تفاوت ميان صداي نق زدن و يک لحن عادي صحبت کردن را نشان دهيد.
تفريح را متوقف کنيد: اگر کودکتان به هنگام بازي ناله و زاري کرد، به او بگوييد: «تو داري گريه ميکني؟ تو با قوانين آشنايي داري و ميداني قرارمان چيست؟ اگر دوباره گريه کني برميگرديم به خانه.»
رفتار سنجيده را به او بياموزيد: به کودکتان ياد بدهيد که پيش از عمل کردن، فکر کند. به کودکتان ياد بدهيد که از خود چنين سوالهايي را بپرسيد: «آيا اين کار باعث ناراحتي کسي ميشود يا نه؟ به او بياموزيد فکر کند که اگر آن کار را انجام دهد، چه اتفاقي ميافتد؟
رفتارهاي ديگري به او بياموزيد: اگر کودک نوپاي شما در حال دندان درآوردن است، از گاز گرفتن لذت ميبرد و دوست دارد اشيا را گاز بگيرد، بنابراين مطمئن شويد چيز مناسبي براي گاز گرفتن دارد. اگر کودکتان هنوز حرف نميزند، او را از وضعيتي که ممکن است کسي را گاز بگيرد، دور سازيد و فعاليت ديگري را به او پيشنهاد کنيد، به طور مثال بگوييد: «دوست داري با خاکرس بازي کني يا با قالبهايت؟
مقابله با حرف گوش نکردن: خودتان شنونده خوبي باشيد و به فرزندتان نشان دهيد که به حرفهاي همسرتان، دوستانتان و خود او گوش ميدهيد. اين ضربالمثل قديمي هميشه يادتان باشد: «تنها به يک دليل دو گوش و يک دهان داريم.» بيشتر از آنچه حرف ميزنيد، به حرفهاي کودکتان گوش کنيد.
با او با ادب و احترام صحبت کنيد: اگر از کودکتان به شدت انتقاد کنيد يا بر سر او فرياد بکشيد، او داد و فرياد خواهد کرد. از خود بپرسيد: «اگر بچه بودي، دوست داشتي چگونه با تو صحبت ميکردند؟» براي اينکه مطمئن شويد به شما نگاه ميکند، به آرامي چانهاش را بلند کنيد و بگوييد: «لطفا به من نگاه کن و گوش کن چه ميگويم!»
لحن صدايتان را آرامتر کنيد: اگر با لحني ملايم و آرام با کودکتان صحبت کنيد، احتمالا دست از جار و جنجال برخواهد داشت. معلمها به تاثير و کارکرد اين روش اطمينان دارند و از آن استفاده ميکنند. حرفهايتان را کوتاه و مختصر، با لحني شيرين و خوشايند و واضح و روشن بگوييد. گاهي اوقات گفتن تنها يک کلمه، تاثير بسيار خوبي دارد: «تکاليف! کارهايت!»
تا سه بشماريد: بچهها، پيش از پاسخ دادن به پرسشهاي شما، نياز به وقت بيشتري براي تفکر درباره آنچه شنيدهاند، دارند. وقتي که سوالي از آنها ميپرسيد يا خواهشي داريد، حداقل سه ثانيه صبر کنيد تا او آنچه را شنيده، فرا گيرد و درک کند.
نوبت را به او بياموزيد: به نوبت کار کردن و بازي کردن را به او بياموزيد. ترتيبي دهيد که بچهها طوري بازي کنند تا با قوانين نوبتگيري آشنايي پيدا کنند. به طور مثال به او بگوييد: «وقتي که بازي ميکني، حتما نوبت را رعايت کن. اول تو برو، بعد نوبت دوستت است.» وقتي که دو بچه نميتوانند تصميم بگيرند، شير يا خط انداختن به آنها حق انتخاب ميدهد، اين عمل به آنها ميگويد که چه کسي انتخاب کند، چه کار کنند، يا چه کسي اول برود.
قانون تساوي: اين قاعده ساده و عادلانه کارساز است. بهطور مثال بگوييد: «اگر تو اول کيک را ميبري، بعد ديگري تصميم ميگيرد که کدام تکه را بردارد.» اين کار ميتواند با روشهاي بسيار متفاوتي صورت بگيرد. بهطور مثال بگوييد: «اگر تو، نوع بازي را انتخاب ميکني، پس اول دوستت بازي را شروع ميکند.» وقتي که کودکتان قوانين تساوي حقوق را رعايت کرد، براي او توضيح دهيد که چه کار خوبي کرده است، در اين صورت او بيشتر راغب خواهد بود که دوباره آن را تکرار کند. به طور مثال بگوييد: «متوجه شدم که چطور اسباببازيهايت را قسمت کردي، حالا تو و دوستت هر دو به يک اندازه اسباببازي داريد.» گاهي لازم است کودکتان را تنبيه کنيد، در اينجا چند تنبيه را که اثرگذار هستند، ذکر ميکنيم:
روي پيشخوان آشپزخانه، يک شيشه خالي مربا بگذاريد. هر وقت خطايي از کودکتان سر زد، بايد سکهاي در شيشه بيندازد، وقتي شيشه پر شد آن را به يک موسسه خيريه با انتخاب خود او ببريد. اگر کودکتان خردسال است و پول تو جيبي ندارد، با کمک خودش فهرستي از کارهايي را که ميتواند انجام دهد، به جاي جبران کار اشتباهش تهيه کنيد. فهرستي از کارهاي روزانه (جاروبرقي کشيدن، گردگيري کردن، تا کردن لباسهاي شسته) که خارج از مسووليتهاي اوست تهيه کنيد. به او بفهمانيد که هر خطايي از او سر بزند، بايد يکي از اين کارها را انجام دهد. اگر رفتار بد کودک شما، ديگري را متاثر کرد، او را مجبور کنيد که به آن شخص، نامهاي بنويسد، يا گفتگويي رودررو با او داشته باشد يا براي او هديهاي را که خودش درست کرده است، بفرستد.
منبع: http://salamat.com