بخور نخورهاي قبل و بعد از جراحي
توصيههاي دكتر تيرنگ نيستاني به آنهايي که قرار است بروند زير تيغ
به هر حال، اين مساله مشخص شده است که پاسخ به درمان، طول مدت بستري، روند ترميم زخمها و حتي عوارض بعد از عمل جراحي، تحت تاثير وضعيت تغذيهاي بيمار ميتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، اگر وضع تغذيه بيماري که زير تيغ ميرود خوب باشد و بعد از عمل هم از او با دقت مراقبت شود، او اين شانس را خواهد داشت که سريعتر بهبود يافته و با حداقل عوارض، بيمارستان را ترک كند. بيماراني که زير تيغ جراحي ميروند، گاهي مبتلا به سوءتغذيه تحت باليني يا باليني هستند. البته سوء تغذيه تحت باليني شايعتر است و به اين معناست که علايم واضح کلينيکي سوءتغذيه وجود ندارد ولي تغييرات بيوشيميايي در سطح سلول ممکن است وجود داشته باشد که روي پاسخ بيمار بر درمان تاثير ميگذارد. اگر بيمار چنين وضعيتي داشته باشد احتمال آنکه ديرتر بهبود يابد يا دچار عوارض بعد از عمل شود، بيشتر خواهد شد. بنابراين، دو مساله در اينجا حايز اهميت است؛ يکي مراقبتهاي تغذيهاي قبل از عمل و ديگري مراقبتهاي بعد از عمل که در اين باره دكتر تيرنگ نيستاني، متخصص تغذيه و رژيمدرماني، به نكات جالبي اشاره ميکنند.
بيماري که زير تيغ جراحي ميرود بايد از نظر کالريهاي دريافتي، ريزمغذيها و درشتمغذيها اعم از کربوهيدرات و پروتئين وضع مطلوبي داشته باشد. در اين ميان، پروتئين نقش مهمي را بازي ميكند زيرا وقتي استرس جراحي به يک فرد وارد ميشود به دليل تغيير وضعيت هورموني در حالت استرس شرايطي در فرد ايجاد ميكند که به آن توازن ازتي منفي ميگوييم. به عبارت سادهتر، ميزان ازتي که از بدن دفع ميشود از طريق ادرار و مدفوع به هر حال نسبت به ازت دريافتي بيشتر است و اين به آن معني است که ازت جزء سازنده و مهم و شاخص پروتئين است، يعني اينكه پروتئينهاي بيمار در حال تجزيه است و دارد از دست ميرود. به علاوه، ما چيزي به عنوان ذخيره پروتئين در بدن نداريم. پروتئينها هر جايي که باشند، کارکرد دارند و اين کارکرد وابسته به حيات و سلامت فرد است. وقتي بيمار انبار پروتئيني بدن را به درجاتي از دست ميدهد به اين معني است که سلامت او در کوتاهمدت (و به ويژه در درازمدت) به خطر ميافتد. لازم است فردي که زير تيغ جراحي ميرود در ابتدا حداقل از نظر ميزان پروتئين مشکلي نداشته باشد و به اندازه مطلوب پروتئين دريافت کند كه البته اين دريافت بايد در كنار تأمين نياز به ريزمغذيها باشد. بنابراين خوردن انواع منابع پروتئيني از گوشت سفيد نظير انواع ماهي و مرغ گرفته تا انواع گوشت قرمز به ايشان توصيه ميشود. در ميان ريزمغذيها برخي ارجحيت دارند كه در درجه اول کلسيم است چون تحت شرايط استرس، دفع کلسيم در ادرار افزايش يافته و کلسيم هم مثل پروتئين ذخيره ندارد. درست است که ميگويند استخوانها محل انباشت و تجمع کلسيم است اما اين به آن معني نيست که بدن ميتواند بدون حساب از اين ذخيره کلسيم بردارد. در واقع کلسيم در استخوان نقش ساختماني دارد بنابراين حضور آن حايز اهميت است و چيزي نيست که بدن به راحتي از دست بدهد. در ضمن، جذب و متابوليسم کلسيم مثل دو دوست دست در دست به ويتامين D نياز دارد که بايد براي بيمار تامين شود. بعد از کلسيم و ويتامين D به ويتامين C ميرسيم که به ويژه در بيمارستانها اهميت بالايي دارد چون در بسياري از مواقع غذايي که به بيمار بستري شده در بيمارستان داده ميشود، البته بسته به شرايط بيمار، از نظر بسياري از مواد مغذي خوب است اما چون ويتامين C در ميوههاي تازه وجود دارد و به هر حال نگهداري و سرو ميوه و سبزي در بيمارستانها ميتواند مشکلساز باشد، به اميد اينکه خود بيمار و همراهان او اين مساله را تامين ميکنند، خيلي از مواقع از سيني غذاي بيمار حذف ميشود. يادتان باشد كه تامين ريزمغذيهاي نامبرده اهميت ويژهاي (چه قبل از عمل، چه بعد از عمل) دارد.
اهميت وزن متعادل
ناشتا بودن قبل از عمل
طرز تغذيه بعد از جراحي
را دريافت كند. بعد ميرسيم به بحث ريزمغذيها. مساله ويتامين C و D و ماده معدني زينک يا روي كه بسيار مهم هستند زيرا ويتامين C و زينک در بهبود سريع زخم بسيار اهميت دارند که بهتر است با منابع غذايي ويتامين A همراه شوند. فراموش نكنيد كه زينک در غلات و انواع گوشتها، ويتامين A در انواع گوشتها و لبنيات و ويتامين C در انواع ميوهها و سبزيجات تازه به خصوص مركبات وجود دارد و مصرفشان به تسريع روند نقاهت كمك ميكند.
ميوه تازه بخوريم يا كمپوت؟
منبع:www.salamat.com